جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4206
اشکال نسخ و منسوخ شیخ هادی معرفت، علامه طباطبایی و سید الخوئی
نویسنده:
پدیدآور: باسم فیصل حسن الخفاجی استاد راهنما: سعید عبیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ایده نسخ توسط عوامل اساسی و احتمالی جذب می شود که آن را از حاشیه به متن منتقل می کند. بنابراین، این ایده حول محوری اساسی می چرخد که حول رضایت و تسلیم در برابر فرمان خداوند خلاصه می‌شود که به سلسله مراتب مفاد آن و روش کار مفسر و فقیه در منطق این اندیشه بر حسب نیاز و ماهیت زمان مربوط می‌گردد. از این رو، علیرغم کثرت منابع شناخت و گرایش های فکری در باب نسخ، برای همه کسانی که این نوع تفکر را مد نظر دارند، مبحث نسخ مورد توجه پژوهش‌های قرآنی بوده و هست. این پژوهش بر اساس ساختاری است که علوم مختلف را هم‌پوشانی می‌نماید تا به ما نشان دهد خروجی دانش هر یک از این ساختارها چگونه است و به صورت نظام مند و تحلیلی، حقیقت را در لابه لای میراث اسلامی جستجو می کند. دیدگاه (علامه شیخ محمد هادی معرفت) نسبت به نسخ از دیدگاه استادش (سید ابوالقاسم خویی) متفاوت نیست ولی او یکی از گرایش‌ها را توسعه داده است. انواع دیگری از تقسیم‌بندی‌های نسخ را اضافه شده که ناظر به درجات حکم و طبیعت اختلاف موضوعاتی است که در آنها نسخ صورت می‌گیرد. این انواع (نسخ مشروط و نسخ متدرج) فضای وسیع تری را برای انتقال احکام موضوعات ایجاد می‌کند. او از یک سو، آنچه را که استادش تأیید می‌کرد، محدود کرد و دایره انواع نسخ را بیشتر نمود تا ماهیت پژوهش قرآنی را که او قصد دستیابی به آن را دارد، تطبیق دهد. در مورد دیدگاه (آیت الله العظمی السید ابوالقاسم خویی) حلقه تحقیقاتی ایشان در جستجوی منشأ مباحث و جست و جوی احکام منطبق با ماهیت موضوعات مورد مطالعه، محدود بود. در نتیجه در بررسی احکام آن موضوعات و بیان تأثیر یا عدم آن، به یک مطالعه دقیق واقعی رسید و این همان چیزی بود که ما در محدود کردن نسخ، تنها به یک آیه رسیدیم و بررسی نمودیم. و اما دیدگاه (علامه سید محمد حسین الطباطبایی) و با توجه به گرایش‌های تفسیری فلسفی او، دایره نسخ نزد او بخاطر خارج شدن نسخ از دایره تشریع و ملحق شدن آن به دایره تکوین، وسیع‌تر است. و این نیازمند آن است که مفسر از معنای لغوی و اصطلاحی آن بخاطر توسعه و دامنه نسخ، بگذرد؛ لذا رفتن پیامبر و امام، و آمدن جانشینان آنان، ضمن دائره نسخ قرار می‌گیرد و حکم واقعی نسخ متوقف بر از بین رفتن حکم شرعی و جایگزینی حکم شرعی دیگر نیست و دامنه تکوینیات از دامنه تشریعیات وسیع تر است مگر این که برخی از انواع نسخ ها را که در نگاه امامیه وجود دارد، نمی‌پذیرد چون پذیرش برخی از اقسام، مستلزم آن است که کتاب خدا تحریف شده باشد و این به طور کل و تفصیل، از نگاه امامیه رد شده است.
