جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1505
فرونسیس و نسبت آن با حکمت نظری نزد ارسطو
نویسنده:
حامد روشنی راد
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
در اخلاق نیکوماخوسی ارسطو نفس را به دو بخشِ بنیادین تقسیم می­کند، بخش شناسنده و بخش حساب­گر، فضیلتِ جزء اول حکمت نظری (سوفیا) است و فضیلتِ جزء دوم حکمت عملی (فرونسیس). این تمایز مبتنی تمایزِ هستی­شناختی میانِ صیرورت - ثبات است زیرا موضوعِ حکمت عملی قلمرو امور متغیر است و موضوع حکمت نظری امور سرمدی. در این پژوهش اولا نشان خواهیم داد عقل شهودی یا نوس عاملِ اتصال و اشتراک این دو قلمرو است: نوس مبادیِ نهایی را از دو طرف دریافت می­کند، در چهارچوبِ معرفت نظری، نوس کلی­ترین مفاهیمِ سرمدی را می­شناسد و در چهارچوبِ حکمت عملی، فردِ جزئی را دریافت می­کند؛ این هویتِ دولایۀ نوس و این تفسیر از نسبتِ حکمت عملی و حکمتِ نظری خود مبتنی بر اندیشۀ ارسطو دربارۀ نسبت صیرورت و ثبات است. همچنین استدلال خواهیم کرد حکمت عملی عاملِ تحقق­بخشی به حکمت نظری است: فرونسیس ملکۀ دریافتِ برترین خیر است و از نظر ارسطو برترین خیر زندگی نظری یعنی زندگی مطابق فضیلت سوفیا است. پس حکمت نظری غایت است حکمتِ عملی ضروری. تفسیر نسبتِ فرونسیس و سوفیا به مثابۀ "غایت – ضروری" راهکاری برای برون رفت از دو تفسیر متقابل از اخلاق ارسطو - تفسیر عقل­گرایانه و شمول­گرایانه از سعادت – را پیشنهاد می­دهد که به آن خواهیم پرداخت.
صفحات :
از صفحه 1001 تا 1011
تحلیل و واکاوی مفهوم بولئسیس یا میل عقلانی در دیدگاه ارسطو
نویسنده:
مریم صمدیه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اُرکسیس یا میل در دیدگاه ارسطو، به میل عقلانی و میل غیرعقلانی تقسیم می­شود. میل عقلانی شامل بولئسیس و میل غیرعقلانی شامل اپیسومیا (میل شهوانی) و تومُس (میل احساسی) است. بررسی آراء ارسطو نشان می­دهد که میل عقلانی از جهات مختلفی با سایر امیال متفاوت است. اول اینکه میل عقلانی در مقایسه با میل شهوانی و میل احساسی، به بخش عقلانی نفس تعلق دارد و از این رو تنها اختصاص به انسان دارد و حال آنکه میل شهوانی و میل احساسی در حیوانات نیز وجود دارند. دوم اینکه میل عقلانی به اهدافی مربوط می­شود که از طریق سنجش عقلانی محقق می­شوند و چنین اهدافی از نظر فاعل، به جای اینکه صرفا خوشایند و لذت­بخش باشند، خوب هستند. سوم اینکه میل عقلانی با شناسایی حقیقت سروکار دارد و هم چنین برخلاف میل شهوانی و میل احساسی، میلی آینده­محور است. در نهایت ویژگی برجسته­ی میل عقلانی، مبدأ بودن آن برای افعال اخلاقی است؛ چراکه موضوع میل عقلانی، هدفی عقلانی است؛ چیزی که حیوانات از آن بی­بهره هستند.
