جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 429
مفهوم و نقش فطرت در اخلاق اسلامی از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
طیبه بخشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انگـیزه نـگارنده از انتخاب این موضوع ، اهمیت فطرت و تأثیر و نقش آن در اخلاق می باشد. فطرت دارای معانی مختلفی است . در این رساله کارکرد فطرت و وجدان همراه با نظر حکمای اخلاق ، وجدان محوری اخلاق در متون اسلامی و عینیت داشتن کارکرد فطرت و وجدان و عقل در حوزه اسلامی به خصوص نظر علاّمه طباطبایی مورد تحقیق قرار گرفته است .از آن جا که وجدان محوری اخلاق در متون اسلامی رویکردی انسانی ، الهی دارد به تبیین نقش عقل و نیّت و وجدان که به عنوان هادی و دادگاه درونی مورد نظر می باشد توجه شده است و به کارکرد وجدان و فطرت در مواجهه ی انسان با رذایل و فضایل اخلاقی نظر دارد.این رساله شامل سه فصل می باشد که در هر کدام از این فصول موضوعات خاصی از رساله مورد بحث و بررسی قرار گرفته است اولین فصل مفاهیم و کلیات و تعاریف فطرت از دیدگاه های مختلف به ویژه علاّمه طباطبایی بیان شده است . فصل دوم شامل اقسام فطریات و فصل سوم به نقش فطرت در پایبندی به اخلاقیات اشاره دارد.
زبان دین از منظر علامه طباطبایی با تاکید بر تفسیر المیزان
نویسنده:
محمدحسین جعفرنژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهدر این رساله زبان دین از منظر علامه طباطبائی? با تأکید بر تفسیر المیزان مورد بررسی قرار گرفته است.علامه? به این موضوع در هیچ یک از آثارش به صورت مستقل نپرداخته ولی مسائل زبان دین یا قرآن در آثارش پراکنده است. اوصاف مشترک بین خدا و انسان و این پرسش که آیا این اوصاف به همان معنایی که در انسان به کار می روند در مورد خداوند نیز به کار گرفته می شوند ؟ یا معنایی دیگر دارند؟ سبب شکل گیری بحث زبان دین شده است . پاسخ علامه به این مشکل معناشناختی اشتراک معنوی میان این اوصاف است .تأکید علامه? بر عرفی بودن زبان دین و حاکم بودن منطق محاوره عرفی از یک سو و اشاره به تفاوت های زبان عرف و زبان قرآن از سوی دیگر، نگارنده را به این نتیجه رسانده که زبان دین یا قرآن از منظر علامه? زبان عرفی خاص است که به نحوی با نظریات زبان ترکیبی، هدایت، فطرت و زبان ویژه منافات ندارد و قابل جمع خواهد بود. در پایان نیز به نظریات مطرح در باب زبان دین مانند زبان نمادین زبان تمثیلی زبان رمزی وغیرهبه همراه نقد علامه? پرداخته شده است. واژگان کلیدی: زبان دین، زبان قرآن، زبان عرف خاص، علامه طباطبائی ??
