جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 10
سیر تطور زبان عرفانی در آثار منثور متون عرفانی از آغاز تا قرن نهم
نویسنده:
پدیدآور: رباب جلیلی ایرانی ؛ استاد راهنما: شکرالله پورالخاص ؛ استاد راهنما: رامین محرمی ؛ استاد مشاور: بیژن ظهیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
زبان عرفانی زبانی است که از یک جنبه با زبان به معنی عام آن و از سوی دیگر با انسان که دارای اندیشه‌های پیچیده و گوناگون برای نیل به کمال و تکریم شده در آفرینش است ارتباط دارد و از سوی دیگر با نهادهای اجتماعی گره خورده است. عارفان و متصوفه به عنوان یکی از نهادهای اجتماعی تحت عنوان صوفیه یا اهل تصوف که در برهه-ای از تاریخ جایگاه و زبان و اصطلاحات و فکر و فرهنگ خاص خود را داشتند؛ علم و افکار و اندیشه‌ها و زبان عارفان به دلیل ارتباط با زبان قرآن و زبان دین و موافقت آن با سرشت و گرایش انسان به عرفان و شناختی که برای او فطری است، تبدیل به فرهنگی شده است که در بستر زبان و فرهنگ فارسی نقشی انکار ناپذیر دارد. زبانی که عارفان به کار می برند زبانی است که شناخت و آشنایی با آن ما را به تجربیات و دنیای خاص آنان نزدیک می‌کند و تا حدودی امکان فهم اعمال و افعال آنان را بر ما روشن می‌کند. زبا ن عرفان نیز چون سایر زبان‌ها ویژگی‌ها و ابعاد گوناگون خود را داراست؛ ویژگی‌هایی که به دلیل تناقض در بیان تجربیات و عدم گنجایش آن‌ها در سطح ظاهری زبان و سختی است، چنانکه ما در قرون و ادوار مختلف عرفانی با متون منظوم و منثوری مواجهیم که گاهی زبانی، فهم آن را بر مردم عادی تنگ و غیر قابل دسترس می‌کند. علاوه بر این، زبان دارای درجات مختلفی از آسانی بسیار ساده و قابل فهم همگان را داراست؛ چون کشف‌المحجوب و اسرارالتوحید و در مقابل با متونی سرشار از رازها و رمزها، تمثیلات، کنایات و شطحیاتی روبرو می‌شویم که علاوه بر غیر قابل فهم بودن بر همگان؛ فهم آن نیازمند مطالعات گسترده‌ای در ساحت عرفان و زبان عارفان و آشنایی با اصطلاحات خاص آنان است؛ از قبیل آثار شیخ اشراق و عین القضات همدانی. حد واسط این متون را نوع سومی از آثار تشکیل می‌دهد که زبان عرفانی آن نه چندان آسان و نه چندان سخت است. هرگونه مطالعه و بررسی در زمینه‌ی زبان عرفانی مستلزم شناخت ادوار ادبیات عرفان ایرانی- اسلامی و شناخت عارفان و آثار مهم آنان در این دوره‌ها است که به طور کلی عرفان‌پژوهان این ادوار را به سه دوره تقسیم می‌کنند. الف. دوره نخست؛ این دوره پیدایش مفاهیم عرفانی را تا قرن پنجم دربرمی‌گیرد و در واقع دوره‌ی شکل‌گیری و پیدایش عرفان اسلامی، تثبیت و تحکیم اولیه‌ی آن است. و عرفایی که در این دوره ظهور کردند هر یک تأثیری ژرف در رشد و پیشرفت عرفان اسلامی داشتند. در این مرحله است که آنان به نگارش متونی پرداختند که عرفان این مرحله را از جوشندگی و آفرینندگی ویژه‌ای برخودار کرد و در اواخر این دوره مشایخی همچون قشیری، سُلمی، ابوطالب مکّی، هجویری و خواجه عبدالله وظیفه‌ی تنظیم و گردآوری آثار را بر دوش کشیدند. طبقات‌الصوفیه‌ی سلمی، کشف-المحجوب هجویری از