جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1495
مع الدكتور السالوس في آية التطهير
نویسنده:
علی حسینی میلانی
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
وضعیت نشر :
قم: مشعر,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب مع الدکتور السالوس فی آیه التطهیر ؛ نویسنده آن آیت الله علی حسینی میلانی و ناشر آن مشعر می باشد. این کتاب در موضوع معناى آيۀ تطهير كه در واقع پاسخى است به شبهه‌افكنى دكتر احمد سالوس استاد دانشگاه قطر كه از اساتيد وهّابى مشهور معاصر مى‌باشد. سالوس در موارد متعدد ديگر نيز نسبت به تشيع و ايرانى‌ها موضع‌گيريهاى نادرست و مغرضانه‌اى ابراز نموده است كه يكى از موارد بارز آن، همين كتابى است كه در ردّ دلالت آيۀ تطهير به اهلبيت عصمت و طهارت نوشته است و كتاب حاضر عهده‌دار پاسخ و ابطال حرف‌هاى بى‌دليل و هدف‌دار ايشان است. کتاب به زبان عربی در یک جلد تنظیم شده و مشتمل بر یک مقدمه که نویسنده کتاب توضیحات مختصری را بیان کرده است. وى در اين كتاب به شيوه‌هاى عجيب و خلاف اعتقادات اهل سنت استدلال كرده است تا پايه‌هاى احاديثى را كه به وضوح بيان‌گر اين معنا هستند كه آيۀ تطهير در شأن پنج تن اصحاب كساء نازل شده است را، سست نمايد. او نخست سند روايات را به دلائلى چون شيعه بودن بعضى روات آن و سپس دلالت آنها را زير سؤال برده تا به هدف خود كه رد عصمت اهلبيت عليهم السلام مى‌باشد، نائل شود. دكتر سالوس در كتاب خود حتى تندتر و بى‌پرواتر از كسانى چون ابن تيميه عمل كرده و پا را فراتر از كسانى كه بنيان‌گذاران عقيدتى فرقۀ وهابيّت بوده‌اند، نهاده است. از جمله استدلالاتى كه اين استاد وهابّى بدان‌ها پرداخته و جناب آقاى حسينى به پاسخ‌گويى آنها اقدام نموده است، به چند نمونه‌اش اشاره مى‌كنيم. وى براى بيان دلالت آيه تطهير به رواياتى از تفسير طبرى تمسك كرده كه گزينشى هدف‌دار از ميان روايات متعدد در اين زمينه است. براى مثال روايتى كه در سند آن اسم شخصى مثل عكرمة البربرى هست را آورده، سپس شروع كرده به قدح اين شخص تا معلوم شود روايات در اين زمينه از اسناد صحيحى برخوردار نيستند. براى جواب دادن به اين شبهۀ سالوسى مؤلف رواياتى را از خود تفسير طبرى ذكر نموده است كه مطلقا در نزد اهل تسنن داراى وجاهت سندى هستند. وى در اين راستا به بررسى تك‌تك روات اين احاديث نيز پرداخته است. براى مثال روايتى كه به وضوح دلالت بر شأن نزول آيۀ تطهير در مورد اهلبيت عصمت و طهارت دارد، رواتى چون محمد بن المثنى، ابوبكر الحنفى، بكير بن مسمار، عامر بن سعد، سعد بن ابى وقاص آن را نقل كرده‌اند كه هر كدام در كتب رجالى اهل سنت داراى وثاقت‌هاى خاصى هستند، در مورد محمد بن المثنى دارد ثقة ثبت كه از بالاترين عناوين براى توثيق يك رواى است. در مورد ابوبكر الحنفى دارد من رجال الكتب الستة كه نظر مشهور آنان وثاقت رجال صحاح سته است. در مورد بكير بن مسمار دارد، صدوق من رجال مسلم و الترمذى و النسائى كه صدوق صفت مبالغه‌اى براى صدق راستگوئى يك شخص است. در مورد عامر بن سعد دار ثقة من رجال الكتب الستة. و در مورد سعد بن ابى‌وقاص هم كه از صحابۀ رسول خدا (ص) مى‌باشد و عقيدۀ آنان در مورد صحابه خيلى واضح است. از ديگر رواياتى كه سالوس آن را بيان