جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 15
تحلیل تصویری آیات تقابلی انفاق (مطالعه موردی آیات 261-274سوره بقره)
نویسنده:
انسیه السادات میرصابری ، انسیه خزعلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بیان تصویری در انتقال مفاهیم قرآنی نقش بسیار مؤثری دارد. تصاویر هنری در آیات قرآن ابزاری برای انتقال معانی مورد نظر به ذهن مخاطب است. بررسی و دقت در تصویرگری­ هنری قرآن و بیان کارکردهای این تصاویر راز اعجاز نظام­ بیانی و فکری بافت قرآن را روشن­ تر می­کند و از نتایج ثمربخش آن تحریک عقل و عواطف انسانی در درک و فهم بیشتر آیات ­الهی است. سیّد­قطب و دیگر ادیبان معاصر فراتر از دانشمندان قدیم رفته و اصطلاح "تصویر"­را جایگزین اصطلاحات پیچیده­ی بلاغی کرده و مهمترین عناصر آن را برشمرده­اند. در این راستا این پژوهش بر آن شد که با توجه به آرای سیّد­قطب، محمدداود و حسین‌جمعه به برخی از مهمترین عناصر تصویرپردازی، هماهنگی­ هنری و خیال­ پردازی­حسی در تحلیل تصویرهای تقابلی در آیات انفاق (261-274) سوره­ی البقرة بپردازد؛ زیرا این­گونه تقابل­ها در تصاویر قرآن و به­خصوص در بافت­های همجوار، به­وضوح بیشتر مفاهیم بلند قرآنی و القای سهل­تر معانی به ذهن مخاطب می­انجامد. این پژوهش با روش توصیفی_تحلیلی به این نتایج دست یافته­است که بعضی از اسلوب­های هنریِ خیال، هم چون تجسیم و تشخیص در توصیف انفاق کافران و مؤمنان، مشابه هستند؛ اما برخی مانند کنایه، بیشتر برای هشدار و تهدید کافران به­کار رفته­است و تقابل­تضادی یکی از مهم­ترین و پر­بسامد­ترین روابط معنایی در این آیات است. افعال­ حرکتی بیشتر از نوع انتقالی است و به­ کارگیری آن همراه دیگر اسالیب نقش آن را در پویایی تصاویر پررنگ­ تر کرده و در توصیف انفاق کافران بیشتر استفاده شده­است.
صفات اليهود في القرآن الكريم
نویسنده:
محمود عودة سليمان أبو طعيمه
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
العالم الدراسی,
تحلیل مفهوم آنومی در قرآن با تاکید بر سوره مبارکه بقره
نویسنده:
محمد میرزائی ، مصطفی کریمی ، علی سلیمی ، علی اصغر شعاعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
آنومی ازجمله مفاهیم کلان در آسیب‌های اجتماعی است که یکی از علل مهم شکل‌گیری این آسیب‌ها را تبیین می‌کند. آنومی به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن، فرد قطعیت‌های گذشته را ازبین‌رفته می‌یابد و وجدان جمعی توانایی پشتیبانی و راهنمایی اخلاقی او را از دست می‌دهد. شناخت عوامل آسیب‌های اجتماعی، نقش مهمی در پیشگیری و درمان آنها دارد. سئوالی که وجود دارد این است که آیا قرآن – به‌عنوان مهم‌ترین منبع معرفتی مسلمانان - به مفهوم آنومی در جامعه اسلامی توجه داشته است. هدف این تحقیق، آشکارکردن توجه قرآن به مفهوم آنومی است. آشکارکردن توجه قرآن به این مفهوم، مقدمه بحث از راهکارهای قرآن برای مقابله با این وضعیت است. روش تحقیق، تحلیل محتوای کیفی با رویکرد ترکیبی است. یافته‌ها نشان می‌دهد که عواملی که منجر به وضعیت آنومی در ابتدای حکومت اسلامی در مدینه شده‌اند عبارتند از: مرجعیت علمی اهل کتاب، القائات اهل کتاب، تغییر قبله و نومسلمانی. ازجمله آثار آنومی که در قرآن بازتاب یافته‌اند، عبارتند از: ضعیف‌شدن اعتبار باورها، ارزش‌ها، هنجارهای اسلامی، شکل‌گیری دلبستگی‌ها و آگاهی‌های دوگانه، سرگردانی افراد در انتخاب نظام‌های اعتقادی و ارزشی موجود و متزلزل‌شدن آنان در عمل‌کردن یا پایبندماندن به باورها، ارزش‌ها و هنجارهای اسلامی.