جمله آثار ارزشمند این دوره است. (کاظمیان مقدم، 2015: 3-2) ب. دروه‌ی دوم: دوره‌ی دوم از اوایل قرن ششم آغاز و تا قرن نهم ادامه می‌یابد، در این دوره عرفان عملی رشد چشم‌گیری می‌یابد و عرفان نظری و ادبی از خامی و عدم انسجام فاصله می‌گیرد و به کمال و پختگی می‌رسد. شروع این دوره با چهره‌های برجسته‌ای مانند؛ ابوحامد غزّالی، عین‌القضات، سنایی غزنوی، عبدالقادر گیلانی و ابونجیب سهروردی همراه است. عرفان ادبی با ظهور سنایی آغاز و قرن‌ها بعد با مولوی و حافظ به اوج می‌رسد. عارفان نام‌آوری چون عطّار نیشابوری، مولوی، سهروردی، نجم‌الدّین کبری، محی‌الدّین عربی و عراقی پرچمداران کلام عرفانی‌اند. این دوره عصر طلایی و اوج کلام تمثیلی زبان فارسی است. در این دوره عرفان ادبی با مولوی و عراقی و عرفان نظری با محی‌الدّین و شاگردانش به اوج می‌رسد. (همان: 3) ج. دوره‌ی سوم: دوره‌ی پایانی تقسیم‌بندی تاریخ تحوّلات صوفیه از اوایل قرن دهم تا زمان حال را در برمی‌گیرد که با کوشش عارفانی همچون سیّدحیدر آملی و ملّاصدرا به ترتیب با تشیع و فلسفه هم افق می‌گردد. (همان: 4-3) رخنه‌ی تصوف و عرفان به افکار و اندیشه ادیبان از بیانات و مواعظ شفاهی مشایخ شروع شد و با گذشت زمان، زبان و ادب فارسی در ادای تعالیم و معارف آنان به کار گرفته شد؛ بنابراین در کلیه‌ی آثار عرفانی شاهد زبانی هستیم که در یک سوی آن اندیشه‌ی عرفانی و آسمانی و مواعظ دینی و اخلاقی و در سوی دیگر زبان ادبی با تمام ظرایف و امکانات آن قرار دارد. موضوع این رساله «بررسی سیر تطور زبان عرفانی در آثار منثور فارسی از قرن پنجم تا قرن نهم هجری قمری» است و تلاش بر آنست که سطوح زبانی و بلاغی و نشانه‌های زبانی و هنجار شکنی‌های زبانی، نمادها و سمبل‌های دخیل در زبان عرفانی را بررسی کند. محور این تجسس در آثار برجسته‌ی این ادوار با تأکید بر کشف‌المحجوب هجویری، آثار عین‌القضاه همدانی، معارف بهاء‌ولد و مصباح‌الهدایه کاشانی و آثار جامی خواهد بود و زبان عرفانی و سیر دگرگونی و تغییر آن در آثار منثور برجسته از قرن پنجم تا قرن نهم با توجه به مؤلفه‌های زیر مورد بررسی و مقایسه قرار خواهد گرفت: - تفاوت زبان آثار منثور عرفانی از دید عناصر تشکیل دهنده‌ی متن از قبیل: واژگان، اصطلاحات، ضرب‌المثل‌ها، ترکیب‌ها و .... -تفاوت آثار منثور عرفانی از دید نحو و چگونگی جمله‌سازی و عبارت‌پردازی. - تفاوت زبان آثار منثور عرفانی از دید گفتمان و کاربردشناسی زبان. - تفاوت زبان آثار منثور عرفانی از دید مؤلفه‌های فرمالیستی و خروج از هنجار زبان. - تفاوت زبان آثار منثور عرفانی از دید محتوای اندیشگانی و چگونگی تطابق یا عدم تطابق فرم با این محتوا. مؤلفه‌های فوق با ذکر نمونه‌هایی از آثار منثور و تفاوت‌های این مؤلفه‌ها و ویزگی‌ها و سیر تطور آن‌ها مد نظر خواهد بود. تفکر و تعمق در آثار عرفانی و پژوهش‌های صورت گرفته در این زمینه روشنگر این موضوع است که عرفان برداشت هنری از دین و زبان عارفان همان زبان هنری و ادبی است؛ تنها وجه تمایز این دو در سمت و سوی زبان عارفان است که به منظور تبین تعالیم دینی و آداب و رسوم اهل تصوف، بیان حالات و احوال اهل عرفان و بیان تجربیات روحی و مکاشفات است، پس ا
