جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 429
بررسی تاثیر عمل در سعادت از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی و استاد مطهری
نویسنده:
نفیسه یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بدون شک سعادت مطلوب همه‌ی انسان‌ها است. نظر ملاصدرا در باب سعادت مبتنی بر مسائل بنیادین فلسفه‌ی او یعنی اصالت وجود و تقدم وجود بر ماهیت است. اما علامه، خدا شناسی را اولین مسأله فلسفی می داند، و راه رسیدن به سعادت را شناخت خدا و عمل بر طبق دستورهای او معرفی می کند. از نظر استاد مطهری منتهای سعادت این است که انسان در ناحیه عقل و فکر داراى محکم‌ترین اطمینان‌ها و در ناحیه احساسات و قلب داراى پاک‌ترین نیت‌ها و در ناحیه عمل‏ داراى نیکوترین عمل‌ها باشد. ملاصدرا سعادت را رسیدن به ساحت وجود بر محور معرفت و حکمت نظری می‌داند و از قرب الهی نیز در همین چارچوب صحبت می‌کند. ملاصدرا و بیشتر حکیمان مسلمان شناخت خداوند و کسب معارف الهی (حکمت نظری) و کسب دانش عملی و معارف اخلاقی (حکمت عملی) را از مهم‌ترین عوامل سعادت و جهل به این معارف و دنیازدگی را از موانع رسیدن به سعادت دانسته‌اند. اما تأثیر عمل بر سعادت و کمال نهایی انسان کمتر مورد توجه بوده است که در این رساله با جستجو در آثار ملاصدرا، علامه طباطبایی و استاد مطهری مورد بررسی قرار می‌گیرد.
مفاهیم اعتباری در حکمت اشراقی و حکمت صدرایی: پژوهشی تطبیقی درباره معقول ثانی از دیدگاه شیخ اشراق و علامه طباطبایی
نویسنده:
اسدالله آژیر، معصومه سورنی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه پیام نور,
چکیده :
بحث مفاهیم اعتباری یا معقول ثانی از مباحث محوری در فلسفه اسلامی است که تمرکز و تأکید شیخ اشراق بر آن، یک نقطه عطف محسوب می شود. علامه طباطبایی نیز به عنوان نماینده بارز حکمت صدرایی در دوران معاصر، به تبیین این بحث در چارچوب حکمت متعالیه پرداخته است. آرای دو حکیم، در ملاک تشخیص مفهوم اعتباری، تعریف و تقسیم مفاهیم اعتباری، نحوه وجود مفاهیم و معقولات ثانیه، ملاک صدق این مفاهیم و مصادیق آن ها قابل مقایسه اند. ادعا در نوشتار حاضر بر آن است که اختلاف دو فیلسوف درباره نحوه وجود معقولات ثانیه فلسفی، بیش از آن که مربوط به دیدگاه آنان راجع به اصالت وجود یا ماهیت باشد، به اذعان یا عدم اذعان آنان به تمایز مفاهیم فلسفی از مفاهیم منطقی دارد. دیدگاه های علامه طباطبایی در مجموع بیانی دیگر از یافته هایی است که ملاصدرا در باب معقولات ثانیه بدان دست یافته بود. از این رو، صرف نظر از ابتکارات خود علامه، این پژوهش تطبیقی، به نوعی مقایسة میان فلسفه اشراقی و فلسفه صدرایی نیز محسوب می شود.
