جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
زمینه‌های ظهور نئولیبرالیسم به عنوان رهیافت مسلط
نویسنده:
قاسم حیدری نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
پلی لکتیک و گفتمان رهایی
نویسنده:
پگاه مصلح
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
گفتمان رهایی به مثابه بخش مهمی از بحث تحول اجتماعی، جایگاه ویژه ای درتفکرسیاسی معاصر یافته است. پیوند بحث تحول اجتماعی با فلسفه تاریخ دردوسده اخیرکه فصل مهمی از آن به خط سیرفکری آغازشده ازهگل بازمی گردد، موجب شده است که گفتمان رهایی ارتباط تنگاتنگی با محورهای اصلی این سنت فکری بیابد. به نظر میرسد "دیالکتیک" با وجوه هستی شناختی، شناخت شناسانه و روش شناختی خود محوراصلی پیوند یاد شده است که درعین پیشبرد مباحث مطرح درباره ی تحول اجتماعی، کاستیهای خود را نیز در آن واردکرده است. "پلی لکتیک" بدیلی است برای نسبت هستی شناسی و شناخت شناسی دیالکتیکی که هم نافی هستی شناسی سنتی و پیشادیالکتیکی و هم دربرگیرنده ی مولفه هایی برای جبران نارسایی دیالکتیک است. این جایگزینی درمبانی فلسفی بحث تحول اجتماعی، می تواند برگفتمان رهایی تاثیر بگذارد. پژوهش پیش رو کوششی است برای بررسی این تاثیرگذاری و امکانات حاصل از آن برای فراروی از نظریه های موجود در گفتمان رهایی
نقش هیئت رزمندگان اسلام در تحولات سیاسی ایران
نویسنده:
کمیل خجسته باقرزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظام جمهوری اسلامی ایران، برآمده از انقلابی است که بر اساس آرمان و عقیده به پیروزی رسیده است. این نظام‌، برای حفظ و تثبیت خود نیاز به انتقال ارزش‌هایش به نسل بعدی دارد و لذا ضروری است که در پی ابزار و روش‌هایی برای تحقق این مهم باشد. جمهوری اسلامی ایران، در زمانی که حال و هوای انقلابی‌گری در آن داشت خاموش و کم‌فروغ می‌شد، دست به آسیب‌شناسی و به‌سازی خود برای برگرداندن این روحیه‌ زد. از این ‌رو؛ بعد از جنگ و تا اواسط دهه‌ی 80، این نظام در برخورد با آسیب‌هایی که به آن وارد می‌شد، دو دوره‌ی متفاوت را تجربه کرد. از تدابیری که در این دو دوره برای حفظ انقلاب انجام گرفت، تأسیس و توسعه‌ی هیئت رزمندگان به عنوان یک نهاد حافظ ارزش‌های انقلاب در سراسر کشور بود. هیئت رزمندگان اسلام در دوره‌ی سازندگی و در مقابله با آسیب‌های تصمیم‌‌سازی سیاست‌گذاران فرهنگی-اقتصادی آن وقت به وجود آمد. پیام‌هایی که در این دوره هیئت رزمندگان اسلام برای مخاطبانش ارسال می‌کرد، عمدتاً پیام‌های سلبی بود و بیشتر نقش هشداری داشت. دلیل آن هم این بود که هیئت در دوره‌ی تأسیس قرار داشت. لذا راهبردش بر این اساس شکل گرفته بود که جایگاهی برای خود به عنوان یک نهاد مرجع تثبیت کند. هدف هیئت رزمندگان اسلام از این راهبرد این بود که هم نیروهای رزمنده را دوباره جمع کند؛ نیروهایی که بعد از جنگ پراکنده شده بودند، و هم بتواند در مقابل جریان‌های انحرافی یا خرافه که داشت درون نیروهای رزمنده رخنه می‌کرد، ایستادگی کند. در دوره‌ی بعد، هیئت رزمندگان اسلام در مقابل جبهه‌ی دوم خرداد و گفتمان ضد ارزشی حاکم بر آن آرایش گرفت. در این دوره رفتار هیئت در مقابل مسائل سیاسی و فرهنگی کشور، هم جنبه‌ی ایجابی به خود گرفت و هم جنبه‌ی سلبی همچنان ادامه یافت.همین رفتارهای ایجابی و سلبی که هیئت رزمندگان با کمک نهادهای پشتیبانش -به‌صورت چندلایه- از خود بروز داد، از مهم‌ترین عواملی شد که سرانجام جریان برانداز به اهداف خود نرسد و بر خلاف تصور همگان، مردم در دوره‌ی نهم انتخابات ریاست‌جمهوری به کاندیدایی رأی بدهند که در شعار و عمل بیشترین قرابت را با ارزش‌های انقلاب اسلامی و ارزش‌های مطروحه‌ی این هیئت داشت.
