جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
فلسفه اخلاق [مقاله: حسن معلمی]
نویسنده:
حسن معلمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
درباره اخلاق، علوم گوناگونی پدید آمده است که هر کدام به جنبه خاصی در باره آن می‌پردازد؛ مثل علم اخلاق، اخلاق وصفی، فلسفه اخلاق و ... فلسفه اخلاق به مبادی تصوری و تصدیقی علم اخلاق می‌پردازد و می‌توان مباحث آن را به شکل ذیل تنظیم کرد: 1. مبادی تصویری همچون مفاد باید و نباید، حسن و قبح، مسؤولیت، ارزش، الزام. 2. مبادی تصدیقی همچون ماهیت قضایای اخلاقی، مدرک قضایای اخلاقی، معیارهای قضایای اخلاقی، کلیت قضایای اخلاقی، رابطه باید و هست. 3. نظام اخلاق اسلام و مبانی آن بایسته‌های فلسفه اسلامی عبارتند از: ارائه نظام اخلاقی با همه تفاصیل، استخراج یک فلسفه اخلاق از آیات و روایات، بیان نتایج دور و نزدیک نظام اخلاقی اسلام.
جایگاه و روش شناسی حکمت عملی از دیدگاه فارابی
نویسنده:
حسام الدین شریفی , منصوره برادران مظفری , حسن معلمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فلسفه به معنای عام، به حکمت نظری و عملی تقسیم می‌شود. فارابی گاهی از حکمت عملی با عنوان حکمت انسانی یا علم مدنی یاد کرده که بازتاب و امتداد حکمت نظری در افعال و رفتار انسان است. وی حکمت عملی را علمی برهانی می‌داند. با توجه به ویژگی‌های علوم برهانی و تمایز آنها از علوم غیربرهانی، می‌توان به خصوصیات حکمت عملی از نظر فارابی دست یافت؛ از جمله اینکه قضایای این علم به سبب یقینی‌‌بودن، مطابق با واقع و دارای نفس‌الامر هستند و به اعتبار انسان بستگی ندارند. در حکمت عملی برای تشکیل قیاس باید از مبادی یقینی بهره برد. قضایا و مبادی حکمت عملی از گزاره‌های خبری و گزارشی تشکیل شده‌اند، نه از گزاره‌های انشائی و انگیزشی؛ بنابراین، بایدها و نبایدها جایی در این علم ندارند. موضوع حکمت عملی، فعل ارادی انسان است که در راستای سعادت باشد. با توجه به تمام این خصوصیات باید گفت حکمت عملی، علمی حقیقی و غیراعتباری است
صفحات :
از صفحه 105 تا 124
نقد و بررسی نظریه انسجام‌گروی در حوزه موجه‌سازی معرفت بشری با تأکید بر آرای کیث لرر
نویسنده:
مهدی عبدالهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بنا بر تحلیل سه‌جزئی رایج در معرفت‌شناسی غربی، معرفت عبارت است از باور صادق موجه. اما کیث لرر به‌جای باور، پذیرش با هدف احراز حقیقت و اجتناب از خطا را قرار داده، درباره چیستی صدق نیز معتقد به نظریه علامت‌زدایی است. وی در پاسخ به مسأله گتیه، نقض‌ناپذیری و عدم ابتنای توجیه بر باور کاذب را به عنوان شرط چهارم معرفت مطرح می‌کند. و در مقام مهم‌ترین نظریه‌پرداز انسجام‌گروی در توجیه معرفت، با ابداع اصطلاحات متعدد و ارائه مجموعه‌ای پیچیده از تعاریف گوناگون درصدد تبیین تحلیل خویش از حقیقت معرفت با روی‌کرد انسجام‌گروانه در توجیه برآمده، در نهایت بدین نتیجه می‌رسد که S به گزاره p معرفت دارد اگر و تنها اگر (1)S گزاره p را بپذیرد، (2) گزاره p صادق باشد، (3) S در پذیرش گزاره p به‌طور کامل موجه باشد، یعنی پذیرش p برای شخص S بر پایه منظومه مقبول او در آن زمان نسبت به پذیرش‌های رقیب، معقول‌تر باشد، بدین معنا که منفعت معرفتی محتمل آن برای فاعل شناسا بیش از منفعت معرفتی محتمل همه رقبایش باشد، و (4) توجیه S در پذیرش گزاره p با هیچ گزاره کاذبی نقض نشود، یعنی پس از کنار گذاشتن همه باورهای اشتباه از منظومه پذیرشی فرد، پذیرش گزاره p هم‌چنان نسبت به رقبای خود معقول‌تر باشد. حاصل تحلیل لرر این است که معرفت چیزی بیش از توجیه نقض‌ناپذیر نیست. افزون بر نقدهای اساسی که بر مبادی انسجام‌گروی لرر وارد است، اصل دیدگاه وی نیز دارای اشکالات متعددی است. انسجام‌گروی لرر افزون بر اشکالات عام انسجام‌گروی در توجیه مثل لزوم دور و تسلسل در توجیه، گسستگی منظومه منسجم از واقعیت و نسبیت در معرفت، گرفتار اشکالات دیگری نیز می‌باشد که 1) ناتمامی اصل قابلیت اعتماد فاعل معرفت بر خودش، 2) نادرستی تفسیر انسجام به معقولیت یک پذیرش نسبت به رقبایش، 3) ناتمامی فرض منتقد دانای کل و نیز 4) نادرستی شرط چهارم و ابهام در تفسیر نقض‌ناپذیری از جمله آن‌هاست.
