جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 7
از سیمرغ اوستا تا سیمرغ بلورین
نویسنده:
داوودی مقدم فریده, عسگری زهرا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.
صفحات :
از صفحه 75 تا 94
پژوهشی در نمادها و نمایش قدرت پادشاهان در هنر هخامنشی
نویسنده:
مهتاب مبینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هنر هخامنشی هنری درباری است که هدف آن نمایش اقتدار شاهان در زمینه های گوناگون هنری است. استفاده شاهان از هنر برای نمایش پایداری و قدرت پادشاهی بهترین رسانه به مخاطبان و مردمانی بود که درقلمرو پهناور هخامنشی ساکن بودند. در نتیجه پژوهش در نمادهای قدرت و تغییر و تحولات نمادهای پادشاهی در هنر هخامنشی؛ در شناخت تمدن، هنر، دین، اساطیر و اعتقادات هخامنشیان کمک نموده و اهمیت هنر را در رازگشایی برخی ناگفته های شاهان بر ما نشان می دهد. این پژوهش به روش تاریخی و توصیفی به بررسی نمادهای قدرت و سلطنت پادشاهان در هنرهخامنشی و تاثیر دین و سیاست در شکل گیری نمادهای پادشاهی می پردازد. آثار هنری هخامنشی مورد بررسی شامل کتیبه ها، نقوش برجسته ، مجسمه ها ، مهرها و سکه هامی باشد که دارای نقشمایه شاهان هستند و نیزآثاری که نقشمایه های نشان های سلطنتی و قدرت شاهان را در بر دارند.وجود یک نهاد سیاسی متمرکز و مقتدر شاهنشاهی برای به اجرا در آوردن کارکردهای مهم در دوره هخامنشی بصورت نظریه ای ذهنی انعکاس یافت که در آن مقام شاه تقدس می یافت. کاخ شاه تمثیلی از جهان هخامنشی بود و نشان های سلطنت نقوش برجسته آن همچون تاج، عصا ، کمان ، گل نیلوفر و .. شاه را نسبت به سایرین متمایز می کرد. معماری کاخها همچون سر ستونهای شیر و گاو و نقش ماه و خورشید در نقوش برجسته بیانگر تداوم فر و قدرت شاهی بود. پویایی نقوش برجسته هخامنشی با نقش خدایان و مردمان سرزمینهای تحت سلطه با مفاهیم گستردگی قدرت شاهنشاهی و نیز حمایت ووفاداری به شاه مرتبط است و شیوه های هنر درباری اقوام دیگر در آثار هنری هخامنشی نشان از تایید مقام شاهان هخامنشی نزد سایر اقوام دارد . اهمیت تبار و نیز حمایت اهورامزدا، از ملزومات پادشاهی بود. شاه نیز همانند اهورامزدا دارای قدرتی بود که می توانست بر دروغ ، دشمن و خشکسالی غلبه کند و این قدرت در نقوش برجسته شاه فاتح با تجسم وی به صورت روحانی ، جنگجو و محافظ سرزمین نمایان شده است. این جنبه ها برای تداوم فر ایزدی شاهان و رسیدن به سعادت الهی لازم بود و شاه با این صفات صلاحیت و پایداری پادشاهی خود را به نمایش می گذاشت.
