جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 9
اسلام و مقتضیات زمان از دیدگاه سیدجمال، سید قطب و شهید مطهری
نویسنده:
محمد زکی کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله بررسی دیدگاههای سید جمال، سید قطب و مرتضی مطهری در موضوع اسلام و مقتضیات زمان در قالب مقدمه، پنج فصل و خاتمه نگارش شده است و هدف اصلی تحقیق، سازگار نشان دادن اسلام با نیازها و اقتضائات زمان است.اسلام به معنا و مفهوم دینی که خداوند بر پیامبر خاتم نازل نموده و مقتضیات زمان هم به معنا و مفهوم مسایل و نیازهای برآمده از تحولات و رخدادها در شرایط گوناگون زمان و مکان در نظر گرفته شده است. در ضمن مباحث روشن خواهد شد که شخصیت‌های مزبور در پذیرش اصل فرضیه مبنی بر سازگاری اسلام با نیازهای زمان توافق و اجماع نظر دارند و به جامعیت، جاودانگی و نسخ‌ناپذیری اسلام نیز معتقدند، اما روشها و راههای رسیدنشان به فرضیه مذکور متفاوت است. سید جمال با اعتقادات و خصال دینی به دنبال آزادسازی قصر سعادت است و از طریق اعتقادات و خصال مذکور به چاره‌جویی و حل مشکلات و چالش‌های فرهنگی (داروینسم اجتماعی و علم‌زدگی و جبرگرایی) و سیاسی (استبداد، استعمار و تفرقه و نفاق) عصر خویش روی آورد و اسلام را از این جهت سازگار با زمانهای مختلف می‌دانست که عنصر عقل در آن برجسته است و توحید و پذیرش آن‌را که اساس اسلام است تنها بر اساس عقل قابل پذیرش تلقی کرد. روش دوم برجسته‌سازی امور نصی با الگوپذیری از اصحاب سلف و پرهیز از اسلام تاریخی و فلسفی است که با تکیه بر ویژگی ربانیت اسلام صورت می‌گیرد و چگونگی مواجهه با جاهلیت و حاکمیت طاغوت را تبیین می‌نماید و این در دیدگاه سید قطب متجلی شده است. روش سوم مربوط به دیدگاه شهید مطهری است که با تفکیک مباحث فلسفی، کلامی و فقهی همراه است، در این روش عقل و نقل هر کدام جایگاه ویژه خود را داشته و مطهری با تقسیم احکام به ثابت و متغیر و تأکید بر عناصر عقل و اجتهاد در اسلام در نهایت مسیر و روش عقلی را پیموده است. بنابراین در این تحقیق فرضیه‌های زیر به اثبات رسیده است: -اسلام با نیازهای زمان سازگار است و توان پاسخگویی به مقتضیات هر عصری را دارد. -سید جمال سازگاری اسلام با چالش‌ها و نیازهای زمان را از طریق عقل و اهمیت آن در اسلام می‌داند. -سید قطب سازگاری اسلام با نیازهای زمان را از طریق نصوص اسلامی و الگوپذیری از اصحاب سلف می‌داند. -شهید مطهری سازگاری اسلام با مقتضیات زمان را از طریق احکام ثابت و متغیر و تأکید بر اهمیت عقل در اسلام و از طریق اجتهاد می‌داند.
