جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 322
نمایی کلی از سیاست اخلاقی
نویسنده:
وحیدی منش حمزه علی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 77 تا 100
گرایشهای سیاسی، مذهبی ایلخانان بر اساس مسکوکات ایلخانی 651-756 ه.ق.
نویسنده:
سرافرازی عباس
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
با روی کارآمدن ایلخانان در ایران، ایرانیان و دستگاه دیوانسالاری آنان دست اندرکار بازسازی سنت ها و روشهای گذشته شدند. سکه های دوره ایلخانی نشان دهنده تحولات سیاسی، اجتماعی و مذهبی است که با بررسی آنها می توان به برخی از تحولات آن دوره پی برد.این سکه ها، از سوی ایلخانانی چون غازان خان، اولجایتو و ابوسعید در میانه سالهای 1296 /696 و 1336 /737 ضرب شده اند. برخی از آنها، شاهکارهایی از خطوط منقور هستند که پیام سکه ای اسلامی دارند. مغولان دارای تسامح و تساهل مذهبی بودند و این امر در مورد سکه های آنان نیز آشکار است. اولین حاکمان مغول با اینکه دارای مذهب دیگری بودند، اما نقوش اسلامی در سکه های آنان وجود دارد. برای مثال، هولاکو مذهب بودایی داشت و همسرانش مسیحی بودند، اما در سکه هایش شعارهای اسلامی وجود دارد. از زمان تشکیل حکومت ایلخانان، با اینکه برخی از آنان اسلام آوردند و پیام های اسلامی در سکه ها وارد شد، اما نام و القاب ایغوری نیز بر سکه ها نقر می شد. از زمان سلطان محمد خدابنده (اولجایتو) به خاطر تغییر مذهب وی از تسنن به تشیع، سکه ها دارای عبارات شیعی بخصوص علی ولی الله و نام دوازده امام شد. این عبارات، از سال 710 هجری در سکه ها رسمیت یافت و در نهایت، در دوره همین ایلخان نامهای خلفای راشدین برای اولین بار در سکه های مغولان نمایان شد. اطلاعات استخراج شده از روی سکه ها، نشان می دهد در ابتدا ایلخانان تعصبی نداشتند و برخی علامتهای مربوط به مسیحیان، یهودیان و اویغورها در سکه های آنان وجود داشت. همچنین از خطوط فارسی، عربی و اویغوری استفاده می کردند، اما در اواخر حکومت ایلخانان گرایشهای سیاسی و مذهبی باعث ظهور و حذف برخی از شعارهای مذهبی گردید.
صفحات :
از صفحه 47 تا 65
تاثیر سیاست در تدوین و گسترش مزدک نامه ها
نویسنده:
زارعی مهرورز عباس, نعمتی نورالدین
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
در اوایل دوره سلطنت قباد پادشاه ساسانی (486-531 م) جنبشی مهم به رهبری مزدک،‏ با دلایل گوناگون اجتماعی،‏ اقتصادی و سیاسی،‏ رخ داد؛ که پادشاه نیز،‏ برای تضعیف موقعیت بزرگان و روحانیان،‏ از آن حمایت کرد. طبیعتا بزرگان با جنبش مخالفت کردند و قباد را از سلطنت خلع کردند و او فقط با حمایت هیاطله توانست دوباره به تخت سلطنت بازگردد. سالیان بعد،‏ اتحاد دوباره بزرگان و روحانیان با خسرو- پسر سوم قباد- منجر به انجام کودتا،‏ خلع قباد و قتل مزدک و هوادارانش گردید (531 م). در نتیجه،‏ برای تثبیت اعاده قدرت و حیثیت بزرگان و روحانیان،‏ اصلاحاتی انجام گرفت.پس از فروخواباندن جنبش،‏ به دستور خسرو انوشیروان،‏ پادشاه جدید،‏ روایتی رسمی،‏ با نگرشی منفی درباره جنبش مزدک در خدای نامه،‏ کتاب تاریخ رسمی ساسانی،‏ نگاشته شد. هم زمان،‏ چند روایت دیگر نیز به صورت کتبی یا شاید شفاهی در میان مردم مشهور گشت. برخی از این روایت ها پس از سقوط ساسانیان (635)،‏ از پهلوی به عربی ترجمه گردید،‏ که در سده های نخستین اسلامی بسیار مشهور بود. روایت های اصلی داستان مزدک در چند کتاب تاریخی،‏ ادبی و سیاسی وارد گردید.نگارندگان در این مقاله می کوشند تا حد امکان،‏ دلایل سیاسی احتمالی اشاعه این روایات را در دوره ساسانی و سده های نخستین اسلامی،‏ با تطبیق نقاط قوت و ضعف،‏ بخش های افسانه ای،‏ واقعی و تحریفات آن ها در کتاب های تاریخ طبری،‏ شاهنامه فردوسی،‏ سیاست نامه نظام الملک،‏ فارس نامه ابن بلخی،‏ فسطاط العداله فی قواعد السلطنه از محمد بن محمود خطیب بررسی نمایند.
