جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 31
بررسی و مقایسه دیدگاه سورن کرکگور و مارتین بوبر در بابا نقش دیگری در ارتباط انسان با خدا
نویسنده:
احمد موسوی خوئینی، امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
مطابق دیدگاه فیلسوفان قاره‌ای، انسان موجودی است که در رابطه با جهان پیرامون خویش تعریف می‌شود، به نحوی که تنها در بستر روابط خود با دیگران می‌توان از خویشتن سخن گفت. ازاینرو مساله ارتباط میان انسان، خداوند و انسان‌های دیگر همواره مد نظر «فیلسوفان دین» قاره‌ای بوده است. در این رساله کوشش شده است با روشی تحلیلی، و از طریق مقایسه دیدگاه دو متفکر اگزیستانسیالیست، سورن کرکگور(????-????) و مارتین بوبر(????-????) به این پرسش پرداخته شود که «دیگری» در ارتباط انسان با خداوند چه نقش و جایگاهی دارد. از دیدگاه کرکگور انسان برای کسب اصالت انسانی باید به اعلی درجه فردیت برسد. این مرتبه از فردیت در ارتباط انسان با خداوند شکل می‌گیرد، ارتباطی که به زعم اغلب مفسران به انزوای انسان و مخدوش شدن رابطه انسان‌ها با یکدیگر منجر می‌شود. مطابق نظر بوبر، تأکید بیش از حد کرکگور بر فردگرایی موجب شده است او تفسیری نادرست از رابطه انسان با خداوند ارائه دهد، تفسیری که متضمن حذف رابطه با انسان دیگر برای رابطه با خداوند است. بوبر معتقد است که برای کسب اصالت انسانی باید با خداوند مرتبط شد، اما این مهم از طریق ارتباط متقابل انسان با انسان دیگر و جهان پیرامون صورت می‌گیرد. فصل اول این رساله، به بیان کلیات بحث و بستر فکری و مفاهیم اصلی اختصاص دارد؛ فصل دوم و سوم به ترتیب به تشریح الگوی کرکگور و بوبر برای ارتباط انسان با خداوند و جایگاه «دیگری» در آن پرداخته است. در فصل چهارم ضمن بیان نقد بوبر بر کرکگور و پاسخهایی که به وی داده شده است، نقاط اشتراک و تمایز دو فیلسوف برشمرده شده و به نفع این دیدگاه استدلال شده است که نقد بوبر بر کرکگور بر مبنای خوانش ناقص آثار اوست و با توجه به اینکه هدف هر دو متفکر کسب اصالت انسانی بر مبنای رابطه با خداوند است، می‌توان این دو الگو را همسو با یکدیگر تلقی کرد.
رابطه بین انسان و خدا از نگاه مارتین بوبر
نویسنده:
الهام غزازانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مارتین بوبر فیلسوف بزرگ آلمانی معاصر بسبب نظریه خاص او در باب رابطه آدمی با دیگری، نامبردار و مورد توجه اندیشمندان است. از نظر بوبر هر زندگی واقعی مواجهه است، مواجهه ای میان انسان و دیگری. در این مواجهه، فرد با حفظ وجود مستقل خویش، مبادرت به ایجاد رابطه با دیگری می کند اما اینگونه نیست که در دیگری مستحیل شود. بوبر قائل به دو نوع رابطه اساسی است که انسان می تواند با جهان پیرامون خود داشته باشد، یکی رابطه «من-تو» است که رابطه ای دوسویه و بی قید و شرط است و دیگری رابطه «من-آن» است که متضمن صورتی از بهره مندی و تسلط است. البته از نظر مارتین بوبر، اختلاف این دو حوزه مربوط به ماهیت ابژه-هایی که انسان با آنها رابطه برقرار می سازد نمی شود، بنابراین چنین نیست که هرگونه رابطه میان اشخاص «من- تو» و هرگونه رابطه با حیوانات و اشیاء «من-آن» قلمداد شود، بلکه اختلاف میان آن دو، به نفس رابطه مربوط است. رابطه «من- تو» می تواند بین انسان با هر چیز دیگری رخ دهد مانند انسان، حیوان، گیاه و یا با یک شیء یا اثری هنری، و با فراتر رفتن از آنها، رابطه میان انسان با خداوند برقرار می شود. بنابراین رویکرد انسان به جهان، از این حیث که کدام یک از این دو رابطه را در نظر داشته باشد، متفاوت است. بوبر رابطه من-تو را ارجح از رابطه من-آن