جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4210
روش تفسیر قرآن به قرآن از منظر علامه طباطبائی و عبدالکریم خطیب (پژوهش تطبیقی)
نویسنده:
پدیدآور: اسفار فائق مجید الجعیفری استاد راهنما: محمدرضا حاجی‌اسماعیلی استاد مشاور: علی بنائیان اصفهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از روش های تفسیر قرآن در عصر حاضر «تفسیر قرآن به قرآن» است. این روش ریشه در روش تفسیری معصومان دارد. در فرآیند تفسیر و تحولات آن، قرن چهاردهم از امتیاز و جایگاه ارزشمندی برخوردار است؛ زیرا با گسترش نهضت تفسیر و دگرگونی گسترده آن در ابعاد مختلف، زمینه رشد و پویایی شیوه تفسیر قرآن در سطح وسیعی فراهم شد. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی، مقایسه ای بین دو تفسیر «التفسیر القرآنی للقرآن» از عبدالکریم الخطیب و «المیزان فی تفسیر القرآن» از علامه الطباطبایی انجام داده است است. از آنجایی که این دو مفسر تفسیر خود را بر اساس روش شناسی قرآن در قرآن نگاشته اند، هدف پژوهش، مقایسه و تحلیل شیوه تفسیری آنان در استفاده از این روش است. در پایان این پژوهش، محقق به مجموعه ای از مبانی مختلف این دو مفسر در روش تفسیر قرآن به قرآن دست یافت. استفاده از آیات قرآن و استناد به سیاق آیات، استفاده از روایات و سخنان مفسران و نقد آنها، تکیه بر شواهد عقلی، استفاده از علوم مختلف از جمله علوم فلسفی یا تجربی یا غیر آن از جمله این روشهاست. این پژوهش در نحوه استفاده از این روش ها تفاوت ها و شباهت هایی را بین این دو تفسیر کشف کرد. به طوری که هرچند هر دو مفسر در تفسیر خود از بیشتر این روش‌ها استفاده کرده‌اند، اما نحوه کاربرد آنها متفاوت است. به عنوان نمونه علامه طباطبایی در مواجهه با روایات و اقوال مختلف، نظرات مختلفی را در ترازوی نقد و تحلیل قرار می دهد، اما عبدالکریم الخطیب روش تفسیری خود را بر تدبر و توجه به آیات قرآن بنا می کند و چندان توجهی به نقد روایات یا اقوال مفسران ندارد.
أثر اسباب نزول در فهم آیات قرآن نزد علامه طباطبایی و آیت‌الله معرفت
نویسنده:
پدیدآور: مالک کاظم عبدعلی خیکانی؛ استاد راهنما: زهرا اخوان صراق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اقوال علما در نیاز ما به اسباب نزول برای فهم قرآن، از غیرممکن بودن فهم مراد خداوند بدون دانستن اسباب نزول تا بی-نیازی مطلق تفسیر از اسباب نزول گسترده‌است. پژوهش حاضر به منظور آشنایی با: جایگاه روایات اسباب نزول، میزان نیاز ما به آن در فهم آیات قرآن، معیارهای پذیرش یا رد روایاتِ اسباب نزول و راه‌های درمان ضعف روایات، بر آرای دو تن از دانشمندان معاصر، سیدمحمدحسین طباطبایی و شیخ محمدهادی معرفت که نقش بزرگی در مطالعات قرآنی معاصر دارند تمرکز می کند. در این پژوهش، بعد از معرفی دو دانشمند و منهج علمی ایشان در فهم قرآن، از طریق تحقیق و بررسی در آثارشان، آشکار می‌شود که علامه طلاطبایی در تفسیر خود، به اسباب نزول چندان اعتماد نمی کرد به دلایلی: یکم اینکه اعتبار اکثر این روایات اثبات نمی‌شود. دوم اینکه اسباب نزول مذکور، عمدتاً برداشت مفسران نخستین از آیات بوده و نه سبب نزول واقعی، یعنی آنان با حدس و گمان آیه‌ای را به مورد و مصداقی مربوط کرده‌اند نه اینکه شاهد - یا ناقل معتبر- نزول آیه در آن ماجرا بوده باشند. سوم آنکه غایت قرآن که کتاب هدایت بندگان است و به گواهی خودش تبیان همه چیز است، نمی‌شود متوقف بر چیزی باشد که در دسترس نیست. نیز آنکه هر آنچه ممکن است از این روایات بدست آید، از راه سیاق و قرائن داخلی و خارجی آیات بدست می‌آید. علامه معرفت با آنکه برای روایات اسباب نزول نقش مهمی در فهم آیات می‌بیند ولی برای روایات تفسیری -که اسباب نزول هم از آنهاست- آفاتی بر می‌شمرد. با این وجود راه‌هایی برای ارزیابی و علاج این روایات ارائه می کند؛ از جمله: سند روایت به ویژه آخرین نفر در سند مورد اطمینان باشد، تواتر یا استفاضه روایت - ولو در معنی و نه درالفاظ - ثابت شود، یا اینکه روایت به طور قطعی اشکال آیه را حل و ابهام آن را رفع کند که این خود شاهد صدق روایت خواهد بود حتی اگر از جهت سندی، صحیح یا حسن نباشد.