صفحات :
از صفحه 9 تا 24
مراتب فعل الهی ازدیدگاه نوصدرائیان و اندیشمندان مدرسه کلامی خراسان
نویسنده:
هادی ابراهیمی درمیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مراتب فعل الهی یکی از مهم ترین مباحثی است که تبیین کلامی و فلسفی آن با یکدیگر متفاوت است؛ از این رو در این نوشتار مراتب فعل الهی که عبارت است از: مشیّت،اراده، قدر، قضا، اذن، اجل و کتاب، که عمدتاً از کتاب های کلامی، فلسفی، تفسیری و روایی علّامه طباطبایی و آیت اللّه جوادی دو نماینده اندیشمند نوصدرائی، و شیخ مجتبی قزوینی و همچنین آیت اللّه ملکی میانجی دو چهره شاخص مدرسه خراسان است؛ توصیف، تحلیل و مورد بررسی تطبیقی و مقایسه قرار می‌گیرد؛ چرا که در زمان معاصرمی‌توان مدرسه کلامی خراسان یا مکتب تفکیک به مرکزیت مشهد و نوصدرائیان به مرکزیت قم را دو سر طیف کلامی در مذهب امامیّه به حساب آورد. در این مراتب از فعل الهی تفاوت دیدگاه وجود دارد که عمده علّت آن، تفاوت روش علمی است. مرحوم علّامه مشیّت و اراده را از صفات فعل و مغایر با علم الهی می‌داند و در مقابل آیت اللّه جوادی پس از تقسیم مشیّت و اراده، به دو قسم فعلی و ذاتی، منظور از اراده فعلی خداوند را همان تحقق مراد می‌داند که صفت فعل خداست و قائل است اراده ذاتی خداوند واقعیت وجودی ممتاز از علم ذاتی ندارد و مصداقاً عین ذات خداوند است. از سوی دیگر شیخ مجتبی قزوینی و آیت اللّه ملکی نیز با پیگیری روش اجتهاد متن محور با مراجعه به آیات و روایات مشیّت و اراده خدا را امری حادث و مغایر با علم الهی و از صفات فعل می‌دانند. در مورد قضا و قدر علّامه بر این باور است که قضای الهی همان صورت های علمی لازمه ذات واجب بوده و اندازه هایی که به اعتبار همان صورت های علمی به موجودات مادی ملحق می‌شود قدر الهی است. آیت اللّه جوادی نیز قضا و قدر الهی را عین علم خدا می‌دانند. ولی در مقابل شیخ مجتبی قزوینی و آیت اللّه ملکی قضا و قدر را دو مرتبه از مراتب تعیّن علمی فعل الهی بر می‌شمرند. و در پایان در مورد اذن، اجل و کتاب، دیگر مراتب فعل الهی علّامه و آیت اللّه جوادی بر باور ورود این سه مرتبه در علم خداوند بوده ولی دو اندیشمند مدرسه کلامی خراسان این مراتب را نیز از مراتب تعیّن علمی فعل الهی می دانند.
معنای زندگی از دیدگاه کارل یاسپرس و علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه ساسانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهمعنای زندگییکی از مهم ترین موضوعات فلسفی ،روانشناختی و دینی انسان در دوران جدید و عصر صنعتی شدن جوامع و پیشرفت همهجانبه علم و فنآوری است. با توجه به کاهش روابط انسانی ومدرنیزه شدن کارها وروابط این سوال بیشتر به ذهن خطور میکند ونظریات گوناگونی درباره آن داده می شود.در پژوهش حاضر در صدد این هستیم تا مسئله معنای زندگی را از نگاه کارل یاسپرس وعلامه طباطبایی بررسی کنیم.سه برداشت از معنای زندگی در فلسفه یاسپرس وجود دارد:ایده درک معنای زندگی ازطریق فائق آمدن درست بر وضعیت های کرانه ای ،ایده درک معنای زندگی از طریق ارتباط هستی دار با افراد ،درک معنای زندگی ازطریق یک زندگانی تحت هدایت خرد. به اعتقاد یاسپرس شیوه صحیح مواجه با وضعیت های کرانه ای حرکت به سوی اگزیستنز ومبدل شدن به خود حقیقیمان است رسیدن به این مرحله همواره به یک فرآیند تامل عمیق درونی بستگی دارد یعنی ورود به رابطه ای فرا تجربی وفرا آفاقی.