جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4563
تبیین و تحلیل علیت در اندیشه هیوم و نقد آن بر مبنای اندیشه علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه شيخی، مهدی منفرد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مراد از علیت ، همان رابطه وابستگی وجودی است ؛یعنی اگر علت نباشد، وجود یافتن معلول محال است. به اعتقاد هیوم تجربه انسانی، شامل هیچ‌گونه ارتباط ضروری میان موارد جزئی تجربه حسی نیست و رابطه علیت، چیزی جز تعاقب دو حادثه نیست. نسبت دادن هر رابطه‌ای به تجارب انسانی، مربوط به عادات ذهنی یا تمایلات انسان‌ها است نه آن چه که دیده می‌شود. در نتیجه آن چه قوانین طبیعت نامیده می‌شود، ضروری نیست و خلاف آن، ممکن است. در مقابل نظریه هیوم، پاسخ‌های متعددی از جانب فیلسوفان اسلامی از جمله علامه طباطبایی داده شده است. به نظر علامه، علت و معلول دارای رابطه وجودی و واقعی است و تصور انسان‌ها از علیت، جدای از تصور تعاقب است. ممکن است در مواردی، تعاقب باشد؛ ولی علیتی در کار نباشد؛ یعنی تعاقب اعم از علت و معلول است. در برخی موارد هم که میان علت و معلول تقارن زمانی وجود دارد، بدون در کار بودن توالی و تعاقب، حکم به علیت می شود. برخی از اصول عقلانی نیز وجود دارد که تجربه متکی بر آن‌ها است؛ مانند اصل امتناع صدفه که هیچ حادثه‌ای نمی‌تواند بدون علت باشد. دیگری اصل سنخیت علت و معلول است که از هر علت معینی معلول معینی به وجود می‌آید و این دو اصل ذکر شده متفاوت از اصل علیت است و نباید با اصل علیت خلط شود.
صفحات :
از صفحه 136 تا 152
ابعاد نظری دولت اسلامی در اندیشه علامه طباطبایی
نویسنده:
مجتبی قادری؛ استاد راهنما: محمد صادق نصرت پناه؛ استاد مشاور: حسن مجیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث در باب حکومت و اهمیت آن و هم چنین ابعاد و انواع آن از جمله موضوعاتی است که ذهن بسیاری از فیلسوفان و اندیشمندان برجسته تاریخ را به خود مشغول کرده است. هر یک از فیلسوفان و دانشمندان بر اساس نگاهی که نسبت به جهان و مراتب مختلف حیات و هم چنین انسان و طبع و سرشت وی داشته‌اند به ارزش گذاری و ارائه شاخص در دسته بندی حکومت ها پرداخته و تجویزهایی جهت بهبود وضعیت حکومت ارائه کرده اند(وینسنت، 1398: 75 و 76). ادیان الهی نیز که احکام خود را در جهت شکوفایی فطرت انسانی و راهنمایی او به سمت سعادت و رستگاری وضع کرده اند به مسئله حکومت توجه ویژه ای داشته اند. (علامه طباطبایی،1393: 157) پس از رنسانس و شکل گیری مدرنیته تغییرات اساسی در نگاه به هویت انسان و شکل گیری حیات اجتماعی و سیاسی وی پیدا شد. ساخت اجتماعی و سیاسی جامعه سکولار و دولت مدرن بر اساس نگاه خاص و ویژه ای است که نظریه های پشتیبان این جوامع ارائه می دهند. از جمله مهم ترین حوزه های نظریه پردازی در این زمینه نیز نظریاتی است که ناظر به موضوع دولت ارائه شده است. این نظریات که وظیفه معنابخشی به حیات اجتماعی و سیاسی انسان مدرن را بر عهده دارند در تلاش اند تا مبنایی غیردینی در شکل گیری جامعه و دولت ارائه دهند. در مرحله بعد رشد و توسعه این تمدن جدید باعث شد تا ساختارهای سنتی دیگر جوامع نیز دستخوش تغییر و دگرگونی شد.