جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 87
بررسی جایگاه کرامت انسانی در اندیشه‌ی سیاسی امام خامنه‌ای (مدظله) و آثار آن در جمهوری اسلامی
نویسنده:
محمود نیکخواه بهرامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
گسترش سریع و روزافزون سخن گفتن درباره حقوق بشر و آزادی‌های اساسی و گسترش مطالبه‌های عمومی وحمایت از حقوق اساسی انسان‌ها، نشانه اهتمام ورزی و حضور قضیه و موضوع کرامت انسانی با همه نمودها و مصادیق خارجی آن است.هیچ پیشرفتی در اوضاع ملتها از لحاظ اجتماعی، سیاسی و حقوقی صورت نمی‌گیرد مگر از طریق پاسداشت "کرامت انسانی"چه به صورت فردی و چه به شکل گروهی، و نیز حکومت داری بدون اعاده اعتبار به وجود انسان و نظر و حقوق او به پیش رانده نمی‌شوند و همچنین بنیان خانواده و اجتماع که تشکیل دهنده جامعه می‌باشد، بدون محافظت از کرامت همه مردم استقرار پیدا نمی‌کند و هیچ توسعه گسترده ای در جوامع بدون حفظ حقوق و کرامت انسانی شکل نمی‌گیرد.انقلاب اسلامی ایران با محوریت همین اصل یعنی کرامت انسان و آزادی و آزادگی، حفظ شرافت و عزت، رواج اخلاق و عدالت ظهور یافت. ظهور انقلاب اسلامی در ایران به عنوان یکی از آخرین انقلاب‌های جهان معاصر مسیری را طی کرده است که از نظر بسیاری از تحلیل‌گران بیش از حد شگرف بوده است. علت فوق العاده بودن آن هم در بطن همین ارج نهادن به مقام انسان است. تکریم انسان در جریان نهضت عظیم انقلاب اسلامی موجب گردید، حرکت‌های دگرگون‌ساز مردمی گذشته که در ایران به نحوی یا منحرف می‌شد و یا با شکست روبرو می‌شد و یا سرکوب می‌شد، این بار پیروز گردد. از نگاه دیگر علت شرگرفی آن این است که هیچ انقلابی در دنیا رخ نداده بود که محوریت و اساس آن جهان بینی الهی با محوریت انسان والبته در تضاد با اومانیسم غربی و تکریم جایگاه انسان باشد. همچنین با رهبری مذهبی و متصل به دینباشد، همین امر هم باعث گردید. میشل فوکو‌ با نسبت دادن این انقلاب به ایران‌ آن را "قلب تپنده‌ی جهان بی‌روح" تفسیر کند. در عین حال بر همگان واضح و مبرهن است که انقلاب اسلامی ایران که نشأت‌ گرفته از اندیشه‌های ناب اسلامی امام خمینی (ره‌) می‌باشد، به دلیل استمرار بر محوریت کرامت انسان، کماکان در مسیر معین اهداف آرمانی خویش باقی مانده و حتی با سرعتی بیش از پیش در راه تأثیرگذاری در سطح بین‌المللی به حرکت خود ادامه می‌دهد و این امر میسّر نبوده است مگر به دو دلیل:اول؛ تداوم رهبری جامع و کامل متأثر از اندیشه‌های امام خمینی (ره) در دوره‌ی پس از حیات ایشان و نیز توفیق ثبات قدم رهبران انقلاب و مردم در حرکت بر مسیر اندیشه‌ها و رفتار عملی، سیاسی و اسلامی امام راحل که خود نشأت‌ گرفته از اسلام ناب محمدی و ویژگی‌های منحصر به‌ فرد مذهب تشیع است.دوم؛ توجه ویژه به جایگاه انسان و کرامت انسانی از نگاه رهبران جمهوری اسلامی و نیز درک اهمیت این کرامت از سوی مردم بوده است، چرا که همین مردم برای احیای کرامت تضعیف شده شان پیش از انقلاب اسلامی، در مسیرهای پرتلاطم و پر فراز و نشیب‌ چالش‌ها و تهدیدات خارجی و بعضاً داخلی در عرصه‌های مختلف ایدئولوژیکی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی استقامت ویژه نمودند و کرامت و عزت و شرافت دینی خود را حتی به قیمت از دست دادن عزیزان، جان و مال خود از دست ندادند.دو عامل فوق نشان از جایگاه مهم کرامت انسانی و وظیفه سنگین حاکم و حکومت اسلامی در حفظ و تعالی آن دارد. لذا با توجه به موارد بیان شده، در این پژوهش، سعی بر آن است که ابتدا به بررسی جایگاه کرامت انسان در اندیشه اسلامی به عنوان مبنای اندیشه ی، اندیشمندان اسلامی در پرداختن به انسان توجه شود و سپس اندیشه‌های سیاسی امام خامنه‌ای را بررسی نموده و جایگاه انسان و کرامت و رابطه میان مردم سالاری دینی با این کرامت انسانی در اندیشه ایشان را تحلیل نموده و از این خلال ضرورت حکومت دینی به جهت ضمانت مولفه‌های کرامت انسانی را بیان کنیم و در نهایت نشان دهیم که دیدگاه ایشان نسبت به حکومت الهی در تکریم انسان به تمدن نوین اسلامی منتهی می‌گردد.