صفحات :
از صفحه 43 تا 56
سیاست در نظر ایرانیان عصر صفوی
نویسنده:
کریمی علیرضا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
لطفا برای مشاهده متن چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.
صفحات :
از صفحه 127 تا 152
سیاست و فرهنگ در اروپا: همگرایی یا واگرایی
نویسنده:
نقیب زاده احمد
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
از آنجا که ابعاد سیاسی فرهنگ به هیچ روی قابل انکار نیست و رابطه فرهنگ و مشروعیت سیاسی مورد تایید همه جامعه شناسان است، هیچ دولتی را نمی توان یافت که نسبت به امر فرهنگ بی تفاوت باشد. فرهنگ سلطه سیاسی را تسهیل و مشروع می گرداند. اما تفاوت در سیاست های فرهنگی به نوع رژیم و تاریخ و فرهنگ هر جامعه مربوط می شود. ورود رژیم های اقتدارطلب به حوزه فرهنگ مستقیم و زمخت است در حالی که دخالت رژیم های دموکراتیک آرام و لطیف است. در اروپای معاصر دو الگوی سیاست فرهنگی را می توان از هم تفکیک کرد: الگوی فرانسوی که با دخالت دولت از طریق وزارت فرهنگ مشخص می شود و الگوی انگلیسی که فرهنگ را به دست نهادهای مدنی می سپارد و دولت از دور نظارت می کند. آنچه این الگوها را به هم نزدیک می کند فشار اتحادیه اروپا برای یکسان سازی سیاست های فرهنگی است. باید دید چگونه می توان تخالف بین سیاست ملی و سیاست منطقه ای را از بین برد؟
صفحات :
از صفحه 161 تا 185
تاثیر معرفت شناسی اسلامی بر تحول علوم سیاسی در ایران
نویسنده:
محسن سلطانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
سابقه معرفت شناسی از نظر تاریخی به قدمت عمر بشر می باشد . معرفت شناسی اگر بر حس گرایی مبتنی باشد طبیعتا انسان شناسی ،هستی شناسی وارزش شناسی متاثر از آن خواهد بود و نگاهی پوزیتویستی حاکم می شود و اگر معرفت شناسی تکیه بر عقل خود بنیادداشته باشد قطعا همین نگاه بر حوزه های هستی شناسی ، انسان شناسی و ارزش شناسی تاثیر خواهد داشت.آنچه مسلم است معرفتشناسی اسلامی تکیه بر عقل دارد که پشتوانه آن وحی می باشد . عقل با پشتوانه وحی می تواند تولید" معادلات "نماید البته معادلاتی کهدر راستای رفع نیازهای واقعی باشد.معرفت شناسی اسلامی سلول بنیادین و اساسی اندیشه سیاسی اسلام را تشکیل می دهد و با توجه به مولفه "زمان" به نیاز های بشر پاسخمی دهد . این پاسخ گویی مصداقی در ایده "جمهوری اسلامی "تجلی پیدا کرده است این با پشتوانه "ما هیتی" معرفت شناسی اسلامیو قالب "جمهوریت "توانسته در قرن بیست و یکم بخش قابل توجهی از مشکلات واقعی بشر را پاسخگو باشد . هر چند تجربه جمهوریاسلامی روند تکاملی را طی می کند و درقسمتی از بخش ها با آزمون و خطا پیش می رود تفکری که با" مشروعیت الهی" و "مقبولیتمردمی" به رقابت با ایدئولوژیهای مادی بر خاسته است توانسته بعنوان رقیبی جدی مطرح شود. در این پژوهش به بحث اندیشه ی"جمهوری اسلامی مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه" بعنوان نسخه اسلام و بخصوص شیعه برای عصر غیبت مطرح است.