ازسویی دیگریاسپرس رابطه ای عمیق و عاشقانه با همسرش داشت و این امرنقشی محوری در شکل گیری مفهوم ارتباط هستی دار میان افراد دارد. همچنین پیش زمینهای از اخلاق فضیلتمدار در فلسفه یاسپرس به چشم میخورد رویکرد سوم به معنای زندگی این ایده بود که انسان را خرد رهبری میکند که درفلسفه بعد ازجنگ یاسپرس تز انسان خردگرا بعنوان آرمان جدید درمسیر فهم معنای زندگی مطرح میگردد.علامه طباطبایی بعنوان سخنگوی سنت اسلامی نقش فطرت ،ایمان به خدا وحیات پس از مرگ را معناکننده زندگی انسان میداند ومعتقد است زندگی در پرتو خداباوری وروح توحیدی معنا پیدا میکند وفقدان این عناصر باعث سرگردانی ونومیدی وپوچی است.واژگان کلیدی: معنای زندگی، فطرت، اگزیستنز، علامه طباطبایی، کارل یاسپرس
جامعه صالحان از منظر قرآن با تاکید بر اندیشه علامه طباطبائی (ره)
نویسنده:
محمد ناصر نعمتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
درجهان بینی اسلامی ، جامعه و فرهنگ اسلامی در برگیرنده اعتقادات ، ارزشها ، اخلاقیات و رفتارها بوده و منبعث از وحی الهی و جهت دهنده و محتوا بخش تاروپود جامعه است . باورها و ارزشهای اسلامی در اعماق اندیشه و تفکر و کردار و رفتار فردی و اجتماعی مسلمانان تنیده شده و جامعه را به پیش می برد . آینده جوامع بشری و فرآیند کشف آنچه پیش روی جوامع قرار خواهد گرفت به برنامه ریزیها و سیاست گذاریهای کلان جامعه جهت و شکل مناسب را داده و پی ریزی مطلوب ترین آینده وامید بخش ترین روزگاررا ممکن می سازد . این تلاش به جهت اتصال جامعه مسلمانان و شریعت الهی اسلام به منبع واقع نمای وحی با استفاده از آیات و روایات معصومین علیهم السلام امکانپذیر است . قرآن و روایات آینده و جامعه ای که ترسیم می کند متعلق به صالحین امت رسول الله خواهد بود ووعده می دهد فرهنگ صالحین برسراسر جامعه انسانی مستولی خواهد شد وبه همین دلیل است که حضرت یوسف علیه السلام با علم به این موضوع از خداوند ملحق شدن به صالحین را در آخرالزمان طلب می کند . در نتیجه شناخت چنین جامعه ای که بسیاری از انبیا در آرزوی ملحق شدن به آن بودند بسیار با اهمیت بوده و لازم است با استفاده از آیات قرآن و روایات شناخت کافی از آن جامعه پیدا کرد و رویکرد ورفتار و جهت گیری هایمان بگونه ای باشد که ویژگیهای آنرا در جامعه پیاده کنیم . در روایات معصومین علیهم السلام در خصوص جامعه صالحین بسیار صحبت شده و احادیث فراوانی در این خصوص وجود دارد ولی به آیات قرآن کمتر پرداخته شده لذا در این پایان نامه بروش تحلیل محتوای مضمونی سعی شده فقط به آیات قرآن پرداخته و نگاه ویژه ای به سخنان و تفسیر علامه طباطبائی از آنها و دیدگاهی که ایشان ارائه می دهند بشود . تلاش شده تا با کنکاشی در مفهوم صالحین از مدخل عمل صالح ، صفات ، ویژگیها ، ارزشهای حاکم بر جامعه صالحین ، منطق ، تفکر و مختصات والیان و حاکمین و مدیران جامعه صالحین و شرایط اقتصادی ، سیاسی ، امنیت و علم و دانش بررسی و تبیین گردد .