بررسی تطبیقی اندیشه‌ی عرفانی عطار در منطق‌الطیر و مایستر اکهارت
نویسنده:
لیلا امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عطار نیشابوری و مایستر اکهارت هر دو عارف‌اند و یکی از مشخصه‌های عارفان ترک دنیا به شوق دیدار حق است؛ و عبادت آنان، تنها به خاطر این است که خداوند شایسته‌ی عبادت است؛ برخلاف زاهدان که ترک تعلق آنان برای رسیدن به نعمت‌های بهشتی است. عطار ریاضت را راهی موثر برای مبارزه با تمایلات نفسانی می‌داند؛ در‌حالی که اکهارت آن را تنها راه رسیدن به سعادت نمی‌داند. دعا در اندیشه عارفان وحدت‌وجودی همچون اکهارت جایگاهی ندارد؛ زیرا آنها فاصله‌ای بین خود و خدا نمی بینند؛ امّا عطار برخلاف اعتقاد به وحدت وجود دعا می‌کند؛ زیرا در مقام توبه است و عارف واصل نمی باشد. همچنین در منطق‌الطیر دعای عارفان برآورده نمی‌شود و نظر لطف بیشتر شامل حال گناه‌کاران می باشد. عطار چهار گروه را پیوسته مبتلا به رنج از جانب خدا می داند، در حالی که اکهارت تمام بشریت را به دلیل پسر خدا بودنشان گرفتار این رنج‌ها می داند. این دو عارف علل اصلی مبتلا شدن دوستان حق به رنج و بلا را امتحان الهی، داشتن فواید رنج می‌دانند و عطار هر‌گونه تعلق به ماسوای حق را برابر بانازل شدن عذاب الهی می‌داند. عطار و اکهارت در زمینه‌ی وحدت وجود عقیده‌ای نزدیک به هم دارند و شناخت حق را تنها با شناخن نفس میسر دانسته و در واقع منطق‌الطیر سیر سالکان در خویش است که در نهایت به شناخت خدا می‌انجامد. در نظر این دو تنها خدا دارای هستی می‌دانند زیرا مخلوقات وجودی عاریتی دارند.
بررسی مقایسه‌ای مسأله دنیا از دیدگاه امام محمد غزّالی و جلال الدّین مولوی با تأکید بر مثنوی
نویسنده:
اعظم بساک
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسی تطبیقی جهتگیریها و دیدگاهه ای امام محم د غزّالی و جلال الد ین مولوی نسبت بهدنیا، در حیطهی ادبیات تطبیقی است. مسلماً بین این دو عارف مشترکات فراوانی وجود دارد. ابتدابه ماهی ت دنیا از دیدگاه اسلام و ادیان مختلف پرداخته می شود و پس از اشاره ای گذرا به زندگی ایندو عارف در ادامه به ابعاد منفی و گمراهکننده ی آن و علّت نکوهش آنان از دنیا و همچنین به ابعادمثبت دنی ا، دنیاگرایی و دنیاستایی پرداخته میشود. آن هنگام که دنیا ابزاری برای کمال رسیدن وتعالی روح انسان ، جایگاه کسب سعادت و توشه ی اخروی، محل کسب فضائل، معرفت، محبت عشق،اختیار و محل عبادات و همچنین نعمت و عطایی از سوی خداوند باشد، هردو به ستایش دنیامی پردازند. زمانی هم که دنیا منشأ همه ی خطاها، گناهان، عامل گمراهی، بدبختی انسان و غفلت اواز یاد خداوند می شود دنیا را نکوهش میکنند، زیرا در این صورت انسان از هواهای نفسانی وشیطانی متابعت کرده و زمینه های سقوط و هلاکت خود را فراهم میکند. همچنین برای فهم بهتر،از آیات و احادیث و تشبیه دنیا به سایه، زندان، چاه، مار، ده و جزیره استفاده نمودهاند. در پایان هموجوه افتراق و اشتراک آن ها بیان میگردد.
