جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 289
خدایی که با کلمات سخن می گوید: مسئله فلسفی وحی در الهیات اسلامی معاصر [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Yaser Mirdamadi
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه با تمرکز انتقادی بر آثار عبدالکریم سروش (متولد 1945) فیلسوف ایرانی، متکلم مدرن و روشنفکر عامه، به بررسی مسئله فلسفی وحی الهی در الهیات معاصر مسلمانان می پردازد. به طور خلاصه، مسئله فلسفی وحی الهی، که به طور خاص به اسلام مربوط می شود، حول درک پارادوکس خدای متعالی است که ظاهراً مانند انسان ها، عمدتاً از طریق قرآن صحبت کرده است. در حالی که خداوند، بنا به تعریف، موجودی فرا تاریخی است، قرآن کتابی است که حداقل تا حدی به رویدادهای تاریخی واکنش نشان می دهد، و بنابراین موجودی فرا تاریخی نیست. سروش برای حل این مشکل استدلال می کند که قرآن، هم در محتوا و هم در شکل، به معنای واقعی کلمه یک کلام محمدی است و فقط به صورت مجازی کلام الهی است. سروش همچنین استدلال می کند که گفتار قرآنی محمد، از نظر پدیدارشناسی، ماهیتی رویایی دارد. در این تز استدلال می‌کنم که نظریه‌های مسلمانان وحی را می‌توان به نظریه‌های درونگرایانه و بیرونی تقسیم کرد. در حالی که نظریه‌های درون‌گرا، دست‌کم در اصل، عاملیت پیامبر را در فرآیند وحی به رسمیت می‌شناسند، خارجی‌گرایان از انجام آن خودداری می‌کنند. نظریه سروشی وحی قرآنی یکی از رادیکال ترین نظریه های درونگرایانه وحی است که در آن اختیار کامل در فرآیند وحی به محمد داده شده است. همچنین در این تز استدلال می‌کنم که به نظر می‌رسد نظریه سروش وحی قرآنی در میانه‌ی واقع‌گرایی و غیرواقع‌گرایی قرار دارد. برای واقع‌گرایان، خدا به‌عنوان موجودی مستقل را می‌توان شناخت و درباره‌اش صحبت کرد (یعنی به‌گونه‌ای که بتواند درست یا نادرست باشد). برای غیرواقع‌گرایان، که به اشکال مختلف می‌آیند، یا خدای مستقل وجود ندارد (ضد واقع‌گرایی هستی‌شناختی)، یا وجود یا نیستی خدا را نمی‌توان شناخت (ضد واقع‌گرایی معرفت‌شناختی)، یا صحبت از خدا شناختی نیست (غیرواقع‌گرایی) واقع گرایی). استدلال من این است که در حالی که سروش ادعا می کند که نظریه او در مورد دین واقع گرایانه است، به نظر می رسد که این نظریه بیشتر شبیه یک موضع ترکیبی بین رئالیسم و غیرواقع گرایی است که در پایان به غیرواقع گرایی می زند یا در نهایت دور از آن نیست. به طور خاص، نظریه او درباره وحی قرآنی غیرواقعی به نظر می رسد. بنابراین، نظریه او درباره دین در پایان ناسازگار به نظر می رسد: ادعا می کند که واقع بینانه است، اما ظاهراً در نهایت چنین نیست.
بررسی و نقد آرای عبدالکریم سروش در باب مرجعیت
نویسنده:
نجم‌السادات الحسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در قبض و بسط تئوریک شریعت، سروش معرفت دینی را بشری و تاریخی می‌داند اما در گامی فراتر، در بسط تجربه نبوی، تجربه دینی و حتی خود دین را بشری می‌داند. وی در مرحله سوم حیات فکری‌اش، قرآن را «پیامبرنامه» می‌نامد، چراکه از بسط دین به تبع بسط تجربهٔ درونی و بیرونی پیامبر حکایت می‌کند و وحی رسالت را تابع شخصیت رسول می‌شمرد. وی برای حفظ پویایی دین، راهی را در پیش می‌گیرد که همان منزلت کانونی شخصیت بشری پیامبر در تشریع و تجربهٔ دینی و نقش ولایت او در تداوم دینداری است و به این ترتیب مرجعیت شخص پیامبر را جایگزین مرجعیت متن می‌کند و حتی مرجعیت متن را هم به پیامبر ارجاع می‌دهد. سروش در این راه از سنت عرفانی در اسلام شاهد مثال می‌آورد که عرفا کفهٔ افلاکی و آسمانی ترازوی وجود پیامبر را سنگین‌تر، و بُعد زمینی او را در نور آسمانی وحی محو کردند و پیامبر را از بُعد باطنی و روحی بسیار بزرگ کردند، به گونه‌ای که، بنا به اعتراف سروش، نیمه بشری پیامبر مغفول ماند. در این مقاله دو مسئله اساسی را با رویکردی تحلیلی‌انتقادی بررسی می‌کنیم؛ نخست، جایگزینی مرجعیت متن، و دوم تحلیلی بر بنیادهای مرجعیت پیامبر.
