جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8940
ارایگنیس: خاستگاه زبان و فهم در اندیشه‌ هایدگر و گادامر
نویسنده:
ندا راه بار ، مهدی خبازی کناری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هایدگر در کتاب در راه زبان، موضع فکری خود را از هستی‌شناسی بنیادین به تفکری اصیل‌تر (به گمان خود)، یعنی سخن گفتن از ذات زبان تغییر می‌دهد. نوشتار پیش رو قصد دارد، نشان دهد که زبان از طریق خود چگونه می‌تواند بنیادهای درونی را توصیف کند. هایدگر در جستجوی پاسخ این پرسش، به موقعیت اصیل زبان، یعنی ارایگنیس (Ereignis)بازمی‌گردد. هایدگر می‌گوید ارایگنیس نیروی محرکه‌ای است که آوای مسکوت زبان را به گفتار تبدیل می‌کند. زبان از طریق گفتار، خود را آشکار کرده و درباره خود سخن می‌گوید. از سویِ دیگر، ارایگنیس تمامی هستندگان را در موقعیت خاص خود به فراخور نسبت هرمنوتیکی که با دازاین و جهان دارند به ساحت حضور فرامی‌خواند. در اندیشه گادامر، ارایگنیس به شکلی غیرمستقیم، در چهارچوب گفتگو، میان مفسر و متن تعین می‌یابد. در فرایند گفتگو، ارایگنیس ضمن اجازه واگشایی مفسر و متن، این امکان را به دو افق می‌دهد که هر یک با توجه به ماهیت خودشان به افق دیگری ورود کرده و در هنگام گفتگو به یک موضع مشترک برسند؛ بنابراین ارایگنیس در تفکر هایدگر و گادامر به‌عنوان آشکارکننده وجوه پنهان زبان و متن و مفسر، تأویلی نو از نسبت دازاین با هستی و گفتگوی میان مفسر و متن ارائه می‌دهد و ذات زبان بماهو زبان را همچون زبان (گفتن) به زبان (گفتار) می‌آورد.
صفحات :
از صفحه 111 تا 125
پژوهشی در باب چیستی پدیدارشناسی کربن (مطالعه‌ای تطبیقی با تکیه بر مسائل اساسی پدیدارشناسی)
نویسنده:
سید رحمان مرتضوی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این گفتار تلاش بر این است که از معبر تلاشی تطبیقی و با در نظر گرفتن نسبت(های) مسائل اساسی پدیدارشناسی کربنی، یعنی «آگاهی»، «هستی»، «زمان» و «پدیدارشناسی به‌مثابه روش»، با سنت معهود پدیدارشناسی (هوسرل و هایدگر) پرتوی تازه بر چیستی پدیدارشناسی کربنی ــ که غالباً مفروغ‌عنه پنداشته شده ــ افکنده شود. بااین هدف، به‌اختصار از سرگذشت این مسائل در سنت پدیدارشناسی سخن گفته‌ایم و پس از آن تلقی کربن از این مسائل را بررسی کرده‌ایم. ماحصل این تلاش تطبیقی آشکار شدن تفاوت‌های دیدگاه کربن با دیدگاه سردمداران جنبش پدیدارشناسی است؛ به نحوی که تا حد زیادی می‌توان به این نتیجه نزدیک شد که پدیدارشناسی کربنی از اساس متفاوت و حتا مغایر با آنی است که در زبان اهل فلسفه پدیدارشناسی خوانده می‌شود. به عبارت دیگر، بار یزدان‌شناسانه این پدیدارشناسی سنگین‌تر از آن است که بتوان به همسان‌انگاری «تأویل» کربنی با پدیدارشناسی سنتی ــ چیزی که در آثار نویسندگان و مترجمان ایرانی شاهد آن هستیم ــ رأی داد. آنچه در ادامه خواهد آمد کندوکاوی در باب نسبت این مبادی تصوری با آن چیزی است که در سنت پدیدارشناسی سراغ داریم.
