جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 245
تحلیل انتقادی «نظریه بداء بر پایه باور به هیولی»
نویسنده:
محمد مهدی منتصری، احد فرامرزقراملکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بداء یکی از مهم‌ترین آموزه‌های اعتقادی اسلام و از اختصاصات مذهب شیعه است. به رغم آنکه ده‌ها اثر در مورد بداء نگاشته شده، توضیح نحوۀ وقوع آن با رویکرد مبتنی بر جهان‌شناسی فلسفی نخستین‌بار توسط میرداماد آغاز گشته است و صدرالمتألهین و حکیم سبزواری این راه را ادامه داده‌اند. اما با بررسی آرای این سه فیلسوف مشخص می‌شود که تبین‌های ایشان نه تنها خالی از خلل نیست، بلکه برخی از اشکالات دیدگاه‌های ایشان علاوه بر استدلال، ریشه در جهان‌بینی آنان دارد. برای تبیین بداء ابتدا باید «لوح محو و اثبات» تبیین گردد. لوح محو و اثبات از مراتب علم الهی، و مجرد است؛ پس باید به نحوی تبیین شود که هم مجرد و هم قابل تغییر باشد. اما بر اساس باور به هیولی ـ‌که یکی از ارکان مهم جهان‌بینی بسیاری از فلاسفۀ مسلمان است‌ـ تغییر و تحول، منحصر در مادیات بوده و در مجردات به هیچ وجه امکان ندارد. این امر در کنار ابطال نظریۀ هیئت بطلمیوسی موجب می‌شود که مجالی برای لوح محو و اثبات در جهان‌بینی این سه فیلسوف باقی نماند. این اشکال نه تنها به این سه فیلسوف، بلکه معطوف به جهان‌بینی مبتنی بر هیولی است که در فلسفۀ اسلامی رایج می‌باشد. این نوشتار با تحلیل انتقادیِ تبیین‌های این سه فیلسوف ـ به عنوان سه نمونۀ برجسته از فلاسفۀ مسلمان‌ـ تبیین صحیح بداء در فلسفۀ اسلامی را در گرو کنار گذاشتن باور به هیولی دانسته است.
صفحات :
از صفحه 127 تا 148
بررسی اصل ارسطویی تشخیص نزد ملاصدرا
نویسنده:
امیرحسین پورنامدارسرچشمه؛ استاد راهنما:مهدی عظیمی؛ استاد مشاور:علی مطهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در دو سنت فلسفی شرق اسلامی و غرب لاتینی، فیلسوفان برای تبیین جزئیات همواره در جستجویی مدام بوده‌اند؛ به عبارت دیگر، چیست آن‌چه که یک شیء را همان شیء، و نه چیزی دیگر، می‌گرداند؟ تمایز دو فرد از یک نوع به چیست؟ ما، به عنوان فاعل‌های شناسا، چگونه دو شیء جزئی را از هم تمییز می‌دهیم؟ آیا «تمایز» با «تشخّص» تفاوت دارد؟ در سنت اسلامی، شاهد جریانی در تبیین جزئیات هستیم که در پی گریز از ذهن‌گرایی مشائی و حرکت به جانب عین و حاقّ اشیاء عینی می‌باشد. سرچشمه‌های این رویکرد، اگرچه در نزد شارحان نوافلاطونی قابل مشاهده است، لیکن نخستین بارقه‌های ملموس آن نزد ابن‌سینا، و سپس به شکلی کاملا روشن نزد سهروردی قابل مشاده است. سهروردی آغازگر راهی است که تأثیر بارز آن در آثار میرداماد مشهود است. در انتهای این بررسی، به ملاصدرا پرداخته می‌شود که به شکلی قابل تأمل، سخنان میرداماد استاد خویش را در باب تشخّص بازگو می‌کند. در این تحقیق، که از ریشه‌شناسی واژه «شخص» در یونان باستان آغاز و به سخنان ملاصدرا در دوره صفویه ختم می‌شود، به دنبال آن هستیم تا نشان دهیم که نوعی آگاهی نسبت به ناکارآمدی نظام مشائی در فهم و تبیین جزئیات در حال شکل‌گیری بوده است، که دست آخر، تنها راه شناختِ آن‌ها را رجوع به عالم عینی و خود جزئیات می‌داند.