صفحات :
از صفحه 43 تا 55
فلسفه کلاسیک. گردآوری مقالات: ارسطو: متافیزیک، معرفت شناسی، فلسفه طبیعی [کتابشناسی انگلیسی]
نویسنده:
Terence H. Irwin
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
Routledge,
جنبه‌های اخلاقی عواطف ترس و شفقت در فن شعر ارسطو با تأکید بر کتاب پژوهشی درباره‌ی فن شعر ارسطو اثر استیون هالیول
نویسنده:
محمد هاشمی ، امیر مازیار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله جنبه‌های اخلاقی عواطف ترس و شفقت در رساله‌ی فن شعر ارسطو را مورد مطالعه قرار داده است. ارسطو در رساله‌ی فن‌خطابه ترس و شفقت را عواطفی خودخواهانه و دیگرخواهانه معرفی کرده که در نتیجه‌ی پیش چشم آوردن رنج ناروای ناشی از رخ دادن غیرمترقبه‌ی مصایبی ویرانگر در گذشته یا آینده برای انسانی نیک که شبیه به ما و بهتر از ماست، حاصل می‌آید. این عواطف در تراژدی که تقلید کنش‌ها و زندگی است، در شرایط مشابهی که در فن‌خطابه برای زندگی شرح شده رخ می‌دهند. در تراژدی، بنا به تعریف ارسطو در فن شعر برانگیخته شدن ترس و شفقت در مخاطب موجب تعدیل این عواطف و در نتیجه پاکسازی آنها می‌شود.این برانگیختگی عواطف، حاصل جهل شخصیت فضیلتمند متوسط تراژدی نسبت به ماهیت کنش ارادی‌اش طی طرح ساخت تراژدی است که در نتیجه‌ی اضطرار ناشی از سلب خیرهای بیرونی مرتکب می‌شود و او را به سوی رفتاری که در آن حد وسط اخلاقی رعایت نشده می‌راند. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش‌هاست که از نظر ارسطو در فن شعر، اولاً چگونه تعدیل جنبه‌های خودخواهانه و دیگرخواهانه‌ی عواطف ترس و شفقت وجه اخلاقی تراژدی را برآورده می‌سازد؟ ثانیاً چگونه با پیوند میان برانگیختگی ترس و شفقت در مخاطب تراژدی و جهل شخصیت نسبت به ماهیت کنش‌هایش، این عواطف جنبه‌ی اخلاقی می‌یابند و ثالثاً بین خصوصیات ویژه‌ی شخصیت و طرح‌ساخت و جنبه‌های اخلاقی عواطف ترس و شفقت در تراژدی چه نسبتی وجود دارد؟
صفحات :
از صفحه 229 تا 259
براندازی ارسطو: دین، تاریخ و فلسفه در علوم اولیه مدرن [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Craig Martin
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Johns Hopkins University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی : کریگ مارتین می نویسد: «این باور که فلسفه ارسطو با مسیحیت ناسازگار است، امروزه به سختی بحث برانگیز است. با این حال، "برای قرن ها، فرهنگ مسیحی تفکر ارسطویی را به عنوان خود پذیرفت و فلسفه او را با الهیات و آموزه های کلیسا تطبیق داد. تصویر ارسطو به عنوان منبع حقیقت دینی در قرن هفدهم پژمرده شد، همان قرنی که در آن او دیگر مرجع طبیعی نبود. فلسفه." مارتین در این مطالعه تازه درباره خاستگاه های پیچیده علم انقلابی در عصر بیکن، هابز و بویل، یکی از مهم ترین تحولات تاریخ اروپای غربی را دنبال می کند: ظهور و سقوط ارسطوگرایی از قرن یازدهم تا هجدهم. متکلمان قرون وسطی، فلسفه طبیعی ارسطویی را با عقاید مسیحی در ترکیبی که قرن ها بر اندیشه دینی تسلط داشت، آشتی دادند. این ترکیب در قرن هفدهم همزمان با ظهور فلسفه‌های طبیعی جدید انقلاب علمی آشکار شد. چهره‌های مهم تفکر قرن هفدهم تلاش کردند تا نشان دهند که تصاحب ارسطو در قرون وسطی با سوابق تاریخی که به شخصیتی بداخلاق دارای اخلاق مشکوک اشاره می‌کرد، سرپیچی می‌کرد. در حالی که بسیاری از محققان در مورد سقوط ارسطویی در قرن هفدهم نوشته‌اند، تقریباً همه این آثار به بررسی چگونگی استفاده از محتوای مفهومی علوم جدید - مانند کیهان‌شناسی خورشیدمرکزی، اتم‌گرایی، مدل‌های مکانیکی و ریاضی و تجربی‌گرایی- پرداخته‌اند. دیدگاه های ارسطو براندازی ارسطو اولین کسی است که بر مباحث مذهبی همراه با مجادلات علمی که منجر به نابودی نهایی فلسفه طبیعی ارسطویی شد، تمرکز کرد. تز مارتین به طور گسترده ای از منابع اولیه از انگلستان، فرانسه، ایتالیا، آلمان و هلند استفاده می کند. این تصورات کنونی را نه تنها از انقلاب علمی، بلکه از نقش اومانیسم رنسانس در شکل‌گیری مدرنیته نیز تغییر می‌دهد.