بازخوانی تحلیلی نظریه استخدام و لوازم اخلاقی آن در نظام فکری علامه طباطبایی بر اساس نقد نظریه خودگروی
نویسنده:
پدیدآور: مرتضی مطهری فریمانی استاد راهنما: حسین هوشنگی استاد مشاور: مهدی سپهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریات استخدام و خودگروی روان‌شناختی با وجود تفاوت خاستگاه، از نظر انسان‌شناختی قرابت زیادی دارند و طبیعتاً مشکلات مشابهی می‌آفرینند. اولین مشکل این است که هر دو دیدگاه، با فروکاستن تمام تمایلات انسان به تمایل به جلب منفعت شخصی تالی فاسد جبر را به دنبال دارند. دومین مشکل این نظریات این است که با نفی مطلوبیت ذاتی تمام امور غیر از منفعت شخصی، بسیاری از ارزش‌ها را بی‌اعتبار می‌کنند که این بی‌اعتبار شدن، از سه جهت قابل بررسی است که عبارت‌اند از تعارض با فهم عرفی، مشکلات روانی ـ وجودی و مشکلات عملی. این پژوهش بر آن است تا نشان دهد که با رجوع به نظام فکری علامه طباطبایی این مشکلات قابل رفع است. در گام اول، با پذیرش این باور که انسان موجودی مرکب از قوای مختلف است امیال انسان به بیش از یک میل واحد فروکاسته می‌شوند و بدین ترتیب مشکل جبر برطرف می‌شود. از سوی دیگر، علامه معتقد است که غایت نهایی انسان یا حداقل یکی از غایات او تقرب به خداوند است و از آنجا که خداوند کمال مطلق و جامع تمام ارزش‌هاست، مطلوبیت ذاتی بسیاری از ارزش‌های تأمین می‌شود. با این حال، این راه‌حل در قبال برخی ارزش‌های دینی و اخلاقی که ذاتا معطوف به دیگران هستند موفق نیست. برای حل این مشکل نیازمند آن هستیم که به نوعی وحدت میان خودگروی و دیگرگروی قائل شویم که این خود از دو جهت در تفکر علامه قابل پی‌گیری است. نخست از طریق این آموزه که من حقیقی هر انسانی خداوند است و دوم از طریق قاعده اتحاد عاقل و معقول که علامه به عنوان یک فیلسوف صدرایی به آن عقیده دارد. بدین ترتیب تقریری جامع از خودگروی روان‌شناختی مد نظر علامه ارائه می‌شود که فاقد مشکلات سایر تقریرهای این نظریه است.
