جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4704
تأثیر نظریه حرکت جوهری بر نفس‌شناسی ملاصدرا
نویسنده:
صغری یکه زارع، محمدصادق کاملان، محمود پروانه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در سیر تکاملی اندیشه فلسفی مسلمین، صدرالمتألهین توانست بسیاری از معضلات اقطاب خود ازجمله در علم‌النفس را برطرف کرده، طرح نوینی از آن ارائه نماید. بدیهی است نفس‌شناسی ملاصدرا نیز بر مبادی و اصول فلسفی او استوار شده است. این پژوهش به ­دنبال تبیین تأثیر نظریه حرکت جوهری صدرا – به ­عنوان یکی از اصول بنیادین فلسفی‌اش- بر مختصات و تفاوت‌های نفس‌شناسی او می‌باشد. ازجمله این تأثیرات می‌توان به مباحث حدوث و بقای نفس، حقیقت نفس، تحول در برخی براهین تجرد نفس، رابطه نفس با بدن، رابطه نفس با قوای آن، اتحاد عاقل و معقول، موت طبیعی و اخترامی، ابطال تناسخ، تجرد قوه خیال و معاد جسمانی اشاره کرد.
صفحات :
از صفحه 125 تا 147
بررسی نظریه معاد جسمانی ملاصدرا از دیدگاه منتقدان
نویسنده:
منا منصف
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اصل معاد از اصول مسلم دین اسلام به شمار می‌آید. ملاصدرا نخستین فیلسوفی است که تلاش نموده است معاد جسمانی را با اتکا به مبانی عقلی و فلسفی خود از جمله اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری اثبات نماید. وی علاوه بر اثبات معاد جسمانی بر عینیت بدن اخروی با بدن دنیوی تأکید کرده و بر این باور است که بدن اخروی عین بدن دنیوی است نه مثل آن. ملاصدرا این نظریه را مطابق با شریعت دانسته و بارها تصریح می‌کند که معادی که او به کمک اصول فلسفی و عقلانی اثبات کرده است، همان معاد قرآنی و وحیانی است. نظریه ملاصدرا در باب معاد جسمانی معرکه آراء بوده و موافقان و مخالفان بسیاری دارد. به طور کلی می‌توان منتقدان نظریه معاد جسمانی ملاصدرا را در دو دسته جای داد. دسته اول منتقدانی که اصول و مقدمات ملاصدرا را مورد انتقاد قرار داده‌اند. دسته دیگر منتقدانی هستند که علی‌رغم پذیرش اصول و مقدمات وی، آنچه را متفرع بر این اصول و مقدمات است، نمی‌پذیرند. این دسته از منتقدان خود به سه دسته تقسیم می‌گردند. دسته اول منتقدانی هستند که اعتقاد دارند معاد جسمانی که ملاصدرا مطرح کرده است با معاد جسمانی که در قران آمده، مغایر است. دسته دوم منتقدانی که بر اصل نظریه ملاصدرا به عنوان یک نظریه فلسفی انتقاد کرده‌اند. و بالاخره دسته آخر بر این باورند ملاصدرا معاد جسمانی در عالم عقول و برای انسان‌های کمال یافته را تبیین ننموده است. به نظر می‌رسد اکثریت این انتقادات قابل دفاع نیست و نظریه معاد جسمانی ملاصدرا هم از حیث عقلی و هم از حیث نقلی تصویر دقیق تری از معاد ارائه می-دهد.
