جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 160
نقش باورهای معرفت شناسی و خودکارآمدی معلم با انتخاب الگوهای تدریس فعال معلمان مقطع متوسطه شهر اردبیل
نویسنده:
فرج محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف این پژوهش، بررسی ارتباط بین باورهای معرفت‌شناسی و خودکارآمدی معلمان با انتخاب الگوهای تدریس فعال معلمان مقطع متوسطه می‌باشد. روش پژوهش، توصیفی – همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دبیران مقطع متوسطه شهر اردبیل که شامل1447 نفر بود تشکیل شد. با توجه به تعداد جامعه و بر اساس جدول کرجسی - مورگان نمونه‌ای به حجم 300 نفر بود. که از ناحیه یک (90 زن و 78 مرد) و از ناحیه دو (69 نفر زن و 63 نفر معلم مرد) به روش نمونه گیری طبقه‌ای نسبی و 600 نفر دانش‌آموز مربوط به همان معلمان انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه‌های باورهای معرفت‌شناسی، خودکارآمدی معلمان و پرسشنامه انتخاب الگوهای تدریس فعال استفاده شد. دو پرسشنامه باورهای معرفت‌شناسی و خوودکارآمدی معلمان توسط معلمان و پرسشنامه انتخاب الگوهای تدریس فعال توسط دانش‌آموزان (به ازاء هر معلم دو دانش‌آموز مربوط به همان معلم) جهت ارزیابی انتخاب الگوهای تدریس فعال معلمان تکمیل گردید. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش‌های آماری فراوانی، آزمون t تک نمونه‌ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین باورهای معرفت‌شناس معلمان در مولفه باورهای ساده و قطعی آنان رابطه وجود دارد، ولی در مولفه دیگر باورهای معرفت‌شناسی رابطه‌ای مشاهده نگردید. همچنین بین مولفه‌های خودکارآمدی معلمان یعنی، مدیریت کلاس، درگیر کردن فراگیر و راهبردهای آموزشی و انتخاب الگوهای تدریس فعال رابطه وجود داشت. در پیش‌بینی الگوهای تدریس فعال معلمان، به طور کلی 090/0 واریانس الگوهای تدریس فعال را خودکارآمدی معلمان و026/0 واریانس این متغیر را باورهای معرفت‌شناسی پیش‌بینی کرد. تحلیل‌های t تک نمونه‌ای متغیرها نشان داد که در مولفه‌های باورهای معرفت‌شناسی باور معلمان در مورد چگونگی تشکیل دانش از سطحی بالا برخوردار بوده و در مولفه دیگر یعنی یادگیری سریع و ثابت باورهایی ناشیانه دارند. در مورد خودکارآمدی معلمان و انتخاب الگوهای تدریس فعال آنان نیز تحلیل‌های t تک نمونه‌ای نشان داد که نمرات کسب شده از سوی معلمان از میانگین مفهومی بالاتر بوده و از سطحی قابل قبول برخوردار بود.
شخصیت غالیانه ابوالخطاب و واکاوی مواضع ائمه اطهار (ع) در برابر او و پیروانش
نویسنده:
حاجی زاده یداله
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
واکاوی عقاید غلات در عصر ائمه اطهار علیه السلام و نوع مقابله امامان علیه السلام با آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. آشنایی با نوع برخورد ائمه علیه السلام با غالیان، الگوی مناسبی برای مقابله با آنها ارائه می کند. ابوالخطاب به عنوان یکی از مهم ترین غلات دوران ائمه علیه السلام، علاوه بر بیان عقاید افراطی، تاثیر بسیاری بر جریان غلو در زمان خود و غالیان پس از خود داشت. سوالی که مطرح است اینکه ابوالخطاب چه عقاید غالیانه ای را مطرح کرد؟ و چه تاثیری در جریان غلو پس از خود داشت؟ و امامان علیه السلام با این شخصیت غالی و پیروانش چگونه برخورد کرده اند؟ امام صادق ابوالخطاب، عقائدی همچون نبوت و سپس الوهیت ائمه علیه السلام و در نهایت، الوهیت خودش را مطرح کرد و قائل به اباحی گری شد. همچنین، حرکت منحرفانه وی، در پیدایش اسماعیلیه بی تاثیر نبود. اما در خصوص واکنش ائمه علیه السلام نسبت به او، باید گفت: با جدیت به مقابله با ابوالخطاب پرداخت و او را رسوا ساخت و از وی برائت جست و لعن و تکفیر کرد و از همنشینی با وی نهی نمود و سایر امامان علیه السلام نیز به منظور جلوگیری از تاثیرات مخرب وی، به نوعی همچون امام صادق با این جریان برخورد کردند.
