جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3370
تبیین ناسازگاری قاعده ضرورت علّی با اختیار انسان از دیدگاه ابن سینا و غزالی
نویسنده:
رضا صالحی؛ استاد راهنما: قاسم پورحسن؛ استاد مشاور: محسن حبیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم در فلسفه اسلامی که محل نزاع و بحث و جدل قرار گرفته است ضرورت علی و معلولی است. از آنجا که هدف تحقیق مقایسه دیدگاه ابن سینا و غزالی در مورد اختیار انسان با توجه به قاعده ضرورت علی و معلولی است. ابن سینا علیت را با مبدأ یکی می داند و هر پدیده ای را که با توجه به ماهیت ذاتی خود بوجود آمده است و ذات خود را از دیگر پدیده ها دریافت کرده است ، علیت می نامد. از نظر غزالی هیچ رابطه علت و معلولی بین پدیده ها برقرار نیست بلکه این عادت ذهنی بشر است که پدیده ها را با توجه به قاعده علی و معلولی تفسیر می کند. از نظر ایشان اعتقاد به رابطه علی و معلولی یعنی انکار خدا و توحید افعالی. ابن سینا از موجود غیر واجب یعنی فی الوجود و علله یاد می کند. وی معتقد است به وجود آورنده همه موجودات غیر محسوس ، خود نیز غیر محسوس و غیر قابل مشاهده است. .ابن سینا قضا را خارج از ذات الهی دانسته و از قدر به عنوان ایجاب و ضرورت علت و معلول یاد می کند. غزالی در دفاع از بطلان دانستن رابطه علی و معلولی معتقد است که هیچ تضمینی وجود ندارد حوادث آینده مشابه اتفاقات گذشته باشند. از نظر غزالی هم خدا و هم انسان فعل واحدی دارند با این تفاوت که خداوند خالق و انسان کاسب است. از دیدگاه غزالی اعتقاد به قاعده ضرورت علّی و معلولی مستلزم محدود بودن قدرت الهی و سلب اختیار انسان و فاعل مختار و مجبور بودن خداوند در اعمالش می‌شود. ابن سینا نیز مسألۀ اختیار را با توجه به مباحث دینی به عنوان یک اختیار ضعیف شده می پذیرد. وی معتقد است: قاعدة « الشئ ما لم یجب لم یوجد » به معنای جبر گرایی نیست بلکه این قاعده شرح و تفسیر نظام علی و معلولی عالم است. غزالی معـتقد است عمـل انسان حـادث شده از اراده خداوند است و سه شرط را برای فـعـل اخـتیاری در نـظر می گیرد: شرط علم ، شرط قدرت و شرط اراده.
سیر دلایل و آراء تجرد نفس در فلسفه اسلامی (ارسطو، ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدرا) و بررسی انتقادی آن
نویسنده:
وحیده عامری؛ استاد راهنما: صدرالدین طاهری؛ استاد مشاور: عبدالله نصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نفس از پیچیده ترین و شگفتی آورترین موجودات هستی و همچنین از مهم ترین مسائل فلسفی است و تجرد مهم ترین ویژگی نفس است که آراء فلاسفه درباره آن موضوع رساله را تشکیل می دهد. نتیجه‌گیری و پیشنهادات: بحث از نفس در فلسفه ابن سینا در مبحث طیعیات آمده چرا که نزد وی نفس به صرف اضافه و تعلقی که به ماده دارد نفس نامیده می شود و لاجرم از آن همراه با ماده بحث می شود بدین طریق که نفس جوهری است که در مقام ذات مجرد و در مقام فعل محتاج به ماده است و اصولا کمال اول برای طبیعی عالی است. بعدها توسط شیخ اشراق و مخصوصا ملاصدرا را بحث از نفس وارد الهیات می شود. از نظر صدر المتالهین میان ذات نفس و نفسیت نفس تفاوتی نیست و حقیقت نفس چیزی جدا از سرپرستی و تدبیر نیست. بنابراین نفس در مقام حدوث مادی و در مقام بقا مجرد است. مساله تجرد نفس مساله‌ای است که همه حکما بدان پرداخته اند اما ملاصدرا تجرد نفس را هم در مرتبه برزخی اثبات می کند، هم در مرتبه عقلانی. وی همچنین تجرد نفوس حیوانی را مدلل می سازد، حال آنکه نزد ابن سینا نفوس حیوانی مادی و منطبع در جسم می باشد.
