جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 97
بررسی مسئله شر از دیدگاه شهید مطهری و بوروس ریشنباخ
نویسنده:
آرزو مشایخی، عبدالرسول کشفی، امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده یکی از دغدغه های همیشگی بشر چرایی وجود شرور در عالم و تحمّل آن ها از سوی مخلوقات هستی بوده است.اهمیت این موضوع تا به آن حد است که حتی ذهن فلاسفه ی معاصر را به خود مشغول کرده و اهتمام آنان را در حل این مسئله موجب گشته است. «بروس رایشنباخ» به عنوان یک فیلسوف غربی و «شهید مطهری» به عنوان فیلسوفی اسلامی به اهمیت این موضوع پی برده و به آن پرداخته اند. آن ها از بحث تفکیک ناپذیری شرور از خیرات در عالم برای پاسخ به پرسش های مربوط به شرّ بهره می گیرند. شهید مطهری این بحث را به عنوان اصلی از اصول حلّ مسئله ی شرّ، چه شرّ اخلاقی و چه شرّ طبیعی، معرفی می کند و این جدایی ناپذیری را ذاتیّ عالم طبیعت اثبات می کند و تمام پرسش های مربوط به این مسئله اعم از علّت وجود مصائب، تبعیض ها و کمبود ها را با همین اصل پاسخ می دهد. رایشنباخ نیز با استفاده از این موضوع نشان می دهد از آنجا که بشر موجودی مختار است، انجام فعل سوء از سوی او امری طبیعی است که اگر امکان انجام شرّ از انسان گرفته شود، دیگر مختار بودن او معنا نخواهد داشت. علاوه بر این، چون هستی دارای قوانینی است که انفکاک از این قوانین به معنای نظام مند نبودن آن است و اقتضای این عالم وقوع گه گاه شرور طبیعی است، تصوّر جهان مادی بدون وجود این شرور محال است. لذا در دیدگاه دو فیلسوف جهان کنونی بهترین جهان ممکن است، چراکه تحقق فاعل اخلاقی و نظامی قانون مند در آن دیده می شود.
بررسی تطبیقی دیدگاه معرفت شناختی خواجه نصیرالدین طوسی ورنه دکارت در باب ادراک حسی
نویسنده:
احمد اله یاری، عبدالرسول کشفی، امیرعباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده: دکارت و خواجه نصیر، جزء واقع گرایان غیر مستقیم به شمار می آیند یعنی معتقدند در مواجهه ی با عالم خارج صور ذهنی معلوم بی واسطه هستند و این صور ذهنی حاکی از عالم خارج و بازنما می باشند ولی این دو در نحوه‌ی بازنمایی صور ذهنی با یکدیگر اختلاف نظر دارند. خواجه به تطابق ماهوی ذهن و عین معتقد است ولی نظریه ی معادل دکارت تقریبا شبح محاکی است یعنی وی معتقد است صور ذهنی تا حدودی از خارج حکایت می کنند. و اما نکته مهم دیگری که در این نوشتار بدان می پردازیم میزان پای بندی هر یک از این دو اندیشمند به نظریات تصریح شده در آثارشان است. با وجود این که خواجه به بازنمایی صور ذهنی معتقد است اما در برخی مواضع، نظیر بیان نحوه رویت رنگ، در مرز بازنمایی و عدم بازنمایی صور ذهنی قرار می گیرد. و همچنین باور ایشان به نظریه‌ی «تطابق ماهوی ذهن و عین» با نظرات دیگر ایشان در مورد نحوه علم به معقولات ثانیه منطقی و معرفت به واجب سازگار نیست. و اما دکارت نیز با وجود باور به بازنمایی صور ذهنی در تشریح فرآیند شکل گیری مفاهیم و ایده های ناظر به محسوسات، مدعای خویش را نقض می کند و فرآیند نابازنمایی را تشریح می کند که در آن فرآیند مفاهیم و ایده هایی ناظر به محسوسات شکل می گیرند. شکل گیری این گونه ایده ها در ذهن موجه به نظر نمی رسد بنابراین با استفاده از تلقی ایشان در مورد نحوه وقوع ابصار تلاش شده است فراز و نشیب ها‌ی دیدگاه ایشان بیان شده و بر ناموجه بودن آن تاکید شود. بنابراین در این نوشتار تلاش شده است، با تمرکز بر تلقی و دیدگاه هر یک از این اندیشمندان در مورد ادراک حسی، مساله¬ی نحوه بازنمایی صور ذهنی را بیان نموده و وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه این دو اندیشمند را بیان کنیم. و چون قسمت اعظم باورهای حسی ما از طریق قوه بینایی حاصل می شود. بنابراین چگونگی وقوع ابصار، برای بیان تلقی و دیدگاه خواجه نصیر و دکارت در مورد ادراک حسی می تواند رکن مهمی به شمار آید. علاوه بر این که دکارت خود تصریح می کند که نظریه ادراک حسی خود را در قالب تشریح عملکرد قوه بینایی بیان نموده است. در نتیجه ابتدا کیفیت وقوع ابصار را از نظر خواجه و دکارت بیان می کنیم و بعد بهره های معرفت شناختی هر یک از آن دو را، از نظریه ابصار بدست می آوریم. واژه های کلیدی: ادراک حسی، داده های حسی، ابصار، واقع گرایی غیرمستقیم، وجود ذهنی، تطاب.
