جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8940
بررسی تطبیقی مساله معاد در قرآن و کتب عهدین (عهد عتیق و عهد جدید)
نویسنده:
پدیدآور: کبری بشیری‌نیا ؛ استاد راهنما: شمس‌اله صفرلکی ؛ استاد مشاور: یارمحمد قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این پژوهش مسئله معاد از دیدگاه قرآن و عهدین مورد بررسی قرار گرفته است اصل مسئله معاد مورد اتفاق تمام ادیان و شرایع آسمانی بوده و تنها جزئیات مسئله معاد مورد اختلاف است. در کتب مقدس یهود و مسیحیت بسیار کوتاه در مورد چگونگی معاد و کیفیت پاداش و عذاب و نیز چگونگی حشر انسانها بحث به میان آمده است .مسئله احیاء اموات و نیز مسئله بهشت و جهنم تقریباً بیشترین بحث را در کتب عهدین به خود اختصاص داده است . بر خلاف کتب عهدین در قرآن هم مسئله اصل و اثبات معاد و هم پرداختن به جزئیات بصورت گسترده مورد بررسی قرار گرفته است . در این رساله در حد امکان و به صورت مبسوط مسائل مربوط به معاد در قرآن و عهدین بحث گردیده است.
بررسی مراحل پس از مرگ با نگاه تطبیقی از نظر ملاصدرا و فخر رازی
نویسنده:
پدیدآور: مرضیه زاهدی ؛ استاد راهنما: سید حسین عظیمی دخت ؛ استاد مشاور: نجف یزدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
معاد و مراحل پس از مرگ از اصول دین اسلام می باشد اعتقاد به آن واجب است و به معنای این است که هرکس پس از مرگ دوباره زنده می شود و به جزای عقیده و عملش می رسد. بنابراین در این خصوص دیدگاه هایی از طرف فلاسفه و متکلمان مطرح شده است که در این بین ملاصدرا یکی از شاخص ترین چهره در میان متاخران فلاسفه اسلامی و فخررازی نیز از چهره بنام متکلمان می باشند. نگارنده در این پژوهش به بررسی معاد با نگاهی تطبیقی از نظر ملاصدرا و فخررازی می پردازد.هدف اصلی بررسی و تبین مراحل پس از مرگ از دیدگاه این دو شخصیت می باشد که در نهایت پس از تبین مراحل پس از مرگ به بررسی تاثیرپذیری دیدگاه های آنان از آیات قرآن می پردازد.
بررسی تطبیقی معاد درآثار ابن سیناوشیخ اشراق
نویسنده:
پدیدآور: نازپری گراوندیان ؛ استاد راهنما: مهدی خادمی ؛ استاد مشاور: علی اصغر مروت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقدمه یا پیش گفتارفلاسفه و عموم پیروان مذاهب معتقدند هنگامی‌که انسان بدرود حیات می‌گوید، پس از مدتی اجزای بدن او متلاشی شده و از بین می‌رود؛ تنها جوهر لطیفی به نام روح که دارای طول و عرض و عمق نیست، از وی باقی می‌ماند. فیلسوفان الهی و پیروان مکاتب مذهبی، در این موضوع با هم اتفاق نظر دارند، اما در کیفیت بقای روح و بازگشت آن، سخنان مختلفی گفته‌اند و نظرهای گوناگونی به میان آورده‌اند. برخی معتقدند روان افراد پس از مرگ بدون داشتن هیچ ماده و کالبدی به حیات خویش ادامه می‌دهد. اگر دارای ملکات و صفات نیک باشد، روحش پس از مدتی که در عالم برزخ به سر برد، به کمال مطلوب رسیده و به جایگاه اصلی «جهان مفارقات»(1) باز می‌گردد. آن جا در ملکوت اَعلی و مقام مقدس حق، چون فرشتگان سبک بال، به گرد عرش الهی طواف می‌نماید، و پروانه‌وار دور شمع ابدیت می‌چرخد. آنها معاد را فقط روحانی می‌دانند.هر دو فیلسوف اعتقاد به معاد دارند و براهین متعددی را بیان کرده اند . معاد در لغت عرب از عود گرفته شده است و عود بازگشت به حالت اول می باشد . یعنی انسان بمیرد و پس ا مرگ دوباره زنده شود و به حالت اول دوباره بازگردد . اگر انسان نیک بختی باشد در جهان اخرت به بهترین حال میرسد که همان بهشت است و اگر انسان بدبختی باشد بدترین حالت برای او ایجاد میشود که ان دوزخ است . ابن سینا و شیخ اشراق معتقد به معاد هستند و مانند همه ادیان بازگشت به جهان دیگر را قبول دارند . هر دوفیلسوف اعتقاد دارند انسان علاوه بر بعد مادی