نكرده، روايتى است از ابى الحمراء كه حديث عبور پيغمبر اكرم(ص) بر در خانۀ فاطمه(س) و گفتن جملۀ الصلاة الصلاة انما يد اللّه ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا مى‌باشد. اين روايت با سندهاى زيادى نقل شده است و از روايات قطعى و ثابت در نزد خود اهل سنت مى‌باشد. مؤلف در ادامه به سخنان بزرگان آنان اشاره مى‌كند كه معتقدند آيۀ تطهير در شأن پنج تن اصحاب كساء نازل شده است، براى مثال به كلام طماوى اشاره كرده است كه در جواب اشكالى كه شده، در دلالت آيه و چنين وانمود شده است كه سياق آيه كه از ابتداء در مورد زنان پيغمبر(ص) است، پس اين قسمت نيز دربارۀ آنها خواهد بود مى‌گويد: اين حرف باطلى است، زيرا اين قسمت آيه كه داردانما يريد اللّه ليذهب عنكم الرجس با ضمير «كم» كه جمع مذكر است، كاملا عوض شده و ديگر سخن در مورد زنان نيست كه اگر مى‌بود، حتما بايد ضمير جمع مؤنث ذكر مى‌شد نه جمع مذكر. در بخش پايانى مؤلف به استشهاد دكتر سالوس به كلمات ابن تيميه و ابن كثير و قرطبى پرداخته و آن را مورد نقد قرار مى‌دهد و به كلماتى از خود آنان اشاره مى‌كند كه به غير آنچه كه سالوس بدان‌ها استدلال كرده است، قائل شده‌اند. مؤلف با شبهه‌اى كه در دلالت شمول اين آيه به عصمت وارد شده است و جواب آن كتاب خود را پايان داده است. كلمۀ على مائدة الكتاب و السنة تنها نشانى و مشخصۀ كتاب است و به هيچ انتشارات و تاريخى در آن اشاره نشده است.
مفاهيم و معتقدات بين الحقيقة و الوهم
نویسنده:
حسين احمد خشن
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
ولاية الامام علي عليه السلام في الكتاب و السنة
نویسنده:
مرتضی عسكری
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: مركز الطباعة و النشر للمجمع العالمي لاهل البيت عليهم السلام,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
أخطاء ابن كاطع في القرآن و التفسير و النحو
نویسنده:
علی آل محسن
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
عراق/ نجف: مركز الدراسات التخصصية في الامام المهدي عجل الله فرجه الشريف,
صفحات من كتاب الرد على المتعصب العنيد المانع من ذم يزيد
نویسنده:
عماد كاظمی
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
عراق/ نجف: جمعية ابوطالب عليه السلام,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
کتاب “الرد علی المتعصب العنید المانع من ذم یزید” توسط ابن جوزی به رشته تحریر در آمده است. ابن جوزی می نویسد: گوینده ای از من پرسید: آیا لعن یزید بن معاویه به خاطر جنایتی که مرتکب شده جایز است یا نه؟ گفتم: علمای پرهیزگاری نظیر امام احمد، لعن او را روا دانسته اند. نویسنده این کتاب در صدد اثبات جواز لعن یزید توسط بزرگان و علما می باشد. این کتاب شامل مقدمه و چند بخش می باشد. در بخش های ابتدایی زندگی نامه ی ابن جوزی و سبب تالیف کتاب را بیان می کند. در بخش های دیگر مساله لعن یزید و روایتی که در بحث لعن یزید قابل بحث است را بررسی می کند. نویسنده پس از بررسی لعن یزید به این نتیجه می رسد که همچنان از كلام علما و بزرگان اهل‏سنت استفاده می شود و يزيد را مستحق لعن و بيشتر از لعن مى‏دانند و اگر برخى از لعن او جلوگيرى كرده‏اند، در واقع به نوعي مصلحت‏انديشى نموده‏اند.