بررسی و مقایسه ی ارای استاد مرتضی مطهری و لیندا زاگزیسکی در باب علم پیشن الهی و اختیار انسان
نویسنده:
زینب امیری، عبدالرسول کشفی، حسن ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از دیر زمان مساله تعارض ظاهری میان علم پیشین الهی و اختیار انسان ذهن متکلمان و فیلسوفان دین را به خود مشغول داشته است. از آنجا که علم مطلق الهی مستلزم خطاناپذیری آن است، از این رو اگر خداوند در زمان T1 بداند که فاعل S عمل A را در زمان T3 انجام می دهد، آنگاه S در زمان T3 فعلی جز A را نمی تواند انجام دهد و این در تعارض با اختیار انسان است. خردورزان در حوزه فلسفه دین در تبیین مسائل مذکور به نتایج متفاوتی می رسند. عده ای تعلق علم پیشین الهی را به افعال اختیاری انسان انکار می کنند، عده ای دیگر با قبول تعلق علم پیشین الهی به افعال آینده انسان، اختیار را انکار می کنند. اما اینکه تا چه حد می توانند از عهده حل این مساله برآیند، خود قابل تامل است. در این پایان نامه با توجه به هدف آن که بررسی و مقایسه ی آراء استاد مطهری و خانم لیندا زاگزبسکی در باب علم پیشین الهی و اختیار است، ابتدا پاسخ های سه گانه کلاسیک به این مساله (بوثیوس گرایی، آکام گرایی و مولیناگرایی) در دیدگاه زاگزبسکی نقد و بررسی شده، سپس ضمن پذیرش برخی از عناصر این سه دیدگاه و تلفیق آن ها سه راه حل بدیع از زاگزبسکی ارائه شده است. آنگاه به بررسی دیدگاه استاد مطهری در دو بخش جبر و اختیار و قضا و قدر پرداخته شده است. در نهایت هم وجوه شباهت و اختلاف راه حل های سه گانه زاگزبسکی با آراء استاد مطهری نشان داده شده است. نتیجه گیری نهایی این است که هر دو متفکر سازگاری علم پیشین الهی با اختیار انسان را می پذیرند اما "آکام گرایی تومیستی" و دو راه حل دیگر زاگزبسکی علی رغم نکات مثبت و قابل پذیرشی که دارند در نشان دادن این سازگاری ناتوان اند ولی با دیدگاه استاد مطهری می توان علاوه بر برطرف کردن نقایص دیدگاه زاگزبسکی، راه حل مناسبی نیز ارائه کرد.