مقایسه نظریه مردم سالاری دینی با آراء متفکران اهل سنت معاصر (رشیدرضا، مودودی، قرضاوی، غنوشی)
نویسنده:
مهدی خزاعی گسک
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امروزه دموکراسی بیش از پیش مورد توجه مردم جهان قرار گرفته است به طوری که می‌توان خیزش‌های اخیر در کشور‌های عربی اسلامی را نیز به عنوان تلاشی در جهت نیل به الگویی از حکومت دانست که در آن ضمن پذیرش دموکراسی، آموزه‌های اسلامی نیز عملیاتی شود. جمهوری اسلامی ایران به عنوان نمونه عملی مردم سالاری دینی در دوران کنونی که بر پایه منظومه فکری امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب است،برخوردار از مبانی، مضامین، روش‌ها و سازوکار‌هایی است که بسیاری از آن‌ها مورد توجه متفکران اهل سنت معاصر است. این پایان نامه درصدد مقایسه میان مردم سالاری دینی در آراء رهبران جمهوری اسلامی (امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب) و متفکران اهل سنت معاصر (رشیدرضا، مودودی، قرضاوی، غنوشی) در سه ساحت مبانی نظری، اصول و مولفه‌های مردم‌سالاری دینی و نیز اصول تحقق عملی مردم‌سالاری دینی می‌باشد و در پی یافتننقاط اشتراک و افتراق در اندیشه ایشان به منزله راهکاری درجهت برقراری ارتباط و گفتگو میانالگوی حکومتی مردم سالاری دینیدر ایران با مطالبات و خواسته‌های مردم کشورهای عربی یعنی پیوند میان اسلام و مردم سالاری است. این تحقیق به علت اکتشافی بودن فاقد فرضیه است و از روش توصیفی- مقایسه‌ای بهره گرفتهاست؛ بدین معنی که ابتدا به توصیف مردم سالاری دینی در اندیشه متفکران دو نحله شیعی و سنیو سپس به تحلیل مقایسه‌ای سویه‌های مختف اندیشه متفکران اهل سنت با اندیشه رهبران جمهوری اسلامی می‌پردازد. یافته‌های مقاله نشان می‌دهد در سطح مبانی نظری مردم سالاری دینی، رابطه دین با سیاست و مردم سالاری، حق حاکمیت و مشروعیت نقاط مورد اتفاق نظر میان دو نحله فکری و دینی بسیار است. (البته قرضاوی مشروعیت را تک رکنی می‌پندارد.) در عین حال با وجود تاکید بر آزادی اما برداشت از کرامت انسانی و خلیفه اللّهی انسان در میان این دسته از متفکران یکدست نیست. در آراء اندیشمندان مذکور در سطح مولفه‌های نظام مردم سالاری دینی اشتراک کامل دارند به صورتی که ایشان مشارکت مردم، مشارکت زنان، انتخابات، شورا، قانون‌گرایى، نظارت بر قدرت، تفکیک قوا، حزب و تحزب و حقوق اقلیت‌ها را جزو مولفه‌های نظام مردم سالاری دینی می‌دانند. در سطح سوم (بایسته‌ها و اصول تحقق عملی مردم سالاری دینی) برخی از اوصاف حاکمان، عدالت و ارزش‌محوری از موارد مشترک است و ولایت فقیه، برخی دیگر از اوصاف حاکمان، خدمتگزاری‌ به‌ مردم، تکیه به ظرفیّت درون‌زاى کشور و خلافت از موارد اختلافی می باشد. بنابراین بیشترین اشتراک در اندیشه این متفکران، در مولفه‌ها و برخی مبانی نظری مردم سالاری دینی است و در سطح اصول تحقق عملی مردم‌سالاری دینی در اندیشه ایشان، اشتراک کمتری وجود دارد.
