جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8979
بررسی تطبیقی جایگاه عقل در شناخت تجربی از دیدگاه کانت و شهید مطهری
نویسنده:
محسن قمی ، حسن کرمی
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف ما در این مقاله آن است که با نگاه تطبیقی به جایگاه عقل، حدود و ثغور آن در شناخت تجربی و ارزش آن از منظر کانت و شهید مطهری را مورد بررسی قرار داده و به را‌ه‌کارهای آنان جهت حل مشکل معرفت تجربی و مقایسه و بررسی تطبیقی میان آنها بپردازیم. کانت برای عقل معانی‌ای ذکر کرده و عقل به معنای فاهمه را دارای اعتبار معرفتی می‌داند. وی قضاوت عقل را درحوزة متافیزیک، غیرمعتبر و در حوزة فیزیک با توجه به زمانمند و مکانمند بودن، معتبر می‌داند. کانت برای حل مشکل شناخت تجربی، احکام تألیفی پیشین مطرح کرده و برای کلیت و عینیت آن از مقولات محض فاهمه استفاده می‌کند و همچنین شناخت صحیح مفهوم عقل و عملکرد آن را در تشخیص شناخت تجربی درست دخیل می‌داند. اما شهید مطهری نقش عقل را در معرفت تجربی از راه مبدئیت احکام بدیهی عقلی برای شناخت تجربي دانسته و با استفاده از معقولات ثانیه در معرفت تجربی به حل مشکل شناخت تجربی می‌پردازد. ایشان نقش عقل در معرفت تجربی را در دو حوزة تصورات و تصدیقات ترسیم می‌کند. در باب تصورات، ادراکات تجربی و حسی مقدم و زمینه ساز برای تصورات عقلی بوده و در حوزة تصدیقات، اصالت با عقل بوده و تصدیقات عقلی مقدم بر تصدیقات تجربی است و بدون عقل هیچگونه حکم و تصدیقی حتی تصدیق تجربی حاصل نخواهد شد.
بررسی تطبیقی معارف توحیدی در خطب نهج البلاغه و روایات عیون اخبار الرضا علیه السلام
نویسنده:
اعظم آبدار ، مصطفی آذرخشی ، منصور پهلوان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از طُرُق احراز اصالت روایات، کشف قرائنی در احادیث است که محتوای یک روایت را تأیید کند. به عبارت دیگر روایتی که با اسناد مختلف، بر مضمون مشترکی دلالت دارند،نسبت به روایات دیگر از اعتبار بیشتری برخوردارند.بررسی محتوای خطب توحیدی نهج البلاغه و مقایسه ی آن با روایات توحیدی امام رضا علیه السلام که در کتاب عیون اخبار الرضا علیه السلام ثبت شده ، حاکی از اشتراکات فراوانی در مضامین توحیدی این دو کتاب است که می تواند به عنوان یکی از راههای اعتبارسنجیِ روایات آنها شناخته شود.موضوعاتی از قبیل نفی مشابهت خدا و خلق، نفی توهّم و تصوّر خداوند، ازلی بودن خداوند و حادث بودن مخلوقات، نفی جسم انگاری و مکانمندی خداوند، متجزّی و مرکّب نبودن ذات خداوند، مرئی نبودن خداوند و تباین خدا و خلق نمونه هایی از آموزه های مشترک توحیدی است که در نهج البلاغه و روایات عیون اخبار الرضا علیه السلام قابل ملاحظه است. این مضامین مشترک آنگاه اهمیّت بیشتری می یابد که به فاصله ی زمانی دوره­ی امیرالمؤمنین علی علیه السلام و امام رضا علیه السلام و نیز تفاوت رویکردها در مدرسه ی حدیثی و کلامی قم که به مؤلف عیون اخبار الرضا ع تعلق دارد، با مدرسه ی حدیثی و کلامی بغداد که سیّد رضی مؤلف نهج البلاغه در آن زیسته است، توجّه شود.
