جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
تحلیل مستندات قرآنی و روایی «مسجد طراز اسلامی» در بیان امام خامنه‏ای مدظله‌العالی
نویسنده:
عباس زارع بیدکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسجد به عنوان اولین و مهم‌ترین پایگاه انس و الفت با حضرت حق و یگانه مرکز اداره جامعه اسلامی در نگاه دین شناخته شده است. رسول مکرم اسلام (ص) و امیرمومنان (ع) در دوران حکومت‏های خود این دیدگاه را به منصه ظهور رسانده و در مقام عمل به مسجد به عنوان یک محل حل و فصل امور در تمامی زمینه‏ های عبادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... نگریسته ‏اند. آنچه که در راستای احیای این طرز نگاه به مسجد و استفاده در خور از ظرفیت‏ها و کارکردهای بی بدیل این نهاد مقدس در حال حاضر لازم است یافتن دیدگاه رهبران کنونی جامعه اسلامی و انتظارات ایشان از مسجد است.«مسجد طراز اسلامی» از دغدغه‏ های امام خامنه‏ ای (مد ظله) به عنوان پرچمدار حرکت جامعه اسلامی ما به سوی تمدن شکوفای اسلامی است. مستلزمات و کارکردهای متوقع از این مکان در زمینه‏ های عمران ظاهری و معنوی، عبودیت و معنویت، تربیت و دانش و سیاست و تدبیر در نظر ایشان اهمیت یافته است. در مقام کوشش برای بازگرداندن مساجد به سطح طراز اسلامی آنها لازم است ابتدا این کارکردهای متوقع در متون دینی پی‏ جویی شود و در وهله بعد در جهت نهادینه ‏سازی آنها در جامعه اسلامی تلاش گردد. همت پژوهش حاضر تلاش در جهت مستندسازی بیانات امام خامنه ‏ای (مد ظله) در خصوص «مسجد طراز اسلامی»، با استفاده از آیات و روایات و سیره عملی پیامبر گرامی اسلام (ص) و امیرمومنان (ع) در دوران حکومت نبوی و علوی است که موارد بهره‏ مندی از مسجد در آنها در زمینه ‏های محل عبادت، کانون هدایت و ذکر، جایگاه علم و دانش، مرکز فعالیت فرهنگی و اجتماعی، سنگر نظامی، محل حل و فصل دعاوی و مقر سیاست در این مقال مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است.
آسیب شناسی تاثیر معماری معاصر بر سبک زندگی ایرانی - اسلامی
نویسنده:
مهدی صادقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف کلی این پژوهش، بررسی تاثیر معماری معاصر بر سبک زندگی ایرانی اسلامی می باشد، روش پژوهش حاضر، توصیفی، تحلیلی و از نوع مطالعه ی کتابخانه ای بوده که جامعه آماری شامل تمام منابع مربوط به موضوع پژوهش که در انتهای فصول و در بخش منابع و مأخذ از آن ها نام برده شده می شودو نیز نمونه مورد مطالعه در این تحقیق از میان تمام منابعی که محقق به لحاظ بضاعت علمی و نیز موقعیتی به آن دسترسی داشته و بیشترین استفاده را در این پژوهش از آنها داشته است انتخاب گردیده است. برای جمع آوری داده‌ها با توجه به نظری بودن موضوع پژوهش و با در نظر گرفتن سر فصل ها و عناوین تعیین شده، به مطالعه ی منابع، اسناد، کتابها و فیش برداری از آن ها پرداخته شد؛ سپس اطلاعات گردآوی شده طبقه بندی گردیده و متناسب با اطلاعات جمع آوری شده تغییرات مورد نظر در ترتیب آنها مشخص گردید تا در نهایت اطلاعات و مطالب لازم جمع آوری و تنظیم گردید
نابرابری و ستم جنسی در خانواده از دیدگاه اسلام و فمینیسم
نویسنده:
حسین بستان نجفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معیار فضیلت نزد خداوند متعال تقوی و پرهیزگاری است و این معیار بر همه فرزندان آدم و حوا علیهماالسلام چه مرد و چه زن بطور یکسان منطبق است. اما واقعیات جامعه و تاریخ بگونه ای دیگر رقم خورده است. ارزش و جایگاه اجتماعی زنان و مردان همواره به صورت نابرابر تحقق یافته و این نابرابری تقریبا در همه موارد به نفع مردان شکل گرفته است. مردان در راستای تقویت و تداوم برتری خود در بسیاری از موارد از حدود و حقوق خود تجاوز کرده و ستمهای فراوانی بر زنان وارد کرده اند و این اوضاع و احوال ستم آلود و تبعیض آمیز هر چند در شکلها و پوششهای جدید تا زمان حاضر استمرار یافته است. جنبش فمینیسم به عنوان مهمترین داعیه دار طرفداری از حقوق زنان در دوران معاصر، تلاش گسترده ای را در ابعاد مختلف برای معرفی نابرابریها و ستمهای جنسی و تبیین و ریشه یابی آنها و همچنین ارائه راهکارهایی برای رفع نابرابری و ستم جنسی در خانواده بطور خاص و در محیط اجتماعی بطور عام سامان داده است. این نوشتار ضمن مروری بر تلاشهای نظری فمینیستی در زمینه های یاد شده، با معرفی دیدگاه اسلام در همین زمینه ها، مقایسه ای بین دیدگاه اسلام و دیدگاههای فمینیستی را در اختیار خوانندگان قرار خواهد داد.