تحول و تکامل نفی ناطقه از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا طوطی؛ استاد راهنما: اصغر دادبه؛ استاد مشاور: حمیدرضا آیت اللهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اهمیت طرح این موضوع به دلیل ارتباط تنگاتنگی است که معرفت نفس با مسائل اعتقادی اسلام دارد و هدفی که اسلام و دیگر ادیان الهی در پی آن هستند یعنی تکامل نفس ناطقه انسانی و جستار در مسائلی که در این حیطه مطرح است و هدف اصلی از نگارش این پایان نامه دستیابی به شناخت چگونگی دگرگونی و تحول پذیری نفس ناطقه است. روش تحقیق: تحلیلی و تطبیقی. یافته‌ های تحقیق: بطور کلی مسائلی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است:‭۱ ‬- امکان تحول نفس.‭۲ ‬- فرآیند تحول نفس.‭۳ ‬- آثار تحول نفس. نتیجه‌ گیری و پیشنهادات: آنچه که در این پژوهش به آن رسیده است این است که اصولا با توجه به مبادی فلسفی ابن سینا، نفس به جهت اکتساب کمالات بالقوه خود پا به عرصه جهان ماده نهاده است و در مکتب صدرایی نیز نفس در حالی که جسمانیت الحدوث است اما با تحول و تکامل باید به مقام روحانیت و تجرد برسد. در مورد اینکه سیر این تحول در کدام نشئات است و تا به کجا ادامه می یابد، ذکر شد که ابن سینا تحول در نشئات غیر مادی را با حدس و گمان مطرح نموده اما ملاصدرا به دلایلی نقلی و حتی در مورد تحول نفوس ناقص در دوزخ به نوعی دلیل عقلی روی آورده است. اما به طور کلی طرح مسئله تحول تکامل نفس مجرد و اثبات آن در هر نشئه‌ ای که باشد با مبانی فلسفی حرکت سنخیتی با هم ندارد. حال آن که تحول و تکامل مستلزم نوعی حرکت است. تعریف ما از شئی مادی و مجرد رفع خواهد شد چنان چه قابلیت تغییر، دگرگونی و حرکت را نه فقط ذاتی موجود مجرد بلکه ذاتی هر مخلوقی، اعم از مادی و مجرد بدانیم مسئله به خوبی قابل حل است. در انتها پیشنهاد می شود به دلیل اهمیت مباحث نفس و تکامل از کارهای پژوهشی بیشتری در این زمینه صورت گیرد.
بررسی ماده - صورت‌گرایی در فلسفۀ ابن‌ سینا با تمرکز بر آراء فیلسوفان تحلیلی
نویسنده:
حمیده مختاری؛ استاد راهنما: سعید انواری؛ استاد مشاور: محمود مروارید، عبدالله نصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تبیین حقیقت اشیاء مادی یکی از بنیادی‌ترین مباحثی است که هر فیلسوف بنا به اقتضائات نظام فلسفی‌اش به آن اهتمام ورزیده است. از جمله مواضع موجود در این باب، نظریه ارسطوئی ماده - صورت‌گرایی است که مدافعان آن، حاق واقع اشیاء مادی را بر حسب ماده- صورت ارائه می‌کنند. محور اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل نظریۀ ماده - صورت‌گرایی ابن‌سیناست. همچون ابن‌سینا، برخی فیلسوفان تحلیلی‌ای که قائل به این رأی هستند، آن را از ارسطو وام گرفته‌ و بر این بهره تصریح دارند و خویش را متعهد چنین سنتی می‌دانند. به نظر می‌رسد اتخاذ چنین رویکرد مشترکی از سوی ابن‎سینا و برخی فیلسوفان تحلیلی می‌تواند، فرصتی مغتنم برای متافیزیک فیلسوفان مسلمان فراهم آورد تا به سمت تبیینی پذیرفتنی از حقیقت اشیاء مادی حرکت کنند. روشن است منازعات سنتی بسیاری در باب مشروعیت یا عدم مشروعیت این نظریه متافیزیکی ‌‌وجود دارد، اما مواجهه موجود این پژوهش، فارغ از تفاسیر و تقریرات شارحان سنتی و نیز جدای از انتقادات ناقدان سنتی ابن‌سیناست که در نتیجه سعی شده در این رساله، تفسیری معاصر از این بخش فلسفه