جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 170
تهافت­های گادامر در مواجهه با روش‌های علوم تفسیری در شناخت مراد مؤلف
نویسنده:
مسعود فیاضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بنیان‌های فلسفی گادامر به عنوان معمار اصلی هرمنوتیک فلسفی برگرفته از اندیشه ­های فلسفی هایدگر است و تلقی او از مفاهیم کلیدی ­ای همچون هستی، حقیقت، فهم، معنا، انسان و... همه بر این اساس است. گادامر ابتدا در تأسیس هرمنوتیک فلسفی، در پی ساماندهی به روشی جدید در علوم انسانی بر مبنای فلسفة هایدگر در مقابل روش دیلتای در علوم انسانی بود؛ ازاین‌رو اندیشه ­های او در این مرحله، همان‌گونه‏ که از فصل دوم کتاب حقیقت و روش پیداست، کاملاً هستی­ شناختی بوده و هرگز ادعای ورود به روش‌های علوم تفسیری را در دریافت مراد مؤلف ندارد و بلکه این روش‌ها را در جای خود درست می‌داند و کار خود را بعد از کاربست صحیح آنها در مواجهه با متن معرفی می­کند. اما او در ادامه- ‌در بخش سوم کتاب مزبور و در مقالة همگانی‌بودن مسئلة هرمنوتیک- بر خلاف نظر اول خود، به ممیزی روش‌های علوم تفسیری در دریافت مراد مؤلف می­پردازد و از اساس منکر کارآمدی آنها می­شود. به نظر می­رسد این تهافت به دلیل عدول از مسئله و هدف اولیه و به‏کاربردن اندیشه ­های فلسفی هایدگر در ساحتی است که صلاحیت آن را نداشته و از اساس نیز برای آنها طراحی نشده بودند.
صفحات :
از صفحه 59 تا 84
تحول هرمنوتیکی پدیدارشناسی: هایدگر و ریکور
نویسنده:
میثم دادخواه، علی نقی باقرشاهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هستی­شناسی و هرمنوتیک در قرن بیستم تعاملاتی جدی با هم داشته­ اند؛ تعاملی که البته از طریق پدیدارشناسی ممکن شد و اوج این ارتباط را در آثار سه فیلسوف مطرح این قرن یعنی هایدگر، گادامر و ریکور می‏توان مشاهده کرد. در این مقاله مروری بر ویژگی های برجسته خط سیر فلسفی ریکور ارائه می­شود؛ مسیری که او با گرفتن سرنخ از متفکران هرمنوتیک آلمان از جمله دیلتای، هایدگر و گادامر سعی در تلفیقی منطقی از دو شق عمده هرمنوتیک، یعنی هرمنوتیک رمانتیک و پدیدارشناختی دارد؛ تلفیقی که به دنبال آن است تا حق هر دو نگاه هرمنوتیکی را ادا نموده، در عین حال نقاط ضعف آنان را نیز تا حدودی پوشش ­دهد. درحقیقت ریکور در روند فلسفی خویش به جای اینکه همانند هایدگر مستقیماً به مسئله هستی ­شناسی بپردازد، با گذار از سطح معناشناسی و تلفیق آن با فلسفه تأملی درنهایت هستی ­شناسی را نیز مورد توجه خویش قرارمی­دهد؛ ازاین­رو برای ریکور نیز هستی ­شناسی مسئله بنیادین بود؛ اما او مسیری طولانی­تر را برای رسیدن به این هدف برگزید؛ مسیری که در آن لازم بود پدیدار­شناسی نیز در ساختاری جدید و به شکلی متفاوت از هوسرل و هایدگر مطرح شود. تلاش این نوشتار بررسی این مسیر طولانی­تر در مقایسه با نگاه مستقیم هایدگر به مسئله هستی­ شناسی و بیان این ادعاست که برگزیدن این راه با وفادارماندن به هستی­ شناسی هم ممکن و هم لازم بوده است؛ از سوی دیگر بررسی و ایضاح نقش هایدگر و ریکور در تحول پدیدارشناسی هوسرل از طریق تزریق هرمنوتیک به آن، بخش دیگری از این نوشتار را تشکیل می­دهد؛ همچنین این موضوع را نقد و ارزیابی خواهیم کرد که ریکور تا چه میزان توانسته است تاریخی‏بودن فهم انسان را در کنار جنبه عینی ­گرایانه معرفت­ شناسی حفظ کند و رویکرد او در تلفیق میان تبیین و فهم با چه چالش­هایی روبروست.
