جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1359
حقیقت علم و ادراک در فلسفه ابن سینا و شیخ اشراق (با تاکید بر ادراک خیالی)
نویسنده:
رضا محمد نژاد­، جعفر شانظری­
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
صفحات :
از صفحه 218 تا 228
چیستی فلسفه سیاسی شیخ اشراق سهروردی
نویسنده:
مرتضی یوسفی راد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف پژوهش حاضر تبیین حکمت اشراق و آموزه‌های ناظر به حیات مدنی آن است تا نشان داده شود این حکمت نسبت به ناملایمات حیات دنیوی انسان بی‌تفاوت نبوده و هرگونه نیل به حیات معنوی را بدون عبور از موانع و مشکلات حیات مادیِ ظلمانی ممکن نمی‌داند. در این راستا، سوال پژوهش این است که زمینه‌های محیطی سهروردی چه نوع خردورزی از زندگی سیاسی و حکمرانی بر آن را موجب شده است. در این پژوهش با فرض اینکه زمینه‌های اندیشیدن در رهیافت فهم متفکر از انسان و حیات سیاسی و اقتضائات تدبیری و حکمرانی آن تاثیر دارد، از روش هرمنوتیک متن زمینه- محور استفاده شده است. همچنین روش عقلی- استدلالی فلسفی نیز مورد استفاده قرار گرفته تا تاثیرات بنیان‌های نظری بر طراحی نظم سیاسی مطلوب شیخ اشراق سهروردی نشان داده شود. نتایج نشان داد که دستگاه فلسفی شیخ اشراق ظرفیت ورود به خردورزی از سیاست و پدیده‌های سیاسی را دارد. مدیریت حیات دنیوی و عبور از موانع رشد و پیشرفت دنیوی و اخروی مسأله وی بوده و از این‌رو هم برای مدیریت و کیفیت ساماندهی آن خاصه در بخش حکمرانی و مدیران آن خردورزی نموده و هم حاکمیتِ انسانی را پیشنهاد داده که شرط اساسی آن سیر و سلوک معنوی و تهذیب نفس است تا بتواند جامعه را از وضع آمیخته با انواع انحرافات و ظلمت‌ها به نورانیت و عالم نورانی منتقل کند. فلسفه سیاسی شیخ اشراق فلسفه عبور انسان از عالم ظلمانی و فلسفۀ شکوفایی استعدادهای فطری خاصه ابعاد ذوقی از طریق حاکمیت انسان کامل می‌باشد.
صفحات :
از صفحه 63 تا 80
ریشه‌یابی مبانی نظریه ملاصدرا در اتحاد نفس و بدن در علم‌النفس سهروردی
نویسنده:
سید جعفر قادری ، سید رضی قادری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله تلاشی است برای نشان دادن اینکه علم‌النفس صدرایی، صورت تکامل‌یافته علم‌النفس سهروردی است. سهروردی در تبیین رابطه نفس و بدن، از فلسفه مشاء فاصله گرفته و گام‌های اولیه را در این راه فلسفی به‌خوبی برداشته، اما توفیق اتمام آن را پیدا نکرده است. هرچند سهروردی به عینیت و وحدت نفس و بدن صدرایی دست نیافت، اما زمینه‌هایی را براساس نظام نوری و ارتباط حقیقی مراتب نور و حقیقت نوری نفس در اختیار صدرا گذاشت تا صدرا براساس آن، به قاعده «النفس فی وحدتها کل القوی» دست یابد که به نظریه «وحدت در عین کثرت» و «کثرت در عین وحدت» معروف است. نفس حقیقتی ذومراتب است که در مرتبه بدن، عین بدن و در مرتبه مجرد، فراتر از بدن است. حقیقت نفس تنها در مرتبه بدن خلاصه نمی‌شود، بلکه از ماده تا مجرد را پر کرده است.