واکاوی مساله عصمت انبیا از دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله مصباح یزدی
نویسنده:
بتول مرادقلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهعصمت یکی از باسابقه‌ترین مفاهیم درمعارف اسلامی که متکلمان مسلمان از دیرباز در تلاش جهت فهم معنا و توضیح آن بوده و به جهت ارتباط تنگاتنگ با مسئله نبوت در بستر مباحث کلامی رشد کرده است و در طول تاریخ، تبیین فراوانی از آن ارائه گردیده است. علامه طباطبایی و آیت‌الله مصباح یزدی از شخصیت‌های برجسته دینی در دوران معاصر هستند که نظرات آن‌ها می‌تواند بیانگر تفکر شیعی در این موضوع مهم باشد. لذا این تحقیق به دنبال این سوال اساسی است که شخصیت‌های مزبور دارای چه رویکردی در موضوع مهم عصمت می‌باشند؟ در باب ضرورت بحث می‌توان گفت با توجه بهاهمیت بحث عصمت و اینکه همیشه جزء مسائل جنجال‌برانگیز بوده، از طرفی برجستگی دیدگاه این دو فیلسوف در باب عصمت، واکاوی مسأله عصمت از دیدگاه این دو بزرگوار را ضروری می‌نماید روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی– تحلیلی و مستند به آثار آنان بوده و در پایان نتیجه می‌گیرد که به دلایل عقلی و نقلی، عصمت شرط لازم در همه انبیاء و همه مراحل زندگی اعم از فردی، اجتماعی و در ساحت‌های گوناگون اعم از تلقی و ابلاغ و اجرای احکام و دستورات دینی و .. است. واژگان کلیدی: عصمت، علم، علامه طباطبایی، مصباح یزدی
مقایسه تفسیر«المیزان» و تفسیر«من وحی القرآن» در مورد عصمت انبیا
نویسنده:
محمود بهرامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائل مهم اعتقادی در بحث معارف قرآنی، موضوع عصمت انبیاء است. از آن جا که ظاهر برخی آیات با عصمت انبیاء ناسازگار به نظر می رسد، این امر باعث برخی اختلاف دیدگاه ها در طول سده های متمادی شده و زمینۀ برخی شبهات را در این مورد فراهم آورده است. این پژوهش ضمن پرداختن به برخی از این دیدگاه ها و مسائلی چون قلمرو عصمت، محدوده زمانی، امکان و ضرورت عصمت، چگونگی عصمت و دیگر مسائل مرتبط، با روش توصیفی به بررسی دیدگاه دو مفسر بزرگ شیعه – علامه طباطبایی و علامه فضل الله – در تفاسیر «المیزان» و «من وحی القرآن»، در این رابطه پرداخته و از مقایسه دیدگاه آن دو، و دیدگاه مشهور شیعه در باب عصمت، سعی بر آن داشته تا با نشان دادن مبانی هر یک از این دو، در مبحث مورد نظر، این حقیقت را به اثبات رساند که در بین آراء این دو عالم شیعی، در اصلِ عصمت، اختلافی نیست و اختلافات جزئیِ موجود بین آن دو، ناقض پذیرش اصلِ عصمت انبیاء از سوی هیچ یک از آنها نمی باشد. اما این دو عالم شیعی در طریق اثبات عصمت، دو شیوۀ متفاوت را در پیش گرفته اند، «المیزان» عصمت را از مقولۀ علم خطا ناپذیر می داند و«من وحی القرآن» عصمت را از مقولۀ تکلیف اختیاری نهاییِ نبوت بر می شمارد و احتمال بروز خطا را برای انبیاء مجاز می شمارد و تنها در ابلاغ نهاییِ رسالت می توان بر عصمت آنان اعتماد کرد. در ضمن مستندات قرآنی این دو تفسیر نیز با یکدیگر متفاوت است. واژگان کلیدی:عصمت انبیا ، تفسیر من وحی القرآن ، المیزان فی تفسیر القرآن، شیعه، علامه طباطبایی، علامه فضل الله
وجود ذهنی نزد علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