رابطه اضطراب امتحان، باورهای معرفت شناختی و حل مسئله در بین دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان
نویسنده:
زینت بامری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه اضطراب امتحان، باورهای معرفت شناختی و حل مسئله در بین دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان شهر زاهدان انجام گرفت. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است و جامعه آماری شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان شهر زاهدان در سال تحصیلی 92- 1393 به تعداد 19750 نفر می‌باشند. . ابزار پژوهش پرسشنامه می-باشد. که روایی آن توسط استاد راهنما و اساتید محترم گروه تایید شد و پایایی آن‌ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 852/0 برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل آماری داده‌ها از ضریب همبستگی پیرسیون و آزمون t تک نمونه ی وtمستقل و تحلیل واریانس یک‌ طرفه استفاده شده است یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که دانشجویان در ارتباط با اضطراب امتحان پایین از حد متوسط هستند و از لحاظ باورهای معرفت شناسی( بعد ساده بودن دانش، قطعی بودن دانش، تواتایی ذاتی داشتن و بعد توانایی وقوف بر همه چیز) در سطح بالایی هستند ولی (بعد توانایی یادگیری سریع) در سطح پایینی هستند و به طور کلی در حوزه باورهای معرفت شناختی در وضعیت مطلوبی قرار دارند. از لحاظ حل مسئله (در روشن شدن مسئله، تولید ایده ها، توسعه راه حلها و اجرای برنامه ها) در سطح بالایی هستند و به طور کلی در حوزه ی حل مسئله دانشجویان در وضعیت مطلوبی قرار دارند. همچنین بین اضطراب امتحان، باورهای معرفت شناختی رابطه معناداری وجود دارد. ولی بین اضطراب امتحان و حل مسئله رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین بین متغیرهای اضطراب امتحان، باورهای معرفت شناختی و حل مسئله بر حسب ویژگی های جمعیت شناختی جنسیت، رشته تحصیلی و مقطع تحصیلی تفاوت معنادار در بین دانشجویان وجود ندارد. ولی بر حسب سن فقط در متغیر حل مسئله تفاوت معنادار بود.
