جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 6
پیامدِ افزونه معرفتیِ استعاره در معرفتشناسی دینی با تکیه بر آرای جورج لیکاف و مارک جانسون
نویسنده:
محسن حکیم زاده حسینی؛ استاد راهنما: عبدالرسول کشفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«فهم (یا تجربه) استعاری» به معنای فهم (یا تجربه) یک مفهوم (یا یک شیء) از طریق فهم (یا تجربه) شیء دیگر است. شیء دیگر را «استعاره» می‌نامند. در تعریف کلاسیک، استعاره، مقوله‌ای صرفاً مرتبط با زبان بود: «واژه استعاره به صورت یک عبارت زبانی یا شعری جدید تعریف می‌شد که در آن یک یا چند واژه متعلق به یک مفهوم خارج از معنی متعارف آن مفهوم به منظور بیان یک مفهوم مشابه به کار می‌رفتند» (لیکاف و جانسون، 2003/1403: 322). اما، از منظر لیکاف و جانسون اهمیت استعاره نه پیوند آن با زبان، بلکه با اندیشه و عمل است. «ماهیت نظام مفهومی عادی ما، که اندیشه و عمل‌مان مبتنی بر آن است، از بنیاد استعاری است» (لیکاف و جانسون، 2003/1403: 9). این دو متفکر معتقدند برای فهم مفاهیم انتزاعی و یا مفاهیمی که تصویر واضحی در اذهان ندارند گریزی از تمسک به «مفاهیمِ روشن‌تر» نداریم و این «مفاهیمِ روشن‌تر» همانا استعاره‌ها هستند. در الهیات مسیحی، استعاره «عشق» برای خدا و استعاره «کبوتر» برای روح القدس نمونه‌ای از این «مفاهیم روشن‌تر/استعاره‌ها» هستند (لیکاف و جانسون، 2003/1403: 143). در نگاه سنتی، خاستگاه استعاره وجود شباهت میان شیء و استعاره آن شیء است: شباهتی که از طریقِ مقایسه، میان این دو آشکار شده است- comparison theory. بر مبنای این دیدگاه استعاره فاقد هر افزونه معرفتی است، زیرا، فاعل شناسا با توجه به شناختِ قبلی که از ویژگی‌های شیء دارد دست به گزینشِ استعاره برای آن شیء می‌زند. به عنوان مثال، آگاهی از ارزشمندی «وقت» است که استعاره «طلا» را برای آن در نظر می‌گیرد. استعاره طلا هیچ «افزونه معرفتی» برای «وقت» در اختیار فاعل شناسا قرار نمی‌دهد. طلا صرفاً «ارزشمندیِ وقت» را به فاعل شناسا نشان می‌دهد یعنی همان ویژگی که از پیش نسبت به آن آگاهی داشته است و همین آگاهی نیز سبب انتخاب استعاره طلا برای وقت شده است. لیکاف و جانسون ضمن مردود دانستن دیدگاه مقایسه‌ای بر این باورند که «استعاره زاینده شباهت و نه زاییده آن است». به نظر می‌رسد که این دیدگاه ریشه در نوعی نسبی‌گروی معرفت‌شناختی ناظر به صدق دارد . در همین راستا است که لیکاف و جانسون حقیقت مطلق را انکار می‌کنند (فصل 24، همان). این دو متفکر در نفی واقعیت فیزیکی (که خاستگاه نسبی گروی یادشده) است چنین می‌نویسند: واقع‌گرویِ سنتی متمرکز بر واقعیت فیزیکی (ونه واقعیت فرهنگی و فردی) است. نهادهای دینی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و نیز افرادی که درون این نهادها کار می‌کنند از واقعیتی کمتر از درختان، میزها و سنگ‌ها برخوردار نیستند (همان، ص. 181). بر مبنایِ نسبی‌گروی معرفت‌شناختی ناظر به صدق، واقعیتی مستقل از شاکله مفهومی انسان