رابطه ایمان با عمل در مسیحیت پروتستان و شیعه امامیه؛بررسی تطبیقی بین مارتین لوتر و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: عباس جبار حنون شبانات استاد راهنما: جواد قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع ایمان و ارتباط آن با عمل یکی از مهم‌ترین موضوعاتی است که متکلمان ادیان مختلف در مورد آن بحث می‌کنند، زیرا این موضوع تا حد زیادی در زندگی مؤمنان جاری و ساری بوده و از اهمیت بالایی برخوردار است. بیشتر ادیان خصوصاً ادیان آسمانی بر عمل صالح به عنوان نمود خارجی ایمان کامل تأکید داشته و آن را شرط نیل به سعادت می‌دانند. هدف این پژوهش تبیین مفهوم ایمان و نشان دادن دایره عمل در اندیشه دینی و بیان رابطه ایمان با عمل در اندیشه مسیحی بر اساس دیدگاه‌های متفکر پروتستان لوتر و فکر شیعی بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی، متفکر شیعه است که مقایسه‌ای بودن این تحقیق وجه امتیاز آن شمرده می‌شود. یکی دیگر از دلایل انتخاب این موضوع کمبود آثار محققان در این زمینه است. در این تحقیق ابتدا با مفاهیم ایمان، عمل، سعادت و نیز مسیحیت پروتستان و شیعه امامیه آشنا می‌شویم و سپس با روش توصیفی و تحلیلی و با مراجعه به آثار مارتین لوتر و علامه طباطبایی به واکاوی مفهوم ایمان و عمل و رابطه آنها و نیز مفهوم سعادت می‌پردازیم. در پایان نیز ضمن مقایسه آراء این دو اندیشمند پروتستانی و شیعی، به اشتراکات و تفاوت‌های نظرات آنها در این موضوع می‌پردازیم. به صوت خلاصه باید گفت: دستیابی به نجات و رستگاری از نظر لوتر تنها با ایمان میسر است و اعمال نقشی در سعادت انسانی ندارد. البته باید دانست از نظر پروتستان‌ها اعمال صالح دارای آثار اخلاقی و اجتماعی در رابطه افراد با یکدیگر است. از نظر شیعه امامیه که در این تحقیق علامه طباطبایی آن را نمایندگی می‌نماید، رابطه ایمان و عمل رابطه تکاملی است که هر دوی آنها در سعادت انسان نقش مستقیم دارند و التزام به یکی بدون دیگری انسان را سعادتمند نخواهد ساخت.
اهداف قرآنی از دیدگاه علامه طباطبایی و امام مکی بن ابی طالب القیسی (مطالعه تطبیقی)
نویسنده:
پدیدآور: اثیر عزیز علی المدلل استاد راهنما: محمد حسن احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این تحقیق به بررسی اهداف قرآنی علامه طباطبایی و امام مکی بن ابی طالب با تکیه بر روش تطبیقی می پردازد و هدف از این تحقیق تبیین اهداف تفسیری قرآن در مورد قرآن است. ان، سوره بقره و پاره ای از آیات آن، طباطبایی و الامام مکی القیسی، اهداف آیات سوره بقره و برخی از آیات آن را بیان کرده و برداشت کاملی از تفسیر آنها ارائه کرده است. تبیین تفاوت ها و شباهت های بین آنها وظیفه و نتیجه گیری بین محقق مهم ترین نتیجه ای که محقق با این تحقیق به دست آورده این است که روش تفسیری طباطبایی بر اساس برداشت او از آیات قرآن به عنوان یک اصل و اساس است، چه در قرآن کریم و چه در بزرگوار. سنت و در سیره اهل بیت علیهم السلام، زیرا آنها بیانگر واقعیت قرآن هستند و می دانند که چه احکام، اصول و ارزش هایی بر آن نازل شده است. تفسیر قرآن کریم و تبیین مقاصد قرآنی از آن و اما مکی القیسی در تفسیر خود به رویکرد تفسیری یا المثور نزدیک شده است که در آنجا قرآن را با قرآن و قرآن با حدیث صحیح، چنانکه در زبان عربی بسیار مورد توجه است، زیرا قرآن به زبان عربی نازل شده و در مسیر خود در گفتار کشیده شده است، لذا عربی را حصار و حصار می کند. چارچوب تفسیر در جایی که از قرآن هر تفسیری را که با قواعد عربی و صیغه های آن هماهنگ نباشد نفی می کند و از تفاسیر آنچه را که بیشتر به آن و به اصل و قواعد آن مربوط بوده ترجیح می دهد.