جایگاه عقل در تربیت دینی از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
محسن قاسم پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
چکیده :
با توجه به تعريف انسان و هدف از آفرينش او در قرآن تربيت دينی غايتمند است. اين نوع تربيت، بر اساس آموزه های دينی دارای مبانی، اصول و روش های خاص خود است. توجه به جايگاه و کارکرد عقل در تربيت دينی بر مبنای خردورزی، شايسته هر گونه تامل و بررسی است. به فعليت رسيدن جنبه های گونه گون اين نيروی خدادی، که ما آن را به ترتيب عقلانی تعبير می کنيم ياری کننده انسان در نيل به آن هدف غايی است. علامه طباطبايی از مفسرانی است که به تفکر و تعقل و نقش ويژه آن در تربيت انسان اهتمام خاصی داشته است. به نظر وی، تعريف قرآن از عقل، نيرويی است که انسان ضمن بهره مندی از آن در دين به وسيله آن خواهد توانست به سوی حقايق معارف و اعمال صالحه راه بگشايد. به نظر اين مفسر نقش عقل در تربيت دينی کليدی است، اما در فرآيند تربيت تحت تاثير عواملی ممکن است دچار لغزش هايی گردد. در اين مقاله، راهکارهای تحقق اين نوع از تربيت با عنايت به روش هايی مانند تعليم علم و حکمت، روش تهذيب نفس و ايجاد بسترهای لازم برای بروز و ظهور تفکر بر اساس آرای علامه طباطبايی در تفسيرالميزان مورد بررسی و تحليل قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 65 تا 90
حقیقت بهشت و جهنم از دیدگاه حکمت متعالیه (ملاصدرا، علّامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی)
نویسنده:
معصومه یاوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زندگانی پس از مرگ از جمله ابهاماتی است که همواره ذهن بشر متفکر را به خود مشغول کرده است. البته سخنان و گفته‌هایی که از طریق ائمه معصومین (ع) به ما رسیده و یا در قرآن آمده، تاحدی این ابهامات را برطرف می‌سازد. بهشت و جهنم نیز گوشه ای از این ابهامات است که قسمت اعظم فهم آن به روایات و آیات قرآن باز می‌گردد. و عقل تا حد بسیار اندکی قادر به فهم آن می‌باشد. وجود بهشت و جهنم، چگونگی خلقت آنها، اوصاف، لذایذ و آلام آنها، کیفیت خلود و امثال آن از فروعات بحث بهشت وجهنم است که با بررسی برخی از کتاب‌ها، پایان نامه‌ها و مقالات در این رساله تاحدی به آن‌ها پرداخته شده است. ابتدائاً نظر برخی از حکما و متکلمان قبل از ملاصدرا بیان شده و در ادامه نظریات ملا صدرا، علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی که برگرفته از آیات و روایات می‌باشد گفته شده است. از دیدگاه ملاصدرا بهشت و جهنم مانند درختی هستند که اصل آنها اکنون موجود است، اما شاخ و برگ آن را انسان‌ها با اعمال و رفتار خویش به وجود می‌آورند. یعنی بهشت و دوزخ هر کسی بستگی به اعمال او در این دنیا دارد و خود شخص آنها را در این دنیا می‌سازد. اما حجاب طبیعت مانع از درک آن می‌شود. ایشان اکثر مباحث بهشت و جهنم را تأویل می‌برد و با ذوق فلسفی خویش آیات و روایات را تفسیر می‌کند. مثلاً در مورد درهای هفت‌گانه دوزخ می‌گوید آنها قوای هفت‌گانه انسان است. وی در بحث خلود قائل است که خلود و دوام در بهشت و دوزخ برای بهشتیان و دوزخیان ابدی است اما این بدان معنا نیست که عذاب هم برای دوزخیان دائمی باشد، بلکه پس از مدتی عذاب با طبعشان عجین شده و برای آنها گوارا می‌گردد.علامه طباطبائی نیز درباره مکان بهشت و جهنم می گوید، ممکن است آن دو در بطن آسمان و زمین باشند، اما درک آن در این جهان به دلیل وجود ماده ممکن نیست. ایشان در بحث خلود قائل است بهشتیان دائماً در بهشت اند، اما ممکن است جهنمیان با لطف و کرم پروردگار از دوزخ خارج شوند.در پایان آیت الله جوادی آملی با دلایلی از قرآن و روایات خلقت فعلی بهشت و جهنم را امری حتمی می‌داند و معتقد است خلقت دوزخ یکی از نعمت‌های الهی و عامل بازدارنده‌ای از خلاف و معصیت است برای انسان هایی که به معرفت حقیقی نرسیده‌اند. نظر وی در باب خلود نیز مانند نظر علامه می‌باشد. وی برخلاف ملاصدرا قائل است که عذاب هیچگاه برای دوزخیان گوارا نخواهد شد. زیرا خلاف فطرت است.