بررسی تطبیقی «رابطه‌ی انسان و خدا» در مکتب عرفانی ابن عربی و شنکره
نویسنده:
فاطمه پورعلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ارتباط انسان و خدا مسأله‌ای است که در همه‌ی نظام‌های فلسفی و عرفانی دینی از اهمیت خاصی برخوردار است تا آنجا که می‌توان آن را از وجوه مشخص این گونه نظام‌ها‌ دانست. در این میان در عرفان اسلامی و بیش از همه در مکتب وحدت وجودی ابن‌عربی، عشق و تجلی مهم‌ترین مقوله‌هایی هستند که ارتباط حق با ماسوای خود از طریق آنها صورت می‌گیرد. چنانکه در مکتب ادویته ودانته شنکره نیز این ارتباط از طریق مایا و لیلا انجام می‌پذیرد. انسان در هر دو مکتب، نقطه محوری عالم محسوب می‌شود که در کنه وجودی خود با برهمن یا خدای متعال یکی است. ابن‌عربی انسان و به خصوص انسان کامل را به مثابه‌ی عالم صغیر و روح این عالم می‌داند و معتقد است که انسان به صورت الله آفریده شده است. در مکتب عرفانی شنکره نیز انسان، حقیقتی الهی دارد که همان آتمن است که چیزی جز برهمن نیست. در رساله پیش‌رو بعد از معرفی اجمالی مکتب عرفانی ابن‌عربی و شنکره؛ به بررسی مفهوم خدا و انسان و رابطه آن دو بر اساس کارکردهای مشابه و قرابت‌های قیاس‌پذیر پرداخته‌ایم.
نیایش و ستایش در مثنوی های عطار (الهی نامه، اسرارنامه، منطق الطیر و مصیبت نامه)
نویسنده:
بهرام خوشنودی، احمدرضا نظری چروده، بیژن ظهیری ناو، معصومه نظری چروده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
>نیایش و ستایش معبود یکی از روحانی­ترین لحظه ­های زندگی هر مؤمن است. در همه ادیان آسمانی متناسب با تلقّی و درک مؤمنان از دین، شیوه­ ها و شکل­هایی برای راز و نیاز با معبود فراهم شده است. شاعران هم به عنوان دارندگان روح­های لطیف و حساس، در لابه ­لای اشعار خود، مناجات ­هایی نغز و دلنشین گنجانده ­اند که از لطیف­ ترین فرازهای آثارشان است. مناجات­های عطار که در لابه­ لای مثنوی­ هایش (الهی­نامه، اسرارنامه، منطق­الطیر و مصیبت­نامه) پراکنده است، گاه از زبان شاعر و گاه از زبان شخصیت­های داستان­هایش نقل شده ­اند. بی­پروایی و جسارت و صمیمیّتی که در این مناجات ­های عارفانه وجود دارد، به آن­ها عمق خاصی بخشیده است. نگاه برخاسته از عمق جان عطار که انواع لایه ­های گفت­و­گوی صمیمانه و خالصانه را با معبود شامل می­شود، رنگ آسمانی به نیایش­ هایش می­دهد.بنا به اعتقاد عطار، دعوت خداوند بزرگ برای دعا و نیایش، افتخاری بزرگ برای نوع بشر است و حتی در این راه، شور و شوق دعاکردن را نیز خود خداوند در آدمیان ایجاد می­کند و برای انجام آن توفیق می­دهد. درون­مایة نیایش­های عطار، ستایش خداوند بزرگ، عجز و عشقِ او نسبت به خدا و بیان درخواست­هاست. مهم­ترین دعا و خواسته وی، سلامت نفس و سعادت آخرت است. از مجموع نیایش ­های عطار آشکار می­گردد که او مؤمنی است با اعتقاد راستین که در سیر و سلوک عارفانه، پای از جاده شریعت بیرون ننهاده و در تصوف جانب اعتدال را اختیار کرده است.