گفتمان دموکراسی و اسلام سیاسی در افغانستان پساکمونیسم
نویسنده:
احمدعلی رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
افغانستان به لحاظ فرهنگی، سنتی و به لحاظ ساختاری اقتصادی و اجتماعی، توسعه نیافته است. قرایت که از اسلام در این جامعه وجود دارد حداکثری، بنیادگرایانه و نوبنیادگرایانه است. گفتمان اسلامی سیاسی (با خرده گفتمان های بنیادگرایانه مجاهدین و نوبنیاد گرایانه طالبان) به لحاظ هستی شناسی ، معرفت شناسی و انسان شناسی تفاوت های بنیادی با گفتمان دموکراسی دارد و هویت خویش را در غیریت سازی و طرد گفتمان دموکراسی به عنوان گفتمان رقیب معرفی کرده است. هر کدام از گفتمان های یاد شده، نظام معنایی و مفصل بندی های خاص خودشان را با بازنمایی دال ها و نشانه ها دارند و سعی کرده اند آنها را به عنوان رژیم حقیقت بر سوژه ها و عاملان سیاسی- اجتماعی تحمیل کنند. گفتمان مجاهدین هویت خویش را در نفی گفتمان کمونیستی و گفتمان طالبان هویت خود را در طرد گفتمان مجاهدین معرفی کرده اند و هر کدام برای مدتی توانستند به هژمونی دست یابند. بعد از معاهده بن، گفتمان دموکراسی تحت تأثیر شرایط خاص داخلی و بین المللی مطرح گردید. برای مدت کوتاهی، گفتمان طالبان به عنوان گفتمان رقیب تنها به لحاظ سخت افزاری در حاشیه قرار گرفت اما به زودی این گفتمان توانست خودش را تحت عنوان طالبان جدید بازسازی کرده و به صحنه سیاسی – اجتماعی بازگردد. مدت یک دهه است ک از عمر گفتمان دموکراسی در افغانستان می گذرد اما هرگز نتوانسته است در جامعه سنتی و توسعه نیافته افغانستان به گفتمان هژمون (در برابر گفتمان اسلام سیاسی) تبدیل گردد.اکنون کشور، عرصه منازغه گفتمانی میان اسلام سیاسی و دموکراسی است بدون آنکه هیچ کدام حالت هژمونیک داشته باشد. پرسش اساسی این پژوهش این است که چگونه اسلام سیاسی در افغانستان مانع هژمونیک شدن گفتمان دموکراسی می شود؟ فرضیه اصلی که در پاسخ به آن مطرح شده چنین است که گفتمان اسلام سیاسی در افغانستان با توجه به دو مفهوم "قابلیت اعتبار" و " در دسترس بودن" ، از طریق ایجاد یک رابطه خصمانه و منازعه آمیز، مانع هژمونیک شدن گفتمان دموکراسی شده و آن را به عنوان "دگر" خویش غیریت سازی وطرد می کند. پژوهش حاضر سعی کرده است فرضیه فوق را به آزمون بگذارد.
 نقش فلسفه در تمدن اسلامی
نویسنده:
نصرتیان اهور مهدی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
فلسفه با ورود خود به عالم اسلام، دست خوش تغییر و تحول و تکامل گردید و پس از آن، بر عرصه های گوناگون فرهنگ و تمدن اسلامی تاثیر گذاشت. از جمله نقش های فلسفه در تمدن اسلامی را می توان نیازمندی تمدن به فلسفه در تمییز حقیقت از غیرحقیقت، تاثیر فلسفه در دین، تاثیر فلسفه در اخلاق، تاثیر فلسفه در سیاست و تبیین مدینه فاضله و تاثیر فلسفه در کلام دانست. در این نوشتار، پس از معناشناسی فرهنگ، تمدن، دین، اخلاق و سیاست، به سیر اجمالی فلسفه در عالم اسلام اشاره شده،و در ادامه به تبیین نقش فلسفه در تمدن اسلامی پرداخته شده است.
