جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1974
نقد دیدگاه کانت درباب نظام احسن بر اساس الهیات امامیه
نویسنده:
فرح رامین , زهرا فرزانگان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئلۀ شر اخلاقی و نحوۀ توجیه آن در چارچوب نظریۀ بهترین جهان ممکن، یکی از چالشهای بنیادین در فلسفۀ دین است. کانت در اوایل دورۀ نقادی خود، سه دلیل برای دفاع از نظریۀ نظام احسن ارائه کرده که نشان‌دهندۀ گذار او از عقل نظری به عقل عملی است. این مقاله با رویکردی توصیفی‌ـ‌تحلیلی، ابتدا به بررسی امکان و معقولیت نظریۀ «نظام احسن» در اندیشۀ ایمانوئل کانت که مبتنی بر مبانی عقل عملی است، و سپس به میزان سازگاری آن با اندیشۀ متکلمان امامیه میپردازد. بطور کلی، بر اساس مبانی شیعی، دو نظریۀ «بهترین جهان ممکن» و «تنها جهان ممکن» را میتوان پیشنهاد داد؛ در این نوشتار نظریۀ بهترین جهان ممکن بدلیل عدم سازگاری ضرورت علّی با اختیار خداوند در مقام خالق این جهان، بعنوان دیدگاه نهایی انتخاب شده ‌است. همچنین بازخوانی مفهومی کانت از «بهترین جهان ممکن» که با صفت حکمت الهی و هدف خداوند از خلقت انسان سازگار است، بر اساس آیات و روایات امامیه، بعنوان نظریه­یی پذیرفتنی مطرح میگردد.
صفحات :
از صفحه 25 تا 46
پارادوکس کانت در مقولات محض فاهمه
نویسنده:
حسین آزادمنجیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کانت در انقلاب کپرنیکی خود، محوریت شناخت را از جهان خارج به فاعل شناسا تغییر داد؛ به‌این ترتیب، ساختار ذهنی انسان بستر تجربه را فراهم می‌کند و بر اساس آن، به معرفت حسی و خیالی دست می‌یابد و درنهایت، به درک عالم خارج می‌رسد. اگرچه کانت این موضع را مطرح کرده و تا بحث شکل‌گیری شاکله‌ها توسط قوۀ خیال پیش رفت، اما به نظر می‌رسد نظرات وی در تبیین مقولات به‌عنوان مفاهیمی محض که به‌طور کامل از تجربه، حس و زمان مستقل هستند، متشتت است. بر اساس آموزۀ کانتی، هر مفهومی، و به‌تبع آن، هر مقوله‌ای باید به شهودی بازگردند. اما از یک‌سو، اگر مقولات به هر نحوی به حس و تجربه بازگردانده شوند، دیگر مفاهیم محض فاهمه نخواهند بود؛ امری که اگرچه کانت آن را نپذیرفته، اما در تبیین آن هم موفق نبوده است. از سوی دیگر، اگر این مقولات، کاملاً محض و بری از تجربه و حس باشند، چنانکه کانت آنها را به شهود «متعلّق به طور کلّی» ارجاع می‌دهد، آنگاه وی گرفتار امری استعلایی شده است؛ به‌ویژه، ویژگی‌هایی که وی برای «متعلّق به‌طور کلی» برمی‌شمارد، این شائبه را ایجاد می‌کند که فاهمه، مقولات را با شهود عقلی از «متعلّق به‌طور کلی» یا به عبارت دیگر، از «وجود» ادراک می‌کند.
