جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8979
کلام الهی از دیدگاه علامه طباطبائی و امام فخر رازی
نویسنده:
معصومه اسلام پناه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی و تببین کلام الهی از دیدگاه علامه طباطبائی و امام فخر رازی و مقایسه دو دیدگاه مذکور در این خصوص بود. اهداف فرعی پژوهش عبارتند از: بررسی اهمیت و لزوم کلام الهی، حقیقی یا مجازی بودن آن، قطعیت، کیفیت، مصادیق و انواع کلام الهی (کتاب وحی و کلام، لفظی و نفسی، اعلی و اوسط و ادنی، ذاتی و فعلی، تدوینی و تکوینی بودن کلام الهی)، مقایسه کلام الهی و کلام انسان، رابطه واجب الوجود بودن خدا با کلام او، حدوث یا قدیم بودن کلام الهی و همچنین بررسی و مقایسه دیدگاه اشاعره و معتزله، براهین و ادله هر گروه در خصوص کلام الهی و همچنین بررسی صفات الهی (ثبوتیه و سلبیه) بود. کلام در عرف عبارتست از لفظی که بر اساس قرارداد دلالت بر معنای معینی می کند و متکلم آن را برای فهماندن مقصود خود به دیگران به کار می گیرد. کلام از دیدگاه علامه طباطبائی: لفظی که با دلالت وضعی بر آنچه که در اذهان انسانها هست دلالت دارد. کلام آنگونه که از ما انسانها صادر می شود هرگز از خداوند صادر نمی شود. آثار و خواص کلام یعنی دلالت بر معانی، برای خداوند ثابت است. کلام از دیدگاه امام فخر رازی: مفهومی است در ذهن متکلم، که بواسطه یکسری حروف و صداها به مخاطب خود انتقال می دهد. تمامی پیامبران بر اینکه خداوند متکلم است اتفاق نظر دارند. خداوند آمر و ناهی است، کسی که آمر و ناهی است باید متکلم باشد.
معرفت شناسی از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی و فخر الدین رازی
نویسنده:
محمدداود علوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتابنامه: ص. ۱۸۳ - ‎۱۸۷؛ همچنین بصورت زیرنویس // این تحقیق در راستای تبین آرای معرفت شناسی خواجه نصیر طوسی و فخر رازی گام برداشته است و سعی کرده است که آرای معرفت شناسی دو محقق پیش گفته را تبین و تحلیل کند. با توجه به نگاه هر یک از محقق طوسی و رازی به تعریف ناپذیری علم نکته اساسی سر بداهت علم است که در کلام رازی دیده می شود، گر چه رازی دو دلیلی پارادوکس طلب مجهول مطلق یا تحصیل حاصل و پارادوکس تعریف به خود و تعریف به خارج از خود را برای بداهت همه تصورات ذکر کرده، اما بساطت تصورات دلیل خوبی برای رازی در صورت اثبات می تواند باشد؛ زیرا وی معتقد است همه تصورات بسیط است و هر بسیطی بدیهی است. بر این اساس نمی توان در صغرا تردید کرد و تنها کبری قیاس جای مناقشه دارد. مشکل اساسی وجود ذهنی یا انطباع در نظریات این دو محقق دو چیز است یک: روشن نبودن مرز میان عین و ماهیت از سوی و بین ماهیت و صورت از سوی دیگر. دو: عدم توجه به این نکته که ماهیت در هر یک از وجود ذهنی و خارجی آثار مربوط به همان وجود را دارد. از امتیازات اساسی طوسی بازشناسی و تفاوت گذاری علم حضوری از علم حصولی است وی با این کار توانست از مشکلات خلط مباحث میان ایندو علم که رازی را سرگردان کرده بود سربلند بیرون آید. بر اساس پذیرش مطابقت به عنوان ملاک صدق قضیه، ( در بحث صدق و کذب قضایا که بحث مهم معرفت شناسی است) طرح صدق و مطابقت به عنوان رکن اساسی در یقین ضروری خواهد بود. با بررسی تعریف و ارکان یقین به تفاوت اساسی دیدگاه طوسی و رازی خواهیم رسید رازی نقش صدق را در معرفت یقینی نادیده می گیرد، درحالیکه محقق طوسی صدق را از ارکان اصلی یقین بشمار می آورد. این دو نگاه می تواند پیامدهای جدی معرفت شناسی داشته باشد. یکی از مسائل مورد اتفاق هر دو نظریه پرداز مبادی معرفت یقینی است؛ زیرا هر دو محقق تنها اولیات را به عنوان مبدا می پزیرند و معتقدند اولیات بر اصل امتناع تناقض مبتنی است اما در نحوه ابتنای علوم بر این اصل اختلاف اساسی بین آنها دیده می شود؛ رازی کیفیت ابتنای علوم ضروری را بر این علم استنتاج و تولید می داند در حالیکه محقق طوسی این رابطه را رابطه وضوح با اوضح تفسیر می کند. رازی با طرح مفصل دلایل شکاکیت و عدم نقد آن، خود را به شکاکان نزدیک می کند اما وی معرفت را همانند طوسی ممکن می داند. هر دو محقق با پذیرش مطابقت به عنوان ملاک صدق قضایا، مبنی گرایی را معیار اساسی برای سنجش و بازشناسی حقیقت از خطا پذیرفته اند.