صفحات :
از صفحه 57 تا 80
تشکیک و کارکردهای آن از دیدگاه سهروردی و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: فرح افشار ؛ استاد راهنما: عین‌الله خادمی ؛ استاد مشاور: عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تشکیک در لغت به معنی شک و تردید و در اصطلاح به این معنی است که یک لفظ دارای مفهوم واحدی باشد ولی اموری که آن مفهوم شامل آنها می شود به تقدم و تاُخر متفاوت می باشند.کتابهای منطق در بحث از کلی و جزئی و تقسیمات آن به مشکک و متواطی به بحث درباره تشکیک نیز پرداخته اند و کتابهای فلسفی در مباحث امور عامه و وجود شناسی و عرفانی ضمن بحث از "وحدت وجود"به مطالعه "تشکیک"نیز پرداخته اند.هر چند اصطلاح تشکیک ،بیشترین نقش خود را در نظریه وحدت تشکیکی وجود صدرایی می نمایاند ،اما این اصطلاحنیز مانند بسیاری از اصطلاحات تخصصی فلسفی در عرصه تحول و تطور،سرگذشت تاریخی قابل توجهی داشته است و معنای آن در نزد اندیشمندان مسلمان یکسان نبوده است.تشکیک نظریه مهمی است که درباره وجود بعنوان موضوع اصلی فلسفه اطلاق شده است .این که این اطلاق درباره مفهوم وجود است یا حقیقت وجود،مهم ترین تفکیکی است که معمولا به آن توجه نمی شود. ابن سینا نخستین حکیمی بوده است که به مساُله تشکیک در وجود (نه صرفا تشکیک)پرداخته است .وی در الهیات شفا می گوید:((وجود بما هو وجود با شدت و ضعف مختلف نمی شود و کمتر و ناقص تر را نمی پذیردو تنها تفاوت در سه حکم می پذیردکه عبارتند از:تقدَم و تاًخر، بی نیازی و نیاز و وجوب و امکان.حکمای مشاء تشکیک را مربوط به نحوه صدق مفهوم وجود بر مصادیقش می دانند که بعدها بعنوان تشکیک عامی نامیده شد و بعد آن عناوین دیگری چون تشکیک خاصی نیز به کار گرفته شد.پرداختن به نظریه ای که در حکمت متعالیه به منظور توجیه کثرت موجودات مطرح شده در حل بسیاری از مسائل فلسفی تاثیر بسزایی داشته است.نظریه تشکیک می تواند نقش مبنایی و بنیادی در تبیین و تفسیر مباحث اعتقادی و توحیدی مهمی چون معاد جسمانی،حقیقت نفس ناطقه،مباحث هستی شناسی مانندرابطه علت و معلول و قبول وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت و ...داشته باشد.سهروردی فیلسوف نامدار قبل از ملاصدرا،مساله تشکیک را عنوان نموده و آن را از مسائل مهم و اساسی فلسفه به شمار آورده است و تشکیک را از باورهای حکمای ایران باستان می داند.علامه طباطبایی بعنوان یکی از حکمای نوصدرایی در برخی مسائل با ملاصدرا هم عقیده است ولی این تحقیق بر آن است که دیدگاه ایشان را در باره تشکیک و اقسام و کارکردهای آن تبیین کند.سوال این است که تشکیک در فلسفه سهروردی چه اقسامی دارد؟ملاک تشخیص تشکیک چه می باشد؟آیا تشکیک می تواند در حیطه هستی شناسی و معرفت شناسی،انسان شناسی،روانشناسیو حیطه توحیدی کارکرد داشته باشد؟آیا تشکیک یک اختلاف طولی است یا عرضی؟و فیلسوفان در چه مسائلی توانسته اند از تشکیک بهره ببرند؟اینها سوالاتی است که نگارنده در این تحقیق در پی پاسگویی به آنها از دیدگاه سهروردی و علامه طباطبایی می باشد.
