جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 13
عقل و حیرت
عنوان :
نویسنده:
صادقی حسن آبادی مجید
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چالش عارف و فیلسوف یکی از اشکال مخالفت با فلسفه است. فلسفه درطول تاریخ از سه ناحیه متشرعان دین باور، تجربه گرایان دین ستیز و عارفان عاشق با انگیزه های متفاوت مورد حمله قرار گرفته است. یکی از دلکش ترین بحثها در تاریخ تفکر بشری مناظره اندیشه و شهود، عقل و عشق و دانش و بینش است. عارفان در درک مسائل ماورای طبیعت به قدرت عقل خوشبین نیستند و عقل ستیزی در آثار قریب به اتفاق آنان مشاهده می شود. عقل در این آثار مقابل سه امر نهاده شده است: دل، عشق و حیرت. عقل فروشی و توصیه به عجز و حیرت، محوری ترین عنصر اختلاف عرفان و فلسفه است. عارف شیفته حیرانی است اما فیلسوف حیرت زداست. حیرت در ابتدای امر با مقولاتی همچون معرفت، هدایت و ایمان متناقض می نماید. چیستی حیرت و تبیین نسبت آن با مقولات مذکور مساله اصلی این پژوهش است.
صفحات :
از صفحه 293 تا 315
عروج نفس به مشرق وجود در بینش اشراقی و دیدگاه عرفانی
نویسنده:
امینی لاری لیلا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مطابق دیدگاه عرفا و بینش اشراقی، نفس انسانی که جوهری نورانی است، پس از هبوط از عالم قدس و اسارت در ظلمت عالم جسمانی، در جست و جوی فرصتی است برای رجعت به اصل ماورایی و وطن حقیقی خویش؛ یعنی سیری عروجی از حضیض نفس به اوج قطب نورانی وجود. در این مسیر، نفس از مغرب محسوسات گذر کرده به اقلیم هشتم و سرانجام، به شهرستان جان یعنی مشرق حقیقت ازلی می رسد. در مراحل این سفر، می توان طول و عرض نوعی جغرافیای عرفانی - مثالی را ترسیم کرد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 25
رابطه تجلی با محبت و معرفت (با تاکید بر مرصاد العباد نجم الدین رازی)
نویسنده:
امامی نصراله, غلامرضایی محمد, محققی عبدالرضا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
شناخت انسان در عرفان اسلامی با جلوه های متعدد خود، کلید درک بسیاری از مفاهیم عرفانی ادب فارسی است. در نگرش عارفان مکتب عاشقانه، محبت (عشق) صفت ذات حق است. که با آن، ابتدا به خود تجلی نمود و ذات اقدسش جلوه تمام نمای هستی گردید و سپس آن را به روح محمدی تجلی نمود و به واسطه او، عالم و آدم را آفریده محبت خود را در وجود تمام ذرات کاینات، تعبیه کرده است و از بین همه موجودات، انسان را به صورت خود آفرید و به او عشق ورزید و آینه دل او را مجلای ذات و صفات خود دید. به همین سبب، وی را خلیفه خود نمود و بار امانت معرفت خویشتن را بر دوش وی گذاشت. انسان هم باید با خودشناسی، به خودسازی روی آورد تا به نقش تجلی نموده حق در آینه وجود خود، معرفت حقیقی (شهودی) یابد.در بینش عرفای سلسله کبرویه، نزدیک ترین راه برای وصول به حق، طریق اهل محبت است، زیرا آنان بر اثر غلبه محبت و عشق و شور و حال، از خود و قوت خود تهی شده اند و در ابتدای راه، حق با کمند جذبه آنان را به سوی خود عروج می دهد. (نجم الدین کبری، 1363 :36) در این سلسله، تخلیه دل از ماسوی اله و تصفیه آن به ذکر حق، و نیز تهذیب نفس در سایه شریعت و طریقت، از جمله طرق دستیابی به حقیقت معرفت است.نگارنده به بررسی این موضوع از دیدگاه نجم الدین رازی و بعضی مشایخ هم فکر او می پردازد و سعی دارد تا با تاکید بر معرفت شهودی، که سر محبت و حقیقت گنج نهانی در آن تعبیه است، آینه دل انسان را حلقه این ارتباط معرفی کند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 27
عرفان در قرآن، احادیث و ادعیه
نویسنده:
محمد اسدی گرمارودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها : دانشگاه معارف اسلامی,
چکیده :
یکی از مباحث مهم در عرفان اسلامی، تطابق عرفان با شرع و سیره معصومین است. حقایق عرفانی ریشه در فطرت انسانی دارند؛ از این رو در همه ملت ها و مکتب ها مطرح شده است. شاید همین امر باعث شده که برخی اسلامی بودن عرفان را نپذیرند؛ حال آنکه حقیقت شرع و بهره مندی عالی دینی، با نگرش عرفانی میسّر است. این مقاله کوشیده تا سه عنوان مهم از عناوین عرفان را در قرآن، احادیث و ادعیه معصومین بررسی نماید. عناوین تفسیر عرفانی کثرات در عالم وجود و هدف عارفانه در دینداری و عبودیت و همچنین ابزار شهود و نحوه کشف حقیقت از طریق دل را در منابع شرعی بررسی نموده و می کوشد منشأ اسلامی عرفان اسلامی را آشکار نماید.
