جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 192
سهروردی و مهرایزد
نویسنده:
عالی خانی بابک
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
سهروردی در بخش پایانی نوشته کوتاه خود تحت عنوان «فی حقیقه العشق» یا «مونس العشاق» با الهام از سنت معنوی ایران باستان «عشق» را بنده خانه زاد پادشاه ازل دانسته است و شحنه ای که هر روز نظر به اقلیمی اندازد و هر دم بر طرفی زند. به نظر می رسد که عشق با این اوصاف همان «مهرایزد» باستانی است. سهروردی اندیشه های خود را درباره عشق از ماخذ چندگانه اسلامی و یونانی اخذ کرده و به طرز استادانه ای آنها را با هم تلفیق نموده است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 14
سهروردی و مساله رئالیسم
نویسنده:
ذهبی سیدعباس
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دیدگاه سهروردی در تبیین رئالیسم و مساله ی شناخت، نه با حکمای مسلمان پیش از خودش شباهتی دارد و نه در پیشینه ی افلاطونی و ارسطویی، رد پایی از آن مشهود است. وی بر خلاف افلاطونیان، معتقد است پایه ی شناخت، حس است و بر خلاف ارسطوئیان، این شناخت را مستقیم و بی واسطه می داند؛ از این رو، ادراکات حسی را نقطه عزیمت او در تفسیر رئالیسم باید دانست. مخاطب اصلی او در این جریان، حکمای مشایی هستند، برای همین، وی با نقد سه پیش فرض اصلی این مکتب، سعی در ارائه نظریه جدیدی دارد که با آن، به خوبی می توان تصویر رئالیسم را در منظومه فکری سهروردی ترسیم کرد. این نوشتار پس از تقریر این وجه سلبی و منتقدانه از اندیشه او، به تحلیل رویکرد ایجابی، می پردازد. این رویکرد ایجابی در قالب شش پیش فرض، صورت بندی می شود و پذیرش آن ها نهایتا، مساله رئالیسم را در اندیشه سهروردی، روشن می کند.
صفحات :
از صفحه 51 تا 69
اعتباریات از دیدگاه شیخ اشراق و علامه طباطبایی
نویسنده:
معصومه سورنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر به منظور ارائه و تطبیق دیدگاه شیخ اشراق و علامه طباطبایی در باب مسئله‌ی مفاهیم اعتباری تدوین یافته است.با توجه به اینکه شناخت مفاهیم اعتباری و تفکیک آنها از مفاهیم حقیقی در مباحث فلسفی جایگاه مهمی دارد و در عملکرد ذهن بسیار موثر است، این پژوهش در نظر دارد که به ارائه و تطبیق دیدگاه این دو فیلسوف اسلامی در باب مفاهیم اعتباری بپردازد. برای این منظور، سعی شده است که بعد از بیان دیدگاه سهروردی و علامه طباطبایی، در باب تعریف و تقسیم‌بندی مفاهیم حقیقی و اعتباری، نحوه‌ی وجود این مفاهیم در خارج و ذهن، ملاک صدق و مطابقت مفاهیم حقیقی و اعتباری، مصادیق مفاهیم اعتباری و...، به تطبیق دیدگاه این دو فیلسوف در باب مسائل ذکر شده، پرداخته شود.مباحث مطرح شده در این رساله، روشن می‌سازد که هر دو فیلسوف به شناخت مفاهیم اعتباری و تمایز آنها از مفاهیم حقیقی، دست یافته‌اند. اما سهروردی، تقسیمی درباره‌ی مفاهیم اعتباری ارائه نداده و مفاهیم فلسفی و منطقی را در یک ردیف آورده است؛ به همین سبب، احکام مفاهیم منطقی را بر مفاهیم فلسفی بار کرده است؛ لیکن علامه، تقسیماتی را در مفاهیم اعتباری طرح می‌کند و مفاهیم فلسفی و منطقی را در دو گروه جداگانه قرار می‌دهد؛ لذا احکام آنها را از یکدیگر متمایز می‌کند. اختلاف دیدگاه این دو فیلسوف در بحث مفاهیم اعتباری، منجر به اختلافات دیگری در سایر مسائل فلسفی شده است. از جمله‌ی این مسائل، می‌توان به بحث «اصالت و اعتباریت وجود یا ماهیت» اشاره کرد. سهروردی یکی از مصادیق مفاهیم اعتباری را «وجود» می‌داند و این دیدگاه، منجر می‌شود که به او نسبت اصالت ماهوی بدهند؛ لیکن علامه تنها مفهوم «وجود» را اعتباری می‌داند؛ اما مصادیق آن را اصیل می‌شمارد و برای آن حقیقتی در خارج قائل است؛ از این‌ رو، او قائل به اصالت وجود و اعتباریت ماهیتمی‌شود.واژگان کلیدی: مفاهیم اعتباری، معقول ثانی، سهروردی، فلسفه اشراق، حکمت متعالیه.
