جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
مبانی معرفت دینی حاکمیت دینی ازنظر حسن حنفی
نویسنده:
سیدمحراب الدین کاظمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دراین نوشتارمبانی فکری حسن حنفی درباب رابطة دین وسیاست به چالش کشیده می شود، به صورت خاص مبانی معرفت دینی حاکمیت سیاسی دینی ایشان مورد تحلیل وارزیابی قرارمی گیرد، حنفی تلاش می کند که با دیدگاه انتقادی برمبانی عقلی وعقلایی متفکران دینی سنتی ونواندیشان دینی راست گرا بتازد وآنان را ازگردونة رقابت درتقابل باجهان مدرن ویافته های امروزی بشرخارج سازد، لکن دراین جستارنشان داده می شود که مبانی عقلی ایشان گرفتارنقدهای است که خودش ازآن فرارمی کرد، مهم ترین اشکالاتی که بردیدگاه ومبانی ایشان وارد می شود این است که مبانی ایشان گرفتار نسبیت درمعرفت وشناخت، نسبیت دراصول وارزشهای اخلاقی، عدم توجه به تفاوتهای اساسی درمیان فرهنگ دینی غرب وجهان اسلام است، ترکیب دیدگاه ومبانی فکری فلسفی غرب مانند: اگزیستانسیالیست الحادی، مارکسیست، پرگماتیست وپوزیتویست، به علاوة تفکرناسیونالیستی پان عربیسم ازتفکر او معجونی ساخته که لوازم باطل مزبور را درپی دارد.
صفحات :
از صفحه 73 تا 92
مقایسه و نقد دیدگاه اخلاقی شوپنهاور و نیچه
نویسنده:
حمید هاشمیان فلاح؛ استاد راهنما: جعفر مروارید؛ استاد مشاور: محمد کاظم علمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فلسفه اخلاق شوپنهاور و نیچه نقش پر رنگی در دیدگاه انسان عصر حاضر به زندگی داشته است و نمی‌توان این دو فیلسوف پست‌مدرن را - با همه قرابت و غرابتی که در دیدگاه‌های خود دارند - در تأسیس مبانی جدید اخلاقی بشر نادیده گرفت. هر چند دیدگاه‌های اخلاقی این دو فیلسوف -به‌ویژه نیچه- در مجامع علمی و عمومی کشور تا حدی مطمح نظر پژوهشگران و فلسفه ورزان بوده است و در این میان آثاری چند در قالب کتاب، پایان‌نامه و مقاله فراهم آمده است، بااین‌وجود کمتر شاهد نگاهی تطبیقی و مقایسه‌ای بوده‌ایم که نتیجه آن می‌تواند دست‌مایه‌ای برای محققین و علاقه‌مندان باشد تا از این رهگذر سره از ناسره بازشناخته شده و یا دیدگاهی نوین پا به عرصه میدان اندیشه و اخلاق گذارد. شوپنهاور و نیچه با نظریات خاص و بدیع خود در امر اخلاق، نقش غیرقابل‌انکاری در شکل‌گیری فلسفه اخلاق جدید و نگاه انسان به ارزش‌های اخلاقی در زندگی دارند. نگاه منفی‌نگر بودایی شوپنهاور به زندگی که به یک دیدگاه رواقی پیوند می‌خورد، در پی تحمل دنیا و کسب فضیلت است. او وجود انسان را مملو از رنج، سرخوردگی و نارضایتی می داند. شوپنهاور معتقد بود که برای غلبه بر این رنج، انسان ها باید نوعی از زهد را در آغوش بگیرند، از امیال خود چشم پوشی کنند و از کارهای دنیوی کناره گیری کنند. فلسفه اخلاق شوپنهاور با تمرکز بر شفقت، زهد و به حداقل رساندن رنج انسان مشخص می شود. اندیشه های او تأثیر قابل توجهی بر فلسفه اخلاق داشته است و همچنان بر مباحث معاصر درباره اخلاق و طبیعت انسانی تأثیر می گذارد. نیچه اما نگاهی بنیان‌برانداز به اخلاق دارد و در پی در انداختن طرحی نو و باز ارزش گذاری همه ارزش های اخلاقی و از جمله مفاهیم نیک و بد است. او معتقد بود که اخلاق سنتی، به ویژه اخلاق مسیحی، مبتنی بر مفاهیم منسوخ شده است و مانع از توانایی انسان برای عظمت می شود. وی اخلاق را ابزاری می دانست که ضعیفان برای قدرت گرفتن بر قوی از آن استفاده می کنند. نقد نیچه از اخلاق سنتی مبتنی بر این ایده اساسی او است که اخلاق مخلوق انسان است و به این ترتیب، هیچ مبنای عینی برای اخلاق وجود ندارد. او معتقد بود که اخلاق یک اختراع انسانی است که برای ارتقای ثبات اجتماعی و دادن حس هدف و معنای زندگی به افراد طراحی شده است. نیچه استدلال می کرد که اخلاق محصول یک زمینه تاریخی خاص است و در طول زمان با توجه به نیازهای جوامع مختلف تغییر کرده است. دیدگاه‌های این دو اندیشمند دربردارنده نظریات و مقولات جدیدی در فلسفه اخلاق و به ویژه مفهوم سعادت انسان است که این پایان‌نامه در پی بررسی و تحلیل دقیق، یافتن نقاط قوت و ضعف و نقد آن است.