صفحات :
از صفحه 121 تا 146
بررسی عملکرد تفسیرالمیزان وتفسیرروح المعانی در انتقال مفاهیم الفاظ و عبارتهای چند معنایی در سوره های بقره، آل عمران، نساء و مائده قرآن کریم
نویسنده:
پدیدآور: ابوالفضل تاجیک استاد راهنما: حامد صدقی استاد راهنما: صغری فلاحتی استاد مشاور: سیدعدنان اشکوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
قرآن معجزه بزرگ پیامبر اسلام و متنی فرابشری است، که پژوهشگران از جنبه‌های مختلفی آن را مورد بررسی قرار داده اند؛ تعدّد معانی برخی واژگان در قرآن و سطوح معنایی متعددی که برخی واژگان قرآنی دارند، در تمام مذاهب اسلامی پذیرفته شده است، گاهی یک لفظ در سوره ای از قرآن می تواند معانی متعددی را به خواننده منتقل کند، سطوح گوناگون معنایی در قرآن سبب شده گاهی مفسران برداشت های متعددی از یک آیه داشته باشند، اعتقاد به ساختار چندمعنایی بودن واژگان در شمار مهم‌ترین مبانی تفسیر قرآن است. بر این اساس، برای هر آیه، پس از گذر از معنایی ظاهری، می‌باید به معنایی درونی و لایه‌های بعدی معانی آیات توجه کرد. در این نوشتار پژوهشگرتلاش کرده است بستری فراهم سازد تا ضمن بررسی آیاتی که حاوی واژگان متعدد المعانی هستند، عملکرد علامه طباطبایی و علامه آلوسی را در دو تفسیر «المیزان» و «روح المعانی» در حیطه این نوع از واژگان، نشان دهد. پژوهش حاضر با هدف شناساندن مواضع وجایگاههای چند معنایی های مهم دربرخی سوره های قرآن کریم و بررسی وتطبیق دو تفسیرمذکور ضمن بیان نقاط قوت و ضعف هردوتفسیرو بیان اصول درستِ قواعد وقرائن فهم معنا، به یک درک دقیق ویکسان برسد؛ بنابر این با روش توصیفی - تحلیلی با تکیه برمنابع کتابخانه ای تلاش نموده اهمیت کشف معانی ثانویه و تأثیرآن در فهم عمیق قرآن و نقش دوتفسیر"المیزان " و"روح المعانی" در انتقال معانی الفاظ وعبارتهای چندمعنایی را بررسی کند، و بیان نموده که این دو مفسراز چه روش و مبنایی برای فهم معانی الفاظ وعبارتهای چند معنایی درقرآن بهره جسته اند. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که کشف معنای ثانویه، فهم و درک مطالب را برای مخاطبان قرآن آسان‌تر کرده، و در برخی موارد موجب گردیده احکام نادرست از متن قرآن برداشت نشود. به فراخور موضوع مورد مطالعه، تفسیر المیزان که دیدگاه های یک عالم شیعه اثنا عشری علامه طباطبایی به روش کلامی، و روح المعانی دربردارنده دیدگاه های یک عالم سنی علامه آلوسی به روش اشعری مورد واکاوی قرار گرفته، و مشخص شد علامه طباطبایی و علامه آلوسی فقط به معنای فرهنگ واژگانی کلمات اکتفاء نکرده اند بلکه معنای دوم و بیشتر را نیز برای برخی واژگان در نظر گرفته اند تا ترجمه ای درست و دقیق ارائه دهند و مخاطب را با مفهوم صحیح عبارت آشنا کنند. علامه طباطبایی و علامه آلوسی برای یافتن معنای مراد از علم لغت و تفسیر استفاده کرده اند.
مواهب الرحمن في تفسير القرآن المجلد 4 (البقرة: 228 - البقرة: 286)
نویسنده:
عبدالأعلى موسوي سبزواري
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار التفسیر,
چکیده :
مواهب الرحمن في تفسير القرآن يكى از تفاسير جامع و متقن شيعه در دوره‌هاى اخير است؛ زيرا از زاويه‌اى علمى به ابعاد مختلف ادبى، لغوى، بلاغى، فقهى، كلامى، اجتماعى، فلسفى و عرفانى پرداخته و در هر قسمت به‌تناسب وارد بحث شده است. روش تفسير، اجتهادى و درعين‌حال جمع بين معقول و منقول است. شامل همه آيات قرآن مى‌شود و با نثرى روان و بدون پيچيدگى و تفنن در عبارات مطالب را ارائه كرده است. مؤلف قبل از ورود به تفسير، در مقدمه‌اى كوتاه، انگيزه و شيوه خود را اين چنين بيان مى‌دارد: «اكثر مفسرين، قرآن را به رنگ و بوى علمى كه با آن مأنوسند، تفسير كرده‌اند؛ فلاسفه، متكلمين، فقها، عرفا، صوفيه، اهل لغت، اهل حديث و ديگران. تلاشم اين است كه تفسير به رأى نكنم و تفسير قرآن را به قرآن ارائه دهم و با آنچه از ائمه(ع) در تبيين آيات آمده، درآميزم و آنچه را مورد پذيرش و اتفاق جميع اهل شريعت است، به آن اضافه نمايم و در نهايت، آنچه را كه مى‌توان با قرائن معتبر از آيات استظهار كرد، كنار آن ذكر نمايم. روش من اين بوده كه مضمون آيه را بيان كنم، سپس مفردات و بعد از آن مباحث مربوط به آيه را مطرح كنم و در مبحث دلالى، معناى عامى را كه آيه با دلالت‌هاى ظاهرى يا دقائق علمى به آن، اشاره دارد، بيان كرده‌ام. متعرض بيان نظم آيات و ارتباط آنها نشدم؛ زيرا معتقدم، جامع قريب آنها هدايت و تكامل انسانى است؛ با اين وصف، وجهى براى ذكر نظم