جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 119
تأملاتی در مقاله «هشام بن حکم و دیدگاه او در باب علم امام»
نویسنده:
محمد غفوری نژاد
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تمیمه بیهم دائو در مقاله «هشام بن حکم و دیدگاه او در باب علم امام» تلاش کرده است تا آراء هشام در مورد علم امام را بازسازی کند. از جمله مهمترین نقدهای وارد بر پژوهش او تکیه بر گزارشی از دیدگاه هشام در مقالات الاسلامیین اشعری و بی‌توجهی به گزارش‌ها و شواهد موجود در منابع امامی در مورد این موضوع است که صدق گزارش اشعری را تایید نمی‌کند. نقد دیگر بر پژوهش دائو ابتناء ‌آن بر فرضیه‌ای اثبات ناشده از مادلونگ است که دائو آن را مسلم انگاشته و مطالعه خود را بر اساس آن سامان داده است. مادلونگ با استناد به شواهدی ادعا کرده است که نوبختی و اشعری در آثار فرقه‌شناسانه منسوب به آنان (فِرَق الشیعه و المقالات و الفِرَق) از کتاب اختلاف الناس فی الإمامة هشام بن حکم استفاده کرده‌اند. دائو با مسلّم‌انگاشتن فرضیه مادلونگ، به لایه‌شناسی فرق الشیعة پرداخته و بخش‌هایی از آن را که تصور می‌کرده از کتاب هشام اقتباس شده، مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. حال آنکه شواهد مادلونگ بر مدعایش آن قدر قوی نیست که بتوان بر پایه آن، پژوهشی برای بازسازی آراء هشام ترتیب داد. بر برخی مدعیات و استدلال‌های دائو نقدهای جدی دیگری نیز وارد است که ناشی از غفلت او و منابع مورد استفاده‌اش، از برخی داده‌های تاریخی از جمله گزارش‌های رجالی و حدیثی است.
صفحات :
از صفحه 87 تا 106
روش شناسی مناظرات هشام بن حکم، مومن طاق و هشام بن سالم با تاکید بر موضوع امامت
نویسنده:
حنیف رضازاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائل مهمی که می‌توان از ابتدای خلقت بشر در تعامل او با دیگران مشاهده کرد مقوله احتجاج و مناظره بوده است که این راه را بهترین وسیله برای بیان حقایق و وصول به طریق صحیح تلقی می‌کرده است. از آن جایی که خداوند انسان‌ها را با ظرفیت‌های متعدد و در شرایط مختلف خلق کرده بود اقتضا می‌کرد تا انسان بتواند با کمک از بیانی که خداوند به او تعلیم و اعطاء کرده بود به جنگ با افکار و عقاید دیگران برود تا بتواند موجب رشد و بالندگی بشر و تفکر انسانی بشود. طبیعتاً این مسئله در اعتقادات دینی و اسلامی بالأخص زمان ائمه  که زمان هجوم افکار مختلف بوده است نیز تبلور داشته است و همواره بین صاحبان افکار احتجاجات و مناظره برقرار بوده است. در این میان دیده می‌شود که خود ائمه  در موارد بسیاری به اصحاب دستور مناظره می‌دادند که این خود تأیید بزرگی بر آن‌ها بوده است اما شناخت روش این اصحاب نیز خود خیلی می‌تواند ما را در این جهان مملو از افکار مختلف کمک کند تا بهتر بتوانیم به راه و روش صحیح مناظره نظر کنیم تا به نتیجه مطلوب واصل شویم. در عین حال که اختلاف روش در مناظرات اصحاب دیده می‌شود می‌توان با یک نگاه کلی همه آن‌ها را در یک خط و صراط مستقیم دید و تفاوت آن‌ها را در روش‌های مورد استفاده بررسی کرد و آن چه که در مناظره کاربرد به سزایی دارد استفاده از روش صحیح برای انتقال مفاهیم است. لذا مشاهده می‌شود که در بعضی مواقع روش عقل‌گرایانه و استدلالات عقلی مورد استفاده قرار می‌گرفته و در بعضی مواقع استدلالات نقلی نمود پیدا می‌کرد. گاهی اوقات با مخاطب جدل می‌کردند و بسیاری از اوقات از برهان بهره می‌بردند. بعضی از صحابه نظیر هشام بن سالم در موضوع توحید تخصص داشتند و مناظرات در این باب به ایشان حواله می‌شد. هشام بن حکم و مومن