جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
>
الف: فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی دوره معاصر
>
علامه طباطبایی: سید محمدحسین طباطبایی
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
تعداد رکورد ها : 4587
عنوان :
آیات معاد در سوره واقعه (بررسی تطبیقی تفسیر قرآن کریم صدر المتألهین شیرازی و تفسیر المیزان علامه طباطبایی)
نویسنده:
فاروق سعد محمود؛ استاد راهنما: محمدرضا حسینی نیا؛ استاد مشاور: عبدالجبار زرگوش نسب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
متن ناقص پایان نامه
فهرست منابع
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
سوره واقعه
,
تفسیر المیزان (علامه طباطبایی، قرآن به قرآن و اجتهادى)
,
056- سوره واقعه
,
056- سورة الواقعة
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ملاصدرا شیرازی: صدرالمتألهین
,
علامه طباطبایی: سید محمدحسین طباطبایی
چکیده :
سوره واقعه یکی از سوره هایی است که صحبت از قیامت در آن نکته برجسته ای است و این سوره در پاسخ به آنچه شک کنندگان می گویند به موضوع آخرت می پردازد. هدف ما در این تحقیق، تشریح و تحلیل تفسیر صدرالمطالحین شیرازی و تفسیر علامه طباطبایی از سوره واقعه، مقایسه این دو تفسیر در این زمینه و بیان تفاوت ها و شباهت ها در تفاسیر است. این دو متفکر با رویکرد توصیفی- تحلیلی. در تحقیق حاضر به نتایجی دست یافتیم که عبارتند از: هر دو مفسر از همه امکانات استفاده کردند تا تفسیر کاملی از این سوره به ما بدهند، لذا معانی و مفاهیم موجود در این آیات مبارکه را از آن استخراج کردند. همچنین به دلیل نگاه فلسفی صدرالدین شیرازی به این سوره و دیدگاه غالب تفسیری قرآنی در این سوره، تفاوت محتوایی زیادی بین این دو تفسیر از سوره واقعه یافتیم. از علامه طباطبایی. اما شباهتهای زیادی نیز بین این دو تفسیر یافتیم، مانند انتقال تفاسیر سایر اندیشمندان و روایات تفسیری و استفاده از نظرات مفسران و احادیث منقول و تفسیر آیات سوره واقعه به شیوه تفسیر. قرآن توسط قرآن و توجه به اشکالات مطرح شده در خصوص آیات در تفسیر آیات مبارکه و تلاش برای پاسخگویی به این اشکال.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
فرشتهشناسی از دیدگاه علاّمه طباطبایی با تأکید بر المیزان
نویسنده:
بهجت موسوی احمدی؛ استاد راهنما: ابوالفتح پرهامی، قدرت الله خیاطیان؛ استاد مشاور: عبدالکریم زارع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست منابع
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
تفسیر المیزان (علامه طباطبایی، قرآن به قرآن و اجتهادى)
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
علامه طباطبایی: سید محمدحسین طباطبایی
چکیده :
واژه ملک و مشتقات آن نزدیک به نود مرتبه در آیات قرآن کریم آمده است.« اصل مَلَک ، مألَک به تقدیم همزه از ألوک به معنای رسالت است ، سپس لام در آن مقدم است و مَلّاک خوانده می شود و سپس همزه به دلیل کثرت استعمال حذف و به مَلَک تغییر پیدا می کند و هنگام جمع ، همزه آن بر گردانده شده و گفته می شود ملائکه.» (قرشی ، 1354، قاموس قرآن ، ج6 ، ص275). علامه طباطبائی (1281-1360 ه ش) در ذیل آیه 1 سوره فاطر بحث فرشتگان را این چنین مطرح می کند« جاعل الملائکه رسلا اولی اجنحه مثنی و ثلاث و رباع » ، کلمه " ملائکه " جمع ملک ـ به فتحه لام ـ است ، که موجوداتی هستند مخلوق خدا ، و واسطه هایی بین او و بین عالم مشهود ، که آنان را موکل بر امور عالم تکوین و تشریع کرده است ، و بندگان محترمی هستند که هرگز خدا را در هر صورتی که به ایشان فرمان بدهد نافرمانی نمی کنند ، و به هر چه مأمور شوند انجام می دهند. بنابرآین ، جمله « جاعل الملائکه رسلا » اشعار بلکه دلالت دارد بر اینکه تمام ملائکه ، چون کلمه ملائکه جمع است و در آیه با الف و لام آمده افاده عموم می کند ـ رسولان و واسطه هایی بین خدا و بین خلق هستند ، تا اوامر تکوینی و تشریعی او را انجام دهند ، و دیگر وجهی ندارد که ما کلمه «رسل » را که در آیه است ، اختصاص دهیم به آن ملائکه ای که بر انبیاء نازل می شدند ، با اینکه قرآن کلمه «رسل » را بر ملائکه ای که واسطه وحی نبودند نیز اطلاق کرده ،از آن جمله در آیه 61 سوره انعام فرموده «حتی اذا جاء احدکم الموت توفته رسلنا » و نیز در آیه21 سوره یونس فرموده:« انّ رسلنا یکتبون ما تمکرون » ونیز درآیه 31 سوره عنکبوت فرموده: « ولمّا جاءت رسلنا ابراهیم بالبشری قالوا انّا مهلکوا اهل هذه القریه » و کلمه « أجنحه » جمع « جناح » است که در پرندگان به منزله دست انسان است ، وپرندگان به وسیله آن پرواز می کنند ، و به فضا می روند و بر می گردند ، واز جایی به جای دیگر نقل مکان می کنند. وجود فرشتگان نیز مجهز به چیزی است که می توانند با آن کاری را بکنند که پرندگان آن کار را با بال خود انجام می دهند ، یعنی ملائکه هم مجهز به چیزی هستند که با آن از آسمان به زمین و از زمین به آسمان می روند ، و از جایی به جای دیگر که مأمور باشند می روند ، قرآن نام آن چیز را « جناح » (بال) گذاشته ، و این نامگذاری مستلزم آن نیست که بگوییم ملائکه دو بال نظیر پرندگان دارند ، که پوشیده از پَر است ، چون صرف اطلاق لفظ مستلزم آن جناح ، نیست ، همچنان که الفاظ دیگری نظیر جناح نیز مستلزم معانی معهود نمی باشد ؛ مثلاً ، وقتی کلمه عرش و کرسی و لوح و قلم و امثال آن را در باره خدای تعالی اطلاق می کنیم ، نمی گوییم عرش آنها و کرسی و لوح و قلمش نظیر کرسی و لوح و قلم ماست ، بله این مقدار را از لفظ جناح می فهمیم که : نتیجه ای را که پرندگان از بالهای خود می گیرند ، ملائکه هم آن نتیجه را می گیرند ، و امّا اینکه چطور ان نتیجه را می گیرند از لفظ جناح نمی توان به دست آورد. جمله « اولی اجنحه مثنی و ثلاث و رباع » صفت ملائکه است ، و کلمه «مثنی » و « ثلاث » و کلمه « رباع » هر سه الفاظی هستند که بر تکرار عدد دلالت دارند ، یعنی کلمه «مثنی »به معنای دو تا دو تا است ، و کلمه « ثلاث » به معنای سه تا سه تا ، و کلمه « رباع » به معنای چهار تا چهار تا است. گویا خداوند بعضی از فرشتگان را ، دو بال داده و بعضی را سه بال ، و بعضی را چهار بال . و جمله « یزید فی الخلق ما یشاء » ـ بر حسب سیاق ، خالی از اشاره به این نکته نیست ، که بعضی از ملائکه بیش از چهار بال هم دارند . « انّ الله علی کلّ شیء قدیر » ـ این جمله تمامی مطالب قبلی را تعلیل می کند ، ممکن هم هست تنها تعلیل جمله اخیر باشد ، ولی ـ احتمال اول روشن تر به نظر می رسد (طباطبائی ، 1363 ، تفسر المیزان ، ج 17 ص 5 ـ10). در کتاب بحار الانوار از کتاب اختصاص نقل کرده است که وی به سند خود از معلی بن محمد ، و او با اسقاط نام راویان از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که فرمود : « خدای عزّوجلّ ملائکه را از نور آفرید » (مجلسی ، بحار الانوار ، ج 59 ، ص191 ، حدیث 48). و نیز در تفسیر قمی آمده که امام صادق (علیه السلام ) فرمود : ملائکه آب و طعام نمی خورند ، و برای او فرشتگانی دیگر است که تا روز قیامت یکسره در سجده اند ( قمی ، تفسیر قمی ، ج 2 ، ص 206 ) و نیز در تفسیر نور الثقلین آمده که امام صادق (علیه السلام ) به نقل از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم ) فرموده :هیچ موجودی از مخلوقات خدا نیست که عددش بیشتر از ملائکه باشد (عروسی حویزی ، تفسیر نورالثقلین ، ج 4 ، ص 34 ،حدیث 20 ). و نیز در تفسیر قمی آمده که امیر المؤمنین ( علیه السلام ) در باره خلقت ملائکه فرموده : خدایا ملائکه را بیافریدی و در آسمانت جای دادی ، ملائکه ای که نه در آنان سستی هست و نه غفلت ، و نه در ایشان معصیتی مفهوم دارد. آری آنها داناترین خلق تو به تو هستند وترسنده ترین خلق تو از تواند ، و مقرب ترین خلق تو به تواند و عامل ترین خلق تو به فرمان تواند ، نه خواب بر دیدگان ایشان مسلط می شود ، و نه سهو عقول ، و نه خستگی بدن ها ، ایشان نه در پشت پدران جای می گیرند ، و نه در رحم مادران ؛ و نه خلقتشان از ماء مهین است ، بلکه تو ای خدا ایشان را به نوعی دیگر ایجاد کرده ای ، و در آسمانهایت منزل دادی ، و با جای دادنت در جوار خود اکرامشان کرده ای ، و بر وحی خود امین ساختی ، و آفات را از ایشان دور کردی ، و از بلاها محافظتشان فرمودی ، و از گناهان پاکشان ساختی ، اگر قوت تو نبود خود قوی نمی شدند ، و اگر تثبیت تو نبود خودشان ثابت قدم نمی گشتند و اگر رحمت تو نبود اطاعت تو نمی کردند ، و اگر تو نبودی آنها هم نبودند . لیکن اگر آنها که این همه نزد تو مقام دارند ، و تو را اطاعت می کنند و نزدت دارای منزلتند ، و غفلتشان از امر تو اندک است ، آنچه را که از تو بر ایشان پوشیده مانده ، مشاهده می کردند ، و آن عظمت را که تا کنون از تو پی نبرده ان
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی توصیفی- تحلیلی عملکرد تفسیر قرآن به قرآن علامه طباطبایی در دو سوره زمر و مؤمنون
نویسنده:
نجمه رحیم زاده میبدی؛ استاد راهنما: احمد زارع زردینی؛ استاد راهنما: زهرا هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست منابع