آيات نمى‌بينم. شأن نزول آيات را غالبا ذكر نكردم؛ چون معتقدم، آيات قرآن، كلياتى است كه بر مصاديق خود، در همه زمان‌ها تطبيق مى‌كند؛ پس وجهى براى تخصيص آن به زمان نزول يا به فرد خاصى، نيست. رواياتى از ائمه(ع) نيز كه در صدد بيان مصاديق هستند، از باب تخصيص معناى آيه به آن مصداق، نخواهد بود، بلكه مصداق تطبيق كلى بر افراد خود مى‌باشد. از عبارت‌هاى مغلق و الفاظ سخت و تفصيل زائد احتراز جستم». ايشان ابتداى بحث هر سوره، به ذكر مكى يا مدنى بودن آن، تعداد آيات و احيانا وجه تسميه آن مى‌پردازد. پس از آن وارد بحث آيات مى‌شود، ابتدا اشاره‌اى به مضمون كلى آيات، نموده، سپس به تفسير فقره به فقره آن مى‌پردازد. بعد از آن به مفردات پرداخته، معانى لغوى، مفاهيم و تفسير آنها را بيان مى‌كند. ايشان تحت عنوان «بحوث المقام»، به بحث‌هاى متفاوتى مى‌پردازد؛ از آن جمله: بحث ادبى، بحث دلالى، فقهى، روايى، فلسفى، كلامى، عرفانى، علمى، اخلاقى و اجتماعى. در بحث ادبى، به تجزيه و تركيب و قرائت مى‌پردازد و وجوه مختلف آن را بيان مى‌نمايد و گاه نيز بحثى تخصصى ادبى ارائه مى‌نمايد؛ مانند جلد 1، صفحه 336، ذيل آيه 96 سوره بقره، بحثى راجع به «لو». مراد ايشان از «بحث دلالى» مطالبى است كه به كمك ظاهر آيات، قرائن علمى و مانند آن فهميده مى‌شود. در «بحث فقهى»، متعرض مسائل فقهى آيات مى‌شود و تا حدودى به استدلال بر آن طبق مذهب اماميه، مى‌پردازد؛ اما تفصيل آن را به كتب فقهى بدون ذكر نام يا كتاب «مهذب الأحكام» خود ارجاع مى‌دهد (مانند ج1، ص307، ذيل آيه 79 سوره بقره). در «بحث روايى»، ايشان، روايات قابل اعتماد را از كتب روائى و تفسيرى، در تفسير آيات ذكر مى‌كند و معمولا همراه با اظهار نظر درباره مضمون، دلالت، سند يا رجال آن، مى‌باشد. گاهى نيز به بحث‌هاى علمى در موضوع مناسب با آيه مى‌پردازد؛ مثلاًذيل آيات 102 و 103 بقره، بحثى علمى درباره سحر، حقيقت، انواع، موضوع، تأثير و فرق آن با عمل انبيا مطرح مى‌نمايد يا بحث علمى درباره كيفيت نزول و تنزيل قرآن[۱] به تناسب آيات نيز گاهى، بحث‌هاى فلسفى، ارائه مى‌دهد؛ به‌عنوان نمونه ذيل آيات 5-7 سوره حمد، بحثى راجع به «نفى سنخيت بين علت و معلول در فاعل مختار» مطرح مى‌كند يا در ذيل آيات 51-54 سوره بقره، بحثى درباره اينكه «افاضات الهى محدود به حدود استعداد و كيفيت قابل مى‌باشد و اينكه غرض اصلى از ميقات همين افاضات است» و يا بحث اراده را در ص85، ج8، ذيل آيات 26-28 سوره نساء مطرح مى‌نمايد. بيان لطائف و نكات عرفانى و استظهارهاى باطنى، نيز به‌تناسب آيات، لابه‌لاى تفسير ايشان، چشم‌نواز است؛ مانند ص184 و 179، ج1، ذيل بحث «هبوط» و آيات 38 و 35 سوره بقره يا بحث تهذيب نفس، ج8، ص144، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحثى در اراده و مراد، ص102، ج8، ذيل آيه 26-28 سوره نساء. بحث‌هاى تاريخى، مانند تاريخ دخول بنى اسرائيل به مصر و زندگى و خروج آنها و كيفيت قصه بقره، هر از گاهى ذيل آيات، ديده مى‌شود. تاريخ عقايد ملل و نحل نيز به مقدار كم، تكميل‌كننده مباحث ايشان است، مانند بحث تاريخ عقايد «صابئين»، ذيل آيه 62 سوره بقره، ص271، ج1. مطالب اخلاقى نيز از مواردى است كه مصنف، مطرح مى‌نمايد، مانند بحث گناهان كبيره و صغيره، ص135، ج8، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحث نفاق، ص352، ج8، ذيل آيات 60-63 سوره نساء. بحث‌هاى اجتماعى نيز مورد غفلت مصنف واقع نشده و به‌تناسب مطرح كرده است، مانند ج3، ص107، بحثى در حقيقت ملكيت، ذيل آيه 188 سوره بقره يا جايگاه زن، ج3، ص380، ذيل آيات 222 و 223 سوره بقره. در اين ميان، مباحث كلامى مصنف، توجه خواننده را به خود جلب مى‌كند، مانند ج1، ص361، ذيل آيات 102 و 103 راجع به فرق معجزه و سحر، بحث جبر و تفويض ذيل آيات 23 و 24 و 27 سوره بقره، ج1، ص132 تا ص140 يا بحث امامت، ج8، ص340، ذيل آيه 59 سوره نساء. علاوه بر عناوين بالا، عنوان «بحث قرآنى» در مواردى اندك، نيز مطالبى را در بر دارد، مانند ج8، ص283، ذيل آيه 48 سوره نساء يا ج4، ص456 ذيل آيات 275-281 سوره بقره، درباره ربا. مؤلف گرچه در مقدمه كوتاه خود، بحثى درباره علوم قرآنى ننمود، اما به شكل موضوعى برخى مطالب اين علم را مطرح نموده است، مانند بحث مفصلى در نسخ (ج1، ص377، ذيل آيات 106-108 سوره بقره) يا بحث اعجاز قرآن (ج1، ص115، ذيل آيات 23-24 سوره بقره) و بحث نزول قرآن (ج3، ص39، ذيل آيه 185 سوره بقره). در جلد چهارم به تفسیر آیات 228 تا 286 سوره بقره پرداخته شده است.
