جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 10
روایت افراطی از هوش مصنوعی و مسئله وضوح ناپذیری ذهن
نویسنده:
محمدرضا طهماسبی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
تقلید ازهوش انسانی با استفاده از علوم رایانه ای و فیزیکی هوش مصنوعی نام گرفته است. از میانه قرن بیستم که رایانه ها قابلیت های خود را به نمایش گذاردند برخی از دانشمندان درصدد برآمدند تا هوش و ذهن انسانی را با استفاده از ماشین تقلید نمایند. پشت چنین تلاش هایی دیدگاهی خاص در باب ذهن انسان نهفته است. در واقع هوش مصنوعی ریشه در فلسفه دوران مدرن داشته و بر بستر کلی تفکر در غرب اتکا دارد. هدف این مقاله آن است که نشان دهد اولا، هوش مصنوعی در بنیاد خود بر فلسفه مدرن که کوژیتو در بن آن قرار دارد متکی است. ثانیا، امکان و یا امنتاع دستیابی به قرائت افراطی از هوش مصنوعی براساس دستاوردهای اندیشه میشل فوکو و دیدگاه وی در باب کوژیتوی دوران مدرن مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
وجوه اشتراک و افتراق فکری هوسـرل و دکـارت
نویسنده:
محمد تقی شاکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فلسفۀ هوسرل با همۀ پیچیدگی‌ها و جهت‌گیری‌های خاص خود، متأثر از آموزه‌های دکارت است؛ به‌طوری‌که روح کلی اندیشه‌های او را باید دکارتی دانست. برای فهم بهتر و دقیق‌تر فلسفۀ هوسرل می‌توان به میراث وی از دکارت توجه و وجوه اشتراک و افتراق فکری آن‌دو را ذیل هدف، روش و پیشرفتشان بررسی کرد. شباهت و تفاوت اصلی هردو در استفاده از شک، ظرفیت و امکانات آن است.
صفحات :
از صفحه 139 تا 174
ضرورت طرح زیست-جهان در پدیدارشناسی هوسرل
نویسنده:
على قربانى سينى ، ابراهيم رضايى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
ادموند هوسرل را پدر پدیدارشناسی نامیده‌اند. پدیدارشناسی روشى است که به جاى پیش‌بینی و اندازه­ گیری مرسوم در علوم بر کشف، توصیف و معنی تأکید می‌کند. هوسرل ابتدا موضوع اصلی پدیدار­شناسی خود را آگاهی قرار می‌دهد، لذا بسیاری پدیدارشناسی وی را نوعی شناخت­ شناسی دانسته ­اند. این پژوهش به این مسأله می ­پردازد که هر چند هوسرل در برخی از آثارش متوجه آگاهی است اما در آثار متأخرش از آگاهی ­شناسی یا اگولوژی فراتر رفته و موضوع جهان-زندگی یا زیست-جهان را، یعنی جهان آن‌چنان که توسط یک فرد زیسته می‌شود و نه این‌که مجزای از انسان وجود دارد، موضوع پدیدارشناسی دانسته است. برای این منظور ابتدا مختصری درباب پدیدارشناسی توضیح خواهیم داد و سپس با توجه به دو اثر متأخر هوسرل یعنی تأملات دکارتی و بحران در فلسفه اروپایى و پدیدارشناسی استعلایى ضرورت طرح زیست-جهان را به عنوان موضوع اصلی در پدیدارشناسی وی روشن خواهیم ساخت.
صفحات :
از صفحه 169 تا 194
بررسی کارکرد تقویمی اگو در پدیدارشناسی استعلایی هوسرل
نویسنده:
عباس یزدانی ,مهدی پاک نهاد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
چکیده :
بخش عمده ای از تلاش های هوسرل در توصیف نحوه عملکرد آگاهی، به بحث اگو و چگونگی کارکرد تقویمی آن اختصاص یافته است. هدف این نوشتار این است که نقش اگو در پدیدارشناسی استعلایی هوسرل و جایگاه محوری آن به عنوان «قطب این همان اعیان آگاهی» بازخوانی و بررسی شود. از طریق مطالعه سیر تطور و تکامل مفهوم اگو در اندیشه هوسرل و با توصیف و تحلیل دیدگاه وی در مورد نقش و کارکرد اگو، ویژگی تقویمی آن به بحث گذارده خواهد شد. ادعای این مقاله این است که اگرچه هوسرل همواره خود را یک دکارتی می دانست، اما نقدی که بر تلقی دکارتی «اگو» دارد روشنگر تمایز پدیدارشناسی استعلایی وی از فلسفه «واقع گرایی استعلایی» دکارت است. در پایان این نوشتار، نتیجه گرفته می شود که هوسرل با انتقال پدیدارشناسی خود از رویکرد «ماهوی» به رویکرد «استعلایی» از طریق کارکرد تقویمی اگو، به ذهنیت استعلایی به عنوان منشا هر معنا و برسازنده جهان عینی دست می یابد. وی اگو استعلایی را در حکم زیرنهادی برای عادات، باورها و کنش های هر شخص دانسته و آن را تنها شرط امکان فهم جهان می داند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 21
نیچه، روان شناسی واخلاق
نویسنده:
طاهره مسگر هروی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده در این نوشتار تلاش شده است، آراء نیچه در زمینه ی اخلاق از چشم انداز روان شناختی خود فیلسوف مورد بررسی قرار گیرد و نشان داده شود چگونه آراء فلسفی او تحت تاثیر این چش م انداز قرار دارد . نیچه با طرح نظریه ی"اراده ی قدرت "، هم چون نیرویی بنیادین که در ژرفای طبیعت انسان به طور پنهان و دور از دسترس "خودآگاهی" تعّین بخش اراده و اعمال انسانی است و هم چنین با نشان دادن نقش پر نفوذ عامل " ناخود آگاهی "در عمل اندیشه و آگاهی، تفسیری روان شنا ختی از عملکرد انسا نی ارائه می نماید و بدینوسیله "من استعلایی " ( فرارونده )، "اراده ی آزاد " و در نهایت " اخلاق" را به چالش می گیرد. در ادامه، با بررسی برخی مفاهیم محوری نیچه ازدیدگاه روان شناختی، همانندی های آراء او در این زمینه با مفاهیم روان شناختی نوین به ویژه در آراء فروید نیز ارائه می گردد.