و جسمانی بعد روحانی نیز دارد ، همچنین اعتقاد دارند روح انسان هرگز نمی میرید و اعتقاد دارند نفس ناطقه انسان جسم و مادی نیست و اجزاء ندارد بلکه روحانی است ، ولی جسم فناپذیر است و قابل زوال و نابودی است . پس روح انسان بعد از مرگ به عالم دیگر انتقال پیدا میکند که همان برزخ است ، سپس به جهان اخرت انتقال پیدا میکند . معاد دو نوع است روحانی و جسمانی . ابن سینا معاد را روحانی میداند ولی جسمانی بودن ان را هم با توجه به شرع و گفتار پیامبر صدیق می پذیرد و شخ اشراق نیز قائل به معاد مثالی می باشد . 1-شیخ اشراق و ابن سینا براهین متعددی برای اثبات معاد ارائه دادند .2-هر دو فیلسوف با توجه به اصل معاد ، وجود خدا و عدالت او ،تجرد نفس انسانی ... به اصل وجود معاد اعتقاد دارند . 3-از نظر ابن سینا معاد روحانی است و جسمانی بودن ان را هم با توجه به گفتار پیامبر صدیق و شریعت قبول دارد . از نظر شیخ اشراق معاد روحانی است و به معاد مثالی قائل است .4-حیات نفس پس از منظر 2فیلسوف باقی وجاودان است .سهروردی نفس را فناناپذیر میداند زیرا که علت آن انوار مجرده وقاهره اند که جاویدند که نفس نیز به تبع آن ،جاودانه خواهد ماند 5-حشر وقیامت از نظر ابن سینا بیشتر انسان ها را برخلاف دیدگاه علما ادیان ومظاهر ،اهل نجات میدانداو برای تبین دیدگاهش از مبانی زیر بهره میجوید : اولا ،سعادت اخروی تنها یک نوع نیست ثانیا راه رسیدن به سعادت اخروی تنها کمال یابی علمی نیست ثالثا هر گناهی موجب عذاب یا عذاب جاوید نمیشود.حشر وقیامت از نظر شیخ اشراق به حشر جسمانی ، به معنای برانگیخته شدن بدن مادی همراه نفس را قبول ندارد ، بلکه به بدن برزخی قائل است واینکه نفس به خاطر عشق به مبدا خود وبارهایی از پراکندگی ها به عالم نور باز میگردد دلایل عقلی برگرفته از قران : هدفدار بودن جهان - برپایی عدل -رسیدن انسان به کمال - توان بودن خداوند بر آفرینش مجدد انسان6- وضعیت بهشت وجهنم از منظر ابن سینا به نظر ابن سینا هر گناهی موجب عذاب یا عذاب جاوید نمیشود
بررسی معاد جسمانی از منظر علامه محمد باقر مجلسی و علامه سید محمد حسین طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: محسن بهرامی ؛ استاد راهنما: رضا نوروزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
موضوع معاد که یکی از دغدغه‌های ذهنی بشر از دیرباز بوده است، نقش بسیار مهمی‌ در تربیت و کنترل انسان دارد از جمله موضوعاتی است که همه ادیان الهی به آن اشاره کرده‌اند و اهمیت و گستردگی اصل معاد در اسلام تا آنجاست که آیات زیادی از قرآن به آن اختصاص داده شده و علاوه بر این، بخش عمده‌ای از دعوت انبیاء و اولیای الهی پیرامون معاد بوده است. و همین مطلب برای اثبات اهمیت بحث و بررسی این مسأله کافی است. هرچند درباره اصل معاد ادیان اتّفاق نظر دارند اما در کیفیت معاد و چگونگی انتقال انسان‌ها به آن اختلاف نظرهای جدی‌ای بین اندیشمندان و متون دینی وجود دارد؛ برخی معاد را فقط روحانی می‌دانند و برخی معتقد به معاد جسمانی‌اند و در اینجا نیز برخی بدنِ حیات اخروی را همین بدن عنصری و برخی آن را بدن مثالی می‌دانند. این اختلاف به قدری جدی می‌نمایاند که گاهی برخی از طرفداران یک نظریه، طرفداران نظریه مقابل خویش را متهم به کفر و الحاد می‌نمایند. براین اساس در این نوشتار سعی شده است دلایل نظر دو نفر از اندیشمندان بزرگ جهان اسلام، مرحوم علامه محمد باقر مجلسی به عنوان یک محدث بزرگ که معاد را جسمانی و مادی عنصری می داند و مرحوم علامه محمد حسین طباطبایی به عنوان فیلسوف و مفسر قرآن که معاد را جسمانی ولی به صورت مثالی می داند، را طبق مبانی خاصی که اتخاذ نموده‌اند بررسی نماییم تا دیدگاه هر یک از این دو برای جویندگان علم و حقیقت روشن گردد.