آسیب شناسی هویت ملی در ایران
نویسنده:
اکبر قلی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پرسش از کیستی و هویت افراد، طوایف، اقوام و ملت‌ها از اساسی‌ترین مسایل فکری جامعه بشری بوده‌است و افراد و جوامع انسانی از دیر زمان در تکاپوی هویت فردی و اجتماعی خود در دوره‌های مختلف حیات خویش بوده‌اند. با تکوین و حاکمیت یک گفتمان‌ هویتی، گفتمان‌های‌ هویتی رقیب به حاشیه رانده‌می‌شود؛ ولی هرگز از بین نرفته و مترصد فرصتی است که مجدداً ظهور یابد و حاکمیت خود را احیا نماید.با توجه به موقعیت جغرافیایی خاص ایران در دوره‌های مختلف تاریخی، این کشور با گفتمان‌های تمدنی بزرگ همسایه بود و رقیب آنها به شمار می‌رفت. گفتمان تمدن ایران در دوره‌‌‌ای از مرزهای چین تا مصر گستره داشته و برخی مواقع نیز مغلوب تمدن‌های همسایه شده‌است. تمدن ایران باستان با دین نو‌ظهور اسلام همراه گشت و در رشد و گسترش آن اهتمام ورزید و بعد از یک دوره تاریخی، چنان با هم عجین شدند و گفتمان واحدی با دو جزء جدایی‌ناپذیر ایرانی و اسلامی شکل گرفت که قرن‌های متمادی این گفتمان بر جامعه ایران حاکم بود.با رویارویی جامعه ایران با جامعه مدرن غرب و آشنایی نخبگان سیاسی ایران آن دوران با تمدن جدید غرب و سرگشتگی از عقب‌ماندگی جامعه خود، برخی از نخبگان سیاسی و روشنفکران ایران هویت خویش را فراموش کرده و به دامان آن در‌آویختند و در اخذ و توسعه آن کوشیدند. پس از اینکه تمدن مدرن، به دلیل عملکرد خود زیر سوال رفت، بیشتر نخبگان سیاسی و روشنفکران ایران آن دوران، نیم نگاهی به گذشته باستان خود البته با نگاه مستشرقین نمودند.پس از این دوران، سه جریان سیاسی با زمینه‌های فکری اسلامی‌‌‌‌‌‌‌‌، ایرانی و مدرن در مقابل هم شکل گرفتند که سایه کشاکش آنها بر جامعه سیاسی ایران در دوران معاصر سنگینی می‌نماید. نخبگان سیاسی قاجاریه و پهلوی بدون توجه به بنیان‌های هویتی جامعه ایران، در صدد تغییر و اصلاح ظواهر جامعه بر‌آمدند که در هر دوره با عکس‌العمل طیف مقابل در جامعه ایران رو به رو گردید و این رویارویی طیف‌های جامعه منجر به انقلاب اسلامی شد. حتی بعد از انقلاب تنش لایه‌های هویتی ادامه یافت. سوال اصلی این تحقیق آسیب‌شناسی وضعیت هویت ایران است یعنی" هویت ملی ایران در بعد داخلی با چه آسیب‌هایی مواجه می‌باشد؟"پاسخ مفروض این سوال یا فرضیه پژوهش عبارت است از: " آسیب‌های هویت ملی ایران در بعد داخلی، متأثر از عدم تعامل و توازن بین عناصر فکری تشکیل‌دهنده آن یعنی ایرانی، اسلامی و تجدد می‌باشد" که نخبگان سیاسی کشور به جای حل بنیادین مسأله، با تک‌ساحت‌نگری و اصلاحات صوری و مقطعی، ضمن برانگیختن احساسات سایر جریان‌ها، عکس‌العمل آنها را در پی داشته و در نتیجه، جامعه ایران را از رسیدن به سامان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی باز داشته‌است. نتیجه مهم‌ تحقیق حاضر این است که با تلفیق سه گفتمان باستانی، اسلامی و تجدد، تعریفی فراگیر از هویت ملی ایران ارائه شود تا منافع همه جریان‌های فکری و هویتی‌ جامعه را در برگیرد و جامعه ایران را به سامان برساند.