کثرت‏گرایى دینى
نویسنده:
حسن معلمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کثرت‏گرایى دینى از جمله مباحث مطرح در فضاى فرهنگى جامعه امروز ماست و مطالب متنوع و متفاوتى در باب تبیین و نقد و بررسى آن مطرح شده است. مباحث مذکور جهات مختلف بحث را روشن و آشکار کرده و به مقدار زیادى جهات مثبت و منفى نظریه مذکور را ارائه نموده است. ولى هنوز على‏رغم مباحث مذکور جهات مبهم در این بخش وجود دارد. سعى مقاله حاضر توضیح بعضى از جهات مبهم و نقد و بررسى نظریه مذکور است. در این نوشته ابتداء معانى کثرت‏گرایى دینى و سپس نقد و بررسى معانى مذکور و در ادامه اشاره به زمینه‏ها و علل پیدایش این نظریه و در نهایت نگاهى از منظر قرآن مجید به این بحث ارائه خواهد شد.
توجیه
عنوان :
نویسنده:
حسن معلمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 32 تا 44
بررسی و نقد رویکرد تاریخی‌نگری‏ به سنت اسلامی در آرای محمد عابد الجابری و محمد ارکون
نویسنده:
حامد علی اکبرزاده , حسن معلمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رویکرد تاریخی به سنت اسلامی و اندیشه دینی، یکی از رویکردهای جدید در جهان اسلام است که طی دهه‌های اخیر از سوی برخی اندیشمندان و جریان‌های فکری در جهان اسلام مورد توجه قرار گرفته است. دراین‏میان، جریان اعتزال نو و به‌ویژه محمد عابد الجابری و محمد ارکون، این رویکرد را به‏طورجدی به کاربسته و میراث فکری اسلامی را نقد کرده‌اند. هدف آنها از این رویکرد تاریخ‏مندانه، ارائه قرائتی جدید از اسلام و اندیشه اسلامی است؛ قرائتی که بسیاری از آموزه‌های فقهی و اعتقادی اسلامی را تاریخ‏مند می‏داند و منحصر به عصر نزول می‌کند. این رویکرد در پی آن است که با تسری دادن آموزه‌های اسلامی به همه زمان‌ها و مکان‌ها مقابله کند؛ چراکه در این دیدگاه این سریان یافتن، درنهایت به برداشت‌هایی ایدئولوژیک از اسلام می‏انجامد که عامل اصلی عقب‏ماندگی مسلمانان شمرده می‌شود. این دو در رویکرد تاریخی خود، از نگرش تاریخی کلاسیک عبور کرده و از رویکردهای جدید در حوزه تاریخی‏نگری یا همان تاریخی‏نگری نوین (نوتاریخ‏گرایی) بهره برده‌اند که از آن جمله می‌توان به روش مکتب آنال در فرانسه اشاره کرد. البته، هم جابری و هم ارکون در این رویکرد تاریخی متأثر از اندیشمندان پست‏مدرن غربی و به‌ویژه فرانسوی هستند و کوشیده‏اند الگوی آنان را عیناً در فضای فکری اسلامی پیاده سازند. این در حالی است که برخی معتقدند حوزه معرفتی اسلام و غرب، تفاوت‌های بنیادینی با یکدیگر دارند و نمی‌توان برای هردو آنها نسخه واحدی ارائه کرد. در این مقاله نحوه به‏کارگیری رویکرد تاریخی‏نگری نوین از سوی جابری و ارکون درباره اندیشه اسلامی تبیین و بررسی، و سپس با جریان‌های مخالف این رویکرد مقایسه شده است تا خواننده فراتر از نتایج این مقاله بتواند خود به قضاوت بنشیند.
