جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4568
روش شناسی انبیای اولوالعزم در پاسخگویی به شبهات (توحید، نبوت، معاد) در قرآن از منظر علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه میرحسینی؛ استاد راهنما: حبیب الله حلیمی جلودار؛ استاد مشاور: محسن نورائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
روش شناسی که از عناوین جدید در علوم مختلف از جمله علوم اسلامی وارد شده است. می‌توان به عنوان الگویی در پاسخگویی به شبهات اعتقادی که در حوزه مسئولیت علم کلام است، به کار برد. از راه‌های مبارزه با بنیاد‌های اعتقادی و تعالیم عملی یک دین، ایجاد شبهه در عقاید مردم و متزلزل ساختن آن عقاید می‌باشد. پاسداری و دفاع از عقاید دینی، نزد انبیا از ارزش بسیار والایی برخوردار است. تنها با ارائه پاسخ صحیح نمی‌توان پاسخگوی موفق بود، بلکه باید با روش‌های مناسب، با این شبهات برخورد نمود تا بتوان تاثیرات آن را خنثی کرد. شبهات را می‌توان از لحاظ هدف و موضوع تقسیم نمود. این اثر بر اساس روش توصیفی و تحلیلی شبهات مطرح شده در قرآن را استخراج کرده و به توصیف و بررسی روش‌های مختلف پاسخگویی به شبهه و تحلیل آن با استفاده از تفسیر المیزان پرداخته و به این سوالات پاسخ داده است که قرآن و انبیا در تعامل با مطرح کنندگان مختلف شبهه چه روش‌های گفتاری و رفتاری دارند. منظور از شبهه در این نوشتار، شبهات اعتقادی می‌باشد. با بررسی و توصیف شبهات مطرح شده در آیات و تحلیل و تفسیر پاسخ‌های داده شده در المیزان، می‌توان گفت روش‌های مختلفی برای پاسخگویی به شبهات اعتقادی وجود دارد که با توجه به شرایط مختلف زمان انبیا و نوع شبهه و مطرح کننده شبهه متفاوت می‌باشد و نمی‌توان برای همه مطرح کنندگان شبهه از یک روش استفاده کرد. به همین دلیل انبیای اولوالعزم از روش‌های متفاوتی از جمله پرسش و پاسخ، مناظره و مجادله و... استفاده می‌کردند و هر کدام از این روش‌ها شیوه‌های خاصی دارد که توجه و عمل به این شیوه‌ها بسیار در امر پاسخگویی حائز اهمیت می‌باشد.
جامعه‌شناسی فلسفی از منظر علامه سید محمد حسین طباطبایی
نویسنده:
محمد پاکدین اصل؛ استاد راهنما: محمد کیوانفر؛ استاد مشاور: مصطفی فرهودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این رساله به بررسی چیستی و اساسی‌ترین ویژگی‌های جامعه بر اساس مبانی فلسفی علامه سیدمحمدحسین طباطبایی (ره) می‌پردازد. برخلاف فلسفه علوم اجتماعی که بر مطالعه منطق، متدها و شالوده مطالعات اجتماعی تمرکز دارد، جامعه‌شناسی فلسفی رسالت بررسی و تحلیل چیستی جامعه بر اساس مبانی و براهین فلسفی را بر عهده دارد تا بتواند حقیقت یک جامعه و احوال و لوازم آنرا تعریف و تحلیل نموده و به پرسش‌های بنیادین پیرامون حقیقت جامعه،‌ روابط حقیقی افراد با جامعه و جوامع با یکدیگر، میزان و شیوه تاثیر و تاثرات آنها و در نهایت حقوق طبیعی جوامع پاسخ دهد. اگرچه موضوع این تحقیق با موضوع علم جامعه‌شناسی که همان شناخت جامعه است مشترک است ولی به جهت تمرکزی که بر تحلیل مبانی فلسفی مورد نیاز برای دست‌یافتن به شناختی صحیح از جامعه دارد، بیش از آنکه یک پژوهش جامعه‌شناسانه باشد یک پژوهش فلسفی بوده و مبتنی بر برهان است. جامعه‌شناسی فلسفی آن هم از نوع اسلامی آن، نیازمند توجه به گستره تقریبا وسیعی از موضوعات و مبانی فلسفی است و هم‌یاری و تعامل بسیار «مبانی عقلانی» و «گزاره‌های وحیانی» بویژه در آثار و نظام فکری علامه طباطبایی، ضرورت داشتن نگاهی فراگیر به موضوع این رساله در آثار فلسفی و