في ظل اصول الاسلام
نویسنده:
جعفر سبحانی؛ تقریر نویس: جعفر هادی
نوع منبع :
کتاب , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مؤسسة الامام الصادق عليه السلام,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
في ظل أصول الإسلام، مجموعه مباحثى است كه توسط آیت‌الله جعفر سبحانى، از عالمان شيعى معاصر، مقيم قم در نقد ديدگاه وهابيان در خصوص موضوعات توحيد، شرك و بدعت با هدف زدودن اتهام شرك و بدعت از شیعیان مطرح شده است. مؤلف به بررسى اين موضوعات در پرتو اصول مستفاد از كتاب و سنت پرداخته است. كتاب داراى دوازده فصل و يك خاتمه است. * ساده و بسيط بودن انديشه اسلامى و آسانى تكاليف در اين دين. در اين فصل مؤلف اين اصل را يكى از علل و اسباب انتشار سريع و گسترده دين اسلام در ميان اقوام مختلف معرفى مى‌كند. همچنين به آيات و رواياتى كه روح اسلام در آنها متجلى است، استناد مى‌نمايد. سپس اركان اسلام را كه عبارت است از ايمان به خدا، اظهار شهادتين، به پاداشتن نماز و پرداخت زكات يادآور شده و به استناد برخى از روايات، تكفير مسلمان را ناروا مى‌شمارد. تاكيد اسلام بر وحدت امت اسلامى و بيان موضع عالمان مسلمان درباره ناروا بودن تكفير مسلمان و... از ديگر مباحث اين فصل است. * اصاله الاباحه نه اصاله الحرمه. در اين فصل مؤلف با استناد به اين كه در اديان گذشته نيز اصل اولى در امور روايى و اباحه بوده، جز در مواردى كه انبياء از چيزى منع نمايند، به ديدگاه قرآن كريم در تاييد اين اصل اشاره مى‌كند و معتقد است وظيفه پيامبران بيان محرمات است نه محللات. البته در خصوص اين اصل اين نكته را هم يادآور مى‌شود كه اين اصل فقط در مورد امور عادى زندگى صادق است، نه در مورد امورد عبادى كه نيازمند قصد قربت است. پس از آن نتايجى را بر اين اصل بار مى‌كند. * بدعت؛ تعريف و اقسام آن. در اين فصل به تعريف لغوى و اصطلاحى بدعت پرداخته شده و حكم بدعت از ديدگاه قرآن كريم و سنت شريف نبوى بيان مى‌گردد. چنانچه چيزى كه جزء دين نيست، جزء آن به شمار آيد، در دين بدعت ايجاد شده است. در ادامه، موارد و مصاديق بدعت يادآورى مى‌شود. مؤلف معتقد است، تشخيص مصاديق بدعت نيازمند تفاوت نهادن ميان آداب و رسوم عرفى و امور تقليدى از اعمال دينى است كه در هر دو نوع بدعت و نوآورى امكان پذير است؛ اما تنها آن نوع بدعت كه در امور دينى صورت مى‌پذيرد، محكوم به حرمت خواهد بود. سپس ملاك و معيار شرعى بودن عمل بدعت آميز نبودن آن را يادآور مى‌شود. در پايان با استفاده از اين اصل، برخى از امورى را كه وهابيان به استناد آنها شیعیان و برخى ديگر از مسلمانان را بدعت‌گذار در دين معرفى مى‌كنند، نقد و بررسى مى‌كند. * دوستى پيامبر و اهل‌بيت(ع) در كتاب و سنت و آثار فردى و اجتماعى آن. در اين فصل لزوم دوستدارى پيامبر(ص) از ديدگاه قرآن يادآورى شده و عوامل فرمان خداوند به محبت ورزيدن نسبت به پيامبر(ص) ذكر مى‌گردد. پس از آن برخى احاديث كه از پيامبر(ص) روايت شده و در آنها به دوستى حضرت و اهل‌بيت وى و نيز اصحاب ايشان ترغيب و سفارش شده، نقل مى‌گردد. همچنين به آثار و فوائدى كه دوستى با ايشان در بردارد، اشاره مى‌شود. با توجه به اين اصل، مؤلف بر اين باور است كه اين محبت و دوستى بايد به صورتى شايسته در حيات فردى و اجتماعى مسلمانان بروز و ظهور يابد، كما اين كه اين گونه بوده است. بر همين اساس مؤلف حفظ و نگهدارى آثار ارزشمند اسلامى، همچون مشاهد و بناهايى كه بر قبور انبياء و اولياء بنا نهاده شده، را لازم و ضرورى دانسته و ديدگاه وهابيان را درباره لزوم تخريب اين آثار، به جهت شرك آميز بودن آنها، با استناد به قرآن كريم و سنت نبوى، نقد مى‌كند. * توحيد و شرك در عبادت. در اين فصل مراحل هشتگانه توحيد(توحيد در ذات، صفات، خالقيت، عبادت و...) ذكر گرديده و حقيقت عبادت بيان مى‌شود. سپس ديدگاه رايج بين وهابيان در تقسيم توحيد به دو قسم: توحيد در ربوبيت؛ يعنى اعتقاد به يك خالق براى جهان و توحيد در الوهيت؛ يعنى توحيد در عبادت يادآورى شده و ديدگاه ايشان در مورد توحيد در عبادت كه بر اساس آن بوسيدن ضريح انبياء و اولياء، اقامه نماز در كنار مشاهد مشرفه، توسل و...