نوآوری های فیلسوفان اسلامی در پاسخ به شبهه شر
نویسنده:
نفیسه فیاض بخش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وجود شرور در عالم خلقت، معمايی است كه آغاز طرح آن به نخـستين روزهـای حيـات انـسان در كره خاكی زمين بازمی گردد؛ بنابراين در تمام اديان و مكتب هـای فلـسفی بـه طر يقـی مطـرح شـده است وهر يك براساس جهان بينی خاص خود در صدد پاسخ برآمده اند. حكيمان الاهی نيز از يونان گرفته تا اسلام، هريك با نگاهی خاص و از زاويه ای جديد، اين موضـوع را مـورد تحليـل و تـدقيق قرار داده اند. نكته مهم دراين بحث، بالندگی آن پس از ورود به عالم اسلام است. حكيمان مـسلمان به ويژه ابن سينا، سهروردی و ميرداماد سهم عظيمی دراين پويش فلسفی داشته اند. در نوشتار حاضر با ذكر عبارت های هر يك از حكيمان، ابتكارهای حكيمان الاهی در پاسخ به اين شبهه و برای دريافت حقيقت هستی ترسيم می شود. از ابتكارهای ابن سينا در تحليل عقلانی خير و شر گرفته تا بيان قاعده تضاد در حكمت الاهی و بيان فلسفه خلقت عالم ناسـوت بـه وسـيله شيخ اشراق و تحليلهـای دقيـق ميردامـاد در چگـونگی دخـول شـرور در عـالم قـضای الاهـی از فرازهای مهم بحث در مقاله حاضراست.
صفحات :
از صفحه 147 تا 166
تبیین و تحلیل مقایسه ای دیدگاه میرداماد و قاضی سعید در مسئله نسبت سنخ وجود خدا و ممکنات
نویسنده:
محمد مصطفائی ؛ استاد راهنما:رضا برنجکار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم مسألهی توحید، تبیین ربط وجود ممکنات با وجود خداوند میباشد. آیا این وجودها با یکدیگر همانندی دارند و یا دو سنخ منفصل از هم میباشد که هیچگونه نسبتی با هم نداشته و متباینند؟ در این زمینه نظریات مختلفی از ناحیه عرفا، فلاسفه و متکلمین بیان شده است. «وحدت شخصی وجود» ، «وحدت تشکیکی وجود»، و «تباین وجودها» از جمله آنهاست. در میان دانشمندان اسلامی از میرداماد و قاضی سعید قمی که نمایندگی دو جریان فکری در حوزهی فلسفی،کلامی اصفهان را عهدهدار هستند دو نظر متفاوت دیده میشود. میرداماد به همسنخی و قاضی سعید به تباین بین وجود خدا و ممکنات قائل بوده است. دیدگاه همسنخی با مبانی فکری میرداماد همنواست. تنها در دو مورد یکی «پذیرش قول اشتهاری درمورد اصالهالماهیهای بودن وی»، و دیگر «نیستی محض خواندن ممکنات در برابر وجود خدا» ، دیدگاه او به تباین نزدیک میشود و با کلیت مبانی او سازگار نیست. نظریهی قاضی سعید قمی در تباین مطلق بین خدا و ممکنات با برخی از مبانی وی مانند قاعده «فاقد شیء نبودن معطی شیء»،قاعده «الواحد» و قاعده «قرب و بعد نسبت به خدا»همخوانی ندارد و با مشکلاتی روبروست. الهیات ایجابی و امکان شناخت احاطهای خدا از لوازم و آثار دیدگاه میرداماد و الهیات تنزیهی و عدم امکان شناخت احاطهای خدا نیز از لوازم و آثار دیدگاه قاضی سعید است که هریک بدانها التزام داشتهاند. اثر دیگر مسألهی ربط وجودی خدا و ممکنات در مبحث جبر و اختیار خود را نشان میدهد. هر یک از دو اندیشمند با تبیین خاص خود امری بین جبر و اختیار را پذیرفتهاند اما در نظر اول پذیرش همسنخی با جبرسازگارتر و پذیرش تباین مطلق با اختیار سازگارتر به نظر میرسد.