بررسی رابطه بین باورهای معرفت‌شناختی و باورهای تدریس دبیران رشته ریاضی منتخب کشور
نویسنده:
مرجان مصلایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف کلی از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین باورهای معرفت شناختی و باورهای تدریس دبیران رشته ریاضی منتخب کشور بود. جامعه تحقیق شامل کلیه دبیران دوره متوسطه ریاضی منتخب کشور سال 92-1391 بود که با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس، در همایش تجلیل از دبیران دوره متوسطه ریاضی منتخب کشور که در فروردین ماه سال جاری برگزار گردید،150 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش‌نامه باورهای معرفت‌شناختی (اسچرا و سیناترا، 2004) و پرسشنامه باورهای تدریس (گورسچ،2002) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی، توزیع و جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که: 1) بالاترین میانگین باورهای معرفت شناختی دبیران مربوط به منبع دانش و پائین‌ترین میانگین مربوط به توانایی ثابت می‌باشد. منبع دانش بالاترین و توانایی ثابت پایین‌ترین اولویت باورهای معرف شناختی دبیران بود. 2) بالاترین میانگین باورهای تدریس دبیران منتخب رشته ریاضی مربوط به شایستگی اجتماعی و پائین‌ترین میانگین باورهای تدریس دبیران ریاضی مربوط به شایستگی اخلاقی می‌باشد و تفاوت بین میانگین‌ها معنی‌‌دار است. ابعاد باورهای تدریس دبیران ریاضی به ترتیب اولویت عبارتند از: شایستگی‌های اجتماعی، غیر کلامی، زمینه ای و اخلاقی. 3) بین باورهای معرفت شناختی دبیران رشته ریاضی منتخب کشور و باورهای تدریس آنان، رابطه معنی‌داری وجود دارد. 4) باورهای معرفت شناختی دبیران زن و مرد رشته ریاضی منتخب کشور، پیش‌بینی کننده مثبت و معنادار باورهای تدریس آنان می باشد. 5) باورهای معرفت شناختی دبیران رشته ریاضی منتخب کشور با سوابق مختلف، پیش‌بینی کننده مثبت و معنادار باورهای تدریس آنان می باشد. به طور کلی صرف نظر از ویژگی‌های جمعیت‌شناختی، باورهای معرفت‌شناختی معلمان رشته ریاضی منتخب کشور، پیش-بینی کننده مثبت و معنی‌دار باورهای تدریس آنان می باشد.
بررسی باورهای دانشجویان در خصوص ماهیت دانش، فرایند کسب دانش و یادگیری (باورهای معرفت شناسی) در فعالیت‌های پژوهشی
نویسنده:
مائده حبیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یادگیری یکی از مباحث مهم حوزه علوم تربیتی است که بوسیله آن، انسان مهارت های خود را توسعه می دهد و به رشد فکری دست می یابد و توانایی هایی ذهنی خود را فعلیت می بخشد. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی باورهای دانشجویان در خصوص ماهیت دانش، فرایند کسب دانش و یادگیری ( باورهای معرفت شناسی )و نقش آن در فعالیت های پژوهشی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه مازندران می باشد. در واقع به بررسی باورهای دانشجویان درباره ساده بودن دانش، قطعیت دانش، ذاتی تلقی کردن توانایی یادگیری و سریع دانستن فرایند یادگیری می پردازیم. کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد علوم انسانی و علوم پایه دانشگاه مازندران در سال88- 1387جامعه آماری مورد نظر را تشکیل داده اند به منظور گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه باورهای معرفت شناسی شومر( 1990) و مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش پژوهش توصیفی و از روشآماری تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج نشان می دهد دانشجویان کارشناسی ارشد احتمالاً بر این باورند که دانش نسبتاً ساده و قطعی است و توانایی یادگیری نسبتاً سریع و ذاتی است. همچنین با توجه به مصاحبه ای که درخصوص پایان نامه صورت گرفته است ، دانشجویانی که نمره بالا ( یعنی فراگیرانی که دانش را نسبتاً ساده و قطعی می پندارند و یادگیری را نسبتاً سریع و توانایی ذاتی می دانند) معتقدند یک واحد درسی یا تکلیفی است که باید انجام دهند تا بتوانند مدرک را دریافت کنند. اما در مقابل دانشجویانی که نمرهپایین را کسب کرده اند ( یعنی فراگیرانی که دانش را ساده و قطعی نمی پندارند و یادگیری را سریع و توانایی ذاتی نمی دانند) پایان نامه را یک پژوهش علمی در نظر می گیرند که باعث افزایش تجربه و بهبود روابط اجتماعی می شود.