مواهب الرحمن في تفسير القرآن المجلد 3 (البقرة: 183 - البقرة: 227)
نویسنده:
عبدالأعلى موسوي سبزواري
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار التفسیر,
چکیده :
مواهب الرحمن في تفسير القرآن يكى از تفاسير جامع و متقن شيعه در دوره‌هاى اخير است؛ زيرا از زاويه‌اى علمى به ابعاد مختلف ادبى، لغوى، بلاغى، فقهى، كلامى، اجتماعى، فلسفى و عرفانى پرداخته و در هر قسمت به‌تناسب وارد بحث شده است. روش تفسير، اجتهادى و درعين‌حال جمع بين معقول و منقول است. شامل همه آيات قرآن مى‌شود و با نثرى روان و بدون پيچيدگى و تفنن در عبارات مطالب را ارائه كرده است. مؤلف قبل از ورود به تفسير، در مقدمه‌اى كوتاه، انگيزه و شيوه خود را اين چنين بيان مى‌دارد: «اكثر مفسرين، قرآن را به رنگ و بوى علمى كه با آن مأنوسند، تفسير كرده‌اند؛ فلاسفه، متكلمين، فقها، عرفا، صوفيه، اهل لغت، اهل حديث و ديگران. تلاشم اين است كه تفسير به رأى نكنم و تفسير قرآن را به قرآن ارائه دهم و با آنچه از ائمه(ع) در تبيين آيات آمده، درآميزم و آنچه را مورد پذيرش و اتفاق جميع اهل شريعت است، به آن اضافه نمايم و در نهايت، آنچه را كه مى‌توان با قرائن معتبر از آيات استظهار كرد، كنار آن ذكر نمايم. روش من اين بوده كه مضمون آيه را بيان كنم، سپس مفردات و بعد از آن مباحث مربوط به آيه را مطرح كنم و در مبحث دلالى، معناى عامى را كه آيه با دلالت‌هاى ظاهرى يا دقائق علمى به آن، اشاره دارد، بيان كرده‌ام. متعرض بيان نظم آيات و ارتباط آنها نشدم؛ زيرا معتقدم، جامع قريب آنها هدايت و تكامل انسانى است؛ با اين وصف، وجهى براى ذكر نظم آيات نمى‌بينم. شأن نزول آيات را غالبا ذكر نكردم؛ چون معتقدم، آيات قرآن، كلياتى است كه بر مصاديق خود، در همه زمان‌ها تطبيق مى‌كند؛ پس وجهى براى تخصيص آن به زمان نزول يا به فرد خاصى، نيست. رواياتى از ائمه(ع) نيز كه در صدد بيان مصاديق هستند، از باب تخصيص معناى آيه به آن مصداق، نخواهد بود، بلكه مصداق تطبيق كلى بر افراد خود مى‌باشد. از عبارت‌هاى مغلق و الفاظ سخت و تفصيل زائد احتراز جستم». ايشان ابتداى بحث هر سوره، به ذكر مكى يا مدنى بودن آن، تعداد آيات و احيانا وجه تسميه آن مى‌پردازد. پس از آن وارد بحث آيات مى‌شود، ابتدا اشاره‌اى به مضمون كلى آيات، نموده، سپس به تفسير فقره به فقره آن مى‌پردازد. بعد از آن به مفردات پرداخته، معانى لغوى، مفاهيم و تفسير آنها را بيان مى‌كند. ايشان تحت عنوان «بحوث المقام»، به بحث‌هاى متفاوتى مى‌پردازد؛ از آن جمله: بحث ادبى، بحث دلالى، فقهى، روايى، فلسفى، كلامى، عرفانى، علمى، اخلاقى و اجتماعى. در بحث ادبى، به تجزيه و تركيب و قرائت مى‌پردازد و وجوه مختلف آن را بيان مى‌نمايد و گاه نيز بحثى تخصصى ادبى ارائه مى‌نمايد؛ مانند جلد 1، صفحه 336، ذيل آيه 96 سوره بقره، بحثى راجع به «لو». مراد ايشان از «بحث دلالى» مطالبى است كه به كمك ظاهر آيات، قرائن علمى و مانند آن فهميده مى‌شود. در «بحث فقهى»، متعرض مسائل فقهى آيات مى‌شود و تا حدودى به استدلال بر آن طبق مذهب اماميه، مى‌پردازد؛ اما تفصيل آن را به كتب فقهى بدون ذكر نام يا كتاب «مهذب الأحكام» خود ارجاع مى‌دهد (مانند ج1، ص307، ذيل آيه 79 سوره بقره). در «بحث روايى»، ايشان، روايات قابل اعتماد را از كتب روائى و تفسيرى، در تفسير آيات ذكر مى‌كند و معمولا همراه با اظهار نظر درباره مضمون، دلالت، سند يا رجال آن، مى‌باشد. گاهى نيز به بحث‌هاى علمى در موضوع مناسب با آيه مى‌پردازد؛ مثلاًذيل آيات 102 و 103 بقره، بحثى علمى درباره سحر، حقيقت، انواع، موضوع، تأثير و فرق آن با عمل انبيا مطرح مى‌نمايد يا بحث علمى درباره كيفيت نزول و تنزيل قرآن[۱] به تناسب آيات نيز گاهى، بحث‌هاى فلسفى، ارائه مى‌دهد؛ به‌عنوان نمونه ذيل آيات 5-7 سوره حمد، بحثى راجع به «نفى سنخيت بين علت و معلول در فاعل مختار» مطرح مى‌كند يا در ذيل آيات 51-54 سوره بقره، بحثى درباره اينكه «افاضات الهى محدود به حدود استعداد و كيفيت قابل مى‌باشد و اينكه غرض اصلى از ميقات همين افاضات است» و يا بحث اراده را در ص85، ج8، ذيل آيات 26-28 سوره نساء مطرح مى‌نمايد. بيان لطائف و نكات عرفانى و استظهارهاى باطنى، نيز به‌تناسب آيات، لابه‌لاى تفسير ايشان، چشم‌نواز است؛ مانند ص184 و 179، ج1، ذيل بحث «هبوط» و آيات 38 و 35 سوره بقره يا بحث تهذيب نفس، ج8، ص144، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحثى در اراده و مراد، ص102، ج8، ذيل آيه 26-28 سوره نساء. بحث‌هاى تاريخى، مانند تاريخ دخول بنى اسرائيل به مصر و زندگى و خروج آنها و كيفيت قصه بقره، هر از گاهى ذيل آيات، ديده مى‌شود. تاريخ عقايد ملل و نحل نيز به مقدار كم، تكميل‌كننده مباحث ايشان است، مانند بحث تاريخ عقايد «صابئين»، ذيل آيه 62 سوره بقره، ص271، ج1. مطالب اخلاقى نيز از مواردى است كه مصنف، مطرح مى‌نمايد، مانند بحث گناهان كبيره و صغيره، ص135، ج8، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحث نفاق، ص352، ج8، ذيل آيات 60-63 سوره نساء. بحث‌هاى اجتماعى نيز مورد غفلت مصنف واقع نشده و به‌تناسب مطرح كرده است، مانند ج3، ص107، بحثى در حقيقت ملكيت، ذيل آيه 188 سوره بقره يا جايگاه زن، ج3، ص380، ذيل آيات 222 و 223 سوره بقره. در اين ميان، مباحث كلامى مصنف، توجه خواننده را به خود جلب مى‌كند، مانند ج1، ص361، ذيل آيات 102 و 103 راجع به فرق معجزه و سحر، بحث جبر و تفويض ذيل آيات 23 و 24 و 27 سوره بقره، ج1، ص132 تا ص140 يا بحث امامت، ج8، ص340، ذيل آيه 59 سوره نساء. علاوه بر عناوين بالا، عنوان «بحث قرآنى» در مواردى اندك، نيز مطالبى را در بر دارد، مانند ج8، ص283، ذيل آيه 48 سوره نساء يا ج4، ص456 ذيل آيات 275-281 سوره بقره، درباره ربا. مؤلف گرچه در مقدمه كوتاه خود، بحثى درباره علوم قرآنى ننمود، اما به شكل موضوعى برخى مطالب اين علم را مطرح نموده است، مانند بحث مفصلى در نسخ (ج1، ص377، ذيل آيات 106-108 سوره بقره) يا بحث اعجاز قرآن (ج1، ص115، ذيل آيات 23-24 سوره بقره) و بحث نزول قرآن (ج3، ص39، ذيل آيه 185 سوره بقره). در جلد سوم به تفسیر آیات 183 تا 227 سوره بقره پرداخته شده است.