بررسی تطبیقی نمادهای فرهمندی در دوره ساسانی و صفوی
نویسنده:
آزاده نیک‌خلق
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در بررسی نمادهای به جای مانده از تفکر و زندگی یک ملت برخی از آنان واجد ارزشی خاص است که از آن به نمادهای فرهمندی یاد می شود. این نمادها بیانگر باورهای عمبق یک جامعه است چراکه بر مبنای مذهب آنان شکل گرفته و اقتدار و مشروعیت شاهان به عنوان محور اصلی حکومت در ژیوند با این نمادها شکل می گیرد . سلسله های ساسانیان و صفویان به عنوان حکومت هایی که بر پایه ی باورهای عمیق مذهبی تاسیس شده بودند و با جوامعی که مبتنی بر باورهای فرهمندی بود بیشترین استفاده را از این نمادها کرده اند. نمادهای فرهمندی در دوره ساسانی با عنوان فره ایزدی علاوه بر فرم هایی در قالب گیاهان و حیوانات و اشیاء به هیات ایزدانی فرهمند در آمده که در مراسم تاج بخشی پادشاهان ر همراهی می کردند. در نتیجه پادشاهان با توسل به این ایزدان تکیه بر تاییدات الهی زده و مشروعیت و اقتدار خود و حکومتشان را از آنان خواستار می گشتند. این نمادها بر نقش برجسته ها‏ظروف و سکه های به جای مانده از این دوران دیده می شود که بازتابی است از اوضاع سیاسی و مذهبی حکومت های مذکور. پایداری نمادهای فرهمندی در هنرهای ساسانی و صفوی استمرار کارکردهای دلالتی آن را نیز به دنبال داشته است. در دوران صفوی اصطلاح فره ایزدی تبدیل به ظل الله گردید و پادشاه به عنوان سایه ی خدا بر روی زمین خوانده شد. در این دوره نیز شاهان مشروعیت خود را از طریق دین رسمیت دادند. نمادهای فرهمندی این دوره بیشتر در نگاره ها سکه ها پرچم و کتیبه های موجود در زیارتگاه ها متجلی می شود. این نمادها در بیننده حس تحسین نسبت به شکوخ و جلال و زیبایی مسند پادشاهی و تسلیم و عبودیت در برابر قدرت و اقتدار کسی را بر می انگیزد که در واقع فره ایزدی یا ظل الله یا قبله عالم و یا هر لقب دیگری را به همراه دارد.
نمادشناسی صور فلکی منطقه البروج در هنر ایرانی-اسلامی
نویسنده:
مسعود کلانتری سرچشمه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان‌ها در جوامع کهن نگاه ویژه‌ای به جهان هستی و طبیعت پیرامون خود داشتند که نمودهای آن در قالب اسطوره‌ها باقی مانده است. یکی از منابع مهم طبیعی که با داستان‌های اساطیری پیوندی ناگسستنی یافته، آسمان و اجرام سماوی است که در نگاه بشر ابتدایی سرشار از رمز و راز بوده است. گروهی از این اجرام آسمانی در قالب صورت‌های فلکی منطقه البروج شناخته شده‌اند. نقوش دوازده‌گانه‌ای که برای این صورت‌های فلکی در نظر گرفته شده، ریشه در داستان‌های اساطیری اقوام کهن، به‌ویژهاسطوره‌های بین‌النهرین دارد. باورهای مختلفی نیز در ارتباط با این گروه از اجرام آسمانی در بین ادیان و آیین‌های گوناگون و هم‌چنین در میان فرهنگ عامیانه‌ی مردم شکل گرفته است، تا به امروز نیز همچنان پابرجا مانده و نمونه‌های آن در متون تنجیمی و نمادهای موجود در هنرهای تجسمی سرزمین های مختلف قابل شناسایی است. در فرهنگ ایرانی نیز می‌توان با بررسی متون احکام نجوم، که هم از دوره‌ی پیش از اسلام و هم از دوره‌ی اسلامی باقی‌مانده،جنبه‌های نمادین این نقوش را شناخت. به‌علاوه، صورت‌های فلکی منطقه البروج در دوره‌های مختلف هنر ایران، هم با کارکردهای نجومی و هم به عنوان نقوشی تزیینی مورد استفاده قرار گرفته‌اند.
