آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 164
مقایسه آرای شیخ اشراق و میرزا مهدی اصفهانی در باب واقع گرایی مستقیم
نویسنده:
علی باروتیان؛ استاد راهنما:طوبی کرمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
فاقد چکیده
تحلیل مشیت واراده الهی در قرآن وحدیث با تاکید بر آراء میرزا مهدی اصفهانی
نویسنده:
علاء تبریزیان استاد راهنما: رضا برنجکار استاد مشاور: محمد رنجبر حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مشیت واراده الهی از آموزه های علم قرآن وحدیث است، در توضیح فعل الهی در قرآن وروایات گاه تنها اراده یا مشیت ذکر شده است وگاه اراده ومشیت با هم ودر کنار قضا وقدر وگاه غیر از قضا وقدر اموری چون اذن وکتاب واجل نیز ذکر شده است. متکلمان فاعلیت خداوند را فاعلیت بالاراده وبر خلاف فیلسوفان اراده را به عنوان صفت فعلی غیر از علم در نظر می گیرند، اما در تحلیل مشیت واراده در کتابهای کلامی کمتر تحلیل دیده می شود. ودر این راستا یکی از متکلمان معاصر یعنی میرزا مهدی اصفهانی در آثار خود سعی کرده است مشیت واراده را تحلیل کرده وبر اساس آن به تحلیل فعل الهی بپردازد. در این رساله می خواهیم مشیت واراده را در قرآن وحدیث تحلیل کرده وبر اساس آن ماهیت فعل الهی را توضیح دهیم، ودر این راستا از تحلیل های میرزا مهدی اصفهانی نیز بهره خواهیم گرفت، البته ممکن است برخی دیدگاه های ایشان مورد نقد وبررسی قرار گرفته وپذیرفته نشود. میرزا مهدی اصفهانی در موضوع مشیت واراده الهی مساله «رأی الهی» را مطرح میکند وآن را اولین مرحله از مراحل فعل الهی می داند، وچنین تبیین میکند که علم الهی فقط کاشف می باشد واین کشف در بردارنده کیان ونقیضش میباشد واولین مرتبه برای تحقّق فعل الهی لزوم وجود عاملی تعیین کننده ومخصص می باشد که یکی از دو طرف «کیان» یا «لا کیان» را برگزیند، واین امر همان «رأی» می باشدکه تجلّی آن طبق مراحل متعدّد تحقق فعل الهی در مشیت وارادت وقدر وقضا الهی نمود می کند، ودر همه این مراحل حتی بداء تأثیر گذار می باشد. وفرضیه های این تحقیق این است که در احادیث آمده است «مشیت» ابتدای فعل می باشد، وعبارت است از اهتمام به انجام یک فعل، و«اراده» عبارتست از ثبوت مشیت وعزیمت بر آنچه مشیت شده است وقصد ومیل قاطع جهت انجام فعل. وبا استقرای مشیت واراده الهی در قرآن واحادیث میتوان به معنای دقیق این دو صفت الهی دست یافت. وهمانگونه که میرزا مهدی اصفهانی تحلیل کرده است «علم الهی» شانیت کاشفیت دارد، واین کشف از هیچ محدودیتی برخوردار نیست، وبه صورت همزمان در بردارنده کشف نقیضین می باشد، وهم کاشف «کیان» وهم نقیضش «لا کیان» می باشد، البته اجتماع این نقیضین در مرحله علم ودر رتبه واحد مستلزم تناقض نمیباشد، چون تناقض در مرحله «تحقق» و«واقعیت» صورت میگیرد نه در مرحله «کشف» که مرحله «علم بلا معلوم» می باشد، ومرحله کاشف اشیایی است که اصلا «تحقّق» و«واقعیت» ندارد. وبرای صدور «فعل الهی» بعد از مرحله علم به نقیضین وجود یک عامل برای «تعیین» و«تخصیص» یکی از دو نقیض لازم میباشد، تا علّت صدور فعل باشد. واین علّت نمیتواند خود «علم» باشد؛ چون علم فقط شانیت «کشف» را دارد وقابلیت تاثیر ذاتی ومستقیم ندارد، وکاشفیت علم در یک مرتبه شامل شیء ونقیضش میباشد، پس علم نمیتواند علت باشد وگرنه مستلزم «اجتماع نقیضین» می گردد. همچنین این علت نمیتواند خود «ذات الهی» بعنوان «فاعل موجب» باشد؛ چون این امر مستلزم قول به قدم عالم میگردد. ودر