شرك تلقى مى‌شود، به نقد كشيده مى‌شود. * اعتبار به نيات نه به ظواهر. در اين فصل تفاوت اسلام از ساير روش‌هاى بشرى درباره عمل و كردار يادآورى مى‌شود. اسلام، بر خلاف روش‌هاى بشرى، براى عمل تنها از آن جهت كه نيك است، ارزشى قائل نيست؛ بلكه عمل را در صورتى ارزشمند مى‌داند كه برخاسته از نيتى خالص و انگيزه‌اى پاک باشد. بنابراین توسل به انبياء و طلب شفاعت از ايشان، كه وهابيان با استناد بدان‌ها شیعیان را مشرك مى‌خوانند، امرى روا شمرده مى‌شود و شواهد قرآنى و روايى فراوانى دارد. * قدرت غيبى انبياء و اولياء الهى. در اين فصل با استناد به آيات قرآنى و روايات نبوى، برخوردارى انبياء و اولياء الهى از قدرت غيبى كه توسط خداوند به ايشان عنايت شده، به اثبات مى‌رسد. سپس امورى كه بر اين اصل مترتب مى‌شود، بيان مى‌گردد. مثلاًاعتقاد به اين كه خداوند با دعاى پيامبر ضررى را از انسان دفع يا نفعى را عائد وى مى‌سازد، يا درخواست شفاى مريض و يا رد گمشده به دعاى پيامبر و...جائز شمرده مى‌شود. * تبرک جستن به ميراث پيامبر. در اين فصل مؤلف با يادآورى معناى توحيد در خالقيت، اين نكته را متذكر مى‌شود كه اين مرتبه از توحيد منافاتى با اين امر ندارد كه خداوند برخى از افعال خويش را از طريق اسباب، به صورت غير مباشر محقق سازد. بنابراین جريان فيض الهى از راه‌هاى غير عادى امرى پذيرفتنى است. با اين مقدمه مؤلف به موضوع جواز تبرک جستن مسلمانان به آثار نبوى در زمان حيات ايشان و نيز بعد از وفات حضرت مى‌پردازد. * توسل به اسباب و وسائل. مؤلف با اشاره به نظام على و معلولى حاكم بر جهان ماده و اين كه اين نظام در وجود و بقاء و تاثير گذارى و عملكرد خود نيازمند به خداوند جهان آفرين است، تفاوت ديدگاه مادى و الهى را در اعتقاد به استقلال اسباب و علل مادى و عدم استقلال آنها در تاثيرگذارى مى‌داند. به گفته مؤلف توسل به اسباب با التفات به عدم استقلال آنها، شرك محسوب نمى‌شود و برخى مسببات در عالم داراى اسباب ناشناخته فراوانى هستند كه انبياء و اولياء الهى از آنها آگاهند. از اين رو توسل جستن به ايشان براى رسيدن به مطلوب شرك به شمار نمى‌آيد. * حيات انبياء و اولياء بعد از مرگ. مؤلف در اين فصل با اشاره به حقانيت مرگ، به حقيقت آن كه همان منتقل شدن از سرايى به سراى ديگر است، اشاره مى‌كند و ارواح انسان‌ها را در سراى ديگر داراى حيات معرفى كرده، امكان برقرارى ارتباط با ارواح ايشان را با استناد به آيات قرآن و احاديث نبوى اثبات مى‌كند. * بهره بردن مردگان از اعمال زندگان. در اين فصل مؤلف با استناد به آيات قرآنى و احاديث نبوى به اثبات اين مطلب مى‌پردازد كه ميت از عملى كه غير او براى او انجام مى‌دهد، منتفع مى‌گردد. سپس ديدگاه مذاهب اسلامى را در تاييد اين موضوع يادآور شده و شبهات مطرح شده را پاسخ مى‌گويد. * زيارت قبور در سنت نبوى و سفر براى زيارت نبى مكرم اسلام(ص). در اين فصل مؤلف به آثار اخلاقى و تربيتى زيارت قبور انبياء، اولياء و صالحان اشاره كرده و به شبهات ابن تيميه در اين باره پاسخ مى‌گويد. در خاتمه مؤلف به بيان ديدگاه عالمان اهل سنت درباره ابن تيميه پرداخته و شرح حالى از محمد بن عبدالوهاب، مروج عقائد ابن تيميه ارائه مى‌كند.
  • تعداد رکورد ها : 1495