رابطه عاطفه و جزء عقلانی نفس ازنظر ارسطو
نویسنده:
مژگان محمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جایگاه عواطف در اندیشه ارسطو اغلب با نظریه وی درباره ضعف اراده شناخته می‌شود؛ لیکن مطالعه آثار وی نشان می‌دهد که عواطف نقش گسترده‌تر و پیچیده‌ای در فعالیت‌های ذهنی دارند. ازنظر او بین عواطف و دیگر کارکردها و فعالیت‌های ذهنی رابطه عمیق و دوسویه‌ای وجود دارد؛ به این نحو که هم عواطف بر کارکردهای جزء عقلانی نفس تأثیرگذار است و هم کارکردهای جزء عقلانی بر عواطف و شدت و ضعف آن‌ها تأثیرگذار است. در این مقاله برای تبیین مدعای رابطه دوسویه عاطفه و جزء عقلانی بعد از بیان چیستی عاطفه و نحوه عملکرد آن در ذهن، از یک‌سو، به تأثیر عاطفه بر جزء عقلانی نفس خواهیم پرداخت و نقش آن را در اراده، قدرت تشخیص و داوری و ادراک حسی بررسی می‌کنیم. ازنظر ما، برخلاف تصور رایج، عواطف تنها تهدیدی خطرناک برای اخلاق و عقلانیت به‌شمار نمی‌آیند، بلکه آن‌ها می‌توانند در تقویت عقلانیت نیز نقش جدی بازی کنند. از سوی دیگر، برای فهم تأثیر جزء عقلانی بر عواطف، نقش برخی فعالیت‌های ذهنی در ایجاد لذت و درد و عواطفی چون دوستی، ترحم و نیز مقاومت در برابر نیروی انگیزشی عواطف را بررسی خواهیم کرد. همچنین توضیح خواهیم داد که کارکردهای ذهنی در ایجاد عواطف به یک میزان عمل نمی‌کنند، همچنین بین شدت و ضعف کارکردهای ذهنی و شدت و ضعف عواطف نسبت مستقیم برقرار است.
صفحات :
از صفحه 169 تا 197
ذهن، ارزش و واقعیت [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
John McDowell
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Harvard University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: این جلد برخی از مقالات تأثیرگذار جان مک داول را که در دوره های مختلف در دو دهه گذشته نوشته شده است، گردآوری می کند. یک گروه از مقالات عمدتاً به موضوعاتی در تفسیر نوشته های اخلاقی ارسطو و افلاطون می پردازد. گروه دوم از مقالات شامل برخوردهای مستقیم تری با مسائل فلسفه اخلاق است که به طور طبیعی از تأمل در سنت یونانی ناشی می شود. برخی از مقالات گروه دوم از ایده‌های ویتگنشتاینی درباره عقل در عمل بهره‌برداری می‌کنند و به دسته سوم مقالات باز می‌شوند که شامل خوانش عناصر اصلی در کار دشوار بعدی ویتگنشتاین است. گروه چهارم به مسائلی در فلسفه ذهن و پرسش هایی درباره هویت شخصی و ویژگی خاص اندیشه و گفتار شخص اول می پردازد.