نظریه/ قاعدۀ میل و ملال در نگاه جلال‌الدین محمد بلخی و آرتور شوپنهاور
نویسنده:
مصطفی گرجی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بررسی نسبت طرز تلقی متفکران در طول تاریخ اندیشه، بستر مناسبی برای بحث در کشف تجربیات مشترک نویسندگان و شاعران است. یکی از مفاهیم مهم در عصر جدید، ملال و ملالت است که در دستگاه اندیشۀ متفکران انسان پژوه بازنموده شده است. در این میان «نظریه»ای به نام میل و ملال در نظام فکری «شوپنهاور» و «قاعدۀ» سیری و ملولی در تجربۀ زیستۀ مولوی، بحث محوری این پژوهش است که با توجه به زمینۀ گفت‌وگوی بینامتنی می‌تواند به کشف بهتر جهان‌نگری‌های مشترک منجر شود. این مقاله با رویکرد تحلیلی‌مقایسه‌ای درصدد تبیین ربط و نسبتِ میل به‌مثابۀ ساحت ارادی و ملال به‌مثابۀ ساحت عاطفی- احساسی در ژرف‌ساخت فکری این دو اندیشمند است. بررسی مقایسه‌ای این رهیافت نشان می‌دهد مولوی ـ البته نه در قد و قامت نظریه ـ بارها به این رابطه با عنوان‌هایی همچون «قاعده» توجه کرده است. نگاهی به ملال و واژگان همسو با آن نشان می‌دهد مولوی حداقل در 120 فقره به این ارتباط توجه کرده که برخی از این رهیافت/ رویکردها در ربط و نسبت با مفهوم دیگر در ساحت سوم یعنی میل ازنظر شوپنهاور قابل توجه است. این مقاله ضمن بحث دربارۀ ماهیت‌شناسی این مفهوم در ربط و نسبت با مفاهیم دیگر، به مهم‌ترین علت‌های این عاطفه و راه‌های برون‌رفت از آن در بحث وجودشناسی با تأکید بر دو غزل از مجموعه دیوان با توجه به نظریۀ شوپنهاور پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 109 تا 134
جایگاه عرب‌گرایی در مواجهه تفسیری با قرآن کریم در دوره معاصر؛ مورد مطالعه امین الخولی، نصر حامد ابوزید و محمد ارکون
نویسنده:
مسلم طاهری کل کشوندی ، زهرا السادات کشاورز
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قاله حاضر درصدد بررسی «جایگاه عرب‌گرایی در مواجهه تفسیری با قرآن کریم در فکر معاصر اسلامی» با تمرکز بر سه اندیشمند عرب در این زمینه است. روش تحقیق به شیوۀ توصیفی - تحلیلی خواهد بود. رویکرد ادبی به تفسیر قرآن یکی از پرنفوذترین جریان‌های فکری در فکر معاصر عربی به پیش‌گامی اندیشمندانی نظیر محمد عبده، طه حسین، امین الخولی، شکری محمد عیاد، بنت الشاطی و شاگردان آنها نظیر محمد احمد خلف الله، مهدی علّام و نصر حامد ابوزید است. مهم‌ترین ادعای این جریان، آن است که قرآن، عظیم‌ترین اثر ادبی است که زبان عربی را جاودانه ساخته، ازاین‌رو نباید نخستین و مهم‌ترین غرض تفسیر قرآن را فهم، هدایت و رحمت الهی نسبت به بشر تلقی کرد، بلکه قرآن را باید به‌مثابه یک امر فرهنگی (The Cultural) شناخت. این رویکرد، قرآن