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
سوره زمر
,
سوره مؤمنون
,
023- سوره مؤمنون
,
039- سوره زمر
,
023- سورة المؤمنون
,
039- سورة الزمر
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
علامه طباطبایی: سید محمدحسین طباطبایی
چکیده :
تفسیر قرآن به قرآن به معنای بهرهگیری از آیات دیگر قرآن برای روشنسازی مفهوم و هدف آیهای است که محتوای مشابه یا نزدیک به آن دارد. این روش تفسیر بر این اصل استوار است که برای درک بهتر مقصود خداوند باید آیات قرآن را با توجه به سایر آیات آن تفسیر کرد. در این راستا پیامبر اسلام (ص) در حدیثی فرمودند: «إِنَّمَا نَزَلَ کِتَابُ اللهِ یُصَدِّقُ بَعْضُهُ بَعْضًا وَلَا یُکَذَّبُ بَعْضُهُ بَعْضًا»؛ قرآن به گونهای نازل شده است که برخی از آیاتش برخی دیگر را تصدیق میکنند و هیچکدام یکدیگر را تکذیب نمیکنند (بیهقی، 1423، ص 527). حضرت علی (ع) نیز آیات قرآن را شاهد یکدیگر و تأییدکننده یکدیگر دانسته و بر لزوم استفاده از آیات دیگر قرآن برای تفسیر تأکید کردهاند (طبرسی، 1403، ج1، ص 386). این رویکرد در تفسیر قرآن به قرآن که از زمان پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) پیگیری شده است، با احادیثی که از نهی از تفسیر به رأی آمده، تقویت میشود. احادیث مختلفی از پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) در این زمینه وجود دارد که بر لزوم استفاده از دیگر آیات قرآن برای فهم دقیقتر تأکید میکند و میگوید: «هر کس که قرآن را به رأی خود تفسیر کند، در حقیقت در راه اشتباه قدم برداشته است» (ر.ک. طباطبائی، 1417، ج3، صص 76-80). این مسأله نشان میدهد که تفسیر مستقل از آیات قرآن، بدون توجه به ارتباط آنها، شیوهای نادرست است و قرآن باید در پرتو دیگر آیات تفسیر شود تا به درک صحیح و کامل آن نائل یافت. از جمله برجستهترین مفسرانی که این رویکرد را بهطور گسترده و نظاممند به کار برده است، علامه طباطبایی در تفسیر المیزان است. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، با بهرهگیری از این روش، به تفسیر دقیق و لایهبندی آیات قران و از جمله آیات سورههای زمر و مؤمنون پرداخته است. این دو سوره دارای مضامین و مفاهیم مهمی هستند که نیازمند تفسیر دقیق و جامع میباشند. سوره زمر بیشتر بر یگانگی خداوند، قدرت او در آفرینش و تدبیر جهان و همچنین بر مسئله معاد و حسابرسی در روز قیامت تمرکز دارد. در مقابل، سوره مؤمنون به بیان ویژگیها و صفات برجسته مؤمنان واقعی میپردازد. برای نمونه علامه طباطبایی مفهوم توحید را در سوره زمر با استفاده از آیات دیگر قرآن، توضیح میدهد. در این راستا آیه 38 سوره زمر وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ را با آیات دیگری که به خالقیت خداوند اشاره دارند، مقایسه میکند تا بر یکتایی خداوند تأکید کند. همچنین در تفسیر آیات مربوط به معاد، علامه طباطبایی از آیات دیگر قرآن استفاده میکند تا مفهوم روز قیامت و بازگشت به سوی خداوند را روشنتر کند. به عنوان مثال، آیه 68 سوره زمر : وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَمَن فِی الْأَرْضِ را با آیات دیگری که به نفخ صور و حوادث روز قیامت اشاره دارند، مقایسه میکند. همچنین در تفسیر آیه 1 تا 11 سوره مؤمنون که درباره ویژگیهای مؤمنان است، علامه طباطبایی برای توضیح بهتر مفهوم فلاح و رستگاری در آیه: قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ، آن را با آیاتی دیگر که درباره سعادت و پیروزی مؤمنان سخن میگویند، مقایسه میکند. او برای توضیح مفهوم خشوع در نماز که در آیه 2 سوره مؤمنون آمده است: الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ، از آیات دیگر مانند آیه 45 سوره عنکبوت: إِنَّ الصَّلَاهَ تَنْهَیٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ بهره میبرد تا نقش نماز را در پرهیز از گناه و تربیت روحی روشن سازد. همچنین در تفسیر آیه 12 تا 16 سوره مؤمنون که درباره مراحل خلقت انسان است: وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَهٍ مِّن طِینٍ، علامه طباطبایی آن را با آیاتی مانند آیه 14 سوره حج: وَمِنَ النَّاسِ مَن یُجَادِلُ فِی اللَّـهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطَانٍ مَّرِیدٍمقایسه میکند تا نشان دهد که مراحل خلقت نه تنها نشاندهنده قدرت خداوند، بلکه دلیلی برای یکتایی او نیز هست. گفتنی است علامه طباطبایی، در تفسیر آیات سوره زمر و مؤمنون به اصول مطلق و مقید، عام و خاص و مجمل و مبین نیز توجه ویژهای داشتهاند. بهعنوان نمونه، در سوره زمر، ویژگیهای مؤمنان را با روش مطلق و مقید بررسی کردهاند (طباطبایی، 1417، ج15، ص77) و وعده مغفرت الهی را از طریق مجمل و مبین تبیین کردهاند (همان، ج17، ص219). همچنین، در سوره مؤمنون، مسئله حسابرسی قیامت را با شیوه عام و خاص تفسیر نمودهاند (همان، ج17، ص324). بر این اساس، این پژوهش به دنبال پاسخ به دو سؤال اساسی است که علامه طباطبایی برای یافتن نظائر آیات در دو سوره زمر و مؤمنون از چه روشهایی استفاده میکند؟ و تحلیل تفسیر المیزان در این دو سوره چه کاربردها، اهداف و فوایدی را برای تفسیر قرآن به قرآن نشان میدهد؟ این تحقیق با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، ضمن بررسی رویکردهای تفسیری علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، به تحلیل این پرسشها خواهد پرداخت و نقش روش قرآن به قرآن را در ارائه تفسیری هماهنگ، عمیق و روشمند از آیات الهی روشن خواهد ساخت. انتخاب سورههای زمر و مؤمنون برای این پژوهش به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد این دو سوره در تبیین مبانی اعتقادی، تربیتی و روششناختی تفسیر قرآن به قرآن است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
حرکت در جوهر از دیدگاه علامه طباطبایی و شاگردان
نویسنده:
استاد راهنما: حسن معلمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست منابع
زبان :
فارسی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
علامه طباطبایی: سید محمدحسین طباطبایی
چکیده :
حرکت در جوهر از ابداعات صدرالمتالهین شیرازی و بیت الغزل حکمت متعالیه میباشد که بنابرتقریرصدرا بر سه اصل پذیرش اصالت وجود، وحدت حقیقت وجودو تشکیک حقیقت وجود،استوار میباشد بنابراین چنانچه قائل به اصالت وجود نباشیم و تشکیک در ماهیات را محال بدانیم ،طرح مساله حرکت جوهری بی مورد است اما اگر قائل به اصالت وجود باشیم ولی موجودات را حقائق متباینه بدانیم چنانچه بعض از مشائین به آن قائل هستند و یا اینکه قائل به وحدت حقیقت وجود ونفی تشکیک در آن شویم همانگونه که عارفان به آن قائل هستند باز هم حرکت جوهری قابل اثبات بلکه قابل تصور نخواهد بود ،بنابراین کسیکه در پی اثبات حرکت جوهری است نخست باید اصالت وجود و وحدت تشکیکیه وجود را اثبات کند لذا نزاع در حرکت جوهری با کسانی که قائل به اصالت ماهیت و نفی تشکیک در ذاتیات و یا قائل به اصالت وجود و تباین موجودات و یا قائل به وحدت وجود و موجود و نفی تشکیک در وجود هستند نزاع مبنائی خواهد بود نه موردی حکمای قبل از صدر المتالهین حرکت را در چهار مقوله از مقولات عرضیه یعنی کم ،کیف ،وضع و این ،جاری میدانستند ،صدر المحققین جنبش و حرکت را از خواص موجود جسمانی دانسته و به عقیده او هیچ موجود جسمانی ثابت نیست ،ثابت باید امری مجرد از ماده جسمانیه باشد ،همه مادیات به نظر او به حسب جوهر ذات متحرکند حرکت و جنبش در اعراض ،معلول سیلان اصل جوهر است ،اعراض در شئون و اطوار وجودی تابع جوهر و اختلاف حرکت در اعراض ،ناشی از اختلاف حرکت و جنبش در جواهر صوریه میباشد طبق این نظریه جهان یک پارچه حرکت و جریان و حدوث است. لذا مسئله حادث بودن یا حادث نبودن جهان شکل دیگری پیدا میکند. جهان حادث است به معنی اینکه عین حدوث است، یعنی دائما در حال جهیدن است.لذاجستجو کردن از اینکه جهان از کی آغاز شده و کی حادث شده است، بیمعنی است. بنابر اصل عدم امکان انقطاع فیض، جهان را از هر ابتدایی که فرض کنیم همیشه در حال حدوث بوده است. ، جهان از ازل وجود داشته و از ازل در حال حدوث بوده است، دائما موجود شده و فانی میشود اما حس ما آن را درک نمیکند صدر المتالهین دو اشکال اساسی یعنی{ امتناع حرکت در مجردات }و {تصویر بقاء و ثبات نفس در ضمن حرکت }که از سوی حکمای پیشین مطرح شده بود را از جلو راه برداشت ایشان در اغلب تالیفات فلسفی به حرکت جوهری تصریح میکندو مدعی است باتدبر در آیات قرآن و تفکر در احادیث معصومین علیهم سلام الله به این حقیقت رسیده است دومین ماخذ ملاصدرا کتاب اثولوجیا فلوطین است که به عقیده او بر تبدل جواهر و تجدد طبایع اجسام دلالت میکند منبع سوم صدر المتالهین عبارات زنون است که به نقل از ملل و نحل شهرستانی عباراتی از ایشان نقل میکند که بر حرکت جوهری دلالت میکند ماخذ چهارم ایشان عبارات محی الدین ابن عربی است صدرالمتالهین شیرازی در مجموع شش دلیل بر حرکت در جوهر اقامه کرده است که صورت آنها چنین است ـطبیعت جوهری علت اعراض است و علت متغیر، متغیر است اعراض