طاق نیز در مسئله امامت بسیار مناظره کرده‌اند و مناظرات توحیدی آن‌ها کمتر بوده است. از این رو امامان بزرگوار نیز با توجه به مسئله مورد نظر، صحابه متخصص در فن را به مناظره معرفی می‌کردند. علاوه بر این جدای از روش محتوایی، روش‌های صحیح اخلاقی و فنی احتجاج با مخالفین نیز که مورد اهتمام ائمه بوده است رعایت و گاهی تخطی می‌کردند که موجب تذکرات از جانب این بزرگواران می‌شده است. در این رساله کوشیده شده تا روش‌های گفتمانی و محتوایی مناظرات این سه صحابه جلیل‌القدر مطرح گردیده و تا جای ممکن مورد بررسی قرار گیرد تا باشد که مورد استفاده و بهره‌وری دانش‌پژوهان واقع شود
رویکرد کلامی هشام بن حکم و نقش او در تدوین کلام شیعی
نویسنده:
هاشم هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش با سوال اصلی رویکرد کلامی هشام بن حکم چیست؟سه فرضیه را مورد آزمون قرار داده است که این سه فرضیه در چهار فصل ساماندهی شده است در فصل اوّل مفاهیم و کلیات طرح شده چون رویکرد کلامی هشام را عقلانی یافته است به تعریف عقل از دیدگاه های مختلف پرداخته است و به چگونگی ورود مسلمانان به مباحث کلامی در قرن اول و دوم هجری پر داخته است، چون هشام بن حکم با معتزلیان در تضاد و رقابت دائمی قرار داشته به چگونگی شکل گیری اعتزال و نحوه گسترش آن پرداخته شده است در فصل دوم پژوهش به شرح حال هشام بن نیز ادعای مخالفان او پرداخته شده و ادعای مخالفان را در باره او مردود دانسته است پژوهشگری به این نتیجه رسیده است که مخالفان معتزلی هشام برخی نسبت ها را به وی داده و آن را وارد کتب خود ساخته اند و مخالفان شیعی هشام مطالب طرح شده از سوی معتزله بر ضد هشام را اخذ نموده و آن را وارد متون بعدی شیعی نموده اند.در واقع سر منشأ همه نسبت های نادرست معتزله بوده اند و این فصل دارای سه موضوع خداشناسی و نبوت و امامت است در بخش خدا شناسی وی به روایات امام صادق (ع) تکیه داشته و کوشیده بحث توحیدرا با توجه به روایت امام شرح و بسط دهد در این پژوهش نیز بحث خدا شناسی هشام متکی به روایات وی از امام صادق (ع) است،اما در بخش امامت آنچه طرح کرده از خود اوست یعنی هشام در باب امامت خود به تولید علم پرداخته و مفاهیمی را شرحو تفسیر و تبیین نموده است می توان براهین عقلی را در روایاتی که او آورده یافت و آراء او را در یافتدر فصل چهارم نقش هشام بن حکم در تدوین کلام شیعی و موارد تدوین بر شمرده شده است و به تأثیرات کلامی او پرداخته است به همین جهت آثار علمی او و نیز آثار علمی شاگردان هشام بر شمرده شده است در پایان به این نتیجه رسیده است که از جمله تأثیرات کلامی هشام می توان به تأثیر در روش بر فضل بن شاذان و ابوسهل نوبختی را نامبرد و سر انجام این که کلام شیعی رویکرد عقلی داشته و عقل و حکمت از قرآن سرچشمه گرفته و مکتب مفید بغداد حاصل و نتیجه مکتب شیعی علمی امام صادق (ع) بوده، در واقع رویکرد عقلانی مفید باز گشت به روش شاگردان امام صادق [علیه السلام] محسوب می شود اینکه عقلانیت و حکمت شیعی عصر مفید نه متأثر از معتزله بلکه باز گشت به به روش شاگردان امام صادق (ع) بوده است و در رأس هرم کلام شیعی هشام قرار داشته است
تبرئۀ هشام بن حکم از قول به تجسیم
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
پاسخ تفصیلی:
با مراجعه به کتاب هاى مخالفین مشاهده مى کنیم که تنها دلیلى که آن ها به آن تمسک کرده و نسبت تجسیم را به هشام داده اند، جمله اى است که از او درباره خداروایت شده: «جسم لا کالاجسام». اینک این نسبت را در دو مرحله مورد بررسى قرار مى دهیم: یکى در اصلاین نسب بیشتر ...