صفحات :
از صفحه 9 تا 34
چگونگی و ساختار رابطه ابتنایی دوسویه اخلاق و دین
نویسنده:
حسن معلمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در باب رابطه دین و اخلاق صورت‌های مختلفی تصویر شده است؛ ازجمله رابطه عینیت، تعامل، ابتنا یا تعاند و ضدیت که هرکدام نیز اقسامی دارد. مقصود اصلی مقاله، تأکید بر ابتنای اخلاق و دین بر عقل است. از این ناحیه دین حق و معقول، پایه و اساس اخلاق و ضمانت اجرای آن و اخلاق صحیح و معقول، روح دین و جزء ‌دین و یکی از اهداف دین حق است. پس اگر عقل معیار حق و باطل باشد، نه احساس و عاطفه صرف و نه تعبد محض، آنگاه دین حق و اخلاق معقول به‌نحوی بر یکدیگر مبتنی هستند.
صفحات :
از صفحه 221 تا 240
بررسی تطبیقی اصل علیت از منظر غزالی و علامه طباطبایی
نویسنده:
مریم حقیقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهمسأله علیت از کهن ترین مسائلی است که ذهن انسان در طول تاریخ بدان مشغول بوده است، اهمیت این اصل بدان جاست که آن را به عنوان فطرت عقل در برابر فطرت دل به کار می برند. می توان ادعا کرد کهشالوده اصلی یافته های بشر، در طول تاریخ، مدیون اصل علیت است. این مسأله در فلسفه و حکمت اسلامی همواره مورد بحث بوده و چالش هایی بین حکما و متکلمان، ایجاد کرده است. یکی از مهم ترین چالش ها اشکالاتی است که غزالی پیرامون علیت مطرح کرده است. غزالی از متفکران اشعری بود. در نگاه اول به نظر می رسد او منکر این اصل است، ولی با تأمل در سخنانش روشن می شود که او اصل علیت را پذیرفته ولی آن را در موجودات عالم جسمانی جاری ندانسته، تنها آن را در واسطه بین خداوند و موجودات می پذیرد.علامه طباطبایی به عنوان حکیم و فیلسوف بزرگ معاصر، با احاطه بر همه تفکرات پیش از خود از اصل علیت دفاع کرده و به شبهات پیرامون آن پاسخ داده است. علامه معتقد است پایه زندگی انسان و هر موجود جانداری، بر قانون علیت استوار است.اصل علیت در دیدگاه علامه، یک اصل واقعی است و چنین نیست که ساخته ذهن و عادت باشد.علامه بحث علیت را در دو بخش تصور و تصدیقمطرح کرده است. در بخش تصدیق علی رغم مشرب اصالت وجودی، ایشان از طریق تحلیل ماهیت به اثبات اصل علیت می پردازد. علامه هم چنین از طریق وجود رابط و مستقل نیز به اثبات اصل علیت پرداخته است. آراء غزالی و علامه علی رغم وجوه مغایرت فراوان، دارای تشابهات اندکی نیز هست که از جمله آن اثبات علیت در رابطه بین خداوند و معلولات و درپاره ای از موارد استفاده از دلیل نقلی برای اثبات اصل علیت است.
