جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 199
صوارم القاطعة و الحجج اللامعة فی اثبات صحة الزیارة الجامعة
نویسنده:
عبدالکریم عقیلی
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
توضیح الواضحات
نویسنده:
عبدالرسول أحقاقی حائری؛ محقق: راضي ناصر سلمان؛ مترجم: محمد علي داعي الحق
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , حاشیه،پاورقی وتعلیق , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
رسالة الطبیب البهبهانی
نویسنده:
کاظم حسینی رشتی؛ محقق: صالح أحمد دباب
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة شمس هجر,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
رسالة الطبيب البهبهاني، تألیف سید کاظم حسینی رشتی و تحقیق صالح احمد دباب، کتابی است با موضوع کلامی که در یک جلد به نگارش درآمده است. موضوع خاص کلامی در این کتاب، توحید، اهل‎بیت(ع) و معاد است. نگارنده، جانشین شیخ احمد احسایی بوده و از مدافعان مکتب و عقاید شیخیه محسوب می‎شود. کتاب، شامل مقدمه‎ای از محقق، تمهیدی از نگارنده و مطالب اصلی (مشتمل بر چهار بخش کلی: مراتب توحید، مراتب و مقامات اهل‎بیت(ع)، آنچه بر اهل‎بیت(ع) گذشت و اعتقاد مصنف درباره معاد) است و هرکدام از بخش‎های یادشده حاوی عناوین متعدد می‎باشد که در ذیل هریک، مطالب مرتبط با آن و آیات و روایات مربوطه ارائه گردیده است. محقق کتاب، در مقدمه خویش بیان می‎دارد که هر معرفتی از معارف که متعلق به اثبات وجود و صفات و افعال خداوند متعال است، از اهم معارف و اشرف علوم انسانی بشمار می‎آید؛ زیرا معرفت خالق و صفات و افعال وی، امری است که عقل و نقل بر وجوب آن دلالت دارند. وحدانیت حق تعالی از مهم‎ترین صفات حضرتش شمرده می‎شود؛ بر این اساس، مراتب توحید به چهار مرتبه رئیسه تقسیم می‎شود و آن اینکه شریکی در ذات و صفات و افعال و عبادتش نیست. با توجه به اینکه راه معرفت حق تعالی نیاز به یک سیر تکاملی دارد و بشر به‎تنهایی و بدون راهنما امکان رسیدن به کمال را ندارد؛ فلذا نیاز به راهنمایانی است که راه سلیم و مستقیم را برای انسان ترسیم کنند که این مسئولیت خطیر به‎عهده پیامبران سپرده شده است که آخرین ایشان نبی مکرم اسلام(ص) بودند و برای اینکه پیوند بین خالق و مخلوق بعد از پیامبر اکرم(ص) منقطع نگردد، لازم است پس از ایشان پیشوایان معینی از جانب خدا و رسولش معرفی شوند تا بشر در مسیر مستقیم هدایت قرار گرفته و از انحراف و گمراهی نجات یابد. از سوی دیگر با عنایت به محدودیت حیات انسان در دنیا که دار فانی است و ورود وی به حیات اخروی که باقی است و اساسا آدمی برای آن حیات آفریده شده است، در این نوشتار، مؤلف تلاش کرده تا به سه سؤال اساسی و مهم که هر شخصی باید جواب آنها را بداند و به آنها معتقد باشد، پاسخ دهد. سؤال‎های مزبور را یکی از مریدان و دوستداران نویسنده، به نام میرزا محمدباقر طبیب بهبهانی مطرح کرده است. نویسنده در مقدمه خویش، از ماجرای روبه‎رو شدنش با طبیب بهبهانی در حرم مطهر امام حسین(ع) و نیز پرسش‎های او و سپس پاسخ کتبی نویسنده و سرانجام بسط و گسترش پاسخ‎ها و افزودن سؤال و جوابی دیگر به آنها و... سخن گفته است. بخش اول کتاب، پیرامون مراتب توحید است. توحید به‎حسب ذات دارای مراتبی است: - توحید ذات: آن است که برای خدا هیچ شریکی در ذاتش، قدیم بودنش و ازلیتش قرار داده نشود، وگرنه او اله نخواهد بود؛ زیرا لازمه شریک داشتن مغایرت است و مغایرت در ذات خداوند متعال محال و غیر ممکن است. - توحید صفات: آن است که برای خدا هیچ شریکی در صفاتش قرار داده نشود. به این معنی که این صفات مختص خداوند است و خداوند در آنها