هشام بن الحکم
نویسنده:
ﺍﻟﺸﻴﺦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﻧﻌﻤﺔ
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: ﺩﺍﺭ ﺍﻟﻔﻜﺮ اللبانی,
بررسی تطبیقی کارکردهای فیض در الهیات کاتولیک و قاعده لطف در کلام شیعه
نویسنده:
رئوف نصرتیان، مهدی قاسمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
نقطه اوج کارکردهای فیض در مباحث بنیادین الهیاتی مانند ایمان مسیحی، کلیسا، نجات، کسب معرفت، و آیین های فیض بخش است. شبیه این آموزه در کلام شیعه، از حیث هدف، قاعده لطف است که کارکردی هدایت گرانه در ارسال کتب الهی و رسولان و امامان دارد. خداوند دانا نیازهای انسان را طبق حکمت، سنجیده و سراسر آفرینش و از جمله زندگی بشر را از آغاز تا فرجام، تدبیر کرده است. قاعده لطف به ویژه در اثبات نبوت و امامت و اجماعات فقها کاربرد دارد. هدف نهایی این آموزه ها، «هدایت و دست گیری انسان» است که از زاویه مباحث معرفت شناختی انسان و خدا، در گفتگوهای بینادینی اسلام و مسیحیت مناسب طرح و بررسی است.
صفحات :
از صفحه 165 تا 200
علم الكلام عند الإمامية النشأة والتطور هشام بن الحكم نموذجاً
نویسنده:
مصطفی حیدر السادة
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
مركز آفاق للدراسات والبحوث,
بررسی جایگاه عقل در تربیت، از دیدگاه امام کاظم (علیه السلام) در روایت هشام بن حکم
نویسنده:
حسین مهدی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
در این رساله، پس از فصل اوّل که به کلّیات تحقیق مربوط می شود، در فصل دوم به طور گسترده به مفهوم شناسی دو واژه «عقل» و «تربیت» پرداخته شده است. درباره واژه عقل، نخست مفاهیم متفاوت عقل در علوم گوناگون را بررسی; سپس درباره مفهوم عقل، در مباحث تربیتی از نگاه متون دینی بویژه روایت هشام بحث کرده ایم. در فصل سوم، در پاسخ به این پرسش که «عقل ورزی در تعبیر دینی از چه عناصری تشکیل می شود»، آمده است که انسان متدیّن و مسلمان برای عقل ورزی و تربیت عقلانی، به دو عنصر «علم نافع» و «عمل صالح» نیاز دارد. گوهر الهی عقل، با تفسیری که متون دینی اسلامی ارائه می دهند، با دو عنصر، مذکور پرورش یافته و این دو عنصر، باعث شکل گیری عقل اکتسابی با محتوای دینی اسلامی در انسان می شوند. از دو عنصر یاد شده، «علم نافع»، عنصر اصلی، و «عمل صالح»، عنصر فرعی است; زیرا عمل از علم متفرّع می شود. محصول تأثیر مشارکت دو عنصر پیشین در عقل ورزی، مطابقت و عدم تنافی علم و عمل در آدمی و در نتیجه برخورداری انسان، از وحدت شخصیت است. در فصل چهارم، در پاسخ به این پرسش که «آیا می توان مکتسبات عقل در تعبیر دینی را با محتوای تربیت اسلامی یکی دانست یا نه»، آمده است: مکتسبات عقل انسان ها، از دین و آیین آن ها متأثّر می شود; بنابراین مکتسبات عقل انسان مسلمان نیز از معارف اسلامی اکتسابی وی در سه بُعد عقیدتی، عاطفی و عملی تأثیر می پذیرد; به گونه ای که سه علم کلام، اخلاق و فقه اسلامی که متکفّل تربیت اسلامی انسان در ابعاد یاد شده هستند، مظروف و محتوای تربیت اسلامی انسان را تشکیل می دهند. در فصل پنجم، در پاسخ به این پرسش که «آیا می توان «تزکیه» و «تعلیم حکمت» را دو روش عمده تربیت عقلانی دانست یا نه»، آمده است: از دیدگاه قرآن و سنّت، «تزکیه» و «تعلیم حکمت»، دو روش عمده سفیران ربوبی برای تربیت عقلانی انسانند. دو روش مذکور، ملازم و مکمّل یک دیگرند و تربیت صحیح، بدون آن ها محقّق نمی شود. مربی، نخست با روش تزکیه نفس، قلب و عقل متربّی را که ظرف تربیت است، از محتوای نامطلوب همچون عقاید، اخلاق و اعمال منفی پاکسازی می کند; سپس با روش تعلیم حکمت، حکمت های الهی را در ابعاد گوناگون عقیدتی، عاطفی و عملی به صورت محتوای مطلوب در ظرفِ قلب و عقل متربّی جایگزین می کند. نگارنده سرانجام در پاسخ به پرسش اصلی پژوهش که جایگاه عقل در تربیت از دیدگاه امام موسی کاظم(علیه السلام) چیست، به این نتیجه دست یافته که جایگاه عقل در تربیت از دیدگاه امام، بسیار رفیع و عمیق است; به گونه ای که عقل در اکتساب علم، معرفت، عقیده، ایمان، تقوا و مکارم اخلاقی و دستیابی به دین قیّم و پایدار، جایگاه بسیار برجسته و ژرفی دارد.