نور الدین کاشانی و کتاب مصفاة الاشباح و مجلاة الارواح
نویسنده:
حسینعلی آقابابائیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد,
چکیده :
وصول و درک حقیقت جز با طی طریقت میسر نمی شود و این مهم تنها با تخلق به شریعت و فهم اسرار آن ممکن می گردد و حالات و مقامات سالک ظهور این واقعیت است. در سیر تألیفات بزرگان علم و اندیشه، آثار به جا مانده در سیر و سلوک نظری و عملی همچون خورشیدی فروزان فراروی تشنگان اندیشه های پاک و طالبان وصول به سرچشمه حقیقت می درخشد. حکما و عالمان ربانی هر یک به بیان گوشه ای از این اسرار پرداخته و کوشیده اند پرتوهایی از انوار الهی را که بر قلوب آن ها تابیده در اختیار مشتاقان قرار دهند. بر این اساس، کتب زیادی از آن بزرگواران در موضوعات اسرار شریعت، اخلاقیات و عرفان نظری و عملی به یادگار مانده است. در میان این بزرگان می توان از نور الدین محمد کاشانی، معروف به نورالدین اخباری از خاندان عارف پرور فیض کاشانی و از شاگردان ملامحسن فیض کاشانی و علامه مجلسی، نام برد. لذا با توجه به اهمیت و ضرورت شناخت این بزرگواران و تصحیح کتب خطی و ارائه آن به جامعه فرهنگی در این مقاله به شرح حال مختصر ایشان و معرفی و تحلیل محتوایی نسخه خطی ارزشمند و کم نظیر کتاب مصفاة الاشباح و مجلاة الارواح موسوم به کتاب تفکر از آثار این عالم ربانی و عارف والامقام که نگارنده آن را تصحیح کرده است، پرداخته می شود.
صفحات :
از صفحه 213 تا 251
شان تعلیمی روایات تفسیری از منظر علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
پدیدآور: محسنعلی شهرکی استاد راهنما: عباس یوسفی تازه‌کندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مباحث مهم تفسیر قرآن ، رابطه قرآن با سنت است. در این خصوص مفسران نظرات مختلفی را ابراز کرده اند. از مفسران معاصر علامه طباطبایی(ره) قرآن کریم را در دلالت مستقل و بی نیاز از روایات می دانند و نیازمندی قرآن در بیان جزئیات و تفاصیل احکام به روایات معتبر نقل شده از پیامبر(ص) و اهل بیت علیهم السلام را نفی کننده استقلال قرآن در دلالت نمی دانند. ایشان نقش روایات تفسیری را تعلیم شیوه تفسیر قرآن می دانند و وظیفه مفسر را غور در روایات و استخراج روش فهم قرآن می دانند. توجه به این کارکرد روایات تفسری از منظر صاحب تفسیر المیزان با روش توصیفی - تحلیلی و با هدف استخراج شان تعلیمی روایات تفسیری از منظر علامه طباطبایی(ره) ضرورت دارد. بررسی دیدگاه ها ی علامه طباطبایی(ره) در خصوص شان تعلیمی روایات نشان داد که برخی از روایات تفسیری بطور مستقیم، کارکرد روایات تفسیری را آموزش می دهند و بعضی دیگر به طور غیر مستقیم نقش روایات تفسیری را نمایان می کنند. تفسیر قرآن با آیات قرآن، ارجاع متشابهات به محکمات، اخد روایات موافق و رد روایات مخالف قرآن، قاعده جری و تطبیق از جمله مهم‌ ترین کارکردهای روایات تفسیری است که بطور مستقیم در روایات منقول از اهل بیت علیهم السلام به آنها اشاره شده است. اصل معناداری فرازهای مستقل آیات قرآن، پدیدار شدن معانی جدید با قیود جدید و استفاده از سیاق، کارکردهایی هستند که بطور غیر مستقیم و از عمل تفسیری اهل بیت علیهم السلام بدست می آید.
ترجمه،تبیین و تحقیق رساله الأفعال اثر علامه طباطبایی به زبان انگلیسی
نویسنده:
پدیدآور: یاسر ابراهیم استاد راهنما: محمد رضاپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان نامه تلاشی بود برای ترجمه یکی از رساله های علامه طباطبایی به انگلیسی. این رساله یعنی افعال الهی به دلیل چالش برانگیز بودن و طول آن انتخاب شده است، همچنین سعی شده است تا برخی از اندیشه های فلسفی ارائه شده در این رساله شرح و تبیین گردد.امید است که این تلاش کوچک، گامی ناچیز و در عین حال ارزشمند در جهت شناساندن بیشتر غنای اندیشه فلسفی اسلامی و به ویژه علامه به جهانیان باشد.