بررسی مبانی معرفت شناسی لیبرالیسم از دیدگاه جان لاک و نسبت آن با مبانی معرفت شناسی اسلامی از دیدگاه شهید مطهری
نویسنده:
عبدالبصیر نبی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار حاضر به بررسی تطبیقی مبانی معرفت شناسی غرب و اسلامی از منظر جان لاک و استاد شهید مرتضی مطهری می‌پردازد، که هر یک از این دو فیلسوف در حوزه جغرافیایی و زمانی خویش، افرادی تأثیرگذار در حیطه فرهنگ و اندیشه محسوب شده، ومبانی فکری و سیاسی آنان نقشی تعیین کننده در پیشبرد اهداف جامعه آنان داشته است. نویسنده در قالب پنج فصل به دنبال پاسخ مناسبی برای این پرسش اساسی است که: چه نسبتی میان مبانی معرفت شناسی غربی جان لاک و مبانی معرفتی اسلام از دیدگاه شهید مطهری برقرار است؟ وی در یک یک فصل های پژوهش خود ضمن بیان مولفه‌های معرفت شناسی غرب و اسلام، به تشریح تفاوت‌ها و اشتراک های فکری جان لاک و شهید مطهری در این زمینه می‌پردازد. در فصل اول ابتدا به بیان مفاهیم کلیدی تحقیق، مانند لیبرالیسم، معرفت شناسی، پیشینه تاریخی لیبرالیسم، عرصه‌های مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی لیبرالیسم، فرآیند تاریخی و گونه‌های لیبرالیسم و مبانی فکری آن همچون: اومانیسم، فرد گرایی، تجربه گرایی، نسبی گرایی اخلاقی، عقلانیت و آزادی پرداخته، سپس مفهوم معرفت شناسی، گونه‌های معرفت شناسی، پیشینه تاریخی آن، تطور مفهوم معرفت شناسی و مبانی آن، یعنی: حس و ادراک حسی، عقل، دل (الهام و اشراق) را شرح می‌دهد. نگارنده در فصل دوم ضمن واکاوی مبانی معرفت شناسی لیبرالیسم کلاسیک، دیدگاه جان لاک، اسپینوزا، هابز، هیوم، دکارت، ولایبنیتس را درباره عقل گرایی و تجربه گرایی، که مبانی معرفت شناسی لیبرالیسم غرب را منعکس ساخته، و سایر مبانی آن، مانند اومانیسم، فرد گرایی، اصالت سود و نسبت گرایی اخلاقی را تبیین می‌نماید. در فصل سوم ضمن تحلیل اجمالی زندگانی و افکار جان لاک، مبانی معرفت شناسی وی را بررسیده و دیدگاه‌هایش در زمینه تصور، ادراک، افکار، ادراکات و تصورات فطری، اقسام تصورات، نسبت بین تصورات و کیفیات، مفاهیم کلی، گستره و قلمرو معرفت و رابطه میان مبانی معرفت شناسی و لیبرالیسم جان لاک را شرح می‌دهد. در فصل چهارم به مبانی معرفت شناسی اسلامی از منظرشهید مطهری پرداخته و اندیشه سیاسی و اجتماعی و مبانی معرفتی وی، مانند مراحل ادراک و مراتب و فرآیند آن، اقسام معرفت حصولی و حضوری، منشأ و منبع معرفت، انواع مفاهیم عقل و میزان اعتبار آن و ویژگی‌های معرفت عقلی و حسی و کارکردهای آن از دیدگاه ایشان بررسی گردیده است. فصل پنجم به مقایسه نظریات شهید مطهری و جان لاک در مبانی معرفت شناسی و نیز بیان تناقض های اندیشه معرفتی جان لاک اختصاص دارد.
ثابت و متغیر در دین " با تاکید بر دیدگاه امام خمینی (ره) و شهید مطهری "
نویسنده:
رضا خدابخش یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف اصلی این پژوهش، تبیین دیدگاه امام خمینی و شهید مطهری درباب آموزه های ثابت و متغیر در دین است. در بخشی مفاهیم از جمله تعریف دین از دیدگاه امام خمینی و شهید مطهری بیان گردیده‌است. در قسمت های اصلی آموزه‌ های ثابت و متغیر در سه محور: الف: در حوزه اعتقاداتب: در حوزه اخلاق ج: در حوزه احکامبررسی گردیده‌است. ما در طول تحقیق به پاسخ پرسشهای مطرح شده و از جمله سوال اصلی دست یافتیم که همانا آموزه های اعتقادی، اخلاق و احکام اولیه به صورت کلی از دیدگاه امام خمینی و شهید مطهری ثابت هستند در همه شرایط یکسانند. احکام ثانویه ، برخی احکام حکومتی و بخشی از احکام فرعی اخلاقی همچون کذب که جان یک مومن بی گناه را نجات دهد متغیر می‌باشند. دلیل آن ثبات و این تغییر نیز این است که‌ احکام اسلام مبتنی بر مصالح و مقاسد است و نیازهای ثبات و متغیر بشر را در نظر دارد. سر احکام ثابت و متغیر نیز همین نیازهای ثابت و متغیر و مصالح و مقاسد مطلق و مقید است. همچنین فرضیه تحقیق را که در ابتدای پژوهش مطرح شده است، بخویی در طول تحقیق به اثبات رسیده است: از آنجا کهانسانها در جهت نیل به سعادت نهایی مورد نظر دین با نیازهای ثابت و متغیر روبرو هستند،‌برخی از آموزه های دینی ثابت و لایتغیر بوده و برخی دیگر متناسب با نیازهای مقطعی طرح شده و با تغییر آن نیازها، حکم دین نیز تغییر می یاید.