بررسی تطبیقی آراء ابن سینا، ملاصدرا و آیت الله جوادی آملی در الاهیات بالمعنی الاخصّ
نویسنده:
محمدعلی شمس آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مباحث الهیات بالمعنی الاخص در آثار ابن سینا و ملاصدرا به صورت مشروح مورد بحث قرار گرفته است و آیت الله جوادی آملی به عنوان یکی از حکمای معاصر به آنها توجه داشته و در جهت توضیح و تبیین آنها مباحث شایان توجهی ارائه کرده است و به پاره ای از شبهات نیز پرداخته اند. آیت الله جوادی آملی در برهان صدیقین دیدگاه صدرا را به طور کامل نمی پذیرد و دیدگاه علامه طباطبائی را می پسندد. در برهان امکان و وجوببعد از پذیرش دیدگاه صدرا، یادآوری می‌کند که تحلیل فقری امکان صدرا، ریشه در سخنان گذشتگان دارد. ارزش برهان معجزه در دیدگاه ایشان به برهان امکان و وجوب است. به نظر ایشان برهان نظم در دیدگاه متکلمان غربی، بر خلاف فیلسوفان و متکلمان مسلمان یک برهان تام است. ایشان با چند تقریر به تبیین برهان پرداخته و ضعف آن را محدودیت کبرای قیاس دانسته و برای اثبات‌گری آن نیاز به تتمیم را مورد توجه قرار داده است. برهان حرکت و برهان حدوث دو برهانی هستند که در یک جا امّا به صورت مجزّا که البته غیر تام هستند، تقریر شده است. در برهان فطرت، مشکل اصلی برهان را صغرای آن می‌داند. در ادامه، تقریر و اشکالات برهان وجودی آنسلم و تجربه دینی و براهین اخلاقی مورد بررسی قرار گرفته است. در صفات خداوند سعی بر این شده که اکثریت صفات ذاتی و فعلی از جهت ایجابی و سلبی در مکاتب سه گانه و از دیدگاه آیت الله جوادی آملی مورد بررسی قرار گیرد. البته در افعال خداوند با توجه به سهم و فهم کتب، ایشان تقریر و تبیین کامل و متفاوتی ندارند.
تبیین علم الهی در مرتبه قضاء از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
علیرضا خواجه گیر
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: حوزه معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان,
چکیده :
علم الهی و سلسله مراتب آن در نظام حکمت صدرایی از اهمیت زیادی برخوردار است، بطوریکه هم خود ملاصدرا و هم پیروان او مباحث فراوانی پیرامون آن مطرح کرده اند. مسئله قضاء در این سلسله مراتب بسیار قابل توجه است. زیرا قضاء الهی از نظر تطبیقی با عوالم کلی وجود همان مرتبه صور عقلی محسوب می شود که ورای صور طبیعی و نفسانی است، که بصورت دفعی و بلا زمان از واجب تعالی صادر می شوند و بعنوان مرتبه ای از مراتب علم الهی که همان قضاء علمی است ، نامیده می شود و در مرحله بالاتر به علم ذاتی الهی منتهی می شود. از طرف دیگر نظام علّی و معلولی عالم هستی و انتساب این عالم به علت تامه و هستی بخش خود که منشاء ضرورت و پیدایش عالم هستی است، نیز قضاء عینی نامیده می شود . بنابراین قضاء الهی مبین انتساب همه عالم هستی در دو مرتبه علمی و عینی به حق تعالی است .تبیین و تحلیل حقیقی مسئله قضاء الهی باید با توجه به هر دو مسئله علم الهی از یک طرف و ضرورت نظام جهان هستی از طرف دیگر صورت بگیرد، زیرا قضاء الهی هر دو مسئله را تبیین می کند و توجه به یکی از این دو و غفلت از دیگری حقیقت مسئله قضاء الهی را بر ما آشکار نخواهد کرد.این مقاله در صدد است، مسئله قضاءالهی را بعنوان مرتبه ای از علم الهی از منظر بنیان گذار حکمت متعالیه و یکی از شارحان اصلی آن در دوران معاصر-علامه طباطبایی- تبیین و تحلیل نموده و نکات مورد اختلاف و تشابه این دو فیلسوف را در مورد مسئله مذکور بررسی نماید.