صفحات :
از صفحه 11 تا 26
«من» و معیار تشخیص آن از «غیر» از منظر سهروردی، ملاصدرا، دکارت
نویسنده:
سکینه غریبی ، سهراب حقیقت ، منصور ایمان پور
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر به بیان هویت و مصداق «من» و نیز ملاک تشخیص «منِ حقیقی» از غیر، از دیدگاه سهروردی، ملاصدرا و دکارت پرداخته است. از نظر این سه فیلسوف، «من» هویت ظاهر و خودپیدایی است که انسان با علم حضوری بدان خودآگاهی می یابد. مصداق منِ حقیقی نزد سهروردی نور مجرد است که با ظهور دائمی ذات، از خودآگاهی مستمر برخوردار میباشد. در فلسفه ملاصدرا، مصداق آن مرتبه یی از وجود است که در بستر حرکت جوهری دائماً متطور بوده و مملکتی ذومراتب است که هویتی ثابت ندارد، و نزد دکارت بُعد مجردی است که بنحو دائمی در حال اندیشیدن است. بنابرین، در واقع هر سه فیلسوف «من» حقیقی را منِ مدرک، عالم و اندیشنده میدانند. ملاک تمییز منِ حقیقی نیز نزد آنها یکی است، زیرا سهروردی و ملاصدرا علم مستمر و عدم غفلت از خود را که در واقع همان خودآگاهی است، ملاک تمییز منِ حقیقی میدانند، اما ملاک دکارت وضوح و تمایز است که بنظر میرسد همان أمری است که سهروردی و ملاصدرا آن را علم حضوری مستمر یا خودآگاهی مینامند. در نتیجه، میتوان گفت که ملاک تمایز «من حقیقی» از نظر هر سه فیلسوف یکسان است.
بررسی و نقد تحول معرفت شناسی در فلسفه سهروردی
نویسنده:
سهراب حقیقت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
معرفت شناسی فیلسوف مسلمان مبتنی بر نظریه وی درباره هویت نفس است. فلاسفه مشاء نفس را جوهر مجرد می‌دانستند. سهروردی نیز در ابتدای فلسفه ورزی به پیروی از فلاسفه مشاء نفس را جوهر مجرد می‌دانست اما بعد از تحول درونی و تغییر مشی فلسفه ورزی، نظریه مشاء را درباره هویت نفس نقد می‌کند و برای نفس هویت نوری قائل می شود. بر خلاف فلاسفه مشاء که با تکیه بر تجرد نفس، نظام معرفتی خود را بنیان نهادند سهروردی نور بودن نفس را محور معرفت شناسی خود قرار می دهد. می‌توان گفت سهروردی با این انقلاب در هویت نفس، معرفت شناسی اشراقی را بنیان می‌گذارد. وی با تکیه بر این انقلاب، معرفت شناسی فلاسفه مشاء را در تعریف علم، ملاک علم، اقسام علم و منابع علم مورد نقد و ارزیابی قرار داده و در نهایت مبتنی بر نفس به عنوان نور محض، نظریه معرفت خود موسوم به معرفت اشراقی را مطرح می‌کند. در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی-انتقادی ضمن ارائه و ارزیابی انتقادات سهروردی بر معرفت شناسی مشایی، تحول فکری سهروردی در نظریه معرفت نیز مطرح شده و نهایتا به محدودیت های معرفت شناسی اشراقی اشاره می‌شود.
صفحات :
از صفحه 129 تا 150
سیر تاریخی نقد ملاصدرا
نویسنده:
علیرضا ذکاوتی‌ قراگزلو
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
تهران: هستی نما‏‫,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این کتاب، منظور از نقد ملاصدرا، یکی نقد ملاصدرا بر دیگران و دیگری نقد دیگران بر ملاصدرا است. در بخش نقد دیگران بر ملاصدرا، نقدهایی که به وسیله فلاسفه و اندیشمندان گذشته یا معاصر، نواندیش یا سنتی و معتقدان به حکمت متعالیه و یا مخالفان آن مطرح و نوشته شده، مورد نظر قرار گرفته است. این کتاب می تواند سرآغاز دریافت و برداشت روشنگرانه از فلسفه ملاصدرا باشد. عناوین بعضی از مطالب عبارتند از: ملاصدرا و حکمت متعالیه، نکته گیری های ملاصدرا بر بوعلی، انتقادات ملاصدرا بر شیخ اشراق، انتقاد ملاصدرا در عصر او و ... می باشد.