نقد و بررسی انتقادات صدرالمتالهین بر شیخ اشراق در مساله وجود
نویسنده:
محمدحسن سراج صادقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فلسفه مشاء تا ظهور شیخ‌اشراق و حکمت اشراقی او رقیبی جدی در تاریخ فلسفه نداشت . مساله وجود در بین مشائیان اهمیت فراوانی داشت . موضوع فلسفه در دیدگاه ایشان "وجو بما هو وجود" بود. و جهانی که مشائیان آن را معرفی می‌کردند، جهان واجب‌الوجود و ممکن‌الوجود بود. با ظهور شیخ اشراق، وی به تدریج حکمت مشاء را به ویژه از دو جهت قابل نقدی جدی می‌دید. اول آنکه آنها به مباحث عقلی اکتفا نموده، و نقش شهود باطنی را در درک حقایق عالم آنگونه که شایسته آنست ، ارج ننهاده‌اند، و دوم آنکه در همان مباحث عقلی هم مبنای کار خود را بر "وجود" که امری اعتباری و عقلی محض می‌باشد، نهاده‌اند. وجود، امری اعتباری است که حصولی در اعیان ندارد. و آنچه متن اعیان خارجی را پر نموده است ماهیت است . شیخ، پس از انتقاداتی که براساس این دو محور بر مشائیان وارد می‌سازد، بحث از وجود و ماهیت و جوهر و عرض را در توجیه نظام عالم ناکافی می‌داند، و فلسفه جدیدی را با نام حکمت اشراق که در آن سعی می‌کند تا مراتب عالم را با نور و ظلمت تفسیر کند بنیان می‌نهد. تا زمان صدرالمتالهین از نظرات شیخ در موارد فوق، نقدی جدی به عمل نیامده بود، با ظهور ملاصدرا که اصالت وجود را مبنای حکمت متعالیه خود قرار داده است نظرات شیخ و انتقاداتی که به مشائین وارد دانسته شده بود، توسط ایشان مورد نقدی جدی قرار گرفت . در این پایان‌نامه صدرالمتالهین به شیخ اشراق در مسئله وجود مورد نقد و بررسی قرار گرفت . و در پایان بحثی تطبیقی و مقایسه‌ای بین "نور" در حکمت اشراق و "وجود" در حکمت متعالیه ارائه شده است .