صفحات :
از صفحه 43 تا 63
شهود از منظر افلاطون و فلوطین
نویسنده:
محمد عنبرسوز ، جهانگیر مسعودی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
افلاطون و فلوطین، به عنوان دو تن از تاثیرگذارترین فیلسوفان دوره‌ی کلاسیک، توجه ویژه‌ای به شهود داشته‌اند. تفاوت‌هایی که این دو در مباحث فلسفی مختلف دارند، موجب می‌شود که نگاه واحدشان به شهود را مورد تردید قرار دهیم. مساله‌ی جدی جستار حاضر این است که شهود در نظر هر یک از این دو فیلسوف به چه معناست، با چه روشی حاصل می‌شود، چه ویژگی‌هایی دارد و به کدام امور تعلق می‌گیرد؟ پاسخ این پرسش، که در پایان روشن خواهد شد، این است که شهود برای هر دوی ایشان آگاهی بی‌واسطه‌ای است که برای عقل انسان رخ می‌دهد؛ درحالی‌که هم افلاطون و هم فلوطین فعالیت‌هایی را برای حصول شهود عقلانی به سالکان توصیه می‌کنند که عمدتا بر دو نوع فعالیت‌های ممارستی عقلی و فعالیت‌های مربوط به تزکیه‌ی نفس هستند. همچنین در پایان بدین نتیجه رهنمون خواهیم شد که، علی‌رغم تفاوت‌های چشمگیر این دو فیلسوف در مشی فلسفی و نحوه‌ی بیان مطالب، مراد هردوی ایشان از شهود، امری واحد است که با رعایت دو جنبه‌ی نظری و عملی حاصل می‌شود.
«بررسی مقایسه ای جایگاه لذت در نظریه سعادت سن توماس و ملا‌صدرا»
نویسنده:
سید محمد جواد بنی سعید لنگرودی ، سید جواد میری ، امیرعباس علیزمانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله موضوعاتی که فلاسفه اهتمام زیادی به آن داشته اند چیستی سعادت انسان و نسبت لذت با آن است. سن توماس اکویناس در سنت فلسفه مسیحی، و صدرالمتالهین شیرازی در سنت فلسفه اسلامی به این موضوع پرداخته اند و معتقدند هرگاه انسان در خصیصه خود که قوه عقل است به فعلیت کامل رسید، و عالیترین معقول را تعقل کرد به سعادت رسیده است؛ و از آنجا که لذت را ادراک و نیل به چیزی که ملائم قوا است می دانند طبعا عالیترین و تام ترین لذت را هم خواهد داشت. ولی سن توماس لذت را از لوازم آن ادراک می‌داند، و ملا صدرا قائل به عینیت آن است. به تعبیر دیگر در ملا‌صدرا نفس ادراک تام و لذت تام یک حقیقت واحد‌اند که به دو اعتبار دو نام دارند؛ و در سن توماس دو حقیقت‌اند که یکی از مقوله فعل است و دیگری از مقوله انفعال و لذت بعنوان عرض خاص سعادت معرفی می شود.
بررسی چیستی و چرایی خواب و مرگ و ارتباط آن دو با معاد در آراء فخر رازی و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: آیسان کریمی کندرود ؛ استاد راهنما: عباس عباسزاده ؛ استاد مشاور: قربانعلی کریم زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خواب در لغت به نقیض بیداری ، حالت آسایش و راحتی که بواسطه از کار باز آمدن حواس ظاهره و فقدان حس در انسان و سایر حیوانات بروز می کند یاد شده و اسلام آن را حرکت به سوی عالم ارواح می داند قرآن خواب را قبض روح ناقص و شکل ضعیفی از مرگ معرفی می کند.علامه طباطبایی نیز هم از نظر فلسفی و تفسیری به تحلیل مسئله خواب و رویا پرداخته و معانی صور موجود در رویاهای صادقه را برگرفته از عالم مثال می دانند و فخررازی معتقد است که در خواب روح از تن قبض می شود که منجر به تعطیلی حواس پنجگانه می گردد.مرگ به معنای مردن و ضد حیات است.در زیست شناسی هم مرگ را پایان زندگی موجودات و برگشت ناپذیری علایم حیات می دانند.در قرآن مرگ به معنای فانی و نابودی و امر عدمی نیست بلکه امر وجودی است و با تعابیری از جمله توفی ،رجوع و سیر به خدا به آن اشاره شده است علامه طباطبایی در خصوص موت معتقدند که روح با مرگ از بدن متماییز گردیده و به عالم برزخ منتقل می شود.فخررازی مرگ را دریافت نفس از ظاهر وباطن بدن می داند که اعمال بدن بکلی تعطیل می شود. در اثبات تشابه خواب و مرگ آمده است :مرگ همان خوابی است که هر شب به سراغ انسان می آید با این تفاوت که مدتش طولانی است و تفاوت عمده خواب و مرگ در این است که در خواب برخلاف مرگ روح به بدن برگردانده می شود و تنها بخشی از دستگاه مغز آدمی تعطیل می شود ولی در مرگ روح برگردانده نمی شود و دستگاه مغز بطور کامل تعطیل می شود.در قرآن نیز داستان اصحاب کهف و خواب زمستانی و بهار مجدد دلیل امکان معاد معرفی شده است.در نتیجه انسان،مرگ کوتاه مدتی را در خواب تجربه می نماید ولی بعد از مرگ کامل وتوفی،روح نابود نمی شود بلکه جوهری لطیف (فاقد جرم)از او باقی می ماند که از آن به روح یاد می شود و بعد پا به عرصه ای دیگر بنام برزخ وسپس معاد می نهد.این سه حقیقتی است که به ترتیب در زندگی تجربه می گردد و در ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر قرار دارند که در این پایان نامه به تبیین چرایی و چیستی خواب ،مرگ و ارتباط این دو با معاد از دیدگاه علامه طباطبایی و فخررازی پرداخته ایم که در ضمن آن به تفاوت خواب ،هیپنوتیزم (نوعی بیهوشی بدون تزریق ،خواب مصنوعی)،بیهوشی،حتی رویایی شدن یک فرد به هنگام بیداری که غالباً مورد سوال است به صورت میان رشته ای پرداخته شده است.
بررسی تطبیقی دیدگاه ها و تفکرات خیام و ایلیا ابوماضی در مورد مفهوم زندگی
نویسنده:
پدیدآور: صدیقه جوادی آذر خیاوی ؛ استاد راهنما: سیدرضا موسوی ؛ استاد مشاور: حمید ولیزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
خیّام نیشابوری و ایلیا ابوماضی هر دو شاعری اندیشمند هستند که با وجود این‌که در دو عصر کاملاً متمایز از هم زندگی کرده‌اند، اما شرایط عصرهایی که در آن زندگی کرده‌اند خیلی به هم شبیه بوده؛ جنگ‌هایی که در عصرهای دو شاعر روی داده، هرج و مرج‌های اجتماعی، سیاسی و سفرهایی که دو شاعر داشته‌اند در شکل‌گیری اندیشه هر دو شاعر نقشی بسزا داشته است. از آنجا که هر دو شاعر بعد از درنگ و تأمل زیاد در مقابل اسرار وجود و مفهوم زندگی ره به جـایی نمی‌برند. دیـدگاه‌های آنان در مورد زندگی از عدم درک معمای وجود، نشأت می‌گیرند، دیدگاه-های این دو شاعر، در زندگی در زمینه‌هایی هم‌چون بدبینی نسبت به جامعه، ریا و تزویر، بدبینی به خاطر ناتوانی از درک مرگ، غنیمت شمردن دم، زن، طبیعت، ایمان به خدا، معاد، سرشت گل انسانی، غرور و تناقض‌گویی، به هم نزدیک است اما دیدگاه آنها در مورد تناسخ، متفاوت است و در این زمینه از یکدیگر فاصله می‌گیرند؛ چرا که از سروده‌های ابوماضی مشخص است که وی به تناسخ اعتقاد دارد و اما خیام اعتقادی به تناسخ ندارد در این نوشتار آرا و اندیشه‌های هر دو شاعر بر پایه ادبیات تطبیقی بررسی می‌شود که معلوم ‌شود تا میزان اشتراکات هر دو شاعر در حوزه‌های فکری تا چه اندازه است.
عوامل و موانع هدایت و ضلالت انساناز دیدگاه تفسیر المنار و المیزان
نویسنده:
پدیدآور: رحیم گل محمدی دخت آلانق ؛ استاد راهنما: محمدرضا امامی‌نیا ؛ استاد مشاور: حسن پناهی آزاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
مفسران المنار و المیزان هدایت را به معنای نشان دادن راه و ایصال به مطلوب و ضلالت را دور شدن از حقیقت دانسته‌اند، ایشان در بحث عوامل هدایت، عاملیت فطرت، انبیاء، دین، و قرآن دیدگاه مشترکی دارند. المنار علاوه بر موارد مشترک، ایمان و عقل را نیز جزو عوامل هدایت می‌داند. المیزان نیز جهاد و توسل را هدایت‌گر دانسته است.تفسیر المنار و المیزان در بیان موانع هدایت جز در مورد ظلم در بقیه موارد اختلاف دارند.سایر موانع هدایت از منظر المنار، شیطان (نماد وسوسه)، غرور و جهالت (سبب حیرت و سرگردانی) است. المیزان نیز عناد و لجبازی و انکار معاد را از موانع دیگر هدایت شمرده است.هر دو تفسیر برای عوامل ضلالت در موارد ذیل هم رأی هستند:تقلید، المنار هر نوع تقلیدی را سبب گمراهی دانسته، ولی المیزان تقلید از شخص جاهل را عامل گمراهی می‌داند.فسق، محیط و تربیت که از منظر المنار رمز پیشگیری از ضلالت و از دیدگاه المیزان عامل درمان برخی از ضلالت‌ها است. المنار علاوه بر موارد مشترک، توسل را عامل ضلالت می‌داند که المیزان این سخن را با دلائل قرآنی رد کرده و توسل را از عوامل هدایت می‌شمرد. المیزان غفلت و شیطان را نیز از عوامل ضلالت شمرده است.در بحث موانع ضلالت نیز المنار و المیزان در مانعیت صبر و ذکر خدا هم رأی هستند. المیزان علاوه بر موارد مشترک، علم و امداد‌های غیبی را نیز مانع از ضلالت‌های پیشرو می‌داند.
جاودانگی نفس از دیدگاه ملاصدرا و استاد فیاضی
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه موسوی ؛ استاد راهنما: مهدی برهان ؛ استاد مشاور: مهدی برهان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع نفس از جمله موضوعاتی می باشد که بسیار بسیط و پر‌اهمیت است. در مساله نفس وجوه مختلفی هم چون حقیقت نفس، جوهریت نفس، حدوث و قدم نفس، تجرد نفس، انواع نفس، ارتباط با بدن و کمال ،بقا وجاودانگی نفس مطرح می باشد. فلاسفه در مسائل مختلف نفس ، دیدگاه های گوناگونی را ارائه داده اند و میان این دیدگاه ها وجوه اشتراک و اختلاف بسیاری وجود دارد. از آن جا که موضوع جاودانگی نفس با اعتقاد به معاد و جهان آخرت ارتباط وثیقی دارد، از میان دیگر موضوعات مربوط به نفس جایگاه ممتازی دارد. در این راستا ملاصدرا در جلد 8 و9 کتاب اسفار و کتاب شواهدالربوبیه به این مهم پرداخته است. در آثار پیروان حکمت متعالیه نیز گاه تقریری بدیع و ادله جدیدی در موضوع جاودانگی نفس ارائه شده است. استاد فیاضی، از جمله پیروان حکمت متعالیه است که در زمینه جاودانگی نفس تقریر و ادله ای متفاوت از ملاصدرا ارائه دارند ،که در کتاب «علم النفس فلسفی ، درس های استاد غلامرضا فیاضی» ؛ جمع آوری شده است. علاوه بر این نکته در بین شاگردان مکتب حکمت متعالیه ، دیدگاه استاد فیاضی متفاوت از ملاصدرا در مسأله جاودانگی نفس است ، چرا که وی ادله عقلی جاودانگی نفس را مردود شمرده است و بیشتر به ادله نقلی تکیه دارد. با توجه با این دو نکته این رساله در صدد بررسی موضوع جاودانگی نفس از دیدگاه ملاصدرا و استاد فیاضی است. به این منظور ابتدا به تبیین دیدگاه صدر المتالهین، سپس به تبیین دیدگاه استاد فیاضی و بیان ادله عقلی و نقلی آن می پردازیم.
دیدگاه علامه طباطبائی (ره) درباره معاد جسمانی در مقایسه با دیدگاه ملاصدرا و آقا علی مدرّس
نویسنده:
پدیدآور: زهراسادات ربیعی هاشمی ؛ استاد راهنما: رضا اکبریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
معادشناسی از دیدگاه مدرس زنوزی و محمدحسین حسینی طهرانی
نویسنده:
پدیدآور: سیده فرزانه فخرجعفری ؛ استاد راهنما: حسن صیانتی ؛ استاد مشاور: محمد باقری سبزوار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
معاد یکی از اصول دین اسلام است. اهمیت بالای این بحث در اسلام از اهمیت آیات و روایات درباره معاد و جایگاه ذاتی این بحث در اسلام نشات می گیرد. رمزآلود بودن ویژگی ها و شرایط معاد باعث شده است که توجه ویژه ای به این بحث در کتاب ها و مقالات انجام شود. با توجه به بررسی های انجام شده هرچند در کتب مختلف درباره معاد و معادشناسی مطالبی مطرح شده است اما در خصوص بررسی تطبیقی دیدگاه های دیدگاه مدرس زنوزی و محمدحسین حسینی طهرانی تاکنون هیچ مطالعه ای انجام نشده است. در این پایان نامه تلاش شده است که معادشناسی از دیدگاه مدرس زنوزی و محمد حسین حسینی طهرانی بررسی شود. پس از مطالعات و بررسی اولیه، مساله اصلی مطرح شده؛ مفاهیمی همچون معاد جسمانی ، قیامت، معاد و ... بطور مشخص تر تبیین شد و سوالات تحقیق پاسخ داده شد. این مطالعه از طریق مطالعه تطبیقی بین دیدگاه های مدرس زنوزی و محمد حسین حسینی طهرانی انجام گرفته است. نتیجه بررسی های محقق نشان می دهد که به لحاظ مبانی عقلی و فلسفی، نظریـه ی مدرس زنوزی دربـاره ی معاد جسمانی دچار تناقض است. به نظر می آید که دیدگاه ایشان در معاد جسمانی، بیـشتر توجیهی نسبت به روایت امام صادق است تـا یـک دیـدگاه تأسیـسی عقلـی. شایان ذکر است که این حدیث از حیث سند هم دچار خدشـه اسـت و نمـی تـوان در یـک مسئله ی اعتقادی بر آن تکیه کرد. اما از سویی دیگر مرحوم حسینی طهرانی تلاش کرده است تا با بیان و جمع‌آوری نطرات ملاصدرا، ملاهادی سبزواری و سایر نظرات تبیینی روشن تر و منطقی تر از مدرس زنوزی برای معاد جسمانی بیاورد.
  • تعداد رکورد ها : 8940