اصالت وجود و اصالت ماهیت؛ مواجهه دو مسئله فلسفی یا دو نظام فلسفی؟
نویسنده:
رضا اکبری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
مسئله اصالت وجود و اصالت ماهیت در ابتدا ممکن است به صورت دو مسئله مقابل هم جلوه نمایند ولی در واقع دو نظام با مجموعه‌ای از اصول در تقابل با یک‌دیگر قرار گرفته‌اند که در صف مقدم آن دو، اصالت وجود و اصالت ماهیت قرار دارند. برای مثال، توجه به دلیل مبتنی‌بر حرکت اشتدادی نشان می‌دهد که ملاصدرا نظام مبتنی‌بر اصول اصالت ماهیت، نفی حرکت اشتدادی در ماهیت، و تلقی خاص مشائیان از حرکت در کیف را مورد نقد قرار داده است. از سوی دیگر اصالت وجود به‌تنهایی در مواجهه با حرکت اشتدادی کارایی ندارد و نیازمند قرارگرفتن در نظامی متشکل از نظریات اصالت وجود، وحدت وجود، و اشتداد وجود است. بنابراین ملاصدرا نوع نگاه خود به عالم و تصویر برآمده از آن را در مقابل نوع نگاه طرف‌داران اصالت ماهیت و تصویر برآمده از آن نگاه قرار داده و به صحت تصویر خود حکم کرده است هرچند که در مقام انتقال تصویر ذهنی خود از واقعیت به دیگران، مجبور به تقطیع بخش‌های متفاوت این تصویر از یک‌دیگر و آوردن آن‌ها در یک ترتیب خطی شده است.
صفحات :
از صفحه 21 تا 36
بداء در نصوص وحیانی و آرای فلسفیان؛ پژوهشی تطبیقی
نویسنده:
علیرضا بهشادفر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این نوشتار، آموزه بداء از دیدگاه نصوص وحیانی و مکاتب فلسفی بررسی می شود. اهمیت عقیده به بداء، ادلّه قرآنی بداء، تعریف بداء، نظریه نسخ در وقوع بداء، علم الهی در بحث بداء، ارتباط دعا با بداء، ظهور سعه قدرت الهی در آموزه بداء؛ محورهای این پژوهش تطبیقی هستند. در بخش فلسفی عمدتاً دیدگاه های صدرالمتألّهین، ملا هادی سبزواری و میر داماد بررسی می شود. نگارنده همچنین سخنی از آیت الله خویی در نقد نظریه فلسفی در باب علم الهی آورده است.