صفحات :
از صفحه 109 تا 138
بررسی رویکرد تاریخ‌مندانه به معرفت دینی با تأکید بر نگاه تاریخی به قرآن
نویسنده:
راضیه موحدی نیا ، حسام الدین ربانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
چکیده :
تاریخی‌نگری یکی از روش‌های فیلسوفان غربی در بررسی متون دینی است که طی دهه‌های اخیر در میان روشنفکران مسلمان نیز رواج یافته است. در این نگرش، معرفت دینی تاریخ‌مند تلقی شده و به هیچ وجه قابل تسری به زمان‌های دیگر نیست؛ به تعبیر دیگر میان دوره‌های معرفتی نوعی گسست وجود دارد. بر همین اساس قرآن که متن اصلی مسلمانان محسوب می‌شود نیز همواره در معرض تفاسیر و برداشت‌های مختلف قرار گرفته است اما هیچ‌کدام از این خوانش‌ها مطلق نیست بلکه هر فهمی از این متن تاریخ‌مند بوده و تحت تأثیر زمینه‌های متن در دوره‌های زمانی متفاوتی شکل گرفته است. طرف‌داران این نگرش در دنیای اسلام، تأکید می‌کنند که قرآن یک محصول فرهنگی و مختص عصر نزول است و نمی‌تواند در زمان‌های بعدی نیز یک متن مرجع قرار گیرد؛ بر این اساس، باید رویکرد جزم‌اندیشانه نسبت به هر نوع معرفت دینی متخذ از قرآن را کنار نهاد و به قةرآن به‌عنوان یک پدیده تاریخی نگریست. بررسی ادعاهای طرفداران این نگرش نشان می‌دهد که برخی مبانی تاریخی‌نگری مخدوش و قابل نقد است و گرچه این رویکرد در برخی تعالیم دینی و به‌ویژه فقهی قابل پیگیری است، چراکه در تاریخ اندیشه اسلامی و روش‌های فهم در متون دینی چنین سابقه‌ای وجود دارد، اما نمی‌توان آن را به همه آموزه‌های دینی تسری داد و با عینک تاریخی به همه تعالیم دینی نگریست.
صفحات :
از صفحه 123 تا 150
هرمنوتیک زبان دین از نظرگاه گادامر و هابرماس
نویسنده:
علی حقی، فهیمه امیدخدا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده هرمنوتیک در مغرب زمین، رشته‏ای نوظهور است که بر بسیاری از قلمروهای فرهنگ غرب تأثیرگذارده است و‌ طی‌ چند قرن‌ اخیر توانسته‌ است‌ به‌ عنوان‌ یک‌ دانش‌ یا فن‌ مستقل، جایگاه‌ ویژه‌ای‌ در حوزه تفکر بشری‌ پیدا کند و امروزه‌ متفکرین‌ برجسته فراوانی‌ در این‌ خصوص‌ به‌ تأمل‌ و پژوهش، اشتغال‌ دارند. افزون‌ بر اینکه‌ هرمنوتیک‌ در قرن‌ بیستم‌ توانسته‌ است‌ دستاوردهای‌ خود را به‌ دیگر حوزه‌های‌ دانش‌ همچون‌ فلسفه، الهیات، نقد ادبی، علوم‌ اجتماعی‌ و فلسفه علم‌ سرایت‌ داده‌ و پرسشها و بحثهای‌ نوینی‌ را در آن‌ عرصه‌ها پی‌ افکند. این‌ مقاله‌ با هدف‌ ارائه‌ تصویری‌ اجمالی‌ از ماهیت‌ هرمنوتیک و زبان دبن‌ به‌ بررسی دیدگاه گادامر و هابرماس در باب این دو مبحث می پردازد.
صفحات :
از صفحه 9 تا 32
پیش‌داشت کمال‌یافتگی؛ شرط ضروری فهم و کژفهمی نزد گادامر
نویسنده:
رضا مقراضچی، محمد رعایت‌جهرمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف اصلی نوشتار حاضر، واکاوی استلزام پیش‌داشت کمال‌یافتگی به‌عنوان شرط ضروری فهم و کژفهمی در گادامر است. جهت دستیابی به این هدف از روش‌ تحلیلی بهره گرفته شده است. گادامر، فرض موقتیِ مفسر در خوانش هر متن، مشتمل بر دو عنصر صوری (وحدت و انسجام درونی) و محتوایی (حقیقت‌کامل‌بودن) را پیش‌داشتِ کمال‌یافتگی می‌نامد. او بر آن است که فهم یک متن با فرافکندن معنای اولیۀ مفسر آغاز می‌گردد، اما اگر دوْر هرمنوتیکی با پیش‌معنایی درست به جریان نیفتد، عمل فهم شکست خواهد خورد؛ زیرا تناسب میان پیش‌معنای مفسر و خود متن، محل تردید است؛ از‌این‌رو هنگامی که متنی خوانده می‌شود، فرض وحدت و انسجام درونی آن، نخستین فرض ضروری، جهت اصلاح، رد یا تأیید پیش‌معنایِ اولیه‌ مفسر است؛ ولی این فرض، ناکافی است و لازم است مفسر، حقیقت کامل متن را نیز به‌طور موقت، جهت آزمودن پیش‌معنا و پیش‌داوری‌های خود مفروض گیرد؛ زیرا اگر مفسر، صرفاً با پیش‌فرض انسجام متن، به فهم جزئیات آن بپردازد، ممکن نیست که آن جزئیات بتوانند نادرستی معنای اولیۀ محدود و تحریف‌شده را نمایان سازند. پیش‌داشت کمال‌یافتگی، فرضِ "قابل فسخِ" مرجعیت متن است که پیش‌داوری‌ها و طرز‌فکرهای شخصی و دل‌بخواهانۀ مفسر را به چالش کشیده و مقدمه‌ای جهت اصلاح یا تأییدشان می‌گردد. پیش‌داشت کمال‌یافتگی، بایستۀ فهم است و در خور واکاوی؛ زیرا هر مفسری در تلاش برای فهم، کمال‌یافتگی‌ متن را پیش‌بینی می‌کند تا با کشمکش میان معنای پیش‌بینی شده و مقاومت متن از تفسیر نامناسب، دل‌بخواهانه و ذهنیت‌گرایانه بپرهیزد.