صفحات :
از صفحه 87 تا 114
مقایسه اندیشه های عرفانی خواجه یوسف همدانی و شیخ نجم الدین رازی در کتاب رتبه الحیات و مرصاد العباد
نویسنده:
علی محمد مؤذنی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله سعی شده است تا اندیشه های عرفانی دو عارف نامدار خواجه یوسف همدانی و شیخ نجم الدین رازی در دو اثر آنها یعنی رتبه الحیات و مرصاد العباد بررسی و سنجیده شود. از موارد مشابه در همگونی کتاب، انگیزه تألیف آنها بوده است که هر دو به دنبال پرسش و درخواست طالبان و مریدان آنها پدید آمده اند. آنگونه که کتاب رتبه الحیات بدین شیوه با پرسشی از مریدان آغاز می شود: (پرسیدی وفقک الله لما یحب ویرضی که زنده کیست و زندگانی چیست ؟) و مرصاد العباد هم به تصریح نجم دایه به درخواست مریدان نگاشته شده است: چنانکه گوید (مدتی بود تا جمعی طالبان محقق و مریدان صادق هر وقت از این ضعیف، با قلت بضاعت و عدم استطاعت مجموعه ای به پارسی التماس می کردند.) دل و اطوار آن و ذکر و مراحل معرفت از موارد دیگری از محتوای دو کتاب است که قابل انطباق با هم هستند و بیانگر این مسأله است که اندیشه های این دو عارف بزرگ از سرچشمه ای واحد برگرفته شده است.
صفحات :
از صفحه 17 تا 29
دل آدمی و ویژگی های آن از دیدگاه عین القضات همدانی
نویسنده:
شجاری مرتضی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
 لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.
صفحات :
از صفحه 77 تا 102
جایگاه دل در عرفان اسلامی با تکیه بر دیدگاه مولانا
نویسنده:
عبدالرضا محمدحسین زاده,علی عارفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها : دانشگاه معارف اسلامی,
چکیده :
در این نوشتار برای درک بهتر مفهوم دل و فهم جایگاه آن در حکمت و عرفان اسلامی به خصوص در اندیشه مولوی، ابتدا قرآن، احادیث و آراء و عقاید بزرگان اندیشه نقل و بررسی شده سپس با تکیه بر اهم ابیاتی که در مثنوی آمده و در آنها از دل و احوال آن سخن رفته، سعی شده است دیدگاه این عارف بزرگ روشن گردد.از نتایج مهم گفتار حاضر آن است که دل یا قلب از منظر قرآن و روایات عرفای بزرگ اسلامی، اصل و اساس و همه چیز انسان است، اگر دل نباشد انسان جماد و هیچ است. ارزش انسان در پرداختن به دل و صاحب دل بودن اوست و صاحب دلی انسان در تحصیل انقطاع از اغیار و متوجه کردن قلب به سوی حضرت حق است و ارباب قلوب میدانند که قلب با انقطاع در مقام سلوک مصداق واقعی «عرش رحمان» میگردد.