وجود ندارد و واقعیت از طریق توصیف آن ساخته می‌شود (نظریه وابستگیِ توصیفیِ واقعیت ). نلسون گودمن (فیلسوف آمریکایی معاصر) در دفاع از این دیدگاه چنین می‌نویسد: توصیفات بسیار و به یک اندازه معتبر از امر محسوس وجود دارد. ... فیزیکالیزم و فنومنالیزم در یک ردیف و هر دو شیوه‌ای از توصیف و ساخت جهان‌اند و هیچ راهی برای نشان دادن اینکه کدامیک از این دو نظام معرفتی صحیح تر از دیگری است وجود ندارد. ریچارد رورتی فیلسوف پست‌مدرن آمریکایی نیز در این باره چنین می‌نویسد: «افرادی مثل گودمن، پاتنم و خودم -... می اندیشیم که هیچ شیوه مستقل از توصیفی، که [بر اساس آن] جهان موجود باشد، وجود ندارد. در اینجا این پرسش پیش می‌آید که : با توجه به نظریه توصیفی واقعیات، توصیف چگونه صورت می گیرد؟ در پاسخ گفته می‌شود اینکه چه طرحی را برای توصیف جهان برگزینیم بسته به این است که چه طرحی را برای گزینش «مفید» بدانیم و اینکه چه طرحی را برای گزینش مفید بدانیم، مبتنی بر علایق و نیازهای ممکن ما به عنوان موجودات اجتماعی است (نظریه نسبیتِ اجتماعیِ توصیف) . بنابراین، این مفاهیمِ ما هستند که واقعیت را می سازند. مفاهیمِ ما با تقسیم بندی جهان و کشیدن مرز بین آن ها، واقعیات را شکل می دهند (مانندِ کاردهای شیرینی‌بُری هستند که «قطعات کیک» واقعیت را شکل می دهند). مثلا، اگر دور یک دسته ستاره خط بکشیم صورت نجومی «دبِّ اکبر» شکل می‌گیرد و اگر دور یک دسته اتم خط بکشیم ، مولکول را خلق می کنیم، و به بیان دقیق تر، دبِّ اکبر و مولکول پا به عرصه وجود می نهند. دبِّ اکبر و مولکول بدون فعالیت توصیفی ما وجود ندارند. لیکاف و جانسون مبتنی بر این دیدگاه از افزونه معرفتی استعاره سخن می‌گویند. استعاره‌ها مبتنی بر علایق و نیازهای ممکن ما به عنوان موجودات اجتماعی شکل می‌گیرند و به عنوان طرح‌‌هایی برای توصیف جهان به کار گرفته می‌شوند. از اینجاست که استعاره می‌تواند شباهت‌زا، و از این رو معرفت‌زا (و نه مبتنی بر شباهت و معرفت پیشین) باشد. لیکاف و جانسون دراین‌باره چنین می‌نویسند: «استعاره‌های جدید توان خلق واقعیت‌های جدید را در خود دارند. این پیدایش وقتی می‌تواند اتفاق بیفتد که ما تجربه خود را بر حسب استعاره درک می‌کنیم» (همان: 175) و در جای دیگر چنین می‌‌نویسند: «شباهت‌ها مستقل از استعاره وجود ندارند» (همان، 180). تحقیق حاضر به بررسی نقادانه ادعای «افزونه معرفتیِ استعاره» از منظر جورج لیکاف و مارک جانسون و پیامد این دیدگاه در معرفت‌شناسی دینی می‌پردازد. توصیفات بسیار و به یک اندازه معتبر از امر محسوس وجود دارد. ... فیزیکالیزم و فنومنالیزم در یک ردیف و هر دو شیوه‌ای از توصیف و ساخت جهان‌اند و هیچ راهی برای نشان دادن اینکه کدامیک از این دو نظام معرفتی صحیح تر از دیگری است وجود ندارد. ریچارد رورتی فیلسوف پست‌مدرن آمریکایی نیز در این باره چنین می‌نویسد: «افرادی مثل گودمن، پاتنم و خودم -... می اندیشیم که هیچ شیوه مستقل از توصیفی، که [بر اساس آن] جهان موجود باشد، وجود ندارد.
