جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 699
بررسی و تحلیل دیدگاههای فلسفی شیخ الرئیس و صدرالمتالهین در چهار مساله اساسی فلسفه اولی (وجود - قوه و فعل - عقل - ابداع و خلق)
نویسنده:
محمدکاظم فرقانی اله آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عنوان: بررسی و تحلیل دیدگاههای فلسفی شیخ الرئیس و صدرالمتالهین در چهار مساله اساسی فلسفه اولی (وجوه، قوه و فعل، عقل (علم)، ابداع و خلق)این رساله مشتمل بر یک مقدمه و دو بخش است. هر بخش شامل چهار فصل است و هر فصل به یکی از مباحث مذکور در عنوان اختصاص دارد. در بخش اول همه مسائلی که در حیطه هریک از مباحث فوق تا عصر ملاصدرا در فلسفه اسلامی مطرح شده است مورد بحث قرار گرفته است. بخش دوم رساله به مسائلی اختصاص دارد که ملاصدرا در آنها مدعی ابتکار است. نگارنده معتقد است که حکمت متعالیه ملاصدرا نه در نام و نه در روش تحقیق، نه در مقام گردآوری و نه در مقام داوری، ابتکاری نبوده، بلکه سابقه ای طولانی دارد. اما ادعای ابتکاری بودن فلسفه ملاصدرا منحصر به موارد فوق نیست و می توان از زوایای دیگر به صحت و سقم این ادعا نگریست. بعضی از این زوایا عبارتند از:1- تولید مسائل جدید فلسفی که در کتب پیشینیان حتی طرح هم نشده بوده است. 2- ارائه راه جدید برای برخی مسایل فلسفی متنازع فیه در تاریخ اندیشه اسلامی3- ارائه تفکیکها و تقسیمهای جدید برای تحلیل دقیق تر مسایل فلسفی4- برهانی کردن برخی مسایل که در کتب پیشینان مطرح بوده است و بر آن برهان اقامه نشده بوده است یا افزودن برهان یا براهین جدید بر براهین پیشینیان5- ارائه بیان و تقریری نو از مسایل فلسفی مطرح در آثار پیشینیان و رمزگشایی از کلمان آنان6- نقد برخی از بیانها یا براهین ارائه شده توسط حکیمان و عارفان پیشین7- داوری میان دو یا چند تن از متفکران گذشته و دفاع از یکی در برابر دیگری.آنچه را فی الجمله می توان پذیرفت موارد دوم تا هفتم است. زیرا هرکس آثار ملاصدرا را با آثار متفکران پیش از وی مقایسه کند در می یابد که هر چند وی بطور گسترده از آثار ایشان بهره برده است، اما در موارد مذکور به نحوی دارای ابتکار می باشد. اگرچه بر سر مصادیق هریک می توان اختلاف رای داشت و شاید بتوان رد پای بیانها، برنها، اشکالها، تکفیکها، راه حلها و داوریهای وی را در آثار گذشتگان دید. اما آنچه از اهمیت بیشتری برخوردار است زاویه اول است. یعنی باید تحقیق کرد که آیا مسئله ای یا مسائلی در فلسفه ملاصدرا مورد بحث قرار گرفته است که هیچ پیشینه ای در تاریخ فلسفه نداشته باشد و از بنیان ابتکار اوست. آنچه نگارنده رساله در پی آن است بیشتر همین مورد است، هر چند موارد دیگر را نیز از نظر دور نداشته است. مبنای اسلامی رساله حاضر تنها ریشه یابی مدعیات ابتکاری ملاصدرا را در محدوده چهار مبحث فلسفی در آثار شیخ فلاسفه اسلام، ابن سینا است. اما به مناسبت از وجود آن ریشه ها در کتب فلسفی، عرفانی و کلامی دیگر نیز سخن به میان آمده است. در این رساله دو نکته مورد توجه نگارنده نیست:1- صحت و سقم آرای فلسفی ملاصدرا و دیگر فیلسوفان2- نشان دادن ماخذ عبارات ملاصدرا که در آنها ادعای ابتکار ندارد.باید توجه داشت که جست و جو برای یافتن نشانه هایی از ابتکارات ملاصدرا در آثار ابن سینا و دیگر متفکران پیش از وی، به هیچ وجه به معنی قدح مقام علمی، فلسفی و عرفانی مرحوم صدرا نیست.