مواهب الرحمن في تفسير القرآن المجلد 2 (البقرة: 124 - البقرة: 182)
نویسنده:
عبدالأعلى موسوي سبزواري
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار التفسیر,
چکیده :
مواهب الرحمن في تفسير القرآن يكى از تفاسير جامع و متقن شيعه در دوره‌هاى اخير است؛ زيرا از زاويه‌اى علمى به ابعاد مختلف ادبى، لغوى، بلاغى، فقهى، كلامى، اجتماعى، فلسفى و عرفانى پرداخته و در هر قسمت به‌تناسب وارد بحث شده است. روش تفسير، اجتهادى و درعين‌حال جمع بين معقول و منقول است. شامل همه آيات قرآن مى‌شود و با نثرى روان و بدون پيچيدگى و تفنن در عبارات مطالب را ارائه كرده است. مؤلف قبل از ورود به تفسير، در مقدمه‌اى كوتاه، انگيزه و شيوه خود را اين چنين بيان مى‌دارد: «اكثر مفسرين، قرآن را به رنگ و بوى علمى كه با آن مأنوسند، تفسير كرده‌اند؛ فلاسفه، متكلمين، فقها، عرفا، صوفيه، اهل لغت، اهل حديث و ديگران. تلاشم اين است كه تفسير به رأى نكنم و تفسير قرآن را به قرآن ارائه دهم و با آنچه از ائمه(ع) در تبيين آيات آمده، درآميزم و آنچه را مورد پذيرش و اتفاق جميع اهل شريعت است، به آن اضافه نمايم و در نهايت، آنچه را كه مى‌توان با قرائن معتبر از آيات استظهار كرد، كنار آن ذكر نمايم. روش من اين بوده كه مضمون آيه را بيان كنم، سپس مفردات و بعد از آن مباحث مربوط به آيه را مطرح كنم و در مبحث دلالى، معناى عامى را كه آيه با دلالت‌هاى ظاهرى يا دقائق علمى به آن، اشاره دارد، بيان كرده‌ام. متعرض بيان نظم آيات و ارتباط آنها نشدم؛ زيرا معتقدم، جامع قريب آنها هدايت و تكامل انسانى است؛ با اين وصف، وجهى براى ذكر نظم آيات نمى‌بينم. شأن نزول آيات را غالبا ذكر نكردم؛ چون معتقدم، آيات قرآن، كلياتى است كه بر مصاديق خود، در همه زمان‌ها تطبيق مى‌كند؛ پس وجهى براى تخصيص آن به زمان نزول يا به فرد خاصى، نيست. رواياتى از ائمه(ع) نيز كه در صدد بيان مصاديق هستند، از باب تخصيص معناى آيه به آن مصداق، نخواهد بود، بلكه مصداق تطبيق كلى بر افراد خود مى‌باشد. از عبارت‌هاى مغلق و الفاظ سخت و تفصيل زائد احتراز جستم». ايشان ابتداى بحث هر سوره، به ذكر مكى يا مدنى بودن آن، تعداد آيات و احيانا وجه تسميه آن مى‌پردازد. پس از آن وارد بحث آيات مى‌شود، ابتدا اشاره‌اى به مضمون كلى آيات، نموده، سپس به تفسير فقره به فقره آن مى‌پردازد. بعد از آن به مفردات پرداخته، معانى لغوى، مفاهيم و تفسير آنها را بيان مى‌كند. ايشان تحت عنوان «بحوث المقام»، به بحث‌هاى متفاوتى مى‌پردازد؛ از آن جمله: بحث ادبى، بحث دلالى، فقهى، روايى، فلسفى، كلامى، عرفانى، علمى، اخلاقى و اجتماعى. در بحث ادبى، به تجزيه و تركيب و قرائت مى‌پردازد و وجوه مختلف آن را بيان مى‌نمايد و گاه نيز بحثى تخصصى ادبى ارائه مى‌نمايد؛ مانند جلد 1، صفحه 336، ذيل آيه 96 سوره بقره، بحثى راجع به «لو». مراد ايشان از «بحث دلالى» مطالبى است كه به كمك ظاهر آيات، قرائن علمى و مانند آن فهميده مى‌شود. در «بحث فقهى»، متعرض مسائل فقهى آيات مى‌شود و تا حدودى به استدلال بر آن طبق مذهب اماميه، مى‌پردازد؛ اما تفصيل آن را به كتب فقهى بدون ذكر نام يا كتاب «مهذب الأحكام» خود ارجاع مى‌دهد (مانند ج1، ص307، ذيل آيه 79 سوره بقره). در «بحث روايى»، ايشان، روايات قابل اعتماد را از كتب روائى و تفسيرى، در تفسير آيات ذكر مى‌كند و معمولا همراه با اظهار نظر درباره مضمون، دلالت، سند يا رجال آن، مى‌باشد. گاهى نيز به بحث‌هاى علمى در موضوع مناسب با آيه مى‌پردازد؛ مثلاًذيل آيات 102 و 103 بقره، بحثى علمى درباره سحر، حقيقت، انواع، موضوع، تأثير و فرق آن با عمل انبيا مطرح مى‌نمايد يا بحث علمى درباره كيفيت نزول و تنزيل قرآن[۱] به تناسب آيات نيز گاهى، بحث‌هاى فلسفى، ارائه مى‌دهد؛ به‌عنوان نمونه ذيل آيات 5-7 سوره حمد، بحثى راجع به «نفى سنخيت بين علت و معلول در فاعل مختار» مطرح مى‌كند يا در ذيل آيات 51-54 سوره بقره، بحثى درباره اينكه «افاضات الهى محدود به حدود استعداد و كيفيت قابل مى‌باشد و اينكه غرض اصلى از ميقات همين افاضات است» و يا بحث اراده را در ص85، ج8، ذيل آيات 26-28 سوره نساء مطرح مى‌نمايد. بيان