بررسی علم و دین از دیدگاه شهید مطهری و علامه طباطبایی و مهندس بازرگان
نویسنده:
محمدکاظم صابری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این رساله در موضوع بررسی رابطه علم و دین از دیدگاه علامه طباطبائی، مهندس بازرگان و شهید مطهری در مقدمه و پنج فصل تدوین و نگارش شده است. پرسش اصلی این تحقیق این است که آیا علم و دین از نگاه این اندیشمندان با هم سازگار و هماهنگ است یا خیر؟ منظور از دین در این پژوهش دین اسلام است که از جانب خداوند توسط پیامبر گرامی اسلام برای بشریت نازل گردیده است. مقصود از علم که در این تحقیق از نسبت آن با دین صحبت می‌شود علوم تجربی طبیعی است . در این رساله روشن خواهد شد که دانشمندان مزبور در اصل این فرضیه که علم و دین با هم سازگارند و نیز اینکه علم و دین مکمل یکدیگرند، اتفاق و اجماع نظر دارند. موضوع علم و دین, و تبیین کیفیت رابطه دستآورده ای علوم تجربی با آموزههای دینی از مباحث مهم فلسفه دین است. پژوهش حاضر با روش توصیفی و کتابخانهای به بررسی این مسأله از نگاه سه اندیشمند مسلمان پرداخته است. علامه طباطبایی, شهید مطهری و مهندس بازرگان درباره رابطه و نسبت علم و دین, اتفاق دارند که میان این دو, تعارض بنیادین وجود ندارد و اگر ناسازگاری مشاهده شود ظاهری است. دعوت آیات قرآن به تدبر, تفکر و تعقل هم دلیلی بر سازگاری علم و دین است. این سه اندیشمند, علم و دین را مکمل یکدیگر میدانند, اما چگونگی مکمل بودن, علل تعارض علم و دین, و راههای حل این تعارض, از موارد اختلاف آنهاست. علامه طباطبایی دستاوردها و نتایج علمی را به دو دسته قطعی و غیرقطعی تقسیم کرده است. او تأویل و تفسیر آیات را بر اساس یافتههای قطعی علم, جایز میداند و از این طریق میان علم و دین, هماهنگی ایجاد میکند. یافتههای غیرقطعی هم که نمیتواند با آموزههای دینی ناسازگار باشد. بازرگان برای این منظور راه دیگری را در پیش گرفته است؛ او تلاش کرد تا آموزههای دینی را بهگونهای تفسیر کند که با دستاوردهای علمی, هماهنگ باشد, مثلاَ داستان خلقت آدم را متناسب با نظریه تکامل, تفسیر نمود. از سوی دیگر, سعی کرد تا برای احکام دینی هم توجیهی علمی بیابد. اما شهید مطهری برای ایجاد هماهنگی میان علم و دین, ابتدا به سراغ بررسی ریشههای ناسازگاری میرود و ثابت میکند که ریشه این ناسازگاری در اعتقادات دینی, مذهبی و فرهنگی غرب نهفته است. در نهایت, شهید مطهری برای رفع تعارض برخی نظریهها مانند تکامل انواع با آیات قرآن, مسأله نمادین بودن آیات قرآن را مطرح میکند؛ مثلا او معتقد است که هرچند آدم مورد نظر قرآن, وجود عینی داشته است اما قرآن, داستان آدم را از نظر سکونت در بهشت, اغوای شیطان و خروج از بهشت به صورت سمبلیک مطرح کرده است.