تأثیر الگوی حکومتی امام علی (ع) بر اندیشه حکومت مطلوب از دیدگاه امام خمینی (س) باتوجه به فلسفه سیاسی شیعه در عصر غیبت امام معصوم (ع)
نویسنده:
نرجس عباس پور رکن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
علوم سیاسی , نهج البلاغه (نهج‌البلاغه) , شیعه , فلسفه سیاسی , نظام سیاسی , شیعه , شیعه (اعم، مذاهب کلامی) , حکومت دینی , علوم سیاسی , امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) , حکومت دینی (مسائل جدید کلامی) , ولایت فقیه , ولایت فقیه , عصر غیبت , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , اصطلاحنامه فلسفه سیاسی (در اندیشه اسلامی)
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حکومت به معنای رهبری و فرمانروایی جامعه،ضرورت هر جامعه ای است؛زیرا اجتماع بدون حکومت ،موجب هرج و مرج می شود و این حکومت است که تنظیم کننده امور فرد و اجتماع ،اجرا کننده حدود و حقوق و تأمین کننده عزت و استقلال جامعه انسانی و یا توسعه و تکامل علوم و فنون بشری است.در تمام جوامع بشری تا آنجا که تاریخ نشان می دهد،نوعی حکومت وجود داشته است:حکومت قبیلگی،پادشاهی و نیز حکومتهایی از نوع آنچه در دنیای مدرن امروز وجود دارد .در دین اسلام هم مسأله ضرورت حکومت در روایات اسلامی بازتاب گسترده ای دارد،به عنوان نمونه،امیر المومنین علی (ع) در جواب خوارج که حکومت را فقط برای خدا می دانستند،فرمودند:«مردم به زمامداری نیک یا بد نیاز مندند.» در زمان معاصر حضرت امام خمینی(س) معتقدند که تنها در سایه حکومت است که زمینه ی عمومی اصلاح زندگی دنیا و آخرت میسر می شود و دلایل عقلی و نقلی فراوانی برای اثبات ضرورت وجود حکومت مطرح کردند.اسلام دین جامعی برای سعادت بشر،در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی هر عصر و نسل است و تا زمانی که حیات بشری در دنیا برقرار باشد ،برای او برنامه دارد.احکام و برنامه های اسلامی از قوانین کلان اقتصادی،سیاسی،حقوقی و اخلاقی گرفته تا احکام جزئی،نشان می دهد که حکومت ،لازمه اجرا و اقامه آنهاست و بدون آن،زمینه ی اجرای بسیاری از احکام، محدود شده و برخی نیز تعطیل خواهند شد؛ بنابراین برقراری حکومت شرط تحقق دین و اجرای احکام و حدود آن است.در این رهگذر ، هر گونه نگاه مادی به حکومت از باب ریاست طلبی ،قدرت طلبی،منفعت طلبیو...نکوهش شده و ردّ گردیده است و انگیزه حکومت،پذیرش مسئولیت و امانت الهی است که ابتدایی ترین و ضروری ترین عنصردر آن، اقامه عدل و نفی باطل است.حکومت مطلوب حضرت علی (ع) در عصر حضور امام معصوم(ع)،حکومت شخص منصوصِ معصوم افضل از جانب خداوند متعال است که از عصمت و اعجاز برخوردار است و حکومت مطلوب حضرت امیر(ع) در عصر غیبت ،حکومت مبتنی بر عدالت ، قانون خدایی با رأی و نظر مردم است.در سایر موارد نیز ،حکومت از باب ضرورت و به عنوان شرّی اجتناب ناپذیر، مطرحمی شود.حکومت ایده آل امام علی(ع) ،در هریک از اشکال نامبرده (منصوص الهی یا در عصر غیبت و عدم حضور شخص معصوم ) در اصل به معنای مدیریت و رهبری و هدایت و محبت و خدمت به جامعه و مردم و در جهت رساندن آنها به سعادت دوجهانی است و در آن نشانه ای از تسلط محوری ، استبدادو خیانت وجود ندارد.در همین ارتباط است که از مهمترین شاخصه های حکومت آن حضرت می توان به خدامحوری ،عدالت محوری،حق جویی،مشارکت مردم،نظارت و پاسخگوئی،مردم داری،اصلاح طلبی و ... اشاره کرد.بطور کلی امیرالمومنان(ع) انگیزه خویش را از پذیرش حکومت ،دفاع از مظلومان و سرکوب ستمگران می خواند،از اینرو پیوسته در ادای وظایف الهی و اجرای احکام و اوامر رسول خدا(ص) و اداره کشور و فرماندهی ارتش،با قدرت تمام ،عمل می کرد،در عین حال از متواضع ترین و خوش مشرب ترین افراد بود.در نتیجه حکومت علوی ؛یعنی حکومتی که آرمانش ،تأمین سعادت مادی و معنوی،توجه به رشد و بالندگی و هدایت مردم ،اقامه حق و دفع باطل،تحقق عدالت،تأمین امنیت،تأمین رفاه عمومی و ...است.از این رو محروم شدن مسلمانان از این حکومت ،بالاترین و غم انگیزترین مصیبت در تاریخ اسلام به شمار می رود که باید به خاطر از دست دادن آن ،همواره اشک ماتم ریخت.امام خمینی(س) در این باره می فرمایند:«بالاترین مصیبتی که بر اسلام وارد شد،مصیبت سلب حکومت از حضرت امیر(سلام الله علیه) بود و عزای او از عزای کربلا بالاتر بود.»