نفس و تطورات آن از دیدگاه فیض کاشانی و آقا علی زنوزی
نویسنده:
پدیدآور: سیدداود موسوی‌نسب ؛ استاد راهنما: عبدالله صلواتی ؛ استاد مشاور: عین الله خادمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مساله نفس یکی از مسائل مهم فلسفی است که از زمان های قدیم مورد توجه فلاسفه قرار گرفته است. حکماء و فلاسفه‌ی قدیم یونان به وجود نفس یا روح اعتقاد داشتند و بحث نفس از دیرباز در میان سایر علوم از اهمیّت ویژه و به سزایی برخوردار بوده است. در اسلام نیز با توجّه به اهمیّت مباحث مربوط به علم النفس در خداشناسی، معاد و اخلاق توجّه‌ی ویژه ای به شناخت نفس مبذول شده است. نفس در اصطلاح فلاسفه‌ی اسلامی به «کمال اوّل برای جسم طبیعی»(اسحاق نیا،9213،ص13،قید5) معرّفی شده، در نزد اکثر ایشان جوهری مجرّد و بسیط است.نفس یعنی همان خویشتن و یعنی حقیقت آن چیزی که از آن به "من" تعبیر می کنیم. در مورد حقیقت من و یا نفس اختلاف انظار وجود دارد. حکماء اسلامی به تبعیت از حکمت متعالیه نفس آدمی را جسمانیه الحدوث و روحانیهالبقاء(شواهد الربوبیه،الشاهد دوم، اشراق سوم) می شمارند،و همچنین برخلاف عقیده مشائین، نفس، جوهری ایستا و بیحرکت نیست بلکه جوهری است که در ذات خود مانند زمان، حرکت دارد ـ بلکه زمان اساساً نتیجه حرکت آن است ـ وی درعین‌حال تعریف مشائین را درباره نفس پذیرفت. یعنی این نفس در ابتدا از جسم آدمی نشأت گرفته و در دامن او پرورش می یابد و بعدها چنان قوای وجودی آن رشد می یابند که بدون حاجت به این بدن خاکی و طبیعی می تواند به حیات خود ادامه دهد. البته روح یا نفس همیشه در قالب بدنی متناسب با شؤون و اطوار خود باقی می ماند. این بدن گاهی بدن طبیعی و گاهی بدن برزخی و زمانی بدن اخروی می باشد که تفاوت هایی عمده و قابل ملاحظه بین ابدان وجود دارد. اینکه نفوس دارای متکثر متعدد است، یا اینکه نفسی واحد با مراتب متکثر در عالم هست از ابعادی هست که در این موضوع مورد بحث قرار دارد. از نظر مشائیان نفس یک چیز مشخص و دارای چهارچوب معین از تولد یکسان است و تا پایان همان است، اما ملاصدرا بر این باور بود که نفس دارای مراتب و رتبه هایی است.ملاصدرا مراتب مدرکات نفس را بر اساس مراتب هستی شرح داده است.حال باید نظر شارحان ملاصدرا را در مورد مراتب نفس بررسی کرد. پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که نفس انسانی چگونه از مراتب ضعیف وجود به مراتب شدید و اشد وجود راه می یابد و فرایند تطوّر نفس چیست؟ ملّاصدرا تطوّر نفس انسانی را همچون دیگر فلاسفه از دو طریق علم و عمل تصویر کرده است. او تطوّر علمی را از طریق اتصال نفس با عقل فعال ممکن می شمارد. وی اتحاد نفس با صور معقول را می پذیرد و سخن ابن سینا را در این زمینه ناتمام می داند. او همچنین تطوّر عملی نفس را از طریق تأثیر اعمال در تهذیب و پاک ساختن نفس محقق می پندارد، و تنزیه و تهذیب حقیقی را به این می داند که شخص هیئت ها و حالات مادی و جسمی را که ضد اسباب سعادت است از خود دور کند. در هر صورت ملّاصدرا بر مبنای اصالت وجود، حرکت جوهری