جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 97
بررسی تطبیقی آرای لیندا زاگزبسکی و استاد مرتضی مطهری در باب علم پیشین الاهی و اختیار انسان
نویسنده:
عبدالرسول کشفی، زینب امیری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله‌ی علم پیشین الاهی و اختیار انسان یکی از مسائل اساسی فلسفه‌ی دین است که از دیرباز، ذهن متکلمان و فیلسوفان را به خود معطوف نموده است. بر اساس این مسأله، ازآن‌جاکه علم مطلق الاهی مستلزم خطاناپذیری آن است، ازاین‌رو اگر خداوند در زمان t1 بداند که فاعل S فعل a را در زمان t3 انجام می‌دهد، آنگاه S در زمان t3 فعلی جز a را نمی‌تواند انجام دهد. ازاین‌رو، علم پیشین الاهی در تعارضی ظاهری با اختیار انسان است. این مقاله می‌کوشد آرای لیندا زاگزبسکی (فیلسوف دین معاصر) را با دیدگاه‌های استاد مرتضی مطهری در این باب مقایسه کند. در این راستا، ابتدا به بررسی پاسخ‌های سه‌گانه‌ی کلاسیک به این مسأله (بوثیوس‌گرایی، آکام‌گرایی و مولیناگرایی) از منظر زاگزبسکی می‌پردازد و نشان می‌دهد که زاگزبسکی ضمن پذیرش برخی از عناصر این دیدگاه‌ها و تلفیق آن‌ها با یکدیگر، سه راه‌حل بدیع ارائه می‌کند. مقاله سپس به بررسی دیدگاه استاد مطهری در دو بخش جبر و اختیار و قضا و قدر می‌پردازد و در پایان، وجوه شباهت و افتراق آرای دو متفکر را نشان می‌دهد. یافته‌ی پژوهش آن است که هر دو متفکر سازگاری علم پیشین الاهی را با اختیار انسان می‌پذیرند، اما «آکام‌گرایی تومیستی» و دو راه‌حل دیگر زاگزبسکی به‌رغم نکات مثبت و درخور پذیرشی که دارند، در نشان دادن این سازگاری ناتوان است، در حالی‌که راه‌حل استاد مطهری راه‌حل دقیقی برای اثبات این سازگاری است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 30
بررسی آرای استاد مرتضی مطهری و ویلیام هاسکر در باب علم پیشین الهی و اختیار انسان
نویسنده:
زهرا کاراندیش، عبدالرسول کشفی، امیرعباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از دیر زمان مساله تعارض ظاهری میان علم پیشین الهی و اختیار انسان ذهن متکلمان و فیلسوفان دین را به خود مشغول داشته است. از انجا که علم مطلق الهی مستلزم خطا ناپذیری آن است، از این رو اگر خداوند در زمان T1 بداند که فاعل S عمل A را در زمانT3 انجام می‌دهد ، انگاه S در زمان T3 فعلی جز A را نمی‌تواند انجام دهد و این در تعارض با اختیار انسان است. خردورزان در حوزه فلسفه دین در تبیین مسائل مذکور به نتایج متفاوتی رسیده‌اند. عده‌ای تعلق علم پیشین الهی را به افعال اختیاری انسان انکار می‌کنند، عده‌ای دیگر با قبول تعلق علم پیشین الهی به افعال اینده انسان، اختیار را انکار می‌کنند. اما اینکه تا چه حد می توانند از عهده حل این مساله برایند خود قابل تامل است . در این پایان نامه با توجه به هدف آن که بررسی و مقایسه اراء استاد مطهری و ویلیام هاسکر در باب علم پیشین الهی و اختیار است، ابتدا به بیان آراء هاسکر می‌پردازیم آنگاه به بررسی دیدگاه استاد مطهری خواهیم پرداخت. در نهایت هم وجوه شباهت و اختلاف دیدگاه هاسکر با اراء استاد مطهری نشان داده می‌شود. نتیجه گیری نهایی این است که هر دو متفکر سازگاری علم پیشین الهی با اختیار انسان را می پذیرند. اما موضعی که هاسکر برای رفع جبرگرایی انتخاب می‌کند "خداگرایی گشوده" نام ‌دارد. که این دیدگاه با نظریات استاد مطهری مقایسه شده است.