ابن‌سینا ارائه گردد. فصل ابتدایی این پژوهش متکفل تدقیق جامعی از آراء و تلاش‌های ابن‌سینا در خصوص نظریه ماده - صورت‌گرایی‌ است، در این فصل ضمن مروری تاریخی بر آراء رقیب نظریه ماده - صورت‌گرایی، نظریه ماده - صورت‌گرایی ابن‌سینا بر مبنای چهار محور، یعنی مباحث مربوط به 1) ماده، 2) صورت، 3) رابطه ماده و صورت، 4)ترکیب و وحدت مورد بررسی قرار می‌گیرد. در فصل دوم این پژوهش آراء برخی فیلسوفان تحلیلی از جمله کیت فاین، کاترین کازلیکی و رابرت کونز در باب نظریه ماده - صورت‌گرایی ارائه و تبیین می‌شود. نهایتاً ‌دستاوردهای فصل سوم رساله، که در آن به تحلیل و بررسی نظر ابن‌سینا می‌پردازیم، در دو وجه کلی قابل پیگیری است؛ 1) در برخی مواضع نشان داده شده که آراء ابن‌سینا با اشکال مواجه است من جمله؛ براهین اثبات وجود ماده اولی یا نحوه جزئیت ماده، ایده ترکیب نیز با اشکالات متافیزیکی و منطقی روبروست.2) برخی آراء ابن‌سینا اصلاح، بازسازی یا تقریر نوینی از آنها ارائه شده است؛ مانند؛ بازسازی برهان اثبات صورت نوعیه و نیز ارائه تصویر سلسله مراتبی از ساختار متافیزیکی اشیاء. در همین راستا از دیگر مواضعی که نشان داده شده نیازمند ارائه فهم دقیق‌تری است، ایده ترکیب حقیقی انضمامی است. نکته آن است که وجود برخی اشکالات و ورود برخی اصلاحات به معنای کنارگذاردن اصل این نظریه نیست. آن چه در این پژوهش نشان داده شد این است که به نظر می‌رسد، رویکرد ابن‌سینا تحت تفسیر فلسفه تحلیلی معاصر برای دریافت درست‌تری از حقیقت اشیاء مادی در برخی مواضع نیازمند بازنگری، اصلاح و تفسیر مجدد است.
رابطه نفس و بدن ازدیدگاه دوگانه انگارانه ابن سینا و دکارت و بررسی آراء تفسیری علامه طباطبایی
نویسنده:
سپیده سمیعی فرد؛ استاد راهنما: محمد کاظم علمی سولا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وجود نفس و مغایرت آن با بدن، ماهیت نفس و مادی یا مجرد بودن آن، نحوه حدوث و پیدایش آن همواره از چالشی‌ترین مباحث در آرای فلسفی و کلامی بوده است. با وجود تحقیقات فراوانی که در این بحث صورت گرفته، همچنان به عنوان یک موضوع پویا و ضروری تلقی می‌شود. در این پایان‌نامه ضمن بیان دیدگاه دوگانه‌انگارانه ابن‌سینا و دکارت به بیان نظریه علامه طباطبایی با توجه به مبانی تفسیری ایشان از قرآن حکیم پرداخته شده است و با توجه به روش تحقیق در این پایان‌نامه که به صورت تطبیقی است ابتدا به بیان نظریات آن‌ها در مورد نفس پرداخته شده که به صورت خلاصه می‌شود چنین بیان داشت که ابن‌سینا نفس را کمال نخستین برای جسم طبیعی آلی و آن را جوهری مجرد و بسط و دارای حرکت عرضی می‌داند و دکارت معتقد است نفس جوهر ذاتا مجرد از ماده، بسیط و تجزیه ناپذیر است که صفت مقوم آن اندیشیدن است و توقف فکر، ‌یعنی توقف هستی نفس و علامه طبابایی نفس را جوهری بسیط، مجرد از ماده در مقام ذات ولی در مقام فعل متعلق به آن می‌داند در آخر به تطبیق بین نظریات این سه فیلسوف پرداخته شده که با وجود شباهت و قرابت بین آن‌ها تفاوت اساسی که می‌توان به آن اشاره نمود آن است که ابن سینا و دکارت قائل به واسطه بین ارتباط نفس و بدن هستند و علامه طباطبایی با توجه به حرکت جوهری قائل به سیر نفس در قوس نزول بوده تا به این مرحله از جسمانیت حلول نموده است و دیگر آن‌که علامه طباطبایی معتقد به قدم نفس بوده در حالی که آن دو فیلسوف دیگر چنین اعتقادی را ندارند.