تاثیر هنر ایران بر هنر عثمانی در حوزه نگارگری قرون دهم و یازدهم هجری
نویسنده:
فرزانه فرخ‌فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرن دهم هجری دوران اوج تاثیر هنر ایران بر آسیای صغیر است. وقایعی مهمی همچون پایان حکمرانی ترکمانان آق قویونلو، افول مکتب هرات، واقعه چالدران و تصرف تبریز، سبب انتقال گنجینه آثار و مهاجرت بسیاری از هنرمندان و صنعتگران ایرانی به دربار عثمانی گشت. این شرایط در کنار عوامل مهمی همچون فشارهای مذهبی دولت صفوی بر عموم مردم بر قبول مذهب شیعه، جملگی در ورود تاثیرات هنر ایران زمین بر دربار استانبول کارگر افتاد.دولت عثمانی با هدف اعتبار بخشیدن به موقعیت سیاسی و فرهنگی خود، اولین کارگاههای هنر استانبول را با اقتباس از ایران که در زمینه فرهنگ و هنر آن روزگار پیشگام بود، تاسیس کرد. تحولات سیاسی و ناآرامیهای مختلفی که در طی این سالها در ایران رخ داد، شرایط را برای خروج بسیاری از گنجینه آثار و دستنوشته های نفیس و همچنین مهاجرت گروهی از هنرمندان و اساتید فن ایران که در جهت یافتن حمایت و پشتیبانی هنری بودند، به استانبول فراهم ساخت. این شرایط، بستر مناسبی را جهت رشد و توسعه نگارگری عثمانی بر پایه دستآوردهای هنری مکاتب ایران در کارگاههای تازه تاسیس استانبول بوجود آورد. روش شناسی تحقیق به واسطه پراکندگی موضوعات، بیشتر بر نوع بنیادین و توسعه ای و برپایه روشهای توصیفی، تاریخی و در پاره ای موارد بر روش همبستگی استوار است. تجزیه و تحلیل آثار مصور مکتب استانبول و تطبیق آنها با همتایشان در ایران، بالاخص در نیمه نخست قرن دهم هجری، تشابهات بارزی را بین آثار دو گروه به نمایش میگذارد. نتایج رساله حاضر بازتاب این حقیقت است که نه تنها از نسخ مصور ایرانی موجود در خزانه توپقاپی سرای، به عنوان الگو در تولدات نسخ مصور دربار استانبول استفاده می شده، بلکه فعالیت هنرمندان مهاجر ایرانی در کارگاههای توپقاپی سرای و نیز رهنمونهای برخی صاحب نظران بر تولید آثار مکتب استانبول، تاثیرات قابل ملاحظه ای را از دستآوردهای هنر ایران زمین بر نگارگری عثمانی بر جای گذاشته است.
ابسوردیسم از منظر کامو و بررسی نمونه‌هایی از آن در برخی از آثار تجسمی ( جنبش‌های هنری نیمه دوم قرن بیستم در غرب و هنر معاصر ایران)
نویسنده:
بهاره صالحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
میتوان گفت نوع نگرش و چشم انداز انسان به هستی و جهان سر منشأ بسیاری از تحولات تاریخی زندگی وی بوده است و بررسی دقیق این دیدگاه ها و جهان بینی ها لازمه فهم تغییراتی است که در طول تاریخ زندگی بشر صورت گرفته است. هنر یکی از حوزه هایی است که از دوران اولیه، در سیر ادواری تحول خود تغییرات گوناگونی را تحت تأثیر نگرش های موجود در محیط پیرامونی تجربه کرده است. شناخت، تجزیه و تحلیل این شرایط برای نزدیک شدن به هنرمند و درک عمیق تجربه هنری در هر دوره اهمیت بسزایی دارد.