صفحات :
از صفحه 87 تا 104
رخداد سوبژکتیویستی، تأکیدی بر تعین فرم زبانی امر زیبا در اندیشه کانت (با تأکید بر تلقی انتولوژیکی هایدگر از مفهوم رخداد)
نویسنده:
ندا راه بار ، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نوشتار حاضر تلقی سوبژکتیویستی کانت از مفهوم رخداد را در چگونگی صدور احکام زیبایی‌شناختی ذیل تجربة زیبایی‌شناختی واکاوی می‌کند. به‌طور عام، «رخداد» مفهومی انتولوژیکی در اندیشة هایدگر است. هایدگر در مسیر یافتن پرسش در باب فهم بنیادهای درونی زبان، به موقعیت اصیل «ارایگنیس» یا رخداد بازمی‌گردد. رخداد موقعیتی است که در آن، زبان از طریق گفتار خود را عیان کرده و دربارة خود سخن می‌گوید و بدین‌شکل، سایر هستندگان نیز به عرصة حضور پای می‌گذارند. اما در کانت، تلقی سوبژکتیویستی از رخداد، در بازی آزاد میان تخیل و فاهمه عیان می‌شود. کانت به‌طور مستقیم، مفهوم رخداد را در تبیین امر زیبا به‌کار نمی‌برد، اما بررسی دیدگاه وی در باب اعتبار احکام زیبایی‌شناختی، دلالت بر تعامل شناختی میان فاهمه و تخیل دارد که فراتر از قواعد و بنیادهای معرفت‌شناختی، به‌شکلی کلی، ضروری و همگانی، در وضعیت رخداد عیان می‌شود. از نگاه کانت، چون چگونگی صدور احکام تأملی از سوی فاهمه با دشواری مواجه است و فاهمه فاقد مقولات پیشیتی است که بتواند تأثرات حسی منطوی در تخیل را صورت‌بندی کند، صدور حکم خارج از قوانین شناختی به‌شکلی رخدادگونه عیان می‌شود. درواقع، سوژه فراتر از سوژگی خود، در نسبت با ابژه، به فراتر از ابژه‌گی در لحظه مواجهه، از طریق رخداد بازی به تعامل می‌رسند. رخداد است که اجازه نی‌دهد تعامل نخست سوژه با جهان و سپس بازی آزاد میان تخیل و فاهمه صورت پذیرد.
صفحات :
از صفحه 39 تا 50
تبیین رویکرد کانت نسبت به مفهوم وجود در دوره پیش از نقادی
نویسنده:
فاطمه فاضل زاده ، مریم صمدیه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کانت هم در دوره پیش از نقادی و هم در دوره نقادی به مسأله وجود توجه نموده است. وی در دوره پیش از نقادی، در رساله‌ی «تنها استدلال ممکن در تایید اثبات وجود خدا» مسأله وجود را مورد بحث قرار داده و حتی به ناتوانی عقل در ارائه برهان وجودی در اثبات وجود خداوند اشاره کرده است؛ همان دیدگاهی که کانت در دوره نقادی آن را بسط داده و بصورت کامل‌تری بیان نموده است. علاوه بر این در دوره نقادی وجود را عنوان یکی از مقولات فاهمه مطرح می‌کند. تامل در مفهوم وجود نشان میدهد که رویکرد کانت به مفهوم وجود در در هر دو دوره پیش از نقادی و دوره نقادی مبتنی بر تمایز محمول حقیقی و محمول منطقی است. محمول حقیقی محمولی است که امر تازه‌ای بر موضوع خود نمی‌افزاید و محمول منطقی آن است که امری جدید بر موضوع خود اضافه می‌کند. بایستی به این نکته اشاره شود که رویکرد کانت درباره ‌وجود در دوره نقادی تغییر چندانی نداشته است و تنها تفاوت آن با دوره پیش از نقادی این است که در دوره نقادی، دیدگاه های خود را درباره‌ی وجود بر اساس مقولات فاهمه و تمایز قضایای ترکیبی/ تحلیلی بیان نموده است؛ به طوری که برخی از مفسران کانت مانند فرگی و ژیلسون معتقدنـد کـه کانت در رساله «تنها استدلال ممکن...، نه تنها همان نگرش نقادی را درباره وجود مطرح کرده، بلکه به نحو کامل تری بدان پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 51 تا 70