صفحات :
از صفحه 131 تا 156
تحلیل زبان عرفانی کشف الاسرار و عده الابرار
نویسنده:
لیلا تمجیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زبان عرفان زبانی است که حالات، روحیات و تجارب ناب عرفانی با آن بیان می‌شود. این زبان که با نام‌های زبان اشارت، زبان عبارت، زبان حقیقت، زبان عشق، زبان کشف، زبان اهل طریقت و ... یاد می‌شود، زبانی است برخاسته از سرشت انسان‌هایی که باطن خود را از هر آلایشی پاک کرده‌اند و به یگانه هستی عالم روی آورده‌اند. زبان عرفان با توجه به گوینده و احوال مخاطبان درجات متفاوتی دارد و ویژگی‌هایی که آن را از هر زبان دیگری متمایز می‌کند، همچون آهنگین بودن که از آغاز هستی ترنم آهنگ با وجود آدمی سرشته شده است. آشنایی‌زدایی، غلط‌افکنی، تأویل‌های زیبا از حروف، کلمات و آیات قرآن و همچنین از برخی اعمال و رفتارها که همه به قصد انتقال مفاهیم عرفانی به دیگران است. این زبان، به ویژه در کشف‌الاسرار و عدّه‌الابرار میبدی، زبانی است برگرفته از زبان قرآن. بنابراین این زبان از حقیقت و از معرفت باطن خبر می‌دهد.این زبان در حقیقت آن به قصد تبیین تجارب عرفانی به وجود آمده است که دارای درجات مختلفی است. وجود سطوح مختلف زبان عرفانی که عبارتند از سطح تناقضی یا شطحی، سطح محاکاتی یا رمزی، سطح استنادی و نقلی و سطح استدلالی و عقلی نشانگر تلاش همه‌جانبه عارفان برای بیان تجارب عرفانی است که گاه به صورت رمز آشکار می‌شود. در این رساله به تحلیل زبان عرفانی کشف‌الاسرار و عدّه‌الابرار و ویژگی‌ها و سطوح آن همراه با ذکر شواهد پرداخته می‌شود.
تجلی اندیشه های ایرانی اسلامی در گلستان سعدی
نویسنده:
فرض اله واحدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سعدی از معدود شاعران زبان فارسی است که به واسطه نفوذ آثارش، عمق اثربخش در فرهنگ ایرانی داشته است. در این پایان‌نامه تلاش شده تا رابطه‌ی میان بخش‌های مختلف گلستان که عموماً لحن و محتوای پندآموز، تعلیمی و اخلاقی دارد، با اصول و مبانی اندیشه‌های ایران شهری، نظیر شاهی آرمانی، فرّه‌ایزدی، توأمان بودن ملک و دین، عدالت، تساهل و تسامح، راستی، مبانی و اصول مکتب اشعری، تقدیرگرایی، جبر و اختیار، حسن و قبح شرعی، همچنین دلایل و زمینه‌های تاریخی گرایش سعدی به کلام اشعری بازگو شده و نشانه‌های این گرایش و تجلی اشعری‌گری وی در باب‌های مختلف گلستان مورد نقد، بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در گلستان پادشاهی عطیه‌ی الهی است که باید نشانه‌هایی از فراست، زیرکی، بهره‌مندی از اصل و نسب عالی در او باشد. وی باید در جولانگاه حکومت از پشتیبانی فرازمینی بهره‌مند باشد، که این امر با فرّه ایزدی و با تعبیر ظل‌الله بودن میسر می‌شود. چنین پادشاهی باید به عدل آراسته باشد، چرا که استحکام پایه‌های یک حکومت منوط به رعایت عدالت است. پادشاه باید به فضایل دین‌داری، حلم و مدارا نیز آراسته باشد، که این امر هم با راستی، نیکی و پرهیز از دورغ مستحکم‌تر می‌گردد. اصولاً زندگی بدون راستی موجب گسستن پیوند اجتماعی است. در نتیجه آرمان‌شهر که نمادی از یک واقعیت آرمانی برای گریز از بی‌نظمی است، تحقق می‌یابد و نهایتاً عنصر تقدیر و نشانه‌های گرایش به اشعری‌گری سعدی در گلستان استخراج و ذیل عناوین معروف مباحث علم کلام چون «رویت الهی»؛ «عدل الهی»؛ «جبر و اختیار» و ... طبقه‌بندی و تشریح شده است.