تحلیل و بررسی جایگاه الم، لذت، حزن و بهجت در فیلسوفان مسلمان مبتنی بر آراء کندی، محمد زکریای رازی و ابن سینا
نویسنده:
زهرا میرطاهری؛ استاد راهنما: حوران اکبر زاده؛ استاد مشاور: عبدالله نصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
پژوهش حاضرسعی دارد به این سؤال مهم که بررسی ماهیت لذت و الم و تأثیر آن در انسان و در پی آن درهستی است، ازنگاه سه فیلسوف مسلمان ابویوسف یعقوب بن اسحاق کندی، زکریای رازی و ابن سینا بپردازد وانواع و اقسام لذات و آلام و راهکارهای دفع حزن را به عنوان پیشنهاداتی برای زندگی بهتر ارائه دهد.ازنظر کندی لذت، ادراک کمال است والم و حزن، ادراک امر نا ملائم است . حزن به خاطر فقدان علایق و نرسیدن به امیال رخ می دهد و راه کار دفع و دوری از آن با کاهش علایق و امیال است .لذات و آلام از نظر کندی به دو دسته ی روحانی وحسی تقسیم می شوند .از نظر رازی لذت ، ورود به طبیعت و الم خروج از طبیعت است، بنابراین در حالت طبیعت ، لذت و المی وجود ندارد .رازی معتقد است باید از غم و اندوه دنیایی دوری کرد چراکه فرد خردمند هرگز خود را با غم و اندوه دنیوی مشغول نمی کند و از لذات آنی دوری می کند .لذات و آلام از نظر رازی نیز به دو دسته ی روحانی و جسمانی یا دنیوی و اخروی تقسیم می شوند .از نظر ابن سینا لذت ، ادراک امر ملائم و نیل به خیر و کمال است و الم، ادراک امر ناملائم است .ابن سینا راه دوری از احزان را استفاده از عقل ، رسیدن به کمال و چشیدن لذات عقلی می داند .وی لذات را ادراکی می داند ، بدین خاطر آنها را به سه قسمت حسی ، عقلی و شهودی تقسیم می کند و البته در جایی دیگرلذات و آلام را مانند رازی و کندی به لذات و آلام دنیوی ناپایدار(و اخروی)پایدار و جسمانی و روحانی تقسیم می کند.
نقش ماهیت در معرفت شناختی ابن سینا
نویسنده:
حسن علیزاده؛ استاد راهنما: غلامرضا ذکیانی؛ استاد مشاور: یحیی یثربی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث ماهیت در شکل گیری معرفت شناختی ابن سینا موثر بوده به نحوی که ایشان پس از طرح شناخت حسی و خیالی به عنوان مقدمه‌ای برای شناخت ماهوی به بیان نحوه‌ی شکل گیری مفاهیم ماهوی در قوه عاقله پرداخته است. ابن سینا ماهیت را بلا شرط دانسته و به این دلیل‌است که آن را قابل صدق بر مصادیق ذهنی و خارجی آن می داند. برای بیان بهتر این موضوعات و تحلیل آنها سخنان دکتر یثربی را در این مورد نیز نقل کرده و در حد توان به بررسی آن ها پرداخته است.