این راستا علتی که برای این امر مطرح می شود «رأی الهی» می باشد، و«رأی» از صفات فعل الهی میباشد، وصفت کمال است، واز ذات الهی جدایی ناپذیر است، واصل وجودش برای ذات الهی واجب است، اما عملکردش در تعیین یکی از دو طرف کیان ونقیضش در دایره اختیار الهی قرار دارد. رأی الهی نیز در این میان نیاز به «مرجح» ندارد؛ چرا که نیاز به مرجح در امور «واقعی» می باشد، اما عملکرد رأی در حیطه علم الهی است که «واقعی» نیست وفقط «کشف بلامکشوف» است، وقبل از واقع شدن وقبل از شیئت وقبل از کینونیت می باشد، واین رأی هست که با تاثیرش موجب «شیئیت» اشیاء میگردد وبه کاین «کینونیت» می بخشد وآنها را به امور «واقعی» تبدیل میکند. «رأی» در واقع در رتبه فعل الهی قرار دارد، وبعد از «علم الهی» می باشد که در رتبه ذات الهی قرار دارد، ورابطه آن با خدا رابطه «مالکیت» می باشد، وخداوند «مالک رأی» می باشد، ومالکیت الهی رأی صفت ذات وعین ذات الهی میباشد، واین «رأی» به کمک «علم الهی» عمل میکند وموجب «کینونیت» کاینات و«شییت» اشیاء میگردد. واهمیت موضوع مشیت واراده الهی در این است که حلقه ی وصلی میان ذات الهی وفعل الهی میباشد، واین موضوع از اهمیت شایانی جهت شناخت أفعال خداوند برخوردار است، ودر شناخت تمام صفات افعالی خداوند تاثیر بسزایی دارد. از سوی دیگر میرزا مهدی اصفهانی با تمرکز بر آیات واحادیث سعی کرده است تحلیل جدیدی از مشیت واراده الهی بیان کند که ضرورت دارد مورد بررسی قرار گیرد.
تحلیل مقایسه‌ای آراء میرداماد، میرزا مهدی آشتیانی، فخررازی و میرزا مهدی اصفهانی درباره قاعده الواحد
نویسنده:
پدیدآور: علی اسدیان شمس ؛ استاد راهنما: حبیب‌اله دانش شهرکی ؛ استاد مشاور: عسکر دیرباز
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
قاعده ی «الواحد» یکی از قواعد مهم فلسفی و دارای فروع فراوانی است. میرداماد و میرزا مهدی آشتیانی در اصل این قاعده، اختلاف نظری با هم ندارند و آن را بدیهی و از امهات اصول عقلی می دانند، با این حال ادله عقلی فراوانی از باب تبیین این قاعده، اقامه می کنند و میرزا مهدی آشتیانی علاوه بر ادله عقلی، ادله نقلی فراوانی نیز بر این قاعده مطرح می کند؛ ولی این دو اندیشمند در صادر اول اختلاف نظر دارند. مرحوم میرداماد با نگرشی مشائی عقل اول را و میرزا مهدی آشتیانی با نگرشی عرفانی، نور محمدی را صادر اول می داند که در این رساله نظر مرحوم میرزا مهدی آشتیانی پذیرفته شد. این دو بزرگوار با اختلاف نظر در صادر اول در نحوه کثرت عرضی نیز اختلاف نظر پیدا می‌کنند و مرحوم میرداماد نحوه کثرت عرضی را ناشی از جهات متعدّد عقل اول و میرزا مهدی آشتیانی کثرت عرضی را تعیّنات فیض مقدس و نور محمدی می داند. این دو بزرگوار مسائل زیادی را متفرع بر قاعده «الواحد» دانسته و از طریق این قاعده، قاعده‌ی «امکان اشرف» را به اثبات می رسانند سپس ترتیب نظام هستی را بر پایه‌ی قاعده‌ی «الواحد» و «امکان اشرف» می چینند. در مقابل فخررازی و مرحوم میرزا مهدی اصفهانی قاعده «الواحد» را مردود دانسته و اشکالات متعددی بر آن قاعده وارد می‌سازند و آن را منافی با قدرت مطلق الهی می دانند که از تمام اشکالات آن دو پاسخ داده می‌شود. مرحوم میرزا مهدی اصفهانی با این که قاعده «الواحد» را مردود می داند ولی با استفاده از روایات، نور محمدی را به عنوان صادر اول معرفی می کند و با تمسک بر ظواهر مختلف روایات، در بیان اوصاف صادر اول و چگونگی کثرت عرضی گرفتار تناقض گویی می شود.