نبرد دریایی و استدلال استاد: ارسطو و دیودور کرونوس درباره متافیزیک آینده [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Richard Gaskin
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
De Gruyter,
چکیده :
ترجمه ماشینی: این مجموعه که در سال 1970 تأسیس شد، آثاری را منتشر می‌کند که یا مطالعات تاریخ فلسفه را با رویکردی نظام‌مند ترکیب می‌کند یا مطالعات نظام‌مند را با بازسازی‌هایی از تاریخ فلسفه گرد هم می‌آورد. مونوگراف ها به زبان انگلیسی و آلمانی منتشر می شوند.
ارسطو و فلوطین در باب حافظه [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
R. A. H. King
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
De Gruyter,
چکیده :
ترجمه ماشینی: دو رساله در باب حافظه که از دوران باستان به ما رسیده است عبارتند از: «درباره حافظه و یادآوری» ارسطو و فلوطین «درباره ادراک و حافظه» (IV 6). دومی همچنین در "مشکلات مرتبط با روح" خود به طور مفصل درباره حافظه نوشت (IV 3-4، به ویژه 3.25-4.6). در هر دو نویسنده، حافظه به عنوان یک قوه «متواضع» تلقی می شود: هر دو نویسنده وجود موضوعی پایدار را فرض می کنند که حافظه به آن تعلق دارد. و ظرفیت های شناختی اولیه فرض می شود که حافظه به آن بستگی دارد. به ویژه، هر دو نظریه از فانتازیا (بازنمایی) برای توضیح حافظه استفاده می کنند. ارسطو بازنمایی ها را تغییراتی در موجودات زنده عینی می داند که از ادراک واقعی ناشی می شوند. برای اتصال به ادراک اصلی، بازنمایی باید به عنوان یک کپی (نوعی) از تجربه اصلی در نظر گرفته شود - این راهی است که ارسطو در پایان تحقیق خود حافظه را تعریف می کند. فلوطین حافظه را تعریف نمی کند: او به سوال از آنچه به یاد می آورد این البته روح است که مراحل مختلف تجسم و تجسم را طی می کند. از آنجایی که روح بی‌جسم می‌تواند به خاطر بیاورد، بنابراین منابع ارسطو را برای توضیح حضور مستمر بازنمایی‌ها به‌عنوان تغییرات در امر عینی در اختیار ندارد. در عوض، او فکر می‌کند که هنگام به دست آوردن یک خاطره، ظرفیتی را نسبت به موضوع حافظه به دست می‌آوریم، یعنی آن را در زمان بعدی حاضر می‌کنیم.
