جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4
جلوه‌های دنیا و آخرت در شاهنامه فردوسی
نویسنده:
زهرا هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دو موضوع عمده‌ی دنیا و آخرت در این رساله بررسی شده است و در اهمیت و ارتباط دنیا و آخرت این نکته کافی است که دنیا به عنوان مزرعه‌ی آخرت معرفی شده است. معاد نیز یکی از اصول ادیان توحیدی محسوب می‌گردد و در دین اسلام هم یکی از اصول جهان بینی به شمار می‌آید. ایمان به دنیای پس از مرگ شرط مسلمانی است که هر کس آنرا انکار کند از زمره‌ی مسلمانان خارج است. از این رو بحث در مورد دو مقوله‌ی دنیا و آخرت بسیار حائز اهمیت است. شاعران و نویسندگان در ادوار مختلف ادب فارسی نیز از این امر غافل نبوده و در آثار منظوم و منثور خویش به آن پرداخته‌اند. از جمله‌ این شاعران، فردوسی شاعر بلند آوازه و حماسه سرای ایران است که در جای جای شاهنامه به ‌این امر پرداخته است. این رساله نشان می‌دهد که فردوسی در شاهنامه تا چه ‌اندازه به امور دنیا و آخرت توجه داشته و کدام یک در شعر وی جلوه‌ی بیشتری یافته است. در فصل اول مقدمه و کلیات آمده وفصل دوم به زندگی و فکر فردوسی اختصاص یافته است. فصل سوم بیان‌گر دنیا و آخرت از دیدگاه سایر ملل و ادیان آسمانی می‌باشد و در فصل چهارم دنیا در شاهنامه و در فصل پنجم آخرت در شاهنامه بررسی شده است. نتیجه‌ی حاصل از پژوهش نشان می‌دهد که فردوسی با دیدی روشن بینانه آدمی را از دوستی دنیا و مکر و حیله‌ی آن برحذر می‌دارد؛ چون از دید او دنیا سرای ناز و نوش نیست؛ بلکه آکنده از درد و رنج است؛ فردوسی به دنبال ترویج عزلت از دنیا و تبلیغ رهبانیت مسیحی نمی‌باشد؛ بلکه در شاهنامه کار و فعالیت و کوشش و جوشش و رزم، در کنار بزم و شادی به وضوح دیده می‌شود و آدمی را به تحرک و جنبش وا می‌دارد. فردوسی چنان که آدمی را از دوستی و دل سپردن به دنیا برحذر می‌دارد، وی را به بهره‌گیری از زندگانی و دنیای گذران برمی‌انگیزاند. او به مسأله‌ی مرگ و حیات اخروی نیز با دیدی حکیمانه نگاه می‌کند. وی معتقد است که مرگ ادامه‌ی زندگی و مکمل و مرتبه‌ی کمال هستی آدمی است که اگر مرگ نباشد رشته‌ی هستی می‌گسلد و نظام زندگی دچار یک نوع از هم پاشیدگی و بی‌نظمی می‌شود.
بررسی اندیشه‌های عرفانی در شاهنامه‌ی فردوسی
نویسنده:
نورافروز مصباحیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دست يابي به معرفت، دغدغۀ تلاش هاي فلسفي، هنري و عرفاني دنياي امروز و ديروز بشر است كه آگاهي از اين حقيقت و رسيدن به آن اگر چه متفاوت و داراي جلوه هاي گوناگون است، و هر چندگاه به مدد عقل، گاه به نيروي وحي و گاه با خيال انگيزي و تخيل انجام مي پذيرد؛ اما مي توانهمساني ها و اشتراكات فراواني بين آنها يافت.در اين پژوهش نيز، هدف بررسي انديشه هاي عرفاني در اثري است كه، ظاهراً با عرفان در تناقض است اما تحقيقات در بارۀ آن نشان داده است كه، عليرغم تناقضات ظاهري، مشابهات و اشتراكاتي بين آنها در رسيدن به معرفت وجود دارد.انديشه هاي معنوي و عرفاني از موضوعاتي است كه در حماسه به ويژه شاهنامۀ فردوسي با توجه به تاريخ و فرهنگ كهن ايراني ديده مي شود كه براي بررسي آن با توجه به موضوع پژوهش، آشنايي اجمالي با عرفان و تصوّف، و چگونگي سير و انديشه هاي آن را از آغاز تا پايان قرن چهارم لازم دانستيم. جايگاه عرفاني اديان ايران باستان و بازتاب عرفاني آنها در شاهنامه از مباحثي است كه مطرح شدنآن در اين پژوهش ضروري مي نمايد.با توجه به حماسي بودن شاهنامه و تقابل ظاهري عرفان و حماسه، بررسي اشتراكات و مشابهات عرفان و حماسه را نيز لازمدانستيم تا از اين طريق بتوان تحليلي منطقي در مورد تأثير عرفان بر شاهنامه و شاهنامه بر عرفان به دست آورد كه، راهگشايي براي كشف مشابهت هاي فكري در حماسه و عرفان باشد.