صفحات :
از صفحه 109 تا 131
ماهیت و ویژگی‌های متن قرآن در نصر حامد ابوزید و عبدالکریم سروش (مطالعه انتقادی)
نویسنده:
نویسنده:ارکان خلیل کاظم؛ استاد راهنما:رضا الزوبيدي
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
این پژوهش با روشی جدید که مطابق روش صحیح اسلامی است، به بیان ماهیت و ویژگی‌های متن قرآنی می‌پردازد، که از طریق ارائه نظرات نواندیشان است- برجسته ترین آنها معتقد به انسانی (غیر آسمانی) بودن منشأ قرآن هستند، و اینکه قرآن یک محصول فرهنگی می‌باشد، پس برای هر زمان و مکان مناسب نیست- و سپس به صورت بیطرفانه و شفاف به نقد آن نظریات می‌پردازد. این پژوهش در یک مقدمه و چهار فصل و یک نتیجه گیری آمده است. بدین ترتیب؛ فصل اول شامل مباحث مقدماتی است، که ویژگیهای متن قرآن را مطابق روش صحیح اسلامی بیان نموده است. فصل دوم و سوم به ارائه بیشترین و مهمترین نظریات نصر حامد ابو زید و عبدالکریم سروش درباره ویژگیهای متن قرآنی می‌پردازد، به طوری که این ارائه و تحلیل شامل بسیاری از عبارات آنها می‌شود؛ این به دلیل پیچیدگی و عدم بیان نظر به صورت صریح و شفاف می‌باشد. اما فصل چهارم که مبحث اصلی پژوهش است، شامل نقد نظریات و اصولی است که آنها در کتاب‌های خود بر آنها تکیه کرده یا در دیدارهای خود آنها را ترویج داده اند، که پی‌ریزی نظریه انسانی بودن و حاصل فرهنگ بودن قرآن ناشی از آن می‌باشد. این تحقیق با یک نتیجه گیری به پایان می‌رسد، که به طور خلاصه به ارائه مهمترین نتایج به دست آمده پرداخته، و بعضی از پیشنهادات مهم را برای پژوهشگران آینده ارائه نموده است. مهمترین یافته‌ها و نتایجی که به آن دست یافته، عبارتند از: 1. متن قرآنی از دیدگاه ابوزید و عبد الکریم سروش، یک متن تاریخی مربوط به زمان و مکان خاص است. آنها بر این اساس معتقدند که معانی آن برای آن زمان مناسب است، و مناسب سایر زمان و مکان‌ها نیست. 2. ابوزید نبوت را این گونه تفسیر کرد که آن متکی بر قدرت تخیل بوده و سروش آن را با تکیه بر قدرت مکاشفه و الهام تفسیر نمود، به طوری که بسیاری از گفته‌ها احتیاط‌های زیادی را می‌طلبد، از جمله: نابود کردن نبوت الهی که از طریق انتخاب بندگان برگزیده و خاص برای نبوت است، و سایر موارد احتیاطی که جایگاه و شأن نبوت را در مقام پایین‌تری قرار می‌دهد. 3. موضوع وحی از دیدگاه ابوزید و عبد الکریم سروش به اینجا منتهی می‌شود که معنی و مفهوم آن از جانب خدا بوده، اما تدوین سخنان آن توسط پیامبر صورت گرفته است. 4. در واقع هر دو شخصیت پس از نقد فرآیند تفسیری، تأویل (تلقی) را بر تفسیر ترجیح دادند و همچنین تلقی و تأویل را پایه و اساس در فهم قرآن دانستند. بحث درباره‌ ماهیت و ویژگیهای متن قرآنی مستلزم تکیه بر چند روش است، از جمله: 1. روش استقرائی: که از طریق ارائه ایده‌ها و نظریات از دیدگاه صاحبان آنها می‌باشد. 2. روش تحلیلی: که از طریق تحلیل و بررسی نظریات بیان شده درباره ماهیت و ویژگی‌های متن قرآنی است. 3. روش انتقادی: این روش از طریق نقد نظریات نواندیشان در مورد ماهیت و ویژگی‌های متن قرآنی انجام می‌شود.