بررسی تطبیقی معنای زندگی از منظر علامه طباطبایی و والتر استیس
نویسنده:
محدثه مولوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«زندگی» معانی گوناگون دارد، مهم‌ترین آن، دو معنای: بیولوژیکی، یعنی زیستن و زنده بودن؛ و دیگری، معنای اصطلاحی و فلسفی، یعنی حیات معنوی است. «معنا» نیز ‌سه کاربرد دارد که از این میان «هدفداری» مدِّ نظر این نوشتار است. در دیدگاه علامه طباطبایی، نظام خلقت و به تبع آن معناداری زندگی انسان هدفمند بوده و غایت آن تقرب به خداوند متعال است. از نظر علامه معنای زندگی آدمی تنها در پیگیری هدف خدا از خلقت انسان و پیمودن مسیر خاصی که هماهنگ با کل نظام وجود است، قابل قبول است، وگرنه هیچ هدف دیگری یارای معنابخشی را ندارد و غایت مطلوب وصول به «حیات طیبه» است، که سعادت و قرب الی الله را باخود به همراه دارد. دیدگاه استیس دراین‌باره، بر بی‌هدفی جهان و در نتیجه نفی معنویت از نظام خلقت و زندگی انسان استوار است. او معتقد است که زندگی واقعاً معنا ندارد و در عین حال خود انسان باید وارد پروژه‌ی معناسازی شود. این پروژه‌ توسط علم نوین صورت می‌گیرد و بوسیله‌ی آن مشکل بی‌معنایی زندگی انسان راه‌حلِّ خود را می‌یابد. در مقایسه‌ی این دو دیدگاه می‌توان گفت؛ مفهوم «معنا» از نظر هردو دیدگاه به معنای «هدف» است؛ با این تفاوت که استیس وجود خدا را عقلاً منتفی می‌داند، درنتیجه جهان و زندگی از هدف الهی تهی می‌گردد، اما علامه معناداری زندگی را امری بدیهی می‌داند، که در گرو پیمودن هدفی که خدا برای انسان معین کرده، محقق می‌گردد. از نظر هر دو اخلاق با معنای زندگی ارتباط وثیقی دارد، با این فرق که استیس اخلاق را نسبی و علامه آن را مطلق می-داند؛ لذا هدف از اخلاق از نظر استیس رسیدن به خوشبختی و رفاه مادی است، درحالی‌که از نظر علامه قرب الی الله، هدف اصلی ومطلوب نهایی است.کلید واژه: معنا، هدف، زندگی، حیات، علامه طباطبایی، والتر ترنس استیس
مقایسه نظریه‌ی علامه طباطبایی و آلستن در پایه بودن یا بدیهی بودن وجود خدا
نویسنده:
مجتبی خان احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در دوره جدید دو برهان بر اثبات وجود خدا در بین محققان مورد توجه قرار گرفته است یکی برهان صدیقین علامه طباطبایی و دیگری برهان آلستون که مبتنی بر تجربه دینی است. مقایسه این دو می‌تواند در فهم این دو برهان مدد رساند.برهان علامه تقریری نو از برهان صدیقین است، و تنها با توجه به اصل واقعیت وعدم امکان نفی آن سعی در اثبات بداهت وجود خداوند دارد. که در فضای فلسفه‌ی اسلامی نقطه نظرات متنوعی را از سوی شاگردان، صاحب نظران و محققان، در پی خود داشته است، عده‌ای آن را در نهایت دقت و وافی به مقصود دیرینه‌ی عارف و حکیم دانسته‌اند، و عده‌ای در مقابل، آن را دارای مقدمات بیرونی و تناقضات درونی دانسته‌اند که پس از بررسی همه‌ی نظرات، و مبانی خود علامه نتیجه می‌شود که هر چند این برهان مشتمل بر نوآوری است، بر یک سری از مقدمات مبتنی بوده و در مقابل بعض اشکالات هم پاسخی در بر ندارد.آلستون نیز برهان خود را بر اساس شباهتهای تنگاتنگ تجربه‌ی عرفانی با تجربه‌ی حسی بنا می‌نماید و تجربه‌ی عرفانی را در توجیه بعض از باورها، مشابه تجربه‌ی حسی دانسته و با تفسیر خاص خود از تجربه‌ی عرفانی و نیز بعض از مولفه‌هایی که مطرح می‌نماید، باور به وجود خدا را بدون تکیه بر برهان و تنها بر اساس تجربه‌ی عرفانی موجه می‌داند. که با بررسی روشن شد که این برهان نیز در مواجهه با اشکالات متعدد در برابر بعض از چالشها جوابگو نیست. در تطبیق دو برهان و پیش زمینه‌های فلسفی دو فیلسوف نقاط مشترک و متفاوتی به چشم می‌خورد، و اینکه هر کدام از این دو دیدگاه در صورت تمامیت نقطه‌ی قوتی نسبت به دیگری دارد، برهان علامه بدلیل استفاده از عقل متعارف محدودیتی در حیطه‌ی مخاطب ندارد و برهان آلستون نیز بدلیل خصوصیات متنوع تجربه‌های دینی مقدار دلالتش علاوه بر توجیه باور به خدا توجیه بعض از صفات نیز می‌باشد. واژگان کلیدی: بداهت، پایه‌ای بودن، واقعیت، تجربه‌ی دینی، باور به وجود خدا، علامه طباطبایی، آلستون.