صفحات :
از صفحه 143 تا 176
نظریه ابرمرد و نقد آن از منظر آموزه های دینی و مبانی عقلی
نویسنده:
احمد عزیزخانی، حمزه عالمی چراغعلی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تلاش جهت تبیین جایگاه انسان در جهان، یکی از محورهای اصلی تفکر فلسفی مغرب ­زمین بوده که ماحصل آن، نظریات مختلفی چون ابرمرد نیچه است. نیچه در اعتراض به رویکردهای پیشین نسبت به انسان، درصدد برآمد تا ضمن بازتعریف جایگاه انسان در جهان، به بحران ­هایی که مدرنیته پیش ­روی جامعه انسانی نهاده بود، پاسخی درخور دهد. نظریه ابرمرد در چنین بستری شکل گرفت. اما این نظریه نیز بسان دیگر نظریات و مکاتب بشری، تناقضات و ایرادات عمده­ای با خود به همراه داشت که سیل انتقادات را به سمت خود روانه ساخت. این نظریه با مبانی­ ای چون نسبیت­ باوری، بنیادگریزی و ترجیح تن بر روان در مقابل تفکر دینی قرار می­ گیرد؛ بنابراین انتقاداتی از سوی اندیشه دینی بر آن وارد است. از طرفی این نظریه با تناقضات درونی همچون ایجاد بنیادی متصلب، تأکید بر حقانیت نظریه ابرمرد و عدم ارائه الگوی بدیل مواجه است. این تحقیق ضمن واکاوی ابعاد نظریه ابرمرد نیچه در چارچوبی نو، به نقد و بررسی آن از جنبه ­های دینی و عقلی پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 135 تا 155
مغالطات عقل محض در نظر کانت
نویسنده:
سید محمد حکاک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
در نظر کانت، معرفت مشتمل بر ماده‌ای و صورتی است. ماده‌ی آن از طریق حس به دست می آید و صورت را، ما در دو مرحله ادراک حسی و فهم بدان می‌بخشیم: درمرحله ادراک حسی، مکان و زمان را، و در مرحله فهم دوازده مقوله را. و آنچه از این رهگذر می شناسیم، پدیدار است نه شیء فی نفسه. اما عقل ما به اقتضای طبیعت خود، پا را از حوزه‌ی پدیدار بیرون می‌نهد و تصوراتی را می سازد که در واقع توهّمند. یکی از این تصورات، تصور نفس است. عقل می‌خواهد با چهار استدلال مغالطی، چهار مطلب را در خصوص نفس اثبات کند: جوهریت، بساطت، شخصیت و تمایزش از ماده (نفس وجودی یقینی دارد و ماده وجودی مشکوک). ریشه‌ی همه این مغالطات این است که «من می اندیشم» یا «من» که در نظر کانت یک شرط پیشینی و صوری شناخت است، یکی شیء عینی و یک متعلق معرفت شناخته می‌شود. در ضمن کانت در مغالطه‌ی چهارم با طرح نظریه ایده آلیسم استعلایی به مخالفت با ایده‌آلیسم به معنی متعارف آن می‌پردازد و تصورات موجود در ذهن را به معنی خاصی بیرونی می‌داند.