(پارسانیا،1397: 156-158) با پیروزی انقلاب اسلامی ایران عصر جدیدی در جامعه بشری آغاز شد. این انقلاب پس از دوره فترت و رانده شدن دین از زیست اجتماعی و ساختار سیاسی جوامع با شعار حکومت دینی به پیروزی رسید. انقلاب بر اساس مبانی معرفتی خود به احیای نگاه دینی نسبت به جهان و انسان و هم چنین ارتقا و اعتلای معرفتی نسبت به حیات اجتماعی و سیاسی مبتنی بر دین پرداخت. در این نگاه دین به عنوان بخشی از زندگی انسان دیده نمی شد بلکه روح توحید و وحدانیت عالم حاکم بر تمامی عرصه های حیات انسان بود. نگاه دینی برخاسته از انقلاب اسلامی ایران به دنبال طراحی ساخت سیاسی و هویت اجتماعی جدیدی است که با نگاه مدرن به ساخت سیاسی متفاوت است. این نگاه گرچه با صورت بندی های غیر دینی از دولت مغایر است اما از ظرفیت هایی که در دولت مدرن موجود است استفاده می کند و سوالات اساسی ناظر به ساخت دولت و نسبت آن با دیگر عرصه های اجتماعی را با نگاه ویژه خود دنبال می کند. در میان متفکرین دوره معاصر مرحوم علامه طباطبایی با ارائه نظامی جامع و منسجم از معارف اجتماعی اسلام زمینه و بستر مناسبی جهت ساخت اجتماعی و سیاسی نظام اسلامی ارائه داده‌اند. این متفکر با دغدغه پاسخگویی به مسائل روز جامعه اسلامی و مقابله با اندیشه های سکولار به ارائه نظام عقلی معارف اجتماعی اسلام پرداخته است. مباحث علامه طباطبایی در این زمینه را می توان به دو دسته اصلی تقسیم کرد. دسته اول مباحثی است که به صورت مستقیم در باب انسان و حیات اجتماعی و سیاسی وی و غایت و سعادت آن بیان کرده اند. از جمله این مباحث می توان به صورت مشخص به مباحثی که ایشان ذیل آیات 213 سوره مبارکه بقره و 200 سوره آل عمران و آیات 26 و 27 سوره آل عمران بیان کرده اند اشاره کرد. دسته دوم مباحث مباحثی است به عنوان مباحث نظری پشتیبان نظریه دولت شناخته می شوند و موضع گیری در آن ها حیطه و محدوده نظریه دولت اسلامی را مشخص می کنند. از جمله این مباحث می توان به موضوع نسبت میان وحی و عقل و حس به عنوان منابع معرفتی و هم چنین موضوع قلمروی دین در عرصه اجتماعی و سیاسی اشاره کرد. در این پژوهش بر اساس نگاه علامه طباطبایی به انسان و زندگی اجتماعی وی سوالات سامان دهنده یک نظریه دولت در سه سطح مسائل مشترک در همه نظریات دولت، مسائل اختصاصی نظریه دولت مدرن و مسائل اختصاصی نظریه دولت اسلامی مورد توجه قرار خواهد گرفت.پژوهش حاضر به دنبال آن است تا با توجه به مبانی نظری دولت مدرن(state) به مسئله اساسی آن پرداخته و پس از آن نظریه بدیل در نظام اندیشه علامه طباطبایی را ارائه دهد. در این پژوهش سوالات اساسی‌ای که یک نظریه دولت و خاصتا نظریه دولت اسلامی بایست به آن پاسخگو باشد در چارچوب نظام فلسفه اسلامی و در قالب الگوی علل اربعه مورد تحلیل قرار خواهد گرفت و سوالات اختصاصی نظریه دولت اسلامی نیز در همین چارچوب نظری پاسخ داده خواهد شد. علت برگزیدن این چارچوب نظری ظرفیتی است که در تحلیل سوالات کلان نظریات دولت رایج خواهد داشت و محدود به دسته بندی هیچ یک از نظریات نخواهد بود. هم چنین بستر خوبی برای شناسایی و دسته بندی سوالات جدیدی است که در نظریه دولت اسلامی می تواند شکل بگیرد و نقاط تمایز این نظریات را بهتر نشان خواهد داد. در نگاه ابتدایی سوالاتی مانند این که خاستگاه دولت چیست؟ و چه کسی حق حاکمیت دارد؟ از جمله سوالاتی که به بیان فلسفی در عداد علت فاعلی پدیده دولت قرار خواهد گرفت. هم چنین سوالاتی مانند این که اهداف دولت چیست؟ از جمله مسائلی است که در بررسی علت غایی این پدیده مورد بررسی قرار خواهد گرفت. هم چنین ساختارها و قوانین و نظامی که دولت بر اساس آن بنا می شود در حکم علت صوری دولت قرار خواهد گرفت و نهایتا سوالاتی از این جنس که نقش مردم در حاکمیت چیست؟ و به طور کلی جامعه و مردمی که دولت بر آن ها حکمرانی می کند در حکم علت مادی این پدیده قرار خواهند گرفت.