و جسمانیه الحدوث بودن نفس، تطوّر نفس را در امور عرضی و خارج از حقیقت نفس نمی شمارد؛ بلکه تطوّر جوهری نفس را باور دارد. او بر همین اساس به شبهه ناسازگاری تجرد نفس با حرکت آن پاسخ می دهد؛ اما چنان که گذشت، هرچند مبانی او را بپذیریم، در سخنان او در باب کیفیت تطوّر نفس ناسازگاری هایی دیده می شود و در مواردی دیدگاه او با چالش هایی روبه روست که به آسانی نمی توان از آنها گذشت. ازاین رو دیدگاه او را نمی توان دیدگاه نهایی در این مسئله به شمار آورد. در این نوشتار سعی بر آن شده است تا دیدگاه های فیض کاشانی و آقا علی زنوزی را در مورد نفس ، مراتب نفس، تطورات نفس در قوس صعود و نزول و مراتب اتصال آنها مورد بررسی قرار گیرد تا با شناخت معرفت نفس، ما به معرفت حق برسیم. «مَنْ عَرَفَ نفسَه فقد عَرَفَ ربَّه».و بتوان به سوال های ذیل پاسخ داد: - امکان تعدد قوای نفس و ملاک تکثر یافتن هر یک از آنها نزد فیض کاشانی و آقا علی زنوزی چیست؟ - از نظر فیض کاشانی و آقا علی زنوزی نفس دارای چه مراتبی است؟ - فیض کاشانی و آقا علی زنوزی بر اساس کدام مبانی فلسفی تطور نفس را تبیین کرده اند؟
بررسی و تحلیل دو دیدگاه علامه طباطبایی و سید قطب در خصوص توصیه های تربیتی قرآن به والدین
نویسنده:
پدیدآور: طاهره لطفی ؛ استاد راهنما: فاطمه حسینی علائی استاد مشاور: سید محمد میردامادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خانواده به‌عنوان مهم‌ترین نهاد تربیتی جامعه و اثرگذارترین عامل حرکت مطلوب فرزندان، برای انتخاب سبک و شیوه زندگی اسلامی است. قرآن به‌عنوان کتابی جامع و کامل برای سعادت انسان از پرداختن به وظایف والدین در قبال فرزندان، که بن‌مایه شکل‌گیری شخصیت انسان است چیزی را فروگذار ننموده است و در مورد این نهاد بنیادین و وظایف هر یک از آنان، رهنمودهای ارزشمندی دارد که در صورت اجرای آنها، هر یک از اعضای خانواده به‌صورت صمیمی و سازنده به رشد و تکامل یکدیگر کمک می‌کنند. تربیت فرزندان از جمله وظایف والدین و جزء حقوق فرزندان محسوب می‌شود. این نوشتار با هدف ارائه راهکارهای تربیتی قرآن به والدین و با نگاه تحلیلی به دیدگاه‌های علامه طباطبایی و سید قطب سامان داده‌شده است. مفسرانی که در تفسیر خود به بعد اجتماعی آیات و آموزه‌های تربیتی و ارشادی قرآن توجه نموده و با برقراری ارتباط بین قرآن و نسل امروز، درمان مشکلات اجتماعی امروز را نهفته در آیات قرآن می‌دانند. روش تحقیق در این پایان‌نامه روش مطالعات کتابخانه‌ای شامل استفاده از کتاب‌ها، مقالات و پایان‌نامه‌ها و نیز سایت‌های علمی است. دستاورد این تحقیق توصیه‌ها و آموزه‌های مهم تربیتی قرآن به والدین در دو بخش وظایف مادی شامل تأمین خوراک و پوشاک نوزاد و توصیه به بازی‌های ورزشی ورزمی است و وظایف معنوی در زمینه‌های مسائل اخلاقی از جمله صبر، مشورت، حجاب، وفای به عهد، ایثار، برادری و...، مسائل اعتقادی چون اعتقاد به توحید، نبوت و معاد و مسائل عبادی مانند نماز و روزه است که در هر بخش به‌صورت مفصل به این توصیه‌های تربیتی پرداخته‌شده است.