مفهوم آزادی در اندیشه سیاسی آیت ا... جوادی آملی
نویسنده:
عبدالله حاجی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آزادي، مفهوم جديدي است كه با ابعاد و عناصر مختلف آن، تنها در دوره اخير مورد توجه انديشمندان غربي قرار گرفته و در كشاكش نهضت ناتمام مشروطيت ، وارد انديشه ايران و ايرانيان و بيش از آن، متفكران مسلمان شده است؛ از اين رو دچار فقر ادبيات و غناي تئوريك است.در مقابل،برخي بر اين باورند كه گرچه مسئله آزادي با مصاديق جديد، تولد يافته ارزشها و توليدات مدرن است، اما نمي‌توان محتوا و مضاميني از مصاديق آن را در زندگي قديم و منابع دینی نيافت؛ به رغم استدلال‌هايي كه در اين زمينه ارائه مي‌شود، نگارنده ،مدعي است كه متفكران مسلمان ، به ويژه در دوره‌هاي اخير- از جمله آیت ا... جوادی آملی- هر يك، با نگره و رويكرد خاصيبه مسئله آزادي توجه کرده اند . گویی اينكه اين موضوع از سويي مسئله‌اي نو پديد نيز به شمار مي‌آيد. پرسش اصلی این است که مفهوم آزادی در اندیشه سیاسی آیت ا... جوادی آملی را چگونه می توان تبیین کرد؟فرضیه اصلی آن است که ایشان، از منظر و مشرب فکری حکمت متعالیه می کوشد از سویی دغدغه سازگاری و ناسازگاری مفهوم آزادی با آموزه های دینی را مورد توجه قرار داده و از طرف دیگر به یک مفهوم اسلامی از آزادی، دست یابد.همچنین وی با معرفی شریعت، به عنوان مرجع تحدید آزادی،با ارائه آزادی تشریعی و تکوینی، آن را به آزادی سیاسی پیوند می دهد و اقسامی از آزادی را شناسایی و نسبت آن با سایر مفاهیم مرتبط از قبیل عدالت،امربه معروف و نهی ازمنکر، ولایت، قانون ... در حوزه روابط سیاسی، اجتماعی را مشخص می کند. دانش سیاسی در منظومه فکری صدرالمتألهین، از چه جایگاهی برخوردار است ؟ فرض اولیه این است که، هر چند ملاصدرا ، اثر مستقلی درباره سیاست ندارد اما در آثار خویش به کرات و به صورت پراکنده از جوانب مختلف درباره معرفت سیاسی به تأمل پرداخته است.در پاسخ به پرسش فرعی جایگاه حکمت متعالیه در نظام اندیشگی آیت ا... جوادی آملی ، از نظر نگارنده در نظام اندیشگی آیت ا... جوادی آملی ، امتياز حكمت متعاليه از ساير علوم الهي، مانند عرفان نظری، حكمت اشراق، حكمت مشاء، كلام و حديث، با اشتراكي كه بين آنهاست، در اين است كه هر يك از آن علوم به يك جهت اكتفا مي‌نمايد ليكن حكمت متعاليه كمال خود را در جمع بين ادله ياد شده، جستجو مي‌كندو حکمت متعالیه در بحث معرفت و شناخت به مثابه میزان است .فصول مختلف پژوهش در جهت تحقق فرضیه های اصلی و فرعی سازماندهی شده استوحکمت متعالیه به عنوان مبانی نظری پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است . در این فصل سعی شده است ، به بازنمایی اندیشه آیت ا... جوادی آملی نسبت به حکمت متعالیه نیز، مبادرت شود. از مبانی فکری وی و نیز زندگینامه و زمانه آیت ا... جوادی آملی در فصل دوم گفتگو شده است . فصل سوم ، عهده دار تبیین مفهوم آزادی در اندیشه سیاسی آیت ا... جوادی آملی،در ابعاد؛ تبیین مفهوم آزادی ، حدود ، اقسام و نسبت آزادی با سایر مفاهیم مرتبط می باشد .یافته های پژوهش از این امر حکایت دارد که در منظومه فکری آیت ا... جوادی آملی ، هيچ ارزشي در اسلام به اندازه ارزش آزادي نيست و از منظر وی ، تبیین معناي آزادي از صنف مفهوم است و نه ماهيت؛ از اين‏رو، حدّ و رسم ماهوي ندارد و نمي‏توان آن را با جنس و فصل و... شناخت؛ بلكه فقط از راه تحليل مفهومي مي‏توان به معناي آن پي برد و حقيقت خارجي، يعني همان آزادي حقيقي از سنخ هستي است؛ از اين‏رو، دارایتشكيك و مراتبي فراوان است . در مقوله تشکیک وجود ،بالاترين مرتبه آزادي از آنِ ذات مقدس ربوبي است.در مرتبه بعدي آزادي وافر، از آنِ فرشتگان بزرگ الهي، عقول عاليه و ارواح متعالي انبيا و معصومان است. پس از آنان نيز ، در ميان انسان‏ها هر كس از بند تن و قيد طبيعتْ رهيده‏تر و با كمالات علمي و عملي هم‏آغوش‏تر باشد، سهم بيشتري از آزادي حقيقي خواهد داشت .در نظام اندیشگی استاد جوادی آملی ،انسان در انتخاب راه و عقيده اجبار پذير نيست. انسان در نظام تكوين آزاد است، امّا، نمي‏تواند فراتر از قانون عليّت، كاري انجام دهد. در نظام تشريع ،مطلقاً سخن از آزادي و اختيار نيست؛ بلكه انسان به لحاظ قوانين شرعي حتماً بايد مطيع باشد. پس از تبیین و اثبات لزوم محدویت آزادی از منظر ایشان، در منظومه فکری وی، مُحَدِّد آزادي نمي‏تواند عنوان عدالت، حقوق بشر، دمكراسي و مانند آن باشد؛ زيرا اگر تحديد كننده خودْ داراي حدود مشخص نباشد، هرگز توان تحديد چيز ديگر را ندارد. تنها عاملي كه مي‏تواند حدود آزادي را كاملاً تحديد كند، شريعت الهي است . وی همچنین با شناسایی اقسامی از آزادی، ضمن انتقاد ازآزادی موجود در فضای رقیب، نسبت آن با سایر مفاهیم مرتبط در حوزه روابط سیاسی اجتماعی را معین کرده است .
