جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 234
انگیزه آخرت شناختی در فلسفه معاصر فرانسه: آخرت شناسی لویناس و دریدا از زمان حال [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Alice de Rochechouart
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : مفهوم آخرت شناسی در اصل از الهیات سرچشمه می گیرد: با این حال فیلسوفان معاصر ابتدا توسط هایدگر سپس توسط لویناس و دریدا فراخوانده شده اند. شرایط امکان این ژست فلسفی چیست؟ به طور خاص فلسفی چگونه است؟ و عملکرد و پیامدهای آن چیست؟ مطالعه تبارشناسی آخرت‌شناسی در فلسفه کانت، هگل، نیچه و هایدگر نشان می‌دهد که آخرت‌شناسی تنها زمانی در فلسفه قابل استفاده است که ابتدا از غایت‌شناسی، الهیات و هستی‌شناسی جدا شود. سپس به یک انگیزه اصلی (هم الگو و هم یک نیروی محرکه فلسفی) در فلسفه لویناس و دریدا در گفتگو با مسیحیان و پدیدارشناسی یهودی تبدیل می شود. به عنوان یک اصل اخلاقی و بی محتوا، به شدت ضد هستی شناسانه، عبارت است از قطع حضور (هم زمان و هم ذات): آخرت شناسی زمان حال. بنابراین، مسئله‌سازی سه‌گانه حد را تشکیل می‌دهد: محدودیت‌های بین رشته‌ها (الهیات و فلسفه) را می‌شکند. محدودیت آرم مجموعه های آن (شکست آن)؛ و محدودیت تاریخی (افق) ایجاد و برداشت اخلاقی از واقعه را در هم می شکند.
دریدا پس از پایان نگارش: الهیات سیاسی و ماتریالیسم جدید
نویسنده:
Clayton Crockett
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Fordham University Press ,
حدود فلسفه [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Jacques Derrida ; translated, with additional notes, by Alan Bass
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کتاب "کناره های فلسفه" تا قسمت عمده‌ای حول ایده انسجام استعاری اندیشه فلسفی به عنوان تکرار فیزیک شکل می‌گیرد، به تعبیری متافیزیک به نحو استعاری از فیزیک استفاده می‌کند تا به خود انسجام ببخشد. اگر چه که متافیزیک می‌بایست خود را چیزی مبتنی بر مفاهیم در نظر بگیرد یا دقیق‌تر صرفا باید در حد ایده‌ها مرکزیت بیابد اما همواره از استعاره‌های فیزیکی بهره می‌برد تا استمرار حضور خود را تضمین کند. دریدا در ادامه با تفاوتی که ما بین اسطوره و مفهوم قائل می‌شود این ایده را ابراز می‌کند که متافیزیک اسطوره‌شناسی سفید پوستان است، یعنی اسطوره‌هایی که توسط مردان سفید پوست عمل آمده است همان فرهنگی که عقلانی و با غیاب اسطوره از اندیشه‌اش تعریف می‌شود. در اینجا دریدا برای ساختار شکنی ، در صدد رفتن به ناخودآگاه فلسفه است یعنی فضایی که انسجام ما قبل فهم فلسفه در آن‌جا رخ می‌دهد. (البته باید توجه داشت که این افکار دریدا در بطن اندیشه پست‌مدرن مطرح می‌شود و نقدهای بسیاری نیز بر اندیشه پست‌مدرن توسط برخی متفکران و فلاسفه بزرگ صورت گرفته است.)