بررسی مقایسه ای مفهوم و حقیقت وحی با نگاه به آراء پل تیلیش و علامه طباطبایی ره
نویسنده:
پدیدآور: نیلوفر خدام استاد راهنما: اعلی تورانی استاد مشاور: نرگس نظرنژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم و بنیادین در حوزه دین شناسی، نزول وحی و ماهیت آن است و به همین دلیل، متفکران مختلف در طول تاریخ از زوایای مختلفی به آن پرداخته‌اند. از جمله متفکران سرشناس مسیحی، پل تیلیش و از میان متفکران و مفسران اسلامی نیز علامه طباطبایی موشکافانه به مساله وحی پرداخته‌اند. آنچه در پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی مورد ارزیابی قرار گرفته، بررسی مقایسه‌ای مفهوم و و حقیقت وحی از منظر پل تیلیش و علامه طباطبایی است. هر دو متفکر بر این باورند که وحی اساس نبوت و ادیان آسمانی و شامل ارتباط بین خداوند و انسان‌های برگزیده است. در این ارتباط پروردگار به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم (فرشته وحی)، معارف و دستورات الهی را به پیامبران منتقل کرده و به ایشان ماموریت داده است که آن را به مردم ابلاغ نمایند. هر دو متفکر با وجود اتفاق نظر در وقوع پدیده وحی، در تفسیر آن دیدگاه‌های متفاوتی دارند: علامه وحی را شعور مرموز و خاصی می‌داند که درک آن در توان انسان عادی نیست، اما تیلیش با توجه به مبانی خود وحی را امر نشان‌مندی از سوی مبدأ معنا می‌داند که حاکی از حضور و تجربه مبدأ معنا در پذیرنده و تجربه‌کننده است. بنابراین وحی پدیده‌ای قابل تصور و تعریف برای انسان عادی نیست، چنان‌که شناخت ماهیت آن نیز برای دیگر افراد امکان پذیر نبوده است؛ اما این بدان معنا نیست که وحی با عقل منافات داشته و یا عقل آن را رد می‌کند. چنانکه علامه وحی را تاییدی بر حکم عقل و تیلیش عقل را ناتوان از درک وحی دانسته و چنین تفاوتی در آراء آنان به دلیل تفاوت در مبانی فکری، ضروریات و ادله اثبات وحی در دین اسلام و مسیحیت است.
بحث تطبیقی حقیقت نفس و روح از دیدگاه علامه طباطبایی و ابن قیم جوزی و پیامد های اعتقادی آن
نویسنده:
پدیدآور: محمد علی کامران استاد راهنما: مصطفی عزیزی علویجه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معرفت نفس بر دانش و تلاش عملی انسان مقدم است. در روایات معصومین(ع) معرفت نفس انسان را به شناخت خداوند متعال می رساند. ما در این تحقیق متواضع نشان می دهیم که تعریف نفس چیست و روح چگونه است و فلاسفه در این باره چه گفته اند و جایگاه و نظر علامه طباطبایی و ابن قیم جوزیه را می شناسیم. و اینکه ابن قیم جوزیه به عنوان یکی از پیشگامان سلفیه او نفس را تعریف می کند که روح انسان جسمی لطیف است که اعضای آن در تمام اجزای بدن وجود دارد. ابن قیم از نظر روش شناسی بر روش شناسی نقل و نیز بر فهم سلف صالح تکیه دارد. او به نقد استدلال های فلاسفه درباره تجرد نفس می پردازد و دلایلی برای تجسم روح ارائه می کند. و اینکه علامه طباطبایی از پیشگامان حکمت متعالیه است و دیدگاه ایشان دیدگاه مکتب جعفری را ارائه می کند. و خداوند انسان را چون آفرید مرکب از دو جزء و مرکب از دو جوهر یک جوهر جسمانی و یک جوهر مجرّد که نفس و روح است آفرید و تا زمانی که دنیوی است غیر قابل تفکیک و همراه هستند. زندگی ادامه دارد، سپس بدن می میرد و روح زنده از آن جدا می شود.