تحلیل استنتاج قانون اخلاقی در فلسفه کانت
نویسنده:
محمد کاظمی زاده ، حسین کلباسی اشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چگونگی استنتاج قانون اخلاقی در فلسفة اخلاق کانت، موضوعی مناقشه‌برانگیز میان کانت‌پژوهان معاصر است. مسئلة محوری این‌است که چگونه می‌توان قانون اخلاق (امر مطلق) را در دیدگاه کانت، توجیه، یا به‌اصطلاح کانت متأثر از حقوقدان‌های عصر او، استنتاج کرد؟ به‌عبارتی‌دیگر، چگونه می‌توان اثبات کرد که قانون اخلاقی و اخلاقی زیستن در جهان تابع ضرورت مکانیکی، موهوم نیست؟ آیا ایدة آزادی می‌تواند مبنایی معتبر و بنیادی استوار برای استنتاج قانون اخلاقی به‌شمار رود؟ اگر آزادی متعلق هیچ‌گونه شهود و شناختی نباشد، آیا همچنان می‌توان از آن در راستای استنتاج یا توجیه مفهومی دیگر استفاده کرد؟ مبنای قانون اخلاقی در دو کتاب بنیانگذاری و نقد عقل عملی، ایدة آزادی است؛ ولی اینکه آیا می‌توان نسبت به آزادی، مستقل از قانون اخلاقی، معرفتی داشته باشیم یا خیر، پرسش اساسی دیگری است. در نوشتار حاضر، تلاش شده است پس از تثبیت اصول عملی عقل محض و قانون اخلاقی، به‌شیوه‌ای روشن به توجیه آزادی با استناد به تفاسیر مختلف در هر دو کتاب بنیانگذاری برای مابعدالطبیعه اخلاق و نقد عقل عملی بپردازیم. ایدة بنیادین بنیانگذاری برای استنتاج قانون اخلاقی در بخش سوم، آزادی و انتقال به جهان معقول است، درحالی‌که کانت در نقد عقل عملی، ایدة واقعیت عقل یا آگاهی بی‌واسطه از قانون اخلاقی را مطرح می‌کند تا بتواند از طریق آن، ایدة آزادی را توضیح دهد و بدین‌ترتیب، امکان عمل به قانون اخلاقی و اخلاقی زیستن را توجیه کند. پس از تحلیل این‌دو ایدة بنیادین (ایدة آزادی و ایدة واقعیت عقل) بر پایة خوانش‌های کسانی همچون تیمرمن، گایر، لویس‌بک و دیتر هنریش، پی می‌بریم که آزادی نمی‌تواند مبنا و دلیل معرفتی ما به قانون اخلاقی باشد، زیرا از ایدة آزادی هیچ شهودی نمی‌توان داشت و درنتیجه نمی‌توان از طریق آزادی، قانون اخلاقی را استنتاج کرد. بنابراین، اثبات ایدة آزادی، موقتاً کنار گذاشته می‌شود و در اینجا خبری از «استنتاج» نیست؛ پس تنها ایضاح باقی خواهد ماند و کانت از طریق ایدة واقعیت عقل یا آگاهی بی‌واسطه از قانون اخلاقی و پذیرفتن این امر که «قانون اخلاقی به‌عنوان امری داده شده به عقل عملی، دلیل آگاهی و معرفتی ما به ایدة آزادی است»، به ایضاح آزادی دست می‌زند. بدین‌سان، به‌جای استنتاج قانون اخلاقی بر مبنای ایدة آزادی، درواقع، ایدة آزادی را بر مبنای قانون اخلاقی به‌مثابه واقعیت عقل تحلیل می‌کند.