وسائط و موانع شناخت از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
سوده یاوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار پیش رو، وسائط شناخت و موانع شناخت و عوامل ایجاد خطا را از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) مورد بررسی قرار می دهد.علامه طباطبایی، میراث دار حکمت متعالیه ملاصدرا و هم چنین احیاگر و گسترش دهنده آن محسوب می شود و همچون حکمای دیگر تربیت یافته در این مکتب، واجد فکر فلسفی و ذوق عرفانی به طور توأمان است. درواقع اندیشمندان منسوب به حکمت متعالیه کوشیده اند تا به تبعیت از سنت نبوی و سیره ائمه هدی، درهم تنیدگی عرفان و فلسفه و قرآن را، در فهم حقیقت لحاظ کنند و هر سه ابزار معرفت یعنی شرع و عقل و دل را هم زمان و هم راستا مورد استفاده قرار دهند.از نظر علامه واسطه های شناخت عبارت است از حس، عقل، شهود و فطرت.ایشان اگرچه حس را به عنوان واسطه شناخت معرفی می کند، ولی تاکید می کندکه حس، بدون یاری قوه عاقله نمی تواند یک راه مستقل شناخت محسوب شود.وی همچنین معتقد است حس، به خودی خود خطا نمی کند و خطایی که به حواس نسبت داده می شود، در مرحله فعالیت ذهن است و البته به کمک تعقل و تجربه، قابل پیشگیری و برطرف ساختن می باشد.در این رساله می خوانیم که از نظر علامه، عقل، علاوه بر اینکه واسطه مهمی برای شناخت محسوب می شود و در صورترعایت شرایط صحت تفکر، در درک بسیاری از کلیات قابل اعتماد است، عامل تشخیص و رفع خطا در همه انواع ادراکات نیز به شمار می رود؛ اما در عقل نیز، خطا در ماده و صورت تفکر ممکن و محتمل است که به وسیله تطابق با شرع و قواعد عقلی، قابل تشخیص و رفع یا پیش گیری است. شهود که انتقال از آیت و نشانه، به صاحب آیت است، بالاترین مرتبه ادراک انسان محسوب می شود. در این واسطه شناخت، چون علم حضوری و بی واسطه حواس ظاهری و باطنی است، خطا راه ندارد ولی ممکن است مشاهده کننده در تفسیر آن دچار خطا شود و یا شهود شیطانی را، رحمانی بپندارد و از همین جهت، نیاز به عوامل تشخیص و رفع خطا در علم شهودی دارد که همان شرع، عقل و تحت تربیت استاد یا اولیی الهی بودن است.
نقش نوع شناخت خدا در معنایابی زندگی از منظر علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
طیبه بردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسش از معنای زندگی از مهم ترین دغدغه های هر انسان اندیشمندی است. معنا در واژه معنای زندگی دو مفهوم را افاده می کند: هدف زندگی، ارزش. مراد از زندگی همان حیات آدمی است، آن جا که مختص به انسان و متعالی از حیوان است. در اندیشه فیلسوفان مسلمان از جمله علامه طباطبایی(ره) معنای زندگی با رویکرد خدا محور تبیین می شود. در این دیدگاه، با این که خداوند بنیاد و اساس و شرط ضروری معناداری زندگی است، اما نوع شناخت خداوند نیز در معنابخشی زندگی موثر می باشد. در این راستا ضمن ارائه توضیحی از انواع شناخت خداوند، به این نتیجه دست یافته‌ایم که عوامل بی معنایی و معناداری زندگی انسان از منظر علامه طباطبلیی(ره) متفاوت است و با صرف رفع عوامل بی معنایی، زندگی انسان معنادار نمی شود. چه بسا کسانی که با هیچ یک از عوامل بی معنایی روبرو نیستند و زندگی خود را با معنا می دانند، اما از منظر علامه(ره) زندگی آن ها تهی از معنا و معنویت است؛ چرا که ایشان معنادار شدن زندگی هر انسان را که همان عبودیت است، برابر با قرار گرفتن زندگی او در مسیر غرض خداوند از آفرینش می داند. علامه (ره)شناخت حسی نسبت به ذات خداوند را غیر ممکن می-داند. هم چنین از منظر ایشان شناخت فطری و شناخت عقلی خداوند به تنهایی نمی‌توانند بی معنایی زندگی را رفع کرده و معنابخش زندگی انسان گردند بنابراین هر یک از این شناخت‌ها بدون استمداد از دیگری، به طور مستقل معنابخش زندگی نخواهد بود و حتی ممکن است در برخی موارد موجب انحراف از مسیر غرض خداوند از آفرینش شود. این در حالی است که این دو نوع شناخت پایه و اساس شناخت شهودی بوده، از این منظر در معنایابی زندگی موثرند. علامه طباطبایی (ره) براین باور است از میان انواع شناخت خداوند، شناخت شهودی آن گاه که بر پایه شناخت فطری و عقلانی استوار گردد بیشترین میزان معنابخشی به زندگی را به همراه دارد. کلید واژه: معنای زندگی، حیات، علامه طباطبایی(ره)، شناخت خدا، شناخت شهودی.
