جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 64
تحلیل معنایی علیت در فلسفه ارسطو و ابن سینا
نویسنده:
مریم سالم، محمد سعیدی مهر، رضا اکبریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) پردیس خواهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو برای نخستین بار در تاریخ فلسفه، نظریه علل اربعه را مطرح کرد و از آن برای بررسی ساختار رویدادهای طبیعت و توجیه تغییرات عالم بهره گرفت. علل در فلسفه ارسطو هم باعث تحقق شیء در خارج می­ شوند و هم سبب شناخت آن. ابن سینا با استفاده از منابع فکری متعدد، از نوافلاطونی گرفته تا اندیشه­ های دینی در اسلام، علیت را به گونه ­ای دیگر تفسیر کرد و توانست با آن نظام خلقت را تبیین فلسفی نماید. علیت در نظام فلسفی ابن­ سینا بر مدار وجود است، نه حرکت؛ و علیت، هستی موجودات را تبیین می کند، نه فقط حرکت آن ها را. از این رو با وجود آن که علیت و توابع آن هم در فلسفه ارسطو و هم در فلسفه ابن­ سینا نقش محوری دارد، اما نگرش این دو فیلسوف به این نظریه متفاوت بوده است. به نظر می­ رسد این تفاوت در تعاملی دوسویه با تطور معنایی علت از فلسفه ارسطو به فلسفه ابن­ سینا شکل گرفته است. برای روشن شدن علت این تفاوت لازم است تا معنای علیت نزد این دو فیلسوف به خوبی تبیین گردد تا واضح شود که هر یک از این دو فیلسوف برای علیت و علت چه واژه ­ای را به کار می بردند و از آن چه معنا و کاربردی انتظار داشتند.
صفحات :
از صفحه 114 تا 129
نقد نظریه ازلیت و ابدیت نفس و نقش شهود بر آن در اندیشه افلاطون
نویسنده:
محمدکاظم علمی سولا,زهرا محمدی محمدیه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
چکیده :
نفس و ازلی و ابدی بودن آن از اركان انديشه افلاطـون اسـت و از ايـنرو وی در چنـدين رساله به اثبات آن می پردازد و در اين راستا چهار دليل اقامه مـی كنـد. آنچـه در ايـن ميـان اهميت دارد، آن است كه شهود در طرح نظريه ازليت و ابديت نفس، نقش تعيين كننده ای ايفا می كند. اين پژوهش در وهله نخست بـه بررسـی و نقـد ايـن اسـتدلال هـای چهارگانـه پرداخته، سپس نقش شهود بر ازليت و ابديت نفس را مورد بحث قرار مـی دهـد و بـه ايـن نتيجــه مــی رســد كــه دليــل طــرح نظريـه ابــديت و ازليــت نفــس از ســوی افلاطــون، استحكام بخشيدن به بنياد شهود در فلسفه وی می باشد. از آنجاكه شهود با سير تطور نفس، متحول می گردد می توان برای آن سه مرحله متفاوت لحاظ كـرد: درآغـاز مرتبـه پـيش از هبوط و سپس مرتبه حيات جسمانی ومالاً عروج نفس فيلسوف به عالم الوهيت كه از نظر افلاطون هر مرتبه، متناظر با شهودهايی مطابق با آن مرتبه نفسانی است
صفحات :
از صفحه 79 تا 104
نقدی بر نظریه حرکت جوهری ملاصدرا و تأثیر آن در فهم او از آیات قرآن
نویسنده:
علی ارشد ریاحی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله ابتدا مهم‌ترین دلیل‌های اثبات حرکت جوهری مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. دو دلیل از پنج دلیل حرکت جوهری به کمک نقادی برخی از معاصران و سایر دلیل‌ها با استدلال‌هایی جدید و ابتکاری ابطال شده‌اند. سپس تفسیرهایی که صدرا با توجه به نظریه حرکت جوهری ارائه داده است، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. به این منظور، کلیه آیاتی را که صدرا تحت تأثیر این نظریه، بر خلاف معنای ظاهری تفسیر کرده است، جمع‌آوری شده و با توجه به سایر آیات، روایات، معنای ظاهری و متبادر از الفاظ و خصوصیاتی که در فلسفه برای حرکت جوهری بیان شده است، صحت و سقم انطباق آیات با حرکت جوهری معین شده و این نتیجه به دست آمده است که هیچ یک از برداشت‌های صدرا (تحت تأثیر نظریه حرکت جوهری) از آیات قرآن، درست نیست.
صفحات :
از صفحه 13 تا 31
برون رفت از اشکال ربط سیال به ثابت از منظر ملاصدرا
نویسنده:
رضا محمدزاده، ابراهیم راستیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه پیام نور ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اشکال ربط سیال به ثابت از پیچیده‌ترین مسائل فلسفه اسلامی می‌باشد. ملاصدرا همچون فلاسفه قبل از خود به حل این معضل پرداخته است. صدرا جواب‌های متعددی به این اشکال داده است. پاسخ اول ملاصدرا عبارت است از این‌که، تغیّر، علتی سوای وجود شیء، نمی‌خواهد. زیرا تغیّر، ذاتی شیء می‌باشد و ذاتی هم علت ندارد. پاسخ دوم بدین نحو است که، بر اساس تقسیمات وجودی، هر قسمی فی نفسه ثابت می‌باشد، ولی در مقایسه اقسام با یکدیگر، ثبات و سیال شکل می‌گیرد و آنچه که علت افاضه می‌کند شیء فی نفسه می‌باشد. در این مقاله به نقد و بررسی این دو پاسخ پرداخته می‌شود و در ادامه مبانی حرکت از منظر صدرالمتألهین مطرح می‌شود. سرانجام بر اساس این مبانی، دو پاسخ نهایی می‌توان مطرح کرده: بنابر اصالت وجود، افراد ماهیت در خارج به نحو بالقوه و به وجود جمعی موجود هستند. بنابراین، آنچه که در خارج تحقّق دارد و بالطبع معلول واقع می‌شود یک فرد می‌باشد نه افراد بالفعل؛ براساس حرکت جوهری، هر موجود مادی، دارای بعد چهارمی است. شکل‌گیری حرکت در ذهن انسان، به خاطر عدم ادراک ذهنی بعد چهارم شیء می‌باشد. علل مجرده که احاطه علمی بر اشیاء مادی مادون خود دارند، بعد چهارم شی را نیز درک می‌کنند. پس اشیا مادی نسبت به ذهن انسانی متحرک می‌باشند ولی نسبت به علل مجرده عین ثبات و سکون می‌باشد. با این مبنا، تناقض ظاهری بین دو نظریه ثبات و سیلان عالم ماده از منظر ملاصدرا، برطرف می‌شود.
صفحات :
از صفحه 85 تا 94
روش شناسی توصیف نزد شیخ اشراق
نویسنده:
سید عباس ذهبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها دانشگاه معارف اسلامی,
چکیده :
شیخ اشراق به عنوان یک حکیم هستی‌شناس، هستی را ذومراتب می‌بیند و براساس همین رتبه‌بندی توصیفات متنوعی نیز ارائه می‌کند. این توصیف‌ها هم از لحاظ طولی متنوع‌اند و هم از لحاظ عرضی. بدین معنا که مثلاً توصیفات کشفی شهودی او اگرچه در عرض توصیفات تحلیلی منطقی او قرار می‌گیرند اما خود دارای یک نظام طولی و مترتّب برهم اند. بر این دو مورد توصیفات تجربی حسی و توصیفات تاریخی اسطوره‏ای را نیز باید افزود تا مجموعا ًبه چهار ضلعی انواع توصیفات او بتوان رسید. از طرف دیگر اگر چه قدما توصیف را متعلق به «مطلب هل» و تعریف را متعلق به «مطلب ما» می‌دانستند و آن دو را کاملاً جدا از هم مطرح می‌کردند اما در تفکر شیخ اشراق بین مقام تعریف و مقام توصیف اختلاف چندانی وجود ندارد. اولاً به دلیل آنکه موضعگیری او در بحث تعریف با رویکرد منطق دانان مشائی متفاوت است و ثانیاً به جهت آنکه توصیف‌های شیخ اشراق نیز ویژگی خاص خود را دارند به گونه‌ای که نمی ‏توان آنها را در تقسیم‌بندی‌های رایج جای داد .
پژوهشی در حرکت توسطیه و قطعیه
نویسنده:
محمدعلی اسماعیلی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تبیین ماهیت حرکت توسطیه و قطعیه و نیز تحقق خارجی آنها، از مسائل مهم در مباحث فلسفی حرکت قلمداد می گردد. ابن سینا برای اولین بار این مسئله را با صراحت مورد توجه قرار داده و معتقد است: آنچه در خارج وجود دارد، همان حرکت توسطیه است و حرکت قطعیه فقط در ذهن وجود دارد. دیدگاه ایشان توسط فخررازی، میرداماد، ملّاصدرا، و فلاسفه بعدی مورد نقد قرار گرفت و برخی درصدد توجیه این دیدگاه برآمدند. ملّاصدرا معتقد است: حرکت قطعیه در خارج وجود دارد. البته کلمات ایشان در وجود خارجی حرکت توسطیه مضطرب است.این نوشتار با هدف تبیین پاسخ دقیق این مسئله با روش توصیفی تحلیلی، به تأیید انکار وجود خارجی حرکت توسطیه رهنمون شده و به نقد دیدگاه طرفدار وجود خارجی آن می پردازد.
بررسی تطبیقی حرکت در ماده از دیگاه حکمت متعالیه و علم زیست شناسی
نویسنده:
علیرضا احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مفهوم حرکت از دیرباز در بین فلاسفه مطرح بوده و اکثر فلاسفه من جمله فلاسفه یونان باستان اغلب بر وجود نوعی حرکت و سیلان در کل هستی قائل بوده اند به نحوی که برخی از آنها وجود هرگونه ثبات را در هستی رد نموده اند. در پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی حرکت در ماده از دیدگاه حکمت متعالیه و علم زیست شناسی پرداخته شده است که هدف از آن یافتن مبانی قابل تطبیق برخی اصول مشترک در آن دو می باشد. نگارنده در تلاش بوده است تا به سوالاتی از قبیل چگونگی تبیین حرکت در ماده از دیدگاه حکمت متعالیه و علم زیست شناسی و اشتراکات و افتراقات نهفته در آن ها پاسخ بگوید.از نتایج کلی به دست آمده در این پژوهش عبارتند از این‌که، روش معرفت شناختی در حکمت متعالیه روش عقلی و در زیست شناسی روش مشاهده ای و تجربی است. مبدا حرکت در حکمت متعالیه جوهر جسمانی متجدد و متحول دانسته شده است ولی در حوزه تکامل زیستی علی‌رغم اینکه «آلل» را بعنوان محل انتخاب طبیعی مطرح نموده اند اما سلول بعنوان ماده ثانیه، مبدأ حرکت تکاملی و آغازین حیات شناخته شده است. قوه در فلسفه به معنی استعداد دریافت فعلیت های ممکنه می باشد و در زیست شناسی آنچه استعداد دریافت و ظهور فعلیت های ممکنه را به واسطه روابط غالب و مغلوبی، هم توانی و غالب ناقصی دارد آلل می باشد. موضوع حرکت در حکمت متعالیه جوهر جسمانی متجدد بوده و ثبات حرکت با تکیه بر اصول «اصالت وجود» و «تشکیک مراتب وجود» تبیین شده است، در زیست شناسی در چیستی موضوع حرکت به ذات اشیاء اشاره شده است و آنچه به عنوان امر ثابت در هستی مد نظر قرار گرفته، کل حیات می باشد. مفهوم ثبات کل حیات با جامعیت انسان به عنوان عالم صغیر قابل جمع می باشد. بطور کلی وجه مشترک اساسی در هر دو دیدگاه، پذیرش وجود سیلان، تجدد و تحول در ذات و جوهر عالم ماده می باشد که ذاتا زمانمند است.
حرکت در مجردات در رهیافت فلسفی و قرآنی
نویسنده:
مریم نوبخت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حرکت خروج تدریجی چیزی از قوه به سوی فعلیت است و آن چیزی موضوع حرکت است که مرکب از قوه و فعل باشد و حرکت و تغییر از ویژگی های ماده است چون آن چیزی که حرکت می کند مرکب از قوه و فعل است و ماده هم دارای قوه است، پس ماده حرکت می کند و حرکت از صفات امر مادی است. ولی مجردات با این کهقوه ندارند ولی نسبت به کمال مطلق بالقوه اند و هر بالقوه ای در جهت رسیدن به فعلیت حرکت می کند، پس مجرد نیز در جهت کمال مطلق حرکت می کند. و همچنین مجردات از نظر اکثر فلاسفه اسلامی حرکت می کنند. و اکثرفیلسوفان اسلامی حرکت در مصادیق مجردات (نفس، عقل و ملائکه) را پذیرفته اند. و اکثر آنان معتقدند که مجردات حرکت از نوع قوه و فعل ندارند ولی به حرکت خاص مجردات قائل هستند. و قرآن نیز حرکت مجردات را تأیید می نمایدو حرکت در مجردات یا مانند حرکت نفس در جهت رسیدن به کمال مطلق (خداوند) است و یا مانند حرکت ملائکه در جهت انجام اوامر الهی است.البته برخی از معاصرین حتی حرکت به معنای مشهور را در مجردات پذیرفته اند.
سازگاری درونی و بیرونی اعتقاد به رجعت در فلسفه اسلامی
نویسنده:
محمد احمدی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«بازگشت نفس به بدن دنیوی در نشأه ی دنیوی» امری است که یکی از مصادیقش «رجعت آخرالزمان» است که معتقد شیعه می‌باشد. معمولاً بحث‌هایی که پیرامون این موضوع وجود دارد حدیثی و یا کلامی است اما اندکی از زعمای متأخر شیعه این مسأله را از لحاظ فلسفی و عقلی بررسی کرده‌ و تلاش کرده‌اند تبیین و تصویری عقلانی از رجعت ارائه دهند. اما این تصاویر چه میزان با مبانی فلسفی ایشان سازگار است؟ و از سوی دیگر این تصاویر چه میزان با رجعت برآمده از نصوص دینی سازگار است؟ سید ابوالحسن رفیعی قزوینی بر آن بوده تا هم تصویری عقلانی از رجعت صالحان ارائه نماید و هم رجعت مورد اعتقاد شیعه را باوری ضروری بنمایاند. فیض کاشانی و مرحوم شاه آبادی در تفسیر خود از رجعت مردگان، رجعت را به بدن برزخی و مثالی تصویر می‌کنند. مولی علی نوری رجعت را به بازگشت نفوس در قوس نزول بعد از قیامت کبری تعبیر می‌کند. علامه طباطبایی سعی می کند از طریق تمایز بین موت طبیعی و موت اخترامی از این پدیده دفع امتناع کند.تصویر سید ابوالحسن رفیعی قزوینی با مبانی فلسفه‌ی صدرایی او کاملاً سازگار نیست. اما به نظر می‌رسد تبیین‌های فیض کاشانی و حکیم شاه آبادی که ایشان نیز از پیروان حکمت متعالیه‌اند، با مبانی صدرایی سازگاری داشته باشد. تصاویر مولی علی نوری و علامه طباطبایی از رجعت که ایشان نیز هر دو صدرایی مسلکند با مبانی صدرایی سازگاری دارد.تبیین‌های رفیعی قزوینی، فیض کاشانی و حکیم شاه آبادی از رجعت حداکثر می‌تواند رجعت اولیاء خاص خدا را تصویر کند نه سایرین را. تصویر مولی علی نوری از رجعت بکلی غیر از تصویری است که از متون مقدس اسلامی بر می‌آید. علامه طباطبایی تبیین واضح و روشنی از رجعت به دست نمی‌دهند اما نسبت به سایر تصاویر ارائه شده از رجعت از سازگاری بیشتری با رجعت برآمده از متون مقدس برخوردار است.
بررسی آیات «هدایت» از منظر حکمت متعالیه (فیلسوفان معاصر)
نویسنده:
محمدامین اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق با نقل آراء متعدد پیرامون مسئله ی« هدایت» در طول تاریخ اندیشه فلسفه و کلام اسلامی خصوصاً حکیمان صدرایی دوره ی معاصر درصدد تبیین و تشریح معانی و تفاسیر مختلف هدایت و جایگاه هر کدام با توجه به آیات قرآن کریم در این موضوع می باشد. با روشن شدن این موضوع مسائل متعددی همچون چگونگی حرکت و هدایت جهان هستی که با قوانین حاکم بر آن که توسط خداوند وضع و به اجرا در می آید و فلسفه ی هدایت انسان که لاجرم در مسیر هدایت الهی و ربوبیت او قرار دارد، فلسفه ی گمراهی و چگونگی قانون گمراهی یا ضلالت و عوامل مؤثر و دخیل در حرکت صعودی ِجهان هستی همچون عشق و شوق و در هدایت انسان مثل اشتیاق و پاسخ الهی؛روشن و تبیین می شود.رابطه ای وثیق و ناگسستنی میان هدایت تکوینی و هدایت تشریعی وجود دارد که میتوانآن را از نوع رابطه میان ظاهر و باطن یک امر واحد دانست.در حقیقت هدایت تشریعی ظهور و تجلی هدایت تکوینی محسوب میشود.دو معنای مختلف هدایت یعنی ارائه طریق و ایصال به مطلوب نیزبا نظر دقیق و ظریف چنین رابطه ای دارد.ربوبیت تامه و کامل و مطلق حق متعال در جهان هستی باعثایجاد همه هدایت ها و حرکت ها است که همه آنها از فیض منبسط او صادر شده و به سوی او انتها مییابد.که این نزول، (رحمانیت) و صعود آنها (رحیمیت) ظهور و تحققِ این دو صفتِخداوند متعال است که هر دو آنها در همه لحظات، همه هستی را فرا گرفته اند.
  • تعداد رکورد ها : 64