بلاغت پراگماتیک و هنر فلسفه [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Timothy Hildreth Engstrom
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : سؤال مطرح شده این است: در پی «تشکیل» ازفلسفه قاره ای (از نیچه و هایدگر تا دریداو فوکو) و "عمل گرایی" انگلیسی-آمریکایی فلسفه (از جیمز و دیویی تا رورتی)، چه نوع ژانری از نوشتن فلسفه است؟ تاریخ گزینشی به روایت می شود اتحاد بین سفسطه و بلاغت سنتی را نشان می دهد (از گورجیاس و پروتاگوراس تا سیسرو و کوئینتیلیان)؛ بین بلاغت و پراگماتیسم کلاسیک آمریکایی (پیرس، جیمز و دیویی)؛ بین پراگماتیسم معاصر (رورتی) و فلسفه قاره ای معاصر (دریدا); و بین نقد ادبی معاصر (ماهی) و «پست مدرن» زیبایی شناسی پیشنهاد شده است که این اتحادها یک منسجم را تشکیل دهند روایتی که نمونه ای از نزدیک شدن به یکدیگر است زیبایی شناسی گفتارها و متون خود فلسفه. این است استدلال کرد که پیامد این تغییر، از خواندن فلسفه است به عنوان پایه ای برای تحقیقات دیگر موسسات فرهنگ به خواندن آن را به عنوان بلاغت، این است که ژانر فلسفه را به عنوان یک هنر، به عنوان مجموعه ای از متن هایی که به کثرت گفتمان های نسبیتی کمک می کند که ما برای اهداف حیاتی خاص می سازیم: ساخته شده نه به عنوان آینه حقیقت، بلکه به عنوان اجتماعی مفید و متقاعد کننده درام ها
آینده در پدیدارشناسی: وعده و روش در هوسرل، لویناس و دریدا [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Neal DeRoo
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Fordham University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: از گزارش هوسرل در مورد توجه تا چرخش اخیر به آخرت شناسی در پدیدارشناسی «الهیاتی»، آینده همیشه جنبه کلیدی نظریه های پدیدارشناختی زمان بوده است. این کتاب اولین تأمل پایدار را در مورد اهمیت آینده برای خود روش پدیدارشناسی ارائه می دهد. در ردیابی توسعه این موضوع، نویسنده نشان می دهد که تنها درک درست از ماهیت دوگانه آینده (به عنوان قانون اساسی و به عنوان باز بودن) می تواند راهی را که در آن پدیدارشناسی موضوع و جهان را به هم نزدیک می کند، روشن کند. از این رو آینده ما را به محوریت وعده پدیدارشناسی اشاره می‌کند و پدیدارشناسی را به‌عنوان رشته‌ای قول‌دهنده از نو می‌سازد. این کتاب که به وضوح نوشته شده و به دقت استدلال شده است، بینش تازه ای را در مورد منشأ پدیدارشناختی چرخش «الهیاتی» و نتایج پدیدارشناختی هوسرل، لویناس و دریدا ارائه می دهد. با بررسی دقیق مضامین پروتشن، آخرت شناسی و مسیحا، خواندن آن برای هر کسی که به پدیدارشناسی، فلسفه دین، ساختارشکنی، یا الهیات فلسفی علاقه دارد ضروری خواهد بود.
بازاندیشی درباره شر با ژاک دریدا [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Nathan Robert Loewen
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : مسئله شر نقطه شروع بسیار خوبی برای افشای رابطه ژاک دریدا و فلسفه دین است. تاکنون چنین رویکردی توسط هیچ تحقیقی در مورد اندیشه دریدا (1930-2004) انجام نشده است. این مطالعه نشان می‌دهد که چگونه مضامین محوری در آثار دریدا می‌توانند راه‌های جدیدی را در برخورد با این مشکل باز کنند. در سال 1987، دیوید اوکانر اذعان کرد که گفتمان مورد استفاده در فلسفه دین انگلیسی-آمریکایی در مورد مسئله شر به بن بست رسیده است و در سال 1998 آتش بس بین فلسفه و خداباوری را در این مورد پیشنهاد کرد. همه اینها قبلاً در سال 1978 توسط هنری دومری فیلسوف فرانسوی مشاهده و پیشنهاد شده بود. تحلیل کار دریدا ارائه شده در این مطالعه به هیچ وجه راه حل گمشده را ارائه نمی دهد. از سوی دیگر، چالش‌های دریدا با فلسفه غرب را نیز می‌توان چالش‌های اساسی ناشی از خود ساختار شر دانست که نتیجه آن این است که نه تنها خداباوری مورد نقد قرار می‌گیرد، بلکه استدلال‌هایی علیه آن نیز مورد نقد قرار می‌گیرد. مسئله شر و رد اعتبار خداباوری در فلسفه دین به ویژه از سوی رویکردهای «منطقی» (پیک 1963)، «بدیهی» (رو 1979)، و «احتمالی» (دریپر 1989)، فصل دوم تا ششم مفاهیم اساسی توسعه یافته توسط دریدا را ارائه می کند و توضیح می دهد که چگونه این مفاهیم دیدگاه های اصلی در مورد مسئله شر ارائه شده در فصل اول را به چالش می کشند. فصل هفتم و آخر نیز تمام اصالت اندیشه دریدا در مورد تئودیسه و مسئله شر را نشان می دهد. شر نقطه عزیمت بسیار خوبی برای بررسی رابطه بین آثار ژاک دریدا و فلسفه دین است. تا کنون هیچ مطالعه منتشر شده ای در مورد دریدا (1930-2004) به این موضوع توجه نشده است. این مطالعه توضیح می‌دهد که چگونه مضامین محوری در نوشته‌های دریدا می‌توانند رویکردهای جدیدی را به مسئله شر بگشایند. در سال 1987، دیوید اوکانر متوجه شد که گفتمان فلسفه دین انگلیسی-آمریکایی در مورد مسئله شر به بن بست رسیده است. در سال 1998، اوکانر در مورد این موضوع آرامش بین فلسفه و خداباوری را اعلام کرد. این را فیلسوف فرانسوی هنری دومری در سال 1968 قبلاً توضیح داده است. جذابیت در نوشته های دریدا کلید اصلی گمشده را برای این وضعیت فراهم نمی کند. با این حال، چالش‌هایی که دریدا برای فلسفه غرب مطرح می‌کند، ممکن است به عنوان چالش‌های اساسی در ساختار خود شر نیز تلقی شوند. نتیجه نه تنها خداباوری را به چالش می کشد. همچنین استدلال های ضد خداباوری را از بین می برد. فصل اول این مطالعه بحث در مورد شر را در فلسفه دین به عنوان چالش هایی برای اعتبار خداباوری بررسی می کند. اینها استدلال های منطقی (Pike 1963)، شواهدی (Rowe 1979) و احتمالاتی (Draper 1989) از شر هستند.