مساله هبوط انسان در قرآن با تکیه بردیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی ره
نویسنده:
علیرضا قوامی خطیب؛ استاد راهنما: حسن بطحایی؛ استاد مشاور: عباس حاجیها، حسین رحمانی تیرکلایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
مفهوم هبوط انسان از جمله موضوعات اساسی در انسان‌شناسی دینی و فلسفی است که به‌ویژه در قرآن کریم، جایگاه برجسته‌ای دارد. این مفهوم در داستان حضرت آدم (ع) و هبوط او از بهشت به زمین مطرح شده و از دیرباز مورد توجه اندیشمندان اسلامی بوده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تطبیق دیدگاه دو متفکر برجسته جهان اسلام، ملاصدرا و علامه طباطبایی، درباره مسئله هبوط انسان انجام گرفته است. ملاصدرا در چارچوب حکمت متعالیه، هبوط را فرایندی وجودی و مرتبط با حرکت جوهری می‌داند که لازمه کمال و بازگشت نفس انسانی به مبدأ الهی است. از دیدگاه وی، انسان برای طی مراتب وجودی، باید از عالم عقل به عالم ماده نزول یابد و این هبوط، نه مجازات، بلکه زمینه‌ساز رشد و تعالی اوست. در مقابل، علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، هبوط را نوعی نزول مقامی و ارشادی معرفی می‌کند که در نتیجه انتخاب و ترک اولی توسط حضرت آدم (ع) رخ می‌دهد. به باور او، هبوط زمینه‌ساز تحقق خلافت انسان در زمین و بروز اختیار، توبه و هدایت الهی است. این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی و بر پایه منابع تفسیری و فلسفی انجام شده و تلاش دارد ضمن روشن ساختن ابعاد مختلف مفهوم هبوط، وجوه اشتراک و افتراق این دو دیدگاه را تبیین کند. یافته‌ها نشان می‌دهد که هر دو متفکر، هبوط را لازمه سیر تکاملی انسان می‌دانند، اما اختلاف آن‌ها در مبانی هستی‌شناختی، نوع تفسیر از بهشت و نقش اختیار انسانی، منجر به ارائه دو تحلیل متمایز از این مفهوم شده است. کلیدواژه‌ها: هبوط، نزول، ملاصدرا، علامه طباطبایی، قرآن کریم، انسان‌شناسی فلسفی
تحلیل عقلی واسطه ها در فلسفه اسلامی با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
رضا موسوی، روح اله خدادادی، مصطفی خداداد نژاد، محمدمهدی خدادادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث واسطه ها بین واجب و ممکن از جمله مباحث مهم و بنیادین در فلسفه اسلامي بوده و فيلسوفان در جاهاي متعدد اين بحث را به طور مفصل مطرح كرده‌اند. بحث واسطه‌ها طبق نظريه شيعه هيچ منافاتي با توحيد افعالي و ربوبي ندارد؛ بلكه عين توحيد است و خداوند (طبق آيات قرآن) خود اين واسطه‌ها را آفريده است و از طريق