جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 914
سرچشمه‌های بحث وجود و ماهیت، و تمایز متافیزیکی آن‌ها در کتاب الحروف فارابی
نویسنده:
رحمان احترامی ، شهرام پازوکی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
کتاب الحروف فارابی، اولین مواجهۀ مستقیم فلسفی یک متفکر مسلمان با تفکر فلسفی یونان محسوب می‌شود و مباحث مربوط به تحلیل مفاهیم وجود- موجود و ماهیت به‌عنوان عناصر اصلی تفکر فلسفی ارسطو، از مهم‌ترین بخش ­های این کتاب به‌شمار می­ آید. هدف فارابی از نوشتن این کتاب، بسترسازی برای فهم بنیادین تفکر فلسفی یونان در عالم اسلام بوده است. وی بحث را با تحلیل زبانی «موجود» به‌عنوان یک لفظ غیرمشتق (مثال اول) در زبان عربی آغاز و سه معنای مقولات به‌مثابۀ مشارٌالیه، صادق و منحاز بماهیة ما خارج النفس را درخصوص موجود مطرح کرده است. او سه معنا را در دو معنا گرد آورده و بر معنای سوم (منحاز بماهیة ما فی الخارج) متمرکز شده است. فارابی با طرح اقسامی برای معنای سوم موجود و ماهیت به‌عنوان تشخص‌دهندگان موجودات خارجی و ذهنی کوشیده است درعین تأکید بر اتحاد خارجی وجود و ماهیت، راهی را برای توجیه کثرت موجودات عالم پیشنهاد دهد؛ حال آنکه به‌نظر نگارندگان، این راه بدون فرض بحث «تمایز متافیزیکی وجود از ماهیت»، غیرمنسجم است. بحث فارابی در تقسیم‌کردن موجود به فقیر و غنی، و مطرح‌کردن مفهوم «ما ینحاز بماهیة فی النفس» درمقابل مفهوم «لا موجود»، جز با پیش‌فرض قراردادن بحث تمایز متافیزیکی وجود و ماهیت، قابل فهم نیست و طرح موردنظر این فیلسوف، مسیر را برای مطرح‌شدن احکام تمایز هستی ­شناختی وجود از ماهیت ازسوی ابن ­سینا هموار می ­کند.
انگاره‎سازی معلم ثانی دربارۀ نبوت
نویسنده:
حوریه شجاعی باغینی ، عبدالله صلواتی ، امیرحسین منصوری نوری
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
حکیم فارابی، فیلسوفی است که با رویکرد فلسفی برای اولین بار، با تفسیر عقلانی وحی، نبوت را از شکل مسئله‌ای صرفاً کلامی خارج کرد و درشمار مباحث فلسفی قرار داد. او با استفاده از روش استدلالی- برهانی، کلیاتی را دربارۀ جایگاه پیامبری، چگونگی ارتباط‌یافتن پیامبر با عالم غیب و ویژگی‎های پیامبر اثبات کرد. وی برای بیان قوانین کلی نبوت، به ورود به جزئیات نیازی نداشته و برای بیان نظرهای خود، لزوماً از واژگان شناخته‌شدۀ دینی استفاده نکرده است؛ بلکه اسمی را جانشین آن‌ها کرده و به انگاره‌سازی روی آورده است. سؤال موردنظر در این پژوهش، آن است که نبوت در آثار معلم ثانی، چگونه مطرح شده و او چگونه دربارۀ این مسئله انگاره‎سازی کرده است؛ درضمن، این انگارۀ جدید با نبی چه نسبتی دارد و به عبارت دیگر، وی چه تصویری از نبی در فلسفه‌اش ترسیم کرده است. یکی از نتایج پژوهش حاضر، پس‌از اثبات ادعای مطرح‌نشدن مبحثی مستقل تحت عنوان نبوت و همچنین به‌کارنرفتن لفظ «نبی» (مگر در اولین مرحله از فرایند شکل‌گیری انگاره)، با استفاده از تبیینی که فارابی دربارۀ وحی انجام داده، این است که وی از رئیس اول به‌عنوان گیرندۀ وحی یاد کرده و با بهره‌گیری از وجه اشتراک موجود میان تعریف‌های صورت‌گرفته دربارۀ رئیس اول و نبی، ذهن مخاطب خود را به‌سوی موضوع نبوت سوق داده است. در تفکر او، رئیس اول در مدینۀ فاضله و با قید علی‌الاطلاق، مطابق با نبی است. درضمن تصریح به این‌همانیِ فیلسوف علی‌الاطلاق و رئیس اول، این‌همانیِ نبی و فیلسوف نیز تأیید می‌شود و چالش پیش‌آمده دربارۀ پایین‌آوردن مقام نبی نسبت‏ به مقام فیلسوف در تفکر فارابی ازبین می‌رود.