صفحات :
از صفحه 91 تا 104
سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه
نویسنده:
عبدالله جوادی آملی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
سیاست متعالیه سیاستی جهانی و فراگیر است و انسان را حی متأله می‏داند، نه حیوان ناطق. بر اساس حکمت متعالیه، دنیا و آخرت انسان به دست خود او ساخته می‌شود و تنظیم این امر با سیاست متعالیه صورت می‌گیرد. مقاله حاضر، مبانی و مؤلفه‌های سیاست متعالیه را از منظر حکمت متعالیه تحلیل و تبیین می‌کند.
صفحات :
از صفحه 7 تا 18
نوآوری‌های سهروردی در باب «ملاک نیازمندی معلول به علت»
نویسنده:
علی ارشد ریاحی، خدیجه قاسمی مقدم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا ملاک نیازمندی معلول به علت را امکان ماهوی آن می‌داند،ولی‌ ملا صدرا را با نقد امکان ماهوی،امکان فقری را بر جای آن نشانده،عین ربط بودن‌ موجودات به باری تعالی را نتیجه می‌گیرد.اما آیا سهروردی نیز همانند ابن سینا، ملاک نیازمندی معلول به علت را امکان ماهوی ماهیات می‌انگارد یا قبل از ملا صدرا و همانند او،فقر فی‌نفسه انوار را ملاک نیازشان به علت می‌داند.در این‌ مقاله،ثابت شده است که سهروردی درمواضع بسیاری از آثار خود،ملاک‌ نیازمندی انوار به علتشان را فقر فی‌نفسه آن‌ها می‌داند.در نظر او،ذات انوار چیزی به جز نور بودن آن‌ها نیست که همانند اشعات و اشراقاتی از نورالانوار ظهور یافته‌اند.این عقیده‌ی او،دو نتیجه‌ی زیر را به دنبال دارد:1.عین ربط بودن‌ موجودات به یاری تعالی،2.توحید افعالی،زیرا وقتی که موجودات در ذاتشان‌ مستقل از علت هستی‌بخششان نباشند،در فعل خود نیز از او مستقل نخواهند بود،بنابراین فاعل حقیقی عالم خود نورالانوار است.
صفحات :
از صفحه 53 تا 62
ادراکات فطری از دیدگاه ملاصدرا و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
مرضیه عظام نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهبحث ازادراکات فطری به عنوان اساس معرفت بشرهمواره مورد توجه فلاسفه ی شرق وغرب بوده است. لذا دراثر حاضرسعیبرآن است که دریک فصل، نگاهی اجمالی به تاریخچه ی بحث در میان فلاسفه ی شرق وغرب داشته سپس این بحث رابه طور مفصّل ازدیدگاه ملاصدرا و استاد جوادی آ ملی مورد بررسی قرارداده تا اینکه تفاوت دیدگاه ها دراین رابطه مشخص شود. دراین بررسی سه معنا از ادراکات فطری مورد نظراست: ادراکات فطری به معنای علوم بدیهی که اوّلیات تصوری وتصدیقی و فطریات اصطلاحی را دربردارد. ادراکات فطری حضوری که به نحو تکوین با انسان خلق می شوند که این دودسته مورد قبول غالب فلاسفه ی اسلامی است. و فطری به معنای علوم ذاتی عقل، که در میان فلاسفه ی غرب مطرح است.عموم فلاسفه ی مسلمان براین باورند که خداوند تعالی اساس ساختمان بشر را برفطرتی خاص آفریده است که اقتضای ذات اوست. وبه لحاظ این خلقت ویژه دارای اموری فطری است که به دو قسم بینش ها وگرایش های فطری تقسیم می شود از طرفی همه ی گرایش های فطری اش مبتنی بربینش های فطری است. بدین ترتیب انسان موجودی فطرتاً متفکراست که براساس علم واندیشه کار می کند.