جایگاه عقل در اخلاق از نظر علامه طباطبایی،‌ شهید مطهری و استاد مصباح
نویسنده:
محمدجمعه رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوسان در دامنه رابطه عقل و اخلاق بیانگر حالات انعطاف ناپذیر و افراط و تفریط در آن است که عوامل آن ریشه در تاریخ و فرهنگ ملت ها دارد. یکی از این حالات نظریات مطرح شده از کسانی است که تجربه پذیری و تحلیلی بودن را معیاری برای معنی داری ذکر کرده اند و مضامنی دیگر را فاقد معنی مطلق نگر و یکسونگری به عقل خصوصا عقل عملی جانب دیگر مساله است که از آن حاکم بلامنازع می سازد این تحقیق بررسی نظریات سه تن از دانشمندان اسلامی پیرامون این مساله بوده و توضیحی بر سهم و نقش عقل در اخلاق و می توان آن را در ارتباط با مفاهیم (تصورات و تصدیقات) و انگیزه ها ترسیم کرد در مورد اول علامه طباطبایی تشخیص تقوا و فجور را هر چند مستند به نوعی الهام از احساسات باطنی می داند اما این احساسات خود به نوعی مستند یا وابسته به خارج است و در این میان وظیفه عقل عملی جعل اعتباریات واسطه برای نیل به مواد خارجی و اهداف است مشابه این نظر در کلام شهید مطهری دیده می شود استاد مصباح اینگونه مفاهیم را از مفاهیم ثانیه فلسفی می شمارد. در این موارد از خارج می توان به عنوان منشا انتزاع یا منشأ وابستگی حوایج به آن یاد کرد. علامه طباطبایی رد یا اذعان و بوجود حوایج در جهت رسیدن به کمالات را منسوب به عقل می کند و او است که اعتبارات واهی را که انسان را از کمالات باز می دارد از اعتبارات غیرواهی باز می شناسد. شهید مطهری تصدیقات عقلی را یکی از مقدمات صدور فعل ذکر می کند و این احکام اذعانات به پیروی از حوایج بعضا متغیر بوده و در موارد کلی است استاد مصباح تصدیقات عقلی را در ارتباط افعال اختیاری انسان و اهداف مطلوب از آن توضیح می دهد طبق این نظر این رابطه نوعی رابطه سبب و مسببی بوده و داخل در مباحث معقولات ثانیه فلسفی است و حس می تواند منشا انتزاع باشد اما لزوما چننی نیست علامه طباطبایی در مورد آخر علم را متمم فاعلیت ذکر می کند و شوق و اراده را از لوازم آن لذا در انگیزه های اخلاقی دخالت می دهد شهید مطهری انسان را فاعل بالتدبیر می خواند که تنها در صورت بزرگ بودن منافع از مضار فعل مجوز صدور می یابد اما استاد مصباح این مورد را نمی پذیرد.
بررسی علل پیدایش دین؛ (با تأکید بر اندیشه شهید مطهری)
نویسنده:
محمدهادی رحمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله سعی شده است که به سوال «عوامل پیدایش دین چیست؟» با توجه به مبانی روانشناختی، جامعه شناختی و با تأکید بر اندیشه استاد مطهری پاسخ داده شود. صاحب نظران غرب، در این زمینه دیدگاه های متفاوت ارائه داده اند؛ در حوزه روانشناسی فروید، یونگ و فویرباخ هر کدام به ترتیب: عقده های سرکوب شده جنسی، صور مثالی موجود در ضمیر ناخودآگاه و از خود بیگانگی انسان را عوامل به وجود آمدن دین دانسته اند. اما جامعه شناسان، از قبیل آگوست کنت، امیل دورکیم و کارل مارکس به ترتیب: جهل علمی بشر، سیطره روح اجتماعی بر افراد و بالاخره تضادهای طبقاتی را منشاء پیدایش دین قلمداد کرده اند. در بیانانت دانشمندان غربی نکنه ای که بیشترین برجستگی را داشته و مورد اتفاق همه آنها بوده است: «مسلم گرفتن غیر عقلانی بودن و عدم وحیانیّت دین» بوده که شهید مطهری آنرا نه تنها یک ادعای بدون دلیل دانسته، بلکه دلایلی بر اثبات عقلانیت دین مطرح کرده است. استاد مطهری بعد از بطلان نظریات طرح شده، فطری بودن دینداری را با دلایل عقلی، تاریخی، تجربی و نقلی به اثبات رسانده است.