بررسی و مقایسه نظریه مطابقت با نفس الامر علامه طباطبائی با نظریه مطابقت با خارج برتراند راسل
نویسنده:
هادی ملک زاده، عبدالرسول کشفی، قاسمعلی کوچنانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان یک فاعل علمی و یک موجود مدرک و شاعر است. ذهن و ذهنیت دارد و غرق در اقیانوس مواج و روان آگاهی، تخیل، تعقل و احساس است. هر انسانی هر لحظه و هر دم با ذهن خویش به تحلیل و تفسیر جهان اطراف خود مشغول است و بر اساس تصور و تلقی خاصی که از جهان دارد عمل می کند. تفکیک ذهن از عین یا معرفت از واقع و نفس الامر از دیر باز در تاریخ فلسفه و علم صورت گرفته است. فلاسفه جهان درباب نحوه ارتباط ذهن ما با نفس الامر به بحث فراوانی پرداخته اند. از میان این فلاسفه ما در جسجوی این مطلب برآمده ایم که برتراند راسل که یک فیلسوف مشهور معتبرغربی می باشد در این باره چه دیدگاهی را اتخاذ کرده است. چه خللی در نظرگاه راسل وجود دارد. آیا نظریه علامه طباطبایی بعنوان یک فیلسوف برجسته اسلامی می تواند نواقص نظرگاه راسل را پوشش دهد و بدیل معرفتی مناسبی برای آن باشد؟ علامه و راسل هر دو واقع گرا و رئالیست هستند هر دو مقوله مهم صدق که اساسی ترین عنصر مقوم معرفت می باشد را مطابقت با واقع تفسیر می کنند. به انسجام گروی، پراگماتیسم و امثال آن روی خوشی نشان نمی دهند. راسل از طریق انقسام معرفت به معرفت مستقیم و معرفت توصیفی می خواهد واقع را تحلیل معرفتی کند. علامه از راه تقسیم علم به حقیقی و اعتباری، بحث کلیات، ماهیت و وجود به اکتشاف نفس الامر می پردازد. دیدگاه راسل به عقل گرایی انتقادی و رئالیسم پخته نزدیک بوده و نگاهی مدرن است و نظرگاه علامه به عقل گرایی حداکثری، رئالیسم خام و افراطی و بینش سنتی قرابت دارد. دیدگاه علامه بهتر از راسل می باشد اما نظریه علامه هم اشکالاتی دارد که نگارنده به آنها پرداخته است. نگارنده به مطالب مهم و ممتازی درباب نفس الامر اشاره کرده که در آن نوآوری فراوانی وجود دارد. تفسیر خاص از نفس الامر، تفکیک دقیق معنا از مفهوم و مصداق، علیت تحلیلی و جعل ناپذیری قوانین حقیقی از دستاوردهای بدیع این تحقیق است.
بررسی مقایسه آرای ملاصدرا و سهروردی در باب ادراک حسی
نویسنده:
هادی رمضان پورسوچلمائی، عبدالرسول کشفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فاقد چکیده
بررسی مقایسه ای ارای علامه طبا طبایی و جان فنینرگ در باره ی مساله شر
نویسنده:
زینب زرگوشی، عبدالرسول کشفی، قاسمعلی کوچانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده مسأله شر که بر طبق آن وجود شرور در تعارض ظاهری با سه صفت علم مطلق، قدرت مطلق و خیرخواه مطلق بودن اوست، یکی از موضوعات مهم در فلسفه دین است که مورد بررسی اندیشمندان بسیاری قرار گرفته است. جان فینبرگ مسأله شر را تنها دارای یک صورت نمی¬داند، بلکه او شر را به دو مسأله فلسفی ? کلامی و مسأله دینی تقسیم میکند و مسأله فلسفی? کلامی را نیز دارای دو صورت منطقی و قرینه¬ای می-داند. مسأله فلسفی? کلامی نیازمند پاسخ¬های عقلانی است، اما مسئله دینی نیازمند توجه و مراقبت معنوی است. او بر اساس دیدگاه¬های خود درباره اختیار و نظریات اخلاقی به مسأله شر اخلاقی پاسخ می¬گوید. فینبرگ بر اساس نظریه هبوط و نظم طبیعی به بررسی مسأله شر طبیعی می¬پردازد. او به مسأله قرینه¬ای، با توجه به ماهیت استدلالات استقرایی و احتمالاتی و هم¬چنین محدودیت¬های دانش بشر، پاسخ می¬دهد و در مورد مسأله دینی ارائه فواید و نتایج مثبت رنج می¬پردازد. پاسخ¬های علامه طباطبایی به مسأله شر به دو دسته تقسیم می¬شوند، دسته اول با عدمی دانستن شر، رویکردی تبرئه¬گرایانه دارند اما دسته دوم به توجیه شر می¬پردازند. از وجوه اشتراک دو اندیشمند این است که هر دو وجود خداوند، قدرت مطلق او، عدل و خیرخواه بودن او را اصل مسلم گرفته و با این مبانی به تحلیل مسأله پپرداخته¬اند و از وجوه افتراق آن¬ها مسأله بهترین جهان ممکن، سرشت انسان و نظریات اخلاقی است. واژگان کلیدی جان فینبرگ، علامه طباطبایی، مسأله شر، مسأله منطقی شر، مسأله قرینه ای شر، مسأله دینی شر، بهترین جهان ممکن.