حجیت معرفت شناختی تجربه دینی از دیدگاه ملاصدرا و ویلیم آلستون
نویسنده:
محمدمهدی ساداتی؛استاد راهنما:عبدالرسول کشفی؛استاد مشاور:حسن ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده معرفت‏شناسی دو گونه است: عام و خاص. معرفت شناسی عام، نظریه‏پردازی درباره معرفت را وجهه همت ‏خود قرار داده است و اصل معرفت را می‏کاود. اگر معرفت‏شناسی، از معرفت در حوزه‏ای خاص سخن به میان آورد، معرفت ‏شناسی خاص بوده که طبعا از نوع معرفت‏شناسی پسینی است. «معرفت‏شناسی تجربه دینی‏» از شاخه¬های معرفت شناسی خاص است. مهم ترین پرسشی که در ارتباط با ویژگی معرفت¬بخشی تجربه¬های دینی وجود دارد این است که آیا تجربه¬های دینی می توانند توجیه¬گر باورهای دینی باشد؟ به منظور پاسخ به این پرسش، در این رساله به بررسی آرای ویلیام آلستون و ملاصدرا می پردازیم. در این راستا، نخست مفاهیم بنیادین موجود در این پرسش، در دو فصل چیستی معرفت و چیستی تجربه دینی با تأکید بر آرای آلستون و ملاصدرا مورد تحلیل قرار می گیرند. سپس با به دست دادن مدل ادراکی آلستون و ملاصدرا، دلایل این دو اندیشمند در اثبات اعتبار معرفت شناختی تجربه دینی به منظور توجیه باورهای دینی مبتنی بر آنها بررسی می¬شوند. در پایان نیز نویسنده، با برشمردن وجوه تشابه و تفاوت آرای این دو اندیشمند در حیطه معرفت¬شناسی تجربه دینی و نقد آنها، دلایل آن دو را در حجیت معرفت شناختی تجربه دینی وافی به مقصود نمی داند. واژگان کلیدی: ملاصدرا، ویلیام آلستون، تجربه دینی، تجربه عرفانی، معرفت شناسی تجربه دینی، توجیه باورهای دینی.
بررسی مقایسه ای ارای علامه طبا طبایی و جان فنینرگ در باره ی مساله شر
نویسنده:
زینب زرگوشی، عبدالرسول کشفی، قاسمعلی کوچانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده مسأله شر که بر طبق آن وجود شرور در تعارض ظاهری با سه صفت علم مطلق، قدرت مطلق و خیرخواه مطلق بودن اوست، یکی از موضوعات مهم در فلسفه دین است که مورد بررسی اندیشمندان بسیاری قرار گرفته است. جان فینبرگ مسأله شر را تنها دارای یک صورت نمی¬داند، بلکه او شر را به دو مسأله فلسفی ? کلامی و مسأله دینی تقسیم میکند و مسأله فلسفی? کلامی را نیز دارای دو صورت منطقی و قرینه¬ای می-داند. مسأله فلسفی? کلامی نیازمند پاسخ¬های عقلانی است، اما مسئله دینی نیازمند توجه و مراقبت معنوی است. او بر اساس دیدگاه¬های خود درباره اختیار و نظریات اخلاقی به مسأله شر اخلاقی پاسخ می¬گوید. فینبرگ بر اساس نظریه هبوط و نظم طبیعی به بررسی مسأله شر طبیعی می¬پردازد. او به مسأله قرینه¬ای، با توجه به ماهیت استدلالات استقرایی و احتمالاتی و هم¬چنین محدودیت¬های دانش بشر، پاسخ می¬دهد و در مورد مسأله دینی ارائه فواید و نتایج مثبت رنج می¬پردازد. پاسخ¬های علامه طباطبایی به مسأله شر به دو دسته تقسیم می¬شوند، دسته اول با عدمی دانستن شر، رویکردی تبرئه¬گرایانه دارند اما دسته دوم به توجیه شر می¬پردازند. از وجوه اشتراک دو اندیشمند این است که هر دو وجود خداوند، قدرت مطلق او، عدل و خیرخواه بودن او را اصل مسلم گرفته و با این مبانی به تحلیل مسأله پپرداخته¬اند و از وجوه افتراق آن¬ها مسأله بهترین جهان ممکن، سرشت انسان و نظریات اخلاقی است. واژگان کلیدی جان فینبرگ، علامه طباطبایی، مسأله شر، مسأله منطقی شر، مسأله قرینه ای شر، مسأله دینی شر، بهترین جهان ممکن.