نوسازی جامعه از دیدگاه امام خمینی (ره)
نویسنده:
محمدحسن حسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به آنچه آمد می توان گفت از نظر امام خمینی نوسازی جامعه یا بهسازی جامعه از طریق نقد و انتخاب هوشیارانه پدیده های جدید، متناسب با شرایط اجتماعی - فرهنگی - اقتصادی و با ملاک ها و معیارهای معتبر و همچنین تصحیح و پالایش ارزشها و مفاهیم سنتی از پیرایه های محیطی - اجتماعی با استفاده از متون و متددینی دست اول و سپس ترکیب متناسب پدیده های جدید با سنتهای پسندیده، صحیح و پیراسته خودی و بومی (عمدتا اسلامی) نه تنها قابل دسترسی و انجام است که یک وظیفه عقلی، دینی و ملی است. آنچه در این رهگذر از دیدگاه امام مهم است این اقدام باید به سنت، تعالیم و معارف اسلامی وفادار باشد و مصالح جامعه و مردم را مد نظر قرار دهد و از وابستگی به اجانب اجتناب نماید. و بین اغراض سیاسی - نفسانی و هواها و تمایلات از یکسو و دست آوردهای دقیق علمی و عقلی تفکیک قائل شود. زیرا آنچه موجب مشوب شدن دست آوردهای علمی - عقلی می گردد و آنها را در تقابل با دیانت اسلام قرار می دهد، همان آمیختگی به هوا و هوس، شهوات و اغراض منفی سیاسی - اجتماعی است. والا در دیدگاه امام پدیده های علمی دقیق ( و نه ظنی و گمانی و یا مشهورات غیر علمی و یا شبه علمی) و عقلانی مغایرت یا تضادی با تعالیممعارف دینی ندارند و دیانت و آموزه های آن نیز تضاد و مغایرتی با علم و عقل، به معنی واقعی و پالایش شده آن، ندارد.
آداب غذایی ایرانیان و تاثیر اسلام بر آن (قرن دوم تا هفتم هجری)
نویسنده:
کبری نودهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
خوراک وآداب مربوط به آن یکی از مهمترین وجوه فرهنگی هر سرزمین را تشکیل می دهد که خود به دو بخش مواد غذایی وآداب غذایی تقسیم می شود .دین از مولفه های موثر بر این بخش بوده است.در ایران باستان آئین زرتشتی ودر ایران دوره اسلامی ،دین اسلام تاثیر بسیاری بر آداب غذایی ایرانیان به جاگذاشته اند.با ورود اسلام هم در نوع مواد غذایی وهم آداب غذایی تغییراتی بوجود آمد.با توجه به اینکه ایرانیان به گواهی تاریخ انسان هایی دین مدار بوده اند،این تغییرات وتعالیم اسلام در این باره در زندگی آنان نمود بارزی پیدا کرد.برخوردهایی که اسلام با این مولفه ی حیات اجتماعی- فرهنگی ایران انجام داد به یک گونه نبود؛گاه برخورد سلبی،گاه ایجابی وگاهی هم به صورت سومی یعنی عدم مداخله برخورد داشته است. در این پایان نامه تلاش خواهد شد به بررسی موارد ذکر شده پرداخته شود.
