جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 233
دیدگاه ابن تیمیه درباره امامت و نقد آن از منظر علامه طباطبایی
نویسنده:
نرگس ناجی اصفهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این تحقیق، بیان دیدگاه ابن‌تیمیه درباره بحث امامت و نقد افکار او بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی است؛ زیرا که بخش عمده معتقدات و افکار ابن‌تیمیه در حنبلی‌ها و سلفی‌های بعد از او بسیار تأثیرگذار بوده است. برای دستیابی به این هدف، بعد از شناخت مفهوم و جایگاه امامت با استفاده از آثار هر دو طرف بحث، مباحثی از جمله: ویژگی‌ها و وظایف امام و شیوه تعیین او بررسی شده است. مهم‌ترین مسأله در این میان، شاید مسأله عصمت باشد که ابن‌تیمیه تأکید فراوان بر نفی آن دارد تا بتواند ادعاهای خود را ثابت نماید. اما بحث اصلی تحقیق که بعد از رحلت پیامبر تا‌کنون، با اهمیت‌تر می‌نماید و مرکز اختلافات میان فرق گوناگون اسلامی است، بحث بر سر مصداق امام است. در این فرصت نیز سعی بر آن است که این مباحث از دیدگاه ابن‌تیمیه بررسی شده و سپس نقد آن‌ها با تکیه بر اندیشه‌های علامه طباطبایی انجام گیرد.
حقیقت  ایمان و کفر از دیدگاه ابن تیمیه، شهید ثانی و علامه طباطبایی
نویسنده:
مرتضی عابدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله اصلی در اینپایان نامه بررسی حقیقتایمان و کفر از دیدگاه ابن تیمیه ، شهید ثانی و علامه طباطبایی است که در سه فصل ویک نتیجه تنظیم شده است . وسعیما بر اینست که در این پایان نامه به این بپردازیم که مرز بین این دو در حقیقت و واقع چگونه است . که این در سه فصلمورد بررسی قرارگرفته است .ابن تیمیه بر این باور است کهایمان حقیقی،ایمان قلبی است واین ایمان اصلش تصدیق قلبی وسپس قول قلبی (اقرارو معرفت قلبی "علم") استوانگاهعمل قلبی( محبتبه خدا و رسولان وترس ازخدا) تابع تصدیق وقول قلبی است وعمل بدن وجوارحتابع قلب است. ایشان در باره حقیقت کفربراین باور است کههر فردی ، پیامبر یا اولیایی از اولیاء الله را در دنیا واسطه شفاعت در قیامت قرار دهدیا متوسل به او شودبه گونه ای که قدرت خداوند واراده اورا به صورت مستقیملحاظ نکندمشرک وکافر است واگر توبه نکرد باید کشته شود. شهید ثانی بر این باور است که ایمان یا شرعی وحقیقی است که همان تصدیق قلبی است ویاایمان عرفی و لغوی که همانتصدیق زبانی است.حقیقت ایمان جایگاهش در قلب است و عمل و شدت وضعف در حقیقت ایمان راه ندارد بلکه عمل شرط قبول ایمان است. ویکفررا مقابل ایمانمی داند ومی نویسدکفر عبارت است ازعدم ایمان از انچه شانش این است که مورد ایمان واقع شود .واز نگاه علامه طباطبایی حقیقت ایمان عبارت است ازجایگیر شدن اعتقاد در قلب استبه گونه ای که این ایمان واعتقاد همراه با ادراک و تسلیم قلبی است.ایشان ایمان را تصدیق واذعان به چیزی به همراه التزام عملی به ان می داند .وی حقیقت کفر رابر اسا س روایات اینگونه بیان می دارد :1- انکار ربوبیتخدا 2- ترک عبادت او .وطبق نظر ایشا ن ناامیدی از رحمت خدا وند از گناهان کبیره است ولذا کفر محسوب می شود
رابطه خاتمیت وامامت از دیدگاه علامه طباطبایی وپاسخ به شبهات معاصرین
نویسنده:
ذبیح اله اکبرزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وجود امامان برای بقا و تحریف نشدن دین و شریعت ضروری است. و با خاتم نبی بودن حضرت محمد (ص) تناقض ندارد وامامت چیزی جز تداوم واستمرار وظایف وشءون نبوت ورسالت نیست و مقام امامت مقام تحقق وعینیت بخشیدن به اهداف رسالت است.این پایان نامه به بررسی ابعاد خاتمیت و امامت و رابطه این این دو و عدم تعارض آنها با استناد به دلایل عقلی و نقلی پرداخته است و بیان شد که امامت مکمل خاتمیت و اکمال دین است.