آرائ کلامی ابن میثم بحرانی
نویسنده:
محسن اختری، احمد بهشتی، عبدالرسول کشفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ابن میثم بحرانی (ره) [636-696 ه] بی تردید یکی از بزرگترین متکلمان و دانشمندان جهان تشیع در قرن هفتم است که در بسیاری از رشته‌های علمی، دینی و کلامی عصر خود صاحب تألیفات و آثار می‌باشد. پرداختن به دیدگاه‌ها و آراء او ازجهات بسیاری حائز اهمیت است. ازجمله فهم کامل تر و عمیق تر سیر تکاملی کلام امامیه و نیز تأثیر شگرف وی بر شاگرد فرزانه اش، علامه حلی(ره)، از مسائلی است که تعّمق و بررسی دیدگاه‌های او را ضروری می‌نماید. یکی از مهمترین وجوه شخصیت علمی ابن میثم بحرانی(ره) همانا آراء عالی و بدیع ایشان در کلام اسلامی است که با نظری دقیق و برطبق موازین عقلی و با رعایت کامل ادب و احترام نسبت به سایر عقائد، در هرمسئله ای بیان گردیده است. از آنجا که نظریات وی در مسائل کلامی در مجموعه کتاب‌های فراوان ایشان ذکر گردیده، لذا این رساله تحقیقی سعی نموده است که حتی الامکان به اهم مسائل و آراء کلامی ای که شیخ در آنها اظهار نظر کرده و یا ابداعی دارد با یک سیر تحلیلی و منظم آنگونه که خود در کتاب «قواعد المرام فی علم الکلام» ترتیب داده اند، گردآوری کند. در این راستا به مسائل خداشناسی، اسماء، صفات و فعل الهی، نبوت، امامت و معاد پرداخته شده است، و در پایان هر مسئله ای نیز سیر تاریخی از بحث تحت عنوان «تکمله» آورده شده تا نظر وی در میان آراء کلامی سنجیده گردد.
نظر به اوصاف باری تعالی از دیدگاه مولوی در مثنوی معنوی
نویسنده:
طاهره اشراقی، احد فرامرز قراملکی، عبدالرسول کشفی، نادیا مفتونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از مباحث مهم فلسفه دین است. دانشمندان از یونان باستان تا امروز رویکردهای «اوصاف الهی» گوناگونی به این مبحث دارند. رویکرد و رهآورد مولوی در اوصاف الهی موضوع این رساله است. با تحلیل محتوایی ابیات مثنوی و با استفاده از تحلیل مفهومی و تحلیل گزارهای و نیز شرح مثنوی با مثنوی، 041 تعبیرِ دال بر اوصاف خدا را بدستآوردهایم. این 041 تعبیر، گستر? نسبتاً وسیعی از اوصاف خداوند است. مولانا بر مبنای مشیِ عرفانی خود، تعابیرِ کنایهایِ بسیاری را به خداوند نسبت میدهد. این بدین معناست که وی قائل به توقیفی بودن صفات الهی نیست. در میان این جدول اوصاف، سه صفت کرم، رحمت و لطف به نحو قابل توجّهی بیش از اوصاف دیگر تکرار شدهاند. در واقع خدای مولوی گرچه دارای صفات بیشماری است امّا صفات محوری وی این سه وصف است که تحلیل دیگر صفات خداوند نیز باید با توجّه به این صفات صورت بگیرد. البته با تحلیل مفهومی این سه صفت، میتوان گفت که این صفات، تجّلی و ظهور یک صفت مادرند که شاید آن صفت مادر، صفت عشق باشد. مولوی، سبق رحمت گشت غالب بر غضب/ ای بدیع « ، رحمت الهی بسیار بیشتر از غضب او به میان میآورد و لذا تصویر خدا در مثنوی خدایی است زیبا، بسیار مهربان و دوستداشتنی که در » افعال و نیکوکار رب مقابل خدای قهر و غضب زُهّاد قرار دارد. مولانا دربار? مسأله اوصاف الهی نیز مانند دیگر مسائل تنها به جنب? نظری اکتفا نکرده و رویکرد عملی و کاربردی اوصاف را وجه? همت خویش قرار دادهاست. وی اوصاف الهی را مؤثر در اخلاق و رفتار انسانها میداند و نظری? اخلاقی خود را بر پای? اوصاف الهی بنا مینهد. به عنوان مثال، رحمت الهی مبنای رفتار ارتباطی بین شخصی)مهربان بودن با دیگران میگردد.