میرزا جواد آقا تهرانی (1283 - 1368ش.)
نوع منبع :
مدخل آثار(دانشنامه آثار) , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
میرزا جوادآقا تهرانی(حاجی ترخانی)، (زادهٔ ۱۲۸۳ ـ تهران و درگذشتهٔ ۱۳۶۸ ـ مشهد) از فقهای شیعه اهل ایران بود که در سال ۱۳۵۸ از حوزه انتخابیه استان خراسان، به نمایندگی مجلس خبرگان قانون اساسی انتخاب شد. وی را در عین نظر انتقادی اش از عرفان مصطلح، شخصی معنوی می‌دانند و معروف به معلم اخلاق بوده‌است. رابطه خوبی با امام خمینی داشت و در سنین پیری در جبهه‌های جنگ ایران با لباس داوطلبان مردمی (بسیجی) حضور یافت. ایشان با اینکه از جهت سیاسی همسو با انقلاب بود اما از جهت فکری و عقیدتی ضد عرفان و تصوف بود و از این جهت با امام خمینی مخالف بود و باعث شد تا در پی پیامی که برای ایشان فرستاد خواست تا تفسیر عرفانی سوره حمدش را که از تلویزیون پخش می‌شد، تعطیل کند امام خمینی هم خواسته اش را پذیرفت و تفسیرش را با وجود مخاطبین فراوانی که داشت، تعطیل کرد. میرزا جوادآقا بر اثر بیماری کبد در سحرگاه سه‌شنبه، ۲ آبان ۱۳۶۸ درگذشت و بنا بر وصیت خود در بهشت رضا مشهد به خاک سپرده شد.ضمنا ایشان وصیت نمود که برایش سنگ قبر نصب ننمایند. از جمله آثار مشهور وی که جنبه انتقادی داشته: بهایی چه می‌گوید؟ (در رد فرقه بهائیت)/ عارف و صوفی چه می‌گویند؟ (در بیان مبادی و اصول تصوف و عرفان و رد آن)/ میزان المطالب.