بررسی و نقد هوش مصنوعی و ارتباط آن با جاودانگی
نویسنده:
ابراهیم اصولی هریس، عبدالرسول کشفی، امیرعباس علیزمانی، احمد بهشتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پیش‌رفت دانش و فناوری‌های مربوط به هوش مصنوعی، منجر به بازتاب‌های گوناگونی (از جمله در حوزه‌ی فلسفه) شده و دست‌مایه‌ی نظریه‌پردازی برخی از اندیشمندان متمایل به ماده‌گرایی برای پرورش این نظریه قرار گرفته است که، شاکله و سازوکار عمل‌کرد ذهن جان‌داران (به‌ویژه انسان) و سامانه‌های برخوردار از هوش مصنوعی، مشابه بوده و بر این اساس سامانه‌های مصنوعاً هوش‌مند، به‌مدد پیش‌رفت‌های فزاینده (و در قالب یک الگوی برگزیده‌) سرانجام از کلیه‌ی ویژگی‌های ذهن انسان (هم‌چون آگاهی و اراده) برخوردار خواهند بود. قائلان به این باور، در مواردی پذیرش این امر را لزوماً منجر به پذیرش دیدگاه یگانه‌انگاری ماده‌گرا (اعم از حذف‌گرایی یا فروکاهش‌گرایی) دانسته و بر اساس آن امتناع جاودانگی و رستاخیز انسان را نتیجه گرفته‌اند. با این وصف، در این پژوهش ضمن بررسی مقایسه‌ای شاکله و سازوکار عمل‌کرد ذهن انسان و سامانه‌های واجد هوش مصنوعی، امکان برخورداری این سامانه‌ها (در سطح مکفی‌ای از پیش‌رفتگی) از ویژگی‌های اصلی ذهن انسان و نیز ضرورت منطقی این امر به پذیرش ماده‌گرایی و هم‌چنین امتناع جاودانگی و رستاخیز، بررسی و تحلیل گردیده است.
بررسی و مقایسه آرای علامه طباطبایی و ونسان برومر درباره مسئله دعا
نویسنده:
مریم السادات نبوی میبدی، عبدالرسول کشفی، قاسمعلی کوچنانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دعا (به معنای درخواست امری مطلوب یا دفع امری نامطلوب از خداوند) در تعارضی ظاهری با دو صفت الاهی : "علم مطلق" و "خیر مطلق بودن" اوست. بر عالم خلقت قوانین ثابت و لا یتغیری مثل قانون علیت حاکم است. دعا یک علت است که در پس آن حوادثی رخ می دهد. علم مطلق خداوند به معنای علم به همه ی امور از جمله رویدادهای آینده، از این رو، مستلزم نوعی تعین گرایی و جبر در حوادث جهان است. وقوع یا عدم وقوع یک رویداد از پیش تعیین شده است؛ بنابراین دعا برای تحقق یا عدم تحقق آن به ظاهر بیهوده است. آنچه انسان می خواهد یا جهان را بهتر یا بدتر از آنچه هست می کند. بر خداوند به جهت خیر مطلق بودنش لازم است خواست را در حالت اول، هر چند بدون دعا، برآورده کند و در حالت دوم، هرچند بدون دعا پاسخ نگوید و باز هم، در هر دو حالت دعا به ظاهر بیهوده است. از سوی دیگر بر عالم اصل تغییر ناپذیر علیت حاکم است. استجابت دعا به معنای نقض این اصل است. تعارضات یاد شده در میان فیلسوفان دین به "مساله ی دعا " معروف است. این تحقیق نشان می دهد که علم مطلق الاهی، خیر مطلق بودن خداوند و نظام علی حاکم بر جهان با استجابت دعا از منظر علامه طباطبایی و ونسان برومر سازگار است؛ اگر چه نوع پاسخ دو متفکر به مساله دعا متفاوت است: "علامه طباطبایی" علم پیشین خداوند را به افعال ارادی انسان ممکن می داند و "برومر" ناممکن می داند و در عین حال هر دو علم الاهی را مطلق می دانند. "علامه طباطبایی" در عین اعتقاد به تعین گرایی در نظام جهان، با قراردادن اراده ی الاهی در طول علل، استجابت دعا را ممکن می داند و "برومر" استجابت دعا را در گرو ناتعین گرایی (عدم قطعیت) می داند.