کریم را از یک کتاب وحیانی که همواره در تمدن اسلامی به‌عنوان راهنمای فعّالی در تحقق ظرفیت‌های الهی انسان شناخته می‌شد، به ابژه‌ای برای مطالعه خصلت‌های فرهنگی تمدنی نظیر تمدن عربی - اسلامی تقلیل داده و چنین می‌نمایاند که مطالعه این کتاب الهی مسئله‌ای ایمانی نیست و هر عرب زبان و یا علاقه‌مند به زبان عربی لازم است به مطالعه ادبی این کتاب بزرگ عربی روی آورد و پس از آن، هر کس برای هر مقصودی که دارد می‌تواند به قرآن مراجعه و مقصود خود را دنبال کند. مسئله اصلی در مقاله آن است که مکانت خصلت‌های فرهنگی «عروبة» (عرب‌گرایی) در مواجهه تفسیری با قرآن کریم را مورد تأمل قرار دهد و با اِعمال ارزیابی انتقادی، پیامدهای چنین رویکردی را بررسی نماید.
صفحات :
از صفحه 131 تا 150
رویکرد فلسفی ابن‌سینا در تعلیقات بر اثولوجیا
نویسنده:
سید محمود یوسف ثانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از آثار مغفول‌مانده شیخ در شناخت نظام فکری و فلسفی او تعلیقات وی بر اثولوجیای منسوب به ارسطوست. این تعلیقات که به صورت پراکنده بر مواضعی از اثولوجیا نوشته شده‌اند موضوعات گوناگونی از خداشناسی، نفس‌شناسی، عقول و مبادی نخستین، ادراک حقیقت مبدأ اول و مسائل بسیار دیگری را در برمی‌گیرند. محورهای مهم مورد توجه شیخ در این تعلیقات نخست نفس‌شناسی و دیگر ارتباط نفس با مبدأ اول است. در محور نفس‌شناسی تعلیقات شیخ علاوه بر شرح جنبۀ انتقادی نیز دارد و به‌ویژه وجود نفس قبل از پیدایش بدن و یا واجد بودن ادراکات و معارفی را قبل از ارتباط با بدن برای آن نمی‌پذیرد و در محور ارتباط نفس با مبدأ اول و درک حقیقت کمال و جمال او ادراک عقلانی و مبتنی بر استدلال را در این زمینه ناتمام می‌داند و تنها مشاهدۀ حقه را راه درک آن حقیقت به شمار می‌آورد. در مجموع می‌توان گفت شیخ در
صفحات :
از صفحه 32 تا 45
بررسی روایات منزلت حضرت زهرا(س) در صحیح بخاری
نویسنده:
پدیدآور: زهرا رئیس ستاری ؛ استاد راهنما: محسن دیمه کار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
حضرت زهرا (س) بانوی برجسته‌ی اسلام و دختر پیامبر اکرم، برترین زنان عالم است و در تمام عمر در کنار پیغمبر بوده و از ایشان دفاع کرده است. فضائل و مناقب این بانوی بزرگوار بسیار است. بسیاری از اهل تسنن نیز ایشان را سیده نساء للعالمین دانسته و شخصیت ایشان بانویی جامع فضائل انسانی ترسیم شده است و در بسیاری از روایات تفسیری و غیر تفسیری خود به ذکر فضائل ایشان پرداخته اند. اما؛ در برخی منابع اهل سنت نیز، روایاتی وارد شده که، شخصیت والای این بانوی بزرگوار را دستخوش ضعف کرده؛ که با سیمای تابناک آن اسوه والا مقام در تعارض است، چه اینکه به حذف یا