بررسی تطبیقی محدودیت های آزادی از منظر علامه طباطبایی(ره) و ژان پل سارتر
نویسنده:
پدیدآور: زهره غلامی استاد راهنما: مرتضی مزگی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آزادی ازجمله مسائلی است که موردتوجه بسیاری از فلاسفه چه در جهان اسلام و چه در جهان غرب قرارگرفته است. دراین ‌بین آزادی و کاربست آن از ابزارهای مهم برای رسیدن به کمال انسانی است. همچنین اندیشه‌ها و آزادی انسان است که او را برای رسیدن به هدف به حرکت درمی‌آورد؛ پس اگر آزادی نباشد هر نوع تلاش او بیهوده خواهد بود. در این پژوهش آزادی از منظر علامه طباطبایی (ره) به‌عنوان یک فیلسوف مسلمان و ژان پل سارتر به‌عنوان یک فیلسوف اگزیستانسیالیست بررسی خواهد شد. درعین‌حال که هر دو فیلسوف قائل به آزادی برای انسان هستند، اما آن را به‌طور مطلق نمی‌پذیرند و محدودیت‌هایی برای آن برشمرده‌اند. ما در این پایان‌نامه به دنبال بررسی مفهوم، اقسام، مبانی و محدودیت‌های آزادی با مراجعه به کتب و منابع دسته اول علامه طباطبایی و ژان پل سارتر هستیم و بعد از جمع‌آوری اطلاعات به توصیف، تحلیل و درنهایت مقایسه تطبیقی نظریاتشان پرداخته‌ایم. بعد از بررسی مفهوم و اقسام آزادی به‌طور جداگانه از منظر این دو فیلسوف به مبانی می‌رسیم که هر دو فیلسوف، مبانی انسان شناسانه و هستی شناسانه برای آزادی قائل شده‌اند. پس از بررسی مبانی به محدودیت‌های آزادی می‌رسیم؛ علامه طباطبایی (ره) در تبیین محدودیت‌های آزادی به 3 امر: 1) محدودیت حاصل از قوانین (شرعی/ غیرشرعی) 2) محدودیت حاصل از حقوق دیگران 3) محدودیت حاصل از علل طبیعی اشاره می‌کند و ژان پل سارتر در این زمینه به محدودیت‌های زیر می‌پردازد: 1) آزادی دیگران 2) مسئولیت‌های انسان 3) عدم آگاهی از آزادی 4) موقعیت.
بازسازی نظام اخلاقی علامه طباطبائی بر اساس نظریه اعتباریات
نویسنده:
پدیدآور: محمد تاجیک جوبه استاد راهنما: سید احمد فاضلی استاد مشاور: محسن جوادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه اعتباریات یکی از پرکاربردترین موضوعات در آثار مختلف علامه طباطبائی می‌باشد. در این پژوهش برای نخستین بار تلاش می‌شود با نگاهی جامع، کل‌نگر، منسجم و همه‌جانبه به تمام ابعاد این نظریه پرداخته شود. در این پژوهش برای اولین بار با روش کتابخانه‌ای و تحلیلی، نظریه اعتباریات از منظر علم اخلاق مورد واکاری قرار می‌گیرد. برای این هدف، ابتدا تبیینی جامع از این نظریه با توجه به تمام آثار علامه طباطبائی ارائه می‌شود. در ادامه نسبت اعتباریات با سه شاخه فرااخلاق و نظریات مرتبط با هر بخش آن، سنجیده شود. در اولین گامِ وجودشناسانه، اعتباریات در زمره نظریات واقع‌گرایانه حداقلی دسته‌بندی می‌شود و نسبت آن با برخی نظریات ناواقع‌گرایانه هم‌چون غیرعینیت‌گرایی و برساخت‌گرایی نیز بررسی می‌شود. نظریه معرفت‌شناختیِ اعتباریات، نوعی مبناگرویِ انسجام‌گروانه است. ایشان صدق معرفت اخلاقی را صدقی مطابقی می‌دانند و در جنبه توجیه معرفت، می‌توان در بخشی از اعتباریات علیرغم برداشت مشهور، از برهان کمک گرفت. در معناشناسی مکان‌یابی صحیحِ دوگانه شناخت‌گرایی-ناشناخت‌گرایی مشخص شده و نظریه اعتباریات در ذیل نظریات شناخت‌گرایانه تعریف خواهد شد و فاصله این نظریه با احساس‌گرایی و توصیه‌گرایی را نشان خواهیم داد. آخرین فصل اختصاص به نظریه هنجاری برخاسته از اعتباریات دارد. در ابتدا شباهات و قیاساتِ صورت‌پذیرفته میان اعتباریات با نسبی‌گرایی، سودگرایی و خودگرایی اخلاق ارزیابی شده و تفاوت جوهری اعتباریات با آنها نمایش داده خواهد شد. اخلاق فضیلت بیشترین شباهت را با نظریه اعتباریات داشته و علامه طباطبائی از شاخصه‌های آن بسیار بهره می‌برند. در نهایت علامه طباطبائی از دیدگاه اخلاق توحیدی که به نظر ایشان دیدگاه مختص به دین اسلام است، دفاع می‌کنند که مولفه‌های آن به طور مستقل و در قیاس با سایر نظریات رقیب مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