بررسی ارتباط علم تجربی و جهان‌بینی از نگاه سید محمدباقر صدر و عبدالکریم سروش
نویسنده:
نویسنده:علی مؤیدی؛ استاد راهنما:علی‌اکبر عبدل‌آبادی؛ استاد مشاور :مریم خوشدل روحانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کشف ِارتباط علم تجربی و جهان‌بینی، کشف ارتباط دو قلمرو جداگانه از معرفت انسانی است. جهان‌بینی، غالباً به مسائل مابعدالطّبیعی مربوط است و علم تجربی قلمرو مسائل طبیعی است. امّا پس از کشفِ رابطه آن دو، که غایت این پژوهش است، می‌توان دریافت که آیا کشف‌های جدید طبیعی می‌توانند به جهان‌بینی‌های جدید بینجامند یا خیر و آیا جهان-بینی‌های جدید می‌توانند به دگرگونی علوم طبیعی منجر شوند یا خیر. این نوشتار، برای نیل به این منظور، به سراغ دو تن از نظریّه‌پردازان در حوزه «فلسفه علم» و «فلسفه اولی» رفته است تا بتواند موضوع مذکور را در آینه اندیشه آن دو بازیابد. آرا و آثار سیّد محمّدباقر صدر به عنوان اندیشوری که به ارتباط دوسویه و محکم علم و مابعدالطّبیعه معتقد است، منبع مهمّی برای بررسی ارتباط «علم تجربی» و «جهان‌بینی» است. از نگاه صدر، «علم تجربی» و «جهان‌بینی» با اینکه دو قلمرو جداگانه در معرفتند، ولی شاید به نحو غیرمستقیم بتوانند بر یکدیگر تأثیر بگذارند. از نگاه وی، یگانه راه رسیدن به «جهان‌بینی» بنا نهادن نظام فلسفی است و «جهان‌بینی» غایت «فلسفه» یا «مابعدالطّبیعه» است. به عقیده صدر، «علم تجربی» به خودی خود از عرضه جهان‌بینی عاجز است و تنها به عالَم مادّه و قوانین آن تعلّق دارد. امّا این بدان معنا نیست که قلمرو «علم تجربی» و قلمرو «جهان‌بینی» کاملاً از هم جدا باشند ، بلکه علم تجربی می‌تواند فلسفه را با مسائل جدیدی روبرو کند و، به تبع آن، فلسفه نیز به جهان‌بینی‌های جدیدی بینجامد. امّا آرا و آثار عبدالکریم سروش نیز به عنوان اندیشوری که به ارتباط میان معارف بشری معتقد است، می‌تواند منبع مهمّی برای موضوع پژوهش ما باشد. از نظر سروش، معارف گوناگون و به ظاهر متضادّ بشری ارتباطهای گوناگونی با یکدیگر می‌توانند داشته باشند. از نگاه وی، عرضه «جهان‌بینی» به «معرفت فلسفی» منحصر نیست، بلکه «معرفت علمی» و «معرفت دینی» نیز می‌توانند منشأ «جهان‌بینی» باشند. در واقع، از نگاه وی، «علم تجربی» نیز که به جهان محسوسات تعلّق دارد، می‌تواند منشأ «جهان‌بینی» باشد. وی با تفکیک دو مقام «است» و «باید» و نیز دو مقام «گردآوری» و «داوری» نشان می‌دهد که ارتباط معارف با یکدیگر فقط در دو مقام «است» و «گردآوری» است و در این دو مقام، جهان‌بینی بر علم تجربی و علم تجربی بر جهان‌بینی می‌تواند تأثیر بگذارد. هرچند که به نظر می‌رسد تفکیک دو مقام «است» و «باید» در علم چندان صحیح نباشد. پژوهش حاضر با روشی توصیفی – تحلیلی به منظور دست‌یابی به نظریات سیّد محمّدباقر صدر و عبدالکریم سروش، ابتدا به معنا و ماهیّت جهان‌بینی در آرای آنان می‌پردازد و، سپس، به سراغ معنا و ماهیّت علم تجربی می‌رود تا پس از آن بتواند ارتباط علم تجربی و جهان‌بینی را از نگاه آنان دریابد. این پژوهش، سرانجام، به مقایسه آرای صدر و سروش درباره ارتباط علم تجربی و جهان‌بینی می‌پردازد و آنها را به‌اختصار ارزیابی می‌کند.