تقطیع برخی روایاتی که فضائل و منزلت حضرت فاطمه‌ی زهرا(س) ، در منابع خود دست زدنند و گاه روایاتی مغایر با شخصیت ایشان جعل نموده اند. این تنزیل مقام اهل بیت و حذف فضائل آنان مختص به قرون اولیه نبوده، بلکه در عصر حاضر که عصر تحقیق و بررسی دقیق مسائل تاریخی است، نیز کتابهایی با این شرایط و با تاثیر پذیری از همین روایات در کتب اهل سنت چاپ می شود. برخی دانشمندان اهل سنت ، درباره‌ی روایات صحیح بخاری که یکی از صحاح سته و از نظر زمانی اولین آنهاست، به مبالغه پرداخته اند. این عده در اظهارات خود روایات و احادیث این کتاب را همسنگ با قرآن قلمداد کرده اند یا صحیح ترین کتاب موجود بعد از قرآن دانسته اند. البته برخی از دانشمندان اهل سنت نیز صحت روایات صحیحین را مورد انتقاد قرار داده اند . در کتاب صحیح بخاری ، اگرچه بخاری با انگیزه‌ی جدا سازی روایات صحیح از روایات ضعیف و جعلی به تالیف کتاب اقدام کرده و خود نیز به صحت کارش اذعان داشته، اما در این کار توفیق کامل حاصل نکرده و برخی روایات چه از نظر سندی و چه متنی مورد انتقاد قرار گرفته اند. در کتاب صحیح بخاری نیز به هر دو دسته از روایات پرداخته است . روایاتی راجع به حضرت زهرا آمده که هم به ذکر فضائل ایشان پرداخته و هم روایتی ضعیف راجع به ایشان هست که به اعتبار سنجی سندی و متنی آن می پردازیم‌ و بررسی مناقب و فضائل بانوی اسلام حضرت فاطمه سلام الله در این کتاب بررسی می کنیم. ضرورت موضوع؛ در نگاه اول شاید اینطور به نظر برسد که پرداختن به این موضوعات و بررسی و نقد روایاتی که به فضائل اهل بیت خدشه وارد کرده است، در کتب اهل سنت و بحث راجع به این موضوع خلاف اتحاد و وحدت اسلامیست. بدون شک نیاز مسلمین به اتحاد و اتفاق، از مبرم ترین نیازها است و درد اساسی جهان اسلام همین کینه‌های کهنه میان مردم مسلمان است. فرقه های اسلامی نباید به خاطر اتحاد اسلامی از اصول اعتقادی و یا غیر اعتقادی خود صرف نظر کنند و به اصطلاح مشترکات همه فرق را بگیرند و مختصات همه را کنار بگذارند. این کار نه منطقی است و نه عملی .در حکم اینست که از او بخواهیم به نام اسلام از جزئی از اسلام چشم بپوشد. به هر حال نباید در گفتن حقایق کوتاهی شود. آنچه نباید صورت گیرد کارهائی است که احساسات و تعصبات و کینه‌های مخالف را بر می‌انگیزد اما بحث علمی سر و کارش با عقل و منطق است نه عواطف و احساسات. اهداف اعتبار سنجی روایات وهن آمیز نسبت به ساحت والامقام حضرت زهرا. بررسی و نقد سندی روایات حضرت زهرا در صحیح بخاری. انگیزه‌ی بخاری از تقطیع برخی روایات و آوردن روایات ضعیف از حضرت زهرا. دسته بندی و طبقه بندی روایات صحیح و ضعیف موجود در کتاب صحیح بخاری پیرامون شخصیت حضرت زهرا.