اشکالات مربوطه به عصمت انبیا و پاسخ آن
نویسنده:
علیرضا کامفر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله‌ای که در پیش رو دارید بر سه فصل می‌باشد. در فصل اول با توجه به موضوع رساله کلیاتی را درباره عصمت مطرح نمودیم و در آنجا بعد از تعریف عصمت و حقیقت و مراتب آن و نظرات متکلمین اسلامی در این باب ، بیان کردیم که مسئله عصمت یک امر پیشینی و تعقلی است . یعنی عقل آدمیان در مرحله اول به این نتیجه می‌رسد که نبی باید معصوم باشد و نیز در کیفیت عصمت نبی باید بالاختیار از ارتکاب کل گناهان و خطا و اشتباه در احکام و مسائلی که به هدایت انسانها مرتبط می‌باشد مصون و معصوم باشد. این دیدگاه موجب پیدایش اشکالات و وشبهاتی در ذهن می‌شود که در قسمتی از فصل دوم به پاسخ این گونه شبهات پرداختیم. و نیز در قسمتی از فصل دوم و فصل سوم به شبنهاتی که مخالفین عصمت (و یا احیانا مخالفین عصمت مطلقه انبیا) از طریق نقل آیات قرآن کریم مطرح نمودند پاسخ دادیم. یعنی از آنجا که آن دیدگاه پیشینی و تعلقی ما درباره عصمت به ظاهر با آیاتی از قرآن کریم منافات داشت و مخالفین با مطرح نمودن آن آیات و ساختن افسانه‌هایی (همچون افسانه غرانیق - افسانه‌های در مورد زندگی حضرت داود (ع) و افسانه عشق زینب) به رد و ابطال عصمت پرداختند و احیانا از این طریق به شخصیت والای انبیا توهین نمودند در قسمتی از فصل دوم و تمامی فصل سوم به تفسیر و تاویل این گونه آیات مشابه پرداختیم. البته در تفسیر و تاویل سعی شده است که ظاهر آیات حفظ شود و نیز با عصمت هم منافات نداشته باشد.
رابطه طبیعیات و مابعدالطبیعه در حکمت ابن‌سینا
نویسنده:
محمدجواد رضایی ره
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این رساله در یک مقدمه و شش بخش تنظیم شده است : اول) تمهیدات ، دوم) مابعدالطبیعه از نظر ابن‌سینا، سوم) طبیعیات از نظر ابن‌سینا، چهارم) مسائل مابعدالطبیعه، پنجم) مسائل طبیعیات ، ششم) ماحصل و مرور. در مقدمه به بیان طرح تحقیق پرداخته شده است . سوالهای این طرح اصلی عبارتند از: .1آیا طبیعیات مبتنی بر مبادی مابعدالطبیعی است ؟ .2آیا مابعدالطیبیعه سینوی نیز مبتنی بر مبادی طبیعی است ؟ .3آیا کشف بطلان اصول طبیعیات قدیم مستلزم باطل شدن برخی از احکام مابعدالطبیعه سینوی نیز هست یا نه؟ برای تحقیق پاسخ به این سوالها در این رساله دو رویکرد به آثار ابن‌سینا شده است : نویسنده در بخشهای دوم و سوم کوشیده است که به معارف مابعدالطبیعه و طبیعیات در مقام تعریف بنگرد و از زاویه نگاه شیخ و اصحاب او موضوع، مبادی، مسائل، روش تحقیق، هدف و غایت ، فایده، اعتبار و منزلت و در نهایت رابطه این دو معرفت را با یکدیگر، مورد بحث و نظر قرار دهد. علاوه بر