تحلیل و تفسیر نمط هشتم الاشارات و التنبیهات با توجه به نظرات سه شارح، و تطبیق آن با دیدگاههای فارابی و عامری: (سعادت و شقاوت از منظر ابن سینا در نمط‭ ۸ ‬و فخر رازی و خواجه نصیر طوسی و قطب رازی و فارابی و عامری)
نویسنده:
محمدعلی گلی زاده؛ استاد راهنما: یحیی یثربی؛ استاد مشاور: اصغر دادبه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سعادت و شقاوت از موضوعات بسیار مهم در تاریخ اندیشه بشری است و هرچقدر حقیقت این دو روشن تر شود به همان اندازه زمینه گرایش جامعه به سعادت و احتراز شقاوت فراهم تر خواهد گشت. پرسشهای تحقیق: ماهیت سعادت و شقاوت چیست‭ ؟‬چگونه می توان به سعادت رسید و از شقاوت رهید‭ ؟‬نظرات هر کدام از فیلسوفان مورد نظر در این راستا چه می باشد‭ ؟‬با فرض اینکه خط سیر فکری این اندیشمندان در تبیین موضوع و حدود آن و تشریح معانی مربوطه، جهت واحدی را هدف گرفته است و آن عینیت سعادت با لذت و شقاوت با الم می باشد البته لذت و الم حقیقی. روش تحقیق: کتابخانه‌ ای. یافته‌ های تحقیق: سعادت لذت بی رنج است و الم رنج بی لذت. برای رسیدن به سعادت به معنای واقعی باید زمینه حصول خیرات سه گانه جسمانی و نفسانی و خارجی را تحت حاکمیت قوه ناطقه انسانی فراهم کرد و این ممکن نخواهد شد مگر در سایه تعلیم و تربیت درست و اتخاذ و اجرای سیاست فضیلت آمیز آنچنان که حکمای الهی آن را ترسیم نموده‌اند. خلاصه اینکه راه سعادت راه حکمت و خردورزی است با عنایت بر ظرایف و دقایق استکمال عقلانی انسان در دو ساخت نظری و عملی. نتیجه‌ گیری و پیشنهادات: همانطوری که گفته شد این حکما همگی بالمال سعادت را لذت و شقاوت را الم می دانند و برترین سعادت ها و شقاوت ها را سعادت و شقاوت عقلانی رقم می زنند و پرورش و استکمال عقل نظری و عقل عملی را در وصول به سعادت عاملی عمده و بنیادی می دانند و حتی سعادتهای جسمانی و خارجی را هم تحت حاکمیت عقل سعادت می شمارند. هر چقدر کمالات عقلانی بیشتر باشد سعادت به همان میزان برتر می باشد و روشن است که وصول به این معنا جز با تعلیم و تربیت و اتخاذ سیاستهای حکیمانه حاصل نمی شود و لذا لازم است برنامه‌ ها در همه عرصه‌ های زندگی فردی و اجتماعی طوری تنظیم باید که نفس ناطقه انسانها را در دو گستره عقل نظری و عملی آنطور که باید به کمال برساند.
بررسی ادراک حسی از منظر فارابی، ابن‌ سینا و ملاصدرا
نویسنده:
زینب طالبی دولت‌آبادی؛ استاد راهنما: قاسم پور حسن درزی؛ استاد مشاور: محسن حبیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در تمامی دوره های فلسفه اسلامی یکی از مهمترین سوالهای فلسفی، پرسش از چگونگی کسب معرفت بوده است؛ حس، تجربه، عقل، فطرت و کشف و شهود ابزارهایی هستند که هر یک از فلاسفه برای کسب معرفت به یک یا چند مورد از آنها توجه کرده‌اند. در این میان ادراک حسی به عنوان اولین مواجهه آدمی با عالم خارج، جایگاهی متفاوت دارد لذا در این پژوهش با هدف بررسی ارزش معرفتی ادراک حسی، به واکاوی نظریات سه فیلسوف مهم این حوزه یعنی فارابی، ابن سینا و ملاصدرا پرداخته و نقش نفس در این نوع ادراک از منظر این سه فیلسوف بررسی شده است. در پژوهش حاضر و برای مقایسه ی بهتر، با ابزار تحلیل و توصیف بحث ادراک حسی در آثار مکتوب هر سه فیلسوف را بررسی کرده و دریافتیم که فارابی و ابن