روند شکل گیری اشراق(اشراق عرفانی) از دیدگاه شیخ سهاب الدین سهروردی
نویسنده:
علی فضلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حکمت نوری اشراقی، حکمتی مبتنی بر آگاهی است.و خود آگاهی و شناخت نفس، مبنای هر شناختی بوده و بر هر سناختی تقده دارد و هر دانشی تابع آن استو همه چیز در پرتو خود آگاهی و تجربه من قرار می گیرد. متعلق شناخت نیز به طریق شهودی و علم حضوری اشراقی قابل ادراک می باشد.علم حضوری اشراقی بطور مستقیم و بدون هیچ وساطتی هستی و شیء و نور موجود درشیء را دریافت می کند.سهروردی عامل شناخت حقیقی را حاصل سریان نور ناشی از انوار مجرده در پرتو توجه نفس و خود آگاهی آن نسبت به متعلق شناخت می داند. در ادراکات پنجگانه حسی، مهم ترین ادراک، ابصار یا مشاهده است که به شرط نبودن حجاب و مانع تحقق می یابد. ادراکات باطنی و خیالی و عقلی نیز از طریق روءیت(شهود)حاصل می شود. ادراک خیالی از ارکان شناخت حقیقی است زیرا هم محسوس و هم معقول در ظرف آن متمثل می شوند. رازآموزی فزشته نیز در عالم خیال روی می دهد. در حوزه ادراک عقلی نیز سهروردی با توجه به محدودیتهای عقل استدلالی و جزئی، عقل شهودی را طرح می کند. او با استناد به ادراک خیالی و شهود قلبی خود نشان می دهد که عقل استدلالی جدا مانده از شهود و اشراق، از درک چنین معرفتی ناتوان است. لذا عالی ترین نوع معرفت نزد او معرفت شهودی و اشراقی است که نه صرفاٌ با تعقل و بحث علمی بلکه از راه اتقطاع از تعلقات دنیوی و تهذیب و سلوک باطنی حاصل می شود.هدف سهروردی در ارائه حکمت اشراقی دست یابی به سلسله از حقایق عالم است که فراتر از حوزه حس و تجربه و قلمرو استدلال است که هیچ شک و شبه ای قادر به ابطال آن نیست
بررسی انسان کامل دررهیافت فلسفه  اشراق و مقایسه ی  آن با دیدگاه امام خمینی (ره)
نویسنده:
سمانه کرامتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پس از توحید، انسان کامل مهم ترین بحث در عرفان نظری به حساب می آید و عارفان درباره آن از جهات متعدد، حقایق سودمندی را مطرح و تبیین کرده اند. از این رو در این پایان نامه ساحت نظری انسان کامل در رهیافت فلسفه اشراق (سهروردی) و مقایسه آن با دیدگاه امام خمینی (ره) تحلیل و بررسی گردیده است. سهروردی معتقد است انسان کامل کسی است که از دانش، حکمت و دانایی برخوردار باشد و جانشین خدای بزرگ و حکیم متالّه باشد و زمانی که این حکیم ریاست واقعی جهان را بر عهده بگیرد آن جهان نورانی و درخشان می شود ولی اگر از حکیم الهی تهی بماند ظلمت ها و تاریکی ها بر عالم و مردم چیره می شوند و هم چنین از دیدگاه سهروردی کمال انسان امری دو بُعدی است یعنی علاوه بر تکامل قوهنظری و علم به حقایق عالم وجود باید در قوه عملی نیز به ملکه اعتدال دست پیدا کند. امام خمینی (ره) نیز در بسیاری از تالیفاتش در باب انسان کامل سخنانی عمیق بیان کرده است. وی انسان کامل را در آثار مختلف خویش پر فروغ جلوه داده است. اگر چه نظریه انسان کامل به صورت پراکنده در آثار ایشان آمده است، با جمع آوری و تحلیل آراء ایشان به نتایج خوبی می توان دست یافت. امام خمینی (ره) معتقد است که غایت جهان انسان کامل است چون بدون انسان کامل کل خلقت عبث و فاقد حکمت بوده و هدف از خلقت انسان تحقق انسانیت کامل و به فعلیت رساندن استعدادهای اوست و عبد الله، عند الله، ولی الله و صاحب ولایت مطلقه است و هم چنین انسان کامل از نظر امام (ره) واسطه حق در اعطای کمالات الهی و تنها صاحب حق در تصرف هستی است که حق تعالی آفرینش هستی را طفیل وجود او میدانست.