بررسی و نقد بدنمندی ذهن (با تاکید بر دیدگاه مارک جانسون و جورج لیکاف) بر اساس مبانی حکمت ملاصدرا
نویسنده:
محمودرضا قاسمی ، محمدعلی دیباجی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه بدنمندی ذهن را جانسون و لیکاف ،در پاسخ به مساله ذهن-بدن، و بر اساس نظریه استعاره اولیه مطرح کرده اند. مساله مقاله تعریف بدنمندی از طرف آن دو و نقد بر اساس مبانی صدرا می باشد . از نظر لیکاف و جانسون ذهن و کارکردهای آن به ویژگی های فیزیکی بدنی و سیستم عصبی وابسته است ، و مغز نقش علیت در پردازش های ذهن دارد . آنان بر ضرورت بدن به مثابه منشأ جسمانی ساختارهای فهم مثل طرح واره های تصویری تاکید می کنند. در دیدگاه ملاصدرا، اگرچه حیثیت هستی شناختی بدن و نفس در ابتدای تکوّن یکی است و کارکردهای نفس در آن محقق می شود، در بحث بلوغ صوری وادراکی نفس و تعامل نفس و بدن دیدگاهی فراتر از دیدگاه دکارتی ونوخاسته گرایی دارد، شباهت حدوث جسمانی ملاصدرا با نوخاسته گرایی در فراتر بودن هویت ذهن از ماده جسمانی و تفاوت آن دو در این است که در نهایت صدرا بدن را مرتبه نازله نفس و از شئون آن می داند نه برعکس. از دیدگاه او، نفس در ابتدای تکوّن بدنمند است با تعریفی متفاوت از بدنمندی جانسون ولیکاف ،آنگاه در روند استکمال، که با فاعلیت نفس برای بدن همراه است به نفسمندی بدن می رسد.
صفحات :
از صفحه 1047 تا 1063
بررسی طرح‌واره‌های قدرتی در گلشن راز بر اساس آراء مارک جانسون
نویسنده:
خدیجه بهرامی رهنما
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در زبان‌شناسی شناختی، «طرح‌واره‌ها» اهمیت بسزایی دارند؛ زیرا از ساختاری نظام‌مند برخوردارند که مفاهیم انتزاعی را به ساختار مفهومی معنی‌دار، عینی و جسمی‌شده تبدیل می‌سازند تا برای مخاطبان قابل درک شوند. از میان اندیشمندان این حوزه، مارک جانسون ساختار هفت‌گانه‌ای را برای بررسی طرح‌واره‌های قدرتی ارائه کرده است که به‌وسیلۀ آن می‌توان متون ادبی مختلف از جمله منظومۀ گلشن راز شبستری را برکاوید. بنابراین، جستار حاضر با روش توصیفی‌تحلیلی و به‌شیوۀ کتابخانه‌ای، مسئلۀ انواع طرح‌واره‌های قدرتی را در این منظومه بررسی کرده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که طرح‌وارۀ اجبار در منظومۀ گلشن راز، در دو مقولۀ واژگانی و دستوری کاربرد داشته است. در این منظومه، با طرح‌وارۀ حرکت مواجهیم که پیمایندۀ این مسیر، حرکتی را در جهت نیل به مقصود آغاز می‌کند، اما مانع‌هایی بر سر راه او وجود دارد که مانع از رسیدن به وصال است؛ بر اساس نظریۀ جانسون، هر سه حالت متوقف شدن در برابر مانع، گذر از وسط مانع و پشت‌سر گذاشتن مانع به هر طریق ممکن، را در این اثر می‌توان مشاهده کرد. علم ظاهری یا شریعت سبب انحراف از مسیر عارف شده و شبستری سه عامل ترک استدلال، متوقف نشدن در یک مرحله و پالودن نفس را گامی استوار در جهت رفع مانع دانسته است. در بطن طرح‌وارۀ قدرتی جذب، دو طرح‌وارۀ نزولی و صعودی نهفته است؛ طرح‌وارۀ نزولی، حرکت از وحدت به‌سوی کثرت و طرح‌وارۀ صعودی، حرکت از جزء به‌سوی کل می‌باشد. در طرح‌وارۀ توانایی، عارف پس از انقطاع از عالم سفلی، توانایی صعود به عالم علوی را دارد.