چه عرفان‌ها یی می‌آیند: تشکیل اتحادیه‌های کامل‌تر از پراگماتیسم تا پسا انسان‌گرایی
نویسنده:
Chad Pevateaux
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در آغاز قرن بیستم، پس از جنگ داخلی آمریکا، اما قبل از جنگ‌های جهانی، ویلیام جیمز و دیگران از حکمت سنت‌های دینی جهان، به‌ویژه «زبان‌های عرفانی ناگفته» استفاده کردند تا مقوله مدرن عرفان را بسازند. بخشی برای ایجاد یک هسته مشترک که مردم تقسیم شده به امید تشکیل یک اتحادیه کامل تر هم از نظر مذهبی و هم از نظر سیاسی، حول آن جمع شوند. بیش از صد سال بعد، نظریه پردازان پست مدرن به ناآگاهی در قلب ارزشمندترین دانش ما از خود و جهانمان به عنوان منبعی روی می آورند تا تهدیدی برای کمک به تلاش های ما برای احترام به دیگران. پایان نامه من چنین تخصیص های اخیر ناگفته های باستانی را مورد بررسی قرار می دهد، اما فراتر از صرفاً زبانی و منطقی است و از طریق مقایسه آنچه که من شیوه های عرفانی و دنیوی لغو می نامم، مانند مشارکت عملگرایانه جیمز در یک جهان کثرت گرا، به تجزیه و تحلیل تجسم و جا افتاده می پردازد (فصل 1). تجسم ارتدکس و هترودکس، شرقی و غربی ارتعاشات کیهانی از عرفان باستان، از طریق الهیات عرفانی مسیحی، تا شعر آلن گینزبرگ (فصل 2). اشتیاق به معنای زندگی بیشتر در دینداری آمریکایی آفریقایی تبار که توسط هاوارد تورمن، لنگستون هیوز و سوجورنر تروث ارائه شده است (فصل 3). و نظریه پردازی دموکراتیک از فمینیست ها تا پستانسان گرایان (فصل 4). با برخوردهای خلاقانه متفکران ظاهراً متفاوت که با این وجود پویایی های مشابهی در پذیرش اعمال «معنوی اما نه مذهبی» دارند، من در پی آن هستم که بحث های عرفانی را از طریق توسعه منابع برای درک و تغییر پویایی ستم مانند جنسیت، نژاد، طبقه، گونه ها به جلو ببرم. و دیگر مسائل مربوط به تفاوت تجسم یافته است. با استفاده از ژاک دریدا به‌عنوان چهره‌ای پل، من با آنچه که من آن را نادرست خواندن زبانی از ساختارشکنی می‌نامم مقابله می‌کنم تا از مشارکت آگاهانه‌تر در یک حالت تجسم یافته تجربه یک آسیب‌پذیری مولد که کاملاً جهانی است، دفاع کنم. با درک مجدد، تناهی تجسم یافته ممکن است منابعی را برای ارتقای عدالت با متحد شدن حول نوع دیگری از هسته مشترک فراهم کند - هسته مشترک بدون هسته مشترک. بنابراین، نامعین بودن ممکن است به معنای جرأت ناشناختن خود و دیگران از طریق مشارکت در رازی فراتر از تقسیم‌بندی‌های واضح باشد - ذاتی و متعالی، مادی و غیر مادی، مرد و زن، انسان و حیوان.