بررسی نگرش برون دینی به دین؛ تاملی در آرای دکتر سروش
نویسنده:
محمدرضا اخضریان کاشانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رابطه میان دین و سیاست که در زمانه ما به رابطه میان اسلام و دموکراسی (مردم سالاری) تقلیل یافته از جمله موضوعاتی است که مورد عنایت اندیشمندان دین و سیاست بوده است. این رابطه گاه از دریچه ای درون دینی مورد توجه قرار گرفته و گاه نگاهی برون دینی به آن شده است. در این عرصه رویکرد متکلمان جدید به این رابطه با تقابل ها و تعارضاتی همراه بوده است. از جمله این متفکران عبدالکریم سروش است که دیدگاه های او با تطورات و تحولات چندی مواجه بوده است. از نظر سروش بحث از اسلام و دموکراسی نباید در داخل دین رسمی بلکه باید از بیرون صورت گیرد و تا زمانی که این مسأله در سطح تئوریکی بسیار عمیق حل نشود نشان دادن هر نوع سازگاری یا ناسازگاری بین اسلام و دموکراسی مبتنی بر حقوق اسلامی یا از راه اصلاح نهادها و سنت های قدیمی ناقص می ماند. در این مقاله با واکاوی مختصر ایده سروش، با روش مطالعه تطبیقی تلاش می کنیم به این پرسش اساسی پاسخ دهیم که جایگاه دین در سیاست از منظر برون دینی چه ویژگی هایی دارد.
صفحات :
از صفحه 197 تا 206
اسلام و دگراندیشی در ایران پس از انقلاب: عبدالکریم سروش، سیاست دینی و اصلاحات دموکراتیک [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Behrooz Ghamari-Tabrizi (بهروز قمری تبریزی)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Bloomsbury Publishing,
چکیده :
ترجمه ماشینی: انقلاب ایران در سال 1979 نه تنها پایه های جامعه، مذهب و سیاست ایران، بلکه درک ما از نقش دین در حکومت مدرن را نیز بازنگری کرد. در اینجا بهروز قمری تبریزی ما را به سفری روشنگر می برد و نشان می دهد که انقلاب ناخواسته عرصه عمومی را به روی تفاسیر رقیب از اسلام گشود. در ایران معاصر، متکلمان، روشنفکران، حقوق دانان و فعالان اجتماعی عامیانه به دور از آن که مانند گذشته در انحصار حوزویان عالی رتبه باشد، در بحث های مربوط به معنای اسلام گفتگوی فعال و تأثیرگذار دارند. یکی از چهره های کلیدی، فیلسوف عبدالکریم سروش، یک نیروی پیشرو است. پشت جنبش دموکراسی خواهی ایران و منتقد سرسخت دولت. قمری تبریزی با مطالعه دقیق نوشته‌های سروش، و با ردیابی پیوندهای بین نقد روشنفکر مسلمان و سیاست واقعی جنگ‌های قدرت پس از انقلاب، چیزی کمتر از ارزیابی مجدد راهگشا از انقلاب ایران ارائه می‌کند. با بینش قدرتمند، "اسلام و مخالفت" برای درک جهان اسلام امروز، به عنوان روابط جدید بین دین، سیاست و دموکراسی که در سراسر جهان قابل مشاهده است، ضروری است. ایران. سروش یک چهره کلیدی در ایران و به طور کلی در خاورمیانه است. این عنوان توسط اساتید دانشگاهی در حوزه اسلام و سیاست توصیه شده است.