شرّ از دیدگاه امام فخر رازی و علامه طباطبائی
نویسنده:
محمدصمد پور آذر شربیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
): چکیده مسئله شرور از کهن ترین مسائل در حوزه اندیشه بشری است که نه تنها فیلسوفان را، بلکه عموم مردم را درگیر نموده و آنها را وادار به اندیشه و سوال در این باره کرده است. انسان، که هدفش، آسایش و آرامش است همواره از وجود موانع در این راه، شاکی است او با روبرو شدن با شرور، به این سوال فکر می کند که چرا باید چنین اموری وجود داشته باشند؟ اگر باوری پیدا نشود مبنی بر اینکه جهان هستی و از جمله شرور موجود در آن، آفریننده دارد، سوالش را فرو می برد؛ اما با شنیدن قول صادقان مصدَّق به این باور می رسد که برای جهان هستی، آفریننده ای هست که همه چیز را میداند و بر هر چیزی قادر بوده و بینهایت خیرخواه است. با آمدن این باور، ذهن انسان بین دو موضوع، یعنی وجود شرور و وجود خداوند رفت و آمد می کند و در تلاش است تا ارتباطی مناسب بین آن دو برقرار کرده و توجیهی معقول برای وجود شرور پیدا کند. اندیشمندان در طول تاریخ، در اینباره بحثهایی را عرضه نموده و توجیهاتی را برای وجود شرور مطرح ساخته اند؛ گاه آنرا از عرصه وجود بیرون رانده، توهم و عدمش خوانده و گاه وجود آنرا به رسمیت شناخته، دلایلی را برای موجودیت آن ذکرکرده اند. البته برخی هم آنرا قابل توجیه ندانسته وبا وجود خداوند، ناسازگار دانسته و درنتیجه، شرور را به عنوان قرینه ای برای نامحتمل شدن خداوند یا حتی برهانی بر انکارش تلقی نموده اند. فخر رازی از اندیشمندان اهل سنت و علامه طباطبائی از برجسته ترین متفکران شیعه، هردو با الهام از حقایق قرآنی و اسلامی، و با استمداد از محصول تفکرات دیگر اندیشمندان، در اینباره بحثهای خوبی را ارائه داده و با بررسی ماهیت شرّ، پاسخهائی را به عنوان دلیلی بر وجود آن مطرح ساخته اند و مخالف وجود هرگونه ناسازگاری بین موضوع شرّ و وجود خداوند و دیگر آموزه های دینی هستند
افزایش و کاهش ایمان از دیدگاه علامه طباطبایی و امام فخر رازی
نویسنده:
عباس الهی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
بررسی مقایسه ای مفهوم ایمان از دیدگاه پولس و فخر رازی
نویسنده:
قربان علمی، حامد نظرپور نجف آبادی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: حوزه معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان,
چکیده :
یکی از مسائل مهم ادیان ابراهیمی مسئله ایمان است. پولس رسول و فخر رازی، دو متفکر در دو حوزه دینی مسیحیت و اسلام، در این باره به تفصیل سخن گفته اند. آن دو ایمان را اساس دین و اخلاق و عامل اصلی سعادت و نجات انسان می دانند. اصل لغوی ایمان در عبارات پولس اعتماد و در آثار فخر رازی اعتماد، تصدیق و امان است. پولس ایمان را به صورت اطمینان و یقین به اینکه آنچه امید داریم واقع خواهد شد، هرچند نادیدنی باشند، تعریف می کند. فخر رازی نیز ایمان را «تصدیق همه آنچه که به ضرورت می دانیم از دین حضرت محمد(ص) است همراه با اعتقاد» می داند. تاکید پولس بر اعتماد و تاکید رازی بر تصدیق است. هر دو معتقد به مومن بودن پیامبرانشان هستند، با این تفاوت که عیسی در نظر پولس مکاشفه خدا است. پولس اقرار زبانی را شرط کمال ایمان و رازی آن را شرط حصول ایمان می داند. فخر رازی به بررسی معانی ایمان خداوند نیز می پردازد. پولس به پیوند میان ایمان، اعتماد، امید و محبت نیز اشاره می کند. هر دو عمل نیک را نتیجه ایمان می دانند و بر عطایی بودن ایمان تاکید دارند.