ايشان افعال خود را انجام مي‌دهد تا ساختار عالم هستي براي انسان‌ها قابل درك و فهم باشد. بحث واسطه‌ها و نقش آنها در عالم و رابطه تأثير آنها با فاعليت خداوند ثمرات زيادي دارد. بسياري از اشكالات وهابيان و وهابي مسلك‌ها با توضيح و تبيين اين بحث حل مي‌شود. دليل اين‌كه وهابيان مي‌گويند چرا با وجود خداي قادر به واسطه‌ها رو بياوريم و چرا اصلاً به غير خدا رو بياوريم آن است كه اينان بحث واسطه‌ها و نقش آنها را در عالم از نگاه آيات، روايات و عقل براي خويش حل نكرده‌اند. در این پژوهش کتابخانه ای که از روش تحلیل محتوا برای تحلیل داده ها بهره جسته ایم با تبیین نقش واسطه ها از منظر فلسفه اسلامی و باتاکید بر آراء علامه طباطبایی(ره)، بنیاد و اساس بحث وساطت که شالوده بسیاری از باورهای اسلامی است را تحلیل و تبیین می کنیم.
صفحات :
از صفحه 114 تا 126
بررسی قاعده الشیء ما لم یجب لم یوجد و تأثیر آن بر علم کلام؛ باتوجه‌به نظر علامه طباطبایی و استاد فیاضی
نویسنده:
جواد حسین پور؛ استاد راهنما: محمد اسفندیاری؛ استاد مشاور: یاسر حسین پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شرط بقا و دوام هر علمی خصوصاً در علوم نظری، پویایی و جریان‌داشتن آن علم است که این امر گاهی در سایه اختلاف‌نظرها، نقد مبانی و عدم تعصب به برخی مبانی محقق می‌شود. نمونه‌ای از این نقد و نظرها قاعده «الشیء ما لم یجب لم یوجد» می‌باشد که برخی از معاصرین مانند استاد فیاضی زیدعزه بر خلاف حکما، این قاعده را ناتمام دانسته و صحت آن را نه‌تنها مردود، بلکه محال می‌دانند. جدای از تأثیر این قاعده بر مسائل فلسفه، تأثیر این قاعده بر کلام اسلامی پوشیده نمی‌باشد به نحوی که اختلاف‌نظر در تأیید یا ردّ این قاعده، در برخی مباحث کلام مؤثر است. علامه طباطبائی در تألیفات خود، بر تمامیت و صحت این قاعده تأکید دارند لکن استاد فیاضی علاوه بر نقد تمام ادله موافقینِ این قاعده، ادله متفاوتی بر نقد و ناتمام بودن این قاعده ارائه می‌نمایند. اثر این اختلاف‌نظر در مباحثی نظیر: تعریف قدرت الهی، تبیین اراده واجب تعالی و ممکنات، جبر و اختیار و حدوث و قدم عالم بروز می‌کند. و آنچه مهم است خوانش این قاعده بر اساس مبانی حکمت متعالیه است که می‌توان آنرا به‌عنوان جمع بین اقوال در مورد این قاعده و همچنین خاتمه بر این اختلاف نظرها بیان کرد به نحوی که باتوجه‌به مبانی حکمت متعالیه از جمله اصالت وجود، امکان فقری و عین الربط بودن معالیل به علت خود و از طرفی تبیین ظرف و مجرای قاعده مذکور، این قاعده تخصصا از محل اختلاف خارج می‌شود.