عقل و ایمان از دیدگاه ملاصدرا و میرزا مهدی اصفهانی
نویسنده:
شهاب‌الدین وحیدی دستجردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در انديشه هاي فلسفي، کلامي، اسلامي، مسيحي و يهودي همواره پي جويي از پيوند عقل و ايمان جزء دل مشغولي هاي اساسي آنان بوده است، آيا ايمان امري خردپذير است، يا مسأله اي خردگريز و برخاسته از اراده فردي. پژوهش حاضر در پي بررسي اين موضوع در انديشه دو دانشمند بزرگ اسلامي، صدرالمتألهين، بنيانگذار حکمت متعاليه و ميرزا مهدي اصفهاني، مؤسس مکتب تفکيک است. انديشه ی فلسفي صدرايي با تفکر تفکيکي ميرزا در مورد عقل و ايمان و پيوند بين آن دو تفاوت زيادي دارد. ملاصدرا ایمان را بر عقل استوار دانسته و آن را باور قلبي مي داند و عمل از ارکان آن به شمار مي آيد. عقل در نظر ملاصدرا قوّه ي تحليل گر است که از مراتب و شئونات نفس مي باشد و گستره ی آن از عقل هيولاني تا عقل مستفاد است. در حالي که عقل از منظر ميرزا مهدي اصفهاني موجودي نوري است. «ظاهرٌ بنفسه و مظهِرٌ لغيره، معصومٌ بالذّات و مستقلٌ بالذّات» است که از سوي خداوند افاضه مي شود. عقل از نگاه ميرزا مهدي تنها حقيقتي روشنگر است نه تحليل گر و از مراتب نفس انساني نيست و با تأمل در مباني و عقايد وي داوري درباره جدايي عقل و ايمان از نظر مؤسس مکتب تفکيک امري دشوار نيست.اين پژوهش ابتدا به توصيف ديدگاه هاي اين دو انديشمند بزرگ درباره ی عقل، ايمان و پيوند بين آن دو در فصول جداگانه اي مي پردازد. سپس با مقايسه ی ديدگاه هاي اين دو متفکر سعي مي شود شباهت ها و تفاوت های ميان آن دو را روشن کند. و در خاتمه با عنوان تأملاتی در آراء ملاصدرا و میرزا مهدی پاره اي از نقدهايي که به ديدگاه اين دو انديشمند در موضوع مورد نظر اين تحقيق وارد شده است مورد بحث و تحليل قرار مي گيرد.
بقای نفس در مکتب خراسان؛ تبیینی از نفس‌شناسی میرزامهدی اصفهانی، شیخ مجتبی قزوینی و آیت‌الله مروارید (ره)
نویسنده:
ابراهيم عليپور ، اكرم قرباني قمي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مکتب خراسان با نگرشی متمایل به فلسفه‌گریزی و اعتقاد به جدایی حوزه‌های وحی، عقل و عرفان از یکدیگر و همچنین اهتمام بر ظواهر متون دینی، نگاهی متفاوت به نفس و بقای آن دارد. بنظر حامیان این مکتب، نفس جسمي لطیف است که تنها بواسطۀ عوارض با بدن متفاوت است و کمالاتی مانند علم و عقل که حقایقی نوری، مجرد، واحد و خارج از نفس هستند را تنها به افاضة حق‌تعالی دریافت میکند. انسان نه تنها در مبدأ خلقت بلکه تا انتهای آنچه بدان واصل میگردد، همواره جسمانی بوده و خواهد بود. در مکتب خراسان، نفس‌شناسی مقدمه¬یی ضروری برای اثبات بقای نفس است، بگونه‌یی که جاودانگی فرع بر شناخت حقیقت نفس¬ شمرده میشود. نفس که در زندگی دنیا، در کنار بدن زیست میکند، در برزخ، بدون نیاز به بدن و بطور مستقل و با هیئتی شبیه بدن، باقی مانده و به حیات خویش ادامه میدهد، اما در عالم آخرت به بدن دنیوی برگردانده ¬شده و در کنار آن متنعم یا معذب میگردد. این دیدگاه با اشکالاتی روبروست؛ از جمله 1) لازمۀ جسم‌انگاری نفس اینست که معاد روحانی و معاد جسمانی، دو اسم برای یک مسمی باشند، 2) دیدگاه این مکتب، در برخی موارد، انسجام و سازگاری درونی نداشته و در آن پراکندگی آراء دیده میشود و 3) برخی مفاهیم و مسائل مربوطه بدرستی تبیین نشده‌اند. در پژوهش حاضر، با روش تحلیلی‌ ـ کتابخانه¬‌يي، دیدگاه سه تن از شخصیتهای برجستۀ این مکتب دربارۀ حقیقت نفس و بقای آن، تبیین و ارزیابی شده است.