صفحات :
از صفحه 73 تا 90
مقایسه آراء امام فخر رازی و دیوید هیوم در نظریه علیت
نویسنده:
محمدعلی دیباجی فروشانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
مبانی فلسفه اخلاق اسپینوزا و مقایسه آن با فخر رازی
نویسنده:
سمیه سردار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله جبرو اختیار از مسائلی است که ذهن اندیشمندان را از دیرباز تاکنون به خود مشغول داشته است. گروهی از متفکرین اراده و اختیار در افعال ارادی انسان را پذیرفته و براین باور هستند که انسان فاعل ارادی کردارهای خود می‌باشد. اما گروهی دیگر از اندیشمندان معتقد هستند که شرایط و عوامل بیرونی و درونی وجود دارد که بر افعال انسانی تأثیر می‌گذارد. از این رو انسان فاعل تام افعال اختیاری خود نیست.فخر رازی و اسپینوزا از جمله متفکرینی هستند که هر دو قائل به جبر پیرامون افعال انسانی هستند.اسپینوزا بر اساس مبانی جهان شناختیخود قائل به نوعی وحدت وجودی می‌شود از نظر وی فقط جوهر(خدا) وجود دارد و همه چیزحالات آن جوهراست. به اعتقاد وی هر چه در عالم رخ می‌دهد از جمله اراده انسان از طریق سلسله علت و معلول به خدا می‌رسد. و بر این باور است که چون همه چیز از ذات الهی ناشی می‌شود در نتیجه انسان آزادانه نمی‌تواند فعل خاصی را اراده کند. و نیز نمی‌تواند غیر از اراده خاصی که از او صادر شده اراده دیگری را پدید آورد. از این رو در عالم هستی همه چیز حتی افعال انسانی نیز بر اساس ضرورت و علت خاص خود رخ می‌دهد.فخر رازی دارای دو دوره حیات فکری است. فخر رازی متقدم در آثار مربوط به این دوره مثل « البراهین»و « المحصل» از نظریه جبر طرفداری می‌کند. اما فخر رازی متأخر با توجه به آثار این دوره مثل « تفسیر کبیر» معتقد به راهی میانه و متعادل می‌شود و بر این باور است که پذیرفتن جبر محض و یا قائل شدن به اختیار مطلق هر دو نادرست می‌باشد. و شیوه صحیح و درست، پذیرفتن راه میانه است. اگر چه نظریه افراطی و نظریه معتدل که همان کسب است نهایتاً به جبر منجر می‌شود.اسپینوزا و فخر رازی از این جهت که هر دو نگاه جبرانگارانه به افعال انسانی دارند دارای دیدگاه مشترک هستند. اما اسپینوزا اگر سخن از جبر می‌گوید دغدغه جهان شناختی دارد و در مقابل فخر رازی چنانچه نگاه جبرانگارانه دارد به خاطر دغدغه‌های خداشناختی است.در حوزه فلسفه اخلاق نیز چون هر دو قائل به جبر هستند افعال درست از نظر ایشان یعنی آنچه مطابق با سرنوشت و تقدیر انسان باشد و از سوی دیگر چون سرنوشت هر کسی با دیگری فرق دارد از این روی هر دو نسبی‌نگر هستند.