این رساله به بررسی فلسفه ابسوردیسم از منظر آلبرکامو و دیگر متفکران ابسورد (به عنوان یکی از نگرش های انسان غربی به هستی و جهان و تأثیرات آن بر زندگی، به ویژه پس از جنگ دوم جهانی) می پردازد و برخی از مهم ترین مولفه های آن را با توجه به آراء متفکران و هنرمندان این دیدگاه معرفی می کند و زمینه های فکری و هنری موثر در ظهور آن را نشان می دهد. همچنین برای فهم بهتر تأثیرات جهان بینی ابسوردیسم بر هنر معاصرش، به بررسی مولفه های آن در مصداق هایی از هنر غرب [تئاتر،نقاشی،عکاسی، مجسمه، چیدمان و هنر مفهومی] به ویژه پس از دهه 1960 پرداخته می شود که هدف از این بررسی، یافتن نگرشی نوین در نقد و تحلیل آثار هنری و فهم بهتر هنر این دوران است. در ادامه برای دریافت میزان گستردگی و تأثیرگذاری این دیدگاه بر هنرمندان ایرانی، برخی از آثار دو تن از هنرمندان تجسمی [بهمن محصص و حسینعلی ذابحی]، مورد مطالعه قرار می گیرد. این رساله تلاش دارد به چیستی دیدگاه ابسوردیسم و ویژگی های خاص آن و چگونگی شکل گیری بستر مناسب برای ظهور آن بپردازد؛ نقش آلبر کامو را در این زمینه نشان دهد و در نهایت تأثیرات این نگرش را بر آثار هنری دوران ظهور ابسوردیسم بررسی کند.روش تحقیق در این رساله، روشی توصیفی، تطبیقی در راستای پژوهشی بنیادی است. در این راستا برای دست یابی به شناختی جامع از تفکر مورد نظر به بررسی آراء چند متفکر تأثیر گذار وجستجوی نمونه هایی از آثار هنری چند هنرمند (موردکاوی) پرداخته می شود. روش یافته اندوزی (روش گردآوری داده ها) به صورت مطالعه کتابخانه ای و فیش برداری از کتاب های مربوطه، مصاحبه و جمع آوری اطلاعات اینترنتی است که در این راه موضوعبصورت توصیفی و تطبیقی مورد پژوهش قرار گرفته است.در نهایت این نتیجه حاصل می آید که نگرش ابسوردیسم تحت تأثیر بسیاری از تحولات فلسفی، اجتماعی و سیاسی به صورت آشکار یا پنهان توانسته است بسیاری از مولفه های خود را در برخی از انواع هنری نیمه دوم قرن بیستم در غرب، به نمایش بگذارد. در ضمن باید توجه داشت که اگرچه برخی از انواع هنری در غرب می توانند مصداق عینی تفکر ابسورد در هنر باشند اما در باب دو هنرمند ایرانی مورد نظر در این رساله این مسئله با قدری مسامحه صورت می گیرد. در حقیقت در باب ایشان تنها مشاهده مولفه ها کافی نبوده و برای بررسی بهتر به مطالعه زندگی ایشان توجه شده است، چرا که ایشان تجربه فلسفی ابسورد را نه به عنوان فلسفه ای برآمده از جهان بینی ای موجود در جامعه، بلکه به صورت شخصی در طی بروز برخی حوادث در زندگی شان، تجربه کرده اند.
زیبایی‌شناسی عناصر تزئینی معماری اسلامی ایران مرکزی در عهد ایلخانان با تأکید بر اصفهان
نویسنده:
غلامرضا هاشمی قاسم‌آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تزئین در هنر ایران، هم پیش از اسلام و هم در دوره ی اسلامی همواره از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. قرن هشتم هجری یکی از غنی ترین دوره های هنر ایرانی- اسلامی است که پس از حمله ی مغول و به قدرت رسیدن ایلخانیان شکل گرفت. تزئینات معماری این دوره دارای طرح ها و نقوش زیبایی است که در این پژوهش به آن پرداخته شده است.هدف از این تحقیق بررسی عناصر تزئینی معماری ایلخانی از دیدگاه زیبایی شناسانهو کشف روایط پنهان این عناصر بوده است. روش تحقیق توصیفی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی بوده است. پس از بررسی تزئینات شش بنای ایلخانی مشاهده شد که اصول زیبایی شناسی ایرانی- اسلامی همچون ذره گرایی، پرهیز از فضای خالی، رابطه ی ظرف و محتوا، وحدت در کثرت و کثرت در وحدت و... در این آثار وجود دارد.
  • تعداد رکورد ها : 7