بررسی تطبیقی روش فلسفی توماس آکویناس و ملاصدرا
نویسنده:
علی حنا الشیخ
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع بحث بررسی تطبیقی روش فلسفی فیلسوف مسیحی توماس اکویناس وفیلسوف اسلامی ملا صدرا که شباهت های فراوانی بین این دو فیلسوف وجود دارد ونقاط اختلاف نیز بین روش فلسفی این دو فیلسوف نیز وجود دارد . مهمترین نقاط شباهت استفاده از روش عقلی برای ثابت کردن مطالب وحیانی وهمچنین ثابت کردن عدم وجود تعارض بین مطالب وحی وعقل البته چون دو فیلسوف مشایی بودند و از پیروان ادیان توحیدی بودند شاید علت اصلی این شباهت ها باشد خصوصا توماس اکویناس که در کتابهای متعدد خودش از ابن سینا نام برد وفهم او از فلسفه ارسطو بر طبق شرح وتوضیح ابن سینا بود البته از شروحات ابن رشد نیز استفاده کرده است. همچنین ملا صدرا که در ابتدا یک فیلسوف مشایی بوده است وفلسفه مشاء قبول داشت وبعد از برهی از زمان یک مکتب فلسفی جدید برای خودش تعریف کرد ومسایل ونظریات فلسفی بسیار مهمی مطرح کرد مانند اصالت الوجود واعتباریه الماهیه وحرکت جوهری وتشکیک در وجود ومانند آن که در فلسفه اسلامی وجود نداشت.البته باید این هم گفته شود که روش فلسفی جناب ملا صدرا عمیق تر و دقیق تر و از لحاظ وسعت مطالب و نو اوری بسیار قویتر از روش فلسفی توماس اکویناس است . همچنین یکی از نقاط اختلاف برجسته ومهم در روش فلسفی این دو فیلسوف مساله جایگاه عقل ووحی است، که توماس اکویناس سعی داشت توافق این دو در آموزهای مسیحی بیان کند وثابت شود که ایمان مسیحی واعتقادات اساسی مانند الوهیت عیسی وتثلیث وفدا با عقل مخالفت نمیکند بلکه فوق طور عقل است وعقل عاجز از فهمیدن این حقایق غیبی که وحی آن را کشف کرده است با اینکه واضح است این اعتقادات اساسی با عقل در تضاد ومخالف مبانی عقل است، واین مطلب یکی از مهمترین دساآوردهای فلسفه اکویناس به شمار می آید وامروزه کلیسای کاتولیک همه سعی وتلاش او بر ثابت کردن این مساله است به همین دلیل امروز تومایسم یکی از مهمترین مکاتب دینی فلسفیبرای مسیحیت کاتولیک به شمار می اید>بر خلاف آن ملا صدرا مطالب وحقایق را بر طبق روش استدلال عقلی بیان می کند وسعی داشت برای تایید مطالب اثبات شده از راه عقل شواهد وحیانی از کتب وسنت برای تایید این مطالب جستجو کند واین اختلاف بسیار مهم واساسی بین این دو فیلسوف بوده است>همچنین یکی از مسایل که این دو فیلسوف به آن متهم شده اند مساله اقتباس یا انتحال مطالب از فلاسفه پیشین بدون ذکر منبع از این برداشتهای که در اثار توماس اکویناس وملا صدرا به وفور نمشاهده میشود، البته برخی از علمای برای پاسخ دادن به این مساله گفتند که در زمان نگاری ونوشتن کتابهای این دو فیلسف (توماس در قرن سیزدهم وملا صدرا در هفدهم میلادی) روش تحقیقی امروزه نبوده است که یکی از مسایل مهم ذکر منبع برای مطالب از کتابهای دیگران گرفته شود« به همین دلیل گاهی وقتها توماس در کتابهای او مانند کتاب الخلاصه اللاهوتیه منبع ونام نویسنده وکتاب وگاهی صفحه نیز ذکر میکند، وگاهی احساس نیاز نمیکند برای ذکر این مساله، وملا صدرا نیز چنین بوده است.این مساله باید گفت که هر دو فیلسوف سعی داشتند مطالب وحیانی ودینی که در مسحیت واسلام به عنوان اعتقادات اساسی وبنیادی مطرح است نفی یا مخدوش نکند واین در روش توماس به وضوح پیداست، مثلا در باره مساله خداوند او معتقد است خداوند واجب الوجود است وهیچ کثرت مصداقی یا مفهومی در آن وجود ندارد، اما وقتی به اعتقاد اساسی واصل مسیحی یعنی الوهیت عیسد وتثلیث برخورد میکند سعی داشتثابت کند این اعتقاد خلاف ضرورت عقل نیست بلکه عقل عاجز است از فهم این حقیقت واعتقاد است، همچنین ملا صدرا مثلا در مساله معاد جسمانی داشت