لطائف و نكات عرفانى و استظهارهاى باطنى، نيز به‌تناسب آيات، لابه‌لاى تفسير ايشان، چشم‌نواز است؛ مانند ص184 و 179، ج1، ذيل بحث «هبوط» و آيات 38 و 35 سوره بقره يا بحث تهذيب نفس، ج8، ص144، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحثى در اراده و مراد، ص102، ج8، ذيل آيه 26-28 سوره نساء. بحث‌هاى تاريخى، مانند تاريخ دخول بنى اسرائيل به مصر و زندگى و خروج آنها و كيفيت قصه بقره، هر از گاهى ذيل آيات، ديده مى‌شود. تاريخ عقايد ملل و نحل نيز به مقدار كم، تكميل‌كننده مباحث ايشان است، مانند بحث تاريخ عقايد «صابئين»، ذيل آيه 62 سوره بقره، ص271، ج1. مطالب اخلاقى نيز از مواردى است كه مصنف، مطرح مى‌نمايد، مانند بحث گناهان كبيره و صغيره، ص135، ج8، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحث نفاق، ص352، ج8، ذيل آيات 60-63 سوره نساء. بحث‌هاى اجتماعى نيز مورد غفلت مصنف واقع نشده و به‌تناسب مطرح كرده است، مانند ج3، ص107، بحثى در حقيقت ملكيت، ذيل آيه 188 سوره بقره يا جايگاه زن، ج3، ص380، ذيل آيات 222 و 223 سوره بقره. در اين ميان، مباحث كلامى مصنف، توجه خواننده را به خود جلب مى‌كند، مانند ج1، ص361، ذيل آيات 102 و 103 راجع به فرق معجزه و سحر، بحث جبر و تفويض ذيل آيات 23 و 24 و 27 سوره بقره، ج1، ص132 تا ص140 يا بحث امامت، ج8، ص340، ذيل آيه 59 سوره نساء. علاوه بر عناوين بالا، عنوان «بحث قرآنى» در مواردى اندك، نيز مطالبى را در بر دارد، مانند ج8، ص283، ذيل آيه 48 سوره نساء يا ج4، ص456 ذيل آيات 275-281 سوره بقره، درباره ربا. مؤلف گرچه در مقدمه كوتاه خود، بحثى درباره علوم قرآنى ننمود، اما به شكل موضوعى برخى مطالب اين علم را مطرح نموده است، مانند بحث مفصلى در نسخ (ج1، ص377، ذيل آيات 106-108 سوره بقره) يا بحث اعجاز قرآن (ج1، ص115، ذيل آيات 23-24 سوره بقره) و بحث نزول قرآن (ج3، ص39، ذيل آيه 185 سوره بقره). در جلد دوم به تفسیر آیات 124 تا 182 سوره بقره پرداخته شده است.
مواهب الرحمن في تفسير القرآن - الجزء الاول (الفاتحة - البقرة: 123)
نویسنده:
السيد عبد الأعلى الموسوي السبزواري
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم - ایران: دارالتفسیر,
چکیده :
این تفسیر یکی از تفاسیر جامع و متقن شیعه در دوره‌های اخیر است زیرا از زاویه‌ای علمی به ابعاد مختلف ادبی، لغوی، بلاغی، فقهی، کلامی، اجتماعی، فلسفی و عرفانی پرداخته و در هر قسمت به تناسب وارد بحث شده است. روش تفسیر اجتهادی و در عین حال جمع بین معقول و منقول است، شامل همه آیات قرآن می‌شود و با نثری روان و بدون پیچیدگی و تفنن در عبارات مطالب را ارائه داده است. ایشان قبل از ورود به تفسیر در مقدمه‌ای کوتاه انگیزه و شیوه خود را اینچنین بیان می‌دارد: «اکثر مفسرین، قرآن را به رنگ و بوی علمی که با آن مانوسند، تفسیر کرده‌اند، فلاسفه، متکلمین، فقها، عرفا، صوفیه، اهل لغت، اهل حدیث و دیگران. تلاشم این است که تفسیر به رای نکنم، و تفسیر قرآن را به قرآن ارائه دهم، و با آنچه از ائمه علیهم السلام» در تبیین آیات آمده، در آمیزم، و آنچه مورد پذیرش و اتفاق جمیع اهل شریعت است، به آن اضافه نمایم و در نهایت، آنچه را که می‌توان با قرائن معتبر از آیات استظهار کرد، کنار آن ذکر نمایم. روش من این بوده که مضمون آیه را بیان کنم، سپس مفردات و بعد از آن مباحث مربوط به آیه را مطرح کنم، و در مبحث دلالی، معنای عامی که، آیه با دلالتهای ظاهری یا دقائق علمی به آن، اشاره دارد، را، بیان کرده‌ام. متعرض بیان نظم آیات و ارتباط آنها نشدم زیرا معتقدم، جامع قریب آنها هدایت و تکامل انسانی است، با این وصف، وجهی برای ذکر نظم آیات نمی‌بینم. شان نزول آیات را غالبا ذکر نکردم، چون معتقدم، آیات قرآن، کلیاتی است که بر مصادیق خود، در همه زمانها تطبیق می‌کند، پس وجهی برای تخصیص آن به زمان نزول یا به فرد خاصی، نیست. روایاتی از ائمه «علیهم السلام» نیز که در صدد بیان مصادیق هستند از باب تخصیص معنای آیه به آن مصداق، نخواهد بود، بلکه مصداق تطبیق کلی بر افراد خود می‌باشد. از عبارتهای مغلق و الفاظ سخت و تفصیل زائد احتراز جستم.»