تجربه حکومت امام علی(ع)،سودمند و مفید برای صاحبان تمامی گرایشهای سیاسی است که درباره چگونگی عمل کردن دولت به وظایف خود و عدم سرپیچی از خواسته های جامعه و سوار نشدن بر شانه های آن، می اندیشند.امام علی(ع) می خواست حکومتی تشکیل دهد که تمام برنامه هایش برای مردم روشن باشد و این همان حکومت مردم بر مردم است که در آن بالاترین شکل خودمختاری و ابراز شخصیت تحقق می یابد.این حکومت عملی مردم است.امام خمینی بعنوان یک عالم شیعی و پیرو حضرت علی (ع) در عرصه سیاست و حکومت وفاداری و اطاعت از حضرتش را مورد توجه قرار داده و با تأسی به او حکومت مورد نظر و مطلوب خویش را با الهام کامل و همه جانبه از فرامین و سیره آن حضرتمطرح ساخته است و در این جهت دیدگاه او در طول اندیشه و دید گاه و سیره حضرت علی (ع) مطرح می گردد.حکومت مطلوب امام خمینی(س) در عصر غیبت امام عصر(عج)،حکومت جمهوری اسلامی ایران است که کلمه جمهوری شکل حکومت پیشنهاد شده را مشخص می کند و کلمه اسلامی محتوای این حکومت را بیان می کند.ریشه مبانی اندیشه حکومتی امام خمینی(س) را می توان در قرآن و سنت معصومین بویژه حضرت علی (ع)پیدا کرد و ایشان با تکیه بر اصول و مبانی اسلام توانست تحولی عظیم در جامعه ایجاد کند و جمهوری اسلامی را رهبری نماید.به ویژه اینکه در سخنرانی های مکررشان بر پیاده کرددن الگوی حکومت علوی در جامعه اسلامی تأکید می کردند و می فرمودند که حکومت جمهوری اسلامی از رویه امام علی(ع) الهام خواهد گرفت ولی متکی به آرای عمومی ملت است.دلایل مطلوبیت حکومت امام علی(ع) از دید امام خمینی(س)،وجود یک حاکم و زمامدار عادل و عالم به قوانین الهی در جامعه است که می تواند برای مردم و جامعه ،عدالت و امنیت و تربیت و رفاه و...را به ارمغان بیاورد و زمینه سعادت مادی و معنوی آنها را فراهم سازد .آن حضرت(ع) در حکومت خود از حوزه شعار دادن تو خالی و از محدوده الفاظ گذشت و عدالت را در عمل و کردار نشان داد .اساس حکومت امام علی(ع) برپایه تقوا ،عدالت ،علم ،خدمت به مردم و...استوار بود.در یک کلام ،حکومت علوی،حکومت عدل الهی بود.در حکومت علوی قانون اساسی،حکم خداست و فقط همین قانون ،لازم الاجرا است.مجری قانون و حاکم جامعه ،امام معصوم(ع) استو هدف او برقراری عدلو قسط و اصلاح امور دینی و دنیوی مردم است که این هدف را در مدت حدد 5 سال حکومت خود ،در جنبه های مختلف حکومت نشان داده است و سیره سیاسی و دستورات حکومتی ایشان ،اکنون پس از 1400 سال ،هنوز راهنمای عمل در نظام جمهوری اسلامی ایران است.دوران حکومت امیر المومنین(ع) فصلدرخشانی را درتاریخ حکومتهای جهان رقم زد.در جامعه ،حکمرانان بسیاری از پی هم آمده اند و هر یک به عدالت یا ظلم و ستم بر مردم حکومت کرده اند،اما در میان آنان ،بعد از پیامبر اکرم(ص) ،پیشوایی عادلتر و رهبری با درایت تر از علی(ع) به خود ندیده است.معمار نظام جمهوری اسلامی ایران ،حضرت امام خمینی(س)،تمام تلاششان این بود تا حکومت حضرت علی(ع)، را به عنوان الگوی حکومت مطلوب خویش قرار می دهد و در سیره عملی خویش همواره از ایشان درس می گرفتند.امام خمینی(س)با استفاده ازجامعیتی که درخصوص مکتب انبیا وائمه معصومین(ع)داشت،توانست امتی را بیدار کند و حکومتی را بنیان نهد که ریشه در تفکرات دینی داشته و قانونش قانون الهی باشد.ایشان به معنای واقعی کلمه بزرگترین احیاگر تفکر دینی در عصر حاضر به شمار می رود و اندیشه وعمل او نه تنها مسلمین و دین اسلام را جان تازه ای بخشید،بلکه سایر مکاتب و گرایشها و مذاهب الهی نیز تجدید حیات یافتند.حضرت امام خمینی(س) در موارد مختلفی از جمله، ضرورت وجود حکومت در جامعه ،جایگاه حکومت که به عنوان وسیله ای است برای رسیدن به اهداف متعالی،خاستگاه الهی حکومت با مقبولیت و رضایت مردم ،اهداف و وظایف حکومت ،شرایط و صفات زمامدار برای اداره حکومت اسلامی، متأثر از حکومت علوی بوده اند.تنها تفاوت حکومت این دو بزرگوار در شکل حکومتو ساختار آن است که حکومت امام علی(ع) حکومت ولائی است که اماممعصوم(ع) در رأس آن قرار دارد ولی حکومت امام خمینی(س) حکومتی است که به علت غیبت امام معصوم(ع)،عالم دینی (ولی فقیه) عادل در رأس آن قرار دارد.همچنین در ساختار حکومت این دو رهبر، اختلافات و تفاوتهایی دیده می شود که به علت تفاوت زمانی و شرایطی محیطی، ساختار حکومتی امام خمینی(س) نسبت به حکومت امام علی(ع) پیچیده تر شده است.