سینا ادراک حسی را مبدا معرفت بشری دانسته و نقش بنیادینی برای این نوع ادراک در کسب معرفت قائل بوده اند، در حالی که صدرا تاثیر اشیاء خارجی در حواس انسان را تنها به عنوان نقطه‌ی شروع ادراک لحاظ کرده است و نه خود آن؛ وی با توجه به مراتب عالم، ادراک حسی را که برگرفته از عالم ماده است، پایین ترین مرتبه ادراک تلقی کرده ، تا جایی که آن را مشوب به عدم و فقدان دانسته و در نهایت اساسا در زمره‌ی ادراک و معرفت نیاورده است. در مقابل فارابی و ابن سینا برای ادراک حسی ارزش و اعتبار ویژه ای قائل بوده اند، و علاوه بر آن ادراک حسی را محدود به قوای ادراکی نکرده، و در قدمی فراتر، آن را از اعمال خود نفس -و نه قوای آن- دانسته اند. فارابی و ابن سینا در بحث معرفت، معرفت حصولی را مبنای خود قرار داده، و در تبیین آن نقش بنیادینی برای نفس قائل شده اند. ایشان نفس را تنها به عنوان محل حلول صورت ها ندانسته، بلکه آن را فاعل ادراک و دارای شأن صدور و خلق صورت ها نیز دانسته اند. صدرا نیز به پیروی از آن دو، به حیث انشایی نفس معتقد بوده و ابزار ها، قوا و زمینه های ادراکی را تماما از معدات ادراک دانسته است. اما با توجه به اینکه هرسه فیلسوف در تجرید و صدور حکم برای ادراکات از جانب نفس مشابهت هایی دارند، وجه تمایز آنها در این است که ملاصدرا تمامی ادراکات را به معرفت حضوری ارجاع داده است حال آن که فارابی و ابن سینا از نقش معرفت حصولی در ادراک سخن می گویند و این تفاوت باعث شده تا گمان آن رود که دو فیلسوف مقدم، نقش انشائی نفس در ادراک را انکار کرده اند.همانطور که در بیان فوق مشخص است در بحث ارزش معرفتی و همچنین فاعلیت نفس در ادراک حسی، نوعی بی توجهی و یا کج فهمی در آراء پیش از ملاصدرا صورت گرفته است، در حالی که هر دو فیلسوف مقدم بر صدرا، یعنی فارابی و ابن سینا، نه تنها در نظریات خود نقش بنیادینی برای ادراک حسی در شکل گیری معرفت ذکر کرده اند بلکه شاکله‌ی کسب معرفت را نیز بر دریافت های نفس استوار نموده اند. در پژوهش حاضر این مطلب به صورت کامل و با استناد به مکتوبات هر سه فیلسوف بررسی شده است.
بررسی قضایای جدل الطرفینی از دیدگاه کانت و ابن سینا
نویسنده:
نسرانه ذوالفقاری؛ استاد راهنما: علی اکبر احمدی افرمجامی؛ استاد مشاور: حسین کلباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در تحقیق حاضر مقایسه‌ای بین کانت و ابن سینا در زمینه قضایای جدلی الطرفینی صورت گرفته است. پرسشهای تحقیق: چرا در عین حال که بوعلی و کانت هر دو برخی از کسایل فلسفه را جدل الطرفینی اراده داده‌اند. روش تحقیق: تحلیلی. یافته‌های تحقیق: در واقع موضع این دو فیلسوف نسبت به این مساله متفاوا است چرا که منظور کانت از قضایای جدل الطرفینی با منظور ابن سینا کتفاوت است. کانت پیدایش تعارضات را در اثر استفاده نابجای مقولات فاهمه در عرصه ما بعد الطبیعه می داند در حالیکه بوعلی آنرا نوع خاصی مغالطه فلسفی - منطقی می شمارد که با رفع مغالطه می توان تفکر کیهانشناسی را پیش برد. نتیجه‌گیری و پیشنهادات: با توجه به زمینه فرهنگی متفاوتی که کانت و ابن سینا در آن می زیسته‌اند نوع نگاه این دو فیلسوف به بحث قضایای جدل الطرفینی کاملا متفاوت است دیدگاه را باید در ظرف فرهنگی که آنها در آن حیات داشته‌اند نگریست.
  • تعداد رکورد ها : 3370