التبيان في تفسير القران المجلد 1 (الفاتحة - البقرة: 141)
نویسنده:
شيخ الطائفة ابي جعفر محمد بن الحسن بن علي الطوسي؛ قدم له: الشيخ اغا بزرك الطهراني؛ تصحيح: احمد حبيب العاملي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دار احياء التراث العربي,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
التبیان فی تفسیر القرآن، کتابی در تفسیر قرآن اثر محمد بن حسن طوسی (۳۸۵-۴۶۰ق) معروف به شیخ طوسی که آن را اولین تفسیر کامل شیعی دانسته‌اند که حاوی تفسیر همه آیات قرآن است و علاوه بر آن، از روش‌های متعدد تفسیری در آن استفاده شده است. این تفسیر از منابع کهن تفسیری به‌شمار می‌آید و بسیاری از مفسران شیعه، از آن سرمشق گرفته‌اند./ شیخ طوسی در این تفسیر، علاوه بر نقل روایات معصومان(ع) و صحابه، با تکیه بر عقل و توجه به علوم مختلف، آرای مفسران گذشته و معاصران خود را بررسی و ارزیابی کرده است. از این رو، برخی این تفسیر را دربردارنده انواع علوم و فنون قرآنی، همچون صرف، نحو، اشتقاق، معانی، بیان، حدیث، فقه، کلام و تاریخ دانسته‌اند./ انگیزه تألیف: بنابر گفته شیخ طوسی در مقدمه، او قصد داشته است با این تألیف، کاستی‌های تألیفات تفسیری پیشین را برطرف سازد. به گفته او هیچ‌یک از علمای شیعه کتابی جامع و کامل در تفسیر قرآن ننوشته بودند که آیات قرآن را از نظرگاه‌های مختلف مانند علم کلام، حدیث، لغت و جز آن تفسیر کند و روایات تفسیری و اندیشه‌گر‌یهای مفسران پیشین را به‌گونه مستوفی بررسی کند و آنچه را بدان نیاز هست، خود تفسیر کند. تنها گروهی به گردآوری احادیث درباره آیات پرداخته‌اند بی‌ آنکه روایات و آرای تفسیری را استقصا(= تفحص و جست و جوی کامل)و بررسی و ارزیابی کنند و از خود چیزی برای تبیین و تفسیر آیات بیفزایند./ شیخ طوسی معتقد است که عالمان اهل سنت نیز در تفسیر قرآن یا هر روایتی درباره قرآن را نقل کرده و از این‌رو از اختصار و تمرکز بر موضوع دور مانده‌اند و یا تنها به تفسیر الفاظ غریب و مشکل قرآن نگریسته‌اند. برخی نیز کوشیده‌اند راهی میان این دو را برگزینند و از زاویه دانشی که در آن تخصص دارند قرآن را تفسیر کرده‌اند. شیخ طوسی تفاسیر گروه سوم، از جمله ابومُسلم محمد بن بحر اصفهانی (م. ۳۲۰ق.) و علی بن عیسی رمانی (م. ۳۸۴ق.)، از علمای معتزله را بهتر از دیگر آثار تفسیری دانسته ولی تذکار داده که همینان نیز از نظرگاه‌های علوم مختلف به تفسیر دست نزده و افزون بر این، گاه مطالبی طولانی آورده‌اند که نیازی به ذکر آنها نبوده است. بدین‌رو، او خود بر آن شده است تا تفسیری در عین اختصار، جامع و کامل تألیف کند که در آن، به علوم مختلف قرآنی مانند قرائت، معانی بیان، صرف و نحو و متشابهات بپردازد و نیز به شبهه‌ها و طعنه‌های ملحدان و مبطلان مانند اهل جبر و تشبیه و مانند آن پاسخ دهد. طوسی وعده داده است که در این اثر نه چنان کوتاه می‌نویسد که فهم مطالب مشکل شود و نه اصل ایجاز و اختصار را فرو می‌گذارد./ روش و گرایش تفسیری: روش شیخ طوسی در این اثر نسبت به تفاسیر پیشین شیعه تازگی دارد و گویا نخست اثر تفسیری شیعی است که تنها به گردآوری روایات تفسیری نپرداخته بلکه خود، تحلیل، ارزیابی و اجتهاد هم کرده است. شیخ طوسی در این کتاب همراه ذکر و بررسی روایات معصومان(ع) و صحابه و نقل آراء و اندیشه‌های مفسران پیشین، خود نیز دست به‌اندیشه‌گری زده است. پیش از آن، در تفاسیر شیعه، مانند تفسیر قمی (اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم)، عیاشی (قرن سوم)و جز آن، تنها روایاتی که درباره آیات صادر شده بودند، نقل می‌گشتند و مؤلفان این تفاسیر روایی، خود به تحلیل و ارزیابی دست نمی‌زدند. در میان اهل سنت، طبری (م. ۳۱۰ق.) با تفسیرش مشهور به جامع البیان فی تفسیر القرآن در این روش بر شیخ طوسی پیشی دارد. شیخ طوسی از حجم روایات شیعی در تفسیر خویش کاسته است و به گفته برخی پژوهشگران معاصر، او در این روش از تفسیر المصابیح فی تفسیر القرآن تالیف مفسر دیگر شیعی، ابوالقاسم حسین بن علی معروف به وزیر مغربی (۳۷۰۴۱۸ ق) متاثر بوده و همین روش به تفاسیر بعدی شیعی نیز راه یافت هرچند برخی تفاسیر دوره‌های بعد باز روش پیشین را پی گرفتند و برای نمونه در تفاسیر دوره صفویه چیزی جز روایات تفسیری نمی‌توان یافت. به ظاهر، این بازگشت به گذشته، تا اندازه‌ای از تسلط اخباریان در این دوره، که توجهی ویژه به روایات داشتند، متأثر است. با این حال، شیخ طوسی در مقدمه کتاب، که از روش‌های تفسیری سابق و معاصر خود یاد کرده و نام چند مفسر را هم برده، از تفسیر وزیر مغربی نام نبرده است. التبیان از تفاسیری است که آنها را به لحاظ منابع به‌کار رفته، «چند منبعی» یا «جامع» می‌خوانند. در این روش، مفسر از منابع و مستندات تفسیری متعددی از جمله قرآن، روایت و عقل در استنباطات تفسیری خود سود می‌برد. التبیان بدین لحاظ که در تفسیر آیات همزمان از منبع عقل و نقل بهره برده، از تفاسیر پیشین شیعه ممتاز است./ تفسیر کلامی: شیخ طوسی در مباحث عقلی، فلسفی و کلامی چیره بوده و از این‌رو، به تناسب موضوعات، از موضوعات کلامی بسیار یاد کرده و از روش عقلی برای تبیین معانی آیات بهره برده است. او در برخی مواضع، هنگام تفسیر یک آیه، اندیشه‌های فرقه‌های کلامی مانند مرجئه را نیز نقل و نقد کرده است./ تفسیر ادبی: روش تحلیل لغوی، صرفی و نحوی کلمات برای راه یافتن به معانی آیات در این تفسیر قابل توجه است.[۱۰] شیخ طوسی از منابع معتبر ادبی و و اشعار فصیح عربی برای تحلیل لغوی سود برده است./ در غالب موارد، هنگام تفسیر یک آیه آرای مفسران نخستین قرآن و اقوال کسانی مانند ابن عباس که از منابع تفسیری اهل سنت‌اند، ذکر و بررسی شده است./ محتوا و ساختار: این اثر، تفسیر همه سوره‌ها و آیات قرآن را به ترتیب کتابت در بر دارد. تفسیرهای پیشین شیعه، مانند تفسیر ابوحمزه ثمالی (م ۱۴۸ ق)، تفسیر (منسوب به) امام حسن عسکری، نقل از محمد بن‌قاسم استرآبادی (م ح ۳۸۰ ق)، تفسیر فرات‌ کوفی (از اعلام قرن سوم و چهارم قمری)و تفسیر قمی (اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم قمری)، برخی آیات قرآن را بررسی نکرده‌اند./ چیستی و ترتیب مطالب مربوط به هر سوره چنین است که در آغاز از نام‌های سوره، مکی یا مدنی بودنش، وضعیت آن به لحاظ وجود ناسخ و منسوخ و پاره‌ای دیگر از مشخصاتش سخن می‌رود. معنای لغوی واژگان، اختلاف قرائات، نکات صرف و نحوی و بلاغی و سپس شرح و تفسیر آیه و آرا و اقوال مختلف درباره آن، از مطالب دیگر کتاب است./ بررسی اسباب نزول آیات و مسائل کلامی و مباحث فقهی مرتبط با آن در جای جای کتاب به‌چشم می‌خورد به‌گونه‌ای که وجهه کلامی و فقهی تفسیر بر دیگر وجوه آن برتری محسوسی دارد. نظر به آشنایی شیخ با اختلافات فقهی میان مذاهب مختلف اسلامی، بررسی‌های فقهی او در این اثر در بسیاری از مواقع، حالت تطبیقی و مقایسه‌ای نیز به خود گرفته است./ شیخ طوسی پیش از پرداختن به تفسیر متن قرآن، دو فصل آورده است. نخست فصلی است با عنوان «در مطالبی که باید پیش از تفسیر از آنها آگاهی داشت» که شیخ در ابتدای این فصل به اختصار در رد تحریف قرآن چه تحریف به زیادت و چه تحریف به نقیصه سخن گفته است. فصل دوم با عنوان «نامهای قرآن و نامگذاری سوره‌ها و آیات»، مختصری است درباره موضوعاتی مانند نامهای قرآن و اصطلاحات و مفاهیمی مانند سوره، آیه و جز آن که آگاهی از آنها برای ورود به تفسیر قرآن کریم، مناسب می‌نماید./ جایگاه تفسیر التبیان: اهمیت التبیان افزون بر مطالب و محتوای آن، بیشتر در روشی است که به جریان تفسیرنویسی شیعی وارد کرده و برای تفاسیر بعدی شیعی به سرمشق تبدیل شده است./ مفسران شیعه بعدی و کتاب‌شناسان، این کتاب را ستوده و از محاسن آن سخن گفته‌اند. فضل بن حسن طبرسی مولف تفسیر مجمع البیان تصریح دارد که التبیان سرمشق او در تدوین تفسیرش بوده است.
تفسير النور - الجزء الأول (الفاتحة - آل عمران)
نویسنده:
الشيخ محسن قرائتي؛ ترجمه: حسین صافی؛ مراجعة الترجمة: محمدحسن زراقط
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دار المؤرخ العربی,
  • تعداد رکورد ها : 15