خصلت دوستی و رشد اخلاقی در  علم اخلاق ارسطو [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Andreas Vakirtzis
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : من در پایان نامه خود نقش دوستی شخصیت را برای رشد اخلاقی عامل در اخلاق ارسطو بررسی می کنم. من ادعا می کنم که ما باید دوستی شخصیت را به دو دسته تقسیم کنیم: الف) دوستی شخصیت بین عوامل کاملاً با فضیلت، و ب) دوستی شخصیت بین عوامل نابرابر توسعه یافته یا، به همان اندازه توسعه یافته، اما نه کاملاً با فضیلت. در مورد دسته اول، من استدلال می کنم که این عالی ترین شکل دوستی این فرصت را برای عامل فراهم می کند تا با کمک دوست با فضیلت خود، درک خود را از فضایل خاص ارتقا دهد. این فرآیند را می توان به دو صورت بیان کرد. در وهله اول، من دوستی شخصیت در (الف) را رابطه‌ای می‌دانم که مبتنی بر چشم پوشی متقابل فرصت‌های عمل یا کنار گذاشتن کالاهای خارجی بر اساس نیازهای هر عامل است. این فرآیند به عوامل کمک می کند تا شخصیت خود را در فضایل خاصی که به دلیل ماهیت (NE 1144b4-7) یا توسعه (Politics 1329a9ff) اندکی نسبت به دیگران توسعه نیافته اند، توسعه دهند. به عنوان مثال، این بدان معناست که اگر مامور A ثروتمند باشد و دوستش B یک کارگر طبقه متوسط باشد و آنها با هم در قرعه کشی برنده شوند، A سهم خود را از پول به دوست خود واگذار می کند تا او بتواند فضیلت شکوه را تمرین کند. ; فضیلتی که شرایط مالی قبلی او را از رشد مناسب باز می داشت. روند دوم در بحث های علمی در مورد نظریه رشد اخلاقی ارسطو نسبتاً متفاوت و جدید است. من پیشنهاد می کنم که عامل کاملاً فضیلت مند می تواند شخصیت خود را از طریق فرآیندی که به عنوان تقلید تفسیری توصیف می کنم، توسعه دهد. در این فرآیند، عامل شکل عمل دوست خود را دریافت می کند و می تواند این الگوی رفتاری را در موقعیتی که به نظر او مناسب است اعمال کند. با این حال، باید این واقعیت را برجسته کنم که او فقط از اقدام دوستش استفاده نمی کند. در عوض او عمل را بر اساس مهارت ها و توانایی های خود و خواسته های موقعیت هایی که با آن روبرو می شود تفسیر می کند. بنابراین، این الگو در موقعیت‌های اخلاقی جدید و چالش برانگیز به‌عنوان یک ابزار معرفت‌شناختی اضافی در دست عامل عمل می‌کند. حال، مورد (ب) در سمت مخالف دیدگاه اکثریت محققین در مورد دوستی شخصیت قرار می گیرد. آنها فکر می کنند که ارسطو دوستی شخصیت را فقط برای مأموران کاملاً با فضیلت محفوظ می دارد. من استدلال می کنم که این رویکرد درستی نیست، و کمتر از عوامل کاملاً فاضل می توانند در دوستی شخصیت ها نیز شرکت کنند. این دیدگاه این مزیت را دارد که دوستی شخصیت در (ب) را ابزاری در دستان ارسطو برای کارگزاران سطح اخلاقی پایین تر او می سازد تا درک خود را از فضیلت و کاربردهای آن توسعه دهند. من پیشنهاد می‌کنم که مسیر رشد اخلاقی در مورد (ب) شبیه مسیر فرآیند دوم مورد (الف) باشد. یعنی عامل شکل عمل دوستش را دریافت می کند و در موقعیت جدیدی که باید با آن روبرو شود از آن به عنوان الگو استفاده می کند. من از این فرآیند به عنوان "تفسیری" یا هر نوع تقلید نام نمی برم. دلیل این امر این است که ارسطو شواهد متنی (NE 1172a9-14) را برای روش تقلیدی رشد اخلاقی تنها برای فرآیند دوم مورد (الف) به ما می دهد. سپس مورد (ب) را به‌عنوان الگوی کاربرد عمل دوستم در نظر می‌گیرم که می‌توانیم آن را دوره تقلید پیش-تفسیری از رشد اخلاقی عامل بنامیم. اگر استدلال های من درست باشد، دوستی شخصیت بسیار ارزشمندتر از آن چیزی است که محققان فکر می کردند. دوستان ما نمونه هایی از عمل نیک هستند که ما را در مسیر عرق آور و دردناکی که فضیلت نامیده می شود، راهنمایی می کنند. و این راه هرگز متوقف نمی شود. حتی اگر «قهرمانان اخلاقی» شده باشیم؛ یا به عبارت دیگر، «استادان» خرد عملی.
  • تعداد رکورد ها : 1505