نقد دیدگاه وهابیت درحیات برزخی با تاکید بر نظرعلامه طباطبایی و فخر رازی
نویسنده:
پدیدآور: تورج اسماعیلی درشکی ؛ استاد راهنما: محمدعلی اخویان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان در سیر مراحل زندگی بعد از مرگ و قبل از معاد در منزلی به نام برزخ یا عالم مثال به سر می برد همانطور که دنیا نمونه و مثالی از برزخ است، برزخ نیز نمونه و مثالی از قیامت است و به زندگی در آن حیات برزخی می گویند. حیات برزخی مورد اتفاق مذاهب اسلامی و فرقه وهابیت است با این تفاوت که وهابیون تنها این امر را در زمان سوال ملکین می دانند و اختلاف در حیات شهدا و پیامبران دارند و پیامبران و شهدا را متنعم در بهشت و کفار را معذب در جهنم بعد از سوال می دانند و ارتباطی بین اموات و احیاء در این دنیا قائل نیستند و بنابر تعابیرشان از این حیات، عقاید مسلمین در توسل و شفاعت و زیارت و امثالهم را تکفیر می کنند. علامه طباطبایی و فخر رازی معتقدند، توجه و ارتباط اموات با احیاء و عالم ماده پس از مرگ افراد از بین نمی رود و انسان در آن متنعم و یا در عذاب خواهد بود و بهشت و قیامت بعد از این عالم است. اما پیشینه موضوع به ظهور وهابیت بازمی گردد و شبهات نوینی که این فرقه ترویج می دهند وعلمای فریقین در رسالات و منابع خود و در اثبات حیات برزخی در رد دیدگاه وهابیت از آیات و روایات و دلایل عقلی و تجربی استفاده می کنند. اما هدف از این نوشتار آگاهی از افکار و نظرات مسلمین و وهابیت و نقد آرای آنها در مورد حیات برزخی است. پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این سوال است که: نقد دیدگاه وهابیت درحیات برزخی با تاکید بر نظرعلامه طباطبایی و فخر رازی چیست؟ بنابراین در این تحقیق با کاوش در آیات و روایات، بنابر روش کتابخانه ای و تحقیقاتی از نوع توصیفی- تحلیلی، به بیان دلایل عقلی و نقلی در رفع شبهات و فتاوی وهابیت در کیفیت حیات برزخی می پردازیم.
بررسی تطبیقی درباره ماهیت نفس و روح (از جهت تجرد یا مادیت) از دیدگاه شیخ مفید و ملاعبدالرزاق فیاض لاهیجی و لوازم و آثار آن
نویسنده:
پدیدآور: منیره فریدی خورشیدی ؛ استاد راهنما: علی افضلی ؛ استاد مشاور: محمدهادی قندهاری ؛ استاد مشاور: حمید عطایی نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر، به نقد و بررسی ماهیت نفس و روح از دیدگاه دو متکلم شیعه؛ شیخ مفید و فیاض لاهیجی، می-پردازد. نفس و روح، هر کدام از لحاظ لغوی معانی متعددی دارند، اما در اصطلاح و کاربرد آنها، بعنوان حقیقت انسان، هر دو متکلم، در آثارشان، بصورت مترادف بکار برده‌اند. هر دو به جوهر بودن نفس و حدوثش، قائلند و منکر تقدم نفس بر بدن هستند. شیخ مفید، در مواجهه با روایات تقدم نفس بر بدن، با اتخاذ موضعی عقل گرایانه، از یک متکلم سنتی فاصله گرفته و با استبعاد عقلی، ابتدا در صحت روایات تردید می‌کند و سپس همه آنها را مجاز و استعاره می‌داند. اما لاهیجی، به دلیل پایبندی به قواعد فلسفه مشاء، تقدم ارواح بر ابدان را، ناسازگار با آن قواعد دانسته و همه را تأویل می‌کند. در بحث ماهیت نفس، که مسأله اصلی این تحقیق است، شیخ مفید، حقیقت انسان، یعنی نفس و روح انسانی را، بدون حجم، مکان، ترکیب، حرکت، سکون، اجتماع و افتراق می‌داند و معتقد است علم، قدرت، حیات، اراده، کراهت، حب و بغض بر نفس، قابل حمل است. لاهیجی پس از اثبات وجود نفس، حقیقت نفس را جوهری مجرد در ذات می‌داند که از جهت تدبر و تصرف، به بدن تعلق دارد. هر دو متکلم برای ادعای خود (تجرد نفس) دلایل عقلی و نقلی اقامه کرده‌اند. از آثار مجرد دانستن نفس، بقای آن است؛ که لاهیجی با دلایل نقلی و عقلی معتقد به آن، و معاد جسمانی و روحانی است؛ اما شیخ مفید، به دلیل ضدیت با الفاظ قرآن، با فناناپذیری نفس ناطقه، مخالف است. روش گردآوری این رساله،کتابخانه‌ای است و روش پژوهش به صورت تحلیلی ـ توصیفی است.