فاطمه حسینی مجرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظر علامه طباطبایی (ره) درباره مسئله وجود ذهنی، تقریر ایشان از براهین و ادله‌ی اثبات وجود ذهنی و پاسخ‌هایی که به اشکالات و ایرادات وارد بر این نظریه داده‌اند، و در نهایت تفاوت‌های ظریفی که نظر ایشان با آراء صدرالمتألهین در برخی موارد دارد، مسئله اصلی این پژوهش به شمار می‌آید. از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) شأن وجود ذهنی حکایت از ماورای خود است بدون این‌که آثار محکی بر حاکی مترتب شود. وجود ذهنی به دلیل آن‌که ذاتاً حیثیت قیاس به خارج دارد، از این رو بذاته حاکی از ماورای خود است بنابراین محال است که شیئی وجود ذهنی داشته باشد بدون آن‌که وجود خارجی برایش محقق باشد. میان صورت ذهنی و محکی خارجی تطابق ماهوی وجود دارد زیرا در غیر این صورت، همه علوم ما جهل خواهد بود و باب علم به خارج از اساس بسته می‌شود و نهایتاً سفسطه لازم می‌آید.علامه طباطبایی (ره) برهان تصور معدومات، برهان حکم بر معدومات، برهان ادراک مفاهیم کلی، ادراک مفاهیم صِرف و برهان خطای ادراک را برای اثبات وجود ذهنی معتبر می-داند. از دیدگاه ایشان این براهین تنها وجود ذهنی را برای نوع محدودی از ادراکات مثل معدومات و مفاهیم کلی اثبات نمی‌کند بلکه ملاک تعمیم این ادله به سایر ادراکات این است که همه‌ی ادراکات ما از سنخ واحدی است.از نظر ایشان اشکال اجتماع جوهر و عرض و نیز اندراج یک شیء تحت دو مقوله و ثبوت محالات ذاتی با تمایز دو حمل اولی و شایع قابل حل است. در اتصاف شیء به دو وصف کلی و جزئی به دلیل اختلاف جهات، اشکال وارد نیست و اعتقاد به تجرد همه‌ی صورت‌های علمی اشکال انطباع کبیر در صغیر را منتفی می‌نماید و در نهایت از منظر ایشان، ادراک حسی و خیالی به فرآیند مادی اعضاء و اعصاب منحصر نیست بلکه این‌ها معد و زمینه ساز ادراکند.
رئالیسم علامه طباطبائی (ره) در ادراک حسی با نظر به فلسفه ادراک معاصر
نویسنده:
حمید حسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مشکلات عمده و سنتی ادراک که گاها در فلسفه‌ی معاصر «مسأله‌ی ادراک حسی» خوانده می‌شود، از دو پدیده‌ی خطای حسی و توهم ناشی شده است: اگر این نوع خطاها ممکن باشند، در این صورت ادراک حسی چگونه نمی تواند مطابق تصور شهودی و متعارف ما از این ادراک باشد، تصوری که ارتباط مستقیم و آگاهانه ذهن با عالم خارج است. مهم‌ترین نظریه مقابل تصور متعارف از ادراک حسی ایده‌آلیسم است. علامه طباطبایی (ره) در کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» برای اجتناب از شبهات ایده-آلیسم، به یک معلوم فطری ـ به‌معنای متعارف ـ درباب علم اجمالی ما به عالم توسل جسته است اما با رد تصور متعارف از ادراک حسی توسط ایده‌‌آلیست، پاسخی تفصیلی در قالب تحلیل خطای حسی ارائه می‌دهد. علامه با تفکیک مراحل ادراک حسی، خطای حسی را نه در این مراحل، بلکه در تطبیق حکم قوه خیال به حکم حس می‌داند. از این رو، ظاهرا از نظر علامه ویژگی تجربه حسی، به‌واسطه حضور خود متعلقات متعارف ادراک حسی تبیین می‌شود. اگرچه علامه در «نهایه الحکمه» پاسخی به اشکال خطای حسی نداده است، اما از مجموع سخنان ایشان درباب ادراک حسی نیز پاسخی متفاوت از نظریه‌های رایج ادراک حسی، از جمله تبیین ویژگی پدیداری تجربه‌ی حسی، می‌توان استنتاج نمود. در این رساله، نخست پس از تشریح مولفه‌های تصور متعارف از ادراک حسی، به این می‌پردازیم که چگونه امکان خطاهای حسی این تصور را به چالش می‌کشند. نهایتا دیدگاه علامه در «اصول فلسفه و روش رئالیسم» و سایر آثار ایشان درباب امکان تصور متعارف از ادراک حسی، مورد بررسی و تحلیل می‌گیرد. نهایتا چنین به نظر می رسد که یکی از پاسخ های رئالیست های خام به استدلال خطای حسی با رویکرد علامه سازگار است و استدلال توهم نیز طبق مبانی علامه قابل پاسخگویی است.