تفسیری علامه طباطبایی را برجسته می‌کند. علامه طباطبایی قائل به وحدت حقیقی بین افراد جامعه است و جامعه را یک موجود واحد می‌داند. تعهد به مرزبندی علوم و روش‌های مخصوص هر یک، علامه را واداشت تا دلایل عقلی و وحیانی مرتبط با موضوع فوق را به صورت جداگانه مطرح نماید که بررسی این ادله و نشان‌دادن میزان مطابقت یافته‌های عقلانی و تفاسیر وحیانی در این موضوع بر عهده این رساله است. پرسش اصلی این رساله درباره چیستی جامعه متوجه این پرسش بنیادی است: از آنجایی که طبق نظر علامه جامعه یک واحد حقیقی است، به موجب دلایل عقلانی و وحیانی، چه عواملی موجب ایجاد وحدت در جامعه هستند؟ همچنین، چنانچه جامعه از ترکیب حقیقی افراد تشکیل شده است، آیا این واحد جدید دارای حیات نباتی است یا حیوانی یا انسانی یا اَبرانسانی؟ و بسته به پاسخِ پرسش قبل، ‌رابطه فرد با جامعه و بالعکس و نیز رابطه جوامع با یکدیگر به چه صورتی خواهد بود و در صورت تعارض منافع،‌ اولویت با کدام است؟ با توجه به پرسش‌های فوق، چه عواملی، طبق براهین فلسفی و ادله وحیانی، موجب تقویت یا تزلزل بنیان‌های جامعه می‌شوند؟ علامه طباطبایی با استناد به آیات 19 از سوره یونس و 213 از سوره بقره،‌ اولین باری را که بشر متوجه منافع اجتماع شد و بطور تفصیل (و نه ناخودآگاه) به مصالح آن پی برد و در صدد حفظ آن مصالح بر آمد را زمانی می‌داند که اولین پیامبر الهی در میان بشر مبعوث شد.(المیزان،‌ج4،‌ 147) او همچنین معتقد است که اسلام اولین دین در میان همه ادیان و همه سنت های فکری بوده است که به سوالات اصلی فلسفه اجتماع پرداخته و بنیان خود را بر اجتماع گذاشته است و صراحتا آنرا اعلام نموده است. او حکومتی را که پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) در مدینه بنا کرد را نمونه همین نگاه اجتماعی اسلام می‌داند. علامه معتقد است قرآن بیش از آنکه به تاریخ افراد پرداخته باشد به تاریخ امت‌ها پرداخته است و این به جهت این است که قرآن امت‌ها (جوامع) را یک موجود واحد می‌داند که دارای وجودی است غیر از وجودی که افراد آن جامعه دارند. او می‌گوید بعد از قرآن اولین کسی که درباره تاریخ جوامع (نه افراد آن) نوشتند افرادی چون علی‌بن حسین مسعودی (896-957) و ابن خلدون (1332-1406) و اگوسنت کنت فرانسوی (1798-1857) بود (همان، ص 152-153). علامه با استناد به آیات قرآن قائل به وجود حقیقی برای جامعه بوده و‌ هفت مورد از ویژگی‌های جوامع که قرآن درباره آنها صحبت می‌کند را برجسته می‌کند که از قرار زیر هستند: 1. عمر و أجل داشتن،‌ 2. شعور داشتن 3. کتاب آسمانی داشتن 4. عمل داشتن 5. اطاعت داشتن 6. عصیان داشتن 7. خلاف‌کار بودن (ضد قوانین عقلائی عمل‌کردن) برخی امت‌ها. ایشان در آثار فلسفی خویش برای دو مورد از این آثار تبیین برهانی ارائه کرده‌اند. در این رساله علاوه بر تبیین و بررسی نظریات مرحوم علامه درباره چیستی جامعه و ویژگی‌های اساسی آن، نوآوری‌های زیر انجام می‌پذیرند: 1. بررسی ادله فلسفی علامه طباطبایی درخصوص چیستی جامعه و عوامل وحدت‌بخش و ویژگی‌های اساسی آن 2. بررسی و نقد برخی از نقدهای وارد شده بر نظریات جامعه شناسانه علامه طباطبایی 3. ارائه استدلال‌های برهانی برای تمامی آثاری که علامه در تفسیر المیزان به جامعه نسبت می‌دهد. 4. ارائه پاسخی فلسفی به پرسش اصلی رساله که در آثار علامه به ان پرداخته نشده است. 5. مقایسه و بررسی میزان تطبیق براهین فلسفی و قرآنی درباره ماهیت، هویت و ویژگی‌های اصلی جامعه. در بخش پیشینه پژوهش توضیحات بیشتری در این باره آمده است.