سعادت شناسی و سعادت یابی از دیدگاه آرتور شوپنهاور و محمد غزالی
نویسنده:
صابره طباطبائی پژوه؛ استاد راهنما: مهدی امامی جمعه؛ استاد مشاور: مهدی گنجور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در طول تاریخ فلسفه و تفکر اسلامی، موضوع سعادت و راه‌های دستیابی به آن همواره یکی از مهم‌ترین مباحث بوده است. سعادت به عنوان هدف نهایی زندگی انسانی، از دیرباز توجه فیلسوفان، متکلمان و اندیشمندان را به خود جلب کرده است. در این میان، آرتور شوپنهاور، فیلسوف بزرگ آلمانی، و محمد غزالی، اندیشمند و متکلم اسلامی، هر یک دیدگاه‌های منحصر به فردی در این باره ارائه داده‌اند. آرتور شوپنهاور ، سعادت را در رهایی از درد و رنج‌های ناشی از خواسته‌ها و تمایلات بی‌پایان بشر می‌داند. او معتقد است که تحقق خواسته‌ها همواره به نارضایتی و رنج‌های جدید منجر می‌شود و تنها راه دستیابی به آرامش و سعادت، ترک این خواسته‌ها و پذیرش زندگی به گونه‌ای است که هست. شوپنهاور تأکید می‌کند که زندگی انسانی پر از تناقض و رنج است و نجات از این وضعیت تنها از طریق خودآگاهی و پذیرش امکان‌پذیر است. شوپنهاور معتقد بود که میل‌ها و خواسته‌های بی‌پایان عامل اصلی رنج و نارضایتی انسان هستند. او باور داشت که حتی پس از برآورده شدن یک خواسته، بلافاصله خواسته‌های جدید جایگزین می‌شوند و این چرخه بی‌پایان هیچ‌گاه به سعادت دائمی نمی‌رسد. برای دستیابی به سعادت، شوپنهاور پیشنهاد می‌کرد که انسان‌ها واقعیت زندگی را بپذیرند و تلاش نکنند آن را تغییر دهند، بلکه سعی کنند از طریق هنر، موسیقی و فلسفه از رنج‌های زندگی جدا شوند و به آرامش برسند. مفهوم اراده در مرکز فلسفه شوپنهاور قرار دارد و او آن را نیرویی بنیادین و ناهشیار می‌داند که تمام اعمال و رفتارهای انسان را هدایت می‌کند. شوپنهاور بر این باور بود که شناخت و درک اراده و کاهش تأثیرات آن می‌تواند به آرامش و سعادت منجر شود. به طور کلی، شوپنهاور فلسفه‌ای منحصر به فرد درباره سعادت داشت که بر پذیرش واقعیت‌های ناخوشایند زندگی و رهایی از میل‌ها و خواسته‌های بی‌پایان تأکید می‌کرد. ( شوپنهاور، 1393: 17 - 100 ؛ 1400: 28-58) در مقابل، محمد غزالی، با رویکردی متفاوت و از منظر اسلامی، سعادت را در اتصال انسان به خدا و پیروی از تعالیم دین اسلام می‌بیند.غزالی معتقد است که سعادت واقعی تنها از طریق شناخت خدا، عبادت و پیروی از راهنمایی‌های الهی حاصل می‌شود. او بر این باور است که انسان با تقوا و پرهیزگاری می‌تواند به زندگی‌ای پر از آرامش و رضایت دست یابد. غزالی بر اهمیت خودپالایی و تزکیه نفس تأکید دارد و معتقد است که تزکیه نفس، راهی است برای دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی. غزالی سعادت را در تحقق کمال انسانی و ارتباط با خدا می‌بیند. او سعادت واقعی را در آرامش و رضایت ناشی از نزدیکی به خدا و پیروی از دستورات او می‌داند.