می داند اگرچه در عالم خاکی گریزی از رابطه من-آن نیست، اما ماندن در این رابطه (من-آن) به دور شدن از خود منتهی می گردد. به نظر فیلسوف والاترین مرتبه رابطه، برقراری ارتباط میان انسان و خداوند است که از طریق رابطه من-تو می توان به «تو»ی ابدی (خدا) نائل شد. بحث از این موضوع در زبان فارسی کاملا بدیع است و پیش از این به شکل جدی بدان نپرداخته اند. بنابراین مارتین بوبر والاترین نوع رابطه را رابطه با «تو»ی ابدی، که همان خداوند است می داند؛ رابطه ای که هرگز به «من-آن» بدل نمی شود. تلقی بوبر در باب رابطه، منجر به الگویی شده که بسیاری از اندیشمندان از آن تاثیر پذیرفته اند، هرچند مدل من - توی مارتین بوبر قابل استفاده در تفکرات شرقی است، اما شایان ذکر است که در سنت شرقی-اسلامی الگویی با چنین مضمونی یافت می شود، هرچند از حیث زمانی قرن ها پیش تر از مارتین بوبر مطرح گشته است، اما چه بسا کامل تر و کاربردی تر باشد (به ویژه جهت استفاده متفکران و اندیشمندان اسلامی). برای مثال می توان نمونه جامعی از بحث رابطه میان انسان و خدا را در آثار مولانا جلاالدین بلخی یافت. در این الگو، که نام آن را می توان «من-من» نهاد، مراتب متفاوتی از رابطه را جهت برقراری رابطه با خداوند ذکر نموده است، هرچند الگوی «من-تو»ی بوبر ارزشمند و کاربردی است، اما به نظر می رسد در مقام قیاس الگوی مولانا موثرتر واقع گردد.
صفحات :
از صفحه 31 تا 49
مارتین بوبر و انسان شناسی صلح
نویسنده:
رضا نصیری حامد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
صلح و دوستی حقیقی بین انسانها مستلزم فراتر رفتن از مصلحت جویی های گذرا و آنی، و عمل براساس پشتوانه ای اعتقادی و نیز ایمانی ژرف و عمیق است. از دیرباز انسانها در قالب ادیان و اندیشه های مختلف به صلح اندیشیده اند و راهکارهایی نیز ارائه نموده اند. در دوران مدرن، گسستن از مقتضیات و الزامات اعتقادی دوران گذشته، سبب تلاش برای بازاندیشی در مبنای پیوند و ارتباط بین انسانها شده است. ضرورت این امر در آن است که، به تعبیر اندیشمندانی همانند دورکیم، نوع همبستگی بین افراد دگرگون شده است. با آنکه جریان عمومی و کلی برای همبستگی بین افراد در دوران مدرن، مبنایی غیردینی و غیرالهیاتی داشته است، اما هنوز هم اندیشمندان و آموزه هایی بوده و هستند که تعلّق خاطر انسانها به یکدیگر را بر پایه مبانی دینی و الهیاتی استوار نموده اند. چنین آموزه هایی سعی دارند نسبت جدید میان انسانها با یکدیگر را بر اساس رابطه ایشان با خداوند و امر قدسی بازتعریف کنند. مارتین بوبر از کسانی است که در دوران جدید با بیان نسبت های میان فرد و دیگری، و نیز فرد و خداوند، به چنین ارتباطات و پیوندهایی می اندیشد. مهم ترین مبنای مورد تأکید وی آن است که برای تحقق نسبت و ارتباط درست بین هر یک از اینها باید از نگاه ابزارگونه دست کشید. ارتباط حقیقی انسان با دیگری، در ذیل نسبتی که وی با خداوند دارد، باید همنوع خویش را به مثابه غایتی در خود ببیند؛ آن گونه که کانت نیز این گونه می انگاشت. بالطبع هر نوع نگرش ابزارانگارانه نسبت به آدمی مانع از تحقق این امر خواهد شد. دیدگاه بوبر بر وجه وجودشناختی ارتباط بین انسانها تأکید دارد و گفتگو را رکن رکین چنین رابطه ای می انگارد. او برای تبیین منظور خویش از دو نوع رابطه من-تو و من-او یاد می کند که نوع و جهت گیری من، در هرکدام از اینها با دیگری متفاوت است. تلقی دیگری، در مقام تو، نگرشی وجودشناسانه و بالاستقلال است که با نوعی گشودگی به دیگریِ متفاوت با من، هم به شناخت اصیلی از طرف مقابل می رسد و هم شناخت من از خودم را تکامل می بخشد.