نقد و بررسی نظریه کنش متقابل نمادین و ارائه نظریه بدیل با تاکید بر دیدگاه‌های علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
پدیدآور: عبدالحسن بهبهانی‌پور؛ استاد راهنما: سید حسین شرف الدین ؛ استاد مشاور: قاسم ابراهیمی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کنش متقابل اجتماعی موضوع علوم اجتماعی است و متفکران علوم اجتماعی همواره درگیر مسائل مرتبط با انسان و کنش‌های وی بوده و هستند. ازاین‌رو برای آنان بسیار اهمیت دارد به نظریه‌ای دست یابند که بتواند بیشترین توفیق در تفسیر انواع کنش‌های اجتماعی را رقم زند. در این راستا متفکران غربی در قالب رویکردها و دیدگاه‌های مختلف تلاش‌های علمی و آثار مهمی ازجمله نظریه کنش متقابل ارائه کردند که ریشه در مکاتب فلسفی متعددی دارد و جامعه‌شناسانی چون: هربرت مید، گافمن و کولی تئوری پرداز آن بوده‌اند. بر اساس این نظریه انسان‌ها با یادگیری معانی و نمادهای مختلف قابلیت تفکر پیداکرده و با انتقال این معانی و نمادها به دیگران به کنش و کنش متقابل می‌پردازند. بر این نظریه نقدهای جدی وارد هست، و نمی‌توان به وسیله آن به تفسیر عمیقی از کنش اجتماعی دست‌یافت. این پژوهش درصدد برآمد تا بر اساس روش تحلیلی منطقی، ابتدا به‌نقد و بررسی این نظریه بپردازد؛ سپس برای دستیابی به نظریه تفسیری کامل‌تر از دیدگاه‌های تفسیری علامه طباطبائی (ره) و شاگرد مبرزشان آیت‌الله جوادی آملی بهره ببر. برای استنباط نظریه تفسیری، نخست تلاش شد با بررسی مبانی معرفتی، گرایشی و نگیزشی کنش انسانی این دو مفسر امکان ارائه نظریه کامل‌تر در تفسیر کنش اجتماعی اثبات و ظرفیت تفسیری متفاوتی که مبانی تفسیری و حِکَمی آن دو در خود دارند؛ نشان داده شود. در مرحله دوم کار استنباط نظریه برای تفسیر کنش اجتماعی متقابل بر اساس میراث فکری آن‌ها دنبال شد. ابتدا به تحلیل کنش و عوامل و زمینه‌های شکل‌گیری آن پرداخته شد، سپس بر اساس تحلیل یاد شده، دو مدل کنش ارائه داده شد. مدل اول عبارتست از: شناخت + میل+ اراده= کنش. و مدل دوم: میل + اراده= کنش. سپس به بیان تفسیر کنش در چهار مرحله پرداخته شد،که عبارت‌اند از: مراجعه به کنش‌گر، مراجعه به مفسر و فرهنگ جامعه، بررسی پیامدهای کنش و نقد کنش. این عمده تلاشی است که در راستای استنباط نظریه تفسیری انجام داده شده است؛ و در این میان وجوه امتیاز این نوع تفسیر بر نظریه کنش متقابل غربی‌اش نیز روشن گردید.
