جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 79
طراحی یک عبادتگاه
نویسنده:
بنفشه کهلایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به تغییرات روزافزون زندگی اجتماعی و فردی، بشر نیازمند به بازنگری از خود و محیط پیرامونش است، این تغییرات او را وامی‌دارد تا بیش از پیش در پی معنویت و غور در خویشتن خویش باشد،تا بتواند به تعریفی درست و درکی کامل از خود و زندگی دست یابد، با توجه به فردگرایی و تکثر فردی اجتماعات بشری در طراحی و مهندسی شهری نیازمند تولید فضاها و مکان‌هایی کاملاً شخصی خواهیم بود، تا فرد بتواند فارغ از زندگی پرشتاب الکترونیکی و محیط مجازی که او را دربرگرفته، درنگ کرده تا بتواند تصویری دقیق از واقعیت خود دریابد. این پایان نامه تلاش دارد به تبیین چیستی این فضا و خلق آن راه یابد، «فضایی برای ارتباط معنوی بشر امروز با خویشتن و جهان پیرامون» .در این راه ما ناگزیر به بررسی انسان شناسی و هستی شناسی از منظر فلسفه غرب از پیش از سقراط تا پدیدارشناسان ، خاور دور و ایران بودیم تا بتوانیم به درک درستی از چیستی ارتباط وارتباط انسان با خویش و جهان پیرامونش دست یابیم. و چنین یافتیم که مهمترین مسأله این است که انسان بداند کیست. توجّه به کیستی خود، توجّه به درک خواسته‌ها، نیازمندیها و فقر وجودی خود است. در این پایان نامه سعی شده است با توجه به نیاز خاص بشر امروز برای ارتباط با خویشتن خویش و محیط پیرامون آنچنان که ذکر شد فضایی ساخته شود. مکانی برای گردیدن ، شدن ، و رستن .درنگ گاهی اشراقی کهفضایی برای یک گفتمان است ،‌گفتمانی دیالکتیکی بین انسان با خویشتن خویش و جهان پیرامونش
پدیدار شناسی تاریخی باور شیعیان به علم امام در سده اول هجری
نویسنده:
عبد الحمید ابطحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله اصلی این رساله اینست که باور شیعیان به علم الاهی و گسترده امامان با چه فرایند تاریخی شکل گرفته است و آیا می توان بر اساس شواهد و قرائن تاریخی اصالت آن را نشان داد. روش ما در این رساله اینست که زمینه های تاریخی شکل گیری این باور را از دوران پیامبر دنبال کنیم و روند رشد این باور را پیش از شکل گیری جریانات و مکاتب فکری شیعی در نیمه دوم قرن دوم ترسیم کنیم. برای این کار تلاش شده مطالعه پدیدار شناسانه در تاریخ وسیره و حدیثو رجال صورت پذیرد و با کمک گیری از روش تحلیل گفتمان و رمز گشایی از برخی گزارش های تقیه ای یا تعصب آمیز در حد امکانگره های این تصویر تاریخی گشوده شود. در مجموع یافته های این پژوهش نشان میدهد کهدر کنار موانع زیادی که برای معرفی مقامات امامان به جامعه مسلمین وجامعه شیعه وجود داشته است به تدریج باور شیعیان به مقام علم الاهی امامان تا میانه قرن دوم خصوصا در میان نخبگان شکل گرفته است. در این پژوهش به کمک شواهد متعددی فرایند این شکل گیری در قالب یک مدل تاریخی تصویر شده است.در این فرایند روشن شده است که باور به علم الاهی پیامبر نیز با مقاومت های زیادی روبرو شد ولی به تدریج و در دوران حیات ایشان در اندیشه مسلمین تثبیت شد. پس از پیامبر نیز علی علیه السلام نقش عمده ای در حفظ و توسعه میراث علمی پیامبر ایفا کرد و در دوران خلافتش به دلیل تجلیات علمی و علنی فراوان که داشتعلی رغم مخالفت های فراوان و سرسختانه مخالفان وی، به عنوان میراث دار اصلی علم پیامبر که بهره های فراوان از اخبارات غیبی نیز دارد شناخته شد و همین نکته نقطه عطف قبول انتقال علم الهی از پیامبر به یک غیر نبی شد. نحوه توسعه و تعمیق تلقی وباور به علم الاهی امامان به کمک شواهد فراوان ترسیم شده است و با کمک گیری از متون تذکره و سیره سنی و گزارش‌های ملل و نحل نشان داده شده است که باور به علم گسترده امام در نیمه اول قرن دوم در میان شیعیان تثبیت شده بود و این چنین نیست که غالیان در قرون بعدی این اخبار را ساخته باشند. در این تحقیق نشان داده شده است که ابوالخطاب نیز نمادی از تندروی شیعی در قبال تندوری انکاری زیدیه نسبت به مقامات اهل بیت بوده است.