صفحات :
از صفحه 81 تا 106
فلسفة الدين عند مارتن بوبر
نویسنده:
على حسين قاسم؛ نصار محمد عبد الله
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
کندوکاوی در گستره احسان در عهد عتیق
نویسنده:
حسین حیدری، خدیجه کاردوست فینی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
خشیت از خداوند یا عالم غیب و شفقت نسبت به خلق دو عنصر مشترک همه ادیان بزرگ است که هردوی آنها به رها شدن از خودخواهی و خودشیفتگی آدمیان می انجامد. عهد عتیق مجموعه ای است که تحولات اندیشه دینی قوم یهود و برخی از تمدن های حاکم و مجاور آنان را در طول حدود 1500 سال پیش از میلاد مسیح نشان می دهد. این مقاله در جستجوی تبیین و تحلیل آموزه فقهی و اخلاقی احسان (نیک اندیشی و نیکوکاری) در 39 بخش عهد عتیق است و مصادیق آن را - از قبیل احسان به والدین، احسان به سالمندان و بیوه زنان، کارگران، بردگان و ... - بررسی و گزارش می کند. همچنین می کوشد به احکام و مقررات فقهی مربوط به آن - از قبیل پرداخت عشریه، رها کردن محصولات و اراضی در سال هفتم برای نیازمندان، بخشیدن همه قرض ها در سال هفتم و ... - نیز بپردازد. افزون بر این، در این مقاله می بنیم که آموزه برگزیدگی قوم و سرزمین یهود در کتاب مقدس به نژادپرستی و تبعیض نژادی نسبت به بیگانگان منتهی نمی گردد.
صفحات :
از صفحه 91 تا 122
بررسی و نقد مفهوم وحی گزاره ای و غیرگزاره ای در الهیات مسیحی
نویسنده:
وحیده فخار نوغانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پدیدۀ وحی و تبیین آن یکی از مهم ترین موضوعات در حوزۀ ادیان الهی محسوب می شود. ماهیت رازگونه و فراطبیعی این پدیده سبب شده است تا رویکردهای گوناگونی در این خصوص از سوی اندیشمندان دینی مطرح شود. در الهیات مسیحی دو رویکرد کلی گزاره ای و غیرگزاره ای در تبیین وحی وجود دارد. بر اساس رویکرد اول وحی عبارت از مجموعه آگاهی هایی است که در قالب عبارات و گزاره ها آشکار می شود، در حالی که بر اساس رویکرد دوم پدیدۀ وحی نه از سنخ گزاره بلکه به معنای مکاشفه است. در این مقاله ضمن بررسی، تحلیل و نقد هر یک از دو رویکرد، تلاش شده است تا مهم ترین نقص ها و کاستی های موجود در هر یک از دیدگاه ها مطرح شود. فروکاهش وحی به ساحت گزاره ای صرف در رویکرد گزاره ای، عدم توجه به مبانی انسان شناسی و هستی شناسی و فروکاهش وحی به سطح نازلی از تجربیات بشری در رویکرد غیرگزاره ای و نیز غفلت از مبانی زبان شناسی در حوزۀ زبان دین، برخی از مهم ترین نقص های الهیات مسیحی در تبیین پدیدۀ وحی هستند.
صفحات :
از صفحه 113 تا 138
مارتین بوبر (1878 - 1965م.)
نوع منبع :
مدخل آثار(دانشنامه آثار) , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مارتین بوبر (به عبری: מרטין בובר) (زاده ۱۸۷۸– درگذشته ۱۹۶۵) فیلسوف و استاد دانشگاه یهودی تبار اتریشی بود. در ۸ فوریه ۱۸۷۸ (میلادی) در وین و در خانواده‌ای یهودی متولد شد. وی به همراه آلبرت انیشتین، زیگموند فروید و حاییم وایزمن از مؤسسان و اعضای اولین هیئت علمی دانشگاه عبری اورشلیم بود. آثار او بیشتر در زمینه فلسفه دین است، گرچه او در محدوده وسیعی به نگارش و آموزش می‌پرداخت. از آثار وی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: 1- یاجوج و ماجوج. 2- من و تو. 3- یک کشور، دو ملت. 4- نامه‌های برگزیده مارتین بوبر. 5- بحث‌هایی در باب یهودیت. 6- طریق انسان. 7- اتوپیا و سوسیالیسم. 8- کسوف خداوند. او سال‌ها در اتریش و آلمان به تدریس پرداخت. پس از روی کار آمدن حزب نازی در آلمان، او به اورشلیم(بخش اشغالی بیت المقدس) در فلسطین رفت. بوبر از زمان پیدایش نهضت صهیونیسم و مهاجرت‌های دسته جمعی به فلسطین، پیوسته به یهودیان اخطار می‌داد تا با اعراب فلسطین روابط برادرانه و صلح‌آمیز برقرار کنند و با همین کار دشمنی محافل صهیونیستی را نسبت به خود برانگیخت. او برای حل مسئله فلسطین به راه حل دو ملتی به‌جای راه حل دو کشوری معتقد بود. دوره‌های فکری بوبر را می‌توان به سه دوره تقسیم کرد. دوره اول وی دارای تفکری عرفانی است. (در سال هاي اوليه تحت تاثير آثار كانت و همچنين عرفان ديني بود.) در دوره دوم شدیداً تحت تأثیر مکتب اگزیستانسیالیست قرار می‌گیرد و در دوره سوم بینش خود در باب فلسفه هم‎سخنی(دیالوگ) را مطرح می‌کند. فلسفه دیالوگ از مبانی فلسفه و الهیات جدید است. هامان را بنیان‌گذار این نوع تفکر دانسته‌اند. هامان دوست یاکوبی بوده‌است. اساس فلسفه‌هامان سخن گفتن خداوند قرار داده شده‌است. بوبر در ۱۳ ژوئن سال ۱۹۶۵ فوت کرد.