این، از تحلیل و نقد آرا شیخ و شارحان او فروگزار نکرده است . این دو بخش را می‌توان از سنخ مباحث معرف‌شناسی پیشین تلقی کرد، یعنی شناختی از معرفت که مسبوق به تحصل تاریخی معرفت نیست ، بلکه بیشتر مبتنی بر تعاریف است و معرفت را چنان می‌بینند که می‌خواهند باشد و روشن است که مقام تعریف همواره فراتر از مقام تحقق است . در بخشهای چهارم و پنجم کوشیده است که مسائل اصلی مابعدالطبیعه و طبیعیات را با ذکر براهین اثبات آنها به نحوی روشن عرضه کند تا در بخش هفتم بتواند داوری کند که چه تعداد از مسائل مابعدالطبیعی مبتنی بر اولیات و اصول متعارف است و به اصطلاح مسائل فلسفی خالص هستند و تغییر و تحولی که در سایر معارف رخ می‌دهد به اعتبار آنها لطمه نمی‌زند و چه دسته از مسائل مبتنی بر مقدمات غیراولی-و به اصطلاح مسائل فلسفی غیرخالص -هستند، و از این دسته چه تعداد از آنها مبتنی بر مقدماتی هستند که در طبیعات قدیم به اثبات رسیده و چه تعداد از آنها بر مبادیی استوارند که خود از مسائل علوم دیگر نیستند بلکه از مبادی بدیهی غیراولی هستند، مثل مشاهدات و مجربات . برای اینکه در این رساله از ابهام و ایهام اصطلاحات حذر شود، در بخش دوم که موسوم به تمهیدات است ، به تحلیل و بررسی و نقد آرا شیخ و اصحاب او درباره "موضوع علم"، "مبادی علم"، "مسائل علم" و "طبقه‌بندی علوم" مبادرت شده است 57:9 ماحصل این تحقیق این است که پاره‌ای از مسائل مابعدالطبیعی سینوی مبتنی بر مسائل طبیعی قدیم است و همین طور پاره‌ای از مسائل طبیعی بر احکامی مابعدالطبیعی است و روشن است که با کشف بطلان اصول طبیعات قدیم آن دسته از احکام مابعدالطبیعی که مبتنی بر احکام طبیعی بوده‌اند از اعتبار ساقط می‌شوند و این حادثه اتفاق افتاده است .
قدم عالم در رساله حجج هجدهگانه پروکلس
نویسنده:
امیرحسین ساکت اف
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
فلسفه اگزایستانس ، اثر: کارل یاسپرس
نویسنده:
محمدحسین شرکاء
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فلسفه اگزیستانس (Existence) مانند عقل‌گرایی و تجربه‌گرایی عنوانی است که ممکن است باعث سوء فهم گردد. زیرا سیستم معین و حوزه‌ای مشخص ندارد. اغلب فلاسفه‌ای که به آنها این عنوان را داده‌اند، خود این عنوان را نمی‌پذیرند. ریشه‌های فلسفی این جریان را تا ارسطو و سقراط ترسیم کرده‌اند و و از نظر مذهبی آن را تالوتر، اگوستین و کتاب عهد عتیق پی‌گیری کرده‌اند. ولی بی‌شک این جریانی است که از افکار کیرکگارد سرچشمه می‌گیرد. خود وی نیز تحت تاثیر کانت و شلینگ قرارداشت و از طرف دیگر بر ضد هگل بود. کانت از جمله فیلسوفانی است که در این جریان فکری به طور اعم و دریاسپرس بطور اخص تاثیر زیادی داشته است .