واکاوی رویکرد نقادانه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان به تمدن غربی از عصر روشنگری
نویسنده:
پدیدآور: محمدجواد رحمتیان استاد راهنما: نصرت نیل ساز استاد مشاور: کاظم قاضی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پیشرفت‌های تمدن غربی در دو سده اخیر، موجب ایجاد رویکردهای مختلفی در میان اندیشمندان مسلمان درباره جایگاه و قلمروی حضور دین در دنیای مدرن شده است. عده ای تحت تأثیر اندیشمندان غربی دوره رنسانس، ضمن تأکید بر ناکارآمدی دین در پاسخ به نیازهای انسان امروزی، نجات جامعه را در محدود کردن قلمروی دین به امری شخصی دانستند. اما عده‌‌ای دیگر از جمله مفسران ضمن تأکید بر کارآمدی اسلام در همه عرصه‌های حیات بشر وظیفه خود را یافتن پاسخ‌های درخور، برای نیازهای جدید و متنوع جامعه امروزی با شیوه استنطاق قرآن دانستند و در این ضمن با اشاره به مبانی نظری و شیوه-های عملی تمدن غربی به ارزیابی و نقد آنها هم پرداختند. در میان این مفسران، نقش علامه طباطبایی در رویکرد نقادانه به تمدن غربی به‌ویژه از زمان روشنگری که یکی از مراحل مهم این تمدن به شمار می-آید، بسیار برجسته است. در این پژوهش با روش کتابخانه‌ای اطلاعات مربوط به مبانی نظری و شیوه‌های عملی تمدن غرب در عصر روشنگری در تفسیر المیزان گردآوری و با روش توصیفی- تحلیلی تبیین شده است. از مهم‌ترین مبانی تمدن غربی که در المیزان مطرح و نقد شده می‌توان به پوزیتویسم، اومانیسم، نسبیت اخلاق، دموکراسی اشاره کرد. در میان شیوه‌های عملی هم مسائلی چون آزادی زن، کاپیتالیسم بشتر مورد توجه علامه قرار گرفته است. بر اساس نظر علامه طباطبایی ادعای ناکارآمدی قوانین دین در عصر حاضر و برتری مبانی نظری و شیوه‌های عملی تمدن غرب، باطل است زیرا تمدن غربی در بعد نظری و عملی سرشار از تناقض، ناتوانی در سعادت مردم و محدود به بازه زمانی دنیاست. علامه ضمن روشن کردن نسبت مادیگرایی با اندیشه تقلیدی بودن دین، اصل مادیگرایی را منجر به رواج خرافه‌های اجتماعی متعدد دانسته‌اند. در حوزه اخلاق نیز قائلان به نسبیت اخلاق مطالبی را مطرح کرده‌اند که علامه طباطبایی با استدلالاتی دقیق از جمله تبیین طبیعت نوعیه و تطبیق آن با اجتماع شخصی و نیز تذکر به خطاء در تشخیص و تفاوت مصادیق و... به آنها پاسخ داده و اطلاق اخلاق را به اثبات می‌رسانند، در مورد دموکراسی به‌عنوان قله افتخار و ادعای تمدن غرب نیز، علامه پس از رد صفت اکثریت از دموکراسی به ناکارآمدی آن در بعد اخلاق پرداخته و بیان می‌دارند که دموکراسی غربی تنها قابلیت مدیریت ظواهر و امور مادی و نه معنوی را دارد. در بخش دیگری، ایشان به شیوه‌های عملی تمدن غرب اشاره دارد، یکی از این اصول، جایگاه زن و آزادی اوست که پس از بیان مفهوم صحیح آزادی و نیز محدودیت‌های معقول آن، آزادی زن در غرب را وسیله‌ای برای دست‌یابی به خواسته‌های دنیوی این جوامع دانسته که از زن به‌عنوان ابزاری برای تسهیل این روند استفاده می‌شود، و اما در مورد ساختار اقتصادیِ این تمدن، که همان سرمایه‌داری است، ایشان این نظام مالی را از ریشه باطل، و عاملی در ایجاد تضاد طبقاتی، و تقسیم جامعه به دو دسته بسیار فقیر و بسیار غنی می‌داند.