مقایسه تطبیقی تناسخ از دیدگاه ابن سینا و سهروردی
نویسنده:
پدیدآور: منیره حسنی ؛ استاد راهنما: محمدمهدی دیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث مرگ و جاودانگی از اساسی‌ترین دغدغه‌های بشری محسوب می‌شود و مباحث مربوط به چگونگی جاودانگی پس از مرگ همواره از تازگی برخوردار بوده، نظریه‌ها و دیدگاههای متفاوتی درباره آن ابراز شده است. در این میان «نظریه تناسخ» را باید از کهن-ترین معتقدات انسانی به شمار آورد.بحث از تناسخ، در جهت ارائه تصویری روشن و واضح از معاد، ضرورت دارد. در واقع یکی از مهم‌ترین مبانی اثبات معاد و قیامت ابطال تناسخ است. از این‌رو اندیشمندان مسلمان به فراخور توان فکری خویش، به بررسی آن پرداخته‌اند و غالباً به امتناع عقلی آن گرایش نشان داده‌اند.در این پژوهش سعی شده است که یک تعریف روشنی از تناسخ ارائه شود و برای این منظور ابتدا تاریخچه‌ای از تناسخ را بیان کرده و سپس آئینهای معتقد به تناسخ را نام برده و همچنین به بیان اعتقادات آنان پرداخته شده است. سپس بیان شده است که سهروردی همچون دیگر فلاسفه گذشته، به طور مبسوط در آثار مختلف خود به این امر پرداخته است. در این زمینه ابتدا اقسام تناسخ، مبانی تناسخ و مبانی انکار آن بررسی شده و در ادامه، تبیین دقیقی از دیدگاه ایشان براساس آثار معروف او همچون «حکمه‌الاشراق » ارائه شده است و در ادامه مطلب به ارائه نظرات و دیدگاه ابن سینا با توجه به آثار وی همچون شفا و نجات پرداخته شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، به صورت توصیفی-تحلیلی خواهد بود به این صورت که ابتدا به مقایسه و تطبیق دو دیدگاه مذکور پرداخته می‌شود و سپس نکات اشتراک و افتراق این دو بیان می‌گردد.بنابراین می‌توان اذعان داشت که در این رساله سعی شده است تمامی آنچه که در حکمه‌الاشراق و آنچه که در آثار ابن سینا مطرح شده گردآوری و بیان شود. البته در این راستا از کتابهای دیگر این اندیشمندان نیز استفاده شده است.
معادشناسی از دیدگاه شیخ صدوق و سید مرتضی
نویسنده:
پدیدآور: مریم صدری خانلو ؛ استاد راهنما: روح‌اله آدینه ؛ استاد مشاور: مجید ملایوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله معاد به عنوان یکی از اصول اعتقادی شیعه در مقایسه با مباحث دیگر در فلسفه و کلام اسلامی و نقش آن در چگونگی زندگی پسادنیوی و سرانجام انسان پس از مرگ، اهمیت زیادی در میان دانشمندان علوم اسلامی دارد. در این پژوهش تلاش شده، شناخت معاد و چگونگی جاودانگی انسان از دیدگاه دو متکلم برجسته شیعه؛ شیخ صدوق و سید مرتضی مورد بررسی قرار گیرد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی به صورت کتابخانه ای با بررسی اسناد و مدارک معتبرمی باشد و هدف از انجام این تحقیق، تبیین اندیشه های کلامی و واکاوی و تأمل بیشتر، درباره ی حقیقت معاد از دیدگاه شیخ صدوق و سید مرتضی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هر دو متکلم اصل معاد را قبول دارند و عقیده به رجعت را که از امور مسلم و قطعی شیعه است، می پذیرند و تناسخ را امری باطل می دانند. شیخ صدوق با پذیرش ساحتی غیر مادی در انسان و تجرد نفس، به جسمانی نبودن روح معتقد است. از نظر وی نفس همان روح مایه حیات است، لیکن سید مرتضی برخلاف شیخ صدوق دیدگاهی مادی انگارانه از انسان دارد و اصل وجود نفس را نمی پذیرد و بین نفس و روح تفاوت قائل است، گر چه هر دو غیر مجرد و جسمانی هستند. او نفس یا حقیقت انسان را همین شخص مشاهده پذیر متحرک، و روح را هوای موجود در منافذ موجود زنده معرفی کرده که منشأ حیات است. یکی از نکات مهم در اندیشه ی صدوق، اشاره او به صاحب ادراک بودن روح مستقل، پس از مفارقت از بدن است، وی معتقد است نفس، جوهری غیر از بدن است و حیات و قدرت و ادراک، به آن باز می گردد و نفس یا حقیقت انسان، همان روح مجرد بسیط است، ولی در نظر سید مرتضی روح قائم به نفس نیست؛ لذا در صورتی که از بدن مفارقت کند، حیات و ادراک نخواهد داشت. وی از متکلمانی است که گر چه تفسیری مادی گرایانه از انسان بر می گزیند و مرگ را نابودی می انگارد ولی به زندگی پس از مرگ اعتقاد راسخ دارد و در تبیین حقیقت مرگ و چگونگی برزخ و رستاخیز می کوشد. در این پژوهش سعی شده است تا با مقایسه دو دیدگاه در اصل معاد، پس از تبیین نظرات شیخ صدوق و سید مرتضی، به تحلیل این دو دیدگاه پرداخته شود.