لازمه وجود جوهرند و میان جعل آنها و جعل جوهر دوئیت نیست اعراض ،علامات تشخص و نحوه وجود و از شئون وجود جوهرند و تغییر آنها عین تغییر جوهر است برهان از طریق تبدیل و تبدل های جوهری برهان از طریق غایت و بالاخره برهان از طریق زمان و اینکه زمان امری گذرا و سیال است و این امر گذرا را به جوهر جسمانی اسناد می دهیم نظریه صدرا در باب حرکت جوهری قبل از ایشان توسط ابن سینا مردود شمرده شده بود شیخ الرئیس و پیروانش برای ابطال و استحاله حرکت جوهریه سه اشکال وارد نموده اند 1ـعدم بقاء موضوع و متحرک واحد در حرکت جوهریه 2ـلزوم انواع لایتناهی و حصر آنها بین الحاصرین بنابر پذیرش حرکت جوهریه 3ـحرکت عبارت است از سلوک موضوعی به طرف ضدش و چون برای جوهر ضدی متصور نیست حرکت نیز در آن به وقوع نمیپیوند ،البته اشکال سوم را شیخ الرئیس ضعیف شمرده و بر آن اشکال کرده است از زمان خود صدر المحققین هم این نظریه تا به امروز مخالفان یادی پیدا کرده است که از جمله میشود به ملارجبعلی تبریزی و پیروانش تا برسد به حکیم جلوه و اخیرا استاد مصطفوی {سعادت }که حرکت جوهری را اشتداد وجودی میدانند ولی بر این عقیده هستند که به دو جهت اشتداد وجودی را نمیتوان حرکت نامید اشاره کرد، اما نوصدرائیان ازحاج ملاهادی سبزواری تا حکیم موسس آقا علی مدرس وحکمای بعد از ایشان تا به امروز ضمن التزام به مبانی حکمت متعالیه در بسیاری از آراء صدرا مدعی نقص هستند و تلاش میکنند آنها را تکمیل نمایند ازباب نمونه میشود گفت یکی از براهین صدر المتالهین برای اثبات حرکت جوهری، برهان از طریق تلازم میان طبیعت و آثار و حرکات آن است حکیم سبزواری با این برهان به مخالفت برخواسته و آن را صرفا دلیلی الزامی و جدلی ،مطابق با مبانی اشراقی و ناسازگار با مبانی صدر المتالهین دانسته است ،اشکالات مهم حکیم سبزواری نشان میدهد که این برهان با تقریری که صدر المتالهین از آن به دست داده است تمام نیست ،شهید مطهری با بازسازی و تقریر جدید این برهان ،آن را به برهان تام تبدیل میکند البته این بازسازی ابهاماتی دارد و با تقریر صدرا کاملا همخوان نیست منتها بحث علمی مربوط به برهان یاد شده را ارتقاء و روشنی بخشیده است ،یا اینکه علامه طباطبایی پس از صدرا سازو کاری متفاوت برای مساله حرکت در جوهر ارائه کردند ایشان با مبنا قرار دادن مساله «وجود ربطی»برای اثبات حرکت جوهری ،نشان دادند که اثبات آن احتیاجی به مقدمات مورد استفاده ملاصدرا ندارد و در واقع اثبات حرکت نه تنها وام دار اصالت یافتن وجود نیست بلکه حتی متوقف بر اصل احتیاج طرفینی ماده و صورت هم نمیباشد بدین ترتیب خوانشی توسط ایشان ارائه گردید که در مقام اتصال به گذشته متقن تر و در قبال آینده افق های روشن تری را پیش روی فلسفه پژوهان میگشاید و یا اینکه برهان زمان که از سوی ایشان ناتمام است توسط شاگرد فاضل ایشان یعنی علامه مصباح بعنوان متقن ترین دلایل حرکت جوهریه شمرده شده است و مدعی است که هیچ اشکالی درباره آن به نظر نمیرسد خلاصه اینکه آنچه
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
جایگاه علوم انسانی در تفسیر قرآن کریم از دیدگاه علامه طباطبایی و رشیدرضا
نویسنده:
یاسر عبدالرسول محمد الدوری؛ استاد راهنما: محمد علی نظری؛ استاد مشاور: صادق میراحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست منابع
متن ناقص پایان نامه
زبان :
فارسی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
علامه طباطبایی: سید محمدحسین طباطبایی
چکیده :
پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی جایگاه علوم انسانی در دو تفسیر برجسته قرآنی، یعنی تفسیر المیزان نوشته علامه سید محمدحسین طباطبایی و تفسیر المنار اثر رشیدرضا، انجام گرفته است. از آنجا که علوم انسانی در دهههای اخیر به یکی از چالش برانگیزترین حوزهها در رابطه با دین و عقلانیت مدرن تبدیل شده است، بازخوانی ظرفیتهای قرآنی و تفسیری در این زمینه ضرورتی جدی دارد. مسئله محوری این پژوهش، تبیین چیستی و چگونگی حضور مفاهیم و مبانی علوم انسانی در ساختار تفسیری دو اندیشمند قرآنیِ شیعه و سنی و بررسی وجوه اشتراک و تمایز آنها در مواجهه با انسان، جامعه، تربیت، روان، سیاست، و عقلانیت است. پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد مقایسهای انجام شده و منابع اصلی آن، دو تفسیر المیزان و المنار، همراه با منابع مکمل فلسفی، علوم انسانی و دینی بوده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که تفسیر المیزان با تکیه بر مبانی فلسفی، رویکردی عقلانی-درونمتنی