شریکی ندارد؛ نه به اشتراک لفظی و نه معنوی؛ زیرا این صفات عین ذاتش هستند. - توحید افعال: آن است که خداوند متعال واحد و یگانه است، حتی در افعال خویش؛ به این معنا که در افعال خداوند متعال هیچ شریکی وجود ندارد و هیچ‎کسی در خلقتش به او کمک نمی‎کند. - توحید عبادت: آن است که برای هیچ چیزی جز خدا قائل به استقلال و تحقق نشوی و از کسی جز او نهراسی و به کسی جز او امیدوار نباشی و احدی را عدیل او قرار ندهی؛ چه، تو به هرچه روی آوری، او معبود تو خواهد بود... - توحید عوام: توجه به خداوند متعال با انجام اوامر وجوبی و ترک نواهی تحریمی، در همه افعال و اقوال و حرکات و سکنات. - توحید خواص: توجه به ذات حق تعالی است با انجام اوامر تکمیلی (انجام مستحبات) و ترک نواهی تنزیهی (ترک مکروهات)، با هدف طلب رضا و محبت خدا، نه به جهت طمع در بهشت و ترس از آتش. - توحید اخص الخواص: توجه به ذات حق تعالی است، با ترک مباحاتی که نه امری درباره آنها وارد شده و نه نهی‎ای، بلکه در شریعت، مباح شمرده شده‎اند و در واقع ترک امور حلالی است که در آنها حب نفس و لذت است (علاوه بر انجام واجبات و مستحبات و ترک محرمات و مکروهات). بخش دوم، پیرامون مراتب و مقامات و ولایت اهل‎بیت(ع) است. نگارنده، بررسی این موضوع و پی بردن به آن را، از زبان سائل، موجب افزایش خضوع و خشوع و انقیاد در برابر اهل‎بیت(ع) و اخلاص در محبت و ولایت آنان و زیادی وجد و بکاء در مصائب و سختی‎های ایشان می‎داند. ایشان معصومان چهارده‎گانه را علل چهارگانه، یعنی علت فاعلی، علت مادی، علت صوری و علت غایی، برای پیدایش کائنات و پدیده‎های جهان هستی می‎خواند و به توضیح هریک از علل مزبور و تطبیق آن بر معصومین می‎پردازد. در بخش سوم، از مصائب و سختی‎هایی که بر معصومین(ع) وارد شده است، سخن به میان آمده و در تبیین این معنا چهار مقام برای ایشان یاد شده است: - مقام بیان: آن مقامی است که در واقع مقام سر توحید است و حقیقت تنزیه و مقامی غیبی است که ادراک آن برای بشر ممکن نیست. آن مقامی است که هیچ ملک مقرب و پیامبر مرسلی توانایی رسیدن به آن را ندارد. مقامی است که اگر کسی آنان را در این مقام بشناسد، به معرفت خداوند رسیده است و کسی که ایشان را نشناسد، خدا را نشناخته است. - مقام معانی: آن مقامی است که معصومین(ع) در آن مقام معانی اسماء الهی هستند؛ به این معنی که معصومین(ع)، علم الهی هستند، حکمت الهی هستند و همین‎طور مابقی اسماء و صفات الهی در ایشان متجلی شده است. - مقام ابواب: مقامی است که معصومین(ع)، در این مقام به‎واقع واسطه در صدور و ایجاد خلایق هستند. - مقام امامت: معصومین(ع)، در این مقام، حجت خداوند بر جمیع خلق هستند و ولی خدا هستند بر اولین و آخرین بشر، ریسمان محکم الهی هستند، نور خدا هستند در زمین و آسمان و... در این مقام است که آن بزرگواران، مورد نافرمانی و آزار واقع می‎شوند و اگر بخواهند به‎راحتی می‎توانند مانع شوند، ولی آنان حکم خدا را مبنی بر عدم اجبار خلق به ایمان و تکلیف، امضا می‎نمایند. فصل چهارم کتاب در مورد معاد و اعتقاد نویسنده در مورد این اصل است. از جمله مباحث مهم مطرح‎شده در باب معاد این پرسش است که آیا معاد جسمانی است یا روحانی؟ جواب این است که بنا بر نظر اجماعی بین مسلمین، معاد هم جسمانی است و هم روحانی و کسی که معاد جسمانی را انکار کند، با ضروری دین مخالفت کرده است و قطعا کافر است به اجماع مسلمین و واجب است قتل او. علمای دین، اقامه برهان را بر این مدعا دشوار دانسته و در اثبات آن به ضروت و اجماع و اخبار معصومین(ع) اکتفا کرده‎اند، ولی نگارنده سعی کرده برای اثبات آن، به تعبیر خودش، از براهین قطعی عقلی بهره ‎جوید.