بررسی تطبیقی دیدگاه شهید مطهری و سید حسین نصر درباره انحطاط تمدن اسلامی ـ ایرانی و راه‌های برون‌رفت از آن
نویسنده:
علی درزی، محمدحسین دانش‌کیا
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انحطاط تمدن اسلامی ـ ایرانی از دیر باز مورد توجه اندیشمندان بوده است. تحقیق حاضر با تکیه بر آثار منتشره از این دو اندیشمند با روش مطالعه تطبیقی در صدد مقایسه دیدگاه آنان درخصوص عوامل انحطاط تمدن اسلامی ـ ایرانی و راهکارهای برون‌رفت از آن می‌باشد. یافته‌ها نشان می‌دهد، آنها عوامل انحطاط را به دو دسته درونی و بیرونی تقسیم کرده‌اند. و در معرفی عناصری مانند حاکمیت استبداد و استعمار به‌عنوان عوامل انحطاط اشتراک دارند، اما در برخی موارد نیز اختلافاتی دارند. در بخش عوامل داخلی شهید مطهری بر عواملی مانند تحریف تعالیم اسلام، حمایت زیان بار از دین و ... تأکید دارد و نصر بر مواردی ازجمله انحطاط در نهاد دین، انحطاط نهادها و... . ودر بخش عوامل خارجی شهید مطهری به نقش غیر مسلمانان، سلطه و استعمار سیاسی اشاره اما نصر تاثیرگذاری علم و فناوری غربی و آسیب های فرهنگی در پرتو جهانی سازی را متذکر می شود. در بخش راهکارها نیز هر یک نظرات خود را دارند.
نقش فطرت در تكامل اجتماعي از ديدگاه علامه طباطبائي و شهيد مطهري
نویسنده:
شمس‌الله مريجي ، اصغر اسلامي‌تنها ، حسين اسدي
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فهم و تبيين تغيير و پويايي جوامع انساني همواره مورد توجه انديشمندان علوم اجتماعي بوده است. پيرامون جهت تغييرات و دگرگوني جوامع و اينكه روند تغييرات جوامع چه سمت‌وسويي دارد، سه ديدگاه کلي تحت عنوان نظريه‌هاي تکاملي، دوري يا چرخشي و انحطاطي وجود دارد. نظريه‌هاي تکاملي مبني بر پيشرفت و ترقي جوامع در طول تاريخ همواره درصدد تبيين هويت، علت، غايت و چگونگي تکامل اجتماعي با توجه به مباني و پيش‌فرض‌هاي خود بوده‌اند. در اين زمينه، اين مقاله درصدد است با تأکيد بر ديدگاه تکاملي علامه طباطبائي و شهيد مطهري نسبت به تحولات اجتماعي، به بررسي و تبيين هويت، علت، غايت و چگونگي تکامل اجتماعي بپردازد. اين پژوهش، از اين جهت که بر آثار مکتوب علامه طباطبائي و شهيد مطهري تمرکز کرده است، تحقيقي متن‌محور محسوب مي‌شود. ازاين‌رو، روش اين پژوهش تحليل محتواي متن مي‌باشد. علامه طباطبائي و شهيد مطهري، با قرار دادن فطرت کمال‌طلب در کانون توجه خويش، معتقدند تکامل اجتماعي در نسبت با فطرت به‌عنوان امري ثابت و بدون تغيير در طول زمان فهم مي‌گردد. فطرت دو نقش عمده در تکامل اجتماعي ايفا مي‌کند: اول اينکه، فطرت به‌عنوان عاملي دروني و ديناميکي، علت اصلي تکامل جامعه محسوب مي‌گردد. دوم اينکه، فطرت جامعه را هم از جهت ساختاري و هم از جهت ارزشي تکامل مي‌بخشد.
صفحات :
از صفحه 73 تا 88
تطبیق و ارزیابی ترجمه‌های قرآن‌کریم فولادوند و الهی‌قمشه‌ای بر اســاس الگـــوی گـارسس (مطالعه ‌موردی: سوره ‌مبارکه‌ قمر)
نویسنده:
محمدعلی آذرشب ، معصومه ملکی ، لیلا اسداله ئی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
الگوهای متعددی به ارزیابی کیفیت و نقد ترجمه­ها می­پردازند که در بین آن‌ها الگوی گارسس زوایای بیش‌تری از نقد ترجمه­ها را در برمی­گیرد. این الگو بر اساس اصل برابری میان متن مبدا و مقصد استوار است و آن را در چهار سطح معنایی- لغوی، نحوی- صرفی، گفتمانی-کارکردی و سطح سبکی- کاربرد شناختی می­داند. این پژوهش در صدد بوده است با روش توصیفی –تحلیلی، ترجمه الهی­قمشه­ای و فولادوند از سوره مبارکه قمر را بر مبنای سطوح چهارگانه مدل گارسس مورد بررسی و نقد قرار دهد. نتایج نشان می­دهد که در سطح معنایی-لغوی در ترجمه فولادوند بسط معنایی بیش‌تر و در ترجمه الهی­قمشه­ای قبض معنایی، ابهام واژگانی و توضیح بیش‌تری مشاهده می­شود. در سطح صرفی-نحوی در ترجمه فولادوند ترجمه غلط ساختار صرفی و نحوی بیش‌تر و در ترجمه الهی­قمشه­ای جابجایی ساختار در ترجمه بیش‌تر وجود دارد. در سطح گفتمانی-کاربردی در ترجمه فولادوند و الهی­قمشه­ای تغییر منظور آیات در حد یکسان و تغییر به سبب تفاوت­های اجتماعی و فرهنگی در ترجمه فولادوند بیش‌تر مشاهده می­شود. در سطح سبکی–کاربرد شناختی در ترجمه الهی­قمشه­ای، تغییر کاربرد صنایع بلاغی بیش‌تر مشاهده می­شود. بنابراین میزان افزایش در ترجمه الهی­قمشه­ای بیش‌تر و در ترجمه فولادوند میزان مانش و میزان کاهش، بیش‌تر مشاهده شد.
صفحات :
از صفحه 225 تا 260
بررسی مقایسه ای موضوع فلسفۀ اولی در فلسفۀ فارابی و حکمت متعالیۀ ملاصدرا
نویسنده:
زهرا سالاری طرزقی ، طاهره کمالی زاده ، فاطمه شهیدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
محوریت «موجود» درفلسفۀ ارسطو و بتبع آن درفلسفۀ فارابی، به «وجود» در حکمت متعالیۀ ملاصدرا تحول یافت. بر همین اساس، مسئلۀ اصلی این پژوهش، تبیین تطور موضوع فلسفه از «موجود» به «وجود» است. در مرحلۀ بعد بررسی عوامل این تطور، مورد توجه است. ماحصل این مطالعۀ مقایسه­ای، آن است که هرچند فارابی با انتخاب «موجود بما هو موجود» به عنوان موضوع فلسفه، توانست از تنوع نظرات شارحان ارسطو (درمورد مواضع چهارگانه ارسطو) فاصله بگیرد، ولی بدلیل درهم تنیدگی معنای وجود و ماهیت، به حقیقت وجود راه نیافت، اما ملاصدرا با استعانت از نظریۀ بنیادین اصالت وجود، وحدت تشکیکی وجود و در نتیجه اتخاذ عینیت و اتّحاد وجود و ماهیت و گذر از تمایز وجود و ماهیت سینوی و تفکیک حقیقت وجود از مفهوم آن، تبیین متفاوتی از موضوع فلسفه ارائه نمود و حقیقت وجود را موضوع فلسفه قرار داد و به این ترتیب موضوع فلسفه از «موجود» به «وجود»، انتقال یافت. هرچند در فلسفۀ صدرا، بدلیل اصالت وجود و اعتباریت ماهیت، «موجود» و «وجود» (در مسئله موضوع فلسفه)، غالبا به یک معنا بکار می­روند و هر دو به حقیقت وجود، دلالت دارند.
صفحات :
از صفحه 51 تا 76
  • تعداد رکورد ها : 8940