بدن برزخی و اخروی از منظر ملاصدرا، مجلسی و فخر رازی
نویسنده:
الهه دهقانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهدر این نوشتار "بدن برزخی و اخروی از منظر ملاصدرا، مجلسی و فخر رازی" مورد بررسی قرار گرفته است. از نظر ملاصدرا تشخص هر انسانی به نفس اوست و بدن معتبر در شخص، امر مبهمی است که جز به واسطه ی نفس تحصلی ندارد. لذا جهت وحدت ابدان دنیوی و اخروی، به نفس و گونه ای ازماده ی مبهم است. محصول تطورات نفس و استقلالش از بدن، مرگ است که باعث موت بدن و حیات نفس می شود. نفس در عالم برزخ، وجود جوهری مثالی ادراکی مجرد از اجسام حسی، نه خیالی است که با همراه داشتن قوه ی خیال، می تواند مدرک صور جسمانی بوده و عین انسان میت در گور را توهم کند و آلام و لذات وارد بر او را درک نماید. لذا بدن در این عالم، ساخته و پرداخته ی خود نفس بوده و بین آنها دوئیت وجودی نمی باشد. صور حاصله از علم و عمل انسان در خیر و شر که در نفس مستحکم و جزء ذات او شده اند، سبب لذات و آلام عالم برزخند. تفاوت صور برزخی و اخروی در شدت و ضعف و کمال و نقص است. امور اخروی در وجود، قوی تر و در تحصل، شدید تر و در تأثیر، قوی تر و در آثار، بیشتر از موجودات دنیویند. تخیل در عالم آخرت، همان وجود عینی و عین تحصل است. ارواح در عالم آخرت به عینه، صورت هایی هستند قائم به ذات که حیاتشان، نفس ذات خودشان است و ملکات و صفات مستحکم شده در آنان، بدنهای ایشان است لذا بدن های اخروی و نفوس، حقیقتی واحدند. ابدان اخروی، اشباح ظلی و قوالب مثالی اند که به مجرد جهات فاعلی و حیثیات ایجابی از نفوس حاصل می شوند، آنها از لوازم نفوس اند و با نفوس معیت وجودی دارند. جامع تجرد و تجسم و دارای حیات بالذاتند. صور ادراکیند که وجودشان عین مدرکیت و محسوسیتشان است و با حواس ظاهری اخروی قابل حس اند. در تعداد، نامتناهی، دفعیه الحدوث و از آنِ یک نفس اند لذا نفس، ماده ی آنهاست. این دیدگاه ملاصدرا از ابدان اخروی، بر تحلیل او بر سائر امور عالم آخرت چون حشر و صراط و صحیفه ی اعمال و میزان و بهشت و دوزخ جسمانی و... تأثیر گذار است. از دیدگاه مجلسی باید به آن چه از مقدمات و اوصاف قیامت در آیات و روایات آمده، بدون تأویل اذعان نمود. ایشان با توجه به روایات، بیان می کند که روح پس از مفارقت از بدن به جسدی که در صورت شبیه به بدن دنیوی و در لطافت چون اجسام ملائکه و جن است، تعلق می گیرد و در هنگام سوال قبر بار دیگر به بدن اصلی باز می گردد و سوال و فشار قبر بر بدن اصلی وارد می آید که برای همه وجود ندارد. بعد از آن روح به جسد مثالی تعلق گرفته و به بهشت و دوزخ دنیا منتقل می شود و سایر امور برزخ بر روح خواهد بود. وجود اجساد مثالی قبل از موت نیز بعید نبوده لذا ارواح در حال خواب و احوالی شبیه آن، که تعلق روح به اجساد اصلی ضعیف است به اجساد مثالی تعلق می گیرند و با آنها در عوالم ملک و ملکوت سیر می کنند. تعلق ارواح قوی به اجساد مثالی کثیر و تصرفشان در حالت واحد در آنها نیز بعید نیست. در آخرت نیز خداوند اجزای بدنها را جمع نموده و بدنها عود می کنند و بار دیگر ارواح به آنها تعلق می گیرند. این دیدگاه مجلسی، در تفسیرش از حساب رسی و صحیفه ی اعمال و میزان و صراط و بهشت و دوزخ جسمانی و... نیز موثر است. حقیقت نفس در آثار فخر رازی یکسان بیان نشده و وی در این باره دچار تناقضاتی شده است. از آن جا که چیستی نفس، نقش به سزایی را در بحث حیات پس از مرگ ایفا می کند، دامنه ی این تناقضات به تحلیل او پیرامون بدن برزخی و اخروی نیز کشیده می شود، زیرا بنا بر رویکردی که به حقیقت نفس خواهد شد تغییرات قابل توجهی در نوع حیات پس از مرگ نیز ایجاد خواهد گشت. رازی گاه به جسمانیت و گاه به تجرد نفس قائل شده است. وی باتوجه به این که مرگ را قطع تصرف نفس در بدن می داند قائل به مردن بدن و ادامه ی حیات نفسانی می شود و حیات برزخی را به نفس نسبت می دهد. اما چون انکار معاد جسمانی را با اقرار به حق بودن قرآن کریم قابل جمع نمی داند لذا حشر اجساد را می پذیرد و علم و قدرت خداوند را دلیل بر جمع آوری اجزاء پراکنده شده می داند. رازی سایر وقایع نقلی از امور قیامت را فی نفسه ممکن دانسته و قدرت خداوند بر آنها و خبر صادق از آنها را دلیل وجودشان معرفی می کند و معرفت به آنها را از طریق آیات و روایاتِ درست، قابل حصول می شمارد. از آن چه بیان شد تفاوت دیدگاه سه شخصیت مذکور در موضوع مورد بحث به خوبی آشکار است. کلید واژه ها: بدن، عالم آخرت، عالم برزخ، ماده اولی، معاد جسمانی.