مع الدكتور السالوس في آية التطهير
نویسنده:
علی حسینی میلانی
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
وضعیت نشر :
قم: مشعر,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب مع الدکتور السالوس فی آیه التطهیر ؛ نویسنده آن آیت الله علی حسینی میلانی و ناشر آن مشعر می باشد. این کتاب در موضوع معناى آيۀ تطهير كه در واقع پاسخى است به شبهه‌افكنى دكتر احمد سالوس استاد دانشگاه قطر كه از اساتيد وهّابى مشهور معاصر مى‌باشد. سالوس در موارد متعدد ديگر نيز نسبت به تشيع و ايرانى‌ها موضع‌گيريهاى نادرست و مغرضانه‌اى ابراز نموده است كه يكى از موارد بارز آن، همين كتابى است كه در ردّ دلالت آيۀ تطهير به اهلبيت عصمت و طهارت نوشته است و كتاب حاضر عهده‌دار پاسخ و ابطال حرف‌هاى بى‌دليل و هدف‌دار ايشان است. کتاب به زبان عربی در یک جلد تنظیم شده و مشتمل بر یک مقدمه که نویسنده کتاب توضیحات مختصری را بیان کرده است. وى در اين كتاب به شيوه‌هاى عجيب و خلاف اعتقادات اهل سنت استدلال كرده است تا پايه‌هاى احاديثى را كه به وضوح بيان‌گر اين معنا هستند كه آيۀ تطهير در شأن پنج تن اصحاب كساء نازل شده است را، سست نمايد. او نخست سند روايات را به دلائلى چون شيعه بودن بعضى روات آن و سپس دلالت آنها را زير سؤال برده تا به هدف خود كه رد عصمت اهلبيت عليهم السلام مى‌باشد، نائل شود. دكتر سالوس در كتاب خود حتى تندتر و بى‌پرواتر از كسانى چون ابن تيميه عمل كرده و پا را فراتر از كسانى كه بنيان‌گذاران عقيدتى فرقۀ وهابيّت بوده‌اند، نهاده است. از جمله استدلالاتى كه اين استاد وهابّى بدان‌ها پرداخته و جناب آقاى حسينى به پاسخ‌گويى آنها اقدام نموده است، به چند نمونه‌اش اشاره مى‌كنيم. وى براى بيان دلالت آيه تطهير به رواياتى از تفسير طبرى تمسك كرده كه گزينشى هدف‌دار از ميان روايات متعدد در اين زمينه است. براى مثال روايتى كه در سند آن اسم شخصى مثل عكرمة البربرى هست را آورده، سپس شروع كرده به قدح اين شخص تا معلوم شود روايات در اين زمينه از اسناد صحيحى برخوردار نيستند. براى جواب دادن به اين شبهۀ سالوسى مؤلف رواياتى را از خود تفسير طبرى ذكر نموده است كه مطلقا در نزد اهل تسنن داراى وجاهت سندى هستند. وى در اين راستا به بررسى تك‌تك روات اين احاديث نيز پرداخته است. براى مثال روايتى كه به وضوح دلالت بر شأن نزول آيۀ تطهير در مورد اهلبيت عصمت و طهارت دارد، رواتى چون محمد بن المثنى، ابوبكر الحنفى، بكير بن مسمار، عامر بن سعد، سعد بن ابى وقاص آن را نقل كرده‌اند كه هر كدام در كتب رجالى اهل سنت داراى وثاقت‌هاى خاصى هستند، در مورد محمد بن المثنى دارد ثقة ثبت كه از بالاترين عناوين براى توثيق يك رواى است. در مورد ابوبكر الحنفى دارد من رجال الكتب الستة كه نظر مشهور آنان وثاقت رجال صحاح سته است. در مورد بكير بن مسمار دارد، صدوق من رجال مسلم و الترمذى و النسائى كه صدوق صفت مبالغه‌اى براى صدق راستگوئى يك شخص است. در مورد عامر بن سعد دار ثقة من رجال الكتب الستة. و در مورد سعد بن ابى‌وقاص هم كه از صحابۀ رسول خدا (ص) مى‌باشد و عقيدۀ آنان در مورد صحابه خيلى واضح است. از ديگر رواياتى كه سالوس آن را بيان نكرده، روايتى است از ابى الحمراء كه حديث عبور پيغمبر اكرم(ص) بر در خانۀ فاطمه(س) و گفتن جملۀ الصلاة الصلاة انما يد اللّه ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا مى‌باشد. اين روايت با سندهاى زيادى نقل شده است و از روايات قطعى و ثابت در نزد خود اهل سنت مى‌باشد. مؤلف در ادامه به سخنان بزرگان آنان اشاره مى‌كند كه معتقدند آيۀ تطهير در شأن پنج تن اصحاب كساء نازل شده است، براى مثال به كلام طماوى اشاره كرده است كه در جواب اشكالى كه شده، در دلالت آيه و چنين وانمود شده است كه سياق آيه كه از ابتداء در مورد زنان پيغمبر(ص) است، پس اين قسمت نيز دربارۀ آنها خواهد بود مى‌گويد: اين حرف باطلى است، زيرا اين قسمت آيه كه داردانما يريد اللّه ليذهب عنكم الرجس با ضمير «كم» كه جمع مذكر است، كاملا عوض شده و ديگر سخن در مورد زنان نيست كه اگر مى‌بود، حتما بايد ضمير جمع مؤنث ذكر مى‌شد نه جمع مذكر. در بخش پايانى مؤلف به استشهاد دكتر سالوس به كلمات ابن تيميه و ابن كثير و قرطبى پرداخته و آن را مورد نقد قرار مى‌دهد و به كلماتى از خود آنان اشاره مى‌كند كه به غير آنچه كه سالوس بدان‌ها استدلال كرده است، قائل شده‌اند. مؤلف با شبهه‌اى كه در دلالت شمول اين آيه به عصمت وارد شده است و جواب آن كتاب خود را پايان داده است. كلمۀ على مائدة الكتاب و السنة تنها نشانى و مشخصۀ كتاب است و به هيچ انتشارات و تاريخى در آن اشاره نشده است.
  • تعداد رکورد ها : 199