تبیین شاخص های هویت بخش انسان فرهنگی در نظام فلسفی فیلسوف معاصر علامه طباطبایی
نویسنده:
سجاد ساداتی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه ­ی طباطبائی به عنوان یکی از فیلسوفان اسلامی معاصر که بعضی وی را به خاطر گرایش و سبک فلسفی و نیز بسط و تعمیق بعضی از مقولات فلسفی حکمت متعالیه، فیلسوفی نوصدرائی می نامند، از جمله متفکرینی است که در خصوص مباحث انسان شناسی و زیر مجموعه های آن، دیدگاه های تخصصی مختلفی براساس اندیشه و فرهنگ اسلامی ارائه داده است. علامه طبا طبا یی از نادر فیلسوفان اسلامی است که مستقیما و به نحو علمی وکاربردی به مسئله­ ی فرهنگ، و به تبع نیز انسان شناسی فرهنگی پرداخته است؛ دقت در نظریات وی در باره­ی انسان و تعریفی که از آن با تاکید بر ساحت­ های وجودی انسان برمبنای نگرش اسلامی از جمله: عقلانیت، اخلاق، معنویت، اراده، عمل و ساحت اعتقادات ارائه می دهد. انسان فرهنگی در تبیین وی با شاخصه ­های مدنی­ الطبع بودن، فرهنگ ­پذیری، جامعه ­پذیری، فطرت الهی و مسائل و ضروریات حیات عملی انسان در راستای سعادت اخروی و سلامت زندگی دنیوی، معرفی می گردد.
صفحات :
از صفحه 219 تا 231
ارزیابی انتقادی حسن حنفی در علم کلام با تأکید بر آراء علامه طباطبایی
نویسنده:
سمیه صدیقی؛ استاد راهنما: نصرالله آقاجانی؛ استاد مشاور: نسرین میانجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
براهین اثبات وجود خدا در قرآن از منظر علّامه طباطبائی و امام ابومنصور ماتریدی (رحمهما الله تعالی)
نویسنده:
ذکر الله عمار؛ استاد راهنما: زهیر المسیلینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اثبات وجود خداوند به‌عنوان یکی از بنیادی‌ترین مسائل در الهیات اسلامی، همواره مورد توجه متفکران اسلامی بوده است. این پژوهش با عنوان «براهین اثبات وجود خدا در قرآن از منظر علامه طباطبایی و امام ابومنصور ماتریدی»، به بررسی تطبیقی دیدگاه‌های این دو اندیشمند برجسته اسلامی می‌پردازد. علامه طباطبایی، با رویکردی فلسفی و تفسیری، از براهینی همچون برهان امکان و وجوب و برهان صدیقین برای تلفیق مفاهیم قرآنی با تفکر عقلی استفاده کرده و معتقد است قرآن به‌دنبال اثبات وجود خدا از طریق براهین فلسفی نیست، بلکه هدف آن هدایت عموم مردم است. با این حال، او در آثار فلسفی و کلامی خود به براهین اثبات وجود خدا پرداخته تا به شبهات پاسخ دهد و هماهنگی عقل و نقل را نشان دهد. از منظر امام ابومنصور ماتریدی، متکلم برجسته اهل سنت، وجود خداوند نه تنها اثبات‌پذیر است، بلکه او یکی از متکلمانی است که با استفاده از عقل و نقل (قرآن و حدیث) به اثبات وجود خداوند پرداخته است. ماتریدی در آثار خود، استدلال‌های عقلی و نقلی متعددی را برای اثبات وجود خداوند ارائه می‌دهد. وی با تکیه بر اصول کلامی و آموزه‌های قرآنی، از براهینی مانند برهان اعجاز قرآن، برهان عِلّیت (برهان علت و معلول) و برهان حدوث برای اثبات وجود خدا استفاده کرده است. این پژوهش با رویکردی تطبیقی، به تحلیل دیدگاه‌های فلسفی و کلامی این دو متفکر می‌پردازد. یافته‌ها نشان می‌دهد که هرچند روش‌شناسی و مبانی فکری آن‌ها متفاوت است، هردو متفکر با استفاده از براهین متنوع قرآنی، تصویری روشن از اثبات وجود خداوند ارائه داده‌اند. نتایج این مطالعه، غنای فکری و جامعیت روش‌های آنان در تقویت بنیان‌های ایمان اسلامی را نشان می‌دهد.