صفحات :
از صفحه 61 تا 75
کانت و داکینز؛ سنجش تفاسیر پیشا/ پسا تکاملی از طبیعت و اخلاق
نویسنده:
علیرضا آرام ، فائزه شهرکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کانت به عنوان فیلسوفِ پیشاتکاملی شناخته می‌شود. زیرا محتویات متضاد با نظریه‌ی تکامل در نظام طبیعت‌شناختی و نیز در دستگاه اخلاقی او مشهود است؛ به نحوی که می‌توان مضامینی همچون محوریت اراده و نقش گسترده‌ی عقلانیت در نگاه او را در تقابلی صریح با اخلاق تکامل‌گرایانه- که مبتنی بر بخت، سازگاری و جهش طبیعی است- شناخت. با این حال، امکان تبادل رأیِ همراه با توافق نسبی میان اخلاق کانتی و تکاملی ذاتا منتفی نبوده و به درک و استماع ما از آغاز و انجام اخلاق به روایت دو نظریه وابسته است. در این طریق، اگر طبیعت را مایل به توسعه‌ی حیات اخلاقی انسان بدانیم، یا اراده‌ی خویش‌فرمای آدمی را انکار کنیم، از کانت فاصله گرفته‌ایم؛ اما با اقرار به صبغه‌ی وحشی طبیعت، یا به قول داکینزْ با نظر به مقاومتِ خودخواهانه‌ی طبیعت در برابر اخلاق و متقابلا با تشریح نقاطِ برتری اراده‌ی انسان بر سوائق و غرایزش، هم‌سخنی قابل مشاهده‌ای را میان دو نظریه برقرار ساخته‌ایم. با این وصف و در تبادل با ایده‌ای امروزی ژن خودخواه، قانون اخلاقی کانت و اراده‌ای که واضع آن است، به عنوان یک محصول فرهنگی- تکاملی و عاملِ بقای موجه برای نوع انسانی تفسیر می‌شود.
صفحات :
از صفحه 59 تا 74
تبیین مؤلفه‌های معرفت‌شناسی انسان و استلزامات تربیتی آن از دیدگاه امانوئل کانت
نویسنده:
خداکرم کهن ، احمد هاشمی ، عباس قلتاش ، علی اصغر ماشین چی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این پژوهش با هدف تبیین ابعاد و مؤلفه‌های معرفت‌شناسی انسان و دلالت‌های تربیتی آن بر اساس اندیشه و آراء امانوئل کانت انجام شده است. در پژوهش، برای گردآوری اطلاعات از تحلیل محتوای کیفی و الگوی استقرایی مایرینگ استفاده شد. یافته‌های پژوهش نشان داد که در مورد معرفت‌شناسی انسان و استلزامات تربیتی آن، کانت بر مؤلفه‌های زیر تأکید دارد: نقش آگاهی، حواس، تجربه و فاهمه به‌عنوان منابع شناخت، توجه به ظرفیت تغییرپذیری انسان‌ها برای بهبود و تغییر وضع جامعه، نقش تجارب نسل‌های متوالی در تربیت انسان‌ها، شکل‌دهی عادات به‌طور تدریجی (نه دفعی)، حذف پاداش و تنبیه در تربیت و عدم اعتقاد بدان‌ها، اعتقاد به آزادی و طبیعت یکسان انسان‌ها و مخالفت با نخبه پروری و استثمار انسان‌ها، عدم نقش ارزش‌ها در امر تربیت، و مسئول دانستن انسان در مسیر تربیت خویش. نگرش کانتی به فلسفة تعلیم‌وتربیت، نگاهی مبتنی بر عمل به وظیفه است که نوعاً امری برخاسته از سرشت عقل عملی و وجدان پاک انسانی است؛ او به جایگاه رفیع تربیت و اینکه انسان‌ها دارای ظرفیت و استعداد تربیت شدن هستند، اعتقاد دارد. البته نگاه کانت ‏به انسان، نگاهی انسان‌مدارانه و غیردینی است؛ او انسان را موجودی ارزشى و دینى به‌حساب نمی‌آورد و بنابراین، جهت‌گیری تربیتی وی را نیز نمی‌توان در قالب رویکردهای ارزشی تفسیر کرد.