کارکرد عشق در رسیدن به سعادت از دیدگاه سهروردی و اسپینوزا
نویسنده:
مرضیه خاک رند استاد راهنما: لاله حقیقت استاد مشاور: صبورا حاج علی اورک پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله عشق و سعادت همواره و از دیرباز مورد توجه فلاسفه بوده و برخی در این زمینه نظریه پردازی کرده اند. در این پایان نامه، دیدگاه سهروردی و اسپینوزا در باب سعادت و عشق بررسی و مقایسه شده است. از اشتراک نظریات این دو می توان به ازلی بودن عشق اشاره کرد. هر دو فیلسوف عشق را به دو قسم عشق مجازی و عشق حقیقی تقسیم می کنند. عشق مجازی بی نهایت مصداق و معشوق داشته اما تنها عشق حقیقی را اصیل و جاودان می دانند که همان عشق به خداست. از دید آن ها خدا عاشق ذات خویش بوده و جز خودش به دیگری عشق نمی ورزد. هر دو فیلسوف سعادت را مهم ترین رکن نظریات اخلاقی خود می دانند. یگانه راه رسیدن به سعادت حقیقی عشق به خداست و تا زمانی که انسان از تعلقات مادی و دلبستگی های دنیایی چشم پوشی نکند و به عشقی که لازمه آن عبور از عقل است، نرسد، هرگز عشق حقیقی را تجربه نکرده و در نهایت به سعادت نمی رسد. در پایان اشاره خواهیم کرد که دیدگاه آن ها در باب اینکه خداوند تنها به خودش عشق ورزیده و عشقی نسبت به مخلوقات ندارد، با عقاید دینی ما هم خوانی ندارد.
نقد و بررسی انسان مداری در مسئله شر از نگاه شیخ اشراق ، باروخ اسپینوزا وجورج مورودس
نویسنده:
محمد داود استاد راهنما: محمد رضاپور استاد مشاور: محسن غرویان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
در این رساله تلاش می شود پاسخ شیخ اشراق، اسپینواز وجورج مورودس که مبتنی بر تلقی انسان مدارانه از شرور است، باروش توصیفی- تحلیلی ومقایسه مورد ارزیابی قرار گیرد.شیخ اشراق در یکی از پاسخ هایش به مسئله شر اظهار می دارد که معضل شرور ناشی از نگرش انسان مدارانه بشر است؛به این صورت که انسانها خیال می کنند عالم برای آنها خلق شده است،وحرکات افلاک معطوف به مصلحت ومنفعت انسان است،در نگاه ایشان مباحث طولانی در خیر وشر مولود این نگرش است.پاسخ شیخ اشراق مبتنی بر نظام نوروظلمت، قاعده"العالی لایلتفت الی السافل" جایگاه جزئی انسان در نظام هستی ونظام احسن می باشد.نکته قابل توجه اینکه پاسخ مبتنی برنگرش انسان مدرانه شیخ اشراق را نه یک پاسخ نهایی بلکه باید یک پاسخ روانشناسانه تلقی کرد؛با این بیان که معضل شرور با ابعاد مختلف وجود انسان مانند؛بعد عاطفی،احساسی، ومعرفتی مرتبط است، به همین دلیل در مسئله شر نمی توانیم یک پاسخ قاطع و واحد داشته باشیم، بلکه به منظومه از پاسخ ها نیاز است تا بتواند تمام ابعاد وجود انسان را قانع کند براین اساس است که شیخ اشراق پاسخ های متعددی به معضل شرور داده است که این خود نقطه قوت تفکر اشراقی در مواجهه با مسئله شر را نشان می دهد.اسپینوزا نیز در پاسخ به معضل شرور معتقد است که این مسئله ناشی از نگرش انسان مدرانه بشر است؛ انسان فکر می کند همه چیز برای او خلق شده است،بربنیاد این نگرش، پدیده هارا به خیر وشر ، سالم وفاسد تقسیم می نماید.بنیاد تفکر اسپنوزا را در این مسئله سیطره ضرورت بر کل هستی،ودیدگاه ایشان درباب علت غایی تشکیل می دهد.یافته های تحقیق نشان می دهد که مبانی ودلایل اسپینوزا، با توجه به تفکر اشراقی وحکمت اسلامی به دلایل ذیل: سازگاری ضرورت وغایتمندی،عدم تفکیک غایت در مقام وجود شناسی ومعرفت شناسی،انقسام غایت به حصولی وتحصیلی،غایت بودن خدا برای خلقت،تدبیر عام وفراگیر خدا نسبت به هستی. قابل قبول به نظر نمی رسد. جورج مورودس معتقد است مسئله شر ناشی از باور است، باور خود یک حالت ذهنی است که قائم به شخص ومتغیّر به شخص می باشد. پیوند زدن معضل شرور با باور،مبتنی بر نگرش خاص ایشان در مورد برهان است؛ در نگاه ایشان برهان وابسته به شخص می باشد، اما وابسته به شخص بودن برهان در نگاه شیخ اشراق وحکمای اسلامی نیز به دلایل ذیل: لزوم یقین معرفت شناختی برای برهان وعدم کفایت باور روان شناختی،تفاوت انسانها از حیث رشد عقلی ومعرفتی، قابل قبول نیست.همانگونه که مبانی پاسخ اسپینوزا و مورودس در مقایسه بامبانی شیخ اشراق دچار اشکال است، انسان مداری معرفت شناختی، نیز با اشکالاتی مانند نسبیت معرفت، نبود ملاک جهان شمول جهت تشخیص خیرو شر، تبدیل شر عینی به شر انفسی... مواجه است.