مولفه های اندیشه سیاسی آیت الله خامنه ای
نویسنده:
فاطمه روح الهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از دیرباز دین اسلام در یک تقسیم کلاسیک به سه بخش عمده اعتقادات،اخلاقیات و احکام فقهی و عملی طبقه بندی شده است.دانشمندان زیادی کتب خود را براساس این ساختار سه گانه تدوین کرده اند.برای بررسی ساختار یک نظام اندیشگی نیز می توان از این الگوی سه گانه بهره جست.در معرفت سیاسی اسلام نیز این ارکان سه گانه تکرار می شود.براین اساس پژوهش حاضر به تحلیل مولفه های اندیشه سیاسی امام خامنه ای براساس این الگوی سه گانه پرداخته است و در صدد پاسخ گویی به این سوال محوری است که مولفه های اندیشه سیاسی امام خامنه ای بر اساس الگوی سه گانه ی نظری اندیشه یعنی مبانی اعتقادی،اخلاقی و فقهی کدام اند؟ پاسخ به این سوال بر این فرضیه استوار است که بازتاب سیاسی عناصری چون توحید،راهنما شناسی، معاد شناسی، هستی شناسی، انسان شناسی مولفه های اعتقادی و بازتاب سیاسی عناصری چون امانت، عدالت،صداقت،تقوا مولفه های اخلاقی و بازتاب سیاسی عناصری چون امر به معروف و نهی از منکر، حج، مصلحت،جهاد مولفه های فقهی، اندیشه های سیاسی امام خامنه ای را تشکیل می دهد.این پژوهش در چهار فصل کلی تنظیم شده است.در فصل اول کلیات بحث مورد بررسی قرار گرفته است.در فصل دوم اصول اعتقادی اندیشه سیاسی امام خامنه ای،در فصل سوم اصول اخلاقی اندیشه سیاسی ایشان و در نهایت در فصل چهارم اصول فقهی اندیشه سیاسی ایشان مورد بررسی قرار گرفته است و همچنین این نتیجه کلی نیز حاصل شد که الگوی حکومتی ایشانبرگرفته از نظام اندیشگی شان می باشد که منطبق با الگوی حکومت اسلامی است.