اشاراتی در تربیت هنری بر بنیاد نسبت عشق و عقل در اندیشه علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: زهرا احمدی استاد راهنما: علیرضا محمودنیا استاد مشاور: اکبر صالحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش با هدف تبیین نسبت عقل و عشق در اندیشه علامه طباطبایی و اشارات آن در تربیت هنری طراحی شد. در پژوهش حاضر به این سؤالات پاسخ داده شد. 1- رابطه بین عقل و عشق در اندیشه علامه طباطبایی چگونه است؟ 2- پس از بررسی رابطه بین عقل و عشق از دیدگاه علامه طباطبایی چه دلالتهایی بر اهداف و روش‌های تربیت هنری می‌توان استنتاج نمود؟ در این پژوهش از دونوع روش تحقیق استفاده گردید. به منظور پاسخ دهی به سؤال اول از روش تحلیلی- توصیفی استفاده شد و پاسخ دهی سؤال دوم به روش قیاس عملی بود. از جمله یافته های مرتبط با سؤال اول عبارتند از: از دیدگاه علامه طباطبایی عقل، به عنوان عاملی برای شناخت، اعتبار و ارزش زیادی قائل است و آن را « در فهم امور کلی، مادی و غیر مادی، مانند مسائلی مربوط به مبدأ و معاد، ریاضی و طبیعی، قابل اطمینان و محکم می‌داند. این مطلب به نوعی بیانگر آن است، که «قرآن به وجود عقل در نهاد انسان‌ها، به عنوان یکی از بهترین طریق رسیدن به رشد و کمال اذعان دارد» و اما علامه طباطبایی درباره قلب می نویسید: « در حقیقت قلب همان نفس آدمی است که با قوا و عواطف باطنیه‌ای که مجهز است به کارهای حیاتی خود می‌پردازد. علامه طباطبایی در بیانی با فطری دانستن عشق، به جهت مملوکیت و آیت بودن ماسوی الله، حسن و جمال را از آن خداوند دانسته و حکایت کننده از زیبایی مطلق خداوند می‌داند از این رو، بنده‌ای که سراپای وجودش را محبت صاحب آیت پر کرده، رشته محبت خود را از هر چیزی بریده و منحصر در پروردگارش خواهدکردو به غیر از خدای سبحان و جز در راه خدا محبت نخواهد داشت. به طور کلی ازنظر علامه طباطبایی عقل و عشق هر دو فطری هستند که خداوند متعال آن را در وجود همه انسان‌ها قرار داده است. یافته‌های پاسخ به سؤال دوم را می توان این گونه بیان کرد که انسان نه تنها از وجود جسمانی و مادی برخوردار است بکله موجودی است که دارای شعور و اراده نیز می باشد. و به همین سبب می تواند مفاهیم خوبی و بدی و زشتی و زیبایی را به خوبی درک نماید. تناسب و زیبایی در ذهنیت علامه با هم پیوند دارند و این دو را عطف بر یکدیگر آورده است. علامه طباطبایی بر این باور بودند که عقل، عشق و زیبایی دوستی اموری فطری هستند. بنابراین اهداف تربیت هنری نیز باید مبتنی بر فطرت انسان باشد. ازجمله این اهداف می توان: شناخت زیبایی‌ها جهان درک زیباییهای باطنی وحقیقی، پرورش ذوق و احساس در دانش آموزان، ایجاد قوه ادراک زیبایی ها، لذت بردن از زیبایی، پرورش خلاقیت نام برد. انتخاب روشهای تدریس باید متناسب با منبع شناخت صورت گیرد. زمانی که منبع شناخت عقل باشد می توان از روش‌هایی نظیر: تهییج حس زیبایی دوستی، ارائه تصاویر نیمه تمام ارائه داستان های نیمه تمام ، فراهم کردن فرصت گفتگو و اگر منبع شناخت و معرفت درونی: عشق و عقل باشد از روشهایی نظیر شعر خوانی، موسیقی، نقاشی، بازی های نمایشی، تئاتر،خوش‌نویسی و غیره می توان در آموزش و تربیت هنری استفاده نمود.
  • تعداد رکورد ها : 4210