بررسی مبانی معرفت شناسانه «غربت آگاهی» اشراقی وتبیین لوازم زیبایی شناسانه آن
نویسنده:
نریمان خلیلی ، انشااله رحمتی ، محمد عارف
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این نوشتار به تحلیل مبانی معرفت شناسانه «غربت آگاهی» در اندیشه ی سهروردی با طرح این پرسش که منشأ این مبانی چیست پرداخته شده است. علم اشراقی معرفتی حضوری و در مقابل علم حصولی است. شیخ اشراق استنباط و گشایش اینکه علم چیست؟ چه بنیادی دارد؟ و چگونه درک می شود؟ را بر مبنای علم حضوری در «ارجع الی نفسک» می داند. پژوهش حاضر نشان می دهد رهنمون و نقطه اشتراک زیبایی شناسی مدبر نوع و معرفت شناسیِ‌ «بازگشتِ به من» توسط خود زمینی در سیر فرا‌تاریخی (metahistoire) خواهد بود. انسان شناسی سهروردی منجر به یکی از اساسی ترین مضامین کربن یعنی «غربت آگاهی» شده است. در این مقاله بر مبنای منشأ و کارکرد «هبوط» «هستی معطوف به آن سوی مرگ» در فیلم هایی با مضون غربت آگاهی تأویل گردیده است. بر اساس مبانی معرفت شناسی اشراقی در روایت شناسی فیلم هایی با مضمون غربت آگاهی مشخص گردید در وحدت سه وجهی حکایت (راوی، روایت و مروی)، راوی هم فاعل حماسه است هم موضوع و مفعول آن. برای تحلیل این مبانی معرفت شناسانه و لوازم زیبایی شناسانه به روش پدیدارشناسی هانری کربن عمل شده است.
صفحات :
از صفحه 163 تا 183
پیوند دوسویه متافیزیک نور با جهان پویا و نفس‌شناسی اشراقی نزد دیونوسیوس و سهروردی
نویسنده:
عبدالرضا صفری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فرضیة بنیادی این مقاله برآمیختن فلسفة نوافلاطونی متأخر با سنت مسیحی و یهودی است. بر این اساس زمینة تطبیق اندیشه‌های دیونوسیوس با فلاسفة اشراقی و عارف مسلک، بويژه سهروردی در عالم اسلامی، فراهم میشود. ايندو در تفكر برغم تفاوت زمینة تفکر دینی و عرفانی، نظام متافیزیکی واحدي را ترسیم میکنند که بر مفهوم رمزی و نقش خلاق نور استوار است. پژوهش حاضر با تمرکز بر اصول این نظام، تشابه آنها را از سه جهت مورد توجه قرار میدهد: شباهت متافیزیکی، شباهت در نفس‌شناسی و تشابه ساختارهایی که به تبیین آموزة کیهان بالتجلی می‌انجامد. نویسنده درصدد است از یکسو محور این تشابه را بر اساس هویت خلاق نور تبیین نماید تا بدین سان هویت تجلي يافتگي جهان و فیضان صدوری نور را نمایان سازد و از سوی دیگر، اساس پیوند دوسویه نظام متافیزیکی و اشراقی آنها با جهان‌شناسی و مبانی نفس‌شناسی و شهود را آشکار كند. بر اساس شباهت سه‌گانه این دو نظام، سه نتیجة مهم حاصل میشود: 1ـ پیدایش نظام جهان بالتجلی از الوهیت، 2ـ تبیین ساختار پویای جهان که بر پاية کنش اشراقی در کل عالم حاکم است، 3ـ مبانی نفس‌شناسی شهود که بنیاد تأله نفس در عالم انوار را ترسیم میکند. با اینهمه، نویسنده نشان میدهد که در نظام متافیزیکی هر دو متفکر، در شیوة رسیدن نفس به تأله، اختلافي آشکار دیده میشود.
  • تعداد رکورد ها : 1359