روانشناسی عقلی الهیات هستی کامل: به سوی هرمنوتیک نوین اسلامی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Babar Ahmed
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : برخی از صفات موجود کامل (مثلاً علت اول، واجب الوجود، خالق هوشمند) بر اساس براهین کلامی از قبیل کیهان شناختی و غایت شناختی ایجاد می شود. در عمیق‌ترین سطح، این استدلال‌های کلامی مبتنی بر اصول روان‌شناسی عقلانی مانند سادگی و دلیل کافی است. علاوه بر این، اعتقاد به اینکه موجود کامل، خدای متعال اخلاقی است، یک عمل توکلی و در نتیجه مبتنی بر روانشناسی عقلانی اعتماد است. خداباوران در سنت ابراهیمی از الاهیات علت اول/وجود ضروری/خلق هوشمند پیروی می کنند و بنابراین باید به اصول روانشناختی (سادگی، دلیل کافی، اعتماد) که زمینه های عقلانی برای اعتقاد به وجود خدایشان است، وفادار بمانند. اما چنین وفاداری منجر به تنش عمیقی در خداباوری یهودی-مسیحی می شود. برای مثال، یک خداباور مسیحی که به تثلیث اعتقاد دارد، باید در عین حال به اصل سادگی که تثلیث را رد می کند، وفادار بماند. از آنجا که سادگی مبنای عقلانی صفات عمیقاً گرامی خدای مسیحی است (علت اول / موجود ضروری / خالق هوشمند)، استدلال می‌شود که وفاداری به اصول روان‌شناختی مانند سادگی، باور خداباورانه مسیحی، به‌ویژه اعتقاد به تثلیث را نظم می‌دهد. نمونه هایی از این نوع چارچوبی برای نظم و انضباط مشابه هرمنوتیک اسلامی بر اساس روانشناسی عقلانی ارائه می دهد. مفسران مسلمان تمایل دارند به طور سیستماتیک در فلسفه دین شرکت نکنند و به همین دلیل اصول روانشناختی را که به آنها هویت مسلمان خداباورانه آنها را داده است به صراحت بیان نمی کنند. در نتیجه وقتی نوبت به تفسیر منابع اصیل اسلام (قرآن و سنت) می رسد، از چنین اصولی عدول می کنند. سازگاری یکی از خواسته های عقلانیت است، و این که اصولی را برای رسیدن به هویت مسلمان خداباور فرض کنیم و در نتیجه آن اصول را به طور پیوسته در وظیفه تفسیر متن به کار نبریم، ناسازگار است.
گونه‌های دین‌ورزی بر اساس آرای سید حیدر آملی و عبدالکریم سروش
نویسنده:
نویسنده:معصومه عامری؛ استاد راهنما:سید حسین موسویان,عطیه زندیه؛ استاد مشاور :حمیده کوکب,رسول رسولی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
چهارده قرن پیش، پیامبر اسلام (ص)، دین اسلام را به جامعه‌ی بشری عرضه کردند. بعدها، این دین مورد تأمل دین‌شناسان قرار گرفت و برخی از آنان دست‌کم آن را به سه لایه تقسیم کردند و سه لایه بودن آن را گاه به خودِ دین نسبت دادند و گاه به دین‌ورزانی که متدین به آن دین بودند. موضوع مورد پژوهش، به رویکرد دو تن از این شخصیت‌ها پرداخته است که هر یک در فضای تاریخی و فکری متفاوت زیسته‌اند. یک شخصیت، سید حیدر آملی است که برای دین، مراتب سه‌گانه‌ی «شریعت»، «طریقت»، و «حقیقت» را برمی‌شمرد و به ترتیب، آن‌ها را برای مبتدیان، متوسطان، و منتهیان در نظر می‌گیرد. شخصیت دیگر، عبدالکریم سروش است که گونه‌هایی از دین‌ورزی را عرضه می‌کند که با گونه‌های دین‌ورزی ارائه شده توسط سید حیدر، تمایزها و تشابهاتی دارد. سه‌ گونه دین‌ورزی مورد توجه سروش عبارت‌اند از: «مصلحت‌اندیش»، «معرفت‌اندیش» و «تجربت‌اندیش». این دو اندیشمند دینی، هر دو معتقدند که دین واحد الهی، ذو ‌مراتب است و به ‌مقتضای تنوع شخصیت و ظرفیت ادراکی اذهان بشری و نگرش آن‌ها به دین، گونه‌های دین‌ورزی رقم می‌خورد. اما آنچه در مقایسه‌ی میان آرای این دو متأله می‌توان بدان استناد کرد، یکی فضای‌ فکری، و دیگری اختلاف در رویکرد آن‌هاست. سروش و سید حیدر، در بسیاری از خصوصیات دینی، فکری و فرهنگی، خط‌مشی واحدی دارند. یعنی اعتقاد به خدا و توحید، پیامبران الهی، اسلام و اصول و فروع آن، قرآن و مذهب شیعه‌ی اثناعشری، باعث تشابه آرای آنان در گونه‌های دین‌ورزی شده است؛ اما آنچه اندیشه‌های سروش را از سید حیدر، در بحث دین‌ورزی متمایز می‌کند، تفاوت رویکرد و مبانی آن‌هاست. سروش رویکرد اجتماعی مبتنی بر دنیای مدرن را محور ارزیابی محتویات دین و اصناف دین‌ورزی قرار می‌‎دهد، درحالی‌که سید حیدر به مقتضای رویکرد سنت عرفانی به محتویات دین و مراتب آن می‌پردازد و گونه‌های دین‌ورزی را بر اساس آن‌ها تبیین می‌کند.