بررسی باورهای معرفت‌شناختی معلمان ابتدائی شهر سنندج و ارتباط آن با مدیریت کلاس
نویسنده:
ریوف محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
باورهای معرفت‌شناختی معلمان باورهای‌ست درباره ماهیت و توجیه دانش انسان که شامل ابعاد؛ مطلق دانسـتن دانش، فرایند یادگیری، ساده دانسـتن دانش، ثابـت بودن دانـش و تلاش برای یادگیـری است. مدیریت کلاس نیز به اقدامات صورت‌گرفته برای خلق و نگهداری محیط یادگیری اثربخش برای دستیابی به اهداف آموزش اشاره دارد.که شامل رویکرد مدیریت کلاسی مداخله‌گر و غیرمداخله‌گر است. هدف اصلی از اینپژوهش بررسی ارتباط بین باورهای معرفت‌شناختی معلمان ابتدائی و ارتباط آن با مدیریت کلاس بود. روش انجام پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری، شامل کلیه معلمان مقطع ابتدائی سال 89-90 آموزش و پرورش ناحیه 1و 2 که 1187 نفر است بود. که 291 نفر بر اساس نمونه‌گیری طبقه‌ای تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار اندازه‌گیری باورهای معرفت‌شناختی «پرسشنامه باورهای معرفت‌شناختی شومر» و برای بخش مدیریت کلاس از «پرسشنامه مدیریت کلاس» استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها ازآزمون خی دو، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و آزمون آنوای یک طرفه استفاده شد. نتایج نشان داد که بین باورهای معرفت‌شناختی و مدیریت کلاس همبستگی معنی‌داری وجود دارد و معلمان مقطع ابتدائی شهر سنندج به طور کلی باورهای معرفت شناختی خام و گرایش به رویکرد مدیریتی کلاسی مداخله‌گر دارند. نتایج نشان دادکه بین مولفه‌های مطلق دانش و فرایند یادگیری و ثابت بودن دانش با مدیریت کلاسی مداخله‌گر همبستگی وجود دارد در حالی، که با مدیریت کلاسی غیر‌مداخله‌گر همبستگی وجود ندارد. همچنین بین مولفه‌های سادگی دانش و تلاش برای یادگیری با مدیریت کلاسی مداخله‌گر و غیر مداخله‌گر هیچ رابطه‌ای مشاهده نشد. نتایج رگرسیون نشان داد که مولفه‌های فرایند یادگیری، تلاش یادگیری، و سادگی دانش به طور معنی‌داری مدیریت کلاسی معلمان را پیش‌بینی می-کند.که مولفه فرایند یادگیری بیشترین قدرت پیش‌بینی و مولفه تلاش برای یادگیری ضعیف‌ترین پیش‌بینی کننده است. بین نگرش معلمان نسبت به باورهای معرفت‌شناختی و مدیریت کلاس بر اساس جنسیت و تجربه تدریس تفاوت معنی داری وجود ندارد.
اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر باورهای معرفت‌شناختی دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه یزد
نویسنده:
سمیه‌السادات علوی لنگرودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با هدفِ بررسی اثر بخشی آموزش تفکر انتقادی بر باور های معرفت شناختی دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه یزد انجام گرفت که از لحاظ هدف در طبقه تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها در قالب تحقیقات آزمایشی قرار می گیرد. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دوره ی کارشناسی دانشگاه یزد در سال تحصیلی 91-1390 به تعداد 11052 نفر بوده است. جهت انتخاب گروههای نمونه تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایِ مرحله ای از بین 14 دانشکده ، دانشکده علوم انسانی ، از بین پنج گروه موجود در این دانشکده ، گروه علوم تربیتی و روانشناسی ،از بین رشته های مختلف تحصیلی این گروه ، رشته ی علوم تربیتی ، از بین دروس ، درس مقدمات روش تحقیق در علوم تربیتی و از بین کلاس های تشکیل شده برای این درس ، دو کلاس به عنوان نمونه انتخاب شد که درمراحل بعد به صورت تصادفی یک کلاس به عنوان گروه آزمایش و کلاس دیگر به عنوان گروه کنترل تعیین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی معرفت شناختی شومر (1992) با 63 گویه بود که پایایی کل توسط دوئل ، شومر و آیکنز (2001) بررسی وبرابر با 74/ گزارش شده است.همچنین روایی توسط پنگ و جرالد (2006) تأیید شده است. برای توصیف داده ها وتحلیل فرضیه های تحقیق از شاخص های آمار توصیفی و روش آماری تحلیل کوواریانس(پس ازبررسی پیش فرض های آن) استفاده شد. مهمترین نتایج به دست آمده نشان دادآموزش تفکر انتقادی باعث بهبود باورهای معرفت شناختی دانشجویان گروه آزمایش در مقایسه با دانشجویان گروه کنترل شده است.درتحلیل خرده مقیاس های باورهای معرفت شناختی نیزمشخص شدآموزش تفکر انتقادی باعث افزایش باورهای معرفت شناختی افراد در ابعاد توانایی ذاتی یادگیری، ساده بودن دانش، قطعیت دانش، منبع دانش و یادگیری سریع دانش شده است، امااین آموزش تأثیرمتفاوتی بر باور های معرفت شناختی دانشجویان دختر و پسر نداشته است. درپایان گزارش، محدودیت های تحقیق وپیشنهادهای عملی و موضوعی برای تحقیقات آینده ارائه شده است .