صفحات :
از صفحه 150 تا 181
عالم مثال از منظر میر داماد
نویسنده:
سهراب حقیقت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئلۀ‌ عالَم مثال، به عنوان عالم متوسط بین عالم مجردات و عالم مادیات از جمله مسائلی است که ‌فیلسوفان مشاء با ‌فیلسوفان اِشراق و حکمت متعالیه اختلافِ ‌نظر دارند. ‌فیلسوفان مشاء، مخالف وجود چنین عالمی بوده‌اند، امّا ‌فیلسوفان اِشراق و حکمت متعالیه، مدافع وجود عالمِ مثال بوده و در اثبات آن کوشیده‌اند. میرداماد به‌رغم این‌که وجود عالمِ مثال را عقلاً غیر ممکن دانسته و آن را از ذوقیات شعری می‌داند، می‌کوشد تا تفسیری از عالمِ مثال ارائه دهد که مورد پذیرش حکمای اشراقی نیز باشد. او از یک‌سو با مبنای مشائی، بر امتناعِ عقلی عالمِ مثال و موجودات مثالی تأکید کرده و حالت تعلیقی موجودات مثالی را رد می‌کند و از سوی دیگر - به جهت تأثر و تبعیت از سهروردی - در قالب تفسیر خاص، وجود عالمِ مثال را - نه به عنوان عالَم مستقل، بلکه به عنوان مرتبۀ اشرف و الطفِ عالم ماده - می‌پذیرد. در این مقاله، ضمن طرحِ نظر محمدباقر استرآبادی (میرداماد) ‌- فیلسوف و متکلم برجسته دورهٔ صفویه - دربارۀ امکان وجودِ عالمِ مثال و موجودات مثالی، نشان می‌دهیم که تفسیر خاص ‌میرداماد ‌از عالمِ مثال با قول طرفداران عالمِ مثال ناسازگار بوده و در نهایت، میرداماد ‌از منکران عالمِ مثال به‌حساب می‌آید.
صفحات :
از صفحه 163 تا 186
تحلیل انتقادی تأویل ابن‌سینا و میرداماد از نظریۀ مُثُل افلاطونی از منظر سید احمد علوی و ملامحمد آقاجانی
نویسنده:
ابوالحسن غفاری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه مُثُل در طول تاریخ فلسفه موافقان و مخالفانی دارد. عده‌ای مانند فارابی، ابن‌سینا و میرداماد آن را نقد و تأویل کرده‌اند. دو حکیم مسلمان سید احمد علوی شاگرد میرداماد و ملامحمد‌بن علیرضا‌بن آقاجانی شاگرد ملاصدرا از منظر متفاوتی به این نظریه نگریسته و نقدهای ابن‌سینا و میرداماد را به چالش کشیده‌اند. در این مقاله ابتدا به طرح مسئله و گزارشی از نظریۀ مُثُل و پس از آن به بررسی و تحلیل انتقادی این دو حکیم از تفسیر و تأویل‌های ابن‌سینا و میرداماد پرداخته‌ایم. یافته‌های مقاله نشان می‌دهد که هم ابن‌سینا و هم میرداماد در تبیین و نقد نظریه مُثُل افلاطونی دچار مغالطه و خلط شده‌اند.
صفحات :
از صفحه 275 تا 291
بررسی انتقادی جبر و اختيار در انديشه ميرداماد
نویسنده:
محمدعلی اسماعيلی
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جبرگرايي بيشتر با نگرش به مسئله علم الهي و قضا و قدر در حوزه علم کلام، و مسئله تسلسل اراده‌ها در قلمرو فلسفه ارائه شده است. ميرداماد در پاسخ به مسئله تسلسل اراده‌ها بر آن است كه مسبوقيت اراده به اراده دوم و نيز مسبوقيت اراده دوم به اراده سوم و همچنين ديگر اراده‌ها، مستلزم تسلسل محال نيست؛ زيرا تسلسل در اينجا قائم به اعتبار ذهني معتبِر است و با قطع اين اعتبار، تسلسل نيز قطع خواهد شد. همچنين ايشان در پاسخ به شبهه لزوم جبرگرايي در مسئله قضا و قدر معتقد است اراده و اختيار انسان جزء قضا و قدر الهي بوده و اختيار انسان، داخل در متعلَّق علم الهي است. ميرداماد ديدگاه امر بين‌الأمرين را در پرتو تفکيک ميان «فاعل مريد» و «جاعل تام مفيض»، و فاعل مباشر دانستن انسان، تبيين مي‌كند. انديشه‌هاي ميرداماد در مسئله جبر و اختيار در عين عمق و استواري، داراي برخي کاستي‌ها است که نوشتار پيش‌رو بدان‌ها پرداخته است.
  • تعداد رکورد ها : 245