رابطه ی ثابت و متغیر در دین از منظر سروش و مطهری
نویسنده:
نویسنده:فاطمه ساجدی نسب؛ استاد راهنما:جهانگیر مسعودی؛ استاد مشاور :وحید خادم زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف اصلی این پژوهش، تبیین و مقایسه دیدگاه استاد مطهری و دکتر سروش در باب امر ثابت و متغیر دین بوده است. ابتدا به بیان پیشینه‌ای مختصر درباره جریان نواندیشی دینی در میان متفکرین معاصر پرداختیم. با بررسی نگاه استاد مطهری به مسئله مواجهه اسلام و مدرنیته و ثابت و متغیر در دین روشن شد که ایشان معتقدند منشأ امور ثابت و متغیر را باید در خود دین اسلام بجوییم، چراکه اسلام تغییر و دگرگونی بخشی از مسائل و احکامش را با توجه به مقتضیات زمانه پیش‌بینی کرده است. به اعتقاد مطهری با به‌کارگیری متد اجتهاد می‌توان احکام و امور متغیر دین را کشف نمود و متناسب با اقتضائات عصر جدید، احکام جدید ارائه نمود. پس‌ازآن به بررسی نگاه سروش به امور ثابت و متغیر در دین پرداختیم و دریافتیم که نگاه ایشان به مسئله مواجهه اسلام و مدرنیته، نگاهی معرفت‌شناسانه است. از این‌ رو ایشان در نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت معتقد است اصل دین ثابت است و آنچه متغیر است فهم و معرفت دینی ماست. در پایان با بررسی منشأ و خاستگاه اختلاف دیدگاه این دو نواندیش دینی روشن شد نگاه مطهری به دین یک نگاه ابژکتیوستی است که حقیقت دین را در دسترس می‌داند و عقل انسان را کاشف حقیقت می‌داند. در مقابل نگاه سروش سوبژکتیویستی است و از منظر سوژه فعال و خلاق به مسئله می‌نگرد.
اسلام، دموکراسی و نوگرایی دینی در ایران، 1379-1332: از بازرگان تا سروش [کتابشناسی انگلیسی]
نویسنده:
Forough Jahanbakhsh: فروغ جهانبخش
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابشناسی(نمایه کتاب)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Brill Academic Publishers,
چکیده :
ترجمه ماشینی: این جلد در درجه اول بر مسئله سازگاری اسلام و دموکراسی تمرکز دارد. این کتاب سهم هفت اندیشمند برجسته دینی ایران قبل و بعد از انقلاب را در این زمینه برجسته می کند. کتاب با قرار دادن بحث در بافت مذهبی خاص خود، عناصری را که معمولاً در سنت اسلامی به عنوان هنجارهای دموکراتیک از آنها یاد می شود، به طور انتقادی بررسی می کند. همچنین، برای اولین بار، شرحی از ظهور روشنفکری دینی در ایران پس از انقلاب، با تمرکز بر اندیشه های شخصیت برجسته آن، عبدالکریم سروش، ارائه می دهد. بحث او از حکومت دموکراتیک دینی یک تغییر پارادایم در گفتمان مدرنیست های مسلمان در مورد این موضوع ارائه می کند. این کتاب همچنین مؤلفه فکری جنبش اصلاح‌طلب کنونی در ایران را ترسیم می‌کند و چالش‌هایی را که جنبش دموکراسی‌خواهانه باید بر آن غلبه کند، روشن می‌کند.
  • تعداد رکورد ها : 289