ریشه‌یابی باور تقابل خیر و شر در ایران باستان و تجلی آن در آثار هنری پیش از اسلام (با تکیه بر نقش‌برجسته‌ها)
نویسنده:
اسما پردل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تقسیم‌بندی عوامل پیرامونی به نیروهای خیر و شر مساله‌ای اساسی در اساطیر ملل بوده و بن‌مایه مشترک بسیاری از اسطوره‌ها را تشکیل داده است، این مساله در ایران به دلیل پیوند دو قوم بومی ساکن فلات ایران و اقوام مهاجر هندوایرانی که وجوه اشتراک بسیاری داشته و به پایداری جامعه و حفظ نظم بسیار نیازمند بوده‌اند، در این سرزمین نقشی محوری یافته است.بررسی آثار هنری ایران پیش از اسلام نشان می‌دهد که در ایران مسولیت این نبرد دایمی خیر و شر به گونه‌ای نمادین به شاه واگذار شده و بنابراین این آثار در طیف گسترده‌ای نشان دهنده مبارزه دایمی شاه با موجودات اهریمنی است که در دوره‌های گوناگون با تفاسیر خاص همان دوران از همین باور اولیه تجلی می‌یابد.
بررسی رابطه بین باورهای معرفت‌شناختی و میزان سواد زیست‌محیطی معلمان شهر بابلسر
نویسنده:
زینب مرادی افراپلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
درک اینکه معلمان چه باورهای معرفت شناختی داشته و چگونه به سطوح مختلف سواد زیست محیطی نایل می‌شوند، و فهم اینکه چه عواملی بر سواد زیست محیطی آن‌ها اثرگذار است، می‌تواند به ارائه راه حل‌هایی برای تغییر رفتارهای مخرب و تشویق رفتارهای مثبت محیطی منجر شود. در این تحقیق سعی شد تا درکی از سطح سواد زیست محیطی (شامل دانش، نگرش، و رفتار) معلمان شهر بابلسر، عوامل اثرگذار بر آن شامل ویژگی‌های زمینه‌ای (جنسیت، سطح تحصیلات، مقطع تدریس، سابقه کاری و . . . ) و همچنین نحوه تاثیرگذاری باورهای معرفت شناختی بر سواد زیست محیطی آن‌ها بدست آید. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که معلمان شاغل در شهر بابلسر به لحاظ باورهای معرفت شناختی در سطح نسبتاً خوبی قرار دارند. همچنین نسبت به مباحث زیست محیطی حساس بوده و در رفتارهای خود به مسائل زیست محیطی توجه دارند. اما علیرغم این حساسیت و نگرش، دانش کمی درباره مسائل پیرامون آن دارند.تحلیل دیگر سوالات نشان داد که رابطه معنی داری بین مولفه‌های سواد زیست محیطی با یکدیگر وجود دارد. از طرف دیگر، معلمانی که دانش را نسبی، اکتسابی و پیچیده و فرایند فراگیری آن را تدریجی تلقی میکنند، از دانش زیست محیطی بالاتری برخوردار می‌باشند.در مقام مقایسه نیز مشخص شد دغدغه و نگرش زیست محیطی معلمان زن بیشتر از معلمان مرد بوده ولی در مورد رفتار و نیز دانش زیست محیطی، در یک سطح قرار دارند. همچنین سطح دانش زیست محیطی معلمان با افزایش سطح تحصیلات آنها افزایش یافته است. البته تاثیر میزان سابقه کاری و مقطع تدریس معلمان بر مولفه‌های سواد زیست محیطی معنی دار نبود.