صفحات :
از صفحه 169 تا 196
تأملی بر هویت فلسفه به مثابه حکمت در رساله الجمع بین رأیی الحکیمین فارابی
نویسنده:
سیدمحسن حسینی ، عین الله خادمی ، رمضان مهدوی آزاد بنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اگرچه فارابی در رساله الجمع همان موضوع مشهور موجود به ما هو موجود را برای فلسفه ذکر می‏کند و توضیح می‏دهد که دایرة شمول موضوع فلسفه همة موجودات‏اند و در واقع ماهیت یونانی- ارسطوئی برای فلسفه قائل می‏شود لکن با توجه به اوصاف و ویژگی‏هایی که وی در این رساله برای فلسفه بیان می‏‌کند، می‏توان چنین دریافت که او در این رساله برای معرفی فلسفه، مفهوم قرآنی حکمت را در نظر داشته است. به زعم ما فارابی ماهیت فلسفه را علم به موجود به ماهو موجود دانسته لکن هویتی که برای این دانش در این رساله ترسیم کرده است، چیزی شبیه به مفهوم دینی حکمت موجود در کتاب مقدس مسلمانان است و در معنایی گسترده‏تر الگویی که فارابی در این رساله برای هویت فلسفه در جهان اسلام ارائه می‏دهد ماهیتی یونانی- ارسطوئی با هویتی دینی است با اوصاف مذکور در قرآن، اوصافی همانند اتقان، عدم اختلاف، نبود خلل و سستی در احکام آن و مطابقت با متن واقع که از لسان مردان الهی بیان می‏شود و هدایت بخش و درخور پیروی است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
اینهمانی عقل فعال و وحی محمدی نزد فارابی
نویسنده:
مهدی فولادوند
نوع منبع :
مقاله , فصل کتاب
منابع دیجیتالی :
فارابی بین مدینه فاضله افلاطون و نظام اجتماعی اسلام
نویسنده:
سید جعفر سجادی
نوع منبع :
مقاله , فصل کتاب
منابع دیجیتالی :
علم منطق
عنوان :
نویسنده:
ابونصر فارابی؛ ترجمه: حسین خدیو جم
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی , فصل کتاب
منابع دیجیتالی :
علم مدنی و علم فقه و علم کلام
نویسنده:
ابونصر فارابی؛ ترجمه: حسین خدیو جم
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , فصل کتاب
منابع دیجیتالی :
علم طبیعی و علم الهی
نویسنده:
ابونصر فارابی؛ ترجمه: حسین خدیو جم
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی , فصل کتاب
منابع دیجیتالی :
لئو اشتراوس و کشف مجدد ابن میمون [کتابشناسی انگلیسی]
نویسنده:
Kenneth Hart Green (کنت هارت گرین)
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
چکیده :
ترجمه ماشینی: کنت هارت گرین در کتاب لئو اشتراوس و کشف مجدد میمونیدها، نقش مهمی را که میمونید در شکل دادن به اندیشه لئو اشتراوس بازی کرده است، بررسی می کند. اشتراوس در کشف سنت باطنی به کار رفته در راهنمای سرگشتگان اثر میمونید به این درک رادیکال دست یافت که دیگر فیلسوفان باستان و قرون وسطی ممکن است افکار واقعی خود را از طریق تصنع ادبی پنهان کنند. میمونیدس و فارابی می‌دیدند که اجازه می‌دادند پیام‌شان تنها تا حدی که الزامات اخلاقی و سیاسی لازم است، توسط ملاحظات جزمی تغییر یابد و در واقع مدافعان مشتاق روشنگری بودند. اشتراوس همچنین ارتباط بالقوه میمونیدس را با نگرانی های معاصر، به ویژه اعتقاد متناقض او که باید به جای حل و فصل تعارض بین عقل و وحی مقابله کرد، آشکار کرد. این جلد همراه ارزشمند مجموعه جامع گرین از نوشته‌های اشتراوس در مورد میمونیدس، نشان می‌دهد که چگونه اشتراوس با رویکردهای پذیرفته‌شده رایج در مورد فیلسوف قرون وسطی مواجه شد که نتیجه آن هم درک جدیدی از میمونیدس و هم عمق و جهتی جدید برای اندیشه‌ی او بود. هر کسی که با کار هر یک از فیلسوفان درگیر باشد از آن استقبال خواهد کرد.