بررسی دیدگاه علامه طباطبایی و جان کالون درباره ی خداگرایی فطری
نویسنده:
علی قربانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پایان نامه دیدگاه علامه طباطبایی و جان کالون درباره ی خداگرایی فطری بررسی شده است. نظریه ی حس الوهی کالون با نظریه ی فطرت علامه طباطبایی مقایسه شده و مورد تحلیل قرار گرفت است
عقل و ایمان دیدگاه غزالی، مولوی و علامه طباطبایی
نویسنده:
سلیمان حبیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
رابطه ایمان و عقلانیت از دیدگاه توماس آکویناس، کی یرکگور، ویلیام جیمز، علامه طباطبایی و استاد مطهـری
نویسنده:
احمد طیبی چوبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
عقل و ایمان از دیدگاه غزالی، مولوی و علامه طباطبایی
نویسنده:
سلیمان حبیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پایان نامه به بررسی عقل و ایمان از دیدگاه غزالی، مولوی و علامه طباطبایی پرداخته شده است. جان کلام اندیشه غزالی این است که علم و فلسفه حدود خاصی دارند. بنابراین اعتقاد و ایمان دینی را نمی توان با استدلال عقلی و فلسفی فهمید. اگر هم چنین کنیم این ایمان علم زده و عقل زده است و کاری از پیش نمی برد جز اینکه بر شک و حیرت می افزاید. بر این اساس وی به جنبة کشف و شهودی بودن ایمان تأکید می ورزد نه جنبة استدلالی و عقلانی آن. هر چند در این میان منکر عقل نیز نمی شود. مولوی نیز براساس دیدگاه عرفانی خود ایمان را کاملا از سنخ کشف و شهود و رابطة عاشق و معشوق قلمداد می کند و در نظام فکری او عقل جزئی و حسابگر و علوم حصولی استدلالی در کسب ایمان بی تأثیر و ناتوان هتنسد. وی در جای جای اشعار مثنوی بر ضرورت شهود و اشراق و برتر بودن این راه تأکید می ورزد. از طرف دیگر، علامه طباطبایی متفکر بزرگ شیعی، علاوه بر شهودی بودن ایمان، اعتقاد دارد که ایمان را باید با استدلال عقلی محکم و مبرهن ساخت تا بدین طریق راه بر موهومات و تخیلات و عواطف و احساسات بسته شود. و در نظام فکری او هیچ گونه تعارضی بین عقل و ایمان وجود ندارد. خلاصه اینکه: گرچه سخن غزالی در محدودیت قلمرو علم و فلسفه سخن صوابی است. و سخن مولوی در اینکه مؤمن رابطه عاشقانه با پروردگار خویش دارد، سخنان صواب هستند، اما نمی توان نقش عقل و برهان را در استحکام پایه های ایمان نادیده گرفت گرچه ایمان در تعالی خویش رابطه ای عاشقانه بین مؤمن و خدای سبحان برقرار می کند. بنابراین، مبانی عقیدة ایمانی از دیدگاه عقل نیز قابل توجیه است و کسی که به ایمان روی می آورد ضرورتی ندارد که حکم به درماندگی عقل کند و ناکارایی آن را بپذیرد.