در نهایت نتایج تحلیل مسیر نشان داد که رفتار زیست محیطی به صورت مستقیم تحت تاثیر سه متغیر مقطع تدریس، نگرش و دغدغه زیســـت محیطی و از طریق نگــرش، تحت تاثیر غیر مســتقیم متغیرهای دانش، سـطح تحصیلات و جنسیت می‌باشد. دو بعد از ابعاد باورهایهای معرفت شناختی (توانایی و سرعت یادگیری) نیز به صورت مستقیم بر دانش تاثیر گذاشته و از طریق آن در نهایت بر رفتار زیست محیطی اثر گذار می‌باشد.پایین بودن سطح رفتار زیست محیطی معلمان با سابقه نسبت به معلمان تازه استخدام و کم سابقه، و همچنین پایین بودن باورهای معرفت شناختی معلمان مسن در مقایسه با معلمان جوان‌تر از نتایج قابل بحثی بود که بررسی بیشتر آن در تحقیقات آتی پیشنهاد می‌شود.
رابطه‌ی باورهای معرفت‌شناختی و رویکردهای یادگیری با یادگیری خودگردان در دانش‌آموزان دختر و پسر
نویسنده:
افسانه حیدری فرزان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف پژوهش حاضر، شناسایی رابطه باورهای معرفت شناختی و رویکردهای یادگیری (سطحی، عمقی) با یادگیری خودگردان (فراشناخت، شناخت) در دانش آموزان دختر و پسر در سه رشته انسانی، تجربی و ریاضی است. همچنین، تعیین سهم هر یک از آنها در پیش بینی یادگیری خودگردان و مشخص کردن تفاوت دختران و پسران ورشته های مختلف در مولفه های فوق نیز از جمله اهداف این پژوهش است. روش: در این پژوهش 367 نفر( 211 دختر و 156 پسر) از دانش آموزان رشته انسانی، تجربی و ریاضی شهر پاکدشت با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسش نامه های معرفت شناختی (EQ) و پرسش نامه دو عاملی تجدید نظر شده فرآیند مطالعه بیگز (spQ)و پرسش نامه خودگردانی بوفارد برای آنها به اجرا درآمد. داده ها با استفاده از روش های آماری آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چندگانه، تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که بین بعضی از ابعاد باورهای معرفت شناختی با یادگیری خودگردان رابطه معنادار وجود دارد و آنها توانستند یادگیری خود گردان را پیش بینی کنند. همین طور مشخص شد که بین رویکردهای یادگیری با یادگیری خود –گردان رابطه معنادار وجود دارد وتوانستند یادگیری خود گردان را پیش بینی کنند. از طرف دیگر معلوم شد در باورهای معرفت شناختی بین دختران و پسران تفاوت معنادار وجود دارد. حال آنکه در رویکردهای یادگیری بین دختران و پسران تفاوت معنادار وجود ندارد. به علاوه، مشخص شد که در یادگیری خود گردان بین دختران وپسران تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری کلی: با بررسی رابطه متغیرها و تفاوت آنها در دختران و پسران در رشته های انسانی، تجربی و ریاضی می توان راهبردهای کارآمد و سودمندی برای افزایش باورهای معرفت شناختی و بکارگیری مهارت های مطالعه و پذیرش مسئولیت یادگیری در جهت خودگردانی در اختیار دانش آموزان قرار داد.
  • تعداد رکورد ها : 160