ترجمه کتاب سیری در نهج‌البلاغه شهید مطهری رحمه‌الله علیه به زبان ترکی آذری
نویسنده:
رامز مروت‌اف
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بخش اول:"کتاب شگفت" در آن محتوای کتاب نهج‌البلاغه از لحاظ کمیت، از این جهت که این کتاب تنها قسمتی از کلمات و فرمایشات مولی امیرالمومنین علی علیه‌السلام می‌باشد، سپس در این بخش نهج‌البلاغه از لحاظ کیفی، از جهت ویژگی بلاغت، فصاحت و چندجانبه بودن کلمات زیایی، تأثیر و نفوذ، اعترافات مخالفان، محدود نبودن سخنان حضرت به زمان و مکان بررسی شده است. بخش دوم: "الهیات و ماوراء‌الطبیعه" در آن مسائل مربوط به توحید و معرفت، الهیات و ماوراء‌الطبیعه مورد توجه قرار گرفته است. با تنوع این مباحث در نهج‌البلاغه که قسمتی از آنها از نوع مطالعه در مخلوقات و حکمت الهی می‌باشد ولی بیشتر بحثهای آن درباره توحید، بحثهای تعقلی و فلسفی است. سپس در این بخش ارزش تعقلات فلسفی در مسائل ماوراءالطبیعه، مقایسه و داوری نهج‌البلاغه با سایر مکتبهای فکری طرح شده است. بخش سوم: "سلوک عبادت" در آن عبادت از نظر اسلام، تلقی افراد از عبادت و درجات آن، عبادت از دیدگاه نهج‌البلاغه و ترسیم چهره عبادت و عباد در نهج‌البلاغه بیان شده است. بخش چهارم: "حکومت و عدالت" در آن اینکه مولی امیرالمومنین علی علیه‌السلام حساسیت خاص نسبت به مسئله حکومت و عدالت، اهمیت و ارزش فراوانی برای آنها قائل است، بررسی شده است.سپس در این بخش وظیفه توده مردم و نحوه برخورد با این مقوله، تأثیر اعتراف از طرف حکومت به حقوق مردم، نارسایی مفاهیم کلیسایی از نظر حقوق سیاسی، منطق نهج‌البلاغه در باب حق و عدالت، حکمران امانتدار است نه مالک؛مورد بررسی قرار گرفته است. بخش پنجم:"اهل بیت و خلافت" در آن سه مسئله اساسی، احقیت و اولویت اهل بیت علیهم‌السلام، انتقاد از خلفاء و سکوت تلخ، مداری حضرت علی علیه‌السلام و فلسفه آن، مطرح شده است. بخش ششم:"موعظه و حکمت" در آن مواعظ کتاب نهج‌البلاغه که بزرگترین بخش، تقریبا نیمی از آن را این بخش تشکیل می‌دهد. در این بخش مقایسه، عناصر موعظه‌ای نهج‌البلاغه مانند تقوا، زهد و پارسایی مورد بررسی قرار گرفته است. سپس در این بخش با اهداف و ابعاد مختلف زهد آشنا می‌شویم. بخش هفتم با عنوان "دنیا و دنیاپرستی" در این بخش پایانی نقطه مقابل زهد، یعنی دنیاپرستی که سخت نفی گردیده است، نظر نهج‌البلاغه در مورد ترک دنیا، نوع رابطه انسان با جهان، ارزش دنیا از نظر قرآن و نهج‌البلاغه، وابستگیها و آزادگیها، خودزبانی و خودفراموشی و چند نکات در رابطه با تضاد دنیا و آخرت، تابع‌گرایی و متبوع‌گرایی بیان شده است. در نگاه کلی اگر بخواهیم سیر ارتباط فصول کتاب که استاد شهید از آن بخش و بخشها تعبیر فرمودند و چرا از این فصل (بخش) به دیگری منتقل می‌شود؟ این مسئله را مورد ارزیابی قرار دهیم باید گفت که محتوای کتاب مذکور از لحاظ ساختاری از سه قسمت تشکیل یافته است: 1-انگیزه تدوین و ضرورت آن 2-معرفی کتاب نهج‌البلاغه جایگاه و اهمیت آن 3-بررسی محتوای کتاب نهج‌البلاغه از لحاظ اصول و ارکان دین و مسائل مربوط به آن 4-موارد مربوط به قسمت اول در مقدمه کتاب آورده شده است. موارد مربوط به قسمت دوم در بخش اول آورده شده است.موارد مربوط به قسمت سوم به ترتیب در بخشهای دوم تا بخش هفتم آورده شده است که در بخش دوم، اولین رکن دین، توحید با عنوان "الهیات و ماوراء‌الطبیعه" سپس در بخش سوم مسائل مربوط به توحید با عنوان "سلوک و عبادت" بررسی شده است. در بخش چهارم مسائل مربوط به رکن دوم دین، عدل و ارزش عدالت، وظایف متقابل مردم و حکومت می‌باشد که با عنوان "حکومت و عدالت" در همان بخش بررسی شده است. در بخش پنجم مسائل مربوط به امامت که یکی از ارکان دین می‌باشد، با عنوان "اهل بیت و خلافت" بررسی شده است. در بخش ششم با عنوان "موعظه و حکمت" که بخش اعظم کتاب نهج‌البلاغه را تشکیل می‌دهد، بعد از بررسی کردن چند تا عنصر تشکیل دهنده موعظه سپس با پرداختن به یکی از آنها که مسئله زهد و پارسایی می‌باشد، در واقع این بخش مقدمه و آمادگی برای بخش هفتم قرار گرفته است؛به این معنی که درست است که بخش ششم در مورد زهد بحث می‌کند ولی در جای خودش وقتی که هدف زهد گفته شود روشن کننده مفهوم دینی‌پرستی که در بخش هفتم آمده است، نیز هست زیرا زهد نقطه مقابل دنیاپرستی می‌باشد.
ترجمه کتاب وحی و نبوت استاد شهید مطهری به زبان اردو
نویسنده:
محمدرضا صابری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این نوشتار، ترجمه کتاب وحی و نبوّت تألیف استاد مطهّری و حاوی ابعاد مختلف مباحث نبوّت عامّه و نبوّت خاصّه، خصوصیّات پیامبران الهی و نقش آن‌ها در هدایت بشر، ویژگی‌های قرآن کریم و سیره پیامبر اکرم( است. نوشتار یا کتاب مذکور در پنج فصل سامان یافته است. در فصل اوّل ویژگی‌های کلّی پیامبران الهی، مانندِ اعجاز آنان برای اثبات نبوّت خویش، ضرورت عصمت آن ها و ادلّه عصمت و اعجاز از منظری قرآنی، روایی و عقلی بیان می‌شود. در همین زمینه تفاوت پیامبران الهی با نوابغ، زوایای گوناگون رهبری پیامبران الهی، خلوص نیت و صاحب شریعت بودن آنان نیز ذکر و دیدگاه‌های شهید مطهّری درباره ویژگی‌های عمومی انبیای الهی منعکس می‌گردد. در فصل دوم با عنوان " نقش تاریخی پیامبران"، تأثیر پیامبران الهی در حفظ وضع موجود و تعالیم و تلاش آنان در تکامل بشر به تصویر کشیده شده است. فصل سوم به نبوّت و بعثت انبیا و اهداف نبوّت و بعثت آنان اختصاص دارد. در این فصل همچنین از دلیل ختم نبوّت، علل تجدید نبوّت و معجزه خاتمیت و ارزش و کاربرد