معاد جسمانی از دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی
نویسنده:
احمد عاصم آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از دغده های ذهنی انسانها از گذشته تا حال مساله غایت حیات و پایان زندگی این جهانی اوست. اینجاست که اهمیت فهم مساله معاد بیشتر آشکار می شود و بدین جهت ادیان الهی یکی از مسائل محوری رسالت خویش را دعوت به فهم این مساله و باور درست و راستین به آخرت دانسته اند. متکلمان و حکیمان مسلمان نیز ضمن اینکه در اصل باور به معاد اشتراک نظر دارند اما در کیفیت حیات پس از مرگ و چگونگی وجود انسان و حیات او اختلاف نمودند، تا جایی که برخی معاد را تنها جسمانی، برخی تنها روحانی و گروهی دیگر جسمانی و روحانی دانستند، دسته سوم ضمن باور داشتن به جسمانی و روحانی بودن معاد در کیفیت جسم اختلاف کردند. امام خمینی و علامه طباطبایی که از بزرگان حکمت، عرفان و کلام امامیه هستند، براساس فهمشان از آیات، روایات و بر مبنای تفکر فلسفی شان که از سرچشمه حکمت متعالیه صدرایی سیراب می شوند دیدگاه ویژه ای در این مسأله دارند. امام و علامه طباطبایی در روحانی و جسمانی بودن معاد متفق القول هستند با این وجود در معاد جسمانی، امام خمینی در اینکه بدن آدمی پس از مرگ ظاهری بدون هیولای مادی است، با استواری سخن می گوید. اما علامه طباطبائی در برخی کلماتش با توجه به برخی روایات به وجود جسم مثالی در عالم برزخ اشاره دارد، گرچه در تفسیر المیزان معتقد است که بدن انسان در عالم آخرت دوباره زنده می شود و به سوی روح حرکت می کند و به آن ملحق می شود، به عبارت دیگر همان الحاق بدنها به ارواح است نه عود ارواح به ابدان با این تعبیر برای نفس جایگاهی مهم تر از بدن قائل شده اند نه به این معنا که دیگران منکر این جایگاهند، بلکه به این معنا که بعد مادی نفس (بدن) از حیث رتبه به مراتب، پائین تر از روح است و روح از آن جهت که بعد از مفارقت از بدن به تجرد تام نایل شده است و غایت آن خودش است و دیگر نیازی به بدن ندارد و این بدن است که بعد از زنده شده باید به روح ملحق شود و با همراهی روح از کمالات لایق آن بهره مند شود.
ابداعات و نوآوریهای کلامی، فلسفی و عرفانی استاد سید جلال الدین آشتیانی
نویسنده:
اسحاق آسوده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
وجود، تفکیک وجود، عالم مثال، تناسخ، حقیقت محمدیه حکمت و معرفت اسلامی، صیانت و سلامت خود را مرهون و مدیون اندیشمندانی چون سیدجلال الدین آشتیانی است که علاوه بر روایت گری و گزارش اقوال و احوال پیشینیان خود نیز ابدعات و ابتکارات ماندگاری ارائه نموده اند. اگر اصالت و نوآوری در اندیشه را صرفا در انداختن طرح نو و ایجاد یک نظام حکمی بدیع معنا کنیم، نه فقط استاد آشتیانی که بسیاری از فرزانگان از جرگة مبتکرین خارج می شوند. اما اگر آن را به معنای داشتن فهم فلسفی وعرفانی ممتاز، درک جریانات فکری، قدرت هضم، تبیین و تطبیق مباحث و تقریرهای نوین و بی سابقه بدانیم. به حق می توان ایشان را با بزرگان فلسفه و عرفان برابر دانست. پرداختن به عرض و طول تاریخ فلسفه و حکمت اسلامی، بررسی حلقه های مفقودة جریان های فکری، تبارشناسی سلسلة حکیمان و عارفان، ایضاح زوایای ناشناخته کشف و شهود به همراه نگاه بی سابقه به سنت ناب و اصیل، ایشان را در زمرة اح اگران و مروجان علوم عقلی و ذوقی قرار می دهد. این حکیم معاصر در داوری میان عقل و شهود. روش متکلمین و فلاسفه را به لحاظ منطقی و زمانی متقدم بر روش عرفا می داند. لکن معتقد است مشرب عرفا تقدم بالشرف دارد و حکیم صاحب برهان، مراتب طول و عرض عالم وجود را یکی بعد از دیگری اثبات می نماید تا به حق اول برسد، حال آنکه عارف مرتبه به مرتبه از مراتب