نقد انسان شناسی در عرفان های جدید( با تاکید بر آراء کارلوس کاستاندا و پائولو کوئلیو) بر مبنای انسان شناسی علامه طباطبایی
نویسنده:
محمد امین بهرامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با عنایت به ضرورت عرفان های جدید و تامل فلسفی در بابصدق و کذب مدعیات آنان و از جمله نگاه انسان شناختی انها که مهمترین رکن آن عرفان ها است در این رساله بر مبنای انسان شناسی علامه طباطبایی به بررسی و نقد انسان شناسی در اثار کارلوس کاستاندا و پائولو کوئلیو از چهره های شناخته شده مروج عرفان و معنویت جدید پرداخته شده است.
تبیین مبانی انسان شناختی مدیریت منابع انسانی اسلامی با تأکید بر نظرات علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
احسان رحیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش در صدد تبیین نگاه اسلامی به انسان براساس نظریات علامه طباطبایی(ره) و نقش آن در راستای شکل گیری مدیریت منابع انسانی اسلامی است. داده های این تحقیق که با روشکتابخانه ای جمع آوری شده با روش تحلیل مضمون، بررسی شده و شبکه مضامین در دو حوزه انسان شناسی مدیریت منابع انسانی رایج و انسان شناسی علامه طباطبایی(ره) ترسیم گردیده است. سپس با روش تحلیلی استدلالی، مضامین استنباط شده از اندیشه های علامه طباطبایی(ره) در چهار دسته با گزاره های استنباط شده از متون مدیریت منابع انسانی نسبت سنجی شده که عبارتنداز:1- گزاره های تأسیسی بدیع 2- گزاره های تأییدکننده 3- گزاره های تأسیسی متضاد4- گزاره های تکمیل کننده. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از منظر انسان شناسی علامه طباطبایی(ره) نگاه مکاتب مدیریت منابع انسانی به انسان اعم از هزینه ای، منبعی و سرمایه ای، اولا در بعد دوم از زاویه تحلیل ماهوی بوده و ثانیا در همین بعد نیزاز ساحت طبیعت مادی انسان فراتر نرفته است. در نتیجه زاویه تحلیل وجودی و نیز بعد اول و سوم از زاویه تحلیل ماهوی انسان، دارای قابلیت ممتازی جهت ارتقای نظام های مدیریت منابع انسانی رایج می باشند.