دشمن‌شناسی از دیدگاه مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای
نویسنده:
احمد کاظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کشور ایران به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی‌اش همواره در طول تاریخ مورد طمع قدرت‌های جهانی قرار داشته و در راستای تأمین اهداف و منافع آنان، نقش مهمی ایفا کرده است. با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و پایه ریزی نظام جمهوری اسلامی، منافع ابرقدرت‌ها در ایران، منطقه و جهان به خطر افتاد؛ چرا که رهبران ایران، پس از انقلاب اسلامی مخالف هر گونه دخالت و سلطه‌ی سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی بیگانگان در کشور بودند. از سویی دیگر به دلیل نقش تأثیرگذار جمهوری اسلامی ایران در منطقه و همچنین به خاطر سیاست‌های اعلامی و اجرایی جمهوری اسلامی ایران که دقیقاً در نقطه‌ی مقابل منافع و اهداف نظام سلطه است، موجی از دشمنی بین طرفین رقم خورد. به همین دلیل، دشمنان برای تأمین منافع خود سعی بر نابودی و تضعیف نظام جمهوری اسلامی کردند و در این راه انواع توطئه‌ها و دشمنی‌ها را به کار گرفته‌اند. طبیعی است که برای حفظ و بقای نظام جمهوری اسلامی باید این توطئه‌ها و دشمنی-ها را شناسایی و خنثی کرد. یکی از اصلی‌ترین راه‌های شناسایی دشمن در هر انقلابی توجه به اندیشه‌های رهبران آن انقلاب است. در ایران بعد از انقلاب اسلامی نیز، پس از رحلت امام خمینی(ره)، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان رهبر انقلاب انتخاب شدند. یکی از وظایف ایشان در جایگاه ولی فقیه، شناساندن دشمنان به مردم و مسئولین و ارائه‌ی راهکار برای مقابله با آنان است. بنابراین هدف اصلی این پژوهش بررسی دشمن شناسی از منظر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای می‌باشد. اهداف جزئی نیز عبارتند از: 1- ضرورت دشمن شناسی، انواع دشمنان، علل و مصادیق دشمنی آنان از دیدگاه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای چیست؟ 2- اهداف و نقاط هدف دشمنان از دیدگاه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای چه می‌باشد؟ 3- برنامه‌های دشمنان و راه‌های مقابله با آنان از دیدگاه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای چگونه است؟ سوال اصلی پژوهش نیز عبارت است از اینکه دشمن شناسی چه جایگاهی در اندیشه‌ی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دارد. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی و شیوه‌ی جمع آوری داده‌ها نیز، به صورت اسنادی- کتابخانه‌ای می‌باشد. یافته-های تحقیق بیانگر آن است که از نظر حضرت آیت‌الله‌ خامنه‌ای، نظام سلطه و استکبار جهانی به ویژه آمریکا در رأس دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران قرار دارند. مادامی که جمهوری اسلامی ایران سیاست‌های استقلال طلبانه و عدالت خواهانه‌ی خودش را دنبال و در مقابل نظام سلطه مقاومت نماید، این دشمنی‌ها وجود دارد. در این میان دشمن شناسی تأثیر بسیار مهمی در راستای دفع این دشمنی‌ها و حفظ کیان و هستی نظام جمهوری اسلامی ایران دارد.
مبانی قرآنی حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه
نویسنده:
مطهره سادات شفیعی دارابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موعودگرایی و آیندۀ بشریت، همواره یکی از مباحث مهم بوده که دغدغه ادیان و مکاتب مختلف جهان را به خود اختصاص داده است، به طوری که همه در انتظار منجی و مصلح آخرالزمان به سر می‌برند. این پایان‌نامه در صدد است تا با توجه به مبانی قرآنی به حکومت جهانی آرمانی مورد نظر اسلام بپردازد. ضرورت برپایی حکومت صالحان وجهان شمولی آن از جملۀ مبانی است که در قرآن به آن پرداخته شده، آنجایی که قرآن نوید می‌دهد که روزی صالحان و مستضعفان حاکم زمین می‌شود و ندای توحید و یکتاپرستی بر مدار دین اسلام همۀ جهان را می‌نوردد و امنیت و عدالت در بالاترین سطحش محقق می‌گردد و حکومت آرمانی صالحان شکل می‌گیرد که در سایۀ چنین حکومتی، همۀ انسانها در سیر هدایت و شکوفایی استعدادهای بالقوه به آن هدف و حقیقت یعنی مقام خلیفه‌اللهی انسان دست می‌یابند. به طور کلی، از مجموع تفاسیر آیاتی که در مورد غلبۀ دین اسلام بر ادیان دیگر (پیروزی حق بر باطل)، استخلاف، وراثت ارض، افساد بنی‌اسرائیل و مهلت شیطان در وقت معلوم می‌باشد می‌توان به ضرورت برپایی حکومت عدل الهی پی برد و از تفاسر آیاتی که در مورد رسالت جهانی پیامبر(ص)، جامع‌نگری اسلام، خطاب جهانی قرآن با لفظ «للعالمین» و فطرت می‌باشد به جهان‌شمولی حکومت آرمانی می‌رسیم که علاوه بر اینها دلائل عقلی چون بحث صراط مستقیم و راه حق و توحید‌مدار بودن هستی و دلائل نقلی شامل آیات با تعابیر «الارض» و «یملأ» مؤیّد بر جهانی بودن حکومت حضرت مهدی(عج) است. بنابراین با توجه به تفاسیر جامع از آیات مربوطه به این نتیجه می‌رسیم که حکومت جهانی عدل الهی که همگان شیفتۀ تحقق آنند، تحقق آن توسط موعود آخرالزمان حضرت مهدی(عج) ضرورت دارد که جهان را به سرمنزل مقصود رهنمون سازد.