بررسی تطبیقی سیرهای تجدید در روش های تفسیری ابن عاشور و علامه طباطبایی در دو کتاب آنها (التحریر والتنویر والمیزان)
نویسنده:
پدیدآور: محمد نهاد خلیل خلیل استاد راهنما: أحمد الأزرقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در مسیرهای تفسیر و روش های آن مشخص شده است.ببین آنچه در مورد تحقیق و مطالعات تفسیری و روش شناختی نوشتم می بیند که از تألیف در کتب تفسیری و نیز در سایر کتاب ها و روش های تفسیری در دانشگاه کمک شایانی کرده است. در عین حال با ایرادات فراوانی همراه بود که برخی از آنها به مسیرهای تحلیلی و توصیفی نوشته ها محدود می شددر تفسیر قرآن و روش‌های آن بدون شناسایی تفاوت‌ها از نظر سازگاری و تفاوت روش‌ها و منابع تفسیری که مشکل تحقیق ما در تعادل یا مقایسه بین دو رویکرد و تفسیر معاصر است که نیاز به برخوردهای انضباطی دارد. به دلیل ضعف در برخی از سایت های تفسیر برای جلوگیری از مشکل عدم وجود چنین مطالعاتیبین مفسران معاصر مدارس جبهه و عموم رویکرد پژوهش در جست‌وجوی و آشکار کردن معانی آیات قرآن و تفاوت‌های تفسیری مفسران (طباطبایی و ابن عاشور) است که از طریق آنچه مفسران در هدف پژوهش تجسم یافته‌اند. تا در تبیین معانی آن متون قرآنی با تکیه بر توازن میان آراء و روش بررسی و استنباط و بررسی آنها از طریق تحلیل آنهابرای متون قرآن کریم بر این اساس، اهمیت این پژوهش مبتنی بر تبیین معانی متن قرآنی و ایستادگی بر آنچه مفسران نزد دو عالم (طباطبایی و ابن عاشور) چه در یک آیه و چه در یک متن و برجسته ساختن آنها است. و سپس توازن آراء آنها و در نظر گرفتن آنها با اشاره به نزدیکترین استنباط به معنای آیات. و اما آنچه در این پژوهش جدید است، شامل دانشکده های تبیین و تجدید است که مطالعات تفسیری کمتر به تبیین و برون یابی ظرایف تبیینی بین دو رویکرد و تفسیری که برای مکتب جمهور و امامیه اهمیت فراوانی دارد، پرداخته است.بر این اساس، روش مطالعه در این پژوهش، بررسی روش توصیفی تحلیلی است که تعادل بین دو ایده از دو جهان را به همراه داشت.در مورد نتایج تحقیق برای این تحقیق، محقق به نتایج بسیاری رسیده است که برجسته‌ترین آنها این است که عالم طباطبایی و محقق ابن عاشور دارای علم تبیینی متفاوت از سایرین هستند.
بررسی تطبیقی اصول و روش های تربیت معنوی از دیدگاه علامه طباطبایی و سید قطب در تفاسیر المیزان و فی ظلال القرآن
نویسنده:
پدیدآور: زینب میری استاد راهنما: سید محمد اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بررسی بینش سیدقطب نیز در می‌یابیم که، یکی از اساسی‌ترین نکاتی که سید قطب در مقوله تربیت بر آن تأکید دارد، واقع‌گرایی تربیت قرآنی است. او می‌گوید: «اسلام مکتب واقعی و حقیقت‌گرای زندگی است ‌و بر ایده‌های واهی خشکی که در قالب ‌نظریه‌ها ارائه می‌گردند، متّکی و استوار نمی‌باشد. اسلام با زندگی بشریت ـ‌چنان که هست ـ روبرو می‌شود و آن را با همه مانع‌ها و جاذبه‌ها و ظروف و انگیزه‌ها و آمیزه‌های واقعی در می‌یابد. زندگی بشریت را در می‌یابد تا آن را حقیقتاً رهبری کند و در دنیای واقعیات در آن واحد به سیر و ارتقا رهنمون گردد. با راه ‌حل‌های عملی و قابل اجرا پذیرای زندگی بشریت می‌گردد؛ راه‌حل‌هایی که پاسخگوی واقعیات و حقایق حیات انسان‌هاست‌. نه اینکه در دنیای رؤیاها به پرواز درآید و بر بال خیال بنشیند و تنها به چیزهای خواب‌گونه بیندیشد و بپردازد که ربطی و سودی به واقع حیات و حقیقت زنـدگی ـ آن گونه‌که هست ـ ندارند.» مطالب فوق تنها گوشه‌ای از اصول تربیت معنوی از دیدگاه دو مفسر بزرگ است. در این مطالعه درصدد بررسی تطبیقی اصول و روش های تربیت معنوی از دیدگاه علامه طباطبایی و سید قطب در تفاسیر المیزان و فی ظلال القرآن می‌باشیم.