چگونگی تأثیر تفکر اشاعره در گلستان سعدی
نویسنده:
بیژن ظهیری ناو,شهلا شریفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
علم کلام به معنای استدلال در بارة مفهوم آیات وحی و تأویل آن تا زمان خلفای راشدین به دلایلی مرسوم نبود، اما به دلیل ویژگی تعقل گرایی اسلام و وجود علمای فرهیخته، منجر به پیشرفت علم کلام برای مقابله با افکار غیر توحیدی گردید و سه فرقة اشاعره، معتزله و امامیه مهم ترین دیدگاه کلامی اسلامی را پدید آوردند. از میان این سه مذهب کلامی به دلایلی، اشاعره یکه تاز میدان شده اند. این غلبه در ادبیات فارسی و ایرانیان، حتی تا زمان حاضر نمود چشمگیری دارد. پژوهش در افکار اشعری به وجود تشابهاتی با اندیشة ایرانشهری منتهی می شود. شاید بتوان گفت قسمتی از طرز فکر اشاعره که بزرگان نامداری همچون مولوی، سعدی، حافظ، نظامی و عطار مروجان آن بودند، بیشتر تحت تأثیر اندیشه های ایرانشهری است. هدف این مقاله بررسی میزان تأثیر دیدگاه اشعری در محدودة گلستان سعدی است که به زعم نگارندگان این سطور، نسبت به آثار دیگر او کم رنگ تر است و بسیاری از مسائل کلامی نظیر رؤیت خدا، حادث یا قدیم بودن قرآن و عالم، مرتکب گناه کبیره و...ندیده گرفته می شود.گلستان حیطة جولان یک فقیه متکلم متعصب نیست، بلکه نمایندة تجربه و آموخته های یک معلم اخلاق است و به همین دلیل بازتاب تفکر اشعری درحیطة مسائلی است که با تربیت و اخلاق در ارتباط است.این فرضیه در لحن کلام و موضوعات مورد توجه او به خوبی مشهود و با یافتن نمونه قابل اثبات است.
دیدگاه های کلامی سعدی بر بنیاد قصاید
نویسنده:
بیژن ظهیری ناو,محمد ابراهیم پور
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
سعدی یکی از معدود شاعران زبان فارسی است که به واسطه نفوذ آثارش، حضوری دایمی، عمیق و اثر بخش در فرهنگ ایرانی داشته است. در این مقاله تلاش شده تا رابطه میان بخشی از اشعار این شاعر یعنی قصاید وی، که عموما لحن و محتوایی وعظ آمیز، خطابی و دینی و اخلاقی دارد، با اصول و مبانی مکتب کلام اشعری به طور دقیق و مستند بررسی شود. بدین منظور پس از ارایه تعریف؛ ویژگی ها، و دلایل پیدایش علم کلام، به بحثی تاریخی درباره مکاتب کلامی و زمینه های پیدایش آن ها پرداخته شده، اما از آن میان به دو مکتب غالب کلامی در تمدن اسلامی، یعنی معتزله و اشاعره توجه خاصی شده است. در بخش اصلی این مقاله با عنوان، "مکتب کلامی سعدی"، ابتدا دلایل و زمینه های تاریخی گرایش سعدی به کلام اشعری باز نموده شده و نهایتا نشانه های این گرایش و تجلی اشعری گری وی از میان قصاید استخراج و ذیل عناوین معروف مباحث کلامی، هم چون "رویت الهی"، "عدل الهی"، "جبر و اختیار"،... طبقه بندی و تشریح شده است.
سیر و تداوم اندیشه های ایرانشهری در کلیله و دمنه
نویسنده:
ظهیری ناو بیژن, نواختی مقدم امین, ممی زاده مریم
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
در این مقاله اندیشه های ایرانشهری نظیر شاهی آرمانی، فره ایزدی، توامان بودن دین و ملک، عدالت، راستی و مانند آن در کلیله و دمنه بررسی شده است. در کلیله و دمنه، پادشاهی عطیه الهی است که شاه در مرکز ثقل امور مملکتی قرار دارد، پس باید مهر ن‍ژادگی بر جبین وی نقش بندد، چه اگر جز این باشد، موجودی اهریمنی است که سبب دگرگونی نظم حاکم بر کاینات می گردد. وی باید در جولانگاه حکومت از پشتیبانی فرازمینی بهره مند باشد و این امر با فره ایزدی میسر می شود. چنین پادشاهی باید به حلیه عدل آراسته باشد تا هر کس به خویشکاری خود در طبقه خاص خود پرداخته و به رستگاری روان رسد. پادشاه باید به کمالات رزمیاری و فضایل دین یاری آراسته باشد. وی باید با عنصر «راستی» پیوند اجتماعی را مستحکم تر نماید که در نهایت با سیطره نیروهای اهورایی بر اهریمنی، آرمانشهر که مفری برای گریز از بی نظمی و بی، عدالتی است، تحقق می یابد.
صفحات :
از صفحه 77 تا 96
  • تعداد رکورد ها : 10