تفسیر سیاسی قرآن در ایران معاصر
نویسنده:
یوسف خان‌محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تفسیر سیاسی قرآن در ایران معاصر اندیشهای نص محور و درونگراست که با اعتقاد به جامعیت و خودکفایی قرآن راه حل سیاست امروزین را در بازگشت بازفهمانه به قرآن میداند و از همین دیدگاه به نقد دوگانه سنت (تحجرگرایی دینی) و تجدد (ایدئولوژیهای سکولار) میپردازد. اتخاذ روش درون قرآنی، گسستگرایی از مفسران گذشته، توجه به واقعیتهای سیاسی- اجتماعی، پرهیز از اسرائیلیات و احادیث ضعیف، تأکید بر تاریخ صدر اسلام و عقلگرایی از شاخصههای مهم قرآنگرایان محسوب میشود. تفسیر سیاسی قرآن پس از شکست تجارب گوناگون مدرنیتههای ایرانی از جمله تجدد سیاسی در قالب مشروطه و نوسازیاقتصادی و اجتماعی در قالب پهلویسم و گسترش خرافات در عرصههای فرهنگی و اجتماعی، برای سامان بخشی جامعه ایران شکل گرفت. پیشگامان تفسیر سیاسی قرآن (سید اسدالله خرقانی، رضاقلی شریعت سنگلجی و سید محمود طالقانی) با عرضه معضلات و مشکلات جامعه ایران به محضر قرآن رویکرد جدیدی در قرآن پژوهی ابداع کردند و بین قران و واقعیتهای اجتماعی- سیاسی تعامل ایجاد نمودند. اتخاذ چنین رویکردی باعث ایدئولوژیک شدن مذهب گردید و ایدئولوژی اسلامی در تقابل با ایدئولوژی های مارکسیسم، لیبرالیسم و سلطنت قرار گرفت. براساس این رویکرد نظام اجتماعی مانند نظام طبیعی دارای ضوابط و مقررات از پیش تعیین شده است. ارکان جامعه از جمله اقتصاد، سیاست، جهاد و فرهنگ قانونمند و منطبق بر سنتهای الهی میباشد. بنا به اعتقاد قرآنگرایان جامعهای بطرف توسعه و پیشرفت گام بر میدارد که با شناخت جامع اصول و سنت های الهی در جامعه و عالم هستی هماهنگ حرکت کند. نظام سیاسی در چنین جامعه غیر استبدادی و با مشارکت مردم قوام پیدا میکند که قرآن گرایان از آن تعبیر به «حکومت اسلامی شورایی» و «دموکراسی اسلامی» میکنند و در عرصه اقتصادی به مالکیت خصوصی تاکید دارند، برای رسیدن به چنین جامعهای مهمترین مولفه خود آگاهی مردم از خود، جامعه و نظام بینالملل است. آگاه شدن مردم از فواید نظام سیاسی غیر استبدادی، جامعه منسجم، غیر متشتت، عقلانی، مردم را برای دستیابی و رسیدن به چنین جامعه مطلوبی به تلاش و کوشش وامیدارد. . در راستای چنین برداشتی از قرآن بود که بحث وحدت و همگرایی، خرافات زدایی، احیای روحیه انسان مسلمان که بر اثر سلطه غرب به رخوت و سستی گرایده بود و همگانی کردن مفاهیم رهاییبخش قرآن در اولویت قرآنگرایان قرار گرفت. قرآن گرایی تحولات و پیامدهای مثبت و منفی بسیاری بر جای گذاشت که برخی ازاین نتایج در متن تحقیق اشاره یا توضیح داده شده است.
بررسی ارتباط مفهومی نگرش دینی و نظریه «حکومت دموکراتیک دینی» در آرای عبدالکریم سروش
نویسنده:
قاسم حبیب‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش در پی آن است که نشان دهد عبدالکریم سروش چگونه حکومت دموکراتیک را نه تنها موافق ارزش‌های اسلامی نشان می‌دهد بلکه آن را ملازم با دین و دینداری مومنان معرفی می‌نماید. لذا سعی بر آن است با بهره‌گری از برخی نظریات عبدالکریم سروش که زمینه ساز نظریه حکومت دموکراتیک می‌باشند، مشخص شود وی چگونه بین آرای دینی خود و نظریه مذکور آشتی و ارتباط برقرار می‌نماید. سروش تلاش دارد با نظریه حکومت دموکراتیک دینی رضایت خلق و خالق همزمان به دست آید. او ابتدا حکومت دموکراتیک را بر اساس آموزه‌های دینی تبیین می‌کند اما در نهایت ماهیت این نوع حکومت گرایش به سمت حکومت‌های صرفاً دموکراتیک پیدا می‌نماید. به نظر می‌رسد برداشت‌هایی که سروش از دین در قالب نظریه‌های متعدد خود ارائه می‌دهد و تاکیداتی که در خصوص فرا دینی بودن نظراتی چون پلورالیسم دینی و معرفتی و حکومت دموکراتیک دینی خود دارد، همگی موید این امر می‌باشند که میان نگرش دینی و نظریه «حکومت دمکراتیک دینی» در آرای عبدالکریم سروش ارتباط مفهومی برقرار است؛ اما این نگرش دینی کاملاً به قرائت عرفی و تاریخمند و به عقلانیت خودبنیاد بشری متکی می‌باشد.ترتیبپژوهش این‌گونه خواهد بود که بعد از بیان مقدمه و کلیات طرح که فصل مستقلی را به خود اختصاص داده‌اند، در فصل دوم و نظرات سروش در باب معرفت دینی، مورد بررسی قرار گرفته است. فصل سوم متکفل توضیح حوزه عمل دین از نظر سروش می‌باشد و در فصل چهارم که به تبیین حکومت دموکراتیک دینی پرداخته، چگونگی ارتباط نظریه حکومت دموکراتیک دینی که نظریه‌ای سیاسی محسوب می‌شود با نظریات دین پژوهانه سروش به بحث گذاشته شده است. در پایان نیز به جمع‌بندی و نتیجه‌گیری پرداخته شده است.