صفحات :
از صفحه 53 تا 82
تحلیل شناختی استعاره‌های مفهومی در کتاب کافی بر مبنای الگوی لیکاف و جانسون
نویسنده:
فرشته دارابی، عباس اشرفی، محمد حسین بیات، عنایت شریفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهشگران معاصر پس از انتشار کتاب استعاره­هایی که با آنها زندگی می­کنیم، اثر لیکاف و جانسون، نظریة ایشان را مبنای کار خود قرار دادند. استعاره با این رویکرد، فرایندی ذهنی و انتزاعی محسوب می‌شود. با توجه به اینکه در متون دینی بیشترین فراوانی در مفاهیم انتزاعی وجود دارد، بی‌شک مهم‌ترین منبع جهت دست‌یابی به روایت‌های معصومان‰، کتاب شریف کافی است. شیخ کلینی این کتاب را بر سبک جوامع حدیثی گردآوری کرده است؛ بدین صورت که در بردارندۀ مفاهیم و موضوعات مختلفی است. نگارندگان مقاله با روش کتابخانه‌ای- اسنادی برمبنای نظریة ارائه شده توسط لیکاف و جانسون، ابتدا استعاره‌ها را از سراسر کتاب کافی استخراج کرده و سپس با روش تحلیل محتوا، میزان بهره‌گیری معصومان‰ از این ابزار بیانی و ذهنی را در موضوعات مختلف به دست آوردند. در نهایت نیز به تحلیل پیکره‌ای و معرفی پربسامدترین حوزه‌های مبدأ و مقصد پرداخته شد.
صفحات :
از صفحه 97 تا 124
ضرورت کاربست‌ زبان‌شناسی شناختی در فهم قرآن و دستاوردهای آن
نویسنده:
علیرضا قائمی نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
زبان‌شناسی شناختی یکی از علوم شناختی است که در دهه‌های اخیر گسترش چشمگیری یافته است. این شاخه علمی که از نتایج دیگرعلوم شناختی در خصوص ذهن و فرایندهای ذهنی سود می‌برد، تأثیر گسترده‌ای بر مطالعات ادبی و فهم متون دینی داشته است. به‌کارگیری این جریان در مطالعات قرآنی دستاوردهای زیادی داشته و همچنان در حال گسترش می‌باشد. نگارنده با اشاره به ادعای اصلی این جریان و اصول آن، به بیان نقدهای مختلف از قبیلِ تجربه‌گرایی و نسبیت‌گرایی و عدم همخوانی با تجرد نفس و تجرد ادراک و غیره می‌پردازد و این نقدها را ناشی از سوء فهم این اصول و برخی ادعاهای فلسفی و عدم تعمق در آنها می‌داند. از این گذشته، به وجود تقریرهای مختلف از برخی دیدگاه‌ها- مانند بدن‌مندی- می‌پردازد؛ همچنین نگارنده تفاوت استعاره‌های مفهومی با استعاره ادبی را بیان کرده، مغالطات مخالفان در این زمینه را بر می‌شمارد و در پایان، به برخی دستاوردهای این نوع تحلیل در مطالعات قرآنی می‌پردازد. مطالعات قرآنی در عصر حاضر به مطالعات پیشین و پسین تقسیم می‌شوند. در نوع نخست، بر خلاف نوع دوم، به مفهوم‌سازی‌های درونی قرآنی وقع چندانی نهاده نمی‌شود و به تطبیق پاره‌ای از اصول زبان‌شناختی پیشین بسنده می‌شود.
صفحات :
از صفحه 5 تا 54
نقش استعاره های مفهومی در تفکر دینی
نویسنده:
علیرضا قائمی نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یكی از ديدگاه های رايج در علوم شناختی، نظريه «استعاره مفهومی» است. اين نظريه در بـسياری از حوزه ها؛ از جمله مطالعات دينی، تأثير فراوانـی را برجـای گذاشـته اسـت . طبـق ايـن ديـدگاه، استعاره در درجه نخست نه به زبان، بلكه به نحوه انديـشيدن بـشر مربـوط مـی شـود و تفكـر اساسـاً خصلت استعاری دارد؛ بدين معنا كه آدمی ميان حوزه های مختلف، نگاشته ای معرفت شناختی و هستی شناختی می یابد و به همـين دليـل، يـك حـوزه را براسـاس مفـاهيم متعلـق بـه حـوزه ديگـر می فهمد. نگارنده، نخست به تبيين اين نظريه و بيان تفاوت آن با ديدگاه سنتی در بـاب اسـتعاره و سپس، به تأثير آن در تفكردينی ونحوه فهـم مفـاهيم و گـزارههـای دينـی ـ در اسـلام ـ پرداختـه است. بی ترديد، اين نظريه در فهم آيات قرآن و تأثير آنهـا در تفكـر اسـلامی نظريـه ای جديـد را به دنبال دارد
صفحات :
از صفحه 159 تا 168
  • تعداد رکورد ها : 6