ازطرفی مطلق علم به حصولی و حضوری و علم حصولی به تصور و تصدیق و هرکدام ازاین دو به بدیهی ونظری،و بدیهی به اوّلی و ثانوی قابل انقسام است. درادراکات حصولی بدیهیات اوّلیه و فطریات اصطلاحی از بدیهیات ثانویه مصداق ادراکات فطری به دو معنای متفاوت هستند و همه ی ادراکات اعم ازنظری و بدیهی مبتنی بر بدیهیات اوّلیه اند؛ ادراکات فطری حضوری علومی هستند که ازبدو خلقت به نحو فطری همراه انسان اند و در مرتبه ی مطلق علم، مصداق دیگر ادراکات فطری و بدون واسطه برای نفس حاضرند.تااینجای بحث، نقطه مشترک تمام فلاسفه ی اسلامی ازجمله ملاصدرا واستاد جوادی آملی است. چند تفاوت قابل ملاحظه میان ملاصدرا واستاد جوادی آملی وجود دارد به این صورت که: ایشان برخلاف نظر ملاصدرا و دیگرفلاسفه ی اسلامی علم حضوری را نیز به بدیهی و نظری تقسیم میکند؛و معتقداست آنچه منحصردرعلم حصولی است تقسیم آن به تصوروتصدیق است که درعلم حضوری راه ندارد.از طرفی دیگر وی مطابقت وعدم مطابقت را ازلوازم هر دو قسم علم و همچنین کشف عرفا می داند. همچنین استاد جوادی معتقد است ادراکات حضوری ذاتی انسانند وانسان ازاین جهت مستوی الخلقه است؛ لذاسخن افلاطون که همه علوم را تذکّر و یادآوریِ دانسته های پیشین می‏داند، باتوجه به علوم حضوری صحیح است.از طرفی هردو بزگوار بواسطه ی مبنا بودن ادراکات فطریبه نقد مکاتب معرفت شناسی ازجمله عقل گرایان، حس گرایان، شکاکان و سوفسطائیان پرداخته اند.کارکردهای دیگرادراکات فطری که دراین اثر به آن اشاره شده است عبارتند از: اثبات توحید، بازگشت علم حصولی به حضوری، ابتنای گرایش های عملی بینش های فطری، نقش ادراکات فطری درساختمان معرفت بشر.
تبیین تقریرات ابداعی حکیم سبزواری در برهان صدّیقین
نویسنده:
قاسم علی کوچنانی، رحیم نجات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی,
چکیده :
برای اثبات وجود حق تعالی براهین تجربی و عقلی مختلفی از دیرباز تاکنون ارائه شده و یکی از مهم­ترین دلایل عقلی در این زمینه «برهان صدّیقین» است. از برهان صدّیقین تقریرهای مختلفی موجود است که چهار تقریر از این تقریرها از ابداعات حاج ملاهادی سبزواری است. ایشان در آثارش این تقریرها را به صورت پراکنده بیان کرده که به طور خلاصه بدین­گونه هستند: 1. حقیقت مرسلۀ وجود که اصیل است به هیچ وجه عدم را قبول نمی­کند. لذا واجب الوجود بالذات است، چون هیچ نقیضی، نقیض خود را قبول نمی­کند. 2. حقیقت اصیل وجود، ممکن نیست زیرا درصورت امکانِ حقیقت وجود، خلف لازم می­آید به دلیل آن­که غیر از این حقیقت، حقیقت دیگری نیست تا به آن متعلق باشد. 3. حقیقت (مرتبه­ ای از مراتب وجود) یا واجب است یا ممکنِ به امکان فقری است که جهت دوری از دور و تسلسل حتماً باید مستلزم واجب باشد. 4. حقیقت اصیل وجود یا واجب است یا ممکن به امکان فقری است که آن نیز متعلق به واجب بوده و مستلزم اوست. این نوشتار به بیان این چهار دلیل پرداخته و دلیل ابداعی بودن آنها را بیان می­کند و اشکالات وارده به بعضی از آن­ها را مورد بررسی قرار می­دهد.
صفحات :
از صفحه 10 تا 125
  • تعداد رکورد ها : 4704