تفاوت‌های تفسیری علامه طباطبایی و فخر رازی در سوره مائده
نویسنده:
پدیدآور: حسن فرحان عذاب استاد راهنما: سید محمدرضا حسینی‌نیا استاد مشاور: عبدالجبار زرگوش‌نسب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان‌نامه با رویکرد توصیفی تحلیلی تطبیقی به بررسی تفسیر سوره مائده در تفسیر المیزان آقای طباطبایی و تفسیر کبیر فخر رازی پرداخته است. به تفسیر دو تن از علمای اسلامی پرداخته شده است که در میان مسلمانان به طور کلی دارای علم و دانش و در تفسیر علم و دانش اند و از علوم زبان و ادب و علوم اهل بیت (علیهم السلام) آگاهی فراوان دارند. در تفسیر روایی و به ویژه در تفسیر قرآن به ویژه، دیدگاه تفسیری آنان را در سوره مائده و تبیین تفاوت آنها مهم دانستیم. همچنین در این تحقیق به تفکیک و تبیین اختلاف در دو تفسیر سوره مائده پرداخته شد، زیرا ایشان آیات خود را بر حسب سیاق و وحدت موضوع تقسیم کردند، چنانکه آقا تفسیر خود را از همه سوره ها درک کردند. هدف این پژوهش، یافتن تفاوت‌های تفسیر المیزان و تفسیر کبیر در بعد فقهی و اعتقادی، با بررسی و موشکافی تفسیر سوره مائده در دو مبحث عبادات و معاملات است و با ارائه مفهوم عقیده در هر دو مکتب، و ارائه مفاهیم توحید الوهیت و توحید اسماء و صفات، اختلافات تفسیری را در بعد اعتقادی روشن کند. این تحقیق همچنین با هدف بررسی دقیق داستان‌های سوره مائده و انتقال تفسیر آن از دو تفسیر المیزان و تفسیر کبیر انجام شد و پژوهشگر به نوشتن تفاوت‌های مربوط به آیاتی که در پایان هر فصل مطالعه شد. این تحقیق با نتایج تحقیق به پایان رسید که وجود اختلاف تفسیری بین علامه طباطبایی و علامه الفخر رازی در تفسیر المیزان و مفاتیح الغیب در هر یک از احکام، معانی و داستان ها را تأیید کرد.