مواجهه‌ی با معماری به‌مثابه‌ی رُخداد نزد دریدا
نویسنده:
شراره تیموری ، شمس الملوک مصطفوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اگرچه به نظر می‌رسد دیکانستراکشن نزد دریدا موجب گسست و فروپاشی همه چیز است، اما می‌توان آن را به‌منزله‌ی مبنایی برای گرد هم آوردن و اتصال همه چیز هم به‌حساب آورد. رُخداد نزد دریدا مانند دیگر موضوعاتی که در فلسفه‌ی دریدا مطرح می‌شود، به‌سان دیکانستراکشن، به فروپاشی و بَرساخت مدام مبتلاست. در این خصوص سؤالات زیادی مطرح می‌شود از جمله این‌که رُخداد چیست و چرا امری درونی است که از ما اعتبار می‌گیرد یا این‌که اصولاً چرا رُخداد به مصنوع بودگی دچار است؟ به‌علاوه، مسئله‌ی مهم‌تر این است که چرا دریدا معماری را از سنخ رُخداد می‌داند و سبک دیکانستراکشن در معماری که با مشارکت خود او شکل گرفت، تا چه حدّ پدیده‌ای از جنس رُخداد تلقی می‌شود و نیز تا چه حدّ به تبیین رُخداد کمک می‌کند؟ مقاله‌ی حاضر تلاش می‌کند با تبیین آرای دریدا در مورد رُخداد و ارتباط آن با هنر و معماری، ویژگی‌های آن همانند ساخت‌ناپذیری و پیش‌بینی‌ناپذیری را آشکار سازد.
صفحات :
از صفحه 103 تا 130
فلسفه افسون‌کننده: ویتگنشتاین، آستین و توسل به زبان عادی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
David William Egan
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه جذابیت زبان معمولی را به عنوان یک ویژگی متمایز روش شناختی در فلسفه متاخر لودویگ ویتگنشتاین و کار جی.ال. آستین بررسی می کند. این جذابیت، زبان و مفاهیم ما را در قالب‌های وسیع‌تری از زندگی که در آن استفاده می‌کنیم، قرار می‌دهد، و به دنبال «محروم کردن» ایده‌آل‌سازی‌هایی است که زبان و مفاهیم ما را از این بافت وسیع‌تر استخراج می‌کنند. یک فلسفه افسون‌زده اشکال زندگی ما را به‌عنوان مظاهر همسویی می‌شناسد: یک زمینه مشترک درک و رفتار که خود نمی‌تواند بیشتر توضیح داده یا توجیه شود. این تز با بررسی پیامدهای این که اشکال زندگی خود را در نهایت بی‌اساس بدانیم، اهمیت اساسی بازی را برای تمرین‌های مشترک مانند زبان روشن می‌کند. دو فصل اول جذابیت زبان معمولی را در آثار آستین و ویتگنشتاین در نظر می‌گیرند. با قرار دادن هر نویسنده به نوبه خود در گفتگو با ژاک دریدا، این پایان نامه اهمیت بی اساس بودن هماهنگی ما و دشواری انجام این کار را آشکار می کند. توسل آستین به یک «زمینه کلی» به نوعی آرمان‌سازی خیانت می‌کند که خود آستین با آن مخالفت می‌کند، در حالی که ویتگنشتاین و دریدا برای اجتناب از همان دام باید مراقب خود-انعکاسی باشند. فصل سوم به بررسی ارتباط بین توسل به زبان معمولی و تحلیل مارتین هایدگر از «روزمرگی متوسط» در هستی و زمان می‌پردازد. هایدگر روزمرگی متوسط ​​را نشانه عدم اصالت می داند. با این حال، با اعتراف به بی‌اساس بودن هماهنگی، توسل به زبان عادی چرخشی شبیه به توسل هایدگر به اصالت را نشان می‌دهد. علاوه بر این، استفاده ویتگنشتاین از «تصاویر» مفهومی به او اجازه می‌دهد تا از برخی سردرگمی‌ها در آثار هایدگر اجتناب کند. فصل چهارم ماهیت همسویی بی‌پایه ما را در نظر می‌گیرد و استدلال می‌کند که ما این هماهنگی را هم از طریق بازی کشف می‌کنیم و هم ایجاد می‌کنیم، که فعالیتی غیرقانونی است که خود نظم را به وجود می‌آورد.
  • تعداد رکورد ها : 234