عقل و ایمان از دیدگاه توماس آکوئینی
نویسنده:
احمدرضا مفتاح
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این نوشتار محور بحث ما رابطه عقل و ایمان از دیدگاه توماس اکوئینی یکی از بزرگترین متکلمان و فیلسوفان مسیحی است . که بهترین راه حل این مساله را تا زمان خودش بیان کرده است و با تفکیک قلمرو ایمان و فلسفه این رابطه را در یک موضع قرار داده است . اما با توجه به این که توماس در این راه مدیون و وامدار پشینیان خویش است ، قبل از این که به نظرات او بپردازیم، ریشه‌های بحث را در گفته‌های چند تن از قدیسان، متالهان و فیلسوفان پیش از او مورد بررسی قرار می‌دهیم. و گر چه عقل و ایمان در فلسفه یونانی ماب نیز مطرح بوده است ولیکن بحث را با توجه به دین مسیحیت و فلسفه قرون وسطی دنبال می‌کنیم که بیشتر معرکه آراء بوده است . رابطه بین فلسفه و دین یکی از مهمترین مسائل قرون وسطی است . کلیسای کاتولیک بر آن بود که حقیقت کامل و مطلق را مسیح پسر خدا با تجسدش به بشر اعطا کرده است و شناخت خارج از مسیحیت ممکن نیست و دست آورد شیطان است بدین ترتیب فلسفه به عنوان تفکر بشری و جدا از منبع وحی، شیطانی و فاسد دانسته می‌شد و در مقابل حکمت الهی قرار می‌گرفت . و در مقابل حکمت مسیحی که منشا الهی داشت فلسفه یونانی - رومی بود که انسان با عقل خود آن را ساخته بود و می‌خواست با آن به حقیقت دست یابد. اکثر قریب به اتفاق متفکران قرون وسطی درباره این دو نظام فکری به تحقیق پرداختند. البته برخی از آنان بطور ضمنی و غیر مستقیم به این مساله اشاره کرده‌اند و برخی همچون انسلم و توماس اکوئینی بطور مستقیم این بحث را مطرح کرده‌اند.
نظریه معنی‌داری ویتگنشتاین متاخر
نویسنده:
هاجر باباجان پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ویتگنشتاین در هر دو نظریه‌اشبه مبحثپیرامون ماهیتزبان می‌پردازد و هدفشاین استکه حدود و ساختار زبان انسان را مشخصکند، برای دستیابی به این هدفبه بحثمعنی‌داری می‌پردازد مسئله‌ای این استکه مرز میان کلام معنی‌دار را از کلام بی‌معنی تفکیککند، منتهی به این سوال در هر دوره پاسخهای متفاوتمیدهد.در "رساله" زبان به تصویر تشبیه شده استیعنی زبان، جهان را با تصویر کردن می‌نمایاند زیرا زبان مرکباز جملاتی استکه از نامها تشکیل شده‌اند و این نامها به اشیاء در جهان برمی‌گردند و جهان از وضعیتهای امر تشکیل شده استکه هر وضعیتامر عبارتاستاز روابط اشیاء نسبتبه یکدیگر، اگر جمله تصویر امر واقع ممکنی باشد، معنی‌دار استدر غیر این صورتبی‌معنی است .لذا طبق این نظریه، دین، اخلاق، هنر، متافیزیکبی‌معنی هستند چون تصویر عالم خارج نیستند.در "تحقیقاتفلسفی" زبان به ابزاری تشبیه شده استکه کاربردهای مختلفدارد و معنای واژه یا جمله را باید در کاربرد آن در زمینه‌های مختلففهمید، لذا زبان دارای ماهیتواحد نیست .بین کاربردهای مختلفواژه و جمله "شباهتخانوادگی" وجود دارد همانطور که بین اعضای یکخانواده این شباهتوجود دارد ویتگنشتاین متاخر زبان را یک"شکل زندگی" میداند.در تحقیقاتفلسفی تنوع زبانها وجود دارد لذا دین، هنر و اخلاق ... معنیدار هستند ولی متافیزیکهمچنان بی‌معنی استو به علاوه در رساله حاضر تاثیر نظریه زبانی و یتگنشتاین در مقولاتی نظیر فلسفه، نفی زبان خصوصی، دین، یقین، تفسیر، هنر و علوم اجتماعی پرداخته‌ایم.