نگاهی به کاربرد «حتی» در زبان عربی
نویسنده:
احمد پاشازانوس
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه شهید بهشتی,
چکیده :
«حتی» در زبان عربی، حرفی از حروف معانی است، و به جهت افاده معانی مختلف، تعداد زیادی از نحوی های بصره و کوفه به تبیین معانی آن پرداخته و از مشکلات و تعدد وجوه و تشعب اقوال در مورد آن شکایت کرده اند: تا جایی که در مورد «حتی»‌ گفته شده: «حتی حتحت قلوب النحویین» «حرف حتی، دل و دماغ نحوی ها را به درد آورده است» و نقل کرده اند که: «مات الفراء و فی نفسه شی من «حتی» (بایستی 448:1992) «فراء» مرد و حال آن که مجهولاتی از حتی در ذهنش بود»، این حرف دارای سه معنای حقیقی بوده و در زبان عربی - همان طور که خواهد آمد به معنای انتهای غایت، تعلیل و استثنا می آید و در این زبان وحیانی، با سه عنوان نحوی متفاوت استعمال می شود (طبق نظر نحوی های بصره): 1- حرف جر؛ 2- حرف عطف؛ 3- حرف ابتدا و نحوی های کوفه عنوان چهارمی به این تقسیم اضافه کرده اند که «حتی» حرف نصب است و به فعل مضارع نصب می دهد، و هر کدام از این عناوین دارای احکام مخصوص به خود می باشند که ذیلا به آن ها اشاره می شود.
صفحات :
از صفحه 11 تا 30
حقیقتِ ترکیبی انسان از روح و جسم؛ نظریه‌پردازی هشام بن حکم دربارۀ حقیقت انسان
نویسنده:
محمدتقی سبحانی، حسین نعیم‌آبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ماميه نخستين در موضوع حقيقت انسان به «دوآليسم واقعي» معتقد بود. برخي ديگر از مهمترين آراء درباره حقيقت انسان عبارت بودند از: نظريه فيزيكاليستي حقيقت انسان، نظرية روح منطبعه نظّام و نظرية فلسفي روحانگار. بر اساس اعتقاد امامية نخستين، حقيقت انسان عبارت است از تركيبي حقيقي از روح و جسم كه در عين اينكه اصالت با روح است، اما بدن نيز مدنظر قرار ميگيرد. نظرية هشام بن حكم به نحو دقيقتري حقيقت انسان را در سه ساحت مورد توجه قرار ميدهد: ساحت ايندنيايي كه شامل روح و بدن به نحو تركيب حقيقي ميشود؛ ساحت «ما به الامتيازي» كه عبارت از عقل و قدرت اراده در انسان است؛ و ساحت روح كه به عنوان جزء اصلي و ثابت از حقيقت انسان ـ البته داراي تجرد نسبي نه تجرد محض فلسفي ـ مدنظر قرار ميگيرد و بدون نياز به هيچ چيز ديگري ميتواند به فعاليت مدرِكانه بپردازد.
  • تعداد رکورد ها : 119