بررسی انتقادی تحلیلی استشهادات قرآنی شیخ اشراق
نویسنده:
فرشته امیری کیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهاستناد و استشهاد به آیات قرآن یک مشخصه‌ی بارز در آثار سهروردی است. سهروردی در تمام مباحث مهم در اندیشه‌ی خود اعم ازتوحید، نبوت، معاد و افعال اخلاقی استفاده‌ی فراوانی از آیات قرآن دارد. توجیه و تحلیل آیات مورد استفاده‌ی سهروردی از اهمیت زیادی برخوردار است. به طوری که گاه بر نوع استناد سهروردی از آیات قرآن نقدهایی وارد است که از طریق این نقدها و تحلیل‌ها می-توان ارزش و اعتبار استشهادات قرآنی شیخ اشراق را در مجموعه مصنفات این حکیم مسلمان سنجید. سهروردی گاهیدر یک بحث تنها از ظاهر آیه استفاده کرده است در حالی که آیه مورد استفاده سهروردی در باطن و در حقیقت هیچ ارتباطی با موضوع مورد بحث ندارد. گاهی سهروردی یک کلمه از یک آیه را به عنوان شاهد سخن خود آورده است که به هیچ وجه نمی‌توان رابطه‌ی آن یک کلمه را با موضوعات مورد بحث سهروردی توجیه کرد. گاهی سهروردی یک آیه را مورد استشهاد قرار داده اما مشخص نکرده که کجای آیه با موضوع مورد نظرش همخوانی دارد. در این پایان نامه به تحلیل و نقد آیات مورد استناد سهروردی در مجموعه مصنفات ایشان خواهیم پرداخت.واژگان کلیدی: سهروردی، استشهادات قرآنی، توحید، نبوت، معاد و افعال اخلاقی
بررسی مقایسه ای دیدگاه حلاج و سهروردی درباره ی خدا
نویسنده:
زینب حدادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
همواره در میان فلاسفه و عرفای اسلامی، دیدگاه های مختلفی در مورد خدا مطرح بوده است. فلاسفه ی قبل از سهروردی با استفاده از دلایل فلسفی صرف، و عرفا با استفاده از شهود باطنی خویش ، به اثبات وجود خداوند می پرداختند. یکی از فیلسوفانی که با استفاده از افکار مختلف فلاسفه و عرفا و ادیان الهی نظامی نوین ابداع کرده سهروردی است. وی فلسفه ی خویش را بر پایه ی افکار مختلف این افراد و تلفیق آن ها، و هم چنین بر پایه ی تجربه های عرفانی خویش ایجاد کرده است. سهروردی فلسفه ی خویش را حکمه الاشراق می نامد، که در آن بر خلاف نظام های فلسفی دیگر از مفاهیمی چون نور و ظلمت استفاده می کند. یکی از مباحث اصلی در فلسفه ی او بحث از خدا یا نورالانوار و افعال و صفات اوست که در این نوشتار به آن پرداخته خواهد شد. سهروردی معتقد است که وجود خداوند امری است بدیهی و دلایل اثبات خداوند صرفاً دلایلی می باشند برای آگاهی بیشتر ما. وی در ادامه به ذکر دلایل فلسفی و اشراقی خویش می پردازد. به نظر می رسد که سهروردی در ابداع فلسفه ی خویش از اندیشه ی عرفایی چون حلاج بهره برده باشد. نقطه ی اصلی اندیشه ی حلّاج در مورد شناخت خداوند، این است که او نیز معتقد است که ما انسان ها هرگز نمی توانیم درک و شناختی درخور وجود خداوند از او داشته باشیم، و شناخت ما تنها به اندازه ی مرتبه ای است که ما در آن قرار داریم. وی معتقد است که صفات خداوند تنها اسمائی هستند برای ما انسان ها که بتوانیم خداوند را با آن اسماء مورد خطاب قرار دهیم. سهروردی در بسیاری از نظرات خود درباره ی خدا تابع حلّاج بوده است. لذا این پرسش شایان طرح است که به درستی عقیده ی سهروردی و حلّاج در باره ی خداوند و اسماء و صفات او و هم چنین رابطه ی او با انسان و نظام هستی چیست؟ آیا این دو عارف و فیلسوف تلقی واحدی از خداوند و اسماء و افعال او دارند؟ تمایز و شباهت های اندیشه ی آن دو چیست ؟ هم چنین در این نوشتار به بررسی فرضیه های مطرح شده در طرح پژوهشی می پردازیم، چنان که در فصل دوم به فرضیه ی مربوط به حلاج، در فصل سوم به فرضیه ی مربوط به سهروردی و در فصل چهارم به فرضیه ی سوم یعنی شباهت ها و تفاوت های نظرات آن دو پرداخته خواهد شد.