صفحات :
از صفحه 57 تا 80
انسان و تربیت از منظر صحیفه سجادیه
نویسنده:
رحمت اله مرزوقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
صحیفه امام سجاد (ع) از متون ارزشمند دینی است که می تواند به عنوان ماخذ و مبنایی برای مطالعه و بررسی موضوعات مختلف اعتقادی، اجتماعی، انسان شناختی و تربیتی مورد استفاده قرار گیرد. در صحیفه سجادیه تصویر انسان کامل به وسیله انسانی الاهی و کامل ترسیم و بیان شده است. بنابراین اثری بدیع و ارزنده در زمینه انسان شناسی است که در آن فضایل و ویژگی های انسان در منظومه و سیمایی خاص و مبتنی بر باورهای اسلامی تصویر و توصیف شده است که می تواند مبانی تعلیم و تربیت اسلامی قلمداد گردد. در مقاله حاضر تلاش شده است تا ضمن بررسی ویژگی های انسان از منظر صحیفه سجادیه، دلالت های آن برای تعلیم و تربیت مشخص گردد تا از این طریق، زمینه های بیشتری برای بررسی مبانی تربیت دینی و تدوین «نظریه تعلیم و تربیت اسلامی» فراهم گردد.
صفحات :
از صفحه 87 تا 98
ارتباط عقل و دل
نویسنده:
محمد اسدی گرمارودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ملاصدرا علیت ضروری را با در آثار برخی از عرفا، عقل ستیزی و نکوهش عقل به چشم می خورد، آنان دل را ابزار اصلی معرفت معرفی کرده اند. لکن در کتب حکما و منابع دینی عقل تعریف و تمجید شده است. این تضاد ظاهری برای پژوهندگان طریق معرفت و طالبان سلوک حقیقت ملال آور است. دقت و تعمق در بحث، معلوم می کند که بین عارفان حقیقی و حکیمان ربانی در این امر اختلافی نیست. گاهی لفظ مشترک عقل بین عقل جزئی و کلی سبب اشتباه شده و گاهی مقام مقایسه و مراحل طولی ابزار معرفت این امر را باعث گشته و نیز فقدان مراحل تفکر و تعقل در برخی از پیروان سیر و سلوک روحی چنین تسامحی را بروز داده است.
بررسی معنایی مفهوم جان در مثنوی معنوی با رویکرد متنی
نویسنده:
فریبا کاکاوندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:مطالعات جدید زبان‌شناسی دریچه‌ای است برای دریافت‌های جدید از متون گرانسنگ ادبی گذشته. با به‌کارگیری صحیح این روش‌ها می‌توان متون ادبی را مورد تفحص مجدد قرار داد و به دریافت‌های نوینی از آن‌ها دست یافت.تا کنون پیرامون مثنوی و محتوای آن بسیار بحث شده است اما اغلب این مباحث فرافکنی شارحان این اثر و تکرار مکرر اندیشه‌ها و دریافت‌ها بوده است. ما در این رساله مفهوم «جان» را با دید معناشناسانه و با رویکرد متنی، در مثنوی مورد بررسی قرار داده‌ایم، به امید آنکه تا حد امکان به نگرش مولانا دربار? این مفهوم دست یابیم و در نهایت جهانبینی او دربار? «انسان و جایگاه او در هستی» را بشناسیم.با این هدف و نگرش «جان» را در شش جلد مثنوی مورد کاوش قرار داده‌ایم. در ابتدا تمام ابیاتی که در این شش جلد راجع به جان سخنی بر زبان رانده‌اند را به عنوان شاهد مثال استخراج نموده‌ایم و تمامی ویژگی‌های ماهیتی، صفات و کنش‌هایی که مولانا به جان نسبت داده است و ترکیباتی که جان را در آن‌ها به کار برده است، را جمع‌آوری نموده‌ایم تا به تعریف او از جان دست یابیم. پژوهش ما نشان می‌دهد برخی از این صفات و کنش‌ها دارای بسامد کاربردی فراوانی هستند اما برخی دیگر را فقط در یک بیت می‌توان یافت. صفات جان در مثنوی معنوی عبارتند از : ناشناختنی بودن،ارزشمندی،ناپیدایی، غریب بودن، جاودانگی، دیرینگی(خلقت جان پیش از جسم)،همزیستی جان با تن،زندانی بودن،علم داشتن،اصل مشترک جان‌ها، پاک بودن، آسیب پذیری،زنده بودن، پرعیب