بررسی معانی واژه امانت در آیات قرآن در تفاسیر فریقین با رویکرد اجتماعی با  تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی و سیّدقطب
نویسنده:
زینب سوسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهامانت و امانت داری از موضوعاتی است که در فرهنگ دینی ما بسیار مورد تاکیداست؛ در قرآن کریم در آیات متعددی به رعایت امانت توصیه شده است. و مفسرین اهل سنت و شیعه به بررسی مفهومی و مصداقی آن پرداخته‌اند. در کتاب‌های تفسیری برای امانت مصادیق متعددی ذکرشده است که از جمله آنها عبارتنداز: امامت و ولایت، ودایع وامانات مردم، اعضاء و جوارح که در بعضی از تفاسیر، مصداق امانت می‌باشند. نماز، روزه، غسل، حج، جهاد، تعهد و قبول مسئولیت، دین و شریعت، ولایت الهیه می‌باشد.در قرآن کریم، هر جا سخن از امانت و حفظو ادای آن است،کلمه جمع «امانات» به کار رفته است این معنا را می‌رساند که امانت منحصر به امین بودن در حفظ اموال نیست بلکه همه نوع مسئوولیت اجتماعی و مصادیق مشابه را شامل می‌شود. علامه طباطبائی نیز به عنوان یکی از مفسرین شیعی به مسأله امانت خصوصاً مصادیق اجتماعی آن توجه خاصی دارند و خیانت در این نوع امانت را خیانت به خدا و رسول تلقی می کنند. سیّد قطب نیز به عنوان یکی از مفسران معاصر اهل سنت بر مسأله امانت در قرآن تأکید فراوان دارد و معتقد است که خداوند، مسلمانان را از خیانت در امـانتی برحذر می‌دارد که آن را پذیرفته‌اند و اسلام را گردن نهاده‌اند. از دیدگاه وی اسلام برنامه ی زندگی ‌کامل و شاملی است که ‌گردنه‌ها و دشواری ها بر سر راه آن قـرار می‏‎گیرد. اسلام برنامه‌ایست برای ساختن یک واقعیّت زندگی، بر پایه‌ی «لا الله الّا الله». آن هم با برگردانـدن مردمان به بندگی و پرستش پروردگار راستین خودشان‌، برگرداندنجامعه به حاکمیّت و شریعت خدا، برگرداندن طاغیانی که بر الوهیّت و قدرت خدا شوریده‌اند وبدان ها تعدّی کرده‌اند، از طغیان و تعدّی‌، تأمین حقّ و عـدل برای همه مردم‌، برپاداشتن عدالت ودادگری در میان مردم با میزان و معیار راست و درست‌، و آباد کردن زمین و انجام تکالیف و وظائفی که خـلافت در زمین از سوی یزدان می‏طلبد و چنین خلافتی هم باید برابر برنامۀ خدای سبحانصورت پذیرد. همه‌ی این ها امانت است و هر کس آنها را انـجامندهد بدانها خیانت می‌کند، و خلاف وعده‌ای ‌کردهاست ‌که برابر آن با خدا پیمان بسته است‌، و عـهد و بـیعتی را نقض کرده است و شکسته است‌ که با پیغمبر خود انجام داده است. با نظر به آراءسیّد قطب و علامه طباطبائی به نظر می رسد که این دو در بسیاری از موارد مصادیق امانت با یکدیگر اشتراک نظر دارند و شاید مهمترین وجه اختلاف آن‌ها توجه علامه طباطبائی به مسأله ولایت و خلافت الهی به عنوان یکی از مصادیق امانت است که سیّد قطب اعتقادی به این نوع تفسیر ندارد.کلیدواژه‌ها: امانت، علامه طباطبایی، سیّدقطب،تفسیر ا لمیزان، تفسیرفی ظلال القرآن
  • تعداد رکورد ها : 429