پدیدارشناسی کربن در مواجهه با فلسفه اسلامی
نویسنده:
مجید طاوسی ینگابادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هانری کربن به زعم خویش یک فیلسوف است، اگر چه گاه گستره‌ی وسیع مطالعات او و گذر از مدینه‌های تمثیلی‌اش، از آلمان تا ایران، بر تن او جامه‌ی یک شرق‌شناس را پوشانده است. او پیش از جستجوی طلبش در شرق و از شرق، به عرفان پروتستانی وقوف کامل دارد و پدیدارشناسی را در زادگاه این فرادهش آموخته است. این گذشته چونان یک موقعیت زندآگاهانه بر خوانش او از متون عرفانی و فلسفی ایرانی و شرقی سایه انداخته است. پیش از هر چیز او یک پدیدارشناس است و پدیدارشناسی را لازمه‌ی رویارویی فیلسوفی از یک عالم با فلسفه‌ای از عالم دیگر می‌داند و اساساً آراء او در فلسفه‌ی تطبیقی بر این مبنا استوار است.سویه‌های درون ذات انگارانه پدیدارشناسی هوسرلی در روش کربن نمودار است؛ در بحث تأویل نیز به هیدگر و پدیدارشناسی هرمنوتیک (زندآگاهانه) او نظر دارد؛ اما سرانجام در اتخاذ روش پدیدارشناسی، به سبب مواجهه با متون خاص حکمت اسلامی، ناگزیر از جایگزین کردن برخی مولفه های پدیدارشناسی با عناصری از فلسفه اشراقی می‌شود تا روشی متناسب با این متون را بیابد. بنابراین سهروردی به عنوان مبدأ و پیر طریق برای او در مطالعه‌ی حکمت اسلامی، امکان تقویم یک پدیدارشناسی را، با قرائت کربن، به ما خواهدداد. این رساله بر آن است که پدیدار شناسی خاص کربن را از خلال ترجیع‌بندهای تأویل و مثال و نسبت میان این دو، مورد پژوهش قراردهد وکارآمدی آن را در نحوه خوانش متون حکمت اسلامی بیازماید.
جایگاه امر حسی در پدیدارشناسی هنر دوفرن
نویسنده:
مسعود علیا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
میکل دوفرن، فیلسوف پدیدارشناس فرانسوی، در رشته ای از آثار خویش، به ویژه مهم ترین اثرش به نام پدیدارشناسی تجربه زیبایی شناسانه، توصیفی منظومه وار از تجربه زیبایی شناسانه به دست داده است. این مقاله جهت گیری ای را بررسی می کند که به نظر می رسد مبنای پدیدارشناسی هنر او را تشکیل می دهد، و آن بر صدر نشاندن معنای اصیل و آغازین واژه استتیک/ زیبایی شناسی، یعنی ادراک حسی (aisthesis) به عنوان اصل لاینفک و جانشین ناپذیر تجربه زیبایی شناسانه است. دوفرن این کار را عمدتا با تفکیک میان اثر هنری و ابژه زیبایی شناسانه انجام می دهد. در این مقاله نشان داده شده است که این تفکیک نزد دوفرن چگونه به اصالت امر حسی در تجربه زیبایی شناسانه راه می برد. در عین حال، این نکته نیز شرح داده شده است که تاکید دوفرن بر حسیت و امر حسی در تجربه زیبایی شناسانه به معنای نفی یا دست کم گرفتن معنا یا عناصر شناختی در این تجربه نیست. با این حال، نزد دوفرن معنا یا عناصر شناختی تجربه زیبایی شناسانه در امر حسی درون ماندگارند و تنها در همین محمل آنی هستند که هستند. به عبارت دیگر، آنچه را ""در"" اثر هنری گفته می شود تنها ""با"" اثر هنری می توان گفت.