وجود را نفی می کند تا به وجود باقی بعد از فنای اشیاء دست یابد. با این وجود معتقد است بین عرفان و فلسفه تفاوت به شدت و ضعف و ظهور و خفا است و تعارض ذاتی وجود ندارد. لذا می کوشد میان دریافتهای شهودی و مؤدای براهین عقلی، نوعی تصالح و توافق ایجاد نماید. نقد جریانهای حکمت ستیز و عرفان گریز مانند غزالی و اتباع او از متقدمین و جماعت تفکیک از متأخرین یکی دیگر از دغدغه های ذهنی ایشان است و علت جدال با فلسفه و عرفان را نزد این گروه ها، پی نبردن به عمق مبانی حکما و عرفا و عدم تحصیل دقیق و فنی حکمت نزد استاد فن می داند. استاد آشتیانی در مسأله وجود و تشکیک آن، ضمن ارائه تقریرهای نوین و منحصر به فرد، مدعی است تشکیک در مظاهر حقیقت وجد است و نه در اصل وجود، تفاوت و شدت ضعف به انحای تجلیات بر می گردد چرا که بنا به وحدت شخصی، وجود دارای مراتب و افراد نمی باشد تا تشکیک در آن تصور شود. بحث عالم مثال و تفاوت برزخ صعودی و نزولی و مباحثی چون معاد جسمانی، تناسخ، شفاعت، انقطاع عذاب یا خلود در دوزخ، از عرصه های جدی مورد عنایت ایشان بوده که راه برای پژوهشگران بعدی هموار نموده است. و سرانجام بحث ولایت و خلافت حقیقت محمدیه(ص) و رفع تشویش های بعضی از عارفان، که روشن می نماید چون حضرت ختمی مرتبت مظهر تجلی ذاتی است و سایر انبیاء مظهر تجلیات اسمائی حقند، لذا مرتبه وجودی آنها از شئون و ابعاض آن حقیقت نورانی است. در رابطه با خاتم ولایت مطلقه نیز اثبات می نماید که ختم ولایت بعد از وجود نبی مکرم به لحاظ رتبه در وجود مبارک حضرت امیرالمؤمنین(ع) و به لحاظ زمانی در مشکاة فروزان حضرت ولی عصر(عج) متجلی است.
مبانی و معیارهای فلسفی و قرآنی کرامت انسان از دیدگاه امام خمینی(ره) و شهید مطهری(ره)
نویسنده:
علی‌نجات رایزن
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قرآن انسان را موجودی مکرم معرفی می‌کند. از نگاه امام خمینی(ره) و استاد مطهری(ره) در توصیف کرامت انسان از دو جهت می‌توان سخن گفت. یکی از جهت داشته‌ها و ظرفیت های وجودی انسان که ناظر به کرامت ذاتی اوست و مبانی قرآنی آن، برخورداری از روح الهی، مقام خلیفهاللهی امانتدار بودن خدا، مسجود ملائکه بودن و بهره‌مندی از قدرت تسخیر موجودات و نیروی اراده و اختیار می‌باشند و دیگری بایدهایی که آن داشته‌ها را تقویت می‌کند (کرامت اکتسابی) و عبارتند از: ایمان به خدا عمل صالح، اخلاص، تقوا، علم و دانش، خودشناسی و خودسازی و استعانت از قرآن. انسان و جایگاه او در نظام هستی در طول تاریخ اندیشه بشری موضوع مورد بحث فیلسوفان نیز بوده است. به عقیده فیلسوفان اسلامی از جمله امام خمینی(ره) و استاد مطهری(ره) انسان به سبب ویژگی‌های منحصر به فردی که دارد از دیگر موجودات متمایز است و در ترتیب عالم هستی در مرتبه نخست قرار دارد. و به همین جهت از کرامت ویژه برخوردار می‌باشد. معیارهایی که می‌توان به لحاظ فلسفی، در لابه‌لای آثار این دو متفکر اسلامی، برای کرامت انسان عنوان کرد عبارتند از: اصل وجود؛ به عقیده آنها وجود خیر و شریف است و کرامت هر موجودی نیز در گرو رتبه وجودی اوست. در این میان انسان به دلیل جامعیت وجودی، از کرامت بالایی نیز برخوردار است، دارا بودن نیروی عقل و استدلال، به مثابه عالم اصغر بودن، مثال آفریدگار بودن، کمال‌پذیری نامحدود، بقاء و جاودانگی نفس انسانی که حقیقت اوست از دیگر این مبانی و معیارهاست. احساس کرامت نفس سبب خودسازی و دوری انسان از خواری معصیت و دیگر ناهنجاری‌های فردی و اجتماعی شده و موجب می‌شود تا انسان خود را با کسی غیر از خدا معامله نکند. بعلاوه، دفاع از حقوق بشر مبنای اصلی و اساسی خود را بیابد و امید را در جامعه انسانی زنده کند.
  • تعداد رکورد ها : 233