مقایسه نحوه مواجهه کلامی سید محمد حسین طباطبایی و حسن حنفی با مسئله عدالت اجتماعی
نویسنده:
رضا تاجمیری؛ استاد راهنما: مریم خوشدل روحانی؛ استاد مشاور: مرضیه محصص
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عدالت اجتماعی از جمله مسائلی است که با نوع نگرش متکلمان، معنا و کارکردهای مختلفی می‌یابد، به‌نحوی‌که رویکرد عقل محور به دین و اصول عقائد، عدالت را به اصلی بدل می‌کند که انسان در آن حق دخالت و تصمیم‌گیری و تغییر شرایط ناعادلانه دارد و رویکرد جبرگرایانه آن را تبدیل به اصلی می‌کند که انسان در آن حق دخالت و تغییر شرایط ناعادلانه را نخواهد داشت، در این تحقیق به بررسی مواجهه و رویکرد سید محمدحسین طباطبایی و حسن حنفی با اصل عدالت اجتماعی باتکیه‌بر آراء کلامی آنها پرداخته شده است.طباطبایی به‌عنوان نماینده کلامی شیعه با رویکردی برهانی و عقلانی به علم کلام پرداخته و در بحث از حسن و قبح دیدگاهی در میانه متکلمان معتزله و اشاعره دارد؛ چراکه آن را امری اعتباری باریشه‌های حقیقی دانسته و عقل را در شناخت اولیه عدالت دارای نقش دانسته؛ اما منفعت‌طلبی انسان را عاملی برای نیاز انسان به وحی و هدایت الهی دانسته و نقش امام را دراین‌رابطه در امتداد نبوت به معنای هدایت و حکومت الهی بر مردم و در راستای برقراری عدالت اجتماعی دانسته، اما حنفی با رویکردی تجددخواهانه به بازسازی علم کلام پرداخته، به‌نحوی‌که تمرکز آن را از خدا معطوف به انسان و جامعه کند، در بحث حسن و قبح نیز دیدگاه او را می‌توان در امتداد عقل‌گرایی معتزله و در مقابل اشاعره دانست چرا که از آن تعبیر به انسان عاقل کرده که جزء مکمل انسان متعین است.دیدگاه او در عقل‌گرایی نیز به اتکای عقلانیت در راستای شناخت، برقراری و اجرای عدالت اجتماعی بوده نه امری نیازمند به وحی، در ارتباط با امامت نیز آن را نه استمرار نبوت بلکه دارای صفات انسانی و انتخاب شده توسط امت دانسته که به معنای حکومت انسان بر جامعه است، بدین ترتیب در این تحقیق که با روش کتابخانه‌ای به گردآوری آراء و نظرات این دو متفکر در حوزه عدالت اجتماعی پرداخته شده، بعد از مرتب‌سازی اطلاعات به توصیف و تحلیل آنها در حوزه نام‌برده‌شده پرداخته که نتایج حاصل از این بررسی نشان می‌دهد هرچند دو متفکر بر اهمیت عدالت اجتماعی و نقش عقائد در تحقق آن تأکید دارند؛ اما طباطبایی به تطبیق جنبه‌های سنتی عقاید و تفسیر منطقی از آنان برای عدالت اجتماعی پرداخته و حسن حنفی با نگاهی تجددخواهانه به عقاید و باز تفسیر آنها برای مسائل جامعه و عدالت اجتماعی پرداخته است.
بررسی مقایسه ای غیب و امر غیبی از نگاه محمد عابد الجابری و محمد ارکون
نویسنده:
سجاد قیم؛ استاد راهنما: مریم سالم؛ استاد مشاور: هادی بیگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
این پژوهش به بررسی دیدگاه‌های دو اندیشمند برجسته معاصر عرب، محمد عابد الجابری و محمد ارکون، پیرامون مسئله غیب و امرغیبی پرداخته است. این دو متفکر، با تأملی نقادانه در بازخوانی میراث اسلامی، خوانشی متفاوت از این مسئله داشته‌اند که رابطه میان دین و عقل را به‌طور بنیادین تحت تأثیر قرار می‌دهد. از آنجا که اندیشه‌های جابری و ارکون در حوزه‌های فکری و فلسفی در جهان اسلام تأثیر گسترده‌ای داشته‌اند، درک عمیق نحوه مواجهه آن‌ها با مفهوم غیب و امرغیبی می‌تواند رهیافتی به یکی از مبانی معرفت‌شناسی جابری و ارکون باشد، چرا که دیدگاه آن‌ها درباره غیب، نقش مؤثری در چارچوب عقل‌گرایی و غیب‌زدایی از دین ایفا کرده است. این مطالعه، با تمرکز بر آثار مکتوب این دو متفکر و با رویکردی مقایسه‌ای، تلاش کرده است تا به فهمی دقیق‌تر در مقوله غیب و امرغیبی از منظر ایشان بپردازد. جابری و ارکون هر دو نگرشی عقل‌گرایانه اتخاذ کرده‌اند و به تبیین جایگاه عقل در دین پرداخته‌اند؛ اما این تفسیرها، اغلب به تضعیف ابعاد غیبی دین و غیب‌زدایی از آن منجر شده است. از جمله، مفاهیمی چون وحی، بهشت، جهنم و سایر آموزه‌های غیبی دین از دیدگاه آن‌ها مقولاتی فراتر از دسترس عقل بوده و بازتعریف آن‌ها در راستای تضعیف اعتقادات غیبی صورت گرفته است. این دو متفکر به استقلال کامل عقل باور دارند و نقش عقل را فراتر از هرگونه محدودیت دینی می‌دانند. این رویکرد، که به عقلانیت مدرن نزدیک است، در بسیاری از موارد منجر به قداست‌زدایی از مفاهیم غیبی و ایجاد زمینه‌ای برای بازنگری انتقادی در سنت‌های اسلامی شده است. در نهایت، این پژوهش با تأمل در اشتراکات و اختلافات دیدگاه‌ها، تصویری جامع از مسئله غیب و امر غیبی در پروژه نقد عقل عربی جابری و نقد عقل اسلامی ارکون، نقش عقل در تفسیر مفاهیم غیبی و جایگاه غیب و امر غیبی در بازخوانی میراث اسلامی ارائه می‌دهد.