بودن،هدف سوءالقضا بودن، نیکوپی بودن،معنا دار بودن،داشتن صفا و لطف و فر،بی‌جهت بودن، شیرین بودن،وسیع و بی‌نهایت بودن، زشت بودن، نو بودن،داشتن سکون و آرامش، توانمند بودن، آگاه بودن، اخلاص داشتن، مسکین بودن، دوراندیش بودن، عریانی و برهنگی، ربودگی، عزیز و گرامی بودن، منتظر بودن، خون-آشام بودن، کافرنعمت بودن، با تقوا بودن،حساس بودن و شکنندگی، شاکر بودن،حالی بین بودن، قانع بودن، مکاری و حیله‌گری، رنجوری، باروری و ثمربخشی، مست بودن،پژمردگی و پوسیدگی ودر فاقه بودن. کنش‌های جان در مثنوی معنوی عبارتند از: چالش با جسم، رها شدن از جسم، هدایت کردن جسم، اطاعت و فرمانبرداری، خوردن، دیدن، شنیدن، گفتن، پذیرفتن عواطف، خندیدن، نالیدن وگریستن، بیقراری، سیر کردن، بیمار شدن ،شفا یافتن، بیدار شدن، خوابیدن، خیره شدن، عاجز شدن، حیران شدن، سست شدن، انجام کارهای خارق العادّه، عذرخواهی کردن، خوش شدن ، شاد شدن، غمگین و ناراحت شدن، کار کردن، پند دادن، خو کردن، خجالت کشیدن، حسرت خوردن، تشخیص دادن، کوشش کردن،تحمل تلخی و سختی، همنشین شدن، رمیدن، شناختن، گمان کردن، امتحان کردن، لرزیدن، عشق‌ورزیدن، ناامید شدن، اصلاح شدن، گمراه شدن، بداندیش بودن، ملول شدن، گرو قرار گرفتن، روییدن، عبادت کردن، سجده کردن، ترسیدن، جهیدن و پریدن، عتاب آوردن، اتصال جان‌ها، تضرّع کردن، نعره زدن و وسوسه شدن.در جمع بندی نهایی می توان گفت: مولانا جان را پدیده‌ای از جنس نور می‌داند که از جانب خداوند در وجود انسان به ودیعه نهاده شده است و تمامی آفریده‌های او از این موهبت برخوردارند، اما برخورداری هم? اجزای هستی از این موهبت یکسان نیست، بلکه دارای شدت و ضعف می‌باشد. این پدیده تغییر پذیر و کمیّت پذیر است و ابعاد گوناگونی دارد. از آنجا که یکی از مباحث مطرح در معناشناسی پرداختن به واژه‌هایی که با یکدیگر هم-پوشانی معنایی دارند است در ادام? مطلب به بررسی ماهیت «دل»، «روح»، «نفس»، «سرّ»، «ضمیر» و «روان» و صفات و کنش‌ها و ترکیبات آن‌ها در شش جلد مثنوی پرداخته‌ایم. در پایان با جمع-آوری داده‌ها و ارائ? آن‌ها به صورت جدول و نمودار و در ادامه با بررسی و تحلیل آن‌ها می-کوشیم که از دید مولانا به این سوالات پاسخ مناسبی دهیم که اصولاً «جان» در ذهن و اندیش? مولانا چگونه پدیده‌ای است؟ چه صفات دارد و چه کنش‌هایی از او سر می‌زند؟ «دل»، «روح»، «نفس»، «سرّ»، «ضمیر» و «روان» چگونه پدیده‌هایی هستند و چه صفات و کنش‌هایی دارند؟ و در نهایت به این پرسش پاسخ دهیم که هریک از این پدیده‌ها تا چه حد با جان اشتراک مفهومی و وجودی دارند؟ از دید این عارف بزرگ اسلامی بیشترین اشتراک مفهومی میان جان و دل وجود دارد، اما از آنجا که در برخی منابع دل را به عنوان جایگاه جان معرفی نموده‌اند، می‌توان این مسئله را با استفاده از مجاز محلیه توجیه کرد. روح در مرتب? دوم اشتراک مفهومی با جان قرار دارد تا جایی که با اندکی جرأت شاید بتوان گفت که جان واژه‌ای فارسی معادل و جایگزین واژ? عربی روحدر زبان فارسی است. نفس نیز دارای اشتراک معنایی و مفهومی با جان است ولی بیشتر در بُعد منفی. اکثر وجوه تشابه این دو پدیده در صفات و کنش‌های منفی است و حتی در مهمترین ویژگی ماهیتی نیز تضاد دارند؛ جان ماهیتی است از جنس نور و نفس پدیده‌ای است از جنس ظلمت. در مورد «سرّ»، «ضمیر» و «روان» در مثنوی زیاد بحث نشده است و با این اطلاعات ناچیز نمی‌توان دربار? رابط? آن‌ها با جان اظهار نظر قطعی نمود.
  • تعداد رکورد ها : 13