ارتباط عقل و دین در فارابی
نویسنده:
مهری چنگی آشتیانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نقش عقل و کارکرد آن در مدعیات دینی بسیار حائز اهمیت است. رویکرد عقل‌گرایی در جهان اسلام بسیار متفاوت است. مشرب‌های مختلف فلسفی و کلامی و نزاع‌های نظری در جهان همه ناشی از نقش عقل و فرایند عقلانیت‌اند. کندی، فارابی، بوعلی‌ سینا، سهروردی، و ملاصدرا از بزرگ‌ترین فلاسفه مشرق‌زمین‌اند که رویکردهای مختلفی در ارتباط عقل و دین دارند. یکی از فیلسوفان مشهوری که در این زمینه درخشید فارابی است. فارابی در زمانی نظریات خود را عرضه کرد که دنیای اسلام درگیر نزاع‌ها و مجادلات عقیدتی، فرقه‌ای، کلامی، اختلافات سیاسی، و آشوب‌های اجتماعی، به‌خصوص جنگ بر سر قدرت و به‌دست‌گرفتن قدرت، بود. جهان اسلام در آن موقع به‌علت فقدان اصالت‌های دینی پریشان مانده بود و نیازمند این بود که برای رفع چالش‌های موجود توجیهاتی علمی بیابد. در آن موقع بازار فلسفه یونانی گرم بود و دخالت‌ دادن و التقاط اصول آن در تفکرات دینی می‌توانست راهی برای دفع ابهامات و دودلی‌ها و بن‌بست‌ها باشد. لذا، می‌بینیم فارابی با استفاده از فلسفه یونانی و از طریق استدلال عقلی سعی دارد تا فهم بهتری از دین عرضه کند. او قوانین و اصول کلی اسلامی را، که متکی به وحی‌اند، متضمن سعادت در هر دو جهان می‌دانست و برای عقل انسان این توان را قائل بود که می‌تواند این قوانین و اصول کلی را بفهمد و تبیین عقلانی کند. به نظر او عقل ماهیتی جهان‌شمول دارد و قبول براهین آن، خصیصه مشترک و لایتغیر همه انسان‌هاست. فارابی بر آن است که آموزه‌ها و تعلیمات دینی و فلسفی یکی است. هر دو از منشأ وحی و مفیض عقل فعال‌اند و به کمال و سعادت منتهی می‌شوند. لذا، فارابی بین تدین و تعقل تعارضی نمی‌بیند و برای عقل جایگاه ویژه‌ای قائل است. بگذریم از مواردی که افراط در برخی نظریاتش مشهود است، از‌جمله این‌که او فیلسوف را از نبی بالاتر می‌داند. او معتقد است فیلسوف با خواص سخن می‌گوید؛ روش او عقل است، ولی نبی از طریق تصرف در قوه متخیله و با خطابه مردم را اقناع و مجاب می‌کند.
صفحات :
از صفحه 17 تا 34
  • تعداد رکورد ها : 914