وجوه شباهت آراء افلاطون و سهروردی
نویسنده:
سیمین قلی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش مشتمل بر چهار فصل است. در فصل یک، کلیات پژوهش بیان شده است و منابع مورد استفاده و تأثیر گذار در آراء افلاطون و سهروردی، معرفی شده اند. در فصل دو، به بیان آراء افلاطون در سه شاخه هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی پرداخته و با تفکر فیلسوف یونانی در این زمینه ها آشنا می شویم. در فصل سه، به بیان آراء سهروردی، حکیم اشراقی، می پردازیم و دیدگاه وی را در این سه شاخه از فلسفه، مورد بررسی قرار می دهیم. در انتها و در فصل چهار، مطالب فصل های دو و سه را جمع بندی کرده و با مقایسه آراء این دو فیلسوف وجوه اشتراک آنها را در سه شاخه هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی، معرفی می کنیم.
تاثیر اندیشه های فلسفی سهروردی بر آراء سیاسی وی
نویسنده:
سیدهادی طباطبایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این تحقیق کوشیده ایم تا ارتباطی که میان نظام فلسفی سهروردی و آراء و اندیشه های سیاسی او وجود دارد را تبیین کنیم .در ابتدای ورود به بحث از فلسفه سیاسی اسلام سخن گفته ایم و کوشیده ایم تا رویکردهای مختلف به این مفهوم را بیان داریم.شبهات و سئوالاتی را که در این زمینه مطرح شده بود و چالش فکری که در این بحث در گرفته بود را بازگو کردیم و رویکرد خود را نیز در قبال فلسفه سیاسی اسلام بیان داشتیم و بدین نکته اذعان کردیم که با پذیرش چنین نگرشی است که می توان پذیرفت ،فلسفه سیاسی اسلام امکان تحقق وقوعی و معرفتی دارد.در انتهای این فصل نیز بحث خود را معطوف به نگرش سهروردی کردیم و معنای فلسفه سیاسی اسلام در اندیشه او را نیز بیان کردیم.در فصل دوم از مبانی فلسفی سهروردی سخن گفته ایم و کوشیده ایم تا اندیشه های فلسفی او را در بیان نظام فلسفی اشراقی بیان کنیم.در این فصل کوشش ما بر آن بوده است تا از مبانی ای سخن بگوییم که در اندیشه سیاسی سهروردی تاثیر گذار بوده است و از طرح سایر انگاره های سهروردی خودداری کردیم.همچنین از طرح مباحث جزیی و ریز اندیشه های او امتناع کردیم و به طرح کلیات مباحث اندیشه او اکتفا کردیم.در پایان هر کدام از مباحث ،از ارتباط آن نگرش فلسفی با اندیشه های سیاسی سهروردی نیز سخن گفته ایم.فصل سوم این تحقیق را به اندیشه های سیاسی سهروردی اختصاص دادیم.در ابتدای این فصل کوشیدیم تا سئوالاتی که در باب اندیشه سیاسی سهروردی مطرح شده است را پاسخ گوییم.سپس با بیان اندیشه های سیاسی سه تن از فیلسوفان بزرگ اسلامی یعنی فارابی،ابن سینا و غزالی،کوشیدیم تا نسبت سهروردی را با این اندیشه ها نیز مشخص کنیم.سپس به طرح مباحث سهروردی در باب سیاست پرداختیم.فصل پایانی این تحقیق نیز به جمع بندی از مباحث مطروحه اختصاص یافت که در آن از تاثیری که اندیشه های سیاسی سهروردی از نظام فلسفی او پذیرفته است سخن گفتیم و اذعان داشتیم که سهروردی با بیان نگرشهای فلسفی خود است که موفق به ترسیم اندیشه ای سیاسی و تشکیل نظامی نورانی می شود.
  • تعداد رکورد ها : 192