بایسته های فقه سیاسی جلد 3 - 1
نویسنده:
عباسعلی عمید زنجانی، ابراهیم موسی زاده
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: مجد,
چکیده :
کتاب «بایسته های فقه سیاسی» نوشته عباسعلی عمید زنجانی و ابراهیم موسی زاده دربردارنده مطالبی چون کلیات حقوق اساسی، دولت و عنصر آن، تقسیم بندی دولت ها، تشکیلات اساسی حکومت، نهادها و قوای حاکم، قوه مقننه، قوه مجریه، قوه قضائیه و ... می باشد. نویسنده در مقدمه کتاب نوشته است: در اهمیت حقوق اساسی همین بس که موضوع آن یعنی قانون اساسی، مادر و اساس قوانین دیگر در هر کشور است و برای هر ملتی قانون اساسی به منزله سند حاکمیت و شناسنامه و بیان کننده هویت اصلی آن محسوب می گردد. قانون اساسی برای ملت مسلمان ایران تجلی حاکمیت اسلام و قوانین الهی از طریق اعمال اراده آهنین ملی است که مردمی به پا خواسته و فداکار برای رسیدن به آرمانهای بزرگ، تمام مصائب انقلاب را متحمل شده و به پای این انقلاب هزاران قربانی نثار کرده و از هیچ نوع ایثار مضایقه نکرده است.
بررسی تطبیقی مفهوم سنت در اندیشه سیاسی سید حسین نصر و داریوش شایگان و کاربرد آن در جامعه سیاسی ایران
نویسنده:
محمد دلاوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه رابطه سنت و سیاست را به دو روایت ؛ در اندیشه فلسفی سید حسین نصر وداریوش شایگان تبیین میکند و میکوشد آشکار کند که همدلی این دو اندیمشند ایرانی در مفهوم سنت چه حدود اشتراک و نقاط افتراقیدارند و نصر و شایگان با عنایتبه سنت چه راهی پیش روی جوامع شرقینهاده اند در فصل نخست ،کلیات پژوهش تبیین ، و بیان شده است که رویارویی سنت و مدرنیته و گسست عمیق معرفتی حاصل از آن به عنوان یکی از مهمترین پرسش ها و چالش ها ، پیش روی گذشته ،اکنون و آینده جوامع شرق و جامعه ایران بودهواندیشه های دکتر نصر و دکتر شایگان بر گفتمان کلی سیاست و فرهنگ در ایران موثر بوده است در فصول دوم و سومتلاش شده است که اندیشه هاینصر و شایگان از زوایای معرفت شناسانه ، هستی شناسانه و انسان شناسانه کاوش شود و روشن شود سنتی که هر یک از این دو متفکر از آن سخن میگویند چه جایگاه و ابعاد و مختصاتی دارد و چنین سنتیدر نسبت با مدرنیته چه نتایجی به همراه دارد، همچنین در این فصول آشکار میشود کهتفسیرنصر و شایگاناز جهان کنونی چگونه تفسیری است و هر یک چه راهی پیش پای جوامع شرق به معنای عام و جامعه ایران به معنای خاص میگذارند در فصل چهارم خلاصه اندیشه های فلسفی نصر و شایگان در باره سنت و مدرنیته به صورت جداولی تنظیم شده و همچنین آراء آنان در حوزهسنت مورد مقایسه قرار گرفته است و نقاط تشابه و تفاوت پیش روی خواننده قرار میگیرد فصل پنجم این پایان نامه نیز به ملاحظات انتقادی درباره دستگاه فلسفی هر یک از این دو اندیشمند و نتیجه گیری درباره کاربرد عملی نظریه هایآنان اختصاص دارد
  • تعداد رکورد ها : 87