مقایسه انتقادی دیدگاه‌های تربیتی جان دیوئی و امام فخر رازی
نویسنده:
خدیجه قنبرلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه به مقایسه و بررسی اندیشه های تربیتی جان دیویی و فخررازی می پردازد و هم چنین انتقاد از اندیشه های تربیتی آنها به بررسی دیدگاههای فلسفی آنها پرداخته است. در فصل اول مقدمات و کلیات تحقیق آمده است، در فصل دوم پیشینه و ادبیات تحقیق و بیوگرافی دیویی و فخررازی و خلاصه ای از دیدگاههای فلسفی آنها آمده است. در فصل چهارم با توجه به سوالات تحقیق، محقق در رابطه با مواردی همچون دیدگاههای آنها نسبت به کودک، آموزش و پرورش، و اهداف آن، برنامه درسی، روشهای آموزش و... آمده است. در نهایت در فصل پنجم انتقادات وارده بر دیدگاههای تربیتی این دو مربی بزرگ آمده است. روش تحقیق، سندی تحلیلی و مقایسه ای استدلالی با بررسی کتابها، آثار و مقالات فخررازی و دیویی و اظهار نظر دانشمندان دیگر در مورد فلسفه تربیتی آنهاست. واژگان کلیدی این تحقیق تربیت، هوش، تجربه، شناخت، یادگیری فعال، حل مساله، رشد شناختی، رشد ، پراگماتیسم است.در اندیشه های تربیتی این دو همانندیهای بسیاری وجود دارد، که عبارتند از: کودک محوری بها دادن به فعالیت کودک، ارزش تربیتی بازی، نقش رغبت و آزادی در آموزش و پرورش، تربیت اخلاقی و اجتماعی، روشهای آموزشی و برنامه درسی.در مواردی هم افتراقاتی در اندیشه های تربیتی آنها دیده می شود، که عبارتند از: رشد و مراحل آن، اهداف و اصول آموزش و پرورش، برنامه درسی، تجربه و ویژگی های آن و هوش.طبق یافته های تحقیق، در بررسی اصول هر دو در تربیت عقلانی و تدریجی بودن تعلیم و تربیت و در بررسی روش های تعلیم و تربیت در تکریم کودک و روش های تفکر، نگرش انتقادی و حل مسأله توافق دارند. فلسفه تربیتی آنها در مورد اهداف تعلیم و تربیت، تربیت دینی، ارزش شناسی، و معرفت شناسی تفاوت با هم دارند.
بررسی مقایسه‌ای نتایج ایمان از دیدگاه پولس و فخر رازی
نویسنده:
قربان علمی، حامد نظر پور نجف آبادی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم ادیان ابراهیمی ‌مسئله ایمان است. پولس رسول و فخر رازی، دو متفکر در دو حوزه دینی اسلام و مسیحیت، در این باره به تفصیل اظهار نظر کرده‌اند. پولس رسول در بحث از نتایج ایمان از نجات، عادل شمردگی، زندگی جدید، ایمنی از شرور و دشمنان، آرامش و دریافت وعده‌های خداوند سخن می‌گوید. فخر رازی نیز معتقد است ایمان عقاب کفر را از بین می‌برد. وی آمرزش گناهان، امنیت دنیا و آخرت، رزق کریم، بهشت و آسایش ابدی، عزت و محبت را از نتایج ایمان می‌داند. نظرات این دو متفکر درباره نتایج ایمان قابل مقایسه است؛ این مقاله، با روش توصیفی، تحلیلی و مقایسه‌ای به بررسی دیدگاه‌های آن دو در باب نتایج ایمان می‌پردازد. این بررسی نشان می‌دهد که هر دو نجات، آرامش، امنیت، آمرزش گناهان و زندگی جدید را از نتایج ایمان می‌دانند. البته تفاوت‌هایی در نظرات آن‌ها نیز وجود دارد.
صفحات :
از صفحه 77 تا 92
  • تعداد رکورد ها : 8979