بررسی و مقایسه مراحل سه گانه تحول فکری مارتین بوبر
نویسنده:
محسن ایمانی، محمود شرفی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
هدف اصلی نگارش این مقاله، بررسی و مقایسه مراحل سه گانه «عرفانی»، «فلسفه تحقق بخشی» و «فلسفه گفت و گویی» در اندیشه بوبر است. پس از تحلیل مراحل یاد شده و تبیین وجوه اختلاف آن ها، در نهایت، یافته ها حاکی از آن است که در مرحله «عرفانی»، رابطه «من و تو» در تفکر بوبر ظاهر می گردد، اما این رابطه، غیر از آن رابطه ای است که بعدا در کتاب من و تو مطرح شده است؛ زیرا آن رابطه، رابطه ای است که در آن، طرفین با یکدیگر وحدت پیدا نمی کنند، بلکه پس از برقراری رابطه هم مستقل باقی می مانند؛ اما در مرحله دوم، رابطه «من و تو» مربوط به مرحله «تحقق بخشی» از رابطه «من و تو» مربوط به مرحله «عرفانی» متفاوت است و از جهتی نیز با رابطه «من و تو» مربوط به مرحله «فلسفه گفت و گویی» تفاوت دارد. رابطه مربوط به مرحله «من و تو» تحقق بخشی مانند رابطه مربوط به مرحله «من و تو» عرفانی در قلمروی ذهنیت یعنی در درون فرد رخ می دهد و نه بین انسان و دیگری؛ اما رابطه «من و تو» مبتنی بر گفت و گو در بین موجودی با موجود دیگر رخ می دهد. پس رابطه واقعی و حقیقی از نظر بوبر، رابطه «من و تو» مربوط به مرحله «فلسفه گفت و گویی» است.
صفحات :
از صفحه 27 تا 56
بررسی تطبیقی دیدگاه های امام محمد غزالی و نل نادینگز درباره تربیت اخلاقی
نویسنده:
صمد موحد، خسرو باقری، احمد سلحشوری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
این مقاله به بررسی مبانی فلسفی، روان شناختی و روش شناختی تربیت اخلاقی در دیدگاه نادینگز و غزالی می پردازد. مبانی فلسفی تربیت اخلاقی در دیدگاه نادینگز، عاطفه گرایی، هستی گرایی، پدیدار شناسی و فمنیسم است. مبانی فلسفی دیدگاه غزالی در تربیت اخلاقی، متاثر از قرآن، فلاسفه اسلامی و یونانی می باشد. مبانی روان شناختی تربیت اخلاقی در دیدگاه نادینگز با توجه به سه عامل غم خواری طبیعی، خود اخلاقی و ارتباط متقابل بیان می شود. مبانی روان شناختی تربیت اخلاقی در دیدگاه غزالی با توجه به سه رویکرد فلسفی، دینی و عرفانی توضیح داده می شود. در زمینه روش های تربیت اخلاقی، در روش های هنجاری، هر دو غایت گرا هستند. اما در زمینه فرا اخلاق، غزالی واقع گرایی مابعدالطبیعی است و نادینگز واقع گرایی طبیعی. روش های تربیت اخلاقی در دیدگاه نادینگز الگودهی، گفت و گو، عمل و تایید است. غزالی با توجه به انواع "خود" در تربیت اخلاقی، یعنی "خود حیوانی" یا "مهلکات" و "خود ملکوتی" یا "منجیات" روش های خاصی را ذکر کرده است.
صفحات :
از صفحه 39 تا 60
  • تعداد رکورد ها : 31