نقد و بررسی زمان و مکان در فلسفه کانت با تاکیدبر دیدگاه بنت
نویسنده:
مهدی کهنوجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این نوشته سعی و کوشش نگارنده بر آن بوده است مبحث زمان و مکان را که یکی از مسائل مبهم فلسفی است در آرا فیلسوف بزرگی چون کانت دنبال نماید و آن را مورد نقد و بررسی قرار دهد. در این راستا ایرادوانتقاد جاناتان بنت فیلسوف معاصر آمریکایی مورد تاکید و مداقه قرار گرفته است که بنا به گفته او جسورانه و بدون هیچ ملاحظه ای فلسفه کانت را نقد کرده است. به طور خلاصه کانت برای ضرورت و کلیت بخشیدن به قضایای علمی طرح احکام ماتقدم ترکیبی را پیشنهاد می کند . برای دستیابی به چنین احکامی وی معتقد است که تمام شهودات حسی ما از ماده و صورت تشکیل شده اند . زمان و مکانی که شهودات ماتقدم هستند صورت آنها را تشکیل می دهد و ماده آنها از عالم خارج اخذ می شود. بنابراین آنها هم ماتقدم و هم ترکیبی هستند و مفید کلیت و ضرورت می باشند.بنت انتقاد می کند که کانت در تبیینش از تمایز تحلیلی / ترکیبی از ابهام ناشی از ساختار جملات چشم پوشی می کند و این تمایز را با اصطلاحات روانشناسی تبیین می نماید و ظاهرا آگاهی مرادش از تحلیلی ، تحلیلی اولیه و صادق بر طبق تعریف می باشد. ایده آلیزم استعلایی کانت در مورد زمان نیز رضایت بخش نیست و فرض کانت که مکان بالضروره منفرد است ، غلط است.
بررسی آراء فلسفی سنت گرایان معاصر
نویسنده:
طیبه کرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده سنت‌گرایان معاصر، حامیان «حکمت خالده» هستند با باور به این مطلب که «حکمت» از منشائی قدسی نازل شده است و با اصول نظری و عملی خود امکان صعود به همان منشاء اولیه را فراهم می‌آورد. مهم‌ترین آراء فلسفی ایشان را می‌توان در سه گروه معرفت‌شناسی، مابعدالطبیعه و انسان‌شناسی خلاصه نمود. پیروان حکمت خالده، در بعد معرفت‌شناسی، نه تنها حصول معرفت را ممکن می‌دانند، بلکه تنها شأن انسان را کسب معرفت تلقی می‌کند و متعلق این معرفت نیز امر مطلق و ابزار شناخت آن، عقل شهودی عنوان می‌شود. پس از شناخت امر مطلق می‌توان به شناخت عالم و تجلیات امر مطلق پرداخت. عقل استدلالگر یا جزئی، ابزاری است که در شناخت نوع دوم کاربرد دارد. در بعد مابعدالطبیعی، سنت‌گرایان به حق و مراتب آن می‌پردازند که شامل مادیات نیز می‌شود. در این عرصه چگونگی خلقت، عمومیت قوانین‌ حاکم بر هستی، مسئله شرّ، معجزه، ماده و صورت و زمان و مکان از مباحث مهم هستند. اصل سلسله مراتب واقعیت، عدم انفکاک مراتب هستی از یکدیگر و دوری بودن جریان تاریخ و عدم یکنواختی کیفیت زمان از اصول اولیه سنت‌گرایان به شمار می‌آیند. در منظر این حکما، انسان، خلیفه خداوند و از جهت ویژگی‌ها بیشترین شباهت را به خداوند دارد. به همین سبب نقش محوری در نظام عالم دارد. انسان محصول یک تکامل مادی و زیست محیطی