بررسی و ارزیابی نقد های آیت الله مصباح و آیت الله فیاضی بر مباحث علیت در نهایه الحکمه علامه طباطبایی
نویسنده:
محمدابراهیم برزگر؛ استاد راهنما: علیرضا کهنسال؛ استاد مشاور: محمد اسفندیاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به طور کلّی در فلسفه، که خود همواره نقش بسزایی در مبانیِ دیگر علوم و رویکرد زندگی اجتماعی و امثال این موارد دارد، مسئله و موضوع علّت و معلول از اهمّیت و جایگاه بی بدیلی بَرخوردار بوده است و پیرامون آن مباحث بسیاری مطرح شده است و از همین رو در فلسفه اسلامی از آنجا که مبانی عقلی-فلسفی در اسلام را هدف دارد جایگاهِ یاد شده افزون بر اهمّیت قبلی خود چه بسا به ارزش و جایگاه بالاتری ارتقاء یافته است. از همین رو از آن جهت که یکی از آثار معروف و مشهور در این حوزه کتاب نهایه الحکمه علامه طباطبایی می باشد و مورد مراجعه بسیاری از نگارندهان قرار گرفته است و همچنین از آن جهت که اساتید معاصر این حرفه همچون استاد مصباح و استاد فیاضی نظرات متفاوتی با مصنّف این کتاب داشته اند و همچنین از جهت سوم نبود یک اثر پژوهشی جامعی که نظریات این سه فیلسوف معاصر را در مسئله مهم علّت و معلول جمع نماید، پژوهش حاضر عهده دار این مهم شده است و با رویکردی توصیفی-تحلیلی به بررسی این نظریات در قالب چهار بخش کلی و مربوط به تعریف علّت و معلول، ضرورت علّی-معلولی، قاعده الواحد و عکس آن پرداخته است و در بخش پایانی نیز به مباحثی پیرامون اقسام علّت فاعلی، ماهیّت، غایت و علّت غائی مطالبی را اختصاص داده است، همچنین باید اجمالا دانسته شود که در مجموع با چشم پوشی از بخش سوم و قاعده الواحد به طورِ عمده و کلّی رأی نگارنده همان رأی استاد مصباح بوده است.
بررسی تطبیقی دیدگاه فخر رازی و علامه طباطبایی در مسأله ی اثبات پذیری وجود خدا
نویسنده:
معصومه ریگی؛ استاد راهنما: ابراهیم نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
1 تعریف مسأله و بیان سؤال‌های اصلی تحقیق یکی از مسائل مهم کلام(الهیات) مسئله وجود خداست. گرچه باور به وجود خدا در همه ادیان ابراهیمی اصلی مسلّم است ولی پژوهشگران این ادیان در اثبات پذیری یا اثبات ناپذیری وجود خدا اختلاف دیدگاه دارند. برخی وجود خدا را امری بدیهی و بی نیاز از اقامه برهان می دانند و برخی دیگر آن را نظری و محتاج اثبات می‌دانند. عده ای اثبات‌ وجود خداوند را با دلایل عقلی ممکن می‌دانند و برخی بر این باورند که اثبات وجود خداوند با عقل ممکن نیست. در جهان اسلام نیز میان متفکران در مساله فوق اختلاف نظر وجود دارد، از نگاه علامه طباطبایی وجود خدا امری بدیهی و بی‌نیاز از برهان است. از این رو وی نه تنها وجود خدا را با برهان اثبات نمی‌کند؛ بلکه بر بی‌نیازی وجود خداوند از هر گونه استدلال تاکید دارد. از نظر علامه طباطبایی معرفت خدا امری فطری بوده و انسان در درون و ضمیر خود به علم حضوری خدا را می‌یابد. با وجود بداهت وجود خدا ایشان اقامه برهان را از باب تنبیه و تذکر مفید و معقول می داند. فخر رازی اثبات وجود خدا و شناخت او را برهانی و استدلالی می‌داند. از نظر وی اشتغال به این امر از واجبات