آموزه‌های تربیتی در سوره انبیاء از دیدگاه علامه طباطبایی، صادقی طهرانی، سید قطب و حبنکه
نویسنده:
پدیدآور: صلاح غازی ناهی العتابی استاد راهنما: امیر احمدنژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فی هذا البحث یتم تناول سوره الأنبیاء بالبحث والتحلیل، إلا أن هذا البحث لا یعنی بتفسیر سوره الأنبیاء کامله بل إنه ینتقی بعض الآیات التی تتعلق بصفات معنویه أو یمکن عبر شرحها وتفسیرها استنباط استفادات وومضات تربویه یمکن بعدها تقدیم أسالیب ناجعه لغرس بعض الصفات الحمیده، وتقییم وتقویم بعض الأخطاء السلوکیه أو غرس بعض السجایا الحسنه سواء ذاتیًا أی أن الفرد یستفید منها مباشره أو فی مجال تربیه الآخرین مثل تربیه الوالدین لأبنائهم والمعلمین لطلابهم وأهل الفکر والعلم والدین والثقافه. وقد اعتمدت الدراسه علی اساس موضوع التفسیر الموضوعی فی تفسیر الآیات استنادًا إلی التفاسیر الموثوقه، والتوجه الی الاسلوب الوصفی التحلیلی لکتابه الفائده التربویه والقواعد الأساسیه الواضحه والمبینه من اجل الوصول الی هذه المنافع. وقد تم وضع استنتاج مؤلف من عده اسس تربویه من خلال مجالات متنوعه للسلوک التربوی بواسطه الاستدلالات التربویه وطرحها فی ذهن المجتمع وابنائها وهذه القواعد تحققت من اسالیب وتوجهات مناسبه، ونسأل الله التوفیق ولما یحبه ویرضی عنه والله ولی التوفیق. یهدف البحث بیان أهمیه التنبه لحقیقه البعث والآخره وأن الجزاء آت لا محاله، شرح وتفسیر بعض آیات من سوره الأنبیاء وبیان معانیها، توضیح حقیقه بشریه الرسل وجمیع البشر وما یتبع ذلک من تقریر مبدأ الاعتراف بذلک وعدم الطغیان من قبل البشر، تبیین کیفیه تعوید النفس والناشئ علی التمهل وعدم التسرع، بیان کیفیه تعامل الوالدین مع أبنائهم لإعداد شخصیه مستقله رشیده، توضیح أهمیه الصبر فی حیاه الإنسان، بیان قصه ذی النون مع ربه وأهمیه التروی ونبذ الغضب. نحاول فی هذه الرساله البحث عن هذه السوره مکیه التی تعالج الموضوع الرئیسی الذی تعالجه السور المکیه و هوموضوع العقیده تعالجه فی میادینه الکبیره میادین التوحید والرساله والبعث، وما المنهج العام لتفسیرها و ما منهج العلامه الطباطبائی وسید قطب الشیخ حنبکه فی التعامل مع القضایا الدلالات التربویه التربویه ضمن سوره الانبیاء و ما منهجهم فی التعامل مع القضایا اللغویه و العقلیه؟ و نشیر الی مناهج المفسرین الذین نستفاد من آراوهم التفسیریه خلال هذه الرساله: منهج العلامه الطباطبائی: یری ضروره اللغه فی التفسیر ، ولکنه لم یرد لتفسیره الاستغراق فی ذلک ، بل اکتفی بإیراد اللغه والصور البلاغیه فی الآیات لبیان نکته علمیه تسهم فی إیضاح المعنی ، ولهذا نجد کثیراً ما یناقش الزمخشری لکونه إماماً لا یباری فی البلاغه ، بهدف تجلیه المراد من الآیه وبیان معناها ، وکما عُرف الزمخشری والرازی وغیرهما ببیان المناسبات والنظم بین الآیات نجد الطباطبائی اهتم بالمناسبه بین الآیات وبیان أوجهها من خلال السیاق ، وهذا ما سنتحدث عنه لاحقاً. المنهج اللغوی الذی وإن کان ضروریاً لتفسیر القرآن ، إلاّ أنه ابتعد عن التفسیر لیکون مجرد منهج لغوی وروائی