صفحات :
از صفحه 177 تا 208
میرزامهدی اصفهانی و شیخ احمد احسایی
نویسنده:
حسن انصاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
برای او(میرزامهدی) مجموعه احادیث امامیه، آنچه در دست است همه بر اساس یک مبنا صادر شده و مجموعه ای هماهنگ را می سازند. مبنایش این بود که محتوا و مضمون احادیث صحت صدور را تأیید می کند. او البته در عین حال خارج از احادیث یک منبع دیگر هم مطرح می کرد و آن اینکه با تذکر نور عقل و با وجدان انوار عقل و علم می شود صحت تعالیم برگرفته از احادیث را که خود او ارائه و صورتبندی می کرد معاینه دریافت. به دیگر سخن، از دیدگاه او این خود امام (و نه احادیث امام) است که حجت است (حتی در عصر غیبت) و به راهنمایی او می شود به نور عقل رهنمون شد. احادیث تنها طریقیت دارد برای راهنمایی به تعالیمی که باید در جای دیگر وجدانی آدمیان شود و با نور عقل و علم تعلیم و وجدانی شود. این راه البته با راهنمایی مستقیم امام امکانپذیر است.
ابواب الهدی (۱): میرزا مهدی اصفهانی و شیخ احمد احسایی
نویسنده:
حسن انصاری
نوع منبع :
مقاله , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
منابع دیجیتالی :
یادآوری یا فرآوری معرفت؟ بررسی دیدگاه میرزا مهدی اصفهانی و لایب‌نیتس در ادراکات فطری
نویسنده:
احمد کریمی ، محسن احمدی ، محمد رنجبرحسینی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بحث از وجود ادراکات فطری مشترک میان انسان‌‌ها که در راس آن باور به وجود خداوند است، از مباحث مهم بین معرفت‌‌شناسان است. این مقاله با تحلیل کیفی داده‌ّ‌ها تلاش کرده تا ادراکات فطری را در اندیشه میرزامهدی اصفهانی و لایب‌نیتس بررسی کند و در پی آن، مساله یادآوری یا فرآوری این ادراکات را به بحث گذارد. یافته‌های پژوهش نشان داد هر دو بر این عقیده بودند که انسان‌‌ها از بدو تولد دارای مفاهیمی پیشینی هستند، میرزای اصفهانی این ادراکات را بالفعل و از جنس معرفتی اضطراری دانسته و جایگاهش را قلب انسان، معرفی می‌کند و معتقد است به فراموشی سپرده می‌‌شوند و از همین روی، به یادآوری نیاز دارد. او با استناد به ادلّه نقلی، مذکرات مختلفی را بر می‌شمرد که این پژوهش، آنها را تحت دو عنوان یادآوران طبیعت‌‌شناختی مانند تأمّل در آیات الهی، سختی‌ها و شدائد، معرفت و صیانت نفس، احتجاج کردن، و یادآوران دین‌‌شناختی، هم‌چون قرآن، ذکر، انبیا و اهل‌‌بیت رده‌بندی کرده است. تئوری فطرت نزد لایب‌نیتس، از آموزه‌های مسیحی اشراق الهی و صورت خدا الهام گرفته و با تقسیم حقایق ادراکی به دو حیطه عقل و واقع و با تشکیل نظام‌واره‌ای متشکل از مونادها و نظام هماهنگی پیشین‌بنیاد، ادراکات فطری را نه از جنس معرفت، بلکه از سنخ استعدادهایی بالقوّه می‌‌داند که تحت یک منشأ درونی به ادراک صریح و فعلی مبدّل می‌‌شوند. لایب‌نیتس عوامل فعلیّت‌‌ساز استعداد فطری را تأمّل یا ادراک انعکاسی، آموزش دیدن، و دقّت در محسوسات، مخلوقات و نظم موجود در آنها می‌‌داند.
صفحات :
از صفحه 69 تا 91
  • تعداد رکورد ها : 164