نیست، بلکه ظهور او در عالم ثمره یک نزول از منشائی قدسی است. انسان ها از جهت زن و مرد بودن، طبقات اجتماعی و نژاد مختلفند و این اختلافات باارزش تلقی می‌شود. سرّ تکثر ادیان به همین تعداد نژادها و انسانها برمی‌گردد. ادیان دارای بعد ظاهری و بعد باطنی هستند. در بعد باطنی، ادیان همگرا می‌شوند و «وحدت متعالیه ادیان» را شکل می‌دهند. انسان‌ها از جهت کمالات معنوی هم در این دنیا و هم در آخرت درجاتی دارند. به همین سبب وحی و الهام در دنیا و بهشت لقاء در آخرت نصیب هر کسی نمی‌شود. اما هر کس با عمل صحیح به آئین دینی خود – اگر دینی صحیح باشد – به رستگاری و بهشت موعود خواهد رسید.واژه‌های کلیدی: سنت – حکمت – وحی – عقل شهودی – عقل استدلالگر – مابعدالطبیعه – خلیفه‌اللّه
مفاهیم دیونیسوسی و آپولونی در فلسفه نیچه
نویسنده:
لیلا کوچک منش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در طول تاریخ گاه انسانهایی اغلب فرهیخته، روزگار خود را همچون آینه‌ای بازتابانده‌اند و حتی بدل به سمبلی از عصر خویش گشته‌اند و چه کس می‌توان جاودانگی انسانی را انکار کند که عصری را در خود جای داده است و این چنین برتر از همه زمانها پای به عرصه جاودانگی نهاده است ؟ شاید اغراق‌آمیز نباشد اگر بگوئیم نیچه چنین انسانی است : او می شکفد، می‌آفریند، فرومی‌پاشد و جاودانه می‌شود. همچون عصر خویش ، دورانی که می‌رود تا با تندباد پوچ‌گرایی از هم فرو پاشد و از خاکسترش ابرمرد چون ققنوسی زاده شود، نیچه نیز از هم فرو می‌پاشد (1889) تا منادی انسانی بزرگ باشد که تا ابد به تیزبینی، سرسختی و در عین حال لطافتش همگان را شگفت زده می‌سازد. جهان با یونان می‌شفکد و با دوران مدرن از هم فرو می‌پاشد، این پرسش اما هنوز پاسخی نیافته است که آیا این فروپاشی پر عظمت را حاصلی هست ؟ چیزی که زاده شود، جاودانگی به ارمغان آرد و تحسین برانگیز؟ نیچه در پی علت‌یابی انحطاط دوران خویش است ، انحطاطی که تا عمق لحظه لحظه اکنون ما نیز ادامه یافته است . تهی شدن همه چیزها از آن اصالت ، شکوه و قداست همیشگی‌اش و تفاوت فاحش میان یونان و قرون پس از آن شاید پدید آورنده این پرسش همیشگی باشد که چرا؟ چرا همه جهان اینگونه از همه اصالت‌ها و ارزشها، از آن شادابی زاینده و پویا تهی گشته است ؟ چگونه آنچیزی شدیم که هستیم: دلزده: عبوس زاهدانه، سست و درنگ‌کار، بی‌هیچ آفرینندگی حتی و در یک کلمه برده. چگونه ناگهان زندگی در دروه همه جهان روبه افول نهاد و مردگان متولیان زیاده خواه زندگی گشتند؟ چه شد که شکوه سرزنده سلیمان از یادها رفت و تمام گسترده ذهنمان را رنج مقدس ایوب پر کرد؟ پاسخ نیچه به تمامی این پرسش‌ها، یک کلمه است ، فقدان دیونیسوسی. فقدان آن ایمانی که در عین رنج می‌خندد و بر میخ‌ها پای می‌کوبد و می‌رقصد: ایوبی که رنج می‌برد اما سلیمان وار بر همه هستی حکم می‌راند.
  • تعداد رکورد ها : 699