مبانی نظری تاثیرگذار بر روند نظریه‌های روابط بین‌الملل به سمت فرهنگ‌گرائی با تاکید بر پست‌مدرنیسم
نویسنده:
مریم سلیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در اواسط دهه ی هشتاد میلادی ادبیات نظری جدیدی در رشته روابط بین الملل ظهور کرد که با نظریه پردازانی چون، ریچارد کی اشلی، راب واکر، جیمز دردریان و... شناخته می شود. این ادبیات نظری تحت عناوین متعددی از جمله پسانوگرایی، پست مدرنیسم، شالوده شکنی، پساساختارگرایی و فرانوگرایی قرار گرفته که پیش از این تحت تاثیر و نفوذ رویه ها و آراء فلسفی نظریه پردازان فرانسوی چون، میشل فوکو، ژاک دریدا، ژان فرانسوا لیوتار و... قرار داشتند. در حوزه روابط بین الملل نیز، پساساختارگرایی(پست مدرنیسم)، اصول و بنیان های نظری رهیافت های روابط بین الملل مانند، عقلانیت، حقیقت محوری، انسان محوری، علم گرایی، شناخت امر واقع، حاکمیت، دولت ملت، قدرت و... را مورد هجمه ی خود قرار داد و با برخوردی شالوده شکن، درصدد بسط مبانی و اندیشه های نظری خود برآمد. بر این اساس بررسی و تبیین مختصری از نظریه پست مدرنیسم در آراء فلسفی و روابط بین الملل و هم چنین نقد های نظریه پردازان (پست مدرن) در ارتباط با اصول و بنیان های نظری(شناختی)، نظریات جریان اصلی (واقع گرایی و لیبرالیسم) و هم چنین تبیین نقش فرهنگ در نظریه پست مدرن روابط بین الملل درون مایه های اصلی می باشند؛در چند دهه‌ی گذشته، روابط بین‌الملل در معرض نداهای فزون یابنده‌ی يا هم رأی بوده است. با توجه به هم نهاده‌ی مقاومت در برابر یک رویکرد متمایز و ثابت،تنش های اخلاقی که در این تلاش‌های نومیدانه پیدا شده، به تجلیل تفاوت انجامیده است. برخی عدم توافق و تفاوت را از دید بن نگره ای به عنوان یک بیان نمونه‌ای جهانی تفکر پست مدرنیسم (پساساختارگرائی)به صورت یک ((تفسیر گرائی اصولی)) تعریف کرده‌اند. که از دید دردریان به عنوان یک حمله‌ی دیر صورت گرفته‌ی بنیادین طولانی به عرصه‌ی کانونی فرا نظریه ای رشته‌ی اشاره شده، به تصویر درآمده است که به واحدهای بنیادین (ذهن/ عین، واقعیت/ ارزش، خود/ دیگری) تفکر غربی پساروشنگری وارد آمده است.که به طور بدیل این بینش نظریه‌ای تقویت شده در دهه‌ی 1980 از یک موضع‌گیری که به بیشترین حد تحت تأثیر بحث های جامعه شناسی علم قرار دارد، نشأت می‌گیرد. بر این اساس از لحاظ معرفت شناسی، روش شناسی و هستی شناسی این نظریه پردازان انتقادی (پسانوگرا) در رویکردهای یافت باوران به شناخت، تردید روا می‌دارند و از تلاش‌هایی که برای صورت‌بندی احکام عینی و قابل وارسی تجربی درباره‌ی جهان طبیعی و اجتماعی صورت می‌گیرد زبان به انتقاد می‌گشایند و منکر روش علمی واحدی می‌شوند و ضمن برجسته ساختن اهمیت راهبردهای تفسیری، از تکثر رویکرد در قبال تولید دانش هواداری می‌کنند.