هادف إلی إحکام الطوق علی المفردات القرآنیه، ویمکن أن نجد هذا الحال عند الطبرسی فی مجمع البیان ، إذ هو اهتم کغیره من المفسرین اللغویین اهتماماً کبیراً بمدلولات الألفاظ ومفرداتها ، وفی سرد آراء اللغویین (الطباطبائی، 1390: 1/13). منهج الشیخ عبد الرحمن حبنکه: القیمه العلمیه لهذا التفسیر لقد وضع الشیخ رحمه الله ضمن قواعد التدبر الأمثل قاعده تتعلق بهذا الأمر، بین فیها موقفه وما ینبغی علی المفسر اتباعه وتوظیفه عند تدبره الآیات التی تحتوی علی تلک الإشارات العلمیه، ویتلخص موقفه فیما یلی: 1- وجوب فهم النص أو النصوص القرآنیه بمقتضی الحقائق العلمیه التی ثبتت بأدوات ووسائل البحث العلمی الإنسانی ثبوتا قطعیاً. 2 - الفرضیات العلمیه التی لم یقل العلم فیها کلمته الأخیره القطعیه یمکن أن یفسر النص القرآنی بمقتضاها ضمن ضوابط التفسیر، ولکن دون جزم ولا قطع، ویبقی الباب مفتوحاً لاحتمالات فهم النص المتعدده. 3- لا یجوز تطویع النصوص القرآنیه واکراهها بتأویلات متعسفه لتوافق القضایا العلمیه التی لم تثبت، أو لا یمکن فهمها بمقتضی قواعد فهم النصوص العربیه، وعلی متدبر القرآن أن یحذر من الانزلاق فی الم ا زلق الخطره التی تجر إلی فهم کلام الله علی غیر ما أذن الله به فی تدبر قرآنه (حبنکه، 1361: 1/550). وقد ظهر اعتناؤه بتفسیر الموضوعی علی أکثر من اتجاه، الأول هو عند حدیثه عن السوره ککل ورسم صوره لها تکون محور السوره ومحورها، ففی کل سوره یعطی لمحه موجزه عن السوره، فیحدد موضوعها أو موضوعاتها التی تحویها والارتباط بینها، وبیان الأسالیب التی اتبعتها السوره فی عرض موضوعها أو موضوعاتها، ومن ثم تقسیم السوره إلی دروس تعطی صوره مجمله عما تتضمنه من أفکار. أما الثانی فهو المتمثل فی تحدید موضوعات معینه وجمع الآیات القرآنیه التی تشترک فی بیانها والحدیث عنها، ومن ثم د راستها وفق المنهجیه الموضوعیه فقد بدا ذلک واضحاً فی منهج الشیخ. ومن ذلک ما فعله فی الملحق الثانی من سوره النجم بعنوان: "حول معالجه المشرکین بشأن عقیدتهم فی الآیات القرآنیه التی تشترک فی بیانها والحدیث عنها، ومن ثم الملائکه" فقد أورد المعالجات وفق ترتیب النزول فی القرآن ثم تلخیصها بعد ذلک فی عناصر متنوعه مبینًا عناصر المعالجه لهم (محمد النصیرات، 2013: 67) ومن ذلک أیضًا ما فعله فی الملحق الثانی من نفس السوره حول "سیاسه الداعی فی أحوال المدعوّ الذی لم یستجب (حبنکه، 1980: 5/15) وغیرها، وأکثر هذا یظهر فی ملحقات السور. وأما الثالث والأخیر فهو الذی یعنی بتتبع لفظه معینه واستخدام القرآن لها، وهذا یدل علی اهتمام الشیخ بهذا الأمر، ) مثل تتبعه لکلمه الص ا رط عند تفسیره لسوره الفاتحه (المصدر السابق، 4 / 422) وکتتبعه للفظ "الریاح" فی سوره المرسلات حیث تتبع فی القرآن کله مبینًا ما یمیز کل نص وأمثله ذلک کثیره. اهتم حبنکه به مسئله التربیه فی تفسیره قائم علی سنه التدرج ومراعاه حال المخاطبین فی التعلیم والتربیه، مع ملاحظه أن الاقتضاء الفکری لا یمنع من تأخیر البیان والتبلیغ مراعاه للاقتضاء التربوی الذی ینبغی أن یقوم علی أسلوب التدرج الحکی
  • تعداد رکورد ها : 4206