به مفاهیم علوم انسانی دارد و بر فطرت، عقل توحیدی، کرامت ذاتی انسان و عدالت هستیشناختی تأکید میورزد. در مقابل، تفسیر المنار با نگاهی اصلاحگرایانه، اجتماعی و برونمتنی، به دنبال بهرهگیری از قرآن در خدمت توسعه تمدن اسلامی، عقلانیت اجتماعی و ساخت نهادهای مؤثر تربیتی و سیاسی است. این دو تفسیر، با وجود تفاوت در روششناسی، از حیث تأکید بر عقل، عدالت، اصلاح اجتماعی و معرفت دینی، اشتراکاتی بنیادین دارند. نتایج نهایی پژوهش نشان میدهد که ترکیب و تلفیق این دو رویکرد تفسیری میتواند مسیر نظری و کاربردی مناسبی برای طراحی علوم انسانی اسلامی فراهم آورد. از رهگذر فهم عمیق و تطبیقی این تفاسیر، میتوان به ساختاری نوین برای معرفت دینی در حوزه علوم انسانی دست یافت؛ ساختاری که هم با عقلانیت وحیانی سازگار باشد و هم پاسخگوی نیازهای دنیای مدرن.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
نظر ابداعی علامه طباطبایی درباره قضا و قدر و نسبت آن با اختیار
نویسنده:
نیره کاظمی؛ استاد راهنما: رضا اکبریان؛ استاد مشاور: رمضانعلی فلاح رفیع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست منابع
زبان :
فارسی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
علامه طباطبایی: سید محمدحسین طباطبایی
چکیده :
مسئلهی قضا و قدر یکی از مسائل مهمی است که به طور عمیقی با بحثهای هستیشناسی و خداشناسی و همچنین اختیار انسان مرتبط است. قضا و قدر الهی و باور به تعیین مقدرات قبل از ایجاد انسان، مسأله اختیار را میتواند مورد پرسش جدی قرار دهد و در نگاه ظاهری این دو باور متضاد جلوه میکند. ممکن است به نظر برسد که اگر همه چیز در لوح محفوظ نگاشته شده پس اعمال و انتخابهای افراد نیز از پیش مشخص است و جایی برای اختیار نخواهد ماند و شاید باور به اختیار بی معنی باشد. لذا تبیین صحیح قضا و قدر به حل این تناقض کمک خواهد کرد. در این پژوهش برآنیم دیدگاه علامه طباطبایی در این دو مسأله را نشان دهیم. با بیان دیدگاه علامه طباطبایی دربارهی قضا و قدر و اختیار میتوان به نسبت و رابطهی این دو باور مهم پی برد و در نهایت وجود اختیار را برای انسان ثابت دانست. ایشان با در نظر گرفتن دو عالم امر و خلق و بیان تفاوتهای این دو عالم نشان میدهند که در عالم امر تنها امر الهی برای تحقق موجودات کافیست و در عالم خلق علاوه بر امر خداوند واسطه و اسباب هم در تحقق امور دخالت دارند و از این حیث عالم خلق عالم تدریج و زمان است. بر این مبنا ایشان تبیین دیگری از قضا و قدر ارائه کرده و با فرق نهادن میان فاعلیت تام خداوند و علت تامه که با قابلیت قابل و تحقق شرایط تام میگردد، توانسته از یک طرف هر فعلی را فعل خداوند بداند و از طرف دیگر اختیار انسان را هم جزئی از علل تامه به شمار آورد که برای تحقق فعل لازم است. بنابر این با بررسی بیشتر در نحوهی فاعلیت الهی، عوالم وجود و قضا و قدر، اختیار انسان تبیین فلسفی میشود، همچنین میتوان گفت همهی افعال از جهت ثبوت و وجود به خداوند متعال تحقق دارد و از این منظر فعل خدا است و از جهت فاعلیت میتواند فعل انسان باشد و در اینجاست که میتوان گفت انسان دارای اختیار است. لذا تناقضی بین این دو باور وجود ندارد و تبیین متفاوت علامه طباطبایی از قضا و قدر، میتواند اختیار را به نحو دیگری تبیین کند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی تطبیقی دیدگاه ویتگنشتاین و علامه طباطبائی در باب زبان دین
نویسنده:
عطا پاشائی انوریان؛ استاد راهنما: مهدی دشت بزرگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست منابع
متن ناقص پایان نامه
زبان :
فارسی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
علامه طباطبایی: سید محمدحسین طباطبایی
چکیده :
این پژوهش به بررسی تطبیقی دیدگاه ویتگنشتاین و علامّه طباطبائی در باب زبان دین میپردازد. فصل اول به کلیات و مفاهیم تحقیق پرداخت میکند. فصل دوم دیدگاه و مبانی ویتگنشتاین بررسی شده است. فصل سوم دیدگاه و مبانی علامّه طباطبائی بررسی شده است. فصل چهارم بررسی تطبیقی مبانی و نظرات این دو فیلسوف در باب زبان دین پرداخت شده است. ویتگنشتاین اول در رساله منطقی ـ فلسفی میگوید: زبان ابزاری برای تصور واقعیت است و قبل از زبان باید واقعیتی باشد تا گزارهایی معنا دار تحقق یابد. وی در مباحث خداشناسی و مباحث اخلاق و متافیزیکی سکوت را بهترین مسیر در این وادی پیشنهاد میدهد. اما در فلسفه متاخر خود در کتاب پژوهشهای فلسفی دین را امر معنادار میداند، وی میگوید دین در بازیهای زبانی که تحت یک صورت زندگی معین است معنادار تلقی می شود. اما علامّه طباطبائی واقعگرا میباشد وامور دینی را معنادار میداند وی معتقد به صدق و عینیت گزارههای دینی و خصوصـاً گـزارههـایی درباره ذات و صفات خداوند است. در مسئله زبان دین وی قائل به عرفی بودن گزاره های دینی است یعنی همانگونه که آحاد مردم برای استفاده از تفهیم و تفهّم مطلبی از یک نظام ادبیاتی و ساختار جمله بندی صحیح و واژگانی موجود استفاده میکنند، خداوند حکیم هم در انتقال این معارف به وسیله قرآن از این ابزار برای انتقال معانی استفاده کرده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