بررسی انتقادی مکتب کنش متقابل نمادین از منظر اندیشمندان مسلمان با تاکید بر آراء علامه طباطبایی
نویسنده:
عابدین تیموری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مکتب کنش متقابل نمادین از جمله رویکردهای تفسیری است که با نگاهی خردبینانه به بررسی کنش انسانی پرداخته است. در این مکتب بر اهمیت ارتباطات نمادین و چگونگی یادگیری نمادها و معانی توسط مردم در جریان کنش متقابل تأکید می‏کنند. همچنین کنش فراگردی پویاست که انسان در آن حضوری فعال داشته و با درک موقعیت و تفسیر آن، کنش مناسب را برمی‏گزیند. رهیافت سنتی مکتب شیکاگو و رهیافت علمی مکتب آیوا دو رویکرد اصلی این مکتب به شمار می‏آیند. فلسفه عمل‏گرایی و پراگماتیسم، مبانی معرفتی این مکتب را شکل می‏دهند که گونه‌ای خاص از انسان‌شناسی را به دنبال داشته است. غفلت از لوازم معرفتی این مبانی، این مکتب را با انتقادهای زیادی روبه‏رو ساخته است. بدین منظور در این پژوهش با استفاده از روش‏شناسی بنیادین، به تحلیل این مبانی و سپس با رویکردی انتقادی، بر مبنای حکمت صدرایی و از منظر علامه طباطبایی به نقد آن‏ها می‏پردازیم
تبیین فلسفی معجزه از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
مریم تشکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در تفکر فلسفی ما معجزه نامی آشنا و مسأله ای مهم و ضروری است و بخشی از باورهای دینی بر آن تکیه دارد. معجزه از واژه هایی است که تنها اختصاص به تفکر فلسفی ما ندارد. با دقت و تعمق در ماهیت اعجاز و همچنین کند و کاو در نظام علی – معلولی حاکم بر جهان به این نکته می رسیم که تعریف روشن از معجزه چندان هم سهل و آسان نیست. فلاسفه گذشته معجزه را بر مبنای طبیعت شناسی قدیم و قبول اصولی چون تاثیر عقول و نفوس افلاک و اجرام سماوی بر حوادث زمینی تبیین می کردند، اما در فلسفه ملاصدرا از این اصول رفع ید شده و اصولا بر طبایع اشیاء و صور نوعیه آنها به عنوان منشأ اثر تکیه نمی شود. ملاصدرا سبب معجزات را در قدرت نفوس قدسی انبیاء و تأثیر آنها بر طبیعت اشیاء جست و جو می کند. او معجزه را از آن جهت که با هدف و غایت الهی در مجموع عالم هماهنگ و هم سو است، خلاف طبیعت نمی داند. در دیدگاه علامه طباطبایی چون تفسیر جدیدی از واقعیت، علیت و فاعلیت حق و رابطه او با انسان و جهان ارائه می شود، نه تنها تبیین فلسفی معجزه تغییر می کند، حتی در تعریف حقیقت معجزه هم با بیان جدیدی مواجه می شویم. علامه تعبیر معجزه را تعبیر رسایی نمی داند و به جای آن از کلمه آیت که تعبیری قرآنی است استفاده می کند. پر واضح است که نقد ملاصدرا بر اساس مبانی علامه و نتایج مترتّب بر آن، جهت گیری خاصی را در نوع نگاه به واقعیت و وجود، علیّت، جایگاه موجودات امکانی و نسبت آنها با حق تعالی و بسیاری از مسائل حوزه الهیات در پی دارد. براین اساس حق تعالی به عنوان وجود مطلق با تمام اشیاء به عنوان وجودات مقید که عین تعلق و ربط به وجود مطلق اند، به دو طریق مرتبط است: یکی بطور مستقیم و بی واسطه، و دیگری از طریق وسائط و علل و اسباب. علامه معجزه را از اساس متفاوت با سایر امور می داند، حال آنکه از نظر ملاصدرا معجزه و غیر آن از سنخ واحد اند با این تفاوت که خداوند اراده می کند معجزه غیر سایر امور باشد. در بحث اثبات اعجاز کلام و به تبع آن قرآن، از نظر علامه طباطبایی صرف اینکه واژه‏ها ساخته آدمی است باعث نمی شود که کلام معجزآسا محال باشد. بلاغت به تمام معنای کلمه وقتی برای کسی دست می دهد که اولا به تمامی امور واقعی احاطه و آگاهی داشته باشد و در ثانی الفاظی که ادا می‏کند الفاظی باشد منظم که همه آن واقعیات و صورتهای ذهنی گوینده را به ذهن شنونده منتقل سازد. هدف اصلی این پایان نامه تبیین فلسفی اعجاز و رابطه آن با علیت در دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی است، که در این میان به نظرات فیلسوفان دیگر جهان اسلام و همچنین متفکران غربی نیز اشاره گردیده است.
  • تعداد رکورد ها : 429