معجزات پیامبر اسلام( غیر از قرآن کریم بحث می‌شود. در فصل چهارم اهمّیت قرآن کریم به عنوان کتاب آسمانی مسلمانان و اوصاف آن، اعجاز، القاب، معانی، تواریخ و قصص انبیا و سایر مباحث مندرج در قرآن بیان می‌گردد. در فصل پنجم و پایانی با عنوان "مشخصّات دین اسلام"، ابتدا ارتباط ایدیولوژی با جهان‌بینی و سپس ویژگی‌های معرفت شناسی و هستی شناسی اسلامی بیان می‌شود. در همین بخش از ترجمه کتاب(نوشتار حاضر) برخی اَدوار مختلف زندگی رسول خدا و بعضی اوصاف حضرتش همچون: بیزاری از بیکاری و بطالت، مبارزه ایشان با ظلم و مظاهر مختلف ستم به دیگران، اخلاق در خانواده، عبادت، زهد، ساده زیستی، و نظم و انضباط ایشان در دوران گوناگون به تصویر کشیده شده است.
أهمیه التفکر فی القرآن الکریم
نویسنده:
عبدالهادی الزهیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده : نوشتارحاضر به تشریح اهمیت، آثار و برکات، عوامل و وسایل تفکر و ادله آن از قرآن و سنت می پردازد. و آیاتی از قرآن کریم مبنی بر دعوت انسان‌ها به تفکر و تعقل در امور را تجزیه و تحلیل می کند. نویسنده در سه فصل به این موضوع پرداخته است. فصل اول معنای لغوی و اصطلاحی تفکر و اصطلاحات و معانی واژه‌های مترادف آن همچون: تعقل، بصیرت، تدبر، تذکر، اعتبار (عبرت)، نظر و تفقه را شرح می دهد. نگارند در فصل دوم از نوشتار خویش ضمن واکاوی وسایل، مراحل و نتایج تفکر، اموری مانند حواس پنج گانه، قلب، عقل را از وسایل تفکر برشمرده و اتحاد حواس با عقل، رابطه بین قلب با عقل، ضرورت تأمل عقلی در آیات آفاقی و ضرورت این ارتباطات و اتحاد را بیان می‌کند. وی در ادامه این فصل، از مراحل تفکر سخن گفته و مرحله استعداد، مرحله تمیز دادن به وسیله حواس، مرحله تحصیل علوم کسبی، مرحله علم به بدیهیات را از مراحل تفکر برمی شمارد. آثار تفکر، مانند رسیدن به علم و معرفت، کسب یقین، تقوا، صبر و ایمان، و آثار عدم تفکر همچون: کفر، غفلت و پیروی از هوای نفس در دنباله این فصل ذکر شده است. فصل سوم به ادله تفکر در کتاب و سنت اختصاص دارد و آیات قرآنی دلالت کننده بر دعوت به تفکر و تعقل، بیدار شدن فطرت انسان‌ها، اولوالباب، مذمت عدم تعقل برخی افراد و تفکر آنان در آفاق و اَنفس، آیات مترادف با تفکر و تعقل مانند لب، حُلم، نهی، حجر و قلب، آیات دعوت کننده به لزوم نظر، بصیرت، تدبر و اعتبار (عبرت گرفتن از امور گذشتگان)، تفقه (درک عمیق از دین و تذکر و یادآوری خداوند و نعمت‌های او) به صورت اجمالی شرح می شود. نویسنده همچنین روایاتی از معصومین علیهم السلام را که در آن ها مردم و اصحاب خویش را به تفکر و تعقل در امور فرا می خواندند. نقل کرده و ائمه( و پیامبر اسلام را نیز همانند قرآن کریم، از مشوقان تفکر و تعقل معرفی می‌کند.
  • تعداد رکورد ها : 9