بررسی و مقایسه ی ارای استاد مرتضی مطهری و لیندا زاگزیسکی در باب علم پیشن الهی و اختیار انسان
نویسنده:
زینب امیری، عبدالرسول کشفی، حسن ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از دیر زمان مساله تعارض ظاهری میان علم پیشین الهی و اختیار انسان ذهن متکلمان و فیلسوفان دین را به خود مشغول داشته است. از آنجا که علم مطلق الهی مستلزم خطاناپذیری آن است، از این رو اگر خداوند در زمان T1 بداند که فاعل S عمل A را در زمان T3 انجام می دهد، آنگاه S در زمان T3 فعلی جز A را نمی تواند انجام دهد و این در تعارض با اختیار انسان است. خردورزان در حوزه فلسفه دین در تبیین مسائل مذکور به نتایج متفاوتی می رسند. عده ای تعلق علم پیشین الهی را به افعال اختیاری انسان انکار می کنند، عده ای دیگر با قبول تعلق علم پیشین الهی به افعال آینده انسان، اختیار را انکار می کنند. اما اینکه تا چه حد می توانند از عهده حل این مساله برآیند، خود قابل تامل است. در این پایان نامه با توجه به هدف آن که بررسی و مقایسه ی آراء استاد مطهری و خانم لیندا زاگزبسکی در باب علم پیشین الهی و اختیار است، ابتدا پاسخ های سه گانه کلاسیک به این مساله (بوثیوس گرایی، آکام گرایی و مولیناگرایی) در دیدگاه زاگزبسکی نقد و بررسی شده، سپس ضمن پذیرش برخی از عناصر این سه دیدگاه و تلفیق آن ها سه راه حل بدیع از زاگزبسکی ارائه شده است. آنگاه به بررسی دیدگاه استاد مطهری در دو بخش جبر و اختیار و قضا و قدر پرداخته شده است. در نهایت هم وجوه شباهت و اختلاف راه حل های سه گانه زاگزبسکی با آراء استاد مطهری نشان داده شده است. نتیجه گیری نهایی این است که هر دو متفکر سازگاری علم پیشین الهی با اختیار انسان را می پذیرند اما "آکام گرایی تومیستی" و دو راه حل دیگر زاگزبسکی علی رغم نکات مثبت و قابل پذیرشی که دارند در نشان دادن این سازگاری ناتوان اند ولی با دیدگاه استاد مطهری می توان علاوه بر برطرف کردن نقایص دیدگاه زاگزبسکی، راه حل مناسبی نیز ارائه کرد.
بررسی و نقد نظر دیوید هیوم در باب مسئله شر
نویسنده:
مختار مومنی، عبدالرسول کشفی، احمد بهشتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده: مسأله ¬شر از موضوعات مهم، و شاید مهمترین موضوع، در مباحث فلسفه دین است. این مساله تا قبل از دیویدهیوم صورتبندی و جهت¬گیری چندان دقیقی نداشت. به همین دلیل رویهمرفته پاسخهای خداباوران به آن کلّی بوده است. هیوم نخستین فیلسوفی است که مسأله شر را به شکل دقیق و با جهت¬گیری مشخّصی بیان کرد و از این طریق آغازگر بحثهای جدّی و جدیدی در فلسفه دین شد. به نظر او مسأله شر به دو صورت است: 1.مسأله منطقی¬شر، که براساس آن میان گزاره مربوط به وجود شر و گزاره¬های مربوط به برخی صفات(مطلق) خداوند نوعی ناسازگاری منطقی است 2.مسأله قرینه¬ای¬شر، که می¬گوید باور به وجود خداوند عقلانی نیست. هیوم با نقد پاسخهای ادیان وحیانی و طبیعی به مسأله شر این دو نوع مسأله را تبیین می¬نماید. باتوجه به آرای علامه طباطبایی و الوین پلانتینگا می¬توانیم نظر هیوم در مورد مسأله شر را در سه بخش نقد کنیم: 1.نقد پیش¬فرضهای هیوم در این مسأله باتوجه به نظر علامه طباطبایی 2.نقد مسأله منطقی شر براساس نظر پلانتینگا(دفاع اختیارگرایانه) و یکی از نتایج مهم آن یعنی ردّ نظریه عدل الهی باتوجه به آرای فلسفی و دینی علامه طباطبایی 3.نقد دوبخش مسأله ¬قرینه¬ای¬شر. نخست، بررسی اشکال هیوم در مورد استنتاج علّی با توجه به نظر علامه¬طباطبایی و سپس نقد نتیجه آن یعنی نامعقول شمردن باور به وجود خداوند باتوجه به نظر پلانتینگا. ما در این رساله می¬کوشیم با تحلیل مفاهیم بنیادین در مسأله شر و بررسی دقیق نظر هیوم، آن را در این سه بخش به چالش بگیریم. واژگان کلیدی: هیوم، علامه طباطبایی، پلانتینگا، شر، مسأله شر، مسأله منطقی شر، مسأله قرینه ای شر، دین وحیانی، دئیسم، استنتاج علّی، عدل الهی، دفاع اختیارگرایانه.