اینهمانی شخصیت انسان پس از مرگ از دیدگاه ملاصدرا و متکلمین جسم انگار مسلمان
نویسنده:
فاطمه البرزی؛ استاد راهنما: روح الله سوری؛ استاد مشاور: نادر شکرالهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
متن ناقص پایان نامه
فهرست منابع
زبان :
فارسی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
علامه طباطبایی: سید محمدحسین طباطبایی
چکیده :
پژوهش پیشرو از زاویهای خاص به حیات پس از مرگ مینگرد و درپی تبیین اینهمانی شخصیت انسان پس از مرگ با شخصیت پیش از مرگ اوست. در اینجا دو رویکرد کلان از سوی ملاصدرا و متکلمان جسمانگار ارائه شده است. با نظر بر آراء متکلمان جسمانگار مسلمان در رابطه با اینهمانی شخصیت انسان پس از مرگ و همچنین با توجه به تعاریف و لوازم دیدگاه آنان، نتیجه حاصل شده این است که شخصیت انسان محصور و محدود به جسم اوست و برای انسان خارج از بعد مادی، ملاک دیگری قائل نیستند؛ دیدگاه آنان باتکیه بر ظواهر آیات و روایات دینی به صورت جسمانگارانه شکل گرفت و رشد یافت. در مقابل ملاصدرا باتکیه بر اصول فلسفی و با بهرهگیری از ستون اصلی حکمت متعالیه- اصل حرکت جوهری و تجرد نفس- نادرستی و ناروایی دیدگاه متکلمان را اثبات کرده و به دفع شبهات وارده پرداخته است. طبق دیدگاه ملاصدرا شخصیت انسان وابسته به جسم نیست و نفس نمیتواند جسمانی باشد. درنتیجه مسئله اینهمانی نفس پس از مرگ و معاد، متناسب با این دیدگاه تبیین میشود. بنابراین با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و مقایسه میان دو رویکرد یادشده میتوان نتیجه گرفت که نظریه متکلمین جسمانگار پایه و اساس فلسفی و عقلانی نداشته و همچنین با نصوص دینی که نظریه خود را بر آن استوار کرده اند نیز در تناقض است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تحلیل و بررسی تطبیقی برداشتهای تفسیری فضل بن حسن طبرسی و علامه طباطبایی از آیات ناظر بر نقش فرشتگان در تدبیر امور هستی
نویسنده:
پریا اکبری؛ استاد راهنما: علی اکبر کلانتری؛ استاد مشاور: محمد مهدی آجیلیان مافوق
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست منابع
زبان :
فارسی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
علامه طباطبایی: سید محمدحسین طباطبایی
چکیده :
فرشتگان بهعنوان موجوداتی ملکوتی و واسطههای اجرای اوامر الهی در نظام هستی، نقش کلیدی و تعیینکنندهای در تدبیر امور جهان دارند و آیات متعددی از قرآن کریم به این نقش اشاره کرده است، اما برداشتهای تفسیری از این آیات با توجه به رویکردهای مختلف مفسران، تفاوتها و ویژگیهای خاصی را نشان میدهد. در این میان، برداشتهای فضلبنحسن طبرسی، مفسر برجسته قرن ششم هجری، که با رویکردی عمدتاً نقلی و استدلالی مبتنی بر احادیث و روایات اهل بیت ارائه شده است، و دیدگاه علامه طباطبایی، مفسر معاصر که با تأکید بر مبانی فلسفی، حکمی و عقلانی به تفسیر آیات پرداخته، دو منظر متفاوت اما مکمل را شکل میدهند. بیان مسئله اصلی این پژوهش، تحلیل و بررسی تطبیقی برداشتهای تفسیری این دو مفسر بزرگ از آیات ناظر بر نقش فرشتگان در تدبیر امور هستی است؛ مسألهای که فهم آن میتواند زمینهساز تعمیق معرفت دینی و ارتقاء سطح فهم ما از نظام تکوین و نظام الهی در جهان باشد. اهمیت این موضوع از آن جهت است که شناخت دقیق و همهجانبه از کارکرد فرشتگان، درک عمیقتری از ارتباط میان عالم غیب و عالم شهود به ما میدهد. با وجود تفاوت در روششناسی، هر دو مفسر بر واسطه بودن فرشتگان در اجرای اوامر الهی، نقش آنان در نزول وحی، ثبت اعمال، و قبض روح تأکید دارند. ضرورت این تحقیق نیز در این است که تاکنون مطالعات تطبیقی جامع و منظمی پیرامون برداشتهای تفسیری دو مفسر مذکور در زمینه نقش فرشتگان انجام نشده است؛ لذا این پژوهش در پر کردن این خلأ علمی و ارائه مدلی تحلیلی-تطبیقی مؤثر است. هدف اصلی تحقیق، استخراج، تحلیل و