بررسی ویژگی های جسم و روح انسان از دیدگاه قرآن کریم
نویسنده:
پدیدآور: حسن قربانی ، استاد راهنما: مهدی محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
از دیدگاه قرآن کریم؛ انسان برترین آفریده الهی است و به همین دلیل درباره او فراوان در این کتاب سخن گفته شده است و قضاوت هایی درباره ی او و کارهایش صورت گرفته است. با توجه به اهمیت شناخت انسان و تاثیر آن در رفتار آدمی این مطاله با رویکرد نظری و به شیوه ی کتابخانه ای با هدف بررسی ویژگی های جسم و روح انسان در صدد دریافت دیدگاه قرآن نسبت به پرسش های پژوهش است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از دیدگاه قرآن انسان موجودی است مرکب از دو بعد جسم و روح که دارای دو نوع آفرینش است: 1- خلقت از خاک که اولین موجود (حضرت آدم علیه‌السلام) با آن ساخته شده و دمیدن از روح خودش در وی.2- خلقت انسان‌هایی از نسل او به وسیله نطفه. پس در آغاز؛ خداوند نوع انسان اولیه را خلق کرد و سپس نسل وی را از نطفه همان انسان قرار داد. تا بدین‌سان، مراحل حیات آدمی پس از خلق ادامه یابد. انسان پس از خلقت، با توجه به فطرت اجتماعی وی، مدتی را در این دنیا سپری کرده و پس از آن در اثر مرگ، روح او از این دیار به دیار دیگری به نام «برزخ» که «عالم مثال» نام دارد و انسان‌ها در آنجا یا متنعّم هستند و یا معذّب، کوچ می‌کند و در آنجا به حیات خود ادامه می‌دهد؛ زیرا اصالت انسان به روح اوست و روح مجرّد تنها نحوه ارتباطی با بدن دارد که با فرا رسیدن مرگ این ارتباط قطع می‌شود. با برپایی معاد در جریان سیر حیات، علاوه بر روح، جسم انسان نیز مؤاخذه می‌شود. با توجه به اینکه انسان موجودی چند بعدی و پیچیده است که شناسایی دقیق ویژگی های وی بررسی همه جانبه نیاز دارد. اهمیت و دلایل انتخاب این مسئله مهم مکتبی، اجتماعی و انسانی فراوان است که عمدتاً برمی گردد به این حقیقت که انسان به اصطلاح شاه بیت آفرینش است و بدون شناخت صحیح و درست انسان ، شناخت درست جهان امکان پذیر نیست و از آنجائی که انسان یک موجودی است که می تواند خود آگاهی داشته باشد؛ از زمانی که شروع به خود شناسی کرد همیشه خود را با موضوعات کلان هستی مقایسه کرده است( خدا ، جهان ، انسان)، انسان می خواهد خود را در داخل این منظومه وجودی سه عنصری بشناسد و لذا از رویکردهای مختلف به این مسئله نگریست و از زاویه مکاتب مختلف بشری و ادیان آسمانی به خودش نگاه کرد(جعفری؛ 16،1377). در همین راستا در این مطالعه بر آن شدیم تا با بررسی ویژگی های جسمی و روحی انسان و ارتباط بین این دو از نگاه قرآن گامی هر چند کوچک در شناخت بهترین مخلوق خداوند برداریم. امید است با عنایت خداوند متعال در این راه توفیق حاصل نمائیم.
