جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8967
نظام‌مندی اخلاق عرفانی و بررسی مقایسه‌ای عطار نیشابوری و امام خمینی
نویسنده:
پدیدآور: حسن مهدی‌پور ؛ استاد راهنما: سیدمحمود یوسف‌ثانی ؛ استاد مشاور: فاطمه طباطبایی ؛ استاد مشاور: علی‌اکبر عبدل‌آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع پژوهش حاضر نظام مندی اخلاق عرفانی است و سعی بر این است تا نشان داده شود می توان اخلاق عرفانی را، به-عنوان قسمی از اخلاق هنجاری، که مشتمل بر مجموعه ای از توصیه های اخلاقی یا فضایل و رذایل است بر اساس روش پیشنهادی در این پژوهش نظام مند کرد. این روش عبارت است از دسته بندی و نظام مندسازی فضایل یا رذایل اخلاق عرفانی بر اساس روابط چهارگانه انسان یعنی رابطه انسان با خدا، انسان با خود، انسان با انسان های دیگر و انسان با سایر موجودات و ساحات پنج گانه انسان یعنی ساحت عقیدتی، ساحت احساسی و عاطفی، ساحت ارادی، ساحت گفتاری و ساحت کرداری که با قرار گرفتن فضایل یا رذایل ساحات پنج گانه در ذیل هر یک از روابط چهارگانه نظام بیست قسمی از فضایل و رذایل را تشکیل می دهد. مراد از نظام مندی، رابطه علّی و معلولی یا نظام طولی میان فضایل یا رذایل اخلاقی است و هم چنین بیان این مطلب است که فضایل یا رذایل کدام یک از روابط چهارگانه و ساحات پنج گانه بر سایر روابط و ساحات تقدّم دارد و بنیادی-ترین فضیلت در میان فضایل و بنیادی ترین رذیلت در میان رذایل چیست. در این پژوهش روش مذکور به عنوان نمونه برای نظام مندسازی و بیان نظام مندی اخلاق عرفانی عطار و امام به کار رفته است که می توان آن را به کل اخلاق عرفانی تعمیم داد. بر اساس این روش نشان خواهیم داد علاوه بر نظام مندی اخلاق عرفانی عطار و امام، بنیادی ترین فضیلت از نظر عطار عشق و از نظر امام ایمان است و بنیادی ترین رذیلت از نظر عطار انانیّت و ازنظر امام شرک است. بدین ترتیب، در اخلاق عرفانی عطار و امام بر حسب ساحات پنج گانه، از حیث فضایل، ساحت احساس بر سایر ساحات و از حیث رذایل ساحت عقیدتی بر سایر ساحات تقدّم دارد. بر حسب روابط چهارگانه نیز، از حیث فضایل در هر دو نظام اخلاقی رابطه انسان با خدا بر سایر روابط تقدّم دارد، ولی از حیث رذایل در اخلاق عرفانی عطار رابطه انسان با خود و در اخلاق عرفانی امام رابطه انسان با خدا بر سایر روابط مقدّم است. هم چنین، بررسی مجموعه فضایل و رذایل در هر دو نظام اخلاقی نشان می دهد بیشترین فضایل و رذایل در درجه اوّل به ساحت احساس و در درجه دوّم به ساحت عقیدتی تعلّق دارد. علاوه بر نظام مندی اخلاق عرفانی، به-عنوان مقدّمه موضوع اصلی این پژوهش، به مبانی خداشناختی و انسان شناختی اخلاق عرفانی عطار و امام هم پرداختیم. در مبانی خداشناختی این موضوع بررسی می شود که چون اخلاق عرفانی اصالتا ناظر به ارتباط انسان با خداست، با چه تصوّری از خدا رابطه اخلاقی امکان پذیر است. در مبانی انسان شناختی نیز به پنج موضوع حقیقت انسان و مراتب او، طبیعت اخلاقی انسان، تغییر و تربیت پذیری انسان، کمال و سعادت انسان و طریق تحصیل آن و جبر و اختیار می پردازیم.
بررسی تطبیقی نظام احسن نزد ملاصدرا و لایب نیتس
نویسنده:
پدیدآور: طوبی سهرابیان ؛ استاد راهنما: ناصرالدین حسن‌زاده ؛ استاد مشاور: اجسان ترکاشوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله وجود شرور در عالم یکی از مسائلی است که همواره ذهن بشر را به خود معطوف داشته است . یکی از راه های حل مسأله شرور موضوع نظام احسن و ارائه ی برهان قوی در این مورد است ؛ اگر برهان نظام احسن برهانی قوی و محکم باشد نه تنها مشکل شر حل می شود، بلکه جهان هستی بهترین جهان ممکن خواهدبود ؛ چرا که با اعتقاد به احسن بودن نظام هستی ، معتقدان به آن آرامشی بی نظیر خواهند یافت. البته باید به این نکته توجه داشت که محور بحث در نظام احسن در این رساله ، نظام احسن تنها موجودات جهان ماده که با احساس و استقراء و تجربه قابل بررسی می باشند نیست ؛ بلکه تمام آن چه موجود است اعم از مجرد و مادی و هم چنین اعم از دنیا و آخرت در قلمرو این بحث قرار خواهد داشت. در میان متکلمان و فیلسوفان مسلمان این موضوع در نظر ملاصدرا از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است . وی بر پایه نظام فلسفی خود که همان حکمت متعالیه است ، به بررسی همه جانبه نظام هستی پرداخته و براهین کاملی بر احسن بودن آن ارائه نموده است . او جهان هستی را بر آمده از نظام ربانی دانسته که در این صورت دارای بهترین شکل ممکن است . در میان فلاسفه ی غربی نیز لایب نیتس توجه زیادی به این موضوع داشته و جهان هستی را بهترین جهان ممکن می داند و به اقامه براهین در اثبات آن پرداخته و برای توجیه شرور در عالم راهکار هایی بیان داشته است ، اگر چه ادله او بعداً مورد نقد قرار گرفته ؛ اما راه را برای بحث وتحقیق دیگران باز نموده است .در این رساله دیدگاه های ملاصدرا و لایب نیتس را با استفاده از آثار آن ها و نیز شارحان آنان در مورد احسن بودن نظام هستی ، بررسی نموده و در انتها به مقایسه و تجزیه و تحلیل نظرات آن ها پرداخته ایم .
بررسی تطبیقی مسئله نبوت (ضرورت بعثت، معجزه، وحی) در مدرسه حله و اصفهان
نویسنده:
پدیدآور: سیدیداله هل‌اتایی ؛ استاد راهنما: جعفر اصفهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
با بررسی تاریخی- کلامی اندیشه‌های اعتقادی دانشمندان شیعه در مدرسه حله می‌توان دریافت که آنان در مسأله نبوت، وحی را امری پنهانی و دیدن و شنیدن کلام ملک می‌دانند, و ضرورت بعثت نبی را با دلائل مختلفی که مهم‌ترین آنها قاعده لطف است اثبات می‌کنند، متکلمان این مدرسه معجزه را عبارت می‌دانند از اینکه نبی برای صدق نبوت خود امری را که برخلاف عادت است از طرف خداوند بیاورد. و این امر خارق‌العاده همراه با ادعای نبوت و مطابق با آنچه پیمبر ادعا کرده است، باشد. اندیشمندان امامیه در مدرسه اصفهان با دو رویکرد فلسفی، و رویکرد عقلی و نقلی به این مسأله پرداخته‌اند. از منظر فلسفی وحی را اتصال نفس نبی به ذوات مجرده عالم عقل (به‌ویژه عقل فعّال) و مشاهده همه حقایق هستی می‌دانند، و بعد در سیر نزولی همین حقایق در عالم مثال به‌صورت کلمات همگون با عالم مثال (خیال متصل) درآمده و در منزل دیگر در عالم حس به‌صورت الفاظ و کلمات موزون حس می‌گردد. آنان برای ضرورت نبی دلایلی را ذکر می‌کنند، ازجمله نیازمندی انسان به زندگی اجتماعی و مصلحت بودن آن برای بقاء نوع انسان و اصلاح آخرت و تقویت عقل در احکام و مسائلی که عقل درنمی‌یابد. اندیشمندان این مدرسه دربیان ماهیت معجزه برای نفس آنچنان قدرتی قائل شده‌اند که در سایه طهارت و قوت می‌تواند در هیولای عالم عنصری تغییر ایجاد کند؛ و این همان معجزه است. همان طور که آشکار است در این دیدگاه تبیینی کاملا نفس محورانه از وحی و معجزه را شاهدیم.در طرف دیگر این مدرسه شخصیت‌هایی مانند علامه مجلسی و دیگران که با رویکرد عقلی ـ نقلی به تبیین وحی پرداخته‌اند، وحی را کاملاً خدا محورانه می‌دانند، یعنی این خدا است که یا باواسطه صوت یا فرشته وحی، وحی را به انبیاء می‌رساند. و در بیان ضرورت بعثت از منظر آیات و روایات و ادله نقلی به آن می‌پردازند، و از زوایای گوناگون بعثت انبیاء را لازم و ضروری می‌دانند. و با توجه به همین مبنای فکری معجزه را فعل الهی که برخلاف مجرای طبیعی و همراه با دعوی نبوی باشد می‌دانند.
بررسی تطبیقی آرای تاریخی شیح صدوق و شیخ مفید در کتاب‌های عیون اخبارالرضا و الارشاد
نویسنده:
پدیدآور: محبوبه پریزان ؛ استاد راهنما: ندا گلیجانی‌مقدم ؛ استاد مشاور: شهناز شایان‌فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حضور دولت آل‌بویه و نقش برجسته‌ی آن در موقعیت سیاسی بغداد، از فشارهای وارده بر شیعیان کاست و زمینه را برای فعالیت آنان فراهم نمود. شیعیان با استفاده از این آزادی سیاسی، به نشر عقاید و آموزه‌‌های خویش پرداخته و به تدوین، تنظیم و تبویب آن‌ها همت گماشتند. در این دوره، از سوی مخالفان، ایرادها و اشکالاتی به مهم‌ترین اعتقادات شیعی وارد می‌شد که برخی از متکلمان و عالمان شیعی، همچون شیخ مفید و شیخ صدوق در آثار متعددی به دفاع از تشیع پرداختند. این دو عالم مانند بسیاری دیگر از دانشمندان شیعی، با مباحثه و مجادله‌ی کلامی با دانشمندان دیگر فرق، به تثبیت و تحکیم بسیاری از اصول و عقاید شیعی پرداختند. از جمله آثار این دو عالم، الارشاد فی‌المعرفه الی‌العباد و عیون اخبارالرضاست. شیخ مفید و شیخ صدوق برای دفاع از تشیع از اخبار و گزاره‌های تاریخی بهره-های فراوانی بردند، به طوری‌که این دو کتاب، بیش‌تر به عنوان آثاری تاریخی جلوه‌گر شدند. استفاده از گزاره‌های تاریخی در اثبات مسائل کلامی؛ همچون نصّ امامت، علم امام، عصمت امام، معجزات امام، و غیره همان پیوند میان کلام، حدیث با تاریخ است که در عیون اخبارالرضا و الارشاد دیده می‌شود. هر چند شیخ صدوق و شیخ مفید در مقام استاد و شاگردی بودند اما به دلیل تعلق به دو مکتب متفاوت قم و بغداد، در برخی دیدگاه‌های کلامی و تاریخی اختلاف هایی داشتند. در این پژوهش تلاش شده است با تکیه بر دو کتاب الارشاد و عیون اخبارالرضا و همچنین منابع کلامی، حدیثی و تاریخی، به بررسی تطبیقی آرای تاریخی شیخ مفید و شیخ صدوق در دو اثر الارشاد و عیون اخبارالرضا پرداخته شود. بر اساس مطالعات انجام شده و یافته‌های به دست آمده، شیخ مفید و شیخ صدوق نه به عنوان تاریخ‌نگار، بلکه به مثابه‌ی دو متکلم، جهت اثبات اصول عقاید شیعی، از گزاره‌های تاریخی بهره‌های فراوانی برده‌اند. در این پژوهش مواردی همچون بحث امامت، عصمت، علم غیب، شهادت امامان و غیره به عنوان وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه‌های تاریخی این دو عالم مورد توجه قرار گرفته است. هر چند شیخ مفید برخلاف استادش، بیش‌تر بر عقل و دلایل کلامی تأکید داشت اما در نهایت این دو عالم نقش بسیاری در دفاع از حقانیت تشیع و اثبات آن بر عهده داشتند.
مقایسه‌ی علم حضوری از دیدگاه ابن‌سینا و سهروردی
نویسنده:
پدیدآور: ایرج اصغری ؛ استاد راهنما: سهراب حقیقت ؛ استاد مشاور: سیداحمد حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش برآنیم که ملاک علم، مصادیق علم حضوری و جایگاه علم حضوری را از دیدگاه دو فیلسوف بزرگ اسلامی یعنی ابن‌سینا و سهروردی بررسی نمائیم. از آن جا که مبحث علم یکی از مسائل مهم و مورد توجه فیلسوفان و متکلمان می‌باشد، تقسیمات متعددی از علم ارائه داده‌اند که یکی از مهم‌ترین تقسیمات، تقسیم علم به علم حضوری و علم حصولی می‌باشد. علم حضوری آگاهی از چیزهاست بدون واسطه صورت حکایتگر، اما علم حصولی شناخت اشیاء است به واسطه صورت حکایتگر. هر دو فیلسوف با توجه به مبانی فکری خود قائل به علم حضوری می‌باشد. ملاک علم در دیدگاه ابن‌سینا بر پایه‌ی تجّرد از ماده می‌باشد، در حالی که ملاک علم در دیدگاه سهروردی با توجه به نظام فلسفی خود بر پایه‌ی نور، ظهور و مشاهده می‌باشد، ضمن این که دیدگاه ابن‌سینا را در باب ملاک علم و ادراک نقد می‌کند. در بحث مصادیق علم حضوری می‌توان گفت، نظر به این که ملاک علم در نزد ابن‌سینا تجرّد می‌باشد از این حرف لازم می‌آید که مصادیق علم حضوری هم از دیدگاه وی منحصر در مجرّدات باشد، یعنی هر آن چه که مجرد باشد به ذات خود عالم می‌باشد. در حالی که سهروردی را می‌توان مبدع گسترش مصادیق علم حضوری در تاریخ فلسفه اسلامی دانست، وی علاوه بر این که علم حضوری را در زمینه علم ذات به ذات مطرح نمود، هم چنین علم به ماسوی و غیر و قوای ادراکی را نیز علم حضوری می‌داند. در آخر می‌توان گفت که علم حضوری در نظام فلسفی هر دو فیلسوف یک نقش مهم و اساسی را ایفا می‌کند، تا جایی که می‌توان ادعا نمود علم حضوری بنیان و اساس نظام معرفتی هر دو فیلسوف را تشکیل می‌دهد.
حرکت و زمان از دیدگاه سهروردی و فلوطین
نویسنده:
پدیدآور: زهرا پهلوانی ؛ استاد راهنما: عزیزالله افشار کرمانی ؛ استاد مشاور: انشاءالله رحمتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
حرکت و زمان همانند سایر مفاهیم فلسفی در طول تاریخ، ماجراها پشت سرگذاشته است. این دو عنصر از عناصر شناخته شده و اولیه بشر بوده و زمینههای تفکر را در اندیشمندان فراهم آورده است. تنوع و تغییر نقطه آغازین فکر بشر محسوب میشود که وی را به جستجوی وحدت در میان کثرت و ثبات در میان تغییر کشانده است. نزد برخی حکما، این دو واژه امر مبهم و غیرواقعی تلقی شده که واقعی بودن آنها با پذیرش هستی، تعارض و منافات داشته است از این رو پارمنیدس و زنون، وجود حرکت و زمان را منکر شدهاند. بعضی از حکما و متکلمان اسلامی، زمان را موهوم و غیرواقعی دانستهاند و از نظر برخی دیگر، حرکت و زمان و هستی با هم ارتباط تنگاتنگی پیدا کرده، نشانه هستی و بودن را در پویایی و تحول دانستهاند. برخی سطحی نگرانه با حرکت و زمان رو به رو شده و از حرکت تنها جابجایی مکانی و از زمان فقط پیوند و اتصال را اراده کردهاند و عدهای حرکت را معنای وسیعتر و عمیقتری کرده و به پویش درونی و حرکت جوهری پرداختهاند. اگرچه حرکت و زمان نسبت به واژه جوهر قدمت بیشتری دارند اما شاید بتوان گفت از لحاظ مفهومی با هم زاده شدهاند. نمونه بارز این پیوند در اندیشه هراکلیت یافت میشود که با عنایت به آتش به عنوان عنصر اولیه، پیوند جوهری اشیا را با حرکت مورد تاکید قرار داده است. سپس همین تحول جوهری در افکار افلاطون و فلوطین دنبال شده تا در دنیای اسلام در دیدگاه صدرالدین شیرازی به بار نشسته است.
بررسی تطبیقی مسئله اراده الهی در مدرسه حله (خواجه نصیر، علامه حلی، فاضل مقداد) و اصفهان (علامه مجلسی، فیاض لاهیجی، قاضی سعید)
نویسنده:
استاد راهنما: مهدی نصرتیان اهور ؛ استاد مشاور: محمدحسین منتظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مساله «اراده الهی » ازجمله مباحث کلام اسلامی است که همیشه مورد توجه متکلمان مسلمان بوده است از این رو ما در این پژوهش به بررسی تطبیقی مساله اراده الهی از دیدگاه سه تن از متکلمان مدرسه حله یعنی خواجه نصیر الدین طوسی، علامه حلی، فاضل مقداد وسه تن از از متکلمان مدرسه اصفهان یعنی علامه محمد باقر مجلسی، فیاض لاهیجی، قاضی سعید قمی در مساله اراده الهی خواهیم پرداخت ودر نهایت مشخص خواهد شد که علی رغم شباهت های این دو حوزه فکری در این مساله یعنی «مرید بودن خداوند»«عدم تجانس اراده خداوند با اراده انسانی»«غیرعلم وقدرت دانستن اراده »وهمچنین پذیرش اراده به معنای «علم به مصلحت»اختلافاتی در این مساله بین دوحوزه فکری مشهود است که می توان به «مخصص بودن »«زاید بودن اراده بر داعی »و«عینیت صفات با ذات »در مدرسه حله وتقسیم اراده به «عزم وحتم»،تفاوت قائل شدن بین «اراده»و«مشیت»، «جزءصفات فعل دانستن وحادث بودن اراده الهی در مدرسه اصفهان اشاره نمود. اما آنچه سبب بروز این اختلاف دیدگاه در این دو حوزه فکری شده است تفاوت در نگاه معرفت شناسی آنهاست چرا که رویکرد متکلمان در مدرسه حله در قبال «اراده الهی »رویکردی فلسفی است در مقابل متکلمان مدرسه اصفهان علاوه بر رویکرد فلسفی رویکردی نص گرایانه را دنبال می کنند.
بررسی علم واجب تعالی به جزئیات از دیدگاه فخررازی و ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: مرتضی علوی زاده میلانی ؛ استاد راهنما: ناصر فروهی ؛ استاد مشاور: قربانعلی کریم‌زاده قراملکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله ی علم یکی از صفات واجب تعالی و یکی از مهمترین مسائل فلسفی و کلامی است که در آثار تمامی فلاسفه و متکلمان جایگاه ویژه ای دارد. بعضی از فلاسفه و متکلمان به طور مطلق علم را از ذات واجب تعالی نفی می کنند، و برخی دیگر علم را برای ذات او اثبات می کنند لکن بین آنها اختلافاتی وجود دارد. برخی قائل شده اند واجب تعالی تنها عالم به ذات خود است و عالم به غیر نیست. اما بیشتر قائلند که واجب تعالی عالم به ذات خود و غیر است لکن این علم به غیر بر وجه کلی است. برخی دیگر علم واجب تعالی به جزئیات را اثبات می کنند. فخر رازی با توجه به دلیل تشخص، علم واجب تعالی به جزئیات را اثبات می نماید و در حل مشکل علم واجب تعالی به جزئیات یعنی جهل و تغیر، قائل است همانطور که حقیقت علم چیزی جز نسبت و اضافه بین عالم و معلوم نیست، علم واجب تعالی نیز نوعی نسبت و اضافه بین علم او و معلوم است. بنابراین با تغیر معلول تنها آن نسبت و اضافه تغییر می کند نه اصل ذات. ملاصدرا با توجه به قاعده ی بسیط الحقیقه علم واجب تعالی به جزئیات را تبیین می کند. او با اثبات بساطت واجب تعالی به کل اشیاء بودن او می رسد و با کل اشیاء بودن واجب تعالی هیچ چیزی از علم او پوشیده نخواهد بود.
بررسی تطبیقی مساله عقل و وحی در مدرسه کوفه و بغداد
نویسنده:
پدیدآور: سیداحمد حسینی بهارانچی ؛ استاد راهنما: محمدتقی سبحانی ؛ استاد مشاور: سیدمحمدکاظم طباطبایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی مسئله عقل و وحی در دو مدرسه کوفه و بغداد می پردازد و بر آن است تا با رویکرد تاریخی بین این دو مدرسه مهم شیعه که اندیشه-های آنها از قرن دوم تا پنجم بر افکار جامعه تشییع حکم فرما بود مقایسه ای انجام دهد. در سرتاسر این تحقیق و در گزارش هر دو مدرسه، دو مسئله مهم پی گیری شده است: 1- جایگاه عقل در نزد اندیشمندان این دو مدرسه، 2- بررسی آراء این اندیشمندان درباره نحوه تعامل عقل و وحی.متکلمین کوفه که عمدتاً شاگردان امام باقر، امام صادق و امام موسی کاظم: هستند مستقیماً از نعمت مصاحبت با منبع وحی برخوردار بودند؛ اما این نکته آنها را از فعالیتهای عقلانی باز نمی داشت و در بسیاری از گزارشهای رسیده درباره فعالیتهای کلامی آنها و همچنین در روایاتی که خود راوی آن هستند عقل گرایی و خردورزی به وضوح نمایان است؛ اما نکته ویژه ای که در این مدرسه به چشم می خورد قائل بودن اندیشمندان آن به حجیت توأمان عقل و وحی است به این معنی که آنها برای عقل در مسائل اساسی کلامی حجیت ذاتی و استقلالی قائل بوده، اما معتقد به حجیت انحصاری آن نیستند بلکه معتقدند عقل برای رسیدن به هدف خویش نیاز دارد تا دست تمنا به سوی وحی در زمینه مواد مورد نیاز برای خردورزی و حتی گاهی در کیفیت و نوع استدلال دراز نماید و در غیر این صورت اگر چه رسیدن به سرمنزل مقصود برای او غیر ممکن و محال نیست لیکن راهی پر خطر و پرفراز و نشیب است.و اما در مدرسه بغداد شرایط اجتماعی و جایگاه تفکرات شیعه در بین مسلمانان به گونه دیگری رقم خورد. متفکرین این مدرسه به علت داشتن فاصله زمانی با دوران حضور ائمه: و نیز به واسطه حاکمیت تفکرات معتزله در آن دوران بر قاطبه مسلمین، تفکرات شیعه و متفکرین آن با معتزله و دیگر تفکرات مطرح در آن دوران در رقابتی تنگاتنگ به سر می بردند. از این روی اندیشمندان تشیع در مدرسه بغداد که مهمترین آنها مرحوم شیخ مفید، سیدمرتضی و شیخ طوسی هستند تمام تلاش خود را به کار می گرفتند تا در عین حفظ کیان تشیع و تبیین و دفاع از آموزه های آن(نقل ها و گزارشات رسیده از ائمه) به گونه-ای با تفکرات حاکم تعامل برقرار نموده و عقلانی بودن آموزه های تشیع را در مباحث و مناظرات خود اثبات و تبیین نمایند. همین أمر باعث شد آنها دیدگاه خود در باب عقل و وحی را به گونه ای تبیین و مطرح کنند که متناسب با زبان علمی آن دوره باشد. به عبارت دیگر آنان در اصل نظریه ی عقل گرایانه ی شیعه تغییری ندادند بلکه با محدود ساختن دایره حجیت وحی در حوزه ی عقاید، زمینه ی حضور منابع وحیانی در کلام شیعه را کم رنگ کردند. به همین جهت در دو مدرسه ی کوفه و بغداد، عقل و وحی حجیت دارند لکن در میزان حجیت و همچنین نحوه ی استفاده ی دانشمندان این دو مدرسه از این دو منبع شناخت، اختلافات زیادی دیده می شود. ریشه های احتمالی این تفسیر حداقلی از جانب متکلمان بغدادی شیعه را اینگونه می توان برشمرد: ممکن ساختن برقراری ارتباط با اندیشه های رقیب به ویژه معتزله در زمانه ی حاکمیت اندیشه اعتزالی و انزوای کلام شیعه، کم رنگ شدن نظریه های متکلمین نخستین(در عصر حضور) و فقدان پشتوانه های نظری کافی برای حمایت و دفاع از دیدگاه آنان، فقدان فعالیتهای جدی حدیث پژوهی توسط اندیشمندان این مدرسه، پیچیدگی و دشواری نظریه های متکمان کوفه و فقدان زمینه های مناسب در آن عصر برای بازخوانی و تشریح آنها. تذکر این نکته به جا است که متکلمین بغداد در نوع برخورد با میراث به جای مانده از مدرسه کوفه رویه ای واحد نداشتند و به عنوان مثال شیخ مفید نسبت به سید مرتضی از این آموزه ها در تبیین های کلامی خویش بیشتر استفاده می کرد و به نوعی می توان گفت روش او به روش متکلمین کوفه نزدیک تر است؛ اما سید مرتضی جدای از مظنون بودن به بسیاری از گزارشهای رسیده از این مدرسه تحت عنوان عدم حجیت خبر واحد، ظاهر بسیاری از روایاتی نیز که صدور آن از جانب معصوم برای وی به اثبات رسیده بود را به خاطر هماهنگ نبودن با هندسه معرفتی مورد نظر خود به تأویل می برد.
تطبیق «خودشناسی» ازمنظر کی‌یرکگارد و شیخ اشراق
نویسنده:
سیمین اسفندیاری ، آزاده الیاسی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در مقاله حاضر به بررسی موضوع خودشناسی از بعد عرفانی و فلسفی از دیدگاه شیخ شهاب‌الدین سهروردی و سورن کی‌یرکگارد با نگاهی مقایسه‌ای پرداخته می‌شود .کی‌یرکگارد معتقد است پرداختن به امور کلی و ماهیت اشیاء موجب شده که انسان از خویشتن را خویش غافل شود. شیخ اشراق نیز در آثار متعدد به خصوص در داستان‌های رمزی‌اش همواره به عوامل غفلت انسان از ذات خویش پرداخته است.آنچه کی‌یرکگارد به عنوان سیر اگزیستانس برای دست یافتن به «خودشناسی» در مراحل مختلف بیان می‌کند، او را بیش از همه به تعالیم عرفانی سهروردی نزدیک می‌کند؛ زیرا او دل سپردن به خداوند و کوشش توأم با ایمان و جدیت برای تحول در باطن را از مهم‌ترین ابزارهای خودشناسی معرفی می‌کند . البته در این خصوص تفاوت هایی با سهروردی دارد؛ زیرا در تفکر وی هیچ اعتقادی به استفاده از گزاره‌ها و تحلیل‌های عقلی البته از نوع عقل گرایی روشنگری ، در ارتباط با مسئله «خودشناسی» وجود ندارد؛ این درحالی است که سهروردی شیوۀ درست سیر به سوی حقیقت خود را استفاده از هر دو روش عقلی و عرفانی می‌داند که مکمل یکدیگرند.ضمن اینکه کی یرکگارد ایمان را فوق عقل می داند که البته این به معنای ایمان در مقابل و علیه عقل نیست .
صفحات :
از صفحه 315 تا 336
  • تعداد رکورد ها : 8967