واکاوری بازنمایی شرق در سینمای هالیوود در بستر گفتمان شرق‌شناسی بین 2000 تا 2012
نویسنده:
مصطفی درویشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پایان نامه حاضر به بررسی چگونگی بازنمایی شرق اسلامی در سینمای هالیوود در بستر گفتمان شرق شناسیو نوشرق شناسی می پردازد. سال های 2000 تا 2012 به دلیل اهمیتی که در بازنمایی های کلیشه ای از مسلمانان بعد از حوادث یازدهم سپتامبر شکل گرفت مورد توجه و بررسی قرار گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی فیلم هایی می شود که بین سال های 2000 تا 2012 در مورد شرق اسلامی ساخته شده اند. در این میان 5 فیلم بابل، اسکندر، یونایتد 93، آرگو و جنگ چارلی ویلسون به عنوان نمونه انتخاب شدند. هدف اصلی تحقیقعبارت بود از: بررسی چگونگی بازنمایی شرق در سینمای هالیوود بین سال های 2000 تا 2012 . در این تحقیق از نظریات ادوارد سعید در مورد شرق شناسی، نظریه گفتمان فوکو و نظریه بازنمایی استوارت هال در مورد بازنمایی به عنوان چهارچوب نظری استفاده شد و از چهارچوب تحلیل گفتمان انتقادی هالیدی، کرس، ون لیوون و ایدما به عنوان چهارچوب روش شناختی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهند که شرق به عنوان «دیگری » فرو دست غرب در این فیلم ها مورد بازنمایی قرار گرفته است. جایگاه مسلمانان و شرق جایگاهی حاشیه ای و بازنمایی غرببه عنوان «سوژه دارای اهمیت» در کانون قدرت و تسلط بر شرق انجام شده است.
تجزیه و تحلیل مقایسه‌ای مبانی توسعه‌ی غربی با توسعه‌ی عدالت محور دینی
نویسنده:
سمیه خراسانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر که با هدف مطالعه ی تطبیقی مبانی توسعه ی غربی و توسعه ی عدالت محور دینی انجام گرفته است، در واقع درک مسئله توسعه با بررسی مبانی فلسفی - تمدنی مدرنیته و اسلام در ابعاد هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی را شامل می شود. روش تحقیق در این پژوهش فلسفی- مقایسه ای است.در واقع از آنجا که در میان دانش آموختگان مسلمان، کم نیستند کسانی که به دلیل ناآگاهی از مبانی اسلامی و نیز ناآشنایی با مبانی لیبرالیستی و تقابل آن با اندیشه ی اسلامی، آنچه را که در علوم انسانی و اجتماعی مغرب زمین به عنوان خاستگاه اندیشه های لیبرالیستی مطرح است، به عنوان سخنانی غیر قابل تردید و جهانشمول تلقی می نمایند و روز به روز، بیش از پیش از اندیشه های ناب اسلامی فاصله می گیرند، ضرورت این نگاه مقایسه ای را بیشتر ساخته است. حفظ و صیانت فکری مسلمانان، اقتدار بخشیدن به جوامع مسلمان، ارائه ی الگویی موفق از حکومت اسلامی، تدوین الگوی توسعه و پیشرفت و…، مستلزم استمرار مطالعات تطبیقی و مقایسه ای در زمینه های نظری و کاربردی است و البته از نظر منطقی، مطالعات نظری پیرامون اصول و مبانی، مقدم بر هر گونه مطالعه در زمینه های کاربردی است. چرا که بدون تبیین آن مبانی، مطالعات کاربردی استواری لازم را نخواهد داشت و راه به جایی نخواهد برد. پس، لازم است با عمق بخشیدن به این مباحث بر غنای آنها افزوده شود تا بتواند زوایای پنهان اندیشه ی مدرن بررسی شود و همچنین با آشنایی اندیشه ی اصیل اسلامی بر توانایی آن برای پاسخگویی به نیازهای معقول زمانه بیفزاید.