بررسی و مقایسه نظریات شهید مطهری و برایان دیریس در مسئله شر
نویسنده:
ملیحه توحیدی مقدم، عبدالرسول کشفی، امیرعباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده : بی¬شک جهان ما پیچیده از شرور اخلاقی و طبیعی است و در فلسفه معاصر دارای جایگاه ویژه¬ای است، تا جائی¬که بعنوان یکی از اشتغالات ذهنی مهم خداشناسان قرار گرفته است. برایان دیوس یکی از متألهان عصر حاضر؛ در پاسخ به انتقادات ملحدانی نظیرجی.ال.مکی مبنی بر ناسازگاری منطقی گزاره¬های خدا وجود دارد، و شر وجود دارد، پاسخ خود را با تکیه بر امکان شناخت خدا و پذیرش صفات قدرت، علم، و خیر مطلق بودن او، مطرح کرد. دیویس با حمایت از عقاید دینی و اثبات وجود خدا، نظریات دفاع اختیارگرایانه و تئودیسی های مطرح شده را ، به¬تمامه نمی پذیرد و با دیدگاهی مبتنی بر الهیات سلبی، تلاش دارد، راهی نو در پاسخ به مسأله شر ارائه نماید. در میان فیلسوفان معاصر مسلمان نیز شهید مطهری، عقاید خویش را پیرامون مسأله شر به نحو گسترده¬ای بیان کرده¬است. ایشان ضمن آنکه شر را امری عدمی دانسته، امری جدایی ناپذیر از نظام عالم می¬داند. شهید مطهری با روش پیشینی به بحث خدا و شر ورود یافته و نظریه ای مبتنی بر دادباوری و عدل الهی را بیان می دارد. دراین رساله پس از بیان مختصر آراء و عقائد فیلسوفان مغرب و مشرق زمین به ویژه دو فیلسوف خداشناس، استاد مطهری و برایان دیویس نکات اشتراک و افتراق عقائد آنان ارزیابی شده است. واژگان کلیدی: مسأله شر، خیر،دادباوری، خیر اخلاقی، شر طبیعی، شر اخلاقی.
ایمانگروی در نظام معرفت شناسی پاسکال
نویسنده:
احمد رستم پور، عبدالرسول کشفی، امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تأثیر پاسکال در علم تجربی بر کسی پوشیده نیست. او متفکری است که نزاع درباره ی اندیشه او بسیار مطرح است. عده ای وی را فیلسوفی طراز اول می شمرند و عده ای دیگر او را تنها مدافع نویسی می دانند که تنها دغدغه ی وی دفاع از مسیحیت است. شرطیه مهمترین بخش تفکری پاسکال است که مورد توجه اهل اندیشه قرار گرفته است و دیگر آراء و نوآوری های مغفول مانده است. چنین دیدی به معرفت شناسی پاسکال سبب شده است نه تنها نگاه ناقصی به آن داشته باشیم بلکه سبب می شود نگاه اشتباهی به کل نظام معرفت شناسی داشته باشیم. به کارگیری شیوه های جدید در منابع شناخت، به ویژه در تعریف کارکرد عقل و وارد کردن منبع شناختی دل و توجه همزمان به توجیه باورهای غیر دینی و دینی اساس تفکر فلسفی پاسکال را تشکیل می دهد. در این پژوهش، سعی بر آن است که ضمن تبیین مفاهیم ایمان و ایمانگروی و انواع هریک از آنها، به شکل تحلیلی تفاوت باور گزاره ای، باور از مقوله ی رابطه، ایمان از گزاره ای و ایمان از مقوله ی رابطه روشن گردد. در نوشتار حاضر، ارائه تحلیلی از معرفت شناسی پاسکال که شامل نقد جزمگرایی، توجیه معرفت ریاضی، توجیه معرفت حسی و مهمتر از همه توجیه باورهای دینی با توجه به تقریرهای مختلف برهان شرط بندی مورد نظر است. در پایان با توجه به نظام معرفت شناسی پاسکال، نتیجه گیری درباره ی ایمانگرا بودن یا معرفت دل به عنوان معرفت شناسی اصلاح شده هدف این پژوهش است.
  • تعداد رکورد ها : 97