مصدریابی کتاب‌های عقل و جهل، فضل علم و فضل قرآن در الکافی
نویسنده:
پروانه مرادی؛ استاد راهنما: جمال فرزند وحی؛ استاد مشاور: اعظم فرجامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
الکافی یکی از کتب متقدم و معتبر حدیثی شیعه اثر محمد بن یعقوب کلینی (329ق) می باشد. یکی از راه های اعتبار سنجی کتب حدیثی، بررسی منابع آنها است. گستردگی روایات و مشخص نبودن مصدر آنها در الکافی ایجاب می کند روایات در جوامع نخستین و کتب معتبر شیعه و سنّی در قالب پژوهشی دقیق مصدریابی و بررسی شود. در دهه های اخیر پژوهش هایی در قالب پایان نامه، مقاله وکتاب در این موضوع به انجام رسیده است. پژوهش حاضر در چهار فصل نگاشته شده است؛ فصل اول به کلیات و مفاهیم اختصاص دارد. فصل های دوم، سوم و چهارم به ترتیب به مصدریابی احادیث سه کتاب: العقل و الجهل، فضل العلم و فضل القرآن از بخش اصول الکافی پرداخته است. مصدریابی روایات الکافی به وضوح نشان می دهد که منابع کلینی فقط کتاب های شیعی نبوده بلکه از کتب سنّی نیز بهره گرفته است. پس از بررسی 335 حدیث الکافی در مصادر فریقین نتایج ذیل حاصل شد: 148 حدیث در منابع فریقین به دو صورت الفاظ یکسان و مشابه قابل ردیابی بودند. تعداد 187 حدیث در منابع شیعه و سنّی پیش از کلینی یافت نشد و با عنوان بدون مصدر معرفی شد. پس از گردآوری مصادر، به بررسی اختلاف نقل روایات الکافی در مصادر پرداختیم. احادیث مزید، مصحف، مقلوب و ... پس از این دسته بندی ها، نامگذاری شدند. ازمنابع اهل سنّت کتاب های احمد بن حنبل، ابن ابی الدنیا، ترمذی، ابن ابی شیبه، ابن ضریس بجلی، دارمی، ابن ماجه، ابن قتیبه دینوری، عقیلی ... و از منابع شیعه کتاب های احمد بن خالد برقی، محمد بن حسن صفار، محمد بن مسعود عیاشی، سلیم بن قیس هلالی و ... نمونه هایی از مصادر معرفی شده الکافی است. یکی از پر استناد ترین مصادر الکافی، کتاب المحاسن برقی (274ق) است که حدود یک چهارم روایت بررسی شده الکافی را به خود اختصاص داده است. پس از آن تفسیر عیاشی (320ق) و بصائرالدرجات صفار(290ق) از مهم ترین و اصلی ترین مصادرکلینی به شمار می آیند. در این نوشتار مشخص شد که کلینی از مصادر حدیثی، فقهی و تفسیری بیشتر از سایر مصادر روایت اخذ نموده است. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و برای دقت و سرعت در انجام پژوهش از نرم افزارهای الشامله، مکتبه اهل البیت و جامع الأحادیث در استخراج منابع بهره گرفته شده است.