عقلی و بالاترین مرتبه‌ای است که قوه‌ی نظری به آن دست می‌یابد، او با استناد به برخی آیات قرآن کریم می‌گوید قوّه‌ی نظری به‌ سبب رتبه و شرف، بر قوّه‌ی عملی مقدم است، زیرا حاصل قوّه‌ی عملی که انجام خیرات و طاعات و خشیت در برابر خداست، پس از معرفت خداوند، به دست می‌آید (فخر رازی، 1386: 2/79). فخر در اثبات نظری بودن علم ما به وجود خدا می‌گوید: «علم به وجود خدا یا امری ضروری است و یا نظری، و علم ما به وجود خداوند ضروری نیست، زیرا به علم ضروری می‌دانیم که به وجود خدا علم ضروری نداریم. این‌که علم ما به خدا بدیهی نیست، گزاره‌ای بدیهی است، بنابراین، باید نظری باشد و علم نظری با دلیل به دست می‌آید. از این روست که بالاترین مرتبه‌ی صدیقان، تفکر در دلایل ذات و صفات خداست و تقلید نکوهش شده است» (فخر رازی، 1386: 2/79). در واقع فخر رازی، استدلال‌های عقلانی متنوعی همچون برهان حدوث و امکان و وجوب را در کتاب مفاتیح الغیب مطرح کرده و تأکید کرده است که استدلال‌های فلسفی برای اثبات وجود خدا کافی و مؤثر هستند و از سوی دیگر، علامه طباطبایی، فیلسوف و مفسر شیعه، با تأکید بر اصول قرآنی و استفاده از روش‌های فلسفی، بر این باور است که شناخت وجود خدا علاوه بر استدلال‌های عقلانی، به شهود فطری انسان نیز متکی است (حجتی، مناقبی، 1394) بنابراین مسئله اثبات وجود خدا در تاریخ تفکر فلسفی و کلامی مسلمانان همواره موضوعی پیچیده و بحث‌برانگیز بوده است. در این میان، دو چهره برجسته کلامی و فلسفی اسلامی یعنی فخر رازی و علامه طباطبایی با ارائه دیدگاه‌های منحصر به فرد خود، مباحث مختلفی پیرامون اثبات وجود خدا مطرح کرده‌اند. فخر رازی، متکلم اهل سنت، در آثار خود به ویژه در مفاتیح الغیب، با استفاده از استدلال‌های عقلانی و منطقی نظیر برهان حدوث و وجوب، به اثبات وجود خدا پرداخته است. او در این زمینه به بهره‌گیری از برهان‌های فلسفی تأکید داشت و بر این باور بود که وجود خدا باید از طریق استدلال‌های عقلی و منطقی ثابت شود (محمدی، 1400). در مقابل، علامه طباطبایی، فیلسوف و مفسر بزرگ شیعه، در المیزان و دیگر آثار خود، علاوه بر تأکید بر برهان‌های عقلی، به ابعاد عرفانی و فطری ایمان به خدا نیز توجه کرده است. او معتقد است که انسان‌ها از طریق فطرت خود به وجود خدا پی می‌برند و این شناخت نیازمند استدلال‌های پیچیده نیست، اما برای تقویت این شناخت، استدلال‌های فلسفی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند (حجتی، مناقبی، 1394) این پژوهش بر آن است که به بررسی تطبیقی دیدگاه فخر رازی و علامه طباطبایی در مسئله‌ی اثبات‌پذیری وجود خدا بپردازد و با آوردن دلایل و شواهد کافی به تحلیل، مقایسه و ارزیابی دیدگاه این دو مفسّر در مسئله فوق مبادرت ورزد. پرسش‌های اصلی پژوهش عبارت‌اند از: 1. دیدگاه علامه طباطبایی پیرامون مسئله‌ی اثبات‌پذیری وجود خدا چیست؟ 2. نظر فخر رازی پیرامون مسئله‌ی اثبات‌پذیری وجود خدا چگونه است؟ 3. دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی پیرامون مسئله‌ی اثبات‌پذیری وجود خدا چه اشتراکات و چه افتراقاتی دارد؟
  • تعداد رکورد ها : 4563