صفحات :
از صفحه 53 تا 72
اخلاق وظیفه‌گرایانه‌ی کانت
نویسنده:
مهدی میرابیان تبار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ایمانوئل کانت، فیلسوف تأثیرگذار دوران جدید، به عنوان نقطه عطفی در تاریخ اندیشه‌ی مغرب زمین به شمار می‌آید. اندیشه‌های انتقادی وی، نشان دهنده‌ی کوشش‌های جدّی و دقیق یکی از بزرگ‌ترین اندیشمندان این دوران است. در سال‌های اخیر شاهد اقبال و توجّه روز افزون از سوی اندیشمندان و حوزه‌های فکری گوناگون به آثار و دستاوردهای کانت هستیم که این خود نشان از اهمیت این فیلسوف دارد. کانت در هر دو حوزه‌ی معرفت‌شناسی و اخلاق، صاحب آثار است و بدین ترتیب توانسته است نظامی منسجم را از خود به یادگار گذارد، به طوری که فهم اندیشه‌های کانت در حوزه‌ی اخلاق و دین، ربط مستقیمی به درک ما از نظریّات او در حوزه‌ی علم و شناخت دارد و این دو را باید در کنار هم فهمید. کانت همان‌گونه که ایده‌هایش در اخلاق نشان از آن دارد، فیلسوفی وظیفه‌گرا است. یعنی به طور خلاصه می‌توان گفت که از نظر او عملی اخلاقی است که صرفاً از روی تکلیف و وظیفه انجام پذیرفته باشد. بنابراین، او اعمالی را که از روی میل یا سود و منفعت انجام شده باشند، اخلاقی نمی‌داند. ما در این مقاله سعی داریم سیر تطوّر اندیشه‌ی کانت را که منجر به ایده‌ی فوق‌الذکر گردیده دنبال نماییم و ببینیم آیا او واقعاً ملتزم به رویکرد وظیفه‌گرایانه هست یا نه، و نیز تا حد امکان ارتباط میان اندیشه‌های معطوف به شناخت شناسی و اندیشه‌های مربوط به اخلاق را از نظرگاه وی نشان دهیم.
صفحات :
از صفحه 93 تا 127
بررسی تطبیقی نظریات کانت، آدامز و استاد مصباح در باب نسبت دین و اخلاق
نویسنده:
رحیم دهقان سیمکانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
صفحات :
از صفحه 161 تا 188
مقایسۀ تحلیلی نگرش شهید مطهری و ایمانوئل کانت در خصوص مفهوم حق و تکلیف
نویسنده:
رضا مظفری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف مقالۀ حاضر بررسی تطبیقی و قیاسی رویکرد دو متفکر غرب و شرق در باب مفهوم حق و تکلیف است. ایمانوئل کانت فیلسوف مشهور آلمانی در عصر روشنگری و مرتضی مطهری فیلسوف و متأله معاصر ایرانی دو قطب این بررسی را که با روش تحلیلی تطبیقی تهیه شده تشکیل میدهند. مقالۀ حاضر نشان میدهد که جایگاه هر دو متفکر نسبت به زمینه های انقلابی شان یعنی روشنگری در اروپای قرن هجدهم و انقلاب اسلامی ایران در سال 57 خورشیدی مهمترین مسائل و مفاهیم مرتبط با حق و تکلیف را در آرای خود انعکاس داده اند. حق و تکلیف دو نیرویی است که به شکل کنش و واکنش در آحاد یک اجتماع مستقر و تعریف میگردد. اگرچه کانت تلاش میکند تا با بسط مفهوم عقلانیت و احداث ساختار حق بر اساس عقل و از نقطه عزیمت آن مسئلۀ تکلیف را نیز تعریف کند، اما این رویکرد در تفکر شهید مطهری به میانجی پیوند خوردن با آموزههای الاهیاتی روندی کامل تر پیدا می کند. بهره گیری از دو نیروی عقل و آموزه های دینی به فلسفۀ اسلامی کمک می کند تا انطباق عملی بیشتری نسبت به فرمالیسم کانتی داشته باشد. با این حال طبق نتایج حاصله دستاوردهای کانت در زمینۀ تعریف آزادی و نسبت آن با امر مطلق زمینه ای مهم است که بسیاری از متفکران غرب و شرق از آن تأثیر پذیرفته اند و شهید مطهری نیز از این قاعده مستثنی نیست.
صفحات :
از صفحه 137 تا 150
  • تعداد رکورد ها : 1974