بررسی مقایسه آرای ملاصدرا و سهروردی در باب ادراک حسی
نویسنده:
هادی رمضان پورسوچلمائی، عبدالرسول کشفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فاقد چکیده
بررسی و مقایسه نظریه مطابقت با نفس الامر علامه طباطبائی با نظریه مطابقت با خارج برتراند راسل
نویسنده:
هادی ملک زاده، عبدالرسول کشفی، قاسمعلی کوچنانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان یک فاعل علمی و یک موجود مدرک و شاعر است. ذهن و ذهنیت دارد و غرق در اقیانوس مواج و روان آگاهی، تخیل، تعقل و احساس است. هر انسانی هر لحظه و هر دم با ذهن خویش به تحلیل و تفسیر جهان اطراف خود مشغول است و بر اساس تصور و تلقی خاصی که از جهان دارد عمل می کند. تفکیک ذهن از عین یا معرفت از واقع و نفس الامر از دیر باز در تاریخ فلسفه و علم صورت گرفته است. فلاسفه جهان درباب نحوه ارتباط ذهن ما با نفس الامر به بحث فراوانی پرداخته اند. از میان این فلاسفه ما در جسجوی این مطلب برآمده ایم که برتراند راسل که یک فیلسوف مشهور معتبرغربی می باشد در این باره چه دیدگاهی را اتخاذ کرده است. چه خللی در نظرگاه راسل وجود دارد. آیا نظریه علامه طباطبایی بعنوان یک فیلسوف برجسته اسلامی می تواند نواقص نظرگاه راسل را پوشش دهد و بدیل معرفتی مناسبی برای آن باشد؟ علامه و راسل هر دو واقع گرا و رئالیست هستند هر دو مقوله مهم صدق که اساسی ترین عنصر مقوم معرفت می باشد را مطابقت با واقع تفسیر می کنند. به انسجام گروی، پراگماتیسم و امثال آن روی خوشی نشان نمی دهند. راسل از طریق انقسام معرفت به معرفت مستقیم و معرفت توصیفی می خواهد واقع را تحلیل معرفتی کند. علامه از راه تقسیم علم به حقیقی و اعتباری، بحث کلیات، ماهیت و وجود به اکتشاف نفس الامر می پردازد. دیدگاه راسل به عقل گرایی انتقادی و رئالیسم پخته نزدیک بوده و نگاهی مدرن است و نظرگاه علامه به عقل گرایی حداکثری، رئالیسم خام و افراطی و بینش سنتی قرابت دارد. دیدگاه علامه بهتر از راسل می باشد اما نظریه علامه هم اشکالاتی دارد که نگارنده به آنها پرداخته است. نگارنده به مطالب مهم و ممتازی درباب نفس الامر اشاره کرده که در آن نوآوری فراوانی وجود دارد. تفسیر خاص از نفس الامر، تفکیک دقیق معنا از مفهوم و مصداق، علیت تحلیلی و جعل ناپذیری قوانین حقیقی از دستاوردهای بدیع این تحقیق است.
  • تعداد رکورد ها : 97