صفحات :
از صفحه 143 تا 159
تحلیل سوانح ­العشاق از دیدگاه «من استعلایی» پدیدارشناختی
نویسنده:
راضیه حجتی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
متون ادب فارسی به سبب برخورداری از تنوع وگستردگی فراوان از دیرباز توجهه منتقدان را به خود معطوف داشته است. در این میان، سوانح احمد غزّالی از دو جهت، یکی به دلیل نظریهپردازیهای معرفتشناسانه و دیگر نهوع نگهاه مفلهه بهه تو هیه پدیدارهایی چون عشق، عاشق و معشوق، از وجهه معرفتهی بها یی برخهوردار اسهت پژوهش حاضر روش نقد پدیدارشناختی رابا توجه به یکی از دغدغههای ا هیی خهود که رسیدن به »التفات« و »طیبگاهی« منحصراً عرفانی و نیز ارائ پاسخی برای چگونگی ارتباط میان آگاهی با مسأل فناست، در تحییل رخدادهای معرفتی سوانح به کار گرفته است. روش انتقادی این مقاله، پدیدارشناسی استعالیی است تا بها اتکها بهه تحییهل آن ، از کیفیّت ظهور رخداد آگاهی و »من استعالیی«، موضوع را به تعبیر سهوانح از »طیبگهاه «
تحلیلی انتقادی بر تفسیر ریچارد رورتی از رابطه میان خود و جهان
نویسنده:
محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
در این مقاله، به تحلیل انتقادی از تفسیر رورتی از رابطه نفس یا خود با جهان پرداخته شده است. رورتی به سه مدل از رابطه بین نفس و جهان قائل است. در مدل اول، هم خود و هم جهان، هر یک به دو لایه تقسیم شده اند. در مدل دوم، نفس نسبت به جهان چند لایه و پیچیده شده و در مقابل، جهان چیزی بیش از اتم ها و خلا که تابع قوانین مکانیکی است نیست. گر چه در مدل های اول و دوم، بین جهان و خود روابطی از جمله رابطه بازنمایی برقرار است ولی در مدل سوم، دیگر جهان واقعیتی نیست که باید بازنمایی شود؛ بلکه چیزی جز همان محیط پیرامونی نیست که با آن فقط رابطه علی داریم نه رابطه بازنمایی. در این تفسیر، رورتی سعی دارد از تفسیر واقع گرایانه و ثنویت گرایانه مدرن از نوع دکارتی- کانتی بپرهیزد ولی گاهی از همان تفکر واقع گرایانه ای استفاده می کند که درصدد رد آن است. در این مقاله سعی شده است با تشریح رابطه خود و جهان، به این جنبه از تفکر رورتی که رنگ و بوی واقع گرایانه دارد اشاره شود.
صفحات :
از صفحه 153 تا 174
مقایسه‌ی نفس از دیدگاه سهروردی و کانت
نویسنده:
اسماء شاهمرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رویکرد‌های سهروردی و کانت، به عنوان دو تن از برجسته‌ترین فیلسوفان شرق وغرب، به مسئله‌ی نفس تفاوت‌های بنیادین، و همزمان شباهت‌های جالب‌توجهی با هم دارند که بررسی آنها منوط به آشنایی با نظریه‌ی نفس هر دو فیلسوف است. اساس رویکرد سهروردی به نفس را تعریف او از «نور اسپهبد» تشکیل می‌دهد که بر طبق آرای او به عنوان مدبر جسم نسبت به خود «خودآگاه» است و این خودآگاهی را از علم حضوری خود نسبت به خویشتن خویش به دست می‌آورد. نظریه‌ی اشراقیِ نفس سهروردی بر نوعی تعریف نوافلاطونی نفس استوار است. این در حالی است که کانت، به عنوان یکی از بزرگ‌ترین مخالفان اندیشه‌های نوافلاطونی، اساساً با هر نوع علم حضوری مخالف است و نفس را در مقام یک چیزدرخود (شئ فی‌نفسه) یا نومن ناشناختنی می‌داند، زیرا از طرفی چونان یک نومن به شناخت درنمی‌آید و از طرفی ادراک حضوری انسان‌ها به «منِ» خود هیچ اعتبار شناختی‌ای ندارد. این «من استعلایی» که کانت تبار آن را در مابعدالطبیعه‌های سنتی پیش از خود، به‌ویژه در دکارت و هم‌مسلک‌های خردگرای او می‌جوید، هرچند شرط بنیادین تشکیل نظام مفاهیم پیشین فاهمه و بنابراین پایه‌ی انسان‌شناختیِ ادراک است، اماخود ادراک‌شدنی نیست و احکام آن را باید نه در حوزه‌ی شناخت یا عقل نظری، بلکه در گستره‌ی اخلاق و عقل عملی جُست. همین نکته بنیاد تفاوت ژرف دیدگاه دو فیلسوف به مسئله‌ی نفس را تشکیل می‌دهد. در کنار این تفاوت اصلی، اختلافاتی هم در مورد قوای نفس، ادراک عقلی و اساساً خودِ عقل، و نیز مفهوم علیت نزد دو فیلسوف می‌توان یافت. با این همه نگرش آنها شباهت‌هایی نیز با همدیگر دارد که از آن‌جمله می‌توان به همانندی‌های نسبی در برداشت‌های سهروردی و کانت پیرامون بقای نفس و همچنین لذتِ استکمالیِ نفس اشاره کرد.کلیدواژگان: سهروردی، کانت، نفس، علم حضوری، فاهمه، نور اسپهبد، عقل فعال، پدیدار، ذات معقول، من استعلایی
  • تعداد رکورد ها : 10