صفحات :
از صفحه 85 تا 103
رویارویی جریان‌های موسوم به لیبرال‌ و مکتبی‌ در حوزه سیاست؛ از سال 1357 تا سال 1360
نویسنده:
حسین صابر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زوال حکومت پهلوی و در نهایت برچیده شدن آن در بهمن 1357، معلولِ کنش‌گری جریان‌های گوناگونی بود که در رأس آن‌ها طرفداران گفتمان اسلام سیاسی قرار داشتند. گفتمانی‌ که با ارائه اسطوره مطلوب خود و در شرایط بی‌قراری جامعه، توانایی جذب دال‌های شناور و معنابخشی به آن‌ها را در یک زنجیره هم‌ارزی فراهم آورد و با گسترش سیطره هژمونیک خود، گفتمان وابسته به حکومت پهلوی را در مقام یک غیر، طرد و در رقابت با رقیبان، خود را به عنوان گفتمان غالب به جامعه معرفی نمود. با تثبیت این گفتمانِ مادر، خرده‌گفتمان‌های اصلی تشکیل‌دهنده آن مجال بروز پیدا نمودند که در این میان، گفتمان اسلام لیبرال با هواخواهان لیبرال و گفتمان اسلام فقاهتی با هواخواهان مکتبی‌اش، از جایگاه قابل توجهی برخوردار بودند. این دو گفتمان ـ که هواخواهان آن‌‌ها در مبارزه با حکومت پهلوی، سوابق مبارزاتی مشخصی داشتند ـ در غیریت با خصمی مشترک با عنوان گفتمان وابسته به حکومت پهلوی، اتحادی استراتژیک را شکل داده و موقتاً از افتراقات خویش چشم پوشیدند. اما وقوع انقلاب و نابودی غیر، دلیلی برای پوشیده نگاه داشتن تمایزها باقی نگذاشت و با برجسته‌ شدن منطق تفاوت، هواخواهان هر یک از این دو گفتمان خواهان سهم خود و اداره کشور انقلابی بر اساس آرمان‌های برخاسته از اصول و مبانی نظری و اندیشه‌ای‌شان شدند. این گونه بود که تنازع گفتمانی میان گفتمان اسلام لیبرال به رهبری بازرگان و گفتمان اسلام فقاهتی به رهبری امام خمینی شکل گرفت و مهم‌ترین حوادث سال‌های نخست جمهوری اسلامی، از پی این تنازع رقم خورد.بررسی چرایی این رویارویی و هم‌چنین چرایی حذف گفتمان اسلام لیبرال از عرصه قدرت، مسأله اصلی این پژوهش است که پژوهشگر با انجام پژوهشی توصیفی و تحلیلی و گردآوری داده‌های مبتنی بر منابع کتابخانه‌ای، در تلاش برای یافتن پاسخ آن بر آمده است. در پاسخ به چرایی رویارویی دو گفتمان، داده‌‌های پژوهش نشان می‌دهند که هریک از گفتمان‌های اسلام لیبرال و اسلام فقاهتی، بر اساس تفسیری برخاسته از اصول و مبانی نظری و اندیشه‌ای و قدرت پشت گفتمانی‌شان، به ارائه مفصل‌بندی، آرایش نشانه‌ها و تشکیل زنجیره هم‌ارزیِ گفتمانیِ متفاوتی پرداخته و در تلاش برای هژمونیک شدن و با انجام کنش‌های گوناگون، یکدیگر را در شمار غیر گفتمانی آورده و تنازعی گفتمانی را در بی‌قراری‌های جامعه ایرانی ایجاد نمودند که نتیجه آن به رویارویی‌های هواخواهان لیبرال و مکتبی این دو گفتمان منجر گردید. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهند که مکلف شدن لیبرال‌ها به بر آوردن وعده‌های استعاری و عام گفتمان اسلام فقاهتی با پذیرش مسئولیت دولت موقت، قابلیت دسترسی و اعتبار پایین گفتمان اسلام لیبرال به نسبت گفتمان اسلام فقاهتی، دسترسی گفتمان اسلام فقاهتی به مراکز قدرت و نهادهای انقلابی و به چالش کشیدن دولت موقت و پس از آن اولین رئیس جمهور ایران از طریق آن‌ها و اتکا به قدرت سوژگی فردی سیاسی رهبر انقلاب در مقام رهبر گفتمان اسلام فقاهتی، باعث عدم توفیق گفتمان اسلام لیبرال در هژمونیک‌شدن گردید که این موضوع، در کنار نفوذ گفتمان اسلام فقاهتی در اکثریت توده‌های جامعه ایرانی و هم‌چنین کنش سیاسیِ درنگ‌گونه و غیر انقلابی جریان لیبرال، تفوق مکتبی‌ها و حذف لیبرال‌ها از عرصه قدرت را به دنبال داشت.
نسبت فلسفه سیاسی و قدرت : لئواشتراوس و میشل فوکو
نویسنده:
ایرج رنجبر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
  • تعداد رکورد ها : 322