صفحات :
از صفحه 79 تا 103
رفتار مولانا با زبان و پدیده‌های غیرزبانی در مناقب‌العارفین افلاکی
نویسنده:
محمد دستورانی، جواد مرتضایی، ابوالقاسم قوام
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بخشی از هرمنوتیک صوفیه، شامل تأویل‌های صوفیه از امور غیر قدسی است. تأویل‌های امور غیرقدسی صوفیه را می‌توان به زبان و پدیده‌های غیرزبانی تقسیم‌بندی کرد. در این مقاله، این بخش از تأویل‌های مولانا که در مناقب‌العارفین گزارش شده، بررسی می‌شود. مولانا، همانند بیشتر عرفا، تأویل امور غیرقدسی را دستمایۀ وسعت‌بخشیدن به تجارب معنوی خویش قرار داده ‌است. براساس آرای هرمنوتیکی گادامر، این تأویل‌ها از طریق فرایند گفت‌وگوی فهمنده با متن حاصل شده‌ است. فهمنده در مواجهه با نمود، بنا بر شاکله‌های ذهنی و مفهوم پیشین در ذهن، در گفت‌وگو با نمود، تأویلی از آن بیان کرده که با پیش‌داوری‌ها و زیست‌جهانش انطباق دارد. در این قسم تأویل‌ها، هر نمود آفاقی تداعی‌کنندۀ امری انفسی در ذهن عارف است؛ تداعی‌هایی که برمبنای تشابه، مجاورت و تضاد شکل می‌گیرد و در زبان عارف، به صورت‌های بلاغی‌ای نظیر واج‌آرایی، اسلوب‌الحکیم، تشبیه، تشخیص، رمز، مجاز و خلاف ­آمد نمایان می‌شود.
صفحات :
از صفحه 83 تا 110
تحلیل نگرش انتقادی هرش نسبت به هرمنوتیک فلسفی
نویسنده:
هادی صادقی، محمد اسعدی، محمد حسین مختاری
نوع منبع :
نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
هرمنوتیک به عنوان یک دانش در تاریخ نه چندان طولانی خود فراز و فرودهای متفاوتی داشته است. این دانش با ظهور هایدگر و گادامر وارد مرحله تازه‌ای گشته و از نگاه روش شناسانه فراتر رفته و به نوعی هستی‌شناسی فهم مبدل ‌گردیده است. این رویکرد زمینه را برای برخی از چالش‌های کلامی معاصر فراهم نموده و مبنایی برای قرائت‌های مختلف از دین گشته است. با رواج هرمنوتیک فلسفی و به طور خاص آراء گادامر، مکاتب انتقادی متعدّدی در برابر آن ظهور یافت. در این میان «اریک هرش» از جمله کسانی است که سهم به‌سزائی در جریان انتقادی داشته و تبیین دیدگاه‌های او در نقد دستاورد هرمنوتیکی گادامر بسیار حائز اهمیت است. مقاله حاضر با رویکرد توصیفی و تحلیلی به بررسی انتقادات هرش نسبت به هرمنوتیک فلسفی پرداخته، و در آن کوشش شده است که نقاط مهم و ایرادات اساسی هرمنوتیک فلسفی از نظرگاه هرش مورد واکاوی قرار گرفته، و رهیافت گادامر به صورت روشن مورد نقّادی قرار گیرد. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که هرش علاوه بر انتقادات بنیادین خود به پایه‌های هرمنوتیک فلسفی، از نوعی مبانی هرمنوتیکی مدلّل برخوردار بوده و از آن مبانی در اندیشه انتقادی خویش بهره گرفته است. از این‌رو، در این نوشتار انتقادات ناظر به هرمنوتیک فلسفی و نسبت‌سنجی دیدگاه انتقادی هرش در مواجهه با نقطه‌نظرات گادامر در پنج دسته، طبقه‌بندی شده و هر یک به طور مستقل و تحلیلی مورد توجه قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 101 تا 130
  • تعداد رکورد ها : 170