مقایسه دیدگاههای فضلبنحسن طبرسی و علامه طباطبایی درباره نقش فرشتگان در تدبیر امور هستی بر اساس آیات قرآن کریم است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی است. منابع اصلی مورد استفاده شامل تفاسیر «مجمعالبیان» اثر طبرسی و «المیزان» اثر علامه طباطبایی میباشد. تحلیل دادهها بر اساس استخراج آیات مرتبط، بررسی تفسیری هر مفسر، دستهبندی مفاهیم و مقایسه تطبیقی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که گرچه هر دو مفسر بر نقش واسطهای فرشتگان در اجرای اراده الهی تأکید دارند، اما تفاوت در رویکردهای تفسیری باعث شده است تا طبرسی بیشتر به نقل، حدیث و معنای ظاهری آیات توجه کند، در حالی که علامه طباطبایی با نگاهی فلسفی و حکمی، نقشی گستردهتر و عمیقتر برای فرشتگان در نظام علّی و تکوینی جهان ترسیم میکند. همچنین، در تفسیر علامه، فرشتگان بهعنوان موجوداتی فعال در جریان عالم علت و معلول و همراه با نظام حکمت الهی دیده میشوند که این امر منجر به فهمی جامعتر و هماهنگتر از تدبیر هستی میشود. در مجموع، این پژوهش با ارائه تحلیلی دقیق و تطبیقی، توانسته است افقهای جدیدی را در فهم نقش فرشتگان در نظام هستی و تفسیر قرآن باز کند و بر ضرورت تداوم مطالعات تطبیقی میان تفاسیر کلاسیک و معاصر تأکید نماید.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
پاسخ به شبهات آیات حدود از منظر علامه طباطبایی و وهبه الزحیلی
نویسنده:
عصام الدین گوگلان؛ استاد راهنما: محمد فاکر میبدی؛ استاد مشاور: محسن کاظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
متن ناقص پایان نامه
فهرست منابع
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
علامه طباطبایی: سید محمدحسین طباطبایی
چکیده :
این «رساله»، از میان انبوه شبهات در باره آموزههای دینی، «پاسخ به شبهات آیات حدود را از منظر علامه طباطبایی و وهبه الزحیلی» را انتخاب نموده و با روش توصیفی- تحلیلی و با روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای، مسأله را مورد تحلیل و بررسی قرار داده و توانسته است که از رهگذر این دو اندیشمند مسلمان، ضمن پاسخ دادن به شبهات مطرح در باره آیات حدود، افق جدیدی را در راستای ایجاد و شکلگیری تمدن نوین اسلامی بگشاید، که حاصل و دستاوردهای رساله عبارتند از: علامه طباطبایی و وهبه الزحیلی تاریخمندی احکام شرعی را برنتابیدند و میگویند: خصوصیات دین مقدس اسلام این است که همیشه نیازمندیهای ثابت انسان را کانون توجه قرار داده و از نیازهای غیرثابت انسان نیز، غافل نمانده است، اما نیازمندیهای متغیر انسان را تابع نیازمندیهای ثابت او میداند و تاکید دارد که برای نیازمندیهای ثابت قانون ثابت و برای نیازمندیهای متغیر قانونهای متغیر تشریع نموده،که قوانین ثابت روح و مقصد قانون متغیر است و قانون متغیر باید در شعاع قانون ثابت تفسیر گردد. علامهطباطبایی و وهبه الزحیلی، با تأمل و دقت به شبهات روش تحلیل مفهومی در پاسخ فرمودهاند: اولاً، از آفتهای پژوهش در آمیختن مسائل و عدم تمییز میان نوع مسأله، سنخ مسأله است، که طراحان شبهه به این مسأله توجه نداشته و همه را یکسان دیده و به دلیل همین خلط، گرفتار مشکل شدهاند. ثانیاً، میان «ماشارحه» و «ماحقیقیه» که دو ابزار مهم برای پاسخ و تحلیل مفاهیماند توجه نداشتهاند، در صورتی که فقها در تعریف مفاهیم میان آندو تفاوت قایلاند. ثالثاً، تعیین مقدار مجازات حدی و قصاص توسط شارع حکیم، بدون ملاک و مبانی نیست؛ زیرا از شارع حکیم مقبول نیست که بدون ملاک و معیار احکامی را تشریع نمایند.در نتیجه، مجازات کیفری بر اساس مبانی، که همان جلب مصلحت و دفع مفسده است، تشریع گردیده و مصلحت، دارای مراتب است که به تبع آن، جرائم نیز، به طبقات و مراتب مختلف طبقهبندی و درجهبندی میگردد. به اعتقاد علامه طباطبایی و وهبه الزحیلی اجرای علنی مجازات طبق مصالح اجتماعی بوده که سبب امنیت و سعادت جامعه است؛ هرچند امروزه اجرای حدود از سوی دگراندیشان دینی به شدت مورد تردید قرار گرفته و دشمنان اسلام شبهات متعدد و گوناگون را در پیرامون آیات حدود مطرح نمودهاند. علامه طباطبایی و وهبه الزحیلی در راستای ایجاد توازن و هماهنگی میان نیازهای ثابت و متغیر بشر معتقدند که قوانین اسلامی، طبق مصالح عمومی انسان و جامعه وضع شده و احکام کیفری، جهت محافظت و مراقبت از مقاصد ضروری شریعت، پایهریزی گردیده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
تعداد رکورد ها : 4587
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید