جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 60
خدا و صفات خدا از دیدگاه ملاصدرا و دکارت
نویسنده:
مجید حمزه لو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی و نقد دوگانه انگاری دکارتی
نویسنده:
محمدمهدی حکمت مهر
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
خودآگاهی فطری انسانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
کلیدواژه‌های اصلی :
اتحاد یا تمایز جوهری ذهن و بدن در مابعدالطبیعه دکارت
نویسنده:
جامعی فهیمه, اکرمی موسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در مابعدالطبیعه دکارت در جهان مخلوقات تنها دو نوع جوهر وجود دارند که از اساس با یکدیگر متفاوتند؛ این دو عبارتند از: جوهر «اندیشنده» و جوهر «ممتد» یا نفس و ماده. نزد دکارت نه تنها باید نفس انسانی را از نفوس حیوانات جدا کرد، بلکه باید آنها را دارای دو حیطه متفاوت اندیشه و حرکات مادی دانست. نفس در فلسفه دکارت معادل ذهن است و جوهری اندیشنده به شمار می رود و همین جوهر غیر مادی، اصل انسان تلقی می شود. بدن که جزو مادیات محسوب می شود، جوهری ممتد دارد و کاملا متمایز از نفس است. پس نفس، هم وجود دارد و هم می تواند قبل از شناخت بدن شناخته شود و چون اصلا جسمانی نیست، می تواند پس از مرگ انسان نیز باقی بماند. از این رو، دکارت با اصل تمایز جوهری می تواند بقای انسان را اثبات نماید. از طرف دیگر، دکارت به عنوان یک تنکارشناس [/فیزیولوژیست] و روان شناس، در حقیقت معتقد به تعامل و اتحاد واقعی بین ذهن و بدن است، زیرا که برخی اندرکنش های علی میان ذهن و بدن، نشان دهنده اتحاد جوهری بین آنهاست. در این مقاله نشان داده می شود که جمع بین اتحاد و تمایز جوهری ذهن و بدن، دکارت را با مشکلی جدی رو به رو می کند و، علی رغم تلاشهای او در ارایه راه حل هایی چون انگاره روح بخاری یا هر انگاره دیگری مثل قلب یا غده صنوبری، این اشکال همچنان باقی می ماند. از این رو، به نظر می رسد که چون دکارت نمی تواند از تنها دلیل اثبات بقای نفس آدمی صرف نظر کند، مجبور است از لحاظ نظری تمایز جوهری ذهن و بدن را در مابعدالطبیعه خود نگه دارد. در واقع، دکارت ترجیح می دهد در مقابله با پارادوکسی که از یک طرف تمایز جوهری و از طرف دیگر، اتحاد جوهری ذهن و بدن را درست می داند، جانب تمایز جوهری ذهن و بدن را بگیرد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 24
وجودشناسی دکارت و پیروان وی
نویسنده:
عبدالله محمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله وجودشناسی یکی از بنیادی ترین مسائل در نظام فکری هر فیلسوف است که تأثیر آن بر سایر قسمتهای فلسفه غیرقابل انکار است. وجود شناسی دکارت با پذیرش اصل واقعیت آغاز و به تشکیک در وجود، کمال دانستن آن و پذیرش برهان وجودی تکمیل می گردد. اما تأثیر کوژیتو بر سوبژکتیویسم غربی مهم ترین رکن در وجودشناسی اوست. اسپینوزا وجود را در تحقق و تصور بی نیاز از غیر می داند و به تقریری از پانته ایسم نزدیک می گردد. با این همه، واقعیت خارجی مستقل از ذهن در فلسفه اسپینوزا انکار نمی گردد، درحالی که از لوازم کوژیتوی دکارت و نیز نظریه مناد لایب نیتس انکار تحقق جوهر خارجی مستقل از ذهن است.
روش شناسی علوم فطری
نویسنده:
احمد ابوترابی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بررسی راه های شناخت امور فطری از موضوعاتی است که مورد توجه برخی از اندیشمندان مسلمان و فیلسوفان غرب قرار گرفته است. دکارت «وضوح و تمایز» را نشانۀ اصلی فطری بودن، و جان لاک اجماع عام، وجدان اخلاقی و اقتضای رحمت و مهربانی خدا را از جمله راه هایی دانسته است که دیگران برای اثبات فطریات به آن تمسک جسته اند. اندیشمندان مسلمان برای اثبات فطریات به چهار روش تمسک می جویند: شیوۀ تجربی تاریخی، شیوۀ عقلانی، شیوۀ شهودی و روش نقلی. اما به نظر می رسد که بررسی راه های شناخت و اثبات امور فطری به تفصیل و تحلیلی بسیار بیشتر از آنچه تاکنون در آثار اندیشمندان مسلمان و غرب آمده است نیاز دارد. ازاین رو، در این مقاله به ارائۀ راهکاری جدید برای اثبات امور فطری پرداخته ایم.
نقد و بررسی اهم تقاریر برهان وجودی در فلسفه غرب،
نویسنده:
صالح حسن زاده
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در تاریخ اندیشه بشری، برای اثبات وجود خدا راه ها و شیوه های گوناگونی ارائه شده است. در میان براهین اثبات وجود خدا، برهان وجودی بحث برانگیز ترین آنها بوده است. برهان وجودی با تحلیل مفهوم خداوند، وجود واقعی او را اثبات می کند. این برهان از هر گونه مفهوم تجربی فراتر رفته است. سابقه تاریخی برهان وجودی به ارسطو می رسد، اما این آنسلم بود که در فلسفه غربی آن را در کتاب پروسلوگیون (proslogion) ]گفت و گو با غیر[ به صورت برهان بیان کرده است. از زمان خود آنسلم، مخالفان و موافقان این برهان برای اثبات عقیده خود قلم فرسایی کرده اند. در این میان، دفاع دکارت از این برهان در قرن هفدهم با تقریر جدید، توجه متفکران را به نحو ویژه به آن جلب کرد. آراء متفاوت برخی فیلسوفان مسلمان معاصر در اعتبار و عدم اعتبار منطقی این برهان نیز جالب توجه است. به هر حال به نظر دقیق، برهان وجودی دلیلی مبهم، نامعتبر و مبتنی بر مغالطه ای از نوع خلط میان مفهوم وجود و مصداق آن است.
معنا، چیستی و هستی شناسی عقل از نظر ملاصدرا و دکارت
نویسنده:
مینا مهدی زاده,سید مهدی امامی جمعه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا برای عقل معانی بسیاری برشمرده است کهبرخی ناظر به عقل نظری و برخی ناظر به عقل عملی اند. ملاصدرا معتقد است عقل در وجود انسان، حقیقت پیوسته ای دارد و انسان با حرکت جوهری خویش و در پرتوی عنایت عقل فعال، آن را به فعلیت می رساند؛ تاجایی که انسان می تواند به موجودی مجرد از ماده تبدیل شود. دکارت معتقد است عقل ممیز انسان از سایر موجودات، قوۀ درست حکم کردن و تمییز نادرست از درست، و در همۀ انسان ها یکسان است. معنای عقل دکارتی را باید در کارکرد عقل در فلسفۀ او جست؛ کارکردی که از دل ریاضیات بیرون می آید. عقل و روش در فلسفۀ دکارت فقط تمایز مفهومی دارند. عقل دکارتی هم مرتبۀ عقل بالملکه در فلسفۀ ملاصدراست. البته ملاصدرا به آن بسنده نکرده، بلکه آن را توسعه داده و برای آن مراتبی درنظر گرفته است. هردو اندیشمند، تعقل را در پرتوی نور عقلی و شهود معنا می کنند. ملاصدرا عقیده دارد عقل انسان می تواند به مرتبه ای وجودی برسد که عقول را مشاهده و صور عقلی را ادراک کند. دکارت معتقد است نور عقلی، همان عقل فطری ذهن است که اشیا را واضح و متمایز ادراک می کند.
خدا در فلسفه جدید؛ از مفهوم تا وجود
نویسنده:
مهدوی نژاد محمدحسین
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مسایل مهم در فلسفه دین مساله خدا، اوصاف الهی و براهین خداشناسی یا ادله اثبات ذات باری است. از نظر تاریخی، اختلاف نظر چشم گیری در باب چیستی خدا وجود داشته است، به گونه ای که آرا و نظرات فلاسفه و دانشمندان در باب مفهوم خدا متنوع و گاه متضاد بوده است. انسان جدید، با تصمیم بر تغییر جهان، به علوم تجربی روی آورد؛ که یکی از آثار آن ظهور اندیشه متفاوت از خدا بود. محوریت گرایش معرفت شناختی در فلسفه جدید و نگاه به عالم از منظر «فاعل شناسا» و تبیین عالم در چارچوب «متعلق شناسایی» و غلبه اندیشه هایی که اهمیت را به فاعل شناسا دادند نوع نگرش انسان جدید را به خداوند تحت تاثیر قرار داد. این همه، نفی یا اثبات خداوند وابستگی تام به برداشتش از خدا داشته است.خدای دکارت متناسب با جهان مکانیکی اوست که در آن هر چیزی را می توان از طریق خواص و صفات هندسی مکان و قوانین فیزیکی حرکت تبیین کرد؛ نه متناسب با خدای مسیحی. خدای اسپینوزا موجودی مطلقا نامتناهی یا جوهری است که علت خویش است؛ زیرا ماهیتش اقتضای وجودش را می کند. پس فاعلی بالطبع است که عالم بالضروره از او ناشی شده است. خدای لایب نیتس همچون ساعت ساز لاهوتی است که به حکم ضرورت اخلاقی مجبور است بهترین جهان ممکن را خلق کند؛ اما خدای مورد نظر کانت شناختنی نیست و نیاز به اثبات با عقل نظری ندارد. کانت خدا را به عنوان ضامن نظام اخلاقی معرفی می کند و بر آن می شود که حیات اخلاقی، وجود خدا را به عنوان اصل موضوع می پذیرد.در این مقاله، ابتدا کوشیده ایم تا تفاوت مفهوم سازی از خدا را در دو جهان بینی قرون وسطی و دوره جدید که ناشی از نگرش متفکران به عالم طبیعت است، نشان دهیم. سپس به مساله خدا در فلسفه دکارت، اسپینوزا، لایب نیتس و کانت پرداخته ایم و با بیان مفهوم سازی آنان از خدا، روی آورد آنان را به برهان وجودی در سه محور اثبات، تقویت و رد بیان کرده ایم.
صفحات :
از صفحه 126 تا 148
رابطه بین ادبیات و فلسفه: آزادی انسان از دیدگاه دکارت و اسپینوزا
نویسنده:
کارآموزی آریو
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
چکیده :
ادبیات نمی تواند فلسفه را نادیده بگیرد زیرا انجام یک پژوهش جدی درباره برخی از مفاهیم و معانی اساسی در ادبیات، بدون در نظر گرفتن آن مفاهیم و تحول آنها در فلسفه، امکان پذیر نیست.برای مثال، ارایه زمینه پژوهش در مورد مفهوم آزادی انسان در آثار نویسندگان و شعرا، بررسی تحلیلی - انتقادی این مفهوم را در افکار و آثار فیلسوفان می طلبد.در این مقاله کوشش شده است تحلیلی موشکافانه از مفهوم آزادی انسان در فلسفه دکارت، با در نظر گرفتن تحول آن در افکار و آثار اسپینوزا، ارایه شود. دکارت اراده انسان را آزاد، مطلق و بخش ناپذیر می داند. از دیدگاه او ماهیت اراده آزاد انسان همان آزادی انتخاب بین دو متضاد است. آزادی مطلق و بدیهی اراده، مورد نظر دکارت، در فلسفه اسپینوزا رنگ می بازد تا سرانجام به نوعی برداشت حکیمانه از جبر ردای آزادی، منجر شود.
صفحات :
از صفحه 53 تا 64
  • تعداد رکورد ها : 60