واکاوی مفهوم شکر و واژگان مرتبط با آن در آموزه های دینی با تاکید بر دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
مهدیه اسماعیلی؛ استاد راهنما: محمدعلی وطن دوست حقیقی مرند؛ استاد مشاور: امیر راستین
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفهوم شکر، احساس قدردانی و سپاسگزاری برای نعمت‌ها و خوبی‌هایی است که معمولاً باعث افزایش خوشحالی و رضایت درونی و ارتباط نزدیک تر با خدا و دیگران می‌گردد. اظهار شکر و سپاس، نشان از ارزش‌های انسانی اصیل و ارتباط اجتماعی سالم است. شکر الهی به معنای واکنش و استفاده درست و بجا از نعمتهای خداوند و قدردانی و سپاسگزاری از نعمت‌های اوست که در متون دینی و فلسفی اسلامی، نه تنها به عنوان یک وظیفه ی دینی و عملی روحانی و اخلاقی، از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است که به عنوان یک اصل بنیادین در زندگی انسانی مطرح است. در این میان بررسی واژگان مرتبط با شکر، برای فهم بهتر مفهوم شکر و در نهایت، رسیدن به مقام شکری که مقصود حق تعالی است حائز اهمیت می باشد. یکی از مسائلی که می‌تواند مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد تحلیل معناشناسانه و وجودشناسانه از شکر و مفاهیم مرتبط با آن در آموزه های دینی است. در میان مکاتب فلسفی، حکمت متعالیه، به عنوان یک نظام فلسفی جامع، شکر به عنوان یک حالت درونی و معرفتی، می‌تواند انسان را به درک عمیق‌تری از وجود و نعمت‌های الهی رهنمون سازد. در این میان، ملاصدرا به عنوان بنیانگذار حکمت متعالیه و علامه طباطبایی به عنوان یکی از اندیشمندان و پیروان تفکر صدرایی، مطالب ارزشمندی را در باره شکر و مفاهیم مرتبط با آن مطرح نموده‌اند. در پژوهش حاضر، براساس مبانی حکمت متعالیه و با تاکید بر آراء ملاصدرا و علامه طباطبایی تلاش می‌شود، تحلیل معناشناسانه و وجودشناسانه از مفهوم شکر و دیگر مفاهیم مرتبط با آن در آموزه های دینی ارائه گردد.
بررسی مقایسه‌ای مسئله شر از منظر خواجه نصیرالدین طوسی و علامه طباطبائی
نویسنده:
مریم خورشیدوند؛ استاد راهنما: فاطمه رجبی همدانی؛ استاد مشاور: محمود موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله شرور یکی از مهمترین مسائل حیات بشر است که بر اساس وجود کاستی‌ها، مصائب، آلام و بلاها در طول زندگی بشر زمینه و بستر شبهاتی را درباره خالق هستی بخش و مدبر عالم هستی به وجود می‌آورد. این شبهات سبب به چالش کشاندن مباحثی چون وجود خدا، توحید و یگانگی خدا، عدل الهی، قدرت و علم و حکمت الهی، نظام احسن و اختیار بشر شده ‌است. لذا پاسخ به این مسئله بسیار حائز اهمیت است. پژوهش پیش رو با اتکا به روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی- کتابخانه‌ای در جهت استحصال راه‌های برون رفت از مسئله شر از منظر دو اندیشمند مسلمان، خواجه نصیر طوسی و علامه طباطبائی با دو رویکرد کلامی و فلسفی به این نتایج دست یافت که این دو اندیشمند تا حدود زیادی در تعریف شر اتفاق نظر دارند و پاسخ متمایز خواجه، از منظر توجه دادن به اصل عوض و انتصاف است و پاسخ ویژه علامه، عنایت به فقر وجودی و نظام احسن خلقت است. لذا از آنجا که تمامی پاسخ‌ها تحت تأثیر مبانی فکری قرآنی و روایی بازخوانی می‌شود برای داشتن پاسخی جامع جهت رفع شبهات عملی و نظری مسئله شر باید پاسخ های دو رویکرد فوق تجمیع گردد چرا که مکمل هم هستند. محقق در سیر مطالعاتی به این مسئله دست یافت که اگر مسئله شر با توجه به سنت های الهی به صورت مصداقی مورد واکاوی قرار بگیرد، می‌تواند علاوه بر ارائه پاسخ برای رفع شبهات، منتج به ارائه راهکار برای در امان ماندن نسبی از این شرور گردد.