زمانمندی آگاهی و تاریخمندی آگاهی گذر هوسرل از پروژه استعلایی
نویسنده:
علیرضا حسن پور
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله از طریق شرح اجمالی نظر هوسرل دربارۀ زمان-آگاهی و به خصوص تمرکز بر سطح سوم زمانمندی، استدلال شده است که در واپسین تأملات وی درباب زمان که در دست نوشته های C منتشر شده است، چرخشی در پدیدارشناسی هوسرل به نحو عام و پدیدارشناسی زمان به نحو خاص پدید آمده است. به این صورت که هوسرل از طریق قائل شدن به زمانمند بودن آگاهی مطلق و در نتیجه کنار گذاشتن تلقی پیشین خود از یک نقطۀ بی زمان آگاهی به عنوان سنگ بنای تأسیس فلسفه به مثابه علم متقن، از سه دهه کوشش خود در راستای تأسیس فلسفۀ استعلایی گذر کرده و در حقیقت رؤیای فلسفه به مثابه علم متقن را کنار گذاشته است. در نتیجه سنتی که از دکارت آغاز شده بود و هدفش مبتنی ساختن بنای معرفت بر پایه ای محکم و شک ناپذیر و تغییرناپذیر بود، به این صورت در پدیدارشناسی هوسرل که آخرین وارث آن است به پایان می رسد و راه برای ظهور روایتی جدید از پدیدارشناسی در آثار متفکران بعدی این جنبش هموار می شود.
جایگاه ابژة زیبایی شناختی در شعر از دیدگاه میکل دوفرن
نویسنده:
فاطمه بنویدی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شعر در فرهنگ های مختلف ویژگی های خاص خود را دارد و با رویکردهای گوناگونی به آن نگاه شده است. در مقالۀ حاضر با رویکرد پدیدارشناختی به شعر نگریسته ایم و از دیدگاه یکی از پدیدارشناسان فرانسوی، میکل دوفرن، شعر را مورد بررسی قرار داده و به تقابل این دیدگاه با دیدگاه ساخت گرایان اشاره کرده ایم. دوفرن متأثر از هوسرل و با استفاده از دو اصطلاح «نوئما» و «نوئسیس» نشان می دهد که رویکرد پدیدارشناسی به شعر چه تفاوتی با رویکرد ساخت گرایی می تواند داشته باشد. به اعتقاد او تفسیرهای ساخت گرایان به لذت بردن و درک شعر کمک چندانی نمی کند؛ زیرا این رویکرد هیچ گاه ما را به جهان اثر و تجربة زیستة شاعر نزدیک نمی کند؛ درحالی که در رویکرد پدیدارشناختی با حرکت از نوئما به نوئسیس می توان به جهان اثر راه یافت و از ادراک معمولی به ادراک زیبایی شناختی رسید. دوفرن جهان اثر را جهان بازنمایی شده نمی داند، بلکه به باور او جهان اثر، جهانی است که به تجربة زیستة شاعر برمی گردد و به چنین جهانی نمی توان با قواعد ساخت گرایی راه یافت. در این جستار کوتاه با روش توصیفی- تحلیلی، این دو رویکرد به شعر بررسی می شود.
رابطه دیالکتیکی شرایط و مؤلفه های عینیّت در فلسفه هوسرل
نویسنده:
محمود صوفیانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله می کوشیم با نشان دادن شرایط عینیت و مؤلفه های بنیادی آن در پدیدارشناسی هوسرل رابطه دوسویه و دیالکتیکی آن ها را آشکار کنیم. آگاهی استعلائی و ساختار قصدی آن اصلی ترین شرط امکان عینیت را تشکیل می دهد. ادراک، بدن و زمان شرایط اساسی دیگری از امکان عینیّت لحاظ شده اند. براساس این شرایط امکان می توان مؤلفه های بنیادی عینیت را مطرح نمود. این مؤلفه ها عبارتند از این همانی، تعالی، قانونمندی یا نظم و اشتراک بین الاذهانی. این پژوهش نشان می دهد که عینیّت خود شرایط و مؤلفه ها منوط به یکدیگر بوده و نوعی رابطه دوسویه میان آن ها برقرار است. بررسی عینیّت شناخت در فلسفه هوسرل بدون درنظرگرفتن این رابطه دوسویه عزل نظر از اهمیت دیدگاه هوسرل در خصوص شناخت و عینیّت آن است.