بررسی تطبیقی ویژگی‌های عباداللّه از منظر قرآن‌کریم با انسان سالم در روانشناسی
نویسنده:
پدیدآور: اعظم عرفانیان گلابفروشان اهل یزد ؛ استاد راهنما: محمدرضا جواهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
قرآن‌کریم با برخورداری از ویژگی جهانی‌بودن، جامعیت و جاودانگی، از شخصیت و ابعاد وجودی انسان تصویر دقیق و منطقی را ارائه کرده‌‌است. خداوند شخصیت انسان را ناشی از رفتار وی می‌داند. (قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلی‌ شاکِلَتِهِ فَرَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدی‌ سَبیلاً) (اسراء/ 84) انسان می‌تواند علاوه بر فطرت خداجویی، با داشتن قلب سلیم، عقل و خرد، با علم برگرفته از وحی، هدایت یافته و راه بندگی را بپیماید. انسان سالم مؤمن علاوه بر تکامل فردی، مسئولیت هدایت جامعه را نیز به عهده دارد. قرآن‌کریم شخصیت عباداللّه را با شاخصه‌هایی از جمله اخلاص، تقوی، شکرگزاری، عمل صالح، تفکر و تعقّل و... توصیف نموده‌است. پژوهش حاضر با مطالعات کتابخانه‌ای به روش توصیفی و تحلیلی، شخصیت انسان سالم در مکاتب روانشناسی با رویکرد روانکاوی، رفتارگرایی، انسانگرایی و معناجویی را مورد بررسی قرار داده‌‌است. ویژگی‌های انسان سالم از دیدگاه روانشناسان، برخورداری از آزادی، اختیار، وجدان بشری، تفرّد، مسئولیت‌پذیری، خودشکوفایی و معناجویی است. هدف پژوهش، نگاهی جدید به بررسی و مقایسه دیدگاه روانشناسان درباره شخصیت انسان سالم با ویژگی‌های عباداللّه از منظر قرآن‌کریم است. با وجود اینکه علوم بشری به نتایج مفیدی درباره ماهیت انسان دست پیدا کرده اما با گذشت زمان و ثابت شدن نقایص آن، رو به پیشرفت و تکامل است. یک‌جانبه‌نگری شاخصه‌های رشد شخصیت در انسان سالم، نگاه مادی به ابعاد وجودی انسان و عدم ارائه تعریف جامع و کامل از مبدأ و معاد از نقایص نظریه‌های روانشناسی است. در حالیکه خداوند روح انسان را الهی دانسته و هدف خلقت وی را عبودیت بیان نموده‌است. قرآن‌کریم چهارده قرن پیش، مصادیقی از انسان سالم مؤمن را با ویژگی‌ها و ملاک‌های دقیق ارائه کرده‌است و علاوه بر تبیین شاخصه‌های فردی عباداللّه، به نقش وی در هدایت جامعه و اصلاح قوانین اجتماعی اشاره نموده‌است. از نتایج دستیابی به شناخت همه‌جانبه شاخصه‌های فردی و اجتماعی عباداللّه ضرورت حضور ولی‌عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در عصر حاضر اشاره ‌نمود.
بررسی حشر نفوس از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: سیده‌زهرا هاشمیان ؛ استاد راهنما: علیرضا فاخرزاد ؛ استاد مشاور: محسن مروی‌نام بغدادآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله معاد و حشر نفوس یکی از اصول دین و ضروریات اسلام و اصول اعتقادی تمامی مسلمانان است. همچنین از مسائل مورد توجه در فلسفه است. اما در مورد اینکه حشر نفوس به چه گروهی از موجودات تعلق می گیرد، و چگونه است، دیدگاه های مختلفی توسط فیلسوفان و اندیشمندان مسلمان مطرح شده است. به دلیل پیچیدگی و دشواری موضوع می توان با بررسی و تحلیل دیدگاه متفکران به رفع ابهامات موجود دراینبار کمک کرد. لذا این مقاله با تحلیل دقیق دیدگاه های فلاسفه ای همچون ابن سینا و ملاصدرا در تشریح این مسئله مهم، گذری بر مبحث معاد و تفاوت دیدگاه های این بزرگان، مراتب و اقسام نفوس، تجرد خیال و نحوهی حشر نفوس پس از مرگ را ترسیم و سرانجامِ هریک را تشریح می کند. ابن سینا با تقدم بر سایر حکیمان و فیلسوفان مسلمان ازجمله مهمترین اندیشمندانی است که در این عرصه نظراتی خاص داشته است و بر اساس سیر فلسفی خود به تشریح و تحلیل حشر نفوس پرداخته است. تحلیل ملاصدرا در مسئله حشر نفوس با وجود برخی اختلاف در جزئیات مانند تحلیل ابن سینا است و از مکتب او نشات گرفته است. در بحث حشر نفوس بین دیدگاه های ابن سینا و ملاصدرا تفاوت هایی وجود دارد از جمله معاد جسمانی،حشر موجودات اعم از نباتات، حیوانات و جمادات که بیان خواهد شد.
  • تعداد رکورد ها : 8979