بررسی تطبیقی تأثیر مبانی معرفت شناختی در تفسیر قرآن از منظر محمد باقر ملکی میانجی و علامه طباطبایی
نویسنده:
ماهر الصالح؛ استاد راهنما: علی قدردان قراملکی؛ استاد مشاور: محمد عظیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفسیر قرآن از دیرباز یکی از مهم‌ترین مباحث علوم اسلامی بوده است، و مبانی معرفتی به‌عنوان پیش‌فرض‌های اصلی در این حوزه مطرح می‌باشد. این مبانی شامل مجموعه‌ای از اصول است که مفسر را در فهم صحیح و جامع قرآن کریم و تبیین آیات آن یاری می‌رساند. مفسران با رویکردهای گوناگون به این مبانی روی آورده‌اند که حاصل آن پدید آمدن تفاسیر متنوع بوده است. از برجسته‌ترین این چهره‌ها، آیت‌الله محمّدباقر ملکی میانجی (از اندیشمندان مکتب تفکیک) و علّامه سید محمدحسین طباطبائی (شخصیت ممتاز و تأثیرگذار در حوزه تفسیر) هستند. ملکی میانجی بر مبانی معرفتی‌ای تکیه می‌کند که کسب معارف را منحصر به روش نقلی و به ویژه روایات می‌داند، ارزش معارف عقلی را نفی می‌کند و میان عقل بشری و عقل الهی تمایز قائل می‌شود؛ چنان‌که این رویکرد در تفسیر او «مناهج البیان» مشهود است. در مقابل، علّامه طباطبائی در تفسیر «المیزان» ضمن پذیرش حجیّت ظواهر آیات و روایات، معرفت را به نقل محدود نکرده و نقش عقل را نیز به‌طور همزمان به رسمیت می‌شناسد. این مبانی معرفت شناختی نقش کلیدی در تفسیر آیات قرآن ایفا می‌کند. چنان‌که در تفسیر آیات مربوط به نعیم و عذاب اخروی مانند «جَنَّهً وَحَرِیرًا» ملکی میانجی ــ به‌سبب عدم اتکا به معارف عقلی ــ تفسیر این آیات به «تجسیم اعمال» را رد می‌کند؛ حال آنکه علامه طباطبائی معتقد است نعیم و عذاب اخروی، مجسَّم شدن اعمال انسان هستند. بر پایه این اختلاف‌نظرها، این پژوهش در پی مقایسه مبانی معرفتیِ این دو اندیشمند و تبیین تأثیر ژرف آن‌ها در تفسیر قرآن کریم با تأکید بر بررسی وجوه اشتراک و افتراق میان دیدگاه‌های ایشان است. در این تحقیق روشن شد که هر دو طرف بر اعتبار روش نقلی در تفسیر قرآن کریم موافق هستند و علامه طباطبایی با پذیرش تأثیر روش عقلی در تفسیر قرآن، به تفسیری کامل‌تر و جامع‌تر روی آورده است.
ارزیابی انتقادی حسن حنفی در علم کلام با تأکید بر آراء علامه طباطبایی
نویسنده:
سمیه صدیقی؛ استاد راهنما: نصرالله آقاجانی؛ استاد مشاور: نسرین میانجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
بررسی و ارزیابی نقد های آیت الله مصباح و آیت الله فیاضی بر مباحث علیت در نهایه الحکمه علامه طباطبایی
نویسنده:
محمدابراهیم برزگر؛ استاد راهنما: علیرضا کهنسال؛ استاد مشاور: محمد اسفندیاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به طور کلّی در فلسفه، که خود همواره نقش بسزایی در مبانیِ دیگر علوم و رویکرد زندگی اجتماعی و امثال این موارد دارد، مسئله و موضوع علّت و معلول از اهمّیت و جایگاه بی بدیلی بَرخوردار بوده است و پیرامون آن مباحث بسیاری مطرح شده است و از همین رو در فلسفه اسلامی از آنجا که مبانی عقلی-فلسفی در اسلام را هدف دارد جایگاهِ یاد شده افزون بر اهمّیت قبلی خود چه بسا به ارزش و جایگاه بالاتری ارتقاء یافته است. از همین رو از آن جهت که یکی از آثار معروف و مشهور در این حوزه کتاب نهایه الحکمه علامه طباطبایی می باشد و مورد مراجعه بسیاری از نگارندهان قرار گرفته است و همچنین از آن جهت که اساتید معاصر این حرفه همچون استاد مصباح و استاد فیاضی نظرات متفاوتی با مصنّف این کتاب داشته اند و همچنین از جهت سوم نبود یک اثر پژوهشی جامعی که نظریات این سه فیلسوف معاصر را در مسئله مهم علّت و معلول جمع نماید، پژوهش حاضر عهده دار این مهم شده است و با رویکردی توصیفی-تحلیلی به بررسی این نظریات در قالب چهار بخش کلی و مربوط به تعریف علّت و معلول، ضرورت علّی-معلولی، قاعده الواحد و عکس آن پرداخته است و در بخش پایانی نیز به مباحثی پیرامون اقسام علّت فاعلی، ماهیّت، غایت و علّت غائی مطالبی را اختصاص داده است، همچنین باید اجمالا دانسته شود که در مجموع با چشم پوشی از بخش سوم و قاعده الواحد به طورِ عمده و کلّی رأی نگارنده همان رأی استاد مصباح بوده است.
مقایسه نحوه مواجهه کلامی سید محمد حسین طباطبایی و حسن حنفی با مسئله عدالت اجتماعی
نویسنده:
رضا تاجمیری؛ استاد راهنما: مریم خوشدل روحانی؛ استاد مشاور: مرضیه محصص
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عدالت اجتماعی از جمله مسائلی است که با نوع نگرش متکلمان، معنا و کارکردهای مختلفی می‌یابد، به‌نحوی‌که رویکرد عقل محور به دین و اصول عقائد، عدالت را به اصلی بدل می‌کند که انسان در آن حق دخالت و تصمیم‌گیری و تغییر شرایط ناعادلانه دارد و رویکرد جبرگرایانه آن را تبدیل به اصلی می‌کند که انسان در آن حق دخالت و تغییر شرایط ناعادلانه را نخواهد داشت، در این تحقیق به بررسی مواجهه و رویکرد سید محمدحسین طباطبایی و حسن حنفی با اصل عدالت اجتماعی باتکیه‌بر آراء کلامی آنها پرداخته شده است.طباطبایی به‌عنوان نماینده کلامی شیعه با رویکردی برهانی و عقلانی به علم کلام پرداخته و در بحث از حسن و قبح دیدگاهی در میانه متکلمان معتزله و اشاعره دارد؛ چراکه آن را امری اعتباری باریشه‌های حقیقی دانسته و عقل را در شناخت اولیه عدالت دارای نقش دانسته؛ اما منفعت‌طلبی انسان را عاملی برای نیاز انسان به وحی و هدایت الهی دانسته و نقش امام را دراین‌رابطه در امتداد نبوت به معنای هدایت و حکومت الهی بر مردم و در راستای برقراری عدالت اجتماعی دانسته، اما حنفی با رویکردی تجددخواهانه به بازسازی علم کلام پرداخته، به‌نحوی‌که تمرکز آن را از خدا معطوف به انسان و جامعه کند، در بحث حسن و قبح نیز دیدگاه او را می‌توان در امتداد عقل‌گرایی معتزله و در مقابل اشاعره دانست چرا که از آن تعبیر به انسان عاقل کرده که جزء مکمل انسان متعین است.دیدگاه او در عقل‌گرایی نیز به اتکای عقلانیت در راستای شناخت، برقراری و اجرای عدالت اجتماعی بوده نه امری نیازمند به وحی، در ارتباط با امامت نیز آن را نه استمرار نبوت بلکه دارای صفات انسانی و انتخاب شده توسط امت دانسته که به معنای حکومت انسان بر جامعه است، بدین ترتیب در این تحقیق که با روش کتابخانه‌ای به گردآوری آراء و نظرات این دو متفکر در حوزه عدالت اجتماعی پرداخته شده، بعد از مرتب‌سازی اطلاعات به توصیف و تحلیل آنها در حوزه نام‌برده‌شده پرداخته که نتایج حاصل از این بررسی نشان می‌دهد هرچند دو متفکر بر اهمیت عدالت اجتماعی و نقش عقائد در تحقق آن تأکید دارند؛ اما طباطبایی به تطبیق جنبه‌های سنتی عقاید و تفسیر منطقی از آنان برای عدالت اجتماعی پرداخته و حسن حنفی با نگاهی تجددخواهانه به عقاید و باز تفسیر آنها برای مسائل جامعه و عدالت اجتماعی پرداخته است.
براهین اثبات وجود خدا در قرآن از منظر علّامه طباطبائی و امام ابومنصور ماتریدی (رحمهما الله تعالی)
نویسنده:
ذکر الله عمار؛ استاد راهنما: زهیر المسیلینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اثبات وجود خداوند به‌عنوان یکی از بنیادی‌ترین مسائل در الهیات اسلامی، همواره مورد توجه متفکران اسلامی بوده است. این پژوهش با عنوان «براهین اثبات وجود خدا در قرآن از منظر علامه طباطبایی و امام ابومنصور ماتریدی»، به بررسی تطبیقی دیدگاه‌های این دو اندیشمند برجسته اسلامی می‌پردازد. علامه طباطبایی، با رویکردی فلسفی و تفسیری، از براهینی همچون برهان امکان و وجوب و برهان صدیقین برای تلفیق مفاهیم قرآنی با تفکر عقلی استفاده کرده و معتقد است قرآن به‌دنبال اثبات وجود خدا از طریق براهین فلسفی نیست، بلکه هدف آن هدایت عموم مردم است. با این حال، او در آثار فلسفی و کلامی خود به براهین اثبات وجود خدا پرداخته تا به شبهات پاسخ دهد و هماهنگی عقل و نقل را نشان دهد. از منظر امام ابومنصور ماتریدی، متکلم برجسته اهل سنت، وجود خداوند نه تنها اثبات‌پذیر است، بلکه او یکی از متکلمانی است که با استفاده از عقل و نقل (قرآن و حدیث) به اثبات وجود خداوند پرداخته است. ماتریدی در آثار خود، استدلال‌های عقلی و نقلی متعددی را برای اثبات وجود خداوند ارائه می‌دهد. وی با تکیه بر اصول کلامی و آموزه‌های قرآنی، از براهینی مانند برهان اعجاز قرآن، برهان عِلّیت (برهان علت و معلول) و برهان حدوث برای اثبات وجود خدا استفاده کرده است. این پژوهش با رویکردی تطبیقی، به تحلیل دیدگاه‌های فلسفی و کلامی این دو متفکر می‌پردازد. یافته‌ها نشان می‌دهد که هرچند روش‌شناسی و مبانی فکری آن‌ها متفاوت است، هردو متفکر با استفاده از براهین متنوع قرآنی، تصویری روشن از اثبات وجود خداوند ارائه داده‌اند. نتایج این مطالعه، غنای فکری و جامعیت روش‌های آنان در تقویت بنیان‌های ایمان اسلامی را نشان می‌دهد.
حقیقت فعل اخلاقی در نظام اخلاقی اسلام با تکیه بر آرای فیض کاشانی و علامه طباطبایی
نویسنده:
سید محمد دبستانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حقیقت فعل اخلاقی در نظام اخلاقی اسلام را میتوان با توجه به انسان شناسی اسلام و جایگاه و نقش عمل و اوصاف آن در آیات و روایات مبتنی بر آرای فیض کاشانی و علامه طباطبایی اینگونه بیان کرد که در نگاه اسلام آن چیزی که حقیقتاً متصف به ارزش اخلاقی میشود ملکات و گرایش های نفسانی انسان است که شاکله شخصیت او را تشکیل میدهد و فعل بدنی و خارجی معمولاً از آن منتشر و منبعث میشود این ملکات و گرایش های درونی در قالب نیت در افعال بروز میکند و در حقیقت فعل خارجی تبلور بخش همان نیات و حالات پنهان نفس انسانی است البته افعال خارجی در رسوخ و تثبیت این گرایش ها و صفات درونی نقش مهمی دارند یعنی هر فعلی هنگامی که تکرار شود باعث میشود ملکه متناسب با آن فعل در درون انسان شکل گرفته و تثبیت شود در متون اسلامی شواهد بسیاری دال بر این مطلب وجود دارد که حقیقت وجود انسان که در اخلاق مورد بررسی قرار میگیرد همین ملکات و صفات درونی است مثل اینکه هنگام سخن از جزای اعمال به تجسم اعمال در قیامت اشاره میکند یا اینکه میفرماید "یحشر الناس علی نیاتهم" یا اینکه در تفسیر "فتاتون افواجا" میفرماید در قیامت فقط یک گروه از مردم به شکل انسان محشور میشوند و سایر متون دینی که دلالت میکند که حقیقت فعل اخلاقی همان گرایش ها و نیات و ملکات درونی است.
  • تعداد رکورد ها : 4568