راه حل هگل برای دوگانگی ذهن و عینِ دکارتی
نویسنده:
فرزاد حاجی میرزایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف از جستار کنونی، بررسی راه حل هگل در برخورد با ثنویتِ ذهن و عین دکارتی است. معنای چنین دوگانگی ای این است که ما در امر شناخت با دو قلمرو جداگانه و کاملاً مباین با یکدیگر روبه رو هستیم: قلمرو اندیشه ها، باورها، مفاهیم و ذهنیات و قلمرو بیرونی که حاوی اعیان و اشیاء بیرونی است که قلمرو نخست به آن ها ارجاع می دهند و معطوف می گردند. به اعتقاد هگل، ثنویت دکارتی ناشی از یک اشتباه مقوله ای است و اساساً نقطه ی آغاز سوبژکتیویسم از همان بنیاد غلط است. هگل معتقد است که یک فلسفه ی «اصیل» می تواند بر این دوگانگی غلبه کند؛ او با طرح اندیشه «مطلق» (Absolute) و ایده این همانی در عین تفاوت تلاش کرد از این دوراهی(dichotomy) فلسفی، برون شویی بیابد. او همچنین باور دارد که فلسفه نقش مهمی در نظریه پردازی «راجع به جهان واقعی» دارد. هگل با تبیین نحوه ی شکل گیری آگاهی، به ما نشان می دهد که این تضاد در درون «ساختار آگاهی» است و با اتخاذ رویکرد درست در تبیین مسأله ذهن/عین از منظر پدیدارشناسانه می توان ادیسه ی روح را در دل واقعیت نشان داد.
صورت گرایی در اخلاق کانتی از نگاه شلر
نویسنده:
علیرضا حسن پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله ی مورد بررسی در این مقاله عبارت از این است که آیا اندیشه ی اخلاقی کانت، چنان که شلر ادعا کرده است، صورت گرایانه است یا خیر. در اینجا پس از توضیح معنای صورت گرایی و پیشینه ی انتقاداتی که از این منظر به تفکر کانت شده است، از طریق توضیح برخی از مفاهیم اصلی تفکر اخلاقی کانت، مانند خیر مطلق، تکلیف، امر مطلق و خودآیینی اراده، سعی کردیم نگرش صورت گرایانه ی او را در اخلاق نشان دهیم. گفته شده که توجه صرف کانت به صورت کلی قانون اخلاقی و چشم پوشی وی از ماده، محتوا، متعلَّق و غایت فعل حاکی از صورت گرایانه بودن تفکر اخلاقی اوست. سپس به نسبت صورت گرایی و غایت گرایی در اخلاق کانتی اشاره و گفته شده که بر اساس نظر برخی از مفسران، کانت با غایت فی نفسه تلقی کردن انسان، تا حدودی نگرش صورت گرایانه ی خود را تعدیل می کند؛ اما چون مفهوم غایت در نزد او مفهومی نظام بخش است نه قوام بخش، غایت گرایی او را نمی توان به معنای متداول، که صورتی از نتیجه گرایی است، تفسیر کرد و نگرش او همچنان صوری باقی می ماند. سرانجام رویکرد شلر به اخلاق کانت و وجه اشتراک و اختلاف این دو بیان شده است. شلر با این نظر کانت که شالوده های اخلاق باید کلی، نامشروط و پیشین باشد و اخلاقی بودن فعل نمی تواند وابسته به نتیجه ی آن باشد موافق است، اما مخالف این نتیجه گیری کانت است که «محتوای مادی» تجربه ی اخلاقی هیچ جایگاهی در تعیین اخلاقی بودن فعل ندارد و این اختلاف نظر مبتنی بر تفاوت نگاه پدیدارشناختی شلر و نگاه عقل گرایانه ی کانت در اخلاق است.
روش پژوهش هایدگر در کتاب «وجود و زمان»
نویسنده:
حسین طریقت پور,محمدجواد صافیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مارتین هایدگر موضوع فلسفه ی خود را وجود قرار می دهد و معتقد است این موضوع در تاریخ تفکر مورد غفلت قرار گرفته و باید توجه خود را به آن معطوف داشت . وی اساس تفکر خود را توجه به هستی و پرسش از وجود می داند ولی نقطه ی آغاز و روش پژوهش او متفاوت است. او برای این کار از وجود خاص انسان (دازاین) شروع می کند که پرسش از وجود، از ویژگی های اساسی اوست. روش وی که به پدیدارشناسی هرمنوتیکی معروف شده است با روش های استدلالی فلاسفه ای چون دکارت و کانت و روش کشف و شهود عرفانی و نیز روش پدیدارشناسی استعلایی هوسرل کاملاً تفاوت دارد. در این روش، رابطه ی انسان (دازاین) با ساختارهای وجودی او و نحوه ی وجود خاص او مورد تحلیل قرار گرفته و به معنی وجود تقرب حاصل می گردد. روش وی می تواند در فلسفه و عرفان اسلامی الهام بخش باشد.
  • تعداد رکورد ها : 79