در این رساله، نویسنده با اشاره به مفهوم توسعه و الگوهای آن در جهان معاصر و با ارائه ی تعریف و بیان مولفه های دو تمدن سکولار مدرن و تمدن اسلامی، نشان می دهد در اسلام بنیاد هستی شناسی توحیدی با بهره گیری از منابع معرفتی وحی و عقل در کنار حس و تجربه، انسان را خلیفه الله در عالم معرفی می کند و این در تباین و تضاد کامل با هستی شناسی ماتریالیستی مدرنیته با معرفت شناسی حس گرا و تجربی می باشد که خودبنیادی انسانی مادی و ابزار ساز را در خود دارد. همچنین این پژوهش عنوان می سازد اختلاف در مبانی معرفت شناختی، هستی شناختی و انسان شناختی این دو نظام و همچنین دین و عقلانیت این دو تمدن، اختلاف در قلمروهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... را به دنبال دارد و نتیجه ی این امر آن است که توسعه به مفهوم اسلامی متفاوت از توسعه ی غربی خواهد بود. ضمن آنکه این پژوهش، ناظر به بحران در مدرنیته نیز مى‏باشد و این نوشتار در صدد ارائه این مطلب است که نه تنها مبانی توسعه ی غربی با آنچه در تمدن اسلامی است، متفاوت و حتی متباین است؛ بلکه در دوران کنونی که مدرنیته با بحران های تمدنی روبرو است ضعف الگوهای غربی بیش از پیش عریان شده است و جایگزین های پیش روی مدرنیته که در نگاه این رساله جریان هایی از جمله سنت گرایی، پست مدرنیسم و اسلام در قالب انقلاب اسلامی با محوریت حکومت الله است، از جایگاه های رو به تزایدی برخوردارند و با بحران موجود در تمدن غرب رجوع به الگوهای توسعه ی غربی ناشی از این تمدن بیش از پیش برای جوامع غیر غربی به خصوص برای جوامع اسلامی و از جمله ایران اسلامی نه تنها ارتجاع بلکه انقطاع از هویت تاریخی و در نتیجه بحران و سرگشتگی هویتی و نهایتاً ناکامی را به دنبال دارد. شایان ذکر است از نظر نگارنده از آنجا که پرسش از هویت تاریخی و تمدنی اسلام تنها با انقلاب اسلامی صورت گرفته است بحث از تمدن اسلام و احیای آن با انقلاب اسلامی معنا می یابد.
گفتمان دموکراسی و اسلام سیاسی در افغانستان پساکمونیسم
نویسنده:
احمدعلی رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
افغانستان به لحاظ فرهنگی، سنتی و به لحاظ ساختاری اقتصادی و اجتماعی، توسعه نیافته است. قرایت که از اسلام در این جامعه وجود دارد حداکثری، بنیادگرایانه و نوبنیادگرایانه است. گفتمان اسلامی سیاسی (با خرده گفتمان های بنیادگرایانه مجاهدین و نوبنیاد گرایانه طالبان) به لحاظ هستی شناسی ، معرفت شناسی و انسان شناسی تفاوت های بنیادی با گفتمان دموکراسی دارد و هویت خویش را در غیریت سازی و طرد گفتمان دموکراسی به عنوان گفتمان رقیب معرفی کرده است. هر کدام از گفتمان های یاد شده، نظام معنایی و مفصل بندی های خاص خودشان را با بازنمایی دال ها و نشانه ها دارند و سعی کرده اند آنها را به عنوان رژیم حقیقت بر سوژه ها و عاملان سیاسی- اجتماعی تحمیل کنند. گفتمان مجاهدین هویت خویش را در نفی گفتمان کمونیستی و گفتمان طالبان هویت خود را در طرد گفتمان مجاهدین معرفی کرده اند و هر کدام برای مدتی توانستند به هژمونی دست یابند. بعد از معاهده بن، گفتمان دموکراسی تحت تأثیر شرایط خاص داخلی و بین المللی مطرح گردید. برای مدت کوتاهی، گفتمان طالبان به عنوان گفتمان رقیب تنها به لحاظ سخت افزاری در حاشیه قرار گرفت اما به زودی این گفتمان توانست خودش را تحت عنوان طالبان جدید بازسازی کرده و به صحنه سیاسی – اجتماعی بازگردد. مدت یک دهه است ک از عمر گفتمان دموکراسی در افغانستان می گذرد اما هرگز نتوانسته است در جامعه سنتی و توسعه نیافته افغانستان به گفتمان هژمون (در برابر گفتمان اسلام سیاسی) تبدیل گردد.اکنون کشور، عرصه منازغه گفتمانی میان اسلام سیاسی و دموکراسی است بدون آنکه هیچ کدام حالت هژمونیک داشته باشد. پرسش اساسی این پژوهش این است که چگونه اسلام سیاسی در افغانستان مانع هژمونیک شدن گفتمان دموکراسی می شود؟ فرضیه اصلی که در پاسخ به آن مطرح شده چنین است که گفتمان اسلام سیاسی در افغانستان با توجه به دو مفهوم "قابلیت اعتبار" و " در دسترس بودن" ، از طریق ایجاد یک رابطه خصمانه و منازعه آمیز، مانع هژمونیک شدن گفتمان دموکراسی شده و آن را به عنوان "دگر" خویش غیریت سازی وطرد می کند. پژوهش حاضر سعی کرده است فرضیه فوق را به آزمون بگذارد.