ارتباط اخلاق و عرفان بر هيچ كس پوشيده نيست به همين منظور بايد و نبايد هاي شاهنامه از موضوعاتي است كه در اين پژوهش بررسي شده است تا بتوان به ارتباط مباني فكري رايج در حماسۀ فردوسي چون: يزدان پرستي، ارجمندي خرد، مبارزه با نفس، مرگ، رستاخيز و ... كه در آثار عرفاني نيز وجود دارد؛ بهتر پي برد.عرفان در شاهنامه جلوه هاي گوناگوني از اساطير، دين ها و باور ايرانيان را در خود جاي داده است كه مبتني بر اصيل ترين نيازهاي بشري است هم در بعد فردي و هم در ابعاد اجتماعي، كه نه چنان خشك و زاهدانه و صوفيانه است كه روح عمل و زندگي را بخشكاند و آدمي را به انزوا برد، و نه چنان لجام گسيخته و بي پروا كه دل را بميراند و اساس و لطافت عشق را پژمرده سازد، در اين پژوهش نمود چنين عرفاني را در شخصيت ها و داستان هايي چون: كيومرث، ايرج، زال، سياوش، كيخسرو، هفت خوان رستم و ... بررسي شده است، و در نهايت به جايي رسيده ايم كه مي توان گفت عرفان موجود در شاهنامه عليرغم تأثيراتي كه از عرفان اسلامي و غير اسلامي پذيرفته است؛ عرفان ستيز است نه عرفان پرهيز
حسد در شاهنامه
نویسنده:
مریم رستمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از رذایل اخلاقی که در طول تاریخ بشر آثار بسیار منفی فردی و اجتماعی داشته است مسأله حسد است، حسد به معنی «ناراحت شدن از نعمت‌هایی است که خداوند نصیب دیگران کرده و آرزوی زوال آنها و حتی تلاش و کوشش در این راه»!
مرگ‌اندیشی در شاهنامه فردوسی
نویسنده:
حبیب چاه‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بنیاد حماسه به طور کلی بر اساس سرگذشت انسان آرمانی و ستایش شکوهمندی و سرافرازی پهلوان و قهرمان استوار شده است. تقابل زندگی و مرگ در داستانهای شاهنامه به وضوح و به کرّات آمده است. از نگاه تیزبین فردوسی مرگ جسمانی با همه ی ترس آور بودنش، قطعی و گریزناپذیر است. تلاش در زندگی و خدا پرستی رمز جاودانگی و مانایی است و نیک نامی را به دنبال دارد. مرگ با زندگی پیوند تنگاتنگ و ناگسستنی دارد و به تعبیر رساتر مرگ ادامه ی زندگی است.فردوسی در تمام مراحل زندگی مرگ را به یاد می آورد و تأکید می کند،که چراغ عمر هر زاده ای با تند باد مرگ خاموش می شود. و(ساز و نهاد هر تولّدی)، (سرانجام هر زایشی)، بهره مندی از (بستر خاک)و (بالینی از خشت) است.زبونی و درماندگی انسان در برابر سرنوشت و بازیهای چرخ ناپایدار از نگاه دقیق فردوسی ، صحنه های هیجان انگیزی از حیرت و وحشت آدمیزاد را در برابر سایه ی شوم تقدیر که گاهی بر هم زننده ی لذاید و در هم شکننده ی عمرهای دراز است، به خوبی روایت شده است.مرگ با همه ی شکنندگی و ترسناکی، دادست و بیداد نیست، چرا که مرگ در چشم انسان معاد باوری چون فردوسی، مایه ی انتقال از این جهان خاکی و پر از درد و رنج، به جایگاه بهتر به نام جهان آخرت و سرای جاودانی است . (چو آرام یابد به دیگر سرای)، (گه رفتن آمد به دیگر سرای). فردوسی، روایتگر مرگ های آرمانی و جاودانی قهرمانان،پهلوانان و شاهان نامداری چون فریدون، ایرج، سیاوش، سهراب، رستم، کیخسرو ، اسفندیار و... است که ساختاری تراژدیک وغم انگیز دارند.مرگ سیامک اوّلین مرگ پاک و اهورایی شاهنامه، قتل ناجوانمردانه ایرج، اولین شهید شاهنامه، مرگ اسطوره ای سیاوش، جوانمرگی سهراب، کوچ عارفانه کیخسرو، مرگ اسفندیار، خودکشی جریره و شیرین، یکی در کنار جسد پسر ودیگری در دخمه ی شوهر شکوهمندش، مرگ تلخ و جانکاه رستم پهلوان رؤیایی شاعر، مرگ